eitaa logo
رسانه الهی
353 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
695 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
🌸🍃🌸🍃🌸 #تلنگر #عبور_از_لذتهای_پست 17 🔞 یا مثلاً بی دینی و هرزگی میکنه ، بعد میگه:"" لا اِکراهَ فِی ا
🌸🍃🌸🍃🌸 18 💎 " راهِ صد ساله! " چرا رزمندگان و به جایی میرسن که راه صد ساله رو یه شبه طی میکنن؟؟ 🌷 چون یک بار برای همیشه "رنجِ جان دادن" رو برای خودشون حل میکنن دیگه.... ✅به محض اینکه انسان در راه خدا رو برای خودش حل کنه فوق العاده """" میشه....✨✨ 💖✅👆 ⚜ کسی که قبول کرده جانِ خودش رو برای خداوند متعال بده قطعاً از همه چیزِ خودش گذشته🕊 ❣و به هیچ چیز جز عالم فکر نمیکنه😍 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
🌸🍃🌸🍃🌸 #حجاب‌کودکان #قسمت_ششم ⁉️چگونه دخترم رو با #حجاب آشنا کنم؟ 🤔 💡به این مسئله توجه کنید که سخت
🌸🍃🌸🍃🌸 ⁉️ چگونه دخترم رو با آشنا کنم؟ 🤔 💡یادمون باشه، ایمان یه مسئله ی دینی و دارای ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاریه. یعنی برای پایبندی به عمل، علاوه بر این که باید به اون اعتقاد و باور داشت، باید از صمیم قلب ❤️ اون رو پذیرفت و احساس خوبی بهش داشت 😌 در غیر این صورت درونی سازی و نهادینه کردن مسائل مختلف مذهبی_اخلاقی و... امکان پذیر نخواهد بود❗️ 5⃣1⃣ از روش سقراطی استفاده کنید. در این روش سؤالات منظمی رو از گل دخترتون بپرسید و این چرخه ♻️ رو اون قدر ادامه بدید تا خودش (به صورت خودجوش) به نتیجه دلخواه ما برسه. چرخه سؤالات با توجه به پاسخ کودک تنظیم می شه. مثلا: 🧕🏻به نظر تو کسی که حجاب داره با کسی که حجاب نداره؛ فرقی نداره؟ 👧🏻 : به نظر من هیچ فرقی نداره. 🧕🏻 یعنی ظاهر کسی که حجاب داره با اونیکه حجاب نداره، یکیه؟ 👧🏻 : البته که فرق داره. 🧕🏻پس قبول کردی کسی که حجاب داره با کسی که حجاب نداره، تفاوت داره؛حالا به نظرت دیگه تو چه چیزایی با هم تفاوت دارن؟ ♻️و این قدر این سؤالات را ادامه می دیم تا کودک یا نوجوان به نتیجه دلخواه ما برسه.✅ ✔️در این روند اجازه بدید کودک هم سوالات خودش رو مطرح کنه👌 نوع محتوا: رده سنی: مخاطب: رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_پانزدهم #بخش_سوم ❀✿ حال خرابم راهیچ ڪس درڪ نمیڪند. ڪف دستهایم ازاست
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ 💟 ❀✿ حتما فامیلے چیزی بوده. بالبخند بھ لبهایش خیره مے شوم محمدمهدی_ ولے ترسیدم ڪھ...ارمن بدت بیاد. تو ازیھ خانواده ی استخوون داری. خوشگلے حرف نداری... ولی من...شانسے ندارم... حرفهایش ڪم ڪم آتش درونم راخاموش میڪند ڪھ یڪدفعھ میگوید: ولے خب بابات ڪھ هیچ وقت نمیزاره سرم را تڪان میدهم محمدمهدی _ برای همین...میخوام یه چیزی ازت بپرسم! _ چے؟ بھ چشمانم زل می زند.پشتم میلرزد و قلبم گرومپ گرومپ میزند!.. نگاهش جانم را میگیرد. حس بدی پیدا میڪنم.چرااینطور نگاهم میڪند سرم را تڪان میدهم... محمدمهدی_ براے همین میخوام یہ چیزے ازت بپرسم... _ چے؟ ڪمے حرفش را مزه مزه و دوباره تاڪید میڪند: بابات ڪہ نمیزاره من بیام خواستگارے... توام ڪہ... بہ سر تاپایم نگاه میڪند. _ توام ڪہ خیلے دختر خوب و تڪے هستے! بزور لبخند مے زنم. _ وما از اخلاق هم خوشمون اومده.... _ خب! _ ودوست داریم باهم باشیم....ینے ازدواج ڪنیم! حالت تهوع ام شدید ترمے شود _ خب... بنظرت خیلے مهمہ ڪہ خانوادت بویے ببرن ازعقد ما؟! متوجه منظورش نشدم! سرڪج میڪنم و مے پرسم: ینے چے؟! _ ینے.. ینے چرا باید با اطلاع اونا عقدڪنیم! بازهم نفهمیدم!!! _ ببین محیا.... یڪدفعہ دستش رابراے اولین بار بہ سمت دستم مے آورد ڪہ باوحشت خودم رابہ در ماشین میچسبانم.. پوزخندے مے زند و ادامہ میدهد: _ دخترجون نترس! ...مامیتونیم خودمون بین خودمون عقد بخونیم! قلبم ازتپش مے ایستد و نفس درسینه ام حبس مے شود... عقم مے گیرد و تہ دهنم تلخ مے شود. بانفس هاے بریده مے گویم: ینے...ینے... _ آره عزیزم...براے اینڪہ راحت بریم و بیایم...و اینڪہ..بخاطر علاقمون معذب نشیم... میتونیم یہ صیغہ موقت بخونیم! نظرت چیہ؟! چشمهایم راریز میڪنم و باتنفر بہ چهره اش خیره مے شوم. دستهاے یخ زده ام را مشت میڪنم و دندانهایم را باحرص روے هم فشار میدهم... میدانم ڪمے بگذردترس جانم را میگیرد... باصداے خفه اے ڪہ ازتہ چاه بیرون مے آید، مے پرسم: جز من...جز من.. ڪسے هم... بین حرفم مے پرد: نہ نہ! توتنها ڪسے هستے ڪہ بعد شیدا اومد خونہ ے من! ازخشم لبریزم...دوست دارم سرش را بہ فرمون بڪوبم! دوست دارم جیغ بڪشم و تمام دنیارا باشماتت هایم خرد ڪنم....چطور جرئت ڪرد بہ من پیشنهاد بدهد؟ چرا دروغ میگوید! من خودم دیدم دخترطنازے راپیاده ڪرد و... پلڪے میزنم و از مژه هاے بلندم دوقطره بغض پایین مے آید.. لبهایم میلزرد...فڪم رابزور ڪنترل مے ڪنم و میگویم: ن..نگ...نگہ...دا...دار... متوجہ ے حالتم مے شود و دستش را بہ طرف صورتم مے آورد" چے شد گلم؟" سرم را عقب مے ڪشم و باصداے ضعیفے ڪہ از بین دندانهایم بیرون مے آید باخشم مےگویم: نگہ...نگہ...دار عوضے! مات و مبهوت نگاهم میڪند و میپرسد: چے گفتے؟ تمام نیرویم را جمع میڪنم و یڪ دفعہ جیغ میڪشم: میگم بزن ڪنار آشغال! عصبے مے شود و بازویم راچنگ میزند: چے زر زدے؟ _ تودارے زر میزنے...نگہ دار احمق! ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 💟 ❀✿ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 | مصی علینژاد و پلیس ایران ‼️ ❌ اگر ما جهان را به مردم خود نشان ندهیم👈 ایران عزیز را نابسامان و کشورهای غربی و آمریکا را زیبا و گل و بلبل جلوه میدهند‌.📛 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا