بسم الله الرحمن الرحیم
تا می شود ز چشمه ی توحید جو گرفت
از دست هر کسی که نباید سبو گرفت
تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست
پس این فرات بود که با تو وضو گرفت
کوچک نشد مقام تو ،نه! تازه کربلا
با آبروی ریخته ات آبرو گرفت
شرم زیاد تو همه را سمت تو کشید
این آفتاب بود که با ماه خو گرفت
دیگر برای اهل بهشت آرزو شدی
وقتی عمود ازسر تو آرزو گرفت
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت
از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
ازآن به بعد بود که راه گلو گرفت
زینب شده شکسته غرورش،شنیده ای؟
دست کسی به کنج النگوی او گرفت
در کوفه بیشتر به قدت احتیاج داشت
با آستین پاره نمی شد که رو گرفت
علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#شب_نهم
#ابا_الفضل_العباس_علیه_السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
علقمه موج شد، عکس قمرش ریخت به هم
دستش افتاد، زمین بال و پرش ریخت به هم
تا که از گیسوی او لختۀ خون ریخت به مشک
گیسوی دخترک منتظرش ریخت به هم
تیر را با سر زانوش کشید از چشمش
حیف از آن چشم که مژگان ترش ریخت به هم
خواهرش خورد زمین، مادر اصغر غش کرد
او که افتاد زمین، دور و برش ریخت به هم
قبل از آنیکه برادر برسد بالینش
پدرش از نجف آمد، پدرش ریخت به هم
به سرش بود بیاید به سرش ام بنین
عوضش فاطمه تا دید سرش، ریخت به هم
کتفها را که تکان داد حسین افتاد و
دست بگذاشت به روی کمرش ریخت به هم
خواست تا خیمه رساند، بغلش کرد ولی
مادرش گفت به خیمه نبرش، ریخت به هم
نه فقط ضرب عمود آمد و ابرو وا شد
خورد بر فرق سرش، پشت سرش ریخت به هم
تیر بود و تبر و دِشنه، ولی مادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم
به سر نیزه ز پهلو سرش آویزان بود
آه با سنگ زدند و گذرش ریخت به هم
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#شب_نهم
#ابا_الفضل_العباس_علیه_السلام
سوره مبارکه نور ادامه آیات ۳۹ و ۴۰.mp3
50.1M
ترجمه و توضیح آیات سوره مبارکه نور
ادامه آیات ۳۹ و ۴۰
چه کسانی بعد از مرگ از انسان هدیه می خواهند؟ (۷).mp3
47.1M
چه کسانی بعد از مرگ از انسان هدیه می خواهند؟
۷. رضوان
بسم الله الرحمن الرحیم
قال َ الباقِرُ عليه السلام ، قالَ اللّه ُ تَعالى: لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعيَّة ٍ فى الأِسلامِ دانَتْ بِوِلايَةِ كُلِّ اِمامٍ جائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللّه ِ، وَ اِنْ كانَتِ الرَّعِيَّةُ فى أَعْمالِها بَرَّةً تَقيَّةً. وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعيَّةٍ فِى الأِسلامِ دانَتْ بِوِلايَةِ كُلِّ اِمامٍ عادلٍ مِنَ اللّه ِ وَ اِنْ كانَتِ الرَّعِيَّةُ فى أَنْفُسِها ظالِمَةً مُسيئَةً. [اصول كافى ، ج 1، ص 376.]
امام باقر عليه السلام از خداى متعال روايت فرموده است: در اسلام، هر جمعيت و مردمى را كه تن به ولايت و رهبرى هر پيشواى ستمگرى بدهند كه از سوى خداوند نيست، حتما عذاب خواهم كرد، هرچند آن مردم در كارهاى خودشان نيكوكار و اهل تقوا باشند. و حتما عفو و گذشت خواهم كرد از هر گروهى در اسلام ، كه ولايت و رهبرى هر پيشواى دادگرى را كه از سوى خداست، بپذيرند و گردن نهند ، هرچند آن مردم در (كارهاى) خودشان ستمگر و بدكار باشند.
#امام_حسین_علیه_السلام
#ابا_الفضل_العباس_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#روز_نهم
اهمیت معرفت و جایگاه حکومت دینی.mp3
46.12M
اهمیت معرفت و جایگاه حکومت دینی
سخنرانی در هیئت فاطمیون شهرضا صبح تاسوعا
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#تاسوعا
#معرفت
#حکومت_دینی
بسم الله الرحمن الرحیم
با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است
همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین
خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب
سر در قصر مزارم بنویسید حسین
هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همۀ دار و ندارم بنویسید حسین
من دلم را ز شکیبایی زینب دارم
همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین
هیچ شعری ننویسید به روی کفنم
با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین
تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک
به روی سینۀ زارم بنویسید حسین
گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین
روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین
هرکه پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟
اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین
دست بر شاکلۀ هیئتیِ من نزنید
گفت یارم به عذارم بنویسید حسین
آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم بنویسید حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
باطن ترین من، نه خدا حافظی مکن
هرچند ظاهراً، نه خدا حافظی مکن
من نیمه توأم جلویت ایستاده ام
با نیمِ خویشتن، نه خدا حافظی مکن
یک اهل بیت را ته گودال میبری
ای خمس پنج تن، نه خدا حافظی مکن
اصلاً بدون من سفری رفته ای ؟ بگو …
…حالا بدون من، نه خدا حافظی مکن
پس حرف میزنی که خداحافظی کنی
اینگونه نه نزن، نه خدا حافظی مکن
شاید کسی نبُرد خدا را چه دیدی
با کهنه پیرهن، نه خدا حافظی مکن
این سمت عزیز، محترم، با کفن ، ولی
آن سمت بی کفن، نه خدا حافظی مکن
بعد از تو چند مرد به دنبال چند زن
بعد از تو چند زن…. نه خدا حافظی مکن
علی اکبر لطیفیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#شب_عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﯽ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﭘﯿﺮ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﻣﻘﺘﻞ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﺷﺪ ﻫﻤﻪ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺭﻭﺿﻪ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺟﺎﯼ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮد
ﺍﺯ ﺧﻂ ﺑﻪ ﺧﻂّ ﻣﻘﺘﻞ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ
ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺯ ﺍﺳﯿﺮﯼ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﭼﺸﻢ ﺣﺮﺍﻣﯽ ﺑﻪ ﺧﯿﻤﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﻃﺎﻗﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﻂ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺑﺮ ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﮔﻮﺵ ﻋﺒﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺻﯿﺤﻪ ﺯﺩ
ﺍﺯ ﺭﻭﺿﮥ ﺭﺑﻮﺩﻥ ﻣﻌﺠﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﺭﻭﺿﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﺷﺖ ﺑﺮﺩ
ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎً ﺍﺭﺑﺎ ی ﺗﻦ ﺍﮐﺒﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻮﺩ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ
ﺍﺯ ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ ﻣﺸﮏ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮔﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﮐﺮﺩ
ﺍﺯ ﻻﯼ ﻻﯼِ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺻﻐﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺗﯿﺮ ﺍﺯ ﮔﻠﻮﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ
ﻫﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﮑﺮﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﻏﺶ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻧﻔﺴﺶ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺭﻓﺖ
ﻣﺪّﺍﺣﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻩ ﻣﻨﺒﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺍﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﻦ ﺍﯼ ﺑﯽ ﮐﻔﻦ ﺣﺴﯿﻦ
ﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺿﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﮐﻮﭼﻪ کنید ﺑﺎﺯ ﮐﻪ ﺯﻫﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻣﺪﺍﺡ ﺑﯽ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺍﺯ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺣﺮﻡ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﮐﻨﯿﺪ
ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺖ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﺮﺛﯿﻪ ﺁﻭﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ
ﺷﺎﻋﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺍﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_الحرام
#عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
زمزمه با امام زمان علیه السلام
این روزها که زمزمه ی یار می کنم
خیلی هوای دیدن دلدار می کنم
در ماه مغفرت نشد آقا ببینمت
بر بی لیاقتی خود اقرار می کنم
یک بار هم نشد بنشینم کنار تو
از بس که بر معاصی ام اصرار می کنم
بار خطا کمیت مرا لنگ می کند
طیّ طریق را ز چه دشوار می کنم؟!
این «تحبس الدّعا» شدنم بی سبب که نیست
از بس که رو به سفره ی اغیار می کنم
گفتم به خود که حداقل ای کریم شهر
یک شب کنار سفره ات افطار می کنم …
فهمیده ای به درد تو آقا نمی خورم
زیرا خلاف امر تو رفتار می کنم
من نوکر تو هستم و محتاج لطف تو
خود را به تو همیشه بدهکار می کنم
دل را که حجم معصیت آن را گرفته است
با اشک های روضه سبک بار می کنم
خون جگر ز دیده سرازیر می شود
وقتی که یاد کوچه و دیوار می کنم
سیلی ز روی پوشیه دردش چگونه است؟!
این درد را به جان خود اظهار می کنم
محمد فردوسی
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#محرم_الحرام