"او که میداند..."
پس هر کسی سنگی میانداختند. شبلی موافقت را گلی انداخت. حسین منصور آهی کرد. گفتند: ازینهمه سنگ هیچ آه نکردی؛ از گلی آه کردن چه معنی است؟ گفت: از آنکه آنها نمیدانند؛ معذورند. ازو سختم میآید که او میداند که نمیباید انداخت.
"تذکرهالاولیا/ داستان منصور حلاج"
#ادبیات_عرفانی
#حلاج
#عطار
https://eitaa.com/mmparvizan
"آیینهها: با شاعران دیار فارس"
نشست دوم: محمدطالب جاجرمی
با سخنرانی:
دکتر مهدی فاموری
دکتر محمدهادی خالقزاده
یکشنبه ۲۴ دیماه ساعت ۱۶
ادارهی ارشاد فارس، سالن غزل
https://eitaa.com/mmparvizan
"درنگی بر کتاب هشترود: به بهانهی زادروز"
محمدکاظم کاظمی از نامآوران شعر و نقد انقلاب اسلامی است که تاثیر او در سادهکردن مفاهیم نظری شعر برای شاعران و نوجویان ادب، بر هیچیک از شاعران انقلاب پوشیده نیست. این تاثیرگذاری را پیش از این در کتابهای "روزنه" و "ده شاعر انقلاب" بهوضوح دیدهایم و کتاب "هشت رود"، از تازهترین آثار نقد و نظر ایشان است که در سال ۱۴۰۰ بههمت شهرستان ادب منتشر شده و در کتابسال جمهوری اسلامی تقدیر شده است. ضمن دعوت از شعردوستان به مطالعهی این اثر ارجمند، چندملاحظه دربارهی این کتاب مطرح میشود:
۱_ سطح شاعران معرفی شده در هشترود در مقایسه با ده شاعر انقلاب، بهناچار فروتر است و این مساله، کمی نویسنده را در نقد دچار دشواری کرده است.
۲_ هشت شاعر انتخابی: عبدالملکیان، فرید، میرشکاک، سهیل، ساعد، اخلاقی، قزوه و اسفندقه، همه از نامآوران شعر انقلابند؛ هرچند میشد نامهایی دیگر بر این فهرست افزود و حتی یکی دو تن از شاعران را از این مجموعه خارج کرد.
۳_ عنوان فرعی کتاب" ارزیابی و نقد" است؛ اما متانت و منش جناب کاظمی و پرهیز از صراحت در نقد، سببشده، بیشتر حجم کتاب صرف معرفی و توصیف و تعریف از شاعران شود؛ هرچند نقدهایی پوشیده و ظریف هم در این اثر نمود یافته است.
۳_ زبان نثر صمیمی و پیراسته و ویراسته است؛ هرچند نوع مخاطب مدّ نظر، سببشده، لحن نقدها کمی روزنامهنگارانه شود.
۴_ نقدها کاربردی و تجربی و دیدگاهمند و در خدمت رشد شاعران نوجوان و جوان است.
۵_ در منابع به نقدهای متعدد موجود دربارهی شاعران یادشده توجه نشده است.
https://eitaa.com/mmparvizan
21.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 گزارش نشست علمی #زین_قند_پارسی
(دریچهای بر پیوند اندیشههای #حافظ_شیرازی و #تاگور_هندی)
🔸 با حضور اندیشمندان ادبی و فرهنگی #ایران و #هندوستان و جمعی از استادان ادب و هنر شهر شیراز
⏰ شیراز، مهرماه 1402، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز
🎥 مشاهدهی فیلم کامل نشست در آپارات:
🔻🔻🔻
https://www.aparat.com/v/7ufU4
#هفته_جهانی_بزرگداشت_حافظ_شیرازی
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
🔸ارتباط با ما:
🔻🔻🔻
Eitaa.com/farhangi_fars
https://eitaa.com/mmparvizan
🔺️منتشر شد...
📖 امین شعر انقلاب
تاملی در آفاق ادبی و شاعرانگی حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی)
✍️به کوشش محمدحسین انصارینژاد
📚انتشارات صریر
🌐خرید اینترنتی 👇
https://sarirpub.ir/product/امین-شعر-انقلاب
#شعر_انقلاب #نقد_ادبی #جریان_شعر_حوزوی #شعر_سبک_هندی
#سخن_شاعران #ادبیات_پایداری
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
" به بهانهی ورود به چهل و پنج سالگی"
من شبی از بطن یک رویا به دنیا آمدم
در مکانی گنگ و ناپیدا به دنیا آمدم
مادرم میگفت: خوابی دیده و من بعد از آن
در سحرگاهِ همان رویا به دنیا آمدم
*
آن یکی میگفت: من در بهترین شهر جهان
در اتاق خانهای زیبا به دنیا آمدم
آن یکی میگفت: من در زایمانگاهی بزرگ
در هزاران جیغ و واويلا به دنیا آمدم
آن یکی میگفت: من با همت دهها پزشک
بعد چندین سال استدعا به دنیا آمدم
دیگری میگفت من هم در تکاپوی قطار
در شب جادویی صحرا به دنیا آمدم
*
من ولی دور از جهان پرهیاهوی شما
در سکوتی مملو از غوغا به دنیا آمدم
من صدف بودم زمانی، پس شبیه یک صدف
در حیاط گوشماهیها به دنیا آمدم
قایقی بودم که بر گهوارهی موجی عظیم
بین طوفانیترین دریا به دنیا آمدم
یا شبیه غنچهای در قالب خمیازهای
با دهانی از تعجب وا به دنیا آمدم
شعر بودم شاید و یک روز در یک انجمن
بر لبان شاعری تنها به دنیا آمدم
*
در میان کهکشان- صد سال نوری دورتر-
آن درخشش را ببین: آنجا به دنیا آمدم
من مسافر_کوچکی هستم که تنها و غریب
در جهانی غیر از این دنیا به دنیا آمدم
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
SHISTU_Volume 15_Issue 58_Pages 125-156.pdf
3.67M
"به بهانهی انتساب این روز به ابوسعید ابوالخیر"
مفاهیم توسل و شفاعت در رباعیهای منسوب به ابوسعید ابوالخیر و سیر انتساب آنها
مجلهی شیعهشناسی، شمارهی ۵۸، ۱۳۹۵، محمد مرادی
#دانشگاه_شیراز
https://eitaa.com/mmparvizan
پرویزن
ماشینم را شستم. باران آمد... #داستان_کوتاه_کوتاه😄
"کمی کافر: یادداشتها و اشعار مصعب یحیایی"
https://eitaa.com/yahyaei_m
" در حلول ماه رجب"
موفق پرسید که رجب چه باشد؟ و یا رجب را اصمّ چرا گفت؟ گفتم: رجب درخت گل صدبرگ است؛ اما رجب به سر زبان تو چون ربابک کلکین است که به دست بچّگان است. مردی دهقان چون دربند کشت و درود باشد، قدر زمین خوش را بداند؛ اما مردی که در آن کار که کشت و درود است، چیزی نداند؛ او را چه زمین شوره و چه زمین خوش؟
مردی هواشناس باید تا فرق کند میان هواها و معتدل را از غیر معتدل جدا کند. بر لب دریابار، نظارگیان نشسته باشند و غواصان سنگ و دُر برمیآرند؛ تفاوت به نزد ایشان سهل نماید؛ اما بازرگانانی که از دوردست آمده باشند آن تفاوت دُرها را میدانند و خوششان میآید. صدف که قطره آب میگیرد، در آنجا خداوند حال آن آب را میگرداند تا دُر میشود. پردگیان باجمال باید که آسیب آن دُر چون با گوش و بناگوش ایشان باشد، قدر آن دُر بدانند و جمال خود را به قیمت کامله بفروشند... .
اکنون تعظیم کنید باری را، در این ماه، تا شما را شفیع باشد ... و اگر این هوای رجب، متسلسل شود به قوت باد بر تقطیع خاص و شفاعت میکند، بود آنچه عجب باشد.
هرکسی را از بادهای هوا بر تقطیع خاص پرده دادهاند تا عبارت او گردد و هریکی از عبارت یکدیگر را ندانند. ولکن لا تفقهون تسبیحهم، و اگر چنگ کوژپشت فلک که تارهای هوای او در دامن زمین بسته است اگر زخمه بادی برآن زند و او در آواز آید چه عجب که در آن آواز، نواها و معنیها باشد.
اکنون این ماه رجب را اصمّ از بهر آن گفت که تو کر باشی در این ماه یعنی درِ باغ درونت را باز منه تا میوههات را غارت نکنند و تا بادهای مشاغل خارها و خاشاکها و خسکها نیارد و بر زبر سبزه خوشدلی تو و گلستان نفس تو نپاشد تا هر گامی که بنهی خسته نگردی. تو خود گل را و آب حیات را که بیخاشاک و خار است در خود نمیبینی چون خاشاک را باد به روی آب حیات طیبه افکند. بعد از آن از آن آب به جز خس به دست تو نیاید؛ زینهار! تا بوستان نفس را نیک نگاهداری تا راحت آن به تو بماند اگر کسی درآید و همچون زمستان پی کوب کند تو را چه حاصل آید؟
"معارف بهاء ولد؛ جزو اول؛ فصل چهل و هشت."
پ.ن: ماه رجب را «الشهر الأصمّ» نامیدهاند؛ گویا به این دلیل که اعراب در این ماه جنگ و خونریزی نمیکردند و صدای شمشیر و رزم و جنگ در این ماه، شنیده نمیشده است.
#ادبیات_عرفانی
#نثر_شاعرانه
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"کشفالمحجوب هجویری: ذکر امام محمد باقر(ع) "
و مِنهم حجّت بر اهل معاملت و برهان ارباب مشاهدت، امامِ اولاد نبی(ص) و گزیدهی نسل علی(ع)، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب کرمالله وجهه و رضی عنهم.
و نیز گویند کنیت وی ابوعبدالله بود و به لقب وی را باقرخواندندی؛ مخصوص بود وی به دقایق علوم و به لطایف اشارات اندر کتاب خدای عزّ و جلّ، وی را کرامات مشهور بود و آیات ازهر و براهین انور.
و گویند ملِکی، وقتی قصد هلاک وی کرد. کس فرستاد بدو، چون به نزدیک وی اندر آمد، از وی عذر خواست و هدیه داد و به نیکویی بازگردانید. گفتند: ایّها الملک! قصد هلاک وی داشتی. تو را با وی دیگرگونه دیدیم. حال چه بود؟ گفت: چون وی به نزدیک من اندر آمد؛ دو شیر دیدم یکی بر راست و یکی بر چپ وی_ و مرا میگفتند که اگر تو بدو قصد کنی ما تو را هلاک کنیم...
کشفالمحجوب، باب فی ذکر ائمّتهم من اهل البیت
#سیمای_اهل_بیت
#ادبیات_عرفانی
#امام_باقر
@mmparvizan
"توکّل"
عالیقدران عالم عشق و وفا
صدرآرایان صفّهی صدق و صفا
هرکس ز کفِ زمانه در وااسفا
ویشان زده کف که "حسبنا الله کفی"
"رباعیای بر گرفته از مقدمهی توضیحالملل، ترجمهی کتاب الملل والنحل شهرستانی؛ به قلم مصطفیبن خالقداد هاشمی عباسی ۱۰۲۱"
#مناجات
#تحمیدیه
https://eitaa.com/mmparvizan