🔴از #کتاب_رهروان_تنها
❇️مبحث اخلاص
♦️در مطالب گذشته بهطور مشروح گفته شد که مهمترین وظیفه رهرو خالص کردن عمل خود از هر نیت غیرالهی است و بیان شد که تشخیص نیت غیرالهی بعضا دشوار است و نیاز به موشکافی عمیق دارد و تا انسان خود را روانکاوی نکند پی نخواهد برد که آیا عملش واقعا برای خدا بوده یا غیر خدا.
در این جا مواردی تحت عنوان فیلتر اخلاص ارائه خواهد شد تا با عبور عمل انجام شده از آن، معلوم شود که نیت واقعی عامل از انجام عمل آیا واقعا و صددرصد برای خدا بوده و یا دچار شرک میباشد.
♦️بنابراین از شما درخواست میشود ابتدا یکی از اعمالی را که اطمینان دارید صددرصد برای خدا بوده را در نظر بگیرید و سپس از فیلتر زیر بگذرانید، درصورتیکه عمل شما با موفقیت از فیلتر زیر عبور نمود، پس شما شخص مخلصی هستید و در غیر اینصورت نیاز به کسب آگاهی و شناخت و خودسازی جهت رسیدن بهمراتب والای اخلاص و بندگی را دارید.
1- آیا عمل شما بهخاطر قرب به حق بوده و یا بهخاطر ترس از عذاب جهنم و ملک الموت و نکیر و منکر بوده است؟
2- آیا عمل شما صرفاً به منظور قرب و نزدیکی به حق بوده است و یا بهخاطر رسیدن به بهشت و نعمتهای بهشتی و حور العین و جوی شیر و عسل و غیره؟
3- آیا کار انجام شده، واقعا به خاطر خشنودی خدا و قرب به حق بوده؟ و یا بهخاطر رسیدن به مقاصد دنیوی اعم از ثروت، دارایی، پست، مقام، شهرت و محبوبیت بوده است؟
4- اگر از ترس عدم تأیید دیگران و یا بهخاطر رعایت جانب دیگری این عمل را انجام میدهید، آیا حاضرید بدون در نظر گرفتن رعایت جانب دیگری این کار را انجام دهید؟
5- آیا دوست دارید کسی به خاطر آن عمل از شما تعریف کند؟
6- آیا دوست دارید به خاطر عملی که انجام دادید، از شما تشکر شود؟
7- اگر به تشویق کسی آن عمل را انجام دادهاید، آیا حاضرید تشویق را فراموش کنید و خودتان راساً آن کار را انجام دهید؟
8- اگر آن عمل را در جمع انجام دادهاید، آیا حاضرید جمع را ترک و آن عمل را در خلوت انجام دهید؟
9- اگر حاضرید در خلوت آن عمل را انجام دهید آیا با همان شور و حالی که در جمع آن عمل را انجام میدادهاید در خلوت هم انجام میدهید؟ و یا اینکه حال شما تغییر میکند؟
10- آیا اگر کسی به جای شما، آن عمل را انجام داد ناراحت میشوید و یا خوشحال میشوید که تکلیفی از روی دوش شما برداشته شده است؟
11- اگر نیت شما رسیدن به مقاصد دنیوی نبوده آیا منظور باطنی شما از انجام آن عمل، صرفاً این نبوده است که دیگران ببینند و مطّلع شوند؟
12- اگر واقعا نیت شما برای خدا بوده، آیا سعی ننمودهاید که بعد از عمل به شکلی آن را چه به طور صریح یا ضمنی به دیگری بفهمانید و به گوش دیگران برسانید؟
13- آیا نیت باطنی شما از انجام عمل علاوه بر خشنودی خدا این نبوده که دیگران هم بشنود و ببینند و بهعبارتدیگر آیا هم انجام فرمان الهی و هم نظر غیر را در کار خود مد نظر قرار ندادهاید؟
14- اگر کاملاً مقصود شما انجام فرمان الهی بوده، آیا اگر دیگران بهطور اتفاقی مطّلع شوند، آیا یک نحوه حالت نشاط و خرسندی از خود به شما دست نداده است؟
15- آیا اگر کسی بر خلاف میل شما از شما به خاطر آن عمل تعریف کرد نه تنها خوشحال نمیشوید بلکه ناراحت هم میشوید؟
16- آیا بعد از انجام آن عمل، دوباره به آن فکر میکنید و آن را در ذهن خود ورانداز میکنید و ساعتها و روزها به آن میاندیشید و یا همان لحظه آن را فراموش میکنید؟
17- آیا عمل شما واقعا برای رضای خدا بوده و یا رسیدن بهمراتب کشف و شهود و حالات خاص عرفانی؟
📕از کتاب #رهروان_تنها صفحه ۷۲۱
----------------------------------
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
🔴از #کتاب_رهروان_تنها
❇️مبحث فنا
♦️فنا به معناى نابودى و نیستى است. نقطه مقابل بقا و ماندن است؛ مثلاً خداوند از مقوله بود و بقا است و سایر موجودات از مقوله نبود و فنا هستند.
🌱حدیث ما و من مگو با او
یا تو در میان باشی یا او
♦️فنا در اصطلاح؛ به معناى خود را ندیدن و نیافتن است. البته نه به معناى ازخودبیگانگی، بلکه آدمى به دلیل حضور در ساحت قدسى پروردگار، خود را هیچ میبیند و از هر چه غیر خدا است، دل تهى مىکند.
♦️مقام فنا، از مقامهای نهایی سیروسلوک است. این مقام مقامی است که در آن عارف با دستیابی به حقالیقین درمییابد که در سراسر عالم جز حق نیست. او افعال و صفات و ذات خویش را هیچ مییابد و همه آنها را در افعال و صفات و ذات حقتعالی فانی مییابد.
🌱ظن برده بودم به خود که من من بودم
من جمله تو بودم و نمیدانستم
(مولوی)
♦️عارف پس از سالها رنج و تهذیب و مراقبه به مقام فنا دستیافته است، بنابراین، زوال و تغییر چیزى که با هزاران سختی و زحمت و در پرتو معرفت و رشد و تعالی روح طى شده، عادتاً و غالباً به سهولت انجام نمىگیرد و ثابت و ماندنى است.
♦️در مقام فنا، انسان خود و بندگى خود، تمایلات و تمنیات خود و جهان اطراف را در قبال حضرت حق هیچ میپندارد و فقط به خدا نظر دارد.
اولیاى الهی هر چه مشاهده مىکنند حق است؛ خواه با واسطه یا بى واسطه. این واسطه گاه، همان اسماء و صفات الهی است که براى ارباب سلوک و معرفت، حتى این حجابهاى نورى هم برطرف مىگردد:
«خدایا کمال انقطاع به درگاهت را به من ببخش و دیده دلهای ما را به تابش نظر خود روشن نما تا دیدههای دل پردههای نور را بدرد و به سرچشمه عظمت و بزرگواری برسد.» آرى این نهایت درجه فنا است که بعدازآن، انسان محو کلى مىشود و اضمحلال تام رخ مىدهد. اینجا است که با گوش حق مىشنود، با چشم حق مىبیند و به زبان حق نطق مىکند.(۱)
♦️ازآنجاکه بین انسان و خدا، جز گناه و خودبینى چیزى حایل نیست، تعلّق به غیر خدا حجاب محسوب مىشود و این حجابهاى ظلمانى و سپس روحانی مانع از رسیدن به موطن حق مىشود. حال اگر هیچ گناه و حجاب و تعلقى نباشد و اصل توجه انسان به هستىِ خود، رخت بربندد، آنگاه شهود حق بهطور محدود، ممکن گشته و پس از آن، مقام فنا حاصل مىشود.
♦️عارف در این مقام موجودات دیگر را نمینگرد و صدای آنها را هم نمیشنود و فقط مستقیماً صدا را از خود ذات اقدس خداوند میشنود و برای غیر خدا سهمی قائل نیست. نه اینکه کثرتی را ببیند و آنگاه بگوید اینها، آیینهدار جلال و جمال او هستند. در این مرحله هم همه اشیاء در جای خود محفوظ است و چیزی نابود نمیشود؛ اما عارف سالک به جایی رسیده است که جز خدا نمیبیند نه اینکه همه را میبیند ولی آیینه و آیت خدا میداند، بلکه غیر از خدا، هیچکس را نمیبیند.
📕از کتاب #رهروان_تنها صفحه ۲۱۱
-------------------------------
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
🔴 از #کتاب_رهروان_تنها
❇️مبحث تزکیه نفس
...بدون تزکیه نفس، نهتنها در وادی عمل، بلکه در وادی نظر هم لنگ میزنیم و جز یک سری اصطلاحات پرزرقوبرقدار چیزی دیگری نداریم و دستمان خالی است.
♦️مهمترین خصوصیت شناخت عرفانی که شاید در منابع دیگر کمتر بر آن تأکید شده این است که این درک و شناخت، موکول و منوط به تبعیت از حق، تزکیه نفس، ریاضت و ترک گناه است.
♦️در سایر علوم، علم بر عمل مقدم میباشد یعنی ابتدا متعلّم، اقدام به تحصیل علم نموده و سپس از این عمل در عرصه عمل استفاده میکند بهعنوان مثال یک شیمیدان ابتدا به تحصیل علم شیمی میپردازد، سپس این علم را در عرصه عمل بهکار میگیرد، ولی در عرفان تا عمل به حق صورت نگیرد، شخص به عرفان و شناخت و بینش نمیرسد.
🌱شرح این درآینه اعمال جو
که نیابی فهم این از گفتگو
(مولوی)
تا فکر و جان و خیال آدمی از کثرت اوهام و خیالات بهطور کامل پاک نگردد، محال است که بویی از سرمنزل مقصود به مشام وی رسد.
بهقول شاعر:
🌱تا گردوغبار خودی از خود تو نشویی
بر سر حقیقت نبری پی سر مویی
🌱تا نیست نگردی تو از این هست خیالی
سخت است رسد دست تو بر پای سبویی
♦️در حدیث اربعین یا اخلاص خواندیم که هرکس چهل شبانهروز خود را برای خدا خالص کرد چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود.
📕از کتاب #رهروان_تنها صفحه ۱۶۸
-----------------------------
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
🔴 از #کتاب_رهروان_تنها
❇️مبحث سکوت
سکوت عارفانه
سکوت عرفانی، مهمترین رکن سیروسلوک است. خود خاموشی ضمیر یک تجربه عرفانی است که در آن امر واحد مشهود میگردد. چون شما در خاموشی ضمیر و سکوت باطنی هیچ مفهومی ندارید و این حالت، حالت شهود خداوند است؛ بنابراین تجربه سکوت ذهنی، اتفاق شگفتانگیزی است که همان تجربه شهود خداوند است، چون خداوند شبیه هیچ چیز نیست و اگر ففط توجه به عدم کنید یعنی به خدا اندیشیدهاید.
♦️ عرفا مضامین بلندی درباره سکوت ضمیر و به هیچ نیندیشیدن دارند. غایت سلوک عرفانی فنا است و فنا حالت شخصی است که ضمیر او خاموش شده است و در آن حالت هیچ چیز نمیفهمد، فنا اوج بودن است و ذهن در این حالت در اوج آگاهی است.
♦️غایت عرفان، یکی شدن با هستی مطلق و درک حضور است؛ درک ماهیت فنا با فهم خاموشی ضمیر که خاموش کردن همه خواستهها و فراموش کردن تمام دانستهها هست ممکن میشود.
♦️به دیگر سخن در حالت خاموشی ضمیر یا سکوت محض است که ذهن از کثرات که به صورت مفاهیم تصاویر و احساسات رخ مینماید تهی میشود و در موقعیت آگاهی مغز قرار میگیرد. این حالت همان ادراک وحدت و یگانگی هستی است که عارف آفاقی در آفاق آن را به شکل محسوس در مییابد و عارف انفسی در آیینه نفس خویش نظارهگر آن هست. ذهن در حالت خاموشی ضمیر پاک و صاف ساده و بینقش است از همین رو کمال تشبه را با موضوع شناسایی که اقلیم توحید و وحدت است دارد.
♦️مایستر اکهارت فیلسوف آلمانی در این رابطه مینویسد:
«همه امور و صور آنها را که کسب کردهای فراموش کنی و هرچه بیشتر بتوانی از مخلوقات و صورت آنها رهایییابی به این امر نزدیکتر شده، آمادگی بیشتری برای دریافت آن پیدا کردهای اگر میتوانستی یک لحظه از همه این امور غافل شوی در آن صورت میتوانستی به غفلت و فراموشی بدن خویش برسی در این حالت دیگر نه حافظه کار میکند نه فاهمه نه حواس و نه سایر قوایی که مدیر بدنند. به این طریق انسان باید از حواسش بگریزد قوایش را به درون ببرد و در پی غفلت از همه اشیا باشد.
📕 منبع :کتاب #رهروان_تنها ص ۷۵۵
----------------------------
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
🔴یقظه (یا بیداری از خواب طبیعت )
♦️شخصی که تا سن بلوغ و یا حتی سالیانی بعد از آن در خواب غفلت و بیخبری زیست نموده، اکنون بنابر اتفاقاتی مانند شنیدن آیهای از قرآن، وقوع حادثهای غیرمنتظره مانند مرگ عزیزی، آشنایی با استاد یا رفیق راهی، خواندن کتابی، دیدن خواب یا رویایی، تفکر و اندیشه عمیقی، از خواب غفلت بیدار میشود و آهنگ سفر میکند.
♦️و یا اغلب بهخاطر اوج غفلت و غرق در گناه بودن، شخصی خود را در غم و اندوه و بن بستی بیپایان و جانکاه میبیند و به فکر چاره، راه علاج و درمانی برای حال و روحیه خود میافتد و بهترین راه و علاج را روی آوردن به خالق خود دین، معنویت و عرفان میبیند.
♦️یقظهای که با تذکر این و آن پدید آید، همچون شعله شمع است که با یک حمله هوای نفس خاموش میشود؛ ولی یقظهای که با انجذاب و توجه حضرت حق پدید آید، همچون آتش پروانهای است که برای آن خاموشی نیست و شخصِ مجذوب را پروانهوار و دیوانه بار تا بارگاه قدس، گرم وچالاک، رهبری میکند
.
♦️چه بسا گنهکارانی که در اثر یکی از عوامل و جذبههای بیدارکننده دست از گناه کشیده، در تهذیب نفس توفیق یافته و در طریق رهروان الی الله قرار گرفتهاند. از جمله این افراد میتوان به فضیل عیاض، ابراهیم ادهم، بشرحافی و شیخ صنعان اشاره کرد که در اثر ندای برونی و یا جذبه و کشش درونی از خواب غفلت بیدار شده و آهنگ سفر نمودند و به مراتب والای انسانی دست یافتند.
🌱گر تو را هم دم چنین دردیستی
در بن هر موی تو مردیستی
(مولوی)
منبع : #کتاب_رهروان_تنها صفحه ۴۳۶
------------------
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
🔴قسمتی از #کتاب_رهروان_تنها
♦️گفتیم که منشأ هر فکر و خیالی ریشه در گناهانی است که در طول روز و یا در گذشتهها انجام دادهایم. برای اینکه بحث بهتر شکافته شود لازم است بررسی دقیقتری داشته باشیم تا ببینیم آنچه که تحت عنوان فکر در درون ما در حال جریان هست از چه تشکیل شده است. بهعبارتدیگر اگر دستگاهی بود که همه افکار روزانه ما را ثبت و ضبط میکرد و ما میتوانستیم کل افکار را به طور یکجا ببینیم آیا این افکار از چه تشکیل شدهاند؟
♦️ با دقت نظر در کل افکار روزانه از یک دیدگاه میتوان کل افکار را در سه دسته، تقسیمبندی کرد: افکار معصیتی، افکار معیشتی و افکار معرفتی
.
1⃣_ افکار معصیتی
افکار معصیتی ناشی از گناه یا گناهانی است که در طول روز و یا در گذشتهها انجام شده است. به عنوان مثال، هنگامیکه شخصی به نامحرمی نگاه میکند، این نگاه، موجب میشود که تصویری از شخص در خود تولید، ثبت و ضبط کند و به نوعی منِ خود را بارور و فعّال نموده است، و این شرایط را در ذهن، جان، روح و روان خود فراهم کرده که بهطور دائم و علی اتصال تصویر نامحرم را، خود در درون خود تولید و پیرامون آن اندیشه کند. و یا شخصی که نسبت به دیگری حسادت میکند بهطور دائم تصویر یا مثالی شبیه ِشخص محسود را از خود و در خود تولید میکند و سپس علی اتصال به آن میاندیشد.
2⃣- افکار معیشتی
همه ما چه رهرو و چه غیر رهرو، تا زمانی که در این دنیا زندگی میکنیم ناچار به برقراری رابطه و ارتباط با عالم ماده و دنیای خارج از ذهن خود هستیم. از ابتدای صبح که از خواب برمیخیزیم، تا شب که به بستر میرویم -خواه ناخواه- این افکار و اندیشهها وارد ذهنمان میشوند و هیچ گریزی هم از آنها نیست. به عنوان مثال هر روز صبح نیاز به صرف صبحانه داریم، که جز از طریق فکر و اندیشیدن به آب و غذا قادر به انجام آن نخواهیم بود و یا جهت رفتن به محل کار یا تحصیل، استفاده از خودرو، طی مسیر و سپس انجام کار تا شب و در آخر برگشت از محل کار به منزل، همه و همه از طریق فکر و حافظه انجام میشود و هیچ شخصی - چه عارف و چه غیر عارف - نمیتواند ادعا کند که از این دسته از افکار و اندیشهها بینیاز است. خانمی هم که در منزل مشغول امور خانه داری است و یا دانشجویی که به امر تحصیل اشتغال دارد؛ در هیچ زمانی از این اندیشیدن به این امور بینیاز نیستند. ما این افکار را تحت عنوان افکار معشیتی نامگذاری میکنیم.
3⃣-افکار معرفتی
این افکار افکاری هستند که درنتیجه سیروسلوک، ریاضت و تزکیه نفس و مراقبه در جانِ رهرو جوشش میکند و رهرو با بهکار بستن آنها درطریق کمال گام بر میدارد.
♦️بعد از دسته بندی و شناخت هر یک از این سه دسته افکار، حال ببینیم وضعیت افکار سهگانه در ارتباط با «من و خود» چیست و آیا کدام یک از این افکار میتواند حجاب باشد و تکلیف رهرو در رابطه با هر کدام چیست.
✅ اول: افکار معصیتی
افکار معصیتی ریشه در گناهان دارد. گناه حجاب و پرده ای است ضخیم بر روح و روان و فطرت اصیل آدمی و بزرگترین مانع در طریق کمال است و اختصاص به عارف و غیر عارف هم ندارد. هر انسانی در هر مرتبهای که قرار دارد ضروری است که نسبت به گناهانی که در آن مرتبه قرار دارد، سریعا توبه نماید.
✅دوم: افکار معیشتی
همچنانکه گفته شد، افکار معیشتی چارهای از آنها نیست و هیچ کس نمیتواند آنها را ترک و رها بکند و کنار بگذارد و بگوید که من اصلا نمیخواهم به افکار معیشتی بیندیشم، چون اگر کسی چنین تصمیمی گرفت امورات مادی و زندگی روزمرهاش فلج میشود. منتها افکار معیشتی باعث حجاب و مانع برای رهرو نمیگردد (خصوصا برای مبتدیان). به عنوان مثال شما فرض کنید خانم خانهداری که صبح جهت پخت غذا در آشپزخانه مشغول طبخ غذا میباشد و مثلاً نخود و گوشت و عدس را در قابلمه میریزد، هنگام ظهر که وقت نماز و مراقبه میرسد، حال در هنگام نماز آیا این فکر به ذهن کسی میآید که من امروز مثلا این نخود را در قابلمه ریختم یا نریختم؟ قطعاً این افکار حجاب آور نیستند و به ذهن کسی خطور نمیکنند. این افکار بسیار به ندرت و یا خیلی کم به پروپای ذهن و جانِ رهرو میپیچند و نمیتوانند چندان مشغولیت فکری برای وی ایجاد کنند.
بلکه اگر همین خانم از صبح تا ظهر، تلفنی با خواهر یا مادر خود صحبت کرده و غیبتی یا غیبتهایی انجام داده و یا با همسر خود بر سر موضوعی که با هم توافق ندارند، منازعه نموده، اکنون آنچه که فکر او را و جان او را به خود مشغول میکند،همین غیبتها یا افکار معصیتی هستند.
♦️و البتّه برای رهروِ عارفی که در مراتب عالیه به سلوک میپردازد هنگامی که درخلوت مشغول مرتبه سوم مراقبه است اگر بر حسب گذر، این افکار به ذهنش خطور کرد مانع و حجاب است و باید دفع شوند.
🌱پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا در این پرده به جز خاطر او نگذارم
(حافظ)
ادامه در پست بعد :
@modafeanzuhur
🔴سکوت
❇️اقسام سکوت :
سکوت سالکانه و سکوت عارفانه
♦️این سکوت ناظر به آفات زبان است. رهرو راه حقیقت برای سلوک بهسوی حق، ابتدا باید مسیر خود را از رذایل اخلاقی پاک کند. ازاینرو عارفانِ کوی حق، رهروان را در کنار کمخوابی و کمخوراکی، به کمگویی و گزیدهگویی توصیه میکنند. البتّه باید دانست که این نوع سکوت، در عمل و در مقام صحبت کردن و پر حرفی معنا پیدا میکند. بهعبارتدیگر، سکوت سالکانه مربوط به حوزه گفتار است.
در این مرحله، رهرو با مخالفت و مبارزه با نفسی که انجام میدهد، این عرصه را از موانع موجود پیراسته کند.
♦️پس از تحقق سکوت و خاموشی در دنیای پیرامون نوبت به سکوت و خاموشی در درون میرسد. در این مرحله نیز رهرو میباید مراتب اول و دوم مراقبه را بهکار بندد.
♦️اغلب کسانی که وارد عرصه سیروسلوک میشوند اولین و مهمترین خواسته و یا سؤال آنان این است که چکار کنیم که به سکوت برسیم و یا چکار کنیم که در نماز حضور قلب داشته یاشیم و یا سایر عناوین مشابه.
♦️اینکه شخص از گردِ راه برسد و بدون اینکه آموزشهای علمی و تمرینهای عملی لازم را دیده باشد، از همان ابتدا توقع داشته باشد که بتواند سکوت را در خود حکمفرما نماید و یا حضور قلب داشته باشد، مثل این میماند که کسی بهعنوان مثال، وارد باشگاه ژیمیناستیک شود و به محض ورود از مربی سؤال کند که من آمدهام تا دو تا پشتک وارو بزنم؛ و یا در مثالی دیگر، کسی وارد آموزشگاه خوشنویسی شود و در بدو ورود، به مربی بگوید که: من چگونه میتوانم بنویسم «توانا بود هر که دانا بود» که مربی در پاسخ خواهد گفت که: لازم است که شما سالیانی با نظم و ترتیب در کلاسها حضور پیدا کنید و به تدریج با اصول علمی و عملی رشته و یا هنر مورد دلخواه خود آشنا شوید و پس از کسب مهارتهای لازم نوبت به نوشتن خط خوب هم میرسد.
♦️در مورد سکوت هم دقیقاً همینطور است. رهرو ابتدا باید با صبر، حوصله و استقامت مراحل ابتدایی مراقبه را پشت سر بگذارد و پس از رسیدن به منازل بالا و کسب توانایی لازم، وقت آن میرسد که بهطور کامل اغیار بیرونی و سپس اغیار درونی را واپس زده و یکسره متوجه خدای متعال گردد.
♦️کسانی که بدون اینکه شناخت صحیحی از مسیر و راه داشته باشد و بدون اینکه زیر نظر استاد حاذق و ره رفتهای باشند، خودسرانه تمریناتی انجام میدهند و توقعاتی از خود، از مسیر و از خدا دارند، هیچگاه به مقصد نمیرسند و در کوتاهترین مدتی این راه را رها خواهند کرد.
منبع #کتاب_رهروان_تنها صفحه ۷۵۹
___________________
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
#کتاب_رهروان_تنها ، کتابی جامع ، علمی و کاربردی در زمینه عرفان و سیر و سلوک :
در ابتدای کتاب در "سخنی با خواننده گرامی" آمده است :
8 -نكته اي كه قبل از مطالعه كتاب تذكر آن بسيار ضروري مينمايـد، اينكـه در متـون عرفاني واژه مراقبه و ساير مفاهيم مرتبط مانند رياضت، تزكيه نفس، انقطاع، ذكـر، تفكـر و غيره فراون به كار رفته است و بايد متوجه اين حقيقت بسيار مهم بود كه اين مفاهيم مراتب دارد و در هر جا كه اين مفاهيم به كار رفته، ناظر به مرتبه اي از مراقبه بوده كه اگر خواننـده با مراتب مراقبه آشنايي نداشته باشد و نتواند تشخيص دهد كه در هر كجـا، دقيقـا منظور گوينده كدام مرتبه از مراقبه است، قطعا، هم در وادي نظر و درك مطلـب و هـم در وادي عمل دچار گمراهي و اشتباه ميشود.
بنابراين لازم ميدانيم در اينجا اشارهاي به مراتب مراقبه داشته باشيم.
مراقبه در سه مرحله و به شرح زير انجام ميشود:
مرتبه اول:
مرتبه اول مراقبه بدين شرح است كه رهرو در طول روز خود را به طور كامل زير نظـر ميگيرد و كشيك نفس ميكشد و چشم، گوش، زبان و كليه اعضاء و جـوارح در قرنطينـه كامل تا ببيند كجا نفسش به ظهور ميرسد و از او گناه و خطايي سر ميزند و كجا، نفـس بر عقل پيشي ميگيرد و مرتكب گناه، خطا و اشتباه ميشود.
مرتبه دوم:
بعد از مرتبه اول، نوبت به مرتبه دوم ميرسد، در مرتبه دوم، شب هنگـام و در خلـوت، به تفكر و محاسبه مينشيند و آنچه كـه در طـول روز از وي سـرزده را آنـاليز مـيكنـد، و فهرستي از گناهاني كه در طول روز از وي سرزده (و ترجيحـاً يادداشـت نموده) را مـرور ميكند و ليست ديگـري كـه از قبـل در مضـرات هرخطـا و گنـاه تهيـه كـرده، را از نظـر ميگذراند و مانند بيمار، به جان خود، داروي آگاهي تزريق ميكند. پس از تفكر و محاسبه نوبت به معاتبه ميرسد. در معاتبه رهرو با پيش چشم قرار دادن گناه انجام شده، پيش خود و وجدان خود و خداي خود، عذر و معذور ميآورد و اظهار ندامت و شرمساري نموده و طلب بخشش و استغفار ميكند.سپس نوبت به مشارطه ميرسد؛ مشارطه از ريشه "شرط" به اين معنا كه رهرو با خود و خداي خود شرط ميكند و پيمان ميبندد كـه از فـرداي آن روز اين گناه و خطا را انجام ندهد
.
مرتبه سوم مراقبه:
در مرتبه سوم مراقبه ، رهرو در خلوت در سكوت كامل نشسته و به نفس خـود توجـه كرده و به مشاهده خود مينشيند. با "توجه به نفس"، متوجه اين حقيقت ميشود كـه هـر چه ميبيند از خودش خارج نيست و او از طريق چشمانش از عالم خارج عكس برداري و آن ها را به داخل حافظه و مغز انتقال ميداده است و به عبارتي شبيه و مثل عالم خـارج را در خود بازسازي ميكند كه همين را عالم مثـال و خيـال گوينـد و متوجـه ايـن حقيقـت
ميشود كه جز فكر و خيال چيـز ديگـري نيسـت. بـا انجـام مراقبـه بيشـتر و محـو كليـه صورت ها و تصويرها و فقط توجه در نيستي و عدم، ذهن به سـكوت مطلـق مـيرسـد و افكار و خيالات دنيوي و مثالي و صورتها و تصاوير، به طور كامل محو ميشوند و زمينـه عبور از عالم مثال و صعود به عالم جبروت و لاهوت فراهم ميشود.
بنابراين با توجه به مراتب بالا ميگوييم:
1 -آنجا كه منظور از به كارگيري واژه مراقبه و مفاهيم مرتبط، تـرك گناهـان صـغيره و كبيره باشد، دركليه اين موارد، منظور از مراقبه، مرتبه اول ميباشد.
2 -آنجا كه منظور از به كارگيري واژه مراقبه و مفـاهيم مـرتبط، در خلـوت نشسـتن و اعمال و افكار و احساسات روزانه را مورد آناليز و تجزيه و تحليل قرار دادن و نسـبت بـه آنها محاسبه، معاتبه، و مشارطه داشتن باشد، منظور مراقبه مرتبه دوم است.
3 -و آنجا كه منظور از استعمال واژه مراقبه، در خلوت نشستن و بـه هـيچ چيـز فكـر نكردن (مديتيشن)، نفي خواطر، حضور قلب و توجه باطني به خـدا و سـكوت تـام و فنـا باشد، منظور مراقبه مرتبه سوم ميباشد.
بنابراين خواننده در هركجا كه به كلمه مراقبه و مفاهيم مرتبطي ماننـد تفكـر، رياضـت، نفي خواطر، سكوت محاسبه، معاتبه، مشارطه برخورد ميكند بايد تشخيص دهد كه منظور گوينده از اين واژهها كدام مرحله از مراقبه است، وگرنه در درك مطلب و در عرصه عمـل دچار سردرگمي شود و نميداند منظور گوينده از مراقبه چيست و در مقام انجام عمل نيـز دقيقاً نميداند كه چه كاري بايد انجام دهد.
_______________
جهت تهیه کتاب با تخفیف ویژه نام کتاب را به ایدی زیر ارسال نمایید:
@tabadolat1100
_____
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
✅ عرض سلام و ادب به کسانی که تازه به این جمع پیوسته اند.
🔴 #کتاب_رهروان_تنها ، کتابی جامع ، علمی و کاربردی در زمینه عرفان و سیر و سلوک :
در ابتدای کتاب در "سخنی با خواننده گرامی" آمده است :
8 -نكته اي كه قبل از مطالعه كتاب تذكر آن بسيار ضروري مينمايـد، اينكـه در متـون عرفاني واژه مراقبه و ساير مفاهيم مرتبط مانند رياضت، تزكيه نفس، انقطاع، ذكـر، تفكـر و غيره فراون به كار رفته است و بايد متوجه اين حقيقت بسيار مهم بود كه اين مفاهيم مراتب دارد و در هر جا كه اين مفاهيم به كار رفته، ناظر به مرتبه اي از مراقبه بوده كه اگر خواننـده با مراتب مراقبه آشنايي نداشته باشد و نتواند تشخيص دهد كه در هر كجـا، دقيقـا منظور گوينده كدام مرتبه از مراقبه است، قطعا، هم در وادي نظر و درك مطلـب و هـم در وادي عمل دچار گمراهي و اشتباه ميشود.
بنابراين لازم ميدانيم در اينجا اشارهاي به مراتب مراقبه داشته باشيم.
مراقبه در سه مرحله و به شرح زير انجام ميشود:
مرتبه اول:
مرتبه اول مراقبه بدين شرح است كه رهرو در طول روز خود را به طور كامل زير نظـر ميگيرد و كشيك نفس ميكشد و چشم، گوش، زبان و كليه اعضاء و جـوارح در قرنطينـه كامل تا ببيند كجا نفسش به ظهور ميرسد و از او گناه و خطايي سر ميزند و كجا، نفـس بر عقل پيشي ميگيرد و مرتكب گناه، خطا و اشتباه ميشود.
مرتبه دوم:
بعد از مرتبه اول، نوبت به مرتبه دوم ميرسد، در مرتبه دوم، شب هنگـام و در خلـوت، به تفكر و محاسبه مينشيند و آنچه كـه در طـول روز از وي سـرزده را آنـاليز مـيكنـد، و فهرستي از گناهاني كه در طول روز از وي سرزده (و ترجيحـاً يادداشـت نموده) را مـرور ميكند و ليست ديگـري كـه از قبـل در مضـرات هرخطـا و گنـاه تهيـه كـرده، را از نظـر ميگذراند و مانند بيمار، به جان خود، داروي آگاهي تزريق ميكند. پس از تفكر و محاسبه نوبت به معاتبه ميرسد. در معاتبه رهرو با پيش چشم قرار دادن گناه انجام شده، پيش خود و وجدان خود و خداي خود، عذر و معذور ميآورد و اظهار ندامت و شرمساري نموده و طلب بخشش و استغفار ميكند.سپس نوبت به مشارطه ميرسد؛ مشارطه از ريشه "شرط" به اين معنا كه رهرو با خود و خداي خود شرط ميكند و پيمان ميبندد كـه از فـرداي آن روز اين گناه و خطا را انجام ندهد
.
مرتبه سوم مراقبه:
در مرتبه سوم مراقبه ، رهرو در خلوت در سكوت كامل نشسته و به نفس خـود توجـه كرده و به مشاهده خود مينشيند. با "توجه به نفس"، متوجه اين حقيقت ميشود كـه هـر چه ميبيند از خودش خارج نيست و او از طريق چشمانش از عالم خارج عكس برداري و آن ها را به داخل حافظه و مغز انتقال ميداده است و به عبارتي شبيه و مثل عالم خـارج را در خود بازسازي ميكند كه همين را عالم مثـال و خيـال گوينـد و متوجـه ايـن حقيقـت
ميشود كه جز فكر و خيال چيـز ديگـري نيسـت. بـا انجـام مراقبـه بيشـتر و محـو كليـه صورت ها و تصويرها و فقط توجه در نيستي و عدم، ذهن به سـكوت مطلـق مـيرسـد و افكار و خيالات دنيوي و مثالي و صورتها و تصاوير، به طور كامل محو ميشوند و زمينـه عبور از عالم مثال و صعود به عالم جبروت و لاهوت فراهم ميشود.
بنابراين با توجه به مراتب بالا ميگوييم:
1 -آنجا كه منظور از به كارگيري واژه مراقبه و مفاهيم مرتبط، تـرك گناهـان صـغيره و كبيره باشد، دركليه اين موارد، منظور از مراقبه، مرتبه اول ميباشد.
2 -آنجا كه منظور از به كارگيري واژه مراقبه و مفـاهيم مـرتبط، در خلـوت نشسـتن و اعمال و افكار و احساسات روزانه را مورد آناليز و تجزيه و تحليل قرار دادن و نسـبت بـه آنها محاسبه، معاتبه، و مشارطه داشتن باشد، منظور مراقبه مرتبه دوم است.
3 -و آنجا كه منظور از استعمال واژه مراقبه، در خلوت نشستن و بـه هـيچ چيـز فكـر نكردن (مديتيشن)، نفي خواطر، حضور قلب و توجه باطني به خـدا و سـكوت تـام و فنـا باشد، منظور مراقبه مرتبه سوم ميباشد.
بنابراين خواننده در هركجا كه به كلمه مراقبه و مفاهيم مرتبطي ماننـد تفكـر، رياضـت، نفي خواطر، سكوت محاسبه، معاتبه، مشارطه برخورد ميكند بايد تشخيص دهد كه منظور گوينده از اين واژهها كدام مرحله از مراقبه است، وگرنه در درك مطلب و در عرصه عمـل دچار سردرگمي شود و نميداند منظور گوينده از مراقبه چيست و در مقام انجام عمل نيـز دقيقاً نميداند كه چه كاري بايد انجام دهد.
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
✅ عرض سلام و ادب به کسانی که تازه به این جمع پیوسته اند.
🔴 #کتاب_رهروان_تنها ، کتابی جامع ، علمی و کاربردی در زمینه عرفان و سیر و سلوک :
در ابتدای کتاب در "سخنی با خواننده گرامی" آمده است :
8 -نكته اي كه قبل از مطالعه كتاب تذكر آن بسيار ضروري مينمايـد، اينكـه در متـون عرفاني واژه مراقبه و ساير مفاهيم مرتبط مانند رياضت، تزكيه نفس، انقطاع، ذكـر، تفكـر و غيره فراون به كار رفته است و بايد متوجه اين حقيقت بسيار مهم بود كه اين مفاهيم مراتب دارد و در هر جا كه اين مفاهيم به كار رفته، ناظر به مرتبه اي از مراقبه بوده كه اگر خواننـده با مراتب مراقبه آشنايي نداشته باشد و نتواند تشخيص دهد كه در هر كجـا، دقيقـا منظور گوينده كدام مرتبه از مراقبه است، قطعا، هم در وادي نظر و درك مطلـب و هـم در وادي عمل دچار گمراهي و اشتباه ميشود.
بنابراين لازم ميدانيم در اينجا اشارهاي به مراتب مراقبه داشته باشيم.
مراقبه در سه مرحله و به شرح زير انجام ميشود:
مرتبه اول:
مرتبه اول مراقبه بدين شرح است كه رهرو در طول روز خود را به طور كامل زير نظـر ميگيرد و كشيك نفس ميكشد و چشم، گوش، زبان و كليه اعضاء و جـوارح در قرنطينـه كامل تا ببيند كجا نفسش به ظهور ميرسد و از او گناه و خطايي سر ميزند و كجا، نفـس بر عقل پيشي ميگيرد و مرتكب گناه، خطا و اشتباه ميشود.
مرتبه دوم:
بعد از مرتبه اول، نوبت به مرتبه دوم ميرسد، در مرتبه دوم، شب هنگـام و در خلـوت، به تفكر و محاسبه مينشيند و آنچه كـه در طـول روز از وي سـرزده را آنـاليز مـيكنـد، و فهرستي از گناهاني كه در طول روز از وي سرزده (و ترجيحـاً يادداشـت نموده) را مـرور ميكند و ليست ديگـري كـه از قبـل در مضـرات هرخطـا و گنـاه تهيـه كـرده، را از نظـر ميگذراند و مانند بيمار، به جان خود، داروي آگاهي تزريق ميكند. پس از تفكر و محاسبه نوبت به معاتبه ميرسد. در معاتبه رهرو با پيش چشم قرار دادن گناه انجام شده، پيش خود و وجدان خود و خداي خود، عذر و معذور ميآورد و اظهار ندامت و شرمساري نموده و طلب بخشش و استغفار ميكند.سپس نوبت به مشارطه ميرسد؛ مشارطه از ريشه "شرط" به اين معنا كه رهرو با خود و خداي خود شرط ميكند و پيمان ميبندد كـه از فـرداي آن روز اين گناه و خطا را انجام ندهد
.
مرتبه سوم مراقبه:
در مرتبه سوم مراقبه ، رهرو در خلوت در سكوت كامل نشسته و به نفس خـود توجـه كرده و به مشاهده خود مينشيند. با "توجه به نفس"، متوجه اين حقيقت ميشود كـه هـر چه ميبيند از خودش خارج نيست و او از طريق چشمانش از عالم خارج عكس برداري و آن ها را به داخل حافظه و مغز انتقال ميداده است و به عبارتي شبيه و مثل عالم خـارج را در خود بازسازي ميكند كه همين را عالم مثـال و خيـال گوينـد و متوجـه ايـن حقيقـت
ميشود كه جز فكر و خيال چيـز ديگـري نيسـت. بـا انجـام مراقبـه بيشـتر و محـو كليـه صورت ها و تصويرها و فقط توجه در نيستي و عدم، ذهن به سـكوت مطلـق مـيرسـد و افكار و خيالات دنيوي و مثالي و صورتها و تصاوير، به طور كامل محو ميشوند و زمينـه عبور از عالم مثال و صعود به عالم جبروت و لاهوت فراهم ميشود.
بنابراين با توجه به مراتب بالا ميگوييم:
1 -آنجا كه منظور از به كارگيري واژه مراقبه و مفاهيم مرتبط، تـرك گناهـان صـغيره و كبيره باشد، دركليه اين موارد، منظور از مراقبه، مرتبه اول ميباشد.
2 -آنجا كه منظور از به كارگيري واژه مراقبه و مفـاهيم مـرتبط، در خلـوت نشسـتن و اعمال و افكار و احساسات روزانه را مورد آناليز و تجزيه و تحليل قرار دادن و نسـبت بـه آنها محاسبه، معاتبه، و مشارطه داشتن باشد، منظور مراقبه مرتبه دوم است.
3 -و آنجا كه منظور از استعمال واژه مراقبه، در خلوت نشستن و بـه هـيچ چيـز فكـر نكردن (مديتيشن)، نفي خواطر، حضور قلب و توجه باطني به خـدا و سـكوت تـام و فنـا باشد، منظور مراقبه مرتبه سوم ميباشد.
بنابراين خواننده در هركجا كه به كلمه مراقبه و مفاهيم مرتبطي ماننـد تفكـر، رياضـت، نفي خواطر، سكوت محاسبه، معاتبه، مشارطه برخورد ميكند بايد تشخيص دهد كه منظور گوينده از اين واژهها كدام مرحله از مراقبه است، وگرنه در درك مطلب و در عرصه عمـل دچار سردرگمي شود و نميداند منظور گوينده از مراقبه چيست و در مقام انجام عمل نيـز دقيقاً نميداند كه چه كاري بايد انجام دهد.
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
🔴 مبحث یقظه (یا بیداری از خواب طبیعت ) :
♦️شخصی که تا سن بلوغ و یا حتی سالیانی بعد از آن در خواب غفلت و بیخبری زیست نموده، اکنون بنابر اتفاقاتی مانند شنیدن آیهای از قرآن، وقوع حادثهای غیرمنتظره مانند مرگ عزیزی، آشنایی با استاد یا رفیق راهی، خواندن کتابی، دیدن خواب یا رویایی، تفکر و اندیشه عمیقی، از خواب غفلت بیدار میشود و آهنگ سفر میکند.
♦️و یا اغلب بهخاطر اوج غفلت و غرق در گناه بودن، شخصی خود را در غم و اندوه و بن بستی بیپایان و جانکاه میبیند و به فکر چاره، راه علاج و درمانی برای حال و روحیه خود میافتد و بهترین راه و علاج را روی آوردن به خالق خود دین، معنویت و عرفان میبیند.
♦️یقظهای که با تذکر این و آن پدید آید، همچون شعله شمع است که با یک حمله هوای نفس خاموش میشود؛ ولی یقظهای که با انجذاب و توجه حضرت حق پدید آید، همچون آتش پروانهای است که برای آن خاموشی نیست و شخصِ مجذوب را پروانهوار و دیوانه بار تا بارگاه قدس، گرم وچالاک، رهبری میکند
.
♦️چه بسا گنهکارانی که در اثر یکی از عوامل و جذبههای بیدارکننده دست از گناه کشیده، در تهذیب نفس توفیق یافته و در طریق رهروان الی الله قرار گرفتهاند. از جمله این افراد میتوان به فضیل عیاض، ابراهیم ادهم، بشرحافی و شیخ صنعان اشاره کرد که در اثر ندای برونی و یا جذبه و کشش درونی از خواب غفلت بیدار شده و آهنگ سفر نمودند و به مراتب والای انسانی دست یافتند.
🌱گر تو را هم دم چنین دردیستی
در بن هر موی تو مردیستی
(مولوی)
منبع : #کتاب_رهروان_تنها صفحه ۴۳۶
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🏴 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🏴
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
✅ عرض سلام و ادب به کسانی که تازه به این جمع پیوسته اند.
🔴#کتاب_رهروان_تنها ، کتابی جامع ، علمی و کاربردی در زمینه عرفان و سیر و سلوک :
♦️در ابتدای کتاب در "سخنی با خواننده گرامی" آمده است :
8⃣ -نكته اي كه قبل از مطالعه كتاب تذكر آن بسيار ضروري مينمايـد، اينكـه در متـون عرفاني واژه مراقبه و ساير مفاهيم مرتبط مانند رياضت، تزكيه نفس، انقطاع، ذكـر، تفكـر و غيره فراون به كار رفته است و بايد متوجه اين حقيقت بسيار مهم بود كه اين مفاهيم مراتب دارد و در هر جا كه اين مفاهيم به كار رفته، ناظر به مرتبه اي از مراقبه بوده كه اگر خواننـده با مراتب مراقبه آشنايي نداشته باشد و نتواند تشخيص دهد كه در هر كجـا، دقيقـا منظور گوينده كدام مرتبه از مراقبه است، قطعا، هم در وادي نظر و درك مطلـب و هـم در وادي عمل دچار گمراهي و اشتباه ميشود.
✅ بنابراين لازم ميدانيم در اينجا اشارهاي به مراتب مراقبه داشته باشيم.
مراقبه در سه مرحله و به شرح زير انجام ميشود:
❇️ مرتبه اول:
مرتبه اول مراقبه بدين شرح است كه رهرو در طول روز خود را به طور كامل زير نظـر ميگيرد و كشيك نفس ميكشد و چشم، گوش، زبان و كليه اعضاء و جـوارح در قرنطينـه كامل تا ببيند كجا نفسش به ظهور ميرسد و از او گناه و خطايي سر ميزند و كجا، نفـس بر عقل پيشي ميگيرد و مرتكب گناه، خطا و اشتباه ميشود.
❇️ مرتبه دوم:
بعد از مرتبه اول، نوبت به مرتبه دوم ميرسد، در مرتبه دوم، شب هنگـام و در خلـوت، به تفكر و محاسبه مينشيند و آنچه كـه در طـول روز از وي سـرزده را آنـاليز مـيكنـد، و فهرستي از گناهاني كه در طول روز از وي سرزده (و ترجيحـاً يادداشـت نموده) را مـرور ميكند و ليست ديگـري كـه از قبـل در مضـرات هرخطـا و گنـاه تهيـه كـرده، را از نظـر ميگذراند و مانند بيمار، به جان خود، داروي آگاهي تزريق ميكند. پس از تفكر و محاسبه نوبت به معاتبه ميرسد. در معاتبه رهرو با پيش چشم قرار دادن گناه انجام شده، پيش خود و وجدان خود و خداي خود، عذر و معذور ميآورد و اظهار ندامت و شرمساري نموده و طلب بخشش و استغفار ميكند.سپس نوبت به مشارطه ميرسد؛ مشارطه از ريشه "شرط" به اين معنا كه رهرو با خود و خداي خود شرط ميكند و پيمان ميبندد كـه از فـرداي آن روز اين گناه و خطا را انجام ندهد
.
❇️ مرتبه سوم مراقبه:
در مرتبه سوم مراقبه ، رهرو در خلوت در سكوت كامل نشسته و به نفس خـود توجـه كرده و به مشاهده خود مينشيند. با "توجه به نفس"، متوجه اين حقيقت ميشود كـه هـر چه ميبيند از خودش خارج نيست و او از طريق چشمانش از عالم خارج عكس برداري و آن ها را به داخل حافظه و مغز انتقال ميداده است و به عبارتي شبيه و مثل عالم خـارج را در خود بازسازي ميكند كه همين را عالم مثـال و خيـال گوينـد و متوجـه ايـن حقيقـت
ميشود كه جز فكر و خيال چيـز ديگـري نيسـت. بـا انجـام مراقبـه بيشـتر و محـو كليـه صورت ها و تصويرها و فقط توجه در نيستي و عدم، ذهن به سـكوت مطلـق مـيرسـد و افكار و خيالات دنيوي و مثالي و صورتها و تصاوير، به طور كامل محو ميشوند و زمينـه عبور از عالم مثال و صعود به عالم جبروت و لاهوت فراهم ميشود.
ادامه در پست بعد :↕️
جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️
@modafeanzuhur
🏴 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🏴
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0