eitaa logo
مدافعان حجابیم
233 دنبال‌کننده
260 عکس
250 ویدیو
1 فایل
ـ﷽ـ🌱 〖خداوندگار‌م؛ رحمتِ‌تو ،💜 بیشتر‌از‌آرزوهایِ‌کوچکِ‌منھ'〗 • • • "✿ • •
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حجابیم
🍃🌺 🌺 بھ نام خداے روزے دهنده✨ رمان آنلاین #ریحانه_شو #قسمت_نوزدهم مامان و خاله رفتند کارهای ترخیص
🍃🌺 🌺 بھ نام خداے روزے دهنده✨ رمان آنلاین مامان و خاله برگشتند و مامان شروع کرد به سوال پرسیدن!: _تو چت شد؟! داشتیم کارهای ترخیصتو میکردیم یهو این دکتره اومد گفت اجازه ترخیص نیست و هنوز باید تحت نظر باشی.. چه باید میگفتم؟! میگفتم او را دیدم قلبم برایش تپید؟! کمی سکوت کردم که باز مامان به حرف آمد: _چه بلایی داری سر خودت میاری سمیرا؟! من که گفتم بابا حالش خوبه پس نگران چی هستی؟! _من.. نمیدانستم چه بگویم؟! _من.. نمیخوام برم خارج ازکشور! چه شد که این را گفتم نمیدانم ولی هرچه بود خوب بود! مامان کمی خودشرا جمع کرد و گفت: _حالا بعدا راجبش حرف میزنیم..یکم کمتر به خودت فشار بیار تا زودتر مرخص بشی و بریم خونه.. سکوت کردم.. جای ریحانه و دلداری هایش خالی بود ولی اگر می آمد قطعا مامان رفتار خوبی با او نمیکرد! مامان و خاله رفتند بیرون تا من کمی استراحت کنم بخاطر آرام بخشی که زده بودم.. حالم خوب نبود.. چرا این پسر مذهبی فکر و قلب مرا درگیر کرده است؟! من که انقدر ضعیف نبودم! مطمئنا این عشق نیست و فقط افکار خودم هست.. اما ... پس او چرا تا مرا دید به من خیره شد؟! چه میخواست بگوید؟! لعنتی بگذار بخوابم!.. تو با این قد بلند و ته ریش زیبایت و چشمان فریبنده ات با قلب من چه کردی؟! خواب از چشمانم رفته حتی با آرام بخش! داشتم با خودم کلنجار میرفتم که صدای گریه های مامان رشته ی افکارم را درید!.. ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ بھ قلم: پ_ڪاف @chadoram
امروز هم گذشت ....! رفقا .... حواسمون باشه ، حب علی تو دلامون از بین نره .... :-) 🌿♥️ @chadoram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
●✫❧صدای اذان همون:🍃 ↹|بدو بپر بغلم ببینم چته| ↹ خودمونه :)🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 😍 @chadoram
🍃 ☝️🏻 حق الناس فقط زدن جیب مردم نیستـ ... گرفتن پاڪے چشم و قلبـ مردان و نابودے تعهد و عشق بین همسران💔 همه حق الناس هایےستـ که به واسطه بےحجابی ودلبریهای خــیابانے و مجازی برگردن ماستــ 😔💔 .بگیرید👍 @chadoram
چــشــم هـایـم را از هــر نـامحـرمی میــپوشـــانـــم و سـرم را پــاییــن مینـــدازم چـــون مــیدانم ســـر به زیـرهاے نــاب ســربلــندم میکند @chadoram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘☘⚘ •🌸•چـادر زهـرا حکـایـتــ میکنـد! •✨•از بـےحـجـابـی هـاشکـایـتــ میکـنـد •🍀•روز مـحشـر بـر زنـان بـا حـجـابــ! ‌•💚•حضـرتــ زهــرا شفـاعتــ میکـنـد. 🙏 @chadoram
  در مسیــر ڪربلا🕌 چــــادرت را محڪم بگیــر و زیـنب(س)، را یــاد ڪن.. هــر چه محڪم میگــرفت محڪم‌تر میــزدند ...😔 @chadoram
مدافعان حجابیم
🍃🌺 🌺 بھ نام خداے روزے دهنده✨ رمان آنلاین #ریحانه_شو #قسمت_بیستم مامان و خاله برگشتند و مامان شروع
🍃🌺 🌺 بھ نام خداے روزے دهنده✨ رمان آنلاین فورا سرنگ سرم را از دستم خارج کردم و دویدم بیرون. مامان را روی تخت توی بخش پیدا کردم دویدم سمتش.. _مامان؟...مامان چیشده؟چرا داری گریه میکنی؟! _سمیرا بدبخت شدیم.. قلبم درد میکرد.. قدرت ایستادن نداشتم..پاهایم لغزید و افتادم _مامان چیشده؟! پرستار دوید سمتم و فریاد کشید: _خانم شما چرا از اتاقت بیرون زدی؟! کی بهت اجازه داد با این حالت تا اینجا بیای؟ پاشو ... پاشو ببرمت توی اتاق بستری بشی.. دستش را پس زدم و با بغض و اشک رو به مادرم التماس کردم: _مامان جون به لبم کردی بگو چیشده؟ مامان دستم را گرفت و اشک ریخت.. پس چند ثانیه سکوت به چشمان ملتمسم خیره شد و گفت: _بابات رفت.. چیییی؟! بابام رفت؟!و بازهم سیاهی مطلق... ...... با درد سوزن توی دستم و صداهای اطرافم بهوش آمدم.. چه صدای آشنایی! ریحانه اینجا چه میکند؟! به زور پلک زدم و چشمانم را نیمه باز کردم. ریحانه و زهرا بالای سرم بودند. با دیدن من ریحانه سریع اشکی ریخت و دست من را گرفت. _وای خداروشکر بالاخره بهوش اومدی.. به سختی لب زدم:_مگه چند وقته بیهوشم؟! _دو روزه عزیزم.. منم از طریق بیمارستان خبردار شدم و سریع خودمو رسوندم. _وایییی یعنی به مراسم بابا نرسیدم؟! _عزیزم مراسم امروزه تازه باباتو آوردن..اما واسه تو ممنوعه! چیزی نگو که همینجا میزنمت! _ریحانه...مامانم کجاست؟! _فرستادیمش بره خونه استراحت کنه. طفلک خیلی داغونه.. مشغول حرف زدن بودیم که دکتر آمد...و بازهم او! اما اینبار چقدر عجیب! چرا با زهرا خوش و بش میکند؟! ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ بھ قلم: پ_ڪاف ❌ 🌺 @chadoram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋 : 💠💠💠💠 فرهنگ نه گفتن ⛔️ بعضی وقت ها موقعیت نداری برای کسی کاری انجام بدی ، یا این که پذیرای مهمان باشی 🍖🥗🥘 تو رودربایسی سختت میشه نه بگی این کار کاملا اشتباهه و از سیره اهل بیت چنین چیزی به دست نمی آید.🚫 ✅اهل بیت علیہم السلام وقتی موقعیتِ انجامِ کاری را نداشتند ،خیلی راحت "نه" می گفتند. 💟بیاید از امروز تمرین "نه" گفتن رو انجام بدیم. مهم این نیست که دیگران از تو ناراحت بشن و از تو توقعی داشته باشن😒 مهم اینه که تو موقعیتِ انجامش رو نداری ... با احترام نه بگو🌺 •┈••✾•🍃🌺🍃•✾•┈• @chadoram •┈••✾•🍃🌺🍃•✾•┈