روز یازدهم
هدیه به شهدای جنگ بدر🌺
به پویش « یک سال یک ختم قرآن» بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1713897852C256d0e4f26
#قرآن
#تفسیر
محمد جواد مؤذن
🟢 #تشرف خدمت امام عصر علیه السلام
تشرّف محمّدعلی اربابی
جناب حجة الإسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان نقل کرد:
فردی بود به نام محمّدعلی اربابی تهرانی که با آقای شیخ رجبعلی خیاط، بسیار نزدیک بود.
دربارۀ سفرش به مکه میگفت:
شب نهم به عرفات رسیدم. در آن زمان، عرفات بسیار تاریک بود و از چراغ دستی استفاده میشد.
ساعت ده شب بود که پیوسته متذکر حضرت امام عصر علیه السلام بودم، البته نه برای زیارتشان؛چرا که خود را لایق زیارت ایشان نمی دانستم.
بیرون چادر، متذکر بودم در حالی که هیچ کس حضور نداشت، صدایی به زبان فارسی روان شنیدم که گفت: آقای حاج محمّد علی!
برگشتم و با یک چهرۀ منوّر، روحانی و آسمانی مواجه شدم.
گفت: بیا کنار دست من.
گفتم: چشم! و در حقیقت به سوی ایشان کشیده شدم. کنارش نشستم.
فرمود: امشب شب عرفه است، زیارت حضرت سیدالشهداء وارد است، دلت میخواهد من یک زیارت بخوانم؟
من از کودکی زیارتهای معروف را شنیده بودم و با آنها آشنایی داشتم و مضامین و کلمات آنها را میدانستم. به ایشان گفتم: خیلی دوست دارم.
حدود یک ساعت زیارتی را خواند که من تا آن زمان نشنیده بودم.
کلمه به کلمه که میخواند، من حفظ میکردم و تا آخر به حافظهام سپرده شد. گریه کردن آن شخص هم غیرقابل توصیف بود.
پس از زیارت خداحافظی کرد و رفت، هر قدر از من دور میشد، زیارت هم از خاطرم میرفت تا این که به کلی آن را فراموش کردم..
از مکه به کاظمین رفتم. کنار راه آهن ایستاده بودم، ناگاه همان شخص را دیدم.
نزدیک آمد، سلام کرد و گفت: به تهران که رفتی، سلام مرا به آقا شیخ محمّد حسن طالقانی برسان.
وقتی به تهران آمدم، نزد آقا شیخ محمّد حسن رفتم و قضیه را نقل کردم.
ایشان بسیار گریست و مرا متوجه کرد که آن شخص امام عصر (عج) بوده است. در حالی که من نه در عرفات و نه در کاظمین، آن بزرگوار را نشناخته بودم.
منبع : دانشنامه امام مهدی علیه السلام
#جمعه
#امام_زمان
👈محمد جواد موذن 👉
روز دوازدهم
هدیه به شهدای جنگ اُحُد🌺
به پویش « یک سال یک ختم قرآن» بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1713897852C256d0e4f26
#قرآن
#تفسیر
محمد جواد مؤذن
تَرینها (۱۶)🥇
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده :
«سزاوارترين مردم برعايت حقّ داناترين ايشان نسبت بحقّ است »
🔆وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْحَقِّ أَعْلَمُهُمْ بِهِ
📚منبع : من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ۳۹۴
#حدیث
#ترین_ها
عضویت 👈 محمّد جواد مؤذّن 👉
محمد جواد مؤذن🇵🇸
به لطف خدا در یک حرکت آهسته و پیوسته، یک جزء خوندیم😊😍
برای شروع جزء بعدی همین الان میتونید عضو گروه بشید
و همه در کنار هم مانوس با قرآن باشیم ان شاءالله 😊
عضویت 👇
https://eitaa.com/joinchat/1713897852C256d0e4f26
روز سیزدهم
هدیه به گذشتگان ِ جمع🌺
به پویش « یک سال یک ختم قرآن» بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1713897852C256d0e4f26
#قرآن
#تفسیر
👈محمد جواد مؤذن👉
#داستان_تربیتی
🔸🔸نگاه اول🔸🔸
علیِ کلاس اولی سوار سرویس مدرسه میشود و بچه های بزرگتر شروع میکنند به سربهسر گذاشتنش.
علی کوچولو (که آداب معاشرت را به خوبی نمیداند) کمکم عصبانی میشود و صدایش را بالا می برد که:« اذیتم نکنین ، اَههه...»😡
بقیه هم با شیطنت پسرانهای که دارند ، همچنان ادامه میدهند😈
آقای راننده کمی تحمل می کند و با زبان نرم تذکر میدهد
اما وقتی هیچ تاثیری نمیبیند او هم صدایش را بالا میبرد و... .
بعد از چند دقیقه سر و صدا، سکوت دوباره به سرویس بر میگردد.
آقای راننده هم خوشحال از جبروتی که نشان داده و بچهها را به خیال خودش تربیت کرده و علی را هم نجات داده است 😎
اما ...
این مسأله هر چند روزی، تکرار میشود و تذکرات و اخمهای آقای راننده (در دفاع از علی کوچولو) نه تنها موثر نبوده بلکه روی رفاقتش با بقیه بچههای سرویس تاثیر منفی میگذارد.
🔸🔸 نگاه دوم🔸🔸
علی سوار سرویس می شود و بقیه شروع می کنند به اذیت کردنش...
آقای راننده به جای تذکر به بچههای شیطون، روبه به علی میگوید: « اونا فقط دارن باهات شوخی میکنن، این طور مواقع باید همراه شون بخندی 😁»
علی بعد از چند لحظه سکوت و فکر ، لبخند کودکانهای میزند و آثار ناراحتی در چهرهاش، به کلی از بین میرود.
بچهها هم به کارشان ادامه میدهند اما دیگر اثری در عصبانی کردن علی ندارد☺️
پ.ن : گاهی بهجای تلاش در عوض کردن شرایط، لازم است که نحوه مقابله با شرایط را به بچهها آموزش بدهیم
در این حالت هم انرژی کمتری مصرف میکنیم و هم نتیجه بهتری خواهیم گرفت.🙂
#تربیت_فرزند
#تربیت
#مشاوره
#خانواده
#داستان
کانال محمد جواد موذن 👈 عضوشوید
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چرا مردم حجاب را موضوعی ارزشی میدانند نه واقعی؟!
🔻۴۰ سال دین را چطور معرفی کردهایم؟
🔻زشت است برای حوزه و دانشگاه که هنوز درباره حجاب بحث میکنیم
🔻چرا به حجاب مثل ماسک نگاه واقعی نداریم؟
#حجاب
محمد جواد مؤذن🇵🇸
📌چرا مردم حجاب را موضوعی ارزشی میدانند نه واقعی؟! 🔻۴۰ سال دین را چطور معرفی کردهایم؟ 🔻زشت است ب
نگاه قشنگیه
واقعا چرا فکر میکنیم کارهای اخلاقی جدای از زندگیه ؟
چرا اجرای دین به عنوان امری برای زندگی صحیح تلقی نمیشه؟
چرا فکر میکنیم بدون دین الهی هم میشه زندگی کرد؟
و... کلی چراهای دیگه🤔
#حجاب