eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
533 دنبال‌کننده
436 عکس
52 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ع ع ▪️چگونه در روز به همدیگر تسلیت بگوییم؟ حضرت امام باقر علیه‌السلام فرمود این چنین تسلیت بگویید:🔻 «عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ علیه‌السلام وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ‏ مِنَ‏ الطَّالِبِينَ‏ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم‌السلام» خداوند پاداش ما را به سبب مصیبتی که از حسین علیه‌السلام به ما رسیده، بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولیّ و جانشین او، امام مهدی از خاندان پیامبر (علیهم‌السلام)، به خونخواهی او بر می‌خیزند. کامل‌الزیارات،ص175 @zanjani_net
❇️ ۲۱ محرم الحرام، سالگرد ارتحال علامه حلّی(ره) در سال ۷۲۶ه‍.ق❇️ 💠آیا علامه حلّی(ره) اهل تبریز بود؟ آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: حاج میرزا جعفر اشراقی با عده‌ای از علما مربوط بود و نامه‌هایی میان ایشان رد و بدل شده که در کتاب «یک قطره از دریا» به چاپ رسیده است. یکی از نامه‌ها، نامه‌ای است که حاج میرزا جعفر به سید هبة الدين شهرستانی نوشته و سؤالی مطرح کرده و ایشان هم جواب داده است. متن نامه سید هبة الدين این است: «سؤال فرموده‌اید از نسبت مرحوم علامه حلی قدس سرّه به شهر تبریز. البته این امر غريب در هیچ کتابی دیده نشده و از احدی شنیده نگشته، ولی کتاب الفین از تأليفات ایشان چاپ شده است و یک نسخه خطی قدیمی از هند برای مخلص هدیه فرستاده‌اند که تاریخ کتابت آن در چهار صد سال قبل از این است تقريبا، و در آخر آن نسخه، ناسخ تصریح می‌نماید که این نسخه را از روی نسخه‌ای مخطوطه به خط فخر المحققين فرزند علامه مؤلف، استنساخ نموده است و در آنجا نسبت فرزند علامه حلی را چنین نگاشته: «محمد بن الحسن بن يوسف بن المطهر بن فضل علي التبريزی» و این کلمه «فضل ابن علی التبریزی» هیچ سابقه ندارد؛ چنانچه نسب علامه حلّی بعد از «المطهّر» نیز یافت نشده است. و الله أعلم بالحقّ. فعلا این نسخه مخطوطه را مخلص هدیه نموده‌ام به کتابخانه امامین جوادین علیهما السلام و اكثرمطالعين آن را می‌خوانند و تعجب می‌نمایند.» (یک قطره از دریا، ص ۲۶۸) ◀️ به خط خود علامه کتب زیادی موجود است. اجازات به خط علامه موجود است. در هیچ یک نه به خط ایشان و نه در کتب تالیف شده در زمان ایشان و نه راویان از علامه، «مطهّر» به عنوان پسر فضل علی ذکر نشده است. 👈من احتمالی به نظرم می‌آید: یکی از تعبیرات رایج این است که اول نام پدر و آنگاه نام خودشان را ذکر می‌کنند. مثلا مجلسی در بعضی از نوشته‌هایش می‌نویسد: «يقول ابن النقي محمد المدعو بالباقر». گاهي کاتبان و مستنسخان هم اسم خود را به همین شیوه در پایان کتاب می‌نویسند. بنابراین، تا «المطهر»، اسم مستنسخ منه (یعنی فخرالمحققين) است و «بن فضل علي التيريزې» اسم ناسخ است که همان علی بن فضل التبریزی است. چون اسم ناسخ، به اسم مستنسخ منه متصل شده است و اسم مستنسخ منه به آن شیوه نگاشته شده چنین برداشت می شود که المطهر، پسر فضل علی است. ▪️ منبع: (جرعه‌ای از دریا، ج ۲، ص ۳۰۳) — 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام @mfeqhi
ترویج صحیفۀ سجادیه آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: صحیفۀ سجادیه و رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام از غرر آثار اهل بیت عصمت علیهم السلام است. متأسفانه صحیفۀ سجادیه حتی در زمان ما هم از کتاب‌های درسی نبود. مناسب است افراد، هرگاه به جایگاه مناسب علمی رسیدند، از این کتاب ارزشمند بهره ببرند و آن را تدریس کنند. منبع: جرعه‌ای از دریا، ج4، ص 403 — 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام @mfeqhi
🔸شرحی مهم بر صحیفه سجادیه نظر حضرتعالی درباره کتاب ریاض السالکین چیست؟ آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: کتاب «ریاض السالکین في شرح صحیفة سید الساجدین» اثر سید علی خان مدنی از شرح‌های جالب و بسیار مهم صحیفه سجادیه است. منبع: جرعه‌ای از دریا، ج4، ص 403 — 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام @mfeqhi
💠۲۷ محرم الحرام؛ وفات آیت الله ملا علی کنی سال ۱۳۰۶ه‍.ق، مدفون حرم حضرت عبدالعظیم (ع) ✅ارجاع به میرزای شیرازی آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: 🔹حاج ملّا علی کنی رساله نداشت و وقتی دیگران به وی مراجعه می‌کردند، به میرزای شیرازی ارجاع می‌داد. با اینکه وی با نظر نورچشمی به میرزا نگاه می‌کرد و در جلسات می‌گفت که میرزا شاگردِ شاگردِ من بود! این را آقای حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل می‌کرد. با این اوصاف در جلسات رسمی وقتی از حاج ملّا علی رساله می‌خواستند، به میرزا ارجاع می‌داد و می‌فرمود: باید عظمت سامرا محفوظ بماند. منبع:جرعه‌ای از دریا، ج۳، ص ۳۰۶ ---- مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام @mfeqhi
🔔گروه حدیث پژوهی پژوهشکده معارف اهل بیت علیهم السلام با همکاری انجمن حدیث حوزه برگزار می کند: 💠اولین دوره جشنواره علمی حدیث پژوهان جوان💠 🔻 از حدیث پژوهان جوان دعوت میشود تا مقالات علمی خود را در موضوعات: ✅ تاریخ حدیث ✅ منابع حدیثی ✅ اعتبارسنجی و رجال الحدیث ✅ فقه الحدیث ✅ مصطلح الحدیث ✅ پاسخ به شبهات حدیثی ✅ و دیگر موضوعات حدیثی و پیراحدیثی برای شرکت در اولین جشنواره علمی حدیث پژوهان جوان ارسال نمایند. 1️⃣مرحله نخست 🔸گزینش ده مقاله برتر حدیث پژوهان جوان توسط هیئت داوران 🎁جوائز این مرحله: 🔹هر یک از مقالات برتر 3 میلیون تومان 2️⃣ مرحله دوم 🔸ارائه مقالات برتر مرحله نخست در نشست های علمی شناسه حدیث گروه حدیث پژوهی 🔸گزینش سه ارائه برتر حدیث پژوهان جوان توسط هیئت داوران 🎁جوائز این مرحله: 🔹جایزه نفر اول: 10 میلیون تومان 🔹جایزه نفر دوم: 7 میلیون تومان 🔹جایزه نفر سوم: 5 میلیون تومان ❗️ حداکثر سن 35 سال(متولدین اول مردادماه 1367 به بعد) ❇️امتیازات ویژه مقالات ✴️ پژوهشی بودن اثر ✴️ نوآورانه بودن اثر ✴️ نشریافته در مجلات پژوهشی معتبر ✴️ دارای رویکرد موافق با اصالت میراث حدیثی شیعه ⏳ مهلت ارسال آثار: تا 1 آبان 1402 📆 اعلام برگزیدگان مرحله اول: 28 آبان 1402 📆 شروع مرحله دوم: اول آذر لغایت 30 بهمن 1402 📆 اعلام برگزیدگان مرحله دوم و اعطای جوائز ایشان: 5 اسفند 1402 (نیمه شعبان) لینک ثبت نام و ارسال مقالات: https://maaref.org/hadith_festival 🆔 @hadith_maaref 🆔 @maaref_org برای آگاهی از اطلاعات تکمیلی و آیین نامه جشنواره عضو کانال حدیث پژوهی گردید.
🔰یادداشت محقق ✅ مفهوم‌گیری در جمله متعدد الجزاء 🔹در بحث مفهوم‌گیری در جملۀ متعدد الجزاء بین آقایان حکیم و خویی اختلاف شده که آیا در صورت انتفای شرط، مجموع جزاها منتفی هستند یا اگر برخی از آنها منتفی باشند کافی است؟ برای مثال اگر راوی از امام سؤال کند: «رجل أفطر متعمدا فی شهر رمضان، ما علیه من الکفارة؟» و حضرت در پاسخ بفرمایند: «من أفطر متعمداً فی شهر رمضان علیه عتق رقبة و یصوم یوماً بدل یوم»، آیا مفهوم این تعبیر نفی مجموع قضا و کفاره من حیث المجموع در صورت انتفای تعمد است یا همین که قضا یا کفاره منتفی باشد کافی است؟ 🔸به عبارت دیگر، آیا از کلمۀ «متعمداً» استفاده می‌شود که غیر متعمد این حکم را ندارد، لذا اگر عمد شد هم کفاره دارد هم قضا، ولی اگر عمد نشد این مجموع نیست، یعنی شاید قضا بین عامد و غیرعامد مشترک باشد و کفاره اختصاص به عامد داشته باشد. از این‌رو اگر کسی عمداً افطار کرد قضا به مناط مشترک ثابت است و کفاره به مناط اختصاص. 🔹 یا اینکه بگوییم هر کدام مستقلاً جزای عمد است، قهراً مفهوم نسبت به هر کدام ثابت است، نه مجموع من حیث المجموع. یعنی هم قضا مختص به عمد است و هم کفاره. لذا در صورت افطار غیرعمدی قضا هم ثابت نیست. 👈 تحقیق در مسئله را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/f00977 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
۸ صفر، سالروز ارتحال آیت الله‌العظمی سید ابوالقاسم خویی(سال ۱۴۱۳ق) مدفون مسجد الخضراء نجف اشرف 💠آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: درس مرحوم آقای خویی خیلی جمع و جور و پخته و بی حشو و زوائد بود. آقای شيخ محمدرضا آل ياسين (فقیه عرب) به خود آقاى خويى گفته بود: افرادى كه به نجف مى‏‌آيند، به حساب درس شما مى‏‌آيند. در زمان آقای خویی من به ایشان ارجاع می‌دادم؛ چون عدّه‌ای از شاگردان وی نظیر آسید محمد باقر صدر، آقای خویی را مقدّم می‌دانستند. ▪️(جرعه‌ای از دریا، ج۲ ص ۶۸۰)⁦ --- 🌐مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام 👉 @mfeqhi
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیانات آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی در تجلیل از جایگاه مرحوم آیت‌الله‌العظمی خوئی(طاب ثراه) 🔺 انتشار به مناسبت هشتم صفر؛ سالروز ارتحال آیت‌الله‌العظمی خوئی (م ۱۴۱۳ق)
💠 پیاده‌روی اربعین از شعائر اسلامی و وسیله ترویج مذهب است ❖ آیت الله العظمی شبیری زنجانی: ● در روایات بسیاری بر زیارت آن حضرت تاکید شده، حتی در پاره ای از این روایات، از وجوب و فرض بودن این زیارت یاد شده، تا بدانجا که برخی علماء همچون مرحوم علامه مجلسی و پدر بزرگوارشان به این نظر متمایل شده اند که بر کسی که توانایی انجام زیارت آن حضرت را دارد این زیارت در عمر یک بار  واجب است. ● اما امروز این پیاده روی تبدیل به یکی از شعائر اسلامی و وسیله ترویج مذهب است و از این باب  مصداق روایات مربوط به تعظیم شعائرالله است. ● محدث جلیل القدر مرحوم حاجی نوری (قدس سره) با پیاده روی مستمر خود در ایام اربعین از نجف به کربلا، به همراه بزرگان علماء، به این مراسم شکوهی ویژه بخشید، و سر انجام در مسیر بازگشت پیاده روی، به دیار باقی شتافت. @zanjani_net
🔰یادداشت محقق ✅ عدم تعمد کذب غیرثقه در موارد کم بودن اختلاف نقلش با نقل ثقه 🔸اگر قضیه‌ای از دو نفر ثقه و غیرثقه طابق النعل بالنعل نقل شود، ولی نقل غیرثقه مشتمل بر زیادتی باشد که دخالتی در موضوع و حکم نداشته باشد، عقلا احتمال تعمد کذب و جعل را نسبت به زیادت قول غیر ثقه الغا می‌کنند و به آن زیادت اخذ می‌کنند. به عبارت دیگر احتمال سهو را از ثقه تقویت می‌کنند. 🔹برای مثال ثقه نقل می‌کند که فلان سخنران دیروز در مسجد فلانی در باب حسن اظهار ولایت ائمه سخنرانی کرد، و غیرثقه هم عین همین عبارت را نقل می‌کند منتهی با این زیادتی که سخنرانی یک ساعت به ظهر بوده است. اینکه غیرثقه عین نقل ثقه را داشته باشد و فقط در بیان ساعت سخنرانی که مطلب بی‌اهمیتی است تعمد کذب داشته خیلی غیرمتعارف است، ولی سهو و خطا همان طور که از ثقه جایز است از او نیز جایز است. یعنی ممکن است سخنرانی دو ساعت به ظهر یا عصر بوده و غفلت کرده است. 👈در بیان وجه بنای عقلا می‌توان گفت که احراز اولیۀ وثاقت اشخاص به این است که هر خبری که از او شنیده شده مطابق واقع بوده است. اگر جملۀ جدیدی از او بشنوید و شک کنید که مطابق با واقع گفته یا مخالف واقع گفته؟ می‌شود تا حالا خلاف نگفته و این مورد را هم حمل می‌کنید بر موارد قبلی که مطابق واقع بوده است. حتی در این روش نیازی به حشر و نشر با خود شخص هم نیست، بلکه با اعتبارسنجی جملات و احادیث وی، حکم به صحت خبر مشکوکش می‌شود. مثلا با بررسی اخبار او به این نتیجه می رسند که اخبارش معمولٌ‌بها است، لذا در موارد مشکوک به قولش أخذ می کنند. در ما نحن فیه هم می‌توان گفت با قطع نظر از شخصیت ناقل، اگر جملۀ منقول او با نقل ثقه‌ای مطابقت داشته باشد و زیادتی غیر قابل اهمیتی داشته باشد که داعی برای جعل آن نیست، نتیجه می گیریم خبرش شرایط حجیت را دارد. 👈 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: B2n.ir/u58003 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqhi
۲۷ صفر وفات ابوالمعالی کلباسی اصفهانی ، فقیه اصولی سال ۱۳۱۵ق: میرزا ابوالمعالی کلباسی اصفهانی می‌گفته: در جوانی که من در نجف مشغول تحصیل بودم، کور شدم. ایشان به حرم حضرت امیر علیه السلام می‌رود و توسّل پیدا می‌کند. به حضرت می‌گوید که چشم، نعمتی از نعمت‌های است و خداوند صلاح ندانسته و از من گرفته است؛ ولی چنین به نظر می‌آید که ما مطرود دستگاه الهی هستیم؛ چون خداوند نمی‌خواهد به دست من خدمتی به شرع بشود؛ زیرا روحانی بدون چشم نمی‌تواند برای مردم کاری بکند. معلوم می‌شود که ما چنین لیاقتی نداریم که به دست ما چنین خدمتی بشود و از این ناحیه خیلی ناراحتیم. ایشان گریه می‌کند و توسل پیدا می‌کند. همان جا به او القا می‌شود که معالجه‌ات دست تو است. حس می‌کند که ریگی در دستش است. آن ریگ را به چشمش می‌کشد و چشمش باز می‌شود. می‌بیند: دُرّی است اهدایی حضرت. این درّ را نگین انگشت می‌کند و برای شفا و برای همه چیزها از آن استفاده می‌کند. (جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص ۵۱۳) --- @mfeqhi