ظاهراً ترجمه اش چنین باشد:
- اگر حسين كشته شد، اين رويدادى شگفت انگيز نيست، چرا كه پدر گرانقدرش // بهتر و کریم تر از او بود [ولی در اين راه جان را در طبق اخلاص نهاد و به بارگاه دوست هديه كرد].
- اى مردم كوفه! شادی نکنید به اين سوگ سهمگينى كه // بر حسین وارد آمده است چراکه آنچه بر او وارد شده از هر مصیبتی بزرگ تر است؛
- او کشته ای است ملصق به ساحل فرات، جان من به فداى او// و بدانيد كه كيفر آن کس که او را به هلاک افکند، آتش شعله ور دوزخ است.
ضمناً کتاب منبع شعر را هم نیاورده:
مُثیرُ الاحزان، 89
در «لهوف» هم آمده(ترجمه فهری، ص159)
در مورد «الاظهار فی مقام الاضمار»(تنبیه سوم تعریف مسند الیه بالاضمار)
می توانید بعد از 4 غرضی که جواهر ذکر کرد، اغراض ذیل را هم اضافه کنید:
1. بیان عینیّت: مثلاً در آیه 7 احقاف آمده است:
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ هذا سِحْرٌ مُبينٌ
علامه جوادی حفظه الله در درس می فرمودند اینکه به جای «للحقّ» نفرمود: «لَها» با آنکه جا داشت ضمیر بیاید به جهت بیان عینیت است: «آیاتُنا بیناتٍ» همان «الحقّ» است(الکاملُ فی الحقّیّة: ال استغراق صفات).
2. بیان علت
مثلاً در آیه 38 کهف: ﴿اللهُ رَبِّي وَ لا اُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا﴾
ظاهر آن است که اگر می فرمود: «به» روشن نمی شد که ضمیر به «الله» باز می گردد یا «ربِّی». درست است که از باب «الاقرب فالاقرب» ظاهر در این می بود که به «ربّی» باز می گردد ولی «ربّی» را ذکر کرد هم به این جهت که به مرجع ضمیر تصریح کند تا شکی در آن نیاید و هم بیان «علت» کند. اگر شرک نمی ورزم به جهت این است که او «ربّ من» است. وقتی او ربّ است دیگر شریک چه معنا دارد؟
امروز در کلاس #مغنی به عرض رسید که آیه 89 واقعه(فاَمّا ان کان من المقرّبین فروحٌ) دارای تقادیر خاصی است و اقوالی در آن است.
به اجمال بیان شد که ظاهر آن است که «أمّا» و «إن» بر «فاء» رابطه در «فروحٌ» تنازع کرده اند. یا بگویید: یک فاء کفایت از هر دو فاء کرده.
ذیلاً اقوالی که تحقیق شده را تقدیم می کنم:
آیه واقعه، تقادیر خاصی دارد:
1. فاء رابطه(فروحٌ) بر سر جمله اسمیه آمده: فله روحٌ(به تقدیر خبر) یا به قول علامه جوادی حفظه الله «فَهم رَوحٌ»: اینها خودشان «رَوح و رَیحان و جنّت نعیم»(راحتی و رهایی از اندوه و باغ های نعمت) هستند.
2. اصل جمله چنین بوده: مهما یکن من شیءٍ فَـــإن کانَ المیِّتُ من المقرَّبین فله روحٌ. یعنی جواب شرط «مهما» خودش متشکل است از «ادات شرط+جمله شرط+جمله جواب» شبیه آیه 35 انعام که قبلاً گذشت: ان کانَ ... فإنِ استطعتَ ... فافعَل. بنابراین باید بر سر «إن» یک فاء رابطه بیاید چراکه «ادات شرط+شرط+جواب» نمی تواند شرط قرار گیرد. سپس این فاء غلطیده و رفته بر سر «فله روحٌ» تا بلافاصله بعد از «أمّا» فاء رابطه نیاید. ولی چون همین فاء بر سر «فله روحٌ» موجود بوده ما را از ذکر آن فاء بی نیاز کرده یا اینطور بگو: «اَمّا» و «إن» بر سر «فاء» رابطه تنازع کرده اند.
3. ولی التبیان، الجدول، درویش، التحریر گفته اند که «فله روح» جواب شرط «أمّا» است و جواب «إن» به قرینه لفظی در تقدیر است! به نظر می رسد قول صحیحی نیست چراکه جواب شرط «أمّا» کل ادات شرط و جمله شرط و جواب بعدش است.
4. البحر المحیط: در این آیه سه قول است:
- سیبیویه و ابوحیان: دو شرط در کنار هم آمده اند، جواب را می دهیم به اولی(همان قول الجدول و ...) و شرط دومی مقدر است.
- فارسی: جواب را می دهیم به دومی و شرط اولی مقدر است.
- اخفش: این فاءِ جوابِ هر دو شرط است با هم(همان قول مختار ما).
5. روح المعانی: برخی گفته اند که «أمّا» همیشه باید بعدش در لفظ، یک اسم بیاید، لذا تقدیر آیه را چنین می دانند: فأمّا المتوفَّی إن کانَ ... . بعد آلوسی گفته: لزومی به چنین تقدیری نیست چراکه آن حالت(آمدن اسم بعد از امّا) حالت غالبی آن است.
6. کشاف، بیضاوی، ابی السعود، ...: ساکت.
بعون الله و ان شاء الله
درس فردا دوشنبه 11 آذر 98
#مغنی: اَن(بفتح همزه و سکون نون) تا ابتدای «الوجه الثانی»
#جواهر: فی تعریف المسند الیه بالاشارة(فصل ثالث) و بالموصولیّة(فصل رابع)
حدوداً یک ماه به امتحانات باقی مانده
حتماً عزیزان عنایت کنند که در این ایام
هیچ چیز مهم تر از #پیش_مطالعه نیست
چراکه حجم مطالب مطروحه در کلاس #انبوه خواهد بود
و بدون پیش مطالعه محتمل است که در کلاس از مطالب جا بمانید.
اهتمام به پیش مطالعه فراموش نشود.
از همه شما سپاسگزارم🌺
پیش مطالعه #بلاغت(جواهر) برای فردا سه شنبه 12 آذر:
تلاش شود که فصل رابع(تعریف مسند الیه به موصول بودن) و فصل خامس(تعریف به ال) تا سر «تنبیهان» پیش مطالعه شود.
باز هم تأکید می شود که به جهت سرعت یافتن مباحث در کلاس
نهایت تلاش خود را بکنید که با استفاده بهینه از زمان خود
و بالاخص کم کردن حضور در فضای مجازی
از #پیش_مطالعه خوب بهره مند باشید.
وفقکم الله لمرضاته
۳۳ جلد فرهنگ جامع #موضوعی #قرآن کریم
کار ارزشمند #دفتر_تبلیغات
موجود در #جامع_التفاسیر #نور
و دارای نرم افزار #اندروید
با دانلود رایگان در #بازار
«#فرهنگ_قرآن» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=isca.ir.farhangQuran&ref=share
چقدر حیف که معمولا طلاب عزیز ما
یا این اثر را نمی شناسند
یا برای تهیه موضوع در تبلیغ و منبر و ...
کمتر از آن استفاده می کنند.
#انس_با_قرآن
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ولادت با سعادت
ابا الحجه
حضرت امام حسن عسکری
علیه آلاف التحیه و الثنا
بر همه عاشقان امامت و ولایت
فراوان مبارکباد.
امشب یا فردا
ایشان را با قرائت #امین_الله
یا #جامعه_کبیره
زیارت کنیم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
ای دختر آفتاب ای خواهر ماه
ای آنکه ستاره ها تو را خاطرخواه
این ذره به درگاه تو آورده پناه
یا فاطمه اشفعی لنا عند الله
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
رحلت جانسوز کریمه آل عبا
شفیعه روز جزا
بنت موسی
اخت الرضا
حضرت فاطمه معصومه
سلام الله علیها
بر همه ریزه خواران سفره کرمش
تعزیت باد.
@masoumieh_qoran
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
امروز بیان شد که #إن #وصلیه #وُصلیّه
خوب بود در مغنی بحث می شد.
در #مغنی_الاریب(نه مغنی الادیب)
در ص77 چاپ 96
در انتهای بحث #إن چنین آمده است:
اختَلَفَ النُّحاةُ فی «إن» فی مثلِ «الحَریصُ و إن کَثُرَ مالُه بخیلٌ»
فقیل: وُصلیَّةٌ أی لِمُجَرَّدِ الوَصل و الربطِ فلا جوابَ لها لا فی اللفظ و لا فی التقدیر، و الواوُ للحال؛ و المعنی «الحریصُ بخیلٌ و الحالُ أنّه کثرَ ماله».
و قیل: شرطیةٌ حُذِفَ جوابُها لِوجودِ ما یَدُلُّ علیه، و الواوُ للعطفِ علی جملةٍ مقدّرةٍ أی: «إن لَم یَکثُر مالُه و إن کَثُرَ فَهُوَ بَخیلٌ».
پیرو مباحث امروز در کلاس مغنی
درباره آیه ۳۲ سوره مبارکه نور👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دیگه واقعا شوکه کننده است و محال است باور کنید! قانونی که ۱۴ سال قبل تصویب شد ولی دولت و مجلس از مردم ایران مخفی و پنهان کرده اند و الان به تازگی لو رفته است! افشاگر این قانون تصویب شده در خود صدا سیما آنچنان غوغایی به پا کرد که به گفته خودش برنامه آخرش است و دیگر ممنوع التصویر می شود! پولی که از مردم می گیرند از سگ نجس تر است! اینها اگر دنباله رو رهبری بودند ۱۴ سال قبل این قانون را اجرا می کردند! تبعیت اینها از رهبری دروغ است! تا می توانید پخش کنید مردم مطلع شوند!
#دنیای_عجایب
🌍 @Ajibehaa 🌍
💠 حدیث روز 💠
💎 دستورالعملی سازنده از رئیس مکتب شیعه
🔻امام صادق علیه السلام:
مَنْ تَواضَعَ لِلّهِ رَفَعَهُ اللّهُ، وَ مَنْ تَكَـبَّرَ خَفَضَهُ اللّهُ، وَ مَنِ اقْتَصَدَ فى مَعيشَتِهِ رَزَقَهُ اللّهُ، وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمـَهُ اللّهُ، وَ مَنْ اَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوْتِ اَحَبَّهُ اللّهُ؛
◽️هركس به خاطر خدا تواضع كند، خداوند او را عزت و رفعت مىبخشد؛
◽️هركس تكبّر كند، خدا او را پايين مىكشد؛
◽️هركس در زندگانىاش ميانهروى كند، خداوند به او روزى میدهد؛
◽️هركس ولخرجى كند، خداوند محرومش میسازد؛
◽️هركس مرگ را زياد ياد میکند، خداوند دوستش مىدارد.
📚 اصول كافى، ج ۲، ص ۱۲
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews
امروز سه شنبه 19 آذر در کلاس مغنی مطرح شد:
ثمره مسأله «إنَّ قائمٌ» در آخر بحث از «إن» نافیه و قاعده «المحذوف لعلّةٍ کالثابت»
در شناخت ریشه لفظ جلاله «الله» تبارک و تعالی
به ما کمک می کند.
قول سیبویه در لفظ جلاله «الله» را در مجمع البیان، 1، 90 بنگرید:
(الله) اسم لا يطلق إلاّ عليه سبحانه و تعالى و ذكر سيبويه في أصله: ... أنَّه إلاهٌ على وزن فِعال فَحُذِفَتِ الفاءُ التي هي الهمزةُ و جُعِلَت الألفُ و اللام عوضا لازما عنها بدلالة استجازتِهم قطعَ هذه الهمزة الداخلة على لام التعريف في القَسَمِ و النّداء في نحو قوله (أ فَاَللهِ لَتَفعَلَنَّ و يا اَللهُ اغفِر لي) و لو كانت غيرَ عِوَضٍ لَم تَثبُت الهمزةُ في الوصل ِكما لم تثبت في غير هذا الاسم.
قبلاً درباره نظر سیبویه چنین نگاشته ام:
سؤال: چرا سیبویه نگفته که اصل «الله» عبارت بوده است از «ال» تعریف به اضافه «إله» و معنایش می شود همان «معبود معهود همه»؟ اگر این کار را می کرد از قول به «زیادت ال» که خلاف اصل است نجات می یافت.
در جواب باید گفت: ظاهراً علت کار او این است که اگر بگوید: اصل «الله» عبارت بوده است از «الإله» و سپس به جهت کثرت استعمال، همزه از «إله» حذف شده، باید قائل شود که این امر «اعتباطًا»(بدون دلیل) رخ داده و در واقع از اختصاصات لفظ جلاله است و قاعده ای در مهموز ندارد چراکه اگر طبق قاعده می بود از آنجا که «المحذوف لعلةٍ کالثابت» لذا «لام» از «ال» نمی توانست در «لام» در کلمه «لاه» ادغام شود به دلیل وجود فاصل(رک: مغنی اللبیب، 1، 24 ذیل بحث «إن» نافیه)؛ تالی فاسد این سخن آن می شد که همزه «الله» با آنکه وصل است اما در «یا اَلله» می تواند قطع باشد و چاره ای جز این نیست که گفته شود که همزه «إله» رأساً حذف شده ولی همچنان در نیت است چراکه به جای آن «ال» عوضیه تعظیمیه آمده تا معنای «معبود معظَّم» را برساند فلذا همزه «ال» گاه یاد اصل خود که همزه قطع است می کند و به صورت «قطع» استعمال می شود. حاصل آنکه قول سیبویه بسیار دقیق است چراکه اگر می گفت اصل «الله» عبارت بوده است از «ال+إله» که همزه آن به دلیل کثرت استعمال حذف شده، در این صورت برای وجیه شمردن قطع شدن همزه «الله» در «یا اَللهُ» باید قائل می شد که این همزه با دلیل صرفی و طبق قاعده حذف شده(المحذوف لعلةٍ کالمذکور) و در این صورت نمی توانست ادغام شدن دو لام در یکدیگر را توجیه کند. اما با بیان سیبویه هم ادغام دو لام در هم صحیح است و هم اینکه همزه وصل «ال» یاد اصل خود(همزه قطع «إله») می کند وجیه است. عبارت مغنی اللبیب، 1، 24 ذیل بحث «إن» نافیه چنین است: «قول بعضهم: «إنّ قائم» و أصله إن أنا قائم؛ فحذفت همزة أنا اعتباطا، و أدغمت نون إن فى نونها، و حذفت ألفها فى الوصل، و سمع «إنّ قائما» على الإعمال، و قول بعضهم: «نقلت حركة الهمزة إلى النون ثم أسقطت على القياس فى التخفيف بالنقل ثم سكنت النون و أدغمت» مردود؛ لأن المحذوف لعلة كالثابت، و لهذا تقول «هذا قاض» بالكسر لا بالرفع؛ لأن حذف الياء لالتقاء الساكنين؛ فهى مقدّرة الثبوت، و حينئذ فيمتنع الإدغام؛ لأن الهمزة فاصلة فى التقدير، و مثل هذا البحث فى قوله تعالى: (لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي)[38 کهف]».
#الله عز و جلّ
#ریشه_الله
#اشتقاق
#سیبویه
#المحذوف_لعلة_کالثابت
#مغنی
#إن_نافیه