eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
32.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
384 ویدیو
136 فایل
💠 پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر دیدگاه‌های آیت‌الله میرباقری ☑️ @mirbaqeri_ir 💠 کانال نشر آثار چندرسانه‌ای (صوت، فیلم، پادکست، سخن‌نگاشت) ☑️ @mirbaqeri_resane
مشاهده در ایتا
دانلود
در محضر آیت‌الله میرباقری
💥 علامه حسینی از سال ۱۳‌۵۰ که با بعضی از گروه‌های انقلابی همکاری فکری داشتند، برای آنها بحث روش اجتهاد حوزه را تدریس می‌کردند. ایشان معتقد بودند که بعضی از گروهک‌ها چون روش فقاهت را اصل قرار نمی‌دهند، طبیعتاً به انحراف می‌افتند. 💥 خطرناک‌ترین لایۀ التقاطی در تحقیقات حوزوی، استفاده از روش تحقیق غربی‌ است. علامه حسینی به‌دنبال این بودند که جلوی التقاط در مقیاس روش تحقیق را بگیرند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «دغدغه‌ اصلیِ علامه سید منیرالدین حسینی تحقق اسلام در زندگی اجتماعی بود. ایشان معتقد بودند عقلانیت و تفکر نظری، کاربردی و تجربی جامعه باید مذهبی شود تا جامعه بتواند مذهبی زندگی کند. طبیعتاً اگر کسانی، ملتزم به عقلانیت مدرن باشند، امکان اینکه اسلام را در عینیت، لااقل به‌نحو کامل، پیاده کنند نیست. این سخن اخیراً هم در به یک معنا مورد پذیرش واقع شده و معتقد شده‌اند که علوم، تابع پارادایم‌ها و چارچوب‌های نظری و فلسفی هستند. در تفکرات اجتماعی هم این نظر مورد توجه قرار گرفته است، منتها عمقی که ایشان به آن عنایت می‌کردند با بقیه متفاوت است؛ دیگران حداکثر در حد چارچوب‌های فلسفیِ حاکم بر علم، و فلسفه‌های_مضاف، توجه می‌کردند، ولی مرحوم حاج آقای حسینی بحث را از این هم عمیق‌تر می‌دیدند. به نظر می‌رسد باید ایمان و تعقل و تجربه در هم تنیده شود تا یک ایجاد شود. آن‌وقت این عقلانیت مذهبی در تشخیص موضوعات هم حجت است. به تعبیر دیگر، هم باید به حجیت برسد و راه رسیدنش هم این است که عقلانیت جامعه، ایمانی شود؛ مرحوم حاج آقای حسینی این را هم در حد فلسفۀ علم کافی نمی‌دانستند، بلکه در حد علوم جاری می‌دانستند و معتقد بودند که ما باید از این حوزه شروع کنیم و روش پژوهش را به‌گونه‌ای طراحی کنیم که جای تفقه دینی در موضوع‌شناسی معیّن شود. طبیعتاً اگر بخواهد منظومه تحقیق اجتماعی بشر و از این طریق، حیات اجتماعی بشر را سرپرستی کند باید خود فقه و روش تفقه تکامل پیدا کند. ایشان منظومۀ تکامل تفقه دینی و روش علوم و مدل‌های اجرایی را منظور نظر قرار داده بودند و دنبال این بودند که مبتنی بر مذهب این کار را هم انجام دهند؛ یعنی در نقطۀ مقابلِ برخی روش‌های هرمنوتیکی که می‌خواستند معرفت ایمانی را تابع معرفت تجربی قرار دهند، ایشان می‌فرمودند باید معرفت‌های فقهیِ ما محور منظومۀ معرفتی و عقلانیت اجتماعی باشد و تولید آن هم مبتنی بر همان باشد. در نهایت هم معتقد بودند که حوزه و دانشگاه باید درون یک سیستم بزرگ‌تر هماهنگ شوند. نکته‌ای که مرحوم حاج آقا واقعاً جدی گرفته بودند، مسئلۀ تعبد به دین است؛ یعنی اینکه بالأخره اگر آدم بخواهد کاری انجام دهد یا خدمتی به دین کند، نباید «واو یا تایی» اضافه شود. من گاهی اشاره می‌کردم آن زحمتی که یک فقیه می‌کشد تا یک اَحوط را اولیٰ کند یا بالعکس، و آخرش هم نمی‌تواند (چیزی كه ارزشش بیشتر از یک چله ریاضت كشیدن است)، تعبدش در استناد به دین است. دغدغۀ اصلی ایشان این تعبد بود و حتی از سال پنجاه که با بعضی از گروه‌های انقلابی همکاری فکری داشتند برای آنها بحث اجتهاد و حوزه را می‌گفتند. معتقد بودند که بعضی از گروهک‌ها چون این روش را در تفقه و اعتقاداتشان دنبال نمی‌کنند طبیعتاً به انحراف می‌افتند. حتی با بعضی از بزرگان هم سر همین موضوع اختلاف داشتند و آخر هم معلوم شد که ایشان درست فهمیده‌اند. دوره‌هایی هم كه تا سال ۶۰ بود، اولین بحثی که می‌گفتند، بحث روش اجتهاد بود. بعدها این بحث تبدیل به کتاب شد که البته تنقیح همان روش فقهاست و چیز جدیدی نیست و همان روش را در مقایسه با روش‌های تأویل قدیمی مثل قیاس اهل سنت یا تأویل‌های جدید مثل دینامیزم قرآنِ گروهک‌ها یا روش‌های علم زیستی جدید مقایسه می‌کردند و تفاوت‌هایش را می‌فرمودند و حجیت و عدم حجیتش را بیان می‌کردند. هم‌اكنون نیز به نظر می‌رسد چیزی که رد پایش گاهی در تحقیقات محققین حوزه دیده می‌شود و شاید خطرناک‌ترین لایۀ التقاطی در تحقیقات حوزوی هم هست، روش تحقیق غربی‌ است که متأسفانه چون به‌راحتی تشخیص داده نمی‌شود که کجای این روش تحقیقات مشکل دارد، کم‌وبیش وارد فضای تحقیق حوزه می‌شود. آنچه ایشان دنبال می‌کردند این بود که جلوی را بگیرند. همچنین روش تحقیق در حوزۀ علوم و روش تحقیق در مدل‌های اجرایی و در نهایت، تکامل در تفقه در حوزه هم به‌گونه‌ای نشود که به انفعال تفقه در مقابل روش تحقیق غرب منتهی شود.» ☑️ @mirbaqeri_ir
🔴 بخش 2⃣ پروندۀ نکته‌ها از آیت‌الله میرباقری دربارۀ 🌀 یادآوری سیر پروندۀ فلسفه https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3482 🌀 نقش در جریان دادنِ فقاهت در علم و برنامه https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3483 🌀 تفاوت کارآمدیِ و کارآمدیِ و حکمت https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3486 🌀 جهت‌داری معرفت و عقلانیت، حتماً در اثر می‌گذارد و یک رکن از منطق به قید می‌خورد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3493 🌀 به ما می‌دهد و روش تَفَلسُف به ما می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3494 🌀 در حوزه‌ها نیازمند تکامل فقاهت هستیم تا و و را پوشش دهد. (تفقه جامع) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3496 🌀 ، پرسش‌های فلسفی را با روش پاسخ می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3497 🌀 ما نمی‌توانیم حکومت را فقط با فقه احکام، دینی کنیم. دینی شدن حکومت، قبل از اینکه با فقه‌ احکام باشد، با «عرفان و حکمتِ مستنبط از دین» است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3498 🌀 «قرآن و عرفان و برهان» يکی هستند؛ به این معنا که عرفان و برهان باید برگرفته از قرآن باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3499 🌀 به این است که هم شود و هم ./ تولی به نبی اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3504 🌀 تفقه باید از سطح «تکلیف» فراتر رود و وارد حوزۀ حکمت نیز بشود؛ یعنی یا یا شکل بگیرد؛ در این صورت، فقیه همان حکیم است و حکیمان همان فقیهان هستند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3505 🌀 ، ذیل قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامه‌ریزی اسلامی، مبتنی بر شکل می‌گیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد می‌کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3509 🌀 اسلام برای تبدیل شدنش به یک عینی و جاری شدنش در عینیت، باید از بستر هم عبور بکند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3513 🌀 مقصود از عبارت است از «فقه اقتصاد و و اخلاق اقتصاد» https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3515 🌀 مجموعه آموزه‌های اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید./ پایۀ تولید هستند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3516 🌀 «مکتب» پیش‌فرض‌های «علوم» را تحویل می‌دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3529 🌀 بدون تولید ، تولید ممکن نیست. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3530 🌀 تحلیل فلسفه اسلامی از منظرِ فرایند پیدایش فلسفه (PDF) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3671 🌀 نسبت به فلسفه اسلامی، افراط‌گرا یا تفریط‌گرا نباشیم. فلسفه اسلامی با فلسفه یونان تفاوت دارد. فلسفه اسلامی از فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بیت(ع) تأثیر پذیرفته است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3672 🌀 در دورۀ صدرالمتألهين و حتی در دورۀ شيخ اشراق، حدّ اوليۀ فلسفه _ که مفهوم مرکزی فلسفه است و همه مفاهيمِ ديگر، بر حول او چينش و تعريف و بازتوليد می‌شوند_ تحت‌تأثير معرفت‌های توحيدی قرار گرفته است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3676 🌀 بعد از آشنایی با معارف اهل‌بیت(ع)، زود با پشت‌ِ دست، اَسفار و شِفا را رد نکنیم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3897 🌀 صدرالمتألهین تلاش کرده است که مفهوم مرکزی فلسفه را بر پایه توحید بنا بگذارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3903 🌀 تحلیل «توحید» و «شرک» از منظرِ نگاه وحدت‌گرایانۀ «اصالت وجودی» و نگاه کثرت‌گرایانۀ «اصالت ماهیتی» https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3904 🌀 فيلسوفان مسلمان معمولاً در انتخاب مواد و صورت‌مسئله‌ها متعهد به اسلام و معارف توحيدی و معارف نقلی بوده‌اند، اما این سطح، کافی نیست و باید این کار با «منطقِ تبعیت از وحی» انجام شود. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3906 🌀 بررسی ایمانی بودنِ فلسفه (به‌لحاظ «محتوا» و «روش») (گفتاری از استاد میرباقری) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3907 🌀 استحاله منطقی جريان فلسفه اسلامي در علوم، به علت تباين حيثيت موجود بماهو موجود با حيثيت‌هاي موضوع علوم / در چه صورت، داد و ستدِ واقعی بين فلسفه و دانش برقرار می‌شود؟ (گفتاری از استاد میرباقری) https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3908 🌀 اصالت با الوهیّت است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3909 📣 ضمیمه: بخش 1⃣پروندۀ فلسفه در اینجا: https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
از فلسفۀ روش تا فقاهت .mp3
12.25M
🎧 استاد میرباقری | تفاوت کارآمدیِ و کارآمدیِ و حکمت ⚡️ کار فرهنگستان علوم اسلامی طراحی بوده که سه روش تحویل می‌دهد: ۱. (روش طراحی شبکه تحقیقات)؛ ۲. (روش عام تحقیقات اجتماعی)؛ ۳. (روش تأسیس بانک اطلاعات). ⚡️ در گام بعد، حوزۀ علمیه باید حکمتِ حاکم بر علوم و برنامه‌ریزی‌ها را تفقه کند تا در گام دیگری، علوم و برنامه‌ریزی‌ها دینی شوند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 مقصود از عبارت است از «فقه اقتصاد و و اخلاق اقتصاد» 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «مقصود از مكتب اقتصادي چيست؟ مكتب اقتصادي مجموعه آموزه‌هايي است كه دين براي حوزه اقتصاد به ما مي‌دهد که بخشي از آن در است بخشي از آن در و بخشي از آن در است. من به جاي تعبير به مي‌كنم، چون آن را زيرمجموعۀ مي‌دانم. مكتب اقتصادي اعم از حكمت اقتصاد، اخلاق اقتصاد و فقه اقتصاد است. اگر ما بخواهيم به يك اقتصاد مقاومتي برسيم، بايد مكتب اقتصادي اسلام را هم [در درازمدت] تبيين كنيم. البته اين کار سطوحي دارد، لازم نيست كه ما حتما پنجاه سال صبر كنيم؛ می‌توانيم مكتب اقتصادي را حين عمل اصلاح كنيم؛ مثل كه بايد اصلاح شود؛ نمي توانیم متوقف كنيم؛ لازم نيست قطار را متوقف كنيم و مسافر ها را پياده كنيم تا مثلاً گرمايش يا سرمايش اين قطار را اصلاح كنيم؛ در حال حركت بايد اصلاح هم بكنيم. [ولي در هر حال]، ما بايد حتماً اين اقتصادي را داشته باشيم. مبتني بر اين مكتب اقتصادي بايد متناسب توليد شود؛ سپس براساس آنها ابزار توليد را فراهم كنيم. [این کار احتیاج به مدل‌هایی دارد.]» 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 مجموعه آموزه‌های اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید./ پایۀ تولید هستند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «مباني هنر بايد از مجموعه‌گزاره‌هاي توصيفي، تکليفي و ارزشي دين استنباط بشوند که ما از آن تعبير مي‌کنيم به اسلام. مکتب هنري اسلام مجموعه آموزه‌هايي است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید، اعم از آموزه‌هاي اخلاقي حکمی و فقهی. البته دخالت دين در هنر بايد دخالت در مقياس تکامل هنر باشد و نقشه تکامل هنر از دين به دست بيايد، نه اينکه هنر، مسير تکاملي خودش را طي کند و بعد ما بخواهيم در پايان، خروجي‌هايی را که هنر داشته، بياوريم و مميزي شرعي بکنيم! بلکه بايد رابطه بين معارف ديني و هنر يک رابطه فرايندي باشد؛ به تعبيري، آموزه‌هاي ديني بايد در تکامل هنر نقش ايفا بکنند. ما اگر بخواهيم هنر ديني داشته باشيم آن علمي که مي‌تواند علم پايه باشد عبارت است از مکتب هنري اسلام، نه فلسفه هنر. را بايد جايگزين بکنيم. فلسفه هنر عبارت است از يک فلسفه مضافي به موضوعي به نام هنر که به‌لحاظ منابع و منطق، ذيل فلسفه عام تعريف مي‌شود، ولي مکتب هنری به‌لحاظ منابع و روش ذيل تعريف می‌شود. تلقي ما اين است که هنر، هنگامی اسلامی مي‌شود که ذيل مکتب هنر شکل بگيرد نه ذيل فلسفه هنر به مفهوم دقيقش. يعني سؤال این است که آيا ما بايد علوم را تحت سيطره فلسفه قرار بدهيم و از طريق بر علوم اثر بگذاریم؟ يا اینکه تحت سيطره دين قرار دهیم (از طريق به موضوعات و از طريق به موضوعات). يعني همان‌گونه که ما به‌جاي فلسفه اقتصاد، داريم که مجموعه آموزه‌هاي ارزشي، توصيفي و تکليفي دين در حوزه اقتصاد (اعم از خرد و کلان و توسعه) است، در عرصه هنر هم همين‌طور است. بر همين اساس، تلقي اين است که اگر بخواهيد يک حکمت مضاف به هنر داشته باشيد، بيش از آن که بايد با منابع عقلي و فلسفي و روشي کار کند بايد مستند به منابع دينی و وحی بشود. البته اين به‌معناي انکارِ دانش‌های پشتيبانِ هنر، اعم از دانش‌های تجربي و نظري و... نیست. آنچه ما نياز بدان داريم دانش‌هاي مربوط به عرصه هنر هم هست، ولي در جاي خودش بايد بحث بشود که آن دانش‌ها هم ذيل مکتب هنري بايد شکل بگيرند و آن دانش‌ها هم صبغه ديني پيدا بکنند.» 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir