eitaa logo
ره توشه مبلغین
3.7هزار دنبال‌کننده
452 عکس
23 ویدیو
351 فایل
📋📄کانال مخصوص محتوای تخصصی تبلیغ 🎤✔ 🎤سخنرانی های کوتاه⌛⏰ 📕 محتوای مناسبتی... سبکی متفاوت در ارائه ی محتوای تبلیغی... مدیر کانال جهت نظرات و پیشنهادات و تبادل و ... @abdolmahdi70 👆👈👈لطفا قبل از ترک کانال علت ترک را به مدیر بگویید🌟⭐
مشاهده در ایتا
دانلود
پی نوشت ها [1] مقتل الحسین علیه‌السلام، محمّد تقى آل بحر العلوم، بیروت، دار الزهراء، دوم، 1405 ق، ص 217 و مقتل الحسین المقرم، عبد الرزاق الموسوى المقرم، قم، مکتبه بصیرتى، پنجم، 1394 ق، ص 167. [2] الحسین علیه‌السلام، محمّد بن سعد، بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، اوّل، 1415 ق، ص 65. [3] الاخبار الطوال، ابو حنیفه احمد بن داود الدینورى، مصر، مطبعه السعاده، اوّل، 1330 ق، ص 232، الارشاد، محمّد بن محمّد بن النعمان المفید، تهران، انتشارات علمیه الاسلامیه، بى تا ج 2، ص 38؛ الفتوح، احمد بن اعثم الکوفى، حیدر آباد هند، دائره المعارف العثمانیه، اوّل، 1391 ق، ج 5، ص 56 و السیره النبویه، محمّد بن حبّان، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، اوّل، 1407 ق، ص 556. [4] الفتوح، ج 5، ص 57؛ تاریخ الطبرى، ابو جعفر محمّد بن جریر بن یزید طبرى، مصر، دار المعارف، دوم، بى تا ج 5، ص 355. [5] الاخبار الطوال، ص 233؛ تاریخ الطبرى، ج 5، ص 356؛ الارشاد، ج 2، ص 39؛ اعلام الورى باعلام الهدى، الفضل بن الحسن الطبرى، نجف، مکتبه الحیدریه، سوم، 1390 ق، ص 224 والفتوح، ج 5، ص 59. [6] الکامل فى التاریخ، ابن اثیر جزرى، بیروت، دار الکتاب العربیه، دوم، 1387 ق، ج 3، ص 267؛ نهایه الارب فى فنون الادب، شهاب‌الدین احمد بن عبدالوهاب النویرى، قاهره، مکتبه العربیه، 1395 ق، ج 20، ص 388؛ تاریخ الطبرى، ج 5، ص 356؛ جمل من انساب الاشراف، احمد بن یحیى بن جابر البلاذرى، بیروت، دار الفکر، اوّل، 1417 ق، ج 2، ص 335. [7] الارشاد، ج 2، ص 39 و الفتوح، ج 5، ص 60. [8] تاریخ طبرى، ج 5، ص 356؛ الارشاد، ج 2، ص 39؛ بحار الانوار، محمدباقر مجلسى، بیروت، مؤسسه الرساله، اوّل، 1403 ق، ج 44، ص 336؛ مقتل الحسین علیه‌السلام، ابو المؤید الموفق بن احمد الملکى الخوارزمى، قم، مکتبه المفید، بى تا ج 1، ص 198 والفتوح، ج 5، ص 60. [9] همان. [10] الکامل فى التاریخ، ج 3، ص 268 و نهایه الارب، ج 20، ص 389. [11] تاریخ حبیب السیر، خواند امیر، تهران، کتابفروشى خیام، دوم، 1353 ش، ج 2، ص 41. [12] تاریخ الطبرى، ج 5، ص 358 - 360؛ عبرات المصطفین فى مقتل الحسین علیه السلام، شیخ محمدباقر محمودى، قم، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، اوّل، 1415 ق، ج 1، ص 307؛ الارشاد، ج 2، ص 41؛ بحار الانوار، ج 44، ص 330؛ العوالم، الشیخ عبد اللّه البحرانى الاصبهانى، قم، مدرسه الامام المهدى، اوّل، 1407 ق، ج 17، ص 190؛ مقتل الحسین، خوارزمى، ج 1، ص 199 و الکامل فى التاریخ، ج 3، ص 268. [13] الارشاد، ج 2، ص 42؛ مثیر الاحزان، نجم الدین جعفر بن محمّد ابن نمان الحلى، تهران، دار الخلافه، چاپ سنگى، 1318 ق، ص 16؛ مقاتل الطالبیین، ابو الفرج على بن الحسین الاصبهانى، نجف، المطبعه الحیدریه، دوم، 1965 م، ص 63؛ الفتوح، ج 5، ص 66؛ الاخبار الطوال، ص 234 و الکامل فى التاریخ، ج 3، ص 269. [14] الاخبار الطوال، ص 234. [15] مبعوث الحسین، ص 139؛ الحیاه الاجتماعیه والاقتصادیه فى الکوفه، محمّد حسین الزبیدى، بغداد، بى نا، 1970 م، ص 52. [16] الارشاد، ج 2، ص 42؛ تاریخ الطبرى، ج 5، ص 359؛ مقتل الحسین، بحر العلوم، ص 222؛ الکامل فى التاریخ، ج 3، ص 269؛ نهایه الارب، ج 2، ص 390 و بحار الانوار، ج 44، ص 341. [17] الارشاد، ج 5، ص 42؛ تاریخ الطبرى، ج 5، ص 348؛ المنتظم فى تاریخ الملوک و الامم، ابن جوزى، بیروت، دار الکتب الاسلامیه، اوّل، 1412 ق، ج 5، ص 325 و بحار الانوار، ج 44، ص 341. [18] مقتل الحسین، المقرم، ص 151 و الاخبار الطوال، ص 233.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه ی حضرت مسلم بن عقیل(علیهما السلام) با صدای حجت الاسلام میرزا محمدی کانال ره توشه ی مبلغین @mobaleqin20
محتوای تبلیغی عید سعید قربان #ذی_الحجه #عید_قربان کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
اعمال شب و روز عید قربان شب دهم ذیحجه از شبهای مبارک است. و جزء چهار شبی است که احیاء و شب زنده داری در آنها مستحب است. در شب عید قربان، درهای آسمان باز است. برای این شب اعمالی ذکر شده است: 1- زیارت امام حسین علیه السلام . 2- خواندن دعای "یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلیَ الْبَرِیَّةِ" که در شب جمعه هم وارد شده است. اعمال روز عید قربان روز دهم ذیحجه، روز عید قربان است و بسیار روز شریفی است و اعمال آن چند چیز است: 1- غسل . که در این روز سنّت مؤکد است و بعضی از علماء واجب دانستهاند. 2- اقامه نماز عید قربان، به همان نحو که در عید فطر ذکر شده است. اما در این روز مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود. 3- خواندن دعاهائی که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن و در اقبال ذکر شده و شاید بهترین دعاهای این روز، دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه باشد که اوّل آن "اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ" است. 4- خواندن دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه که اینگونه آغاز میشود: "یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ". 5- خواندن دعای ندبه . 6- قربانی کردن؛ که سنّت مؤکّد است . 7- خواندن تکبیرات برای کسی که در منا باشد بعد از پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید است و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است. و کسانی که در سایر شهرها هستند نیز بعد از ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم این تکبیرات را بگویند. تکبیرات بنا بر روایت صحیح در اصول کافی از این قرار است : اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَاللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ ولِلّه الْحَمْدُ اللّهُ َکْبَرُ خدا بزرگتر از توصیف است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، و ستایش خاص خدا است اعَلی ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلی ما اَبْلانا. و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را . و مستحب است که به مقداری که توانایی است این تکبیرات بعد از نمازها تکرار شود. کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
خطبه های نماز عید سعید قربان آیت الله جوادی آملی(ره) #ذی_الحجه #عید_قربان کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
خطبه ی اول
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم «الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمّد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين، سيّما بقيّة الله في العالَمين، بِهم نَتولّي و مِن أعدائهم نَتبرّء اِلي الله». «اسعد الله أيامنا و أيامکم» مقدم شما بزرگواران و نمازگزاران را گرامي مي‌داريم! عيد سعيد قربان که از برجسته‌ترين اعياد اسلامي است، به پيشگاه وليّ عصر و عموم علاقهمندان قرآن و عترت و شما نمازگزاران تهنيت عرض مي‌کنيم. بهترين عيدي که از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌کنيم، گراميداشت معبد ما و نماز ما که وسيله قُرب ماست. چرا عيد در اسلام تشکيل شد و چرا عيديِ ما نماز است؟ عيد گرچه بخش وسيع و مهمّ‌اش مربوط به ولايت است که غدير را در پيش داريم؛ اما عيدِ مشترک، از عود و بازگشت بنده به خداست. اگر کار صالحي را سالک انجام داد، به او عيدي مي‌دهند و آن عيدي هم عيدانه پُربرکت است. وقتي يک ماه انسان مهمان خدا در ماه مبارک رمضان بود، ادب ميزباني او را مشاهده کرد، وظيفه مهماني خود را تقديس کرد، خدا به او عيدي مي‌دهد به عنوان عيد فطر که عيدانه‌اش نماز است. حاجياني که جزء «ضيوف الرحمن» و مهمان سرزمين وحي هستند، ادبي که بايد در حضور ميزبان رعايت بکنند کردند، حق ميزبان را رعايت کردند، روز دهم با سر تراشيدن يا تقصير، از جامه‌ احرام به در مي‌آيند و جام وصال در بر مي‌گيرند، خدا به آنها عيدي مي‌دهد و آن نماز عيد قربان است. نه به هر کس عيدي مي‌دهند، نه عيدانه هر کسي نماز است، يک سفر ملکوتي وجود مبارک رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التّحية و الثناء) داشت، به او عيدي داد و عيدانه او همين نماز است. نماز از معراج آمده، نه در مکه و نه در مدينه! اين ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَي بِعَبْدِهِ﴾[1] ره‌آوردش نماز بود. وقتي به حضرت عرض کردند: چنان رفته باز آمده باز پس ٭٭٭ که نايد در انديشه هيچ کس[2] چه آوردي؟ فرمود نماز آوردم. قبل از معراج که نماز نبود! اين معراج، اين عروج، عيدانه‌اش همين است که گفته شد: «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ المُؤْمِن».[3] بنابراين دستور نماز، نه به هر کسي است، نه در هر زماني است، نه در هر زميني است. اگر در عيد فطر است، آن زمان، زمان ضيافت است و اگر در عيد قربان است آن زمين، زمين ضيافت است. بگذريم آنچه آل سعودِ يهود به اين روز نشسته است! ولي «عَلي أيّ حال» عيد قربان محصول نماز است، محصول حج است، محصول ضيافت است.
اما معبدي که امروز به عنوان افتتاح اين مسجد، شما بزرگواران حضور پيدا کرديد، بايد از همه خيّرين حق‌شناسي کنيم و ذات اقدس الهي به همه پاداش دنيا و آخرت عطا کند. از هيأت محترم اُمنا حق‌شناسي کنيم، از مهندس بزرگوار و مهندسان ارجمند سپاسگزاري کنيم، از شهرداري تهران و جناب دکتر قاليباف بالخصوص حق‌شناسي کنيم که در ساخت اين مسجد سعي بليغ داشتند، سعي همه مشکور باشد. اما اينها ظاهر قضيه است، اينها بدنه است، اينها سنگ و گِل است، اينها مسجد نيست. مسجد را از اين به بعد، هم آن بزرگواراني که هيأت امنا هستند، مهندسان هستند، ساخته‌اند و هم شما، مسجد را قرآن معرّفي کرد که «المسجد ما هو»؟ يک هشت اصلي را مرحوم ابن بابويه قمي نقل کرد، هم از وجود مبارک امير مؤمنان است، هم از وجود مبارک امام ممتحن(عليهما آلاف التّحيّة و الرّحمن)،[4] آن هشت خصلت را کمتر روحاني است که نگفته باشد يا نشنيده باشد، آنها خصال هشت‌گانه‌اي است که وظيفه عادي مسجد است؛ اما قرآن کريم وقتي مسجد را معرّفي مي‌کند، مي‌فرمايد مسجد تنها جاي تکليف و امتثال تکليف نيست، مسجد جاي تشريف است. اين جشن تشريفي که بعد از انقلاب رسميت يافت از سنّت‌هاي پايدار ابن طاووس است. اين ابن طاووس وقتي سنّ او به بلوغِ شرعي رسيد، از دوستانش دعوت کرد که در جشنی شرکت کنيد، گفتند چه جشني است؟ گفتند جشن تشريف. من به شکرانه اينکه نمردم و زنده شدم و مشمول خطاب ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا﴾ شدم، جشن گرفتم. من مشرَّف شدم نه مکلَّف.[5] از آن به بعد در بين خواص، اين جشن تشريف رونق داشت، در انقلاب و شهداي انقلاب که سهم عظيمي داشته و دارند، اين جشن تشريف رسميت پيدا کرد. ابن طاووس گفت من مشرَّف شدم، تا ديروز لايق خطاب ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا﴾ نبودم که خدا مستقيماً با من سخن بگويد و چيزي از من بخواهد. به شکرانه اينکه نمُردم، به جايي رسيدم که مخاطب خدا شدم، با او مي‌توانم حرف بزنم، گفتگو کنم، خطاب او را دريافت کنم، من مشرَّف شدم، جشن مي‌گيرم. قرآن کريم مسجد را نه تنها جاي تکليف مي‌داند، جاي تشريف مي‌داند؛ نه تنها جاي تشريف مي‌داند، جاي طهارت و قداست و نزاهت از هر نقص و از هر عيب؛ نقص چيزي است، عيب چيزي ديگر است، بين نقص و عيب فرق فراواني است؛ نه تنها طهارت از نقص، نه تنها نزاهت از عيب، بلکه مسجد جاي محبّت طهارت است، ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَي التَّقْوَي مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا﴾،[6] مي‌بينيد شما را مي‌خواهند به خاندان عترت و اهل طهارت نزديک کنند. اين آيه تطهير در اوج است و مختص به اهل بيت، ما که شاگردان آنها هستيم ما را مي‌خواهند به اين اوج نزديک کنند، مي‌گويند شما هم مطهَّر باشيد، آنها در صدر هستند شما در ذيل، آنها امام هستند شما مأموم. اگر ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً﴾[7] (عليهم افضل صلوات المصلّين)، اگر خداي سبحان آنها مطهّر معرفي کرد، خانه‌اي ساخت براي خود به نام مسجد که «بيتُ الله» است و اين خانه جاي آن اصول هشت‌گانه هست؛ اما آن حداقلي است. بالاتر از حداقلي، حد توسط؛ طهارت و نزاهت است. اوج اين محبّتِ طهارت است، انسان دوست دارد به خاندان پيغمبر اقتدا کند، ﴿يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا﴾، کسي که علاقهمند به طهارت است، نه تنها گناه نمي‌کند، فکر گناه هم نيست.
پس «المسجد ما هو»؟ جنس و فصل مسجد را اين کريمه مربوط به مسجد قبا مشخص کرد. وجود مبارک حضرت از مکه به مدينه مهاجرت کردند به قبا که رسيدند، اوّلين کاري که کردند مسجد ساختند. اگر مسجد، مسجد باشد کشور آباد است؛ نه سخن از اختلاس است، نه سخن از رباست، نه سخن از بيراهه رفتن است، نه سخن از راه ديگران را بستن است، ﴿يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا﴾. عصاره مسجد، دفاع هشت‌ساله است، اينها دوست دارند که شبيه خاندان پيغمبر باشند، اين کم مقامي نيست. پس مسجد جاي محبّتِ طهارتِ از «ما سوي الله» است. کساني که با تفسير مأنوس هستند، اين جمله نوراني سوره «انسان» را ببينند که صدرش مربوط به خاندان عصمت و طهارت است و امروز هم از زيارت‌هاي مخصوص سالار شهيدان است، در آنجا مي‌گويند: ﴿وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَاباً طَهُوراً﴾،[8] وقتي آثار بهشت و بهشتي‌ها را قرآن کريم تشريح کرد، فرمود ذات اقدس الهي خودش ساقي است، ساغر به دست اين ساقي است، آن شراب در اين ساغري است که به دست اين ساقي است، به فرشته و فَلک و مَلَک امر نکرد، خودش فرمود من ساقي‌ام، ﴿وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَاباً طَهُوراً﴾. شما به تفسير شريف مجمع البيانِ امين الإسلام که تقريباً جزء مشهورترين تفسيرهاي دست ماست مراجعه کنيد، مي‌بينيد اوّل ايشان اين حرف را نقل مي‌کند، بعد به صورت صيغه جمع مذکر سالم مي‌گويد اين بزرگواران اين حديث را از امام صادق نقل کردند، «بالاتّفاق». آن حديث چيست؟ فرمود: ﴿وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَاباً طَهُوراً﴾، اين «طَهور» صيغه مبالغه است. پاک است، يک؛ پاک کننده است، دو. اين شرابي که در بهشت، خدايي که ساقي است، در ساغر غيبي مي‌ريزد، به بهشتي‌ها مي‌دهد، آنجا نه آلودگي است نه آلودگان، از چه پاک مي‌کند؟ بهشت که آلوده در آن نيست، آلودگان در آن نيستند، آنکه آلوده است که به بهشت راه ندارد، در بهشت، خداي سبحان که شراب طهور مي‌دهد اگر فرموده بود «شراب طاهر است»، اين سؤال جا نداشت. فرمود اين شراب پاک کننده است، از چه چيزي پاک کننده است؟ اين را امام صادق مي‌خواهد که معين کند، فرمود در بهشت نعمت‌ها فراوان است، هم بدني فراوان است، هم روحي، ﴿وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ﴾.[9] هم آنچه لذّت بدن است در آنجاست، هم آنچه لذّت جان است در آنجاست. در چنين فضايي جا براي طهور بودن نيست. اين امام صادق مي‌خواهد! فرمود غير خدا که در بهشت هست، انبيا که در بهشت هستند، حوري که در بهشت هست، نعمت که در بهشت هست، خدا به اين انبيا، به علي و اولاد علي شرابي مي‌دهد که «يطهّرهم عن كلّ شیء سوی اللَّه اذ لا طاهر من تدنّس بشیء من الأكوان الّا اللَّه»؛[10] هر چه غير خداست آلودگي است، ولو بهشت، ولو حورالعين، ولو لَذّات بهشتي. به هر حال غير خداست، ما از تو به غير از تو نداريم تمنّا، ما ادبا و شعرا کم نداشتيم، ولي هيچ حکيمي هيچ اديبي قبل از اسلام به اين پايگاه بلند شعر نمي‌گفت، اين گوي و اين ميدان! شما يک شاعر، يک حکيم، يک اديب قبل از اسلام بياوريد که اين قدر بلند حرف زده باشد! اين حرف‌هاي بلند از بلنداي آن آيه است، فرمود اين شراب وقتي به اين بهشتي‌ها داده شد اينها از هر چه غير خداست صرف نظر مي‌کنند، چيزي غير خدا نمي‌بينند. سخن از بهشت و حوري بهشت نيست: ما از تو به غير از تو نداريم تمنّا ٭٭٭ حلوا به کسي دِه که محبت نچشيدست[11] گر مخيّر بکنندم به قيامت که چه خواهي ٭٭٭ دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را[12]
چرا در سوره «انسان» اين قدر ذات اقدس الهي از بهشت و بهشتيان با جلال و جبروت ياد مي‌کند؟ ﴿وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَاباً طَهُوراً﴾، چون در صدر اين سوره جريان وجود مبارک اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا(عليهما السلام) امام حسن(عليه السلام)، امام حسين(عليه السلام) اينها آن قصه‌اي که روزه گرفتند و افطاري خودشان را به مسکين و يتيم و اسير دادند، کمتر شيعه‌اي است که نشنيده باشد: ﴿وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً﴾؛[13] آن مفسّران متوسط اين ضمير ﴿حُبِّهِ﴾ را به طعام برمي‌گردانند، يعني خودشان احتياج داشتند.[14] وقتي ذيل اين سوره را نگاه مي‌کنيد مي‌بينيم که اين ضمير ﴿حُبِّهِ﴾ را بايد به «الله» برگرداند. آن برای ابرار است که آنچه نياز دارند به ديگران مي‌دهند، ولي مقرّباني که از غير خدا تطهير شده‌اند به غير خدا دل نمي‌بندند «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّ الله مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً». اين سه بخش را عنايت کنيد تا روشن شود چرا در پايان اين سوره فرمود اينها از غير خدا گسسته‌اند؟ به مسکين طعام دادن کار آساني است، چون غير از مسلمان هم اطعام مي‌کنند، برای ما هم عادي است. به يتيم طعام دادن بله! اما اين اسير چه کسي بود؟ ما در مدينه اسير نداشتيم، مسلمان اسير نبود! جنگ‌هايي که بين مسلمين و غير مسلمين مي‌شد، گاهي آنها اسير مي‌گرفتند گاهي ما اسير مي‌گرفتيم ما از مشرک بت‌پرست اسير مي‌گرفتيم، اين مشرک بت‌پرست آمده درِ خانه علي و فاطمه، آنها افطاري را به اين دادند، اين بيت بوسيدني است! وگرنه در مدينه ما مسلمان اسير نداشتيم! حرف علي و فاطمه و حسن و حسين(عليهم آلاف التّحية و الثناء) اين است که وقتي کار دست من است، کسي که بيراهه نمي‌رود، راه کسي را هم نمي‌بندد، ولي کافر است، اين بايد شکمش سير باشد در کشور من. ما نبايد گرسنه داشته باشيم، ولو بي‌دين، اين حرف علي است! اين اسير چه کسي بود؟ ما در مدينه مسلمان داشتيم اسير باشد؟ فرمود کشور شماست مستأمن شماست، شما را قبول کرده است، در پناه دولت شماست ولو مشرک، شکمش را سير کن! به اميرالمؤمنين طبق نقل مرحوم ابن بابويه قمي گفتند شما سلحشور و يلِ ميدان هستيد يک يلِ جنگجو که اين اسب را سوار نمي‌شود! اين زره‌اي که شما بستيد اين به پيش‌بند آشپزها شبيه است اينکه زره نيست، چون پشت سر ندارد، اين چه زرهي است پوشيديد؟ فرمود من که پشت نمي‌کنم، زره من چرا پشت داشته باشد؟ اين اسبي را که مي‌گوييد، من که از ميدان فرار نمي‌کنم، کسي هم که فرار کرد من او را تعقيب نمي‌کنم، من چرا اسب بدو بخواهم؟[15] اين علي است! اين علي، آن فاطمه، اين حسن، اين حسين(عليهم آلاف التّحية و الثناء) مي‌گويند ولو اسير به هر حال مشرک است بت‌پرست است؛ اما در کشور ماست، او نبايد گرسنه باشد! ما بايد به اينجا برسيم. مسجد جاي اين حرف‌هاست، تنها نماز نيست. فرمود نه تنها عادل باشيد، دوستدار عدالت باشيد، ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَي التَّقْوَي مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا﴾، به تعبير اين طلاب عادي، اينها جمله خبريه‌اي است که به داعي انشا القاء شده است. اين ﴿يُحِبُّونَ﴾ يعني «أحبُّ». شما اين چنين باشيد، نه اين چنين هستند! اين نُه دعاي نوراني نُه قنوت عيد غدير و عيد قربان و عيد فطر، بخش وسيع‌اش جمله خبريه است که به داعي انشا القاء شده است، «اللَّهُمَ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ»؛ يعني مرا به اين مقام برسان! «أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ»؛ يعني مرا به اين مقام برسان! «أَهْلَ التَّقْوَی وَ الْمَغْفِرَة»؛[16] يعني مرا به اين مقام برسان، وگرنه ما مدّاح او باشيم، ستايشگر او باشيم که دعا نشد! دعا يعني دعا، دعا انشايي است جمله انشايي است خبريه نيست، درخواست است، ولو به صورت جمله خبريه باشد. اين نُه بار گفتيم ما را به کبريايي برسان! مسجد جاي اينهاست. اگر مسجد به اين بارگاه رسيد؛ آن‌گاه مي‌شود ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَي التَّقْوَي مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ﴾. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ٭ اللَّهُ الصَّمَدُ ٭ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ ٭ وَ لَمْ يَكُن لَهُ كُفُواً أَحَدٌ﴾.[17] خدايا نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما، نمازگزاران ما و اين برادران و خواهران را مشمول دعاي ويژه وليّ‌ات قرار بده! روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي محشور بفرما! خطرات سلفي و تکفيري و داعشي و امثال اينها را به استکبار و صهيونيسم برگردان! اين کشور وليّ عصر را تا ظهور آن حضرت از هر خطري محافظت بفرما! کانال ره توشه مبلغین @mobaleqin20
خطبه دوم