eitaa logo
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
190 دنبال‌کننده
87 عکس
64 ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت میلاد حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها (۱) بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها. خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، جامعه‌ی اثرگذار و تعیین‌کننده‌ی مدّاحان اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام)! هم شما اثرگذارید، هم در یک شرایطی رفتار شما، گفتار شما، برنامه‌های شما تعیین‌کننده است. امروز هم خیلی بهره بردیم و جدّاً، عمیقاً تشکّر میکنم از قاری محترم، از اجراکنندگان محترم، مدّاحان محترم، شاعر محترم، مجری محترم؛ جلسه‌ی بسیار خوبی بود و حدّاکثر استفاده را کردیم. خب، جامعه‌ی مدّاح یک کار بزرگی بر عهده دارد و آن عبارت است از مدیریّت شادی و عزای جامعه؛ شما در حقیقت شادی‌های معنوی و عزاهای اساسی و قلبی و عمیق را مدیریّت میکنید جهت میدهید، هدایت میکنید. آن جوامعی که این وضعیّت را ندارند، این مجالس را ندارند، این گریه‌ها را، این شادی‌ها را ندارند، این خلأ را احساس میکنند و بنده اطّلاع دارم یک ‌جوری میخواهند این خلأ را درست کنند، پُر کنند و نمیشود؛ این کار شما است. سنّت این کار هم مربوط به امروز و دیروز نیست؛ از زمان ائمّه (علیهم‌ السّلام) است. اینکه شما می‌بینید دعبل را یا امثال این بزرگواران را این جور تشویق میکنند، تحریص میکنند، پای شعرشان می‌نشینند، آنها را وادار میکنند به ادامه‌ی این کار، این همین کاری است که امروز شما دارید میکنید؛ کاری که امروز اینجا دوستان ما نمونه‌اش را نشان دادند. از بعد از حادثه‌ی کربلا عزاداری شهدا یک کار رایجی شد که عزاداری کنند برای شهیدان و ائمّه (علیهم ‌السّلام) این را ترویج میکردند که تا امروز هم باقی‌ مانده. و برخلاف آنچه بعضی تصوّر میکردند -در یک برهه‌ای یک گرایشات روشنفکرانه‌ای در بعضی بود که [عزاداری،] گریه‌ی ضعف و مانند این چیزها است- گریه‌ی در مجالس شهیدان، گریه‌ی ضعف نیست،‌ گریه‌ی اراده‌ است، گریه‌ی عزم است، گریه‌ی تبیین احساسات عالی یک انسانِ وسطِ میدان است. عزاداریِ شهدا امروز همین‌ جور است؛ امروز تشییع جنازه‌ی شهدا، مجلس عزای شهیدان، تکرار نام شهیدان، عزا است، گریه هم در آن هست، امّا وسیله‌ای برای احساس عزّت، احساس قدرت و احساس شجاعت است. [در تشییع] همین شهید عزیز اخیرمان، شما ببینید چه اتّفاقی در سرتاسر کشور افتاد؛ نه فقط کشور ما، در بیرون از این کشور هم [تجلیل] این شهدای عزیز اخیر -شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس و دیگران- چه حادثه‌ی عظیمی را به وجود آورد! جهت‌یابی و جهت‌دهی مجالس عزا به این معنا است؛ یعنی شماها مجالس عزا را و عزاهای مردم را در آن جهتی که مورد نظر ائمّه (علیهم‌ السّلام) است و مورد نیاز جامعه است میتوانید هدایت کنید و پیش ببرید. امروز نیاز مهمّ کشور ما این است که جوانهای ما مجهّز بشوند به انواع تسلیحات نرم، سلاحهای جنگ نرم؛ یعنی قدرت روحی و قدرت فکری. بنده مکرّر در مورد قوی شدن کشور مطالبی را عرض کرده‌ام؛ یکی از اجزا و بخشهای مهم و تعیین‌کننده‌ی تقویت کشور همین است که ما جوانهایمان را مجهّز کنیم، مسلّح کنیم به سلاح فکر و سلاح تفکّر صحیح که در معارف اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام) موج میزند، در معارف فاطمی موج میزند که من حالا بعد یک نمونه‌ی کوچکی را عرض خواهم کرد. نسل جوانی که ما امیدهایمان را به آن دوخته‌ایم -[چون] آینده‌ی این کشور دست شما جوانها است، امید به جوانها است- بایستی پولادین، محکم، با عزم، با بصیرت بداند که چه ‌کار میخواهد بکند، به کجا میخواهد برسد و چگونه باید این راه را طی کند؛ این احتیاج دارد به معارف اهل‌بیت، این سلاح مصونیّت‌بخش جامعه و نظام اسلامی و اسلام و مسلمین است؛ پس نیاز داریم به احیای معارف اهل‌بیت (علیهم ‌السلام). و من این را به شما برادران عزیز که جامعه‌ی مدّاحی را تشکیل داده‌اید و نقش‌آفرینی میکنید عرض بکنم که این مسئولیّت، مسئولیّت مهمّی است؛ اگر به مسئولیّت هدایت به همین شکلی که عرض شد، عمل نکنیم، مسئولیم پیش خدای متعال؛ یعنی وقتی یک وظیفه‌ای متوجّه ما شد، آن وظیفه را باید عمل کنیم؛ اگر عمل نکنیم خدای متعال به خشم می‌آید. ببینید یک نمونه در قرآن حضرت یونس، پیغمبر بزرگوار الهی [است که] از قوم خودش قهر کرد؛ از نظر ما کار بی‌منطقی هم نکرد، سالها دعوت کرده بود اینها را به هدایت و اینها روی کفر و ضلالت پافشاری کرده بودند؛ دیگر این آدم چه ‌کار کند؟ قهر کرد و [از میان آنها] بیرون آمد، امّا در منطق الهی نباید قهر میکرد؛ وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبًا فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه؛(۲) خیال کرد ما بر او سخت نخواهیم گرفت؛ فَنادیٰ فِی الظ
ُّلُمٰتِ اَن لا اِلٰهَ اِلّا اَنت؛(۳) خدای متعال او را دچار آن حادثه‌ی عجیب کرد که اگر چنانچه این ذکر را نمیگفت، این توسّل را نمیکرد، لَلَبِثَ فی بَطنِه! اِلیٰ یَومِ یُبعَثون؛(۴) تا قیامت آنجا بنا بود بماند؛ ببینید! او چون پیغمبر است مجازاتش سنگین‌تر از دیگران است. اگر مسئولیّتی داشتیم و عمل نکردیم، خدای متعال با ما برخورد میکند؛ فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه،(۵)خیال میکند که ما بر او سخت نخواهیم گرفت؛ نه، سخت میگیریم؛ خداوند سخت میگیرد. اگر شاعرید، اگر مدّاحید، اگر گوینده‌اید، اگر واعظید، هر چه معرفت شما بالاتر و بیشتر است، هر چه رتبه‌ی معنوی شما بالاتر است، در بارگاه عدل الهی و در محضر حق، توقّع از شما بیشتر و بالاتر است؛ این را همیشه باید به یاد داشته باشیم؛ از خدا هم باید کمک بخواهیم. اگر حالا انتقال معارف اهل‌بیت در مجالس روضه‌خوانی و مجالس هیئتها و مانند اینها تحقّق پیدا بکند، این یک ذخیره‌ی تمام‌نشدنی است. امروز هم که شما ملاحظه میکنید کشور شما، جامعه‌ی شما، زیر فشارهای گوناگون تاب‌آوریِ حیرت‌انگیزی دارد، ما حرفهای اینها را میخوانیم، می‌بینیم، می‌شنویم. تاب‌آوریِ ملّت ایران برای ناظران جهانی حیرت‌انگیز است؛ تعجّب میکنند. این فشاری که غول وحشی آمریکایی وارد میکند، ملّتها[ی دیگر] طاقت یک‌پنجم این و یک‌چهارم این را هم ندارند، امّا ملّت ایران محکم ایستاده؛ این بیست‌ودوّمِ بهمنش و قبل از آن [هم] تشییع جنازه‌ی سردار آسمانی‌اش؛ اصلاً همه را متحیّر میکند که این چه ملّت مقاومی است. این به برکت همین معارف اهل‌‌بیت است، به برکت همین مجالس و محافل است، به برکت نام و یاد حسین‌بن‌علی و به برکت نام و یاد فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌الله ‌علیها) است. یکی از چیزهایی که در این مجالس باید حتماً به فضل الهی دنبال بشود، مسئله‌ی سبک زندگی اسلامی است؛ من میخواهم خواهش کنم که برادران عزیز در مطالعات خودشان، در پیگیری‌های خودشان روی مسئله‌ی سبک زندگی ائمّه (علیهم ‌السّلام) و سبک زندگی اسلامی کار کنند؛ شعرای متعهّد و برجسته‌ی ما -که امروز نمونه‌ی کارهایشان را اینجا شنیدید- این را به هنر شعر مزیّن کنند و در مجالس خوانده بشود تا فرهنگ‌سازی بشود. اگر بخواهیم سبک زندگی را به صورت درست در مقابل موج جبهه‌ی دشمن به حالت اسلامی برگردانیم، راهش این است؛ یعنی فرهنگ‌سازی باید بشود. ببینید شما در دعا میگویید: اللَهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛(۶) خب محیا یعنی چه؟ محیا یعنی زندگی من را شبیه زندگی آنها قرار بده؛ یعنی سبک زندگی؛ ما این را میخواهیم؛ این را از ما خواسته‌اند که بگوییم و بخواهیم و انجام بدهیم. این مسئله‌ی سبک زندگی باید دنبال بشود. دشمن متأسّفانه با استفاده‌ی از ضعف و خیانت سران وابسته‌ِی نظامهای اسلامی، از جمله‌ در کشور ما در طول سالهای پیش از انقلاب، توانسته سبک زندگی خودش را رایج کند. ما اگر بی‌مبالاتی مشاهده میکنیم، اگر اسراف مشاهده میکنیم، اگر مشکلات گوناگون را در داخل کشور مشاهده میکنیم، این به خاطر دور افتادن از اخلاق اسلامی و از سبک زندگی اسلامی است. اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را حاکم کنیم، باید فرهنگ‌سازی بشود. فرهنگ‌سازی به این وسیله انجام میگیرد و شما بهترین کسانی هستید که میتوانید در میان مردم فرهنگ‌سازی کنید و به معنای واقعی کلمه جریان را به سمت اسلام برگردانید. در این دعاهایی که در اختیار ما است -دعاهای مأثور، این دعاهایی که از ائمّه رسیده به ما- تضرّع هست، توجّه هست، حال و اُنس و صفا و گریه هست، اینها به جای خود محفوظ؛ امّا علاوه‌ی بر اینها، این دعاها درس است؛ یعنی یک فکری را در ذهن انسان بیدار میکند، یک اندیشه‌ی تازه‌ای به انسان میدهد. وقتی شما در دعا میخوانید: اَللهمّ اَغنِنی عَن هِبَةِ الوَهّابینَ بِهِبَتِکَ وَ اکفِنی وَحشَةَ القاطِعینَ بِصِلَتِک، یعنی چه؟ یعنی اگر همه‌ی دنیا هم با شما قطع کردند، به خدا اگر متّصل باشید، وحشتی ندارید؛ حَتّى لا اَرغَبَ اِلى اَحَدٍ مَعَ بَذلِکَ وَ لا اَستَوحِشَ مِن اَحَدٍ مَعَ فَضلِک؛(۷) این درس است، این یک فکری به ما میدهد، این یک تحلیل به ما میدهد از آینده‌ی زندگی‌مان که برنامه‌ریزی کنیم، به خدا متّصل باشیم، مرتبط باشیم، از قطع [ارتباط] دیگران، از دشمنی دیگران هراس نداشته باشیم؛‌ و این اتّفاقی است که در صدر اسلام هم افتاده، امروز هم ملاحظه میکنید که این اتّفاق افتاده. اگر روز اوّل انقلاب کسانی میگفتند که این جامعه‌ی اسلامی، انقلاب اسلامی، میتواند از لحاظ رتبه‌ی علمی و رتبه‌ی فنّاوری و رتبه‌ی سیاسی و رتبه‌ی نفوذ منطقه‌ای و مانند اینها به اینجا برسد، حتماً هیچ کس باور نمیکرد؛ امّا شده؛ به خاطر اینکه شما به خدا متّکی بودید و کار کردید. البتّه اتّکاء به خدا معلوم است که به معنای بیکاری و بیکارگی نیست. خب، حالا [درباره‌ی] حضرت زهرا
(سلام ‌الله‌ علیها)؛ مقامات معنوی ایشان که خب خیلی بالاتر از مبلغ تفکّر ما و تفکّر معمولی انسانها است؛ بله، اهل‌الله و خواص، در عالَم معنا یک چیزهایی را درک میکنند، [ولی] ماها خب انصافاً بیگانه هستیم و آن مقامات قدسی را، آن «وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها»(۸) را نمیفهمیم، واقعاً نمیتوانیم درک بکنیم لکن رفتارهای معمولی زندگی را می‌بینیم، مشاهده میکنیم، استفاده میکنیم، درس میگیریم؛ خب، آن چیزی که از این بزرگوار شایع و رایج است در زمینه‌ی مسائل فرهنگی، مسئله‌ی حجاب، مسئله‌ی ایستادگی در مقابل باطل برای اثبات حق، دفاع از ولایت، چیزهایی است که مشاهده میشود و تکرار هم میشود؛ لکن یک بخش دیگری از رفتار این بزرگوار و از معارف فاطمی، مسئله‌ی کمک به دیگران است که من میخواهم امروز روی این همبستگی اجتماعی و کمک به دیگران یک چند جمله‌ای عرض بکنم. وقتی [فرزند ایشان] میپرسد که مادر [چرا] شما در حال دعا و تضرّع فقط برای دیگران دعا کردی؟ جواب می‌شنود که «یا بُنَیَّ الجّارَ ثُمَّ الدّار»؛(۹) اوّل همسایه، بعد خودمان؛ این یک درس است، این یک راه است، این یک مسئولیّت اجتماعی را به ما یادآوری میکند. یا در قضیّه‌ی مسکین و یتیم و اسیر که خدای متعال در سوره‌ی هل‌اتیٰ این جور با عظمت از این حادثه یاد میکند که هفده هجده آیه حول و حوش این حادثه است؛ حادثه این قدر مهم است. وَ یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه! مِسکینًا وَ یَتیمًا وَاَسیرًا * اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله؛(۱۰) این حادثه، یک حادثه‌ی نمادین است؛ بله، آنجا این بزرگوارها بر گرسنگی خودشان و همه‌ی اعضای خانواده‌شان صبر کردند و به یتیم و مسکین و اسیر کمک کردند، عملاً این اتّفاق افتاد، امّا این نمادین است؛ خب حضرت زهرا میتوانست آنجا بگوید که بروید مسجد پیغمبر، آنجا حکومت اسلامی است دیگر -حالا هم بعضی‌ها میگویند که چرا گداپروری میکنید، خب حکومت اسلامی است و باید انجام بدهد- نه، وظیفه‌ی حکومت، وظیفه‌ی جامعه را نفی نمیکند. انسانها در جامعه موظّفند که به معنای واقعی کلمه به یکدیگر کمک بکنند؛ هم کمک مالی، هم کمک فکری، هم کمک آبرویی، انواع و اقسام کمکها باید در جامعه شکل بگیرد؛ این درس فاطمی است، این معرفت فاطمی است. امروز یکی از مشکلات جامعه‌ی ما مسئله‌ی جوانها: مسئله‌ی اشتغال جوانها، ازدواج جوانها. دختران و پسران جوان فراوان، [امّا] ازدواج دشوار و گاهی ناممکن است. خب باید کمک کنند؛ باید افراد در این زمینه‌ها کار کنند، تلاش کنند، باید فرهنگ‌سازی بشود. وقتی با تبلیغات چندجانبه و همه‌جانبه روی فرزندآوریِ کمتر تبلیغ میشود، میرسیم به وضعیّت فعلی که آدمهای وارد، هشدار میدهند نسبت به بیست سال دیگر، سی سال دیگر، از لحاظ پیر شدن کشور، پیر شدن جامعه. جامعه‌ی پیر نمیتواند به آن قلّه‌ها برسد؛ همه‌ی پیشرفتهای ما تا امروز به برکت حضور جوانها بوده. بنده گفته‌ام که پیرها بلاشک نقش ایفا میکنند، امّا موتور، جوانهایند. اگر این جامعه محروم بماند از یک جمعیّت قابلِ جوان، دشمن بر این جامعه مسلّط خواهد شد. خب این فرهنگ‌سازی لازم دارد؛ فرهنگ‌سازی دست شما است. تشکیل خانواده فرهنگ‌سازی میخواهد، ازدواج آسان فرهنگ‌سازی میخواهد، سخت‌گیری نکردن در امر ازدواج فرهنگ‌سازی لازم دارد؛‌ این فرهنگ‌سازی از شما برمی‌آید،‌ این کار شما است. جامعه‌ی مدّاح خیلی کار میتواند انجام بدهد. یکی از معارف، ایستادگی و تسلیم نشدن در مقابل زورگو است. امروز خیلی از این شعرهای آقایان ناظر به همین قضیّه بود و کاملاً درست و متین بود. انگیزه‌ی شدید و قوی‌ای وجود دارد برای اینکه ملّت ایران را قانع کنند که آقا باید کوتاه بیایید. رادیوهای دنیا، وسایل ارتباط‌جمعی در دنیا، رسانه‌های دشمن، مجموعه‌ای از اندیشکده‌ها و جمعیّت‌های فکری نشسته‌اند طرّاحی میکنند برای اینکه ملّت ایران را قانع کنند که باید در مقابل آمریکا کوتاه بیایید و چاره‌ای هم نیست. خب ملّت ما بحمدالله ایستاده، امّا بایستی نیروی معنوی را پی‌در‌پی تزریق کرد، نیروی معنوی را پی‌درپی باید زنده کرد؛ این یکی از معارف است. در همین دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده:] وَ لا تَجعَل لِفاجِرٍ وَ لا کافِرٍ عَلَیَّ ... یَدَا؛(۱۱) یعنی من را مدیون کافر و فاسق نکن، من را محتاج آنها نکن، چشم من به دست آنها نباشد، من در مقابل آنها احساس ضعف نکنم؛ این یکی از معارف است. اینکه از خدا میخواهد او را در مقابل دشمن به این وضع دچار نکند، معنایش این است که در مقابل دشمن نباید به این وضع دچار شد. بحمدالله روح حماسه در کشور ما زنده است. در همه‌ی قضایایی که نیاز به حضور حماسی مردم و حضور پُرشور مردم احساس میشده است، مردم به معنای واقعی کلمه با همان شور و با همان حماسه وارد میدان شده‌‌اند. این شور و معنویّت و احساس باید عمق پیدا کند، بخصوص در جوانها؛ بایستی به معنای یک فرهنگ کامل، ذهنها را قانع کند. این با فرهنگ‌سازی امکان‌پذیر است و
این کار، کار شما است، کار جامعه‌ی مدّاح است. بنده وقتی نگاه میکنم به سطح جامعه‌ی خودمان، میبینم که حقّاً و انصافاً مدّاحانِ مؤمن، انقلابی، شجاع، در سطح کشور دارند کار انجام میدهند و اثرگذاری میکنند؛ سعی بشود همه‌ی جوامعِ مدّاحی این جور باشد؛ شعرهایی که خوانده میشود، اجرائی که انجام میگیرد، این جماعت جوانی که معمولاً در این اجتماعات حضور دارند، اینها به معنای واقعی کلمه برخوردار بشوند از معنویّت، از معرفت، از بصیرت و با دست پُر برخیزند. الحمدلله جنسِ حکومت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی و جمهوری اسلامی جنسِ جوری است؛ سردارِ نظامیِ خوب داریم، مردان علمی جوانِ پُرانگیزه و خوب داریم، فرهنگ‌سازانِ پُرهمّت و باغیرت و هنرمندِ بسیار خوب داریم، مردمِ آماده‌به‌کار و حاضربه‌کار در همه‌ی میدانها هم داریم که هر جایی که اسلام و حکومت اسلامی و نظام اسلامی نیاز داشته باشد، زن و مرد آماده هستند و حضور پیدا میکنند؛ این جنسِ جور جمهوری اسلامی به فضل ‌و لطف الهی است و آن ‌طوری که بنده احساس میکنم، یعنی در واقع میبینم، مشاهده میکنم، مطمئنّاً پیروزی قطعی و نهایی بر جبهه‌ی وسیع دشمن متعلّق به ملّت ایران است. در پایان عرایضم تأکید میکنم به برادران عزیز مدّاح ــ و اگر خواهرانی در این صراط مشغول کار هستند ــ که این همیشه در نظر شریف و در ذهنتان باشد که شما فرهنگ‌‌سازید، باید فرهنگ‌سازی بکنید. باید کاری بکنید که یک فکر درست، یک کار لازم به صورت واضح در ذهن مردم، در دل مردم منعکس بشود و پایدار بماند؛ این کار، بزرگ‌ترین عبادت است، بزرگ‌ترین صدقه است و ان‌شاءالله خدای متعال شما را کمک خواهد کرد. پروردگارا! به حقّ فاطمه‌ی زهرا ما را فاطمی زنده بدار و فاطمی بمیران. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد ما را فاطمی محشور کن. پروردگارا! ملّت ایران را در همه‌ی میدانها پیروز و سربلند بفرما؛ شهدای عزیز ما را با پیغمبر محشور بفرما؛ آنچه گفتیم و آنچه شنیدیم برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ و مشمول لطف و رحمت و فضل خود قرار بده. والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته ۱) در ابتدای این دیدار، جمعی از مدّاحان و یکی از شاعران اهل‌بیت (علیهم السّلام) به قرائت اشعار و مدایح خود پرداختند. ۲) سوره انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۸۷ ۳) سوره انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۸۷؛ «... تا در دل تاریکی‌ها ندا در داد که معبودی جز تو نیست ...» ۴) سوره صافات، آیه‌ی ۱۴۴ ۵) سوره انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۸۷ ۶) کامل‌الزّیارات، ص ۱۷۸ ۷) صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای پنجم (با اندکی تفاوت) ۸) عوالم العلوم، ج ۱۱ ۹) علل‌الشّرایع، ج ۱، ص ۱۸۲ ۱۰) سوره‌ی انسان، آیه‌ی ۸ و بخشی از آیه‌ی ۹؛ «و به [پاسِ] دوستىِ [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مىدادند. ما براى خشنودى خدا است که به شما مىخورانیم ...» ۱۱) دعای بیست‌ویکم
نهج البلاغه خطبه ۱۹۲-خطبه قاصعه (اين خطبه را «قاصعه» يعني تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهاي جاهلي را كوچك و خوار شمرد و از طولاني‏ترين سخنراني‏هاي امام است كه در سال ۴۰ هجري در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمود) ۱ والايي پروردگار ستايش خداوندي را سزاست كه لباس عزّت و بزرگي پوشيد، و آن دو را براي خود انتخاب، و از ديگر پديده‏ها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد، و آن دو را براي بزرگي و عظمت خويش برگزيد، و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوي عزّت و بزرگي با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود، و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود. با آن كه از آنچه در دل‏هاست، و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود. «من بشري را از گل و خاك مي‏آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد، و روح در او دميدم، براي او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت. ۲ نكوهش تكبر و خودپسندي شيطان شيطان بر آدم عليه السّلام به جهت خلقت او از خاك، فخر فروخت، و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشواي متعصّب‏ها و سر سلسله متكبّران است، كه اساس عصبيّت را بنا نهاد، و بر لباس كبريايي و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگي را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتني را از تن در آورد. آيا نمي‏نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بيني، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازي او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده، و آتش جهنّم را در قيامت براي او مهيّا فرمود ۳ آزمايش‏ها درمان تكبّر خداوند اگر اراده مي‏كرد، آدم عليه السّلام را از نوري كه چشم‏ها را خيره كند، و زيباييش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاكيزگي‏اش حس بويايي را تسخير كند مي‏آفريد، كه اگر چنين مي‏كرد، گردن‏ها در برابر آدم فروتني مي‏كردند، و آزمايش فرشتگان براي سجده آدم عليه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموري كه آگاهي ندارند آزمايش مي‏كند، تا بد و خوب تميز داده شود، و تكبّر و خودپسندي را از آنها بزدايد، و خود بزرگ بيني را از آنان دور كند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوشش‏هاي مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص مي‏باشد از سال‏هاي دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتي تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگري همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هيچ گاه انساني را براي عملي وارد بهشت نمي‏كند كه براي همان عمل فرشته‏اي را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است«»، و بين خدا و خلق، دوستي خاصّي وجود ندارد كه به خاطر آن، حرامي را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد. ۴ هشدار از دشمني‏هاي شيطان اي بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماري خود مبتلا سازد، و با نداي خود شما را به حركت در آورد، و با لشكرهاي پياده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شيطان تير خطرناكي براي شكار شما بر چلّه كمان گذارده، و تا حد توان كشيده، و از نزديك‏ترين مكان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن كه مرا دور كردي، دنيا را در چشمهايشان جلوه مي‏دهم، و همه را گمراه خواهم كرد» امّا تيري در تاريكي‏ها، و سنگي بدون نشانه روي رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندي، و برادران تعصّب و خود خواهي، و سواران مركب جهالت و خود پرستي، او را تصديق كردند. افراد سركش شما تسليم شيطان شدند، و طمع ورزي او را در شما كارگر افتاد، و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد، و حكومت شيطان بر شما استوار شد، و با لشكر خويش به شما يورش برد، و شما را به ذلّت سقوط كشانيد، و شما را به مرز كشتار و خونريزي كشاند، و شما را با فروكردن نيزه در چشم‏ها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد، تا شما را به سوي آتشي بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. پس شيطان بزرگ‏ترين مانع براي دينداري، و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد براي دنياي شماست شيطان از كساني كه دشمن سر سخت شما هستند و براي در هم شكستنشان كمر بسته‏ايد خطرناك‏تر است. مردم آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد، و ارتباط خود را با او قطع كنيد. به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عيب گرفت، و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار مي‏كنند، و دست و پاي شما را قطع مي‏كنند، نه مي‏توانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد، و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. زيرا كمين‏گاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختي‏هاست، پس شراره‏هاي تعصّب و كينه‏هاي جاهلي را در قلب خود خاموش سازيد، كه تكبّر و خود پرستي در دل مسلمان از آفت‏هاي شيطان، غرورها، و كشش
‏ها و وسوسه‏هاي اوست. تاج تواضع و فروتني را بر سر نهيد، و تكبر و خود پسندي را زير پا بگذاريد، و حلقه‏هاي زنجير خود بزرگ بيني را از گردن باز كنيد، و تواضع و فروتني را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهي لشكريان و ياراني سواره و پياده دارد. و شما همانا قابيل«» نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برتري نداد، خويشتن را بزرگ مي‏پنداشت، و حسادت او را به دشمني واداشت، تعصّب آتش كينه در دلش شعله‏ور كرد، و شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد، و سر انجام پشيمان شد، و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد. ۵ پرهيز از تكبّر و اخلاق جاهلي آگاه باشيد در سركشي و ستم زياده روي كرديد، و در زمين در دشمني با خداوند فساد به راه انداختيد، و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد. خدا را خدا را از تكبّر و خودپسندي، و از تفاخر جاهلي بر حذر باشيد، كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسه‏هاي شيطاني است، كه ملّتهاي گذشته، و امّتهاي پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكي‏هاي جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند، و به آساني به همان جايي كه شيطان مي‏خواست كشانده شدند. كبر و خود پسندي چيزي است كه قلب‏هاي متكبّران را همانند كرده تا قرن‏ها به تضاد و خونريزي گذراندند، و سينه‏ها از كينه‏ها تنگي گرفت. ۶ پرهيز از سران متكبّر و خود پسند آگاه باشيد زنهار زنهار از پيروي و فرمانبرداري سران و بزرگانتان، آنان كه به اصل و حسب خود مي‏نازند، و خود را بالاتر از آنچه كه هستند مي‏پندارند، و كارهاي نادرست را به خدا نسبت مي‏دهند، و نعمت‏هاي گسترده خدا را انكار مي‏كنند، تا با خواسته‏هاي پروردگاري مبارزه كنند، و نعمت‏هاي او را ناديده انگارند. آنان شالوده تعصّب جاهلي، و ستون‏هاي فتنه، و شمشيرهاي تفاخر جاهليّت هستند. پس، از خدا پروا كنيد، و با نعمت‏هاي خدادادي درگير نشويد، و به فضل و بخشش او حسادت نورزيد، و از فرومايگان اطاعت نكنيد، آنان كه تيرگي‏شان را با صفاي خود نوشيديد، و بيماري‏شان را با سلامت خود درهم آميخته‏ايد، و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كرده‏ايد، در حالي كه آنان ريشه همه فسق‏ها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شيطان آنها را براي گمراه كردن مردم، مركب‏هاي رام قرار داد، و از آنان لشكري براي هجوم به مردم ساخت، و براي دزديدن عقل‏هاي شما آنان را سخنگوي خود برگزيد، كه شما را هدف تيرهاي خويش، و پايمال قدم‏هاي خود، و دستاويز وسوسه‏هاي خود گردانيد. ۷ ضرورت عبرت از گذشتگان مردم از آنچه كه بر ملّت‏هاي متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبت‏ها و سختگيري‏ها، و ذلّت و خواري فرود آمده عبرت گيريد، و از قبرها و خاكي كه بر آنچه ره نهادند، و زمين‏هايي كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد، و از آثار زشتي كه كبر و غرور در دل‏ها مي‏گذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه مي‏بريد اگر خدا تكبّرورزيدن را اجازه مي‏فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان عليهم السلام اجازه مي‏داد، در صورتي كه خداي سبحان تكبّر و خودپسندي را نسبت به آنان ناپسند، و تواضع و فروتني را براي آنان پسنديد، كه چهره بر زمين مي‏گذارند و صورت‏ها بر خاك مي‏مالند، و در برابر مؤمنان فروتني مي‏كنند، و خود از قشر مستضعف جامعه مي‏باشند كه خدا آنها را با گرسنگي آزمود، و به سختي و بلا گرفتارشان كرد، و با ترس و بيم امتحانشان فرمود، و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. پس مال و فرزند را دليل خشنودي يا خشم خدا ندانيد، كه نشانه ناآگاهي به موارد آزمايش، و امتحان در بي‏نيازي و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان مي‏كنند مال و فرزنداني كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكي‏ها را براي آنان فراهم مي‏كنيم نه آنان آگاهي ندارند» ۸ فلسفه آزمايش‏ها پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند مي‏آزمايد، وقتي كه موسي بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه‏هاي پشمين بتن، و چوب دستي در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمي‏كنيد كه دوام عزّت و جاودانگي حكومتم را به خواسته‏هاي خود ربط مي‏دهند در حالي كه در فقر و بيچارگي به سر مي‏برند اگر چنين است چرا دستبندهاي طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براي بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسي از پشم گفت، در حالي كه اگر خداي سبحان اراده مي‏فرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاي گنج‏ها، و معدن‏هاي جواهرات، و باغات سرسبز را به روي پيامبران مي‏گشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشي زمين را همراه آنان به حركت در مي‏آورد. امّا اگر اين كار را مي‏كرد، آزمايش از ميان مي‏رفت، و پاداش و عذاب بي‏اثر مي‏شد، و بشارت‏ها و هشدارهاي الهي بي‏فايده مي‏بود، و ب
ر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمي‏شد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمي‏يافتند، و واژه‏ها، معاني خود را از دست مي‏داد. در صورتي كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوي، گرچه با ظاهري ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتي كه دل‏ها و چشم‏ها را پر سازد، هر چند فقر و نداري ظاهري آنان چشم و گوش‏ها را خيره سازد. اگر پيامبران الهي، داراي چنان قدرتي بودند كه مخالفت با آنان امكان نمي‏داشت، و توانايي و عزّتي مي‏داشتند كه هرگز مغلوب نمي‏شدند، و سلطنت و حكومتي مي‏داشتند كه همه چشم‏ها به سوي آنان بود، از راه‏هاي دور بار سفر به سوي آنان مي‏بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود مي‏آوردند، و تظاهر به ايمان مي‏كردند، از روي ترس يا علاقه‏اي كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّت‏هاي خالص يافت نمي‏شد، و اهداف غير الهي در ايمانشان راه مي‏يافت، و با انگيزه‏هاي گوناگون به سوي نيكي‏ها مي‏شتافتند. امّا خداي سبحان اراده فرمود كه پيروي از پيامبران، و تصديق كتب آسماني، و فروتني در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبرداري، با نيّت خالص تنها براي خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايي در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود. ۹ فلسفه حج آيا مشاهده نمي‏كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسان‏هاي پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگ‏هايي در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان مي‏رسانند، و نه نفعي دارند، نه مي‏بينند، و نه مي‏شنوند اين سنگ‏ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخ‏ترين مكان‏ها، بي‏گياه‏ترين زمين‏ها، و كم فاصله‏ترين درّه‏ها، در ميان كوه‏هاي خشن، سنگريزه‏هاي فراوان، و چشمه‏هاي كم آب، و آبادي‏هاي از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه برگردند، و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‏ها، به سرعت از ميان فلات و دشت‏هاي دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‏هاي عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند، شانه‏هاي خود را بجنبانند، و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاري سازند، و در اطراف خانه طواف كنند، و با موهاي آشفته، و بدن‏هاي پر گرد و غبار در حركت باشند. لباس‏هاي خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نكردن موهاي سر، قيافه خود را تغيير دهند، كه آزموني بزرگ، و امتحاني سخت، و آزمايشي آشكار است براي پاكسازي و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مكان‏هاي انجام مراسم حج را، در ميان باغ‏ها و نهرها، و سرزمين‏هاي سبز و هموار، و پردرخت و ميوه، مناطقي آباد و داراي خانه‏ها و كاخ‏هاي بسيار، و آبادي‏هاي به هم پيوسته، در ميان گندمزارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، داراي مناظري زيبا و پر آب، در وسط باغستاني شادي آفرين، و جادّه‏هاي آباد قرار مي‏داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبك‏تر مي‏شد. اگر پايه‏ها و بنيان كعبه، و سنگ‏هايي كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز، و ياقوت سرخ، و داراي نور و روشنايي بود، دل‏ها ديرتر به شك و ترديد مي‏رسيدند، و تلاش شيطان بر قلب‏ها كمتر اثر مي‏گذاشت، و وسوسه‏هاي پنهاني او در مردم كارگر نبود. در صورتي كه خداوند بندگان خود را با انواع سختي‏ها مي‏آزمايد، و با مشكلات زياد به عبادت مي‏خواند، و به اقسام گرفتاري‏ها مبتلا مي‏سازد، تا كبر و خود پسندي را از دل‏هايشان خارج كند، و به جاي آن فروتني آورد، و درهاي فضل و رحمتش را به روي‏شان بگشايد، و وسائل عفو و بخشش را به آساني در اختيارشان گذارد. ۱۰ پرهيز از ستمكاري پس، خدا را خدا را از تعجيل در عقوبت، و كيفر سركشي و ستم بر حذر باشيد، و از آينده دردناك ظلم، و سر انجام زشت تكبّر و خود پسندي كه كمين گاه ابليس است، و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد، حيله و نيرنگي كه با دلهاي انسان‏ها، چون زهر كشنده مي‏آميزد، و هرگز بي‏اثر نخواهد بود، و كسي از هلاكتش جان سالم نخواهد برد: نه دانشمند به خاطر دانشش، و نه فقير به جهت لباس كهنه‏اش، در امان مي‏باشد. ۱۱ فلسفه عبادات اسلامي خداوند بندگانش را، با نماز و زكات و تلاش در روزه‏داري، حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و ديدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دل‏هايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندي از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده، بهترين جاي صورت را به خاك ماليدن، فروتني آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكي كردن است. و روزه گرفتن، و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتني است، و پرداخت زكات، براي مصرف شدن ميوه‏جات زمين و غير آ
ن، در جهت نيازمنديهاي فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه‏هاي درخت تكبّر را در هم مي‏شكند و از روييدن كبر و خودپرستي جلوگيري مي‏كند ۱۲ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت در باره چيزي تعصّب ورزد، جز با دليلي كه با آن ناآگاهان را بفريبد، و يا برهاني آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند، جز شما زيرا در باره چيزي تعصّب مي‏ورزيد كه نه علّتي دارد و نه سببي، ولي شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم عليه السّلام تعصّب ورزيد، و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته‏اند»، و سرمايه‏داران فساد زده امّت‏ها، براي داشتن نعمت‏هاي فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد»«» پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، براي اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاي خوب تعصّب داشته باشيد، همان افعال و كرداري كه انسان‏هاي با شخصيّت، و شجاعان خاندان عرب، و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشي مي‏گرفتند، يعني اخلاق پسنديده، بردباري«» به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلت‏هاي نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان، و همسايگان، وفاداري به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكي‏ها، سرپيچي از تكبّر و خود پسندي‏ها، تلاش در جود و بخشش، خود داري از ستمكاري، بزرگ شمردن خونريزي، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد. ۱۳ علل پيروزي و شكست ملّت‏ها از كيفرهايي كه بر اثر كردار بد و كارهاي ناپسند بر امّت‏هاي پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد، و حالات گذشتگان را در خوبي‏ها و سختي‏ها به ياد آوريد، و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگي گذشتگان مطالعه و انديشه مي‏كنيد، عهده دار چيزي باشيد كه عامل عزّت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافيت زندگي آنان را فراهم كرد، و نعمت‏هاي فراوان را در اختيارشان گذاشت، و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدايي اجتناب كردند، و بر وحدت و همدلي همّت گماشتند، و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند. و از كارهايي كه پشت آنها را شكست، و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزي با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از ياري هم كشيدن، بپرهيزيد، و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش‏ و امتحان به سر بردند، آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختي و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند فرعون‏هاي زمان، آنها را به بردگي كشاندند، و همواره بدترين شكنجه‏ها را بر آنان وارد كردند، و انواع تلخي‏ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهي وجود داشت كه سرپيچي كنند، و نه چاره‏اي كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردباري در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستي خود، و قدرت تحمّل ناراحتي‏ها را براي ترس از خويش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهاي بلا و سختي‏ها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواري، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود، و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواي انسانها قرار داد، و آن قدر كرامت و بزرگي از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمي‏پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه: وحدت اجتماعي داشتند، خواسته‏هاي آنان يكي، قلب‏هاي آنان يكسان، و دست‏هاي آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياري كننده، نگاه‏ها به يك سو دوخته، و اراده‏ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشواي همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگي روي آوردند، و مهرباني و دوستي آنان از بين رفت، و سخن‏ها و دل‏هايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزب‏ها و گروه‏ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد، و نعمت‏هاي فراوان شيرين را از آنها گرفت، و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقي ماند. از حالات زندگي فرزندان اسماعيل پيامبر، و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد، راستي چقدر حالات ملّتها با هم يكسان، و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاري كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زماني كه پادشاهان كسري و قيصر«» بر آنان حكومت مي‏كردند«»، و آنها را از سرزمين‏هاي آباد، از كناره‏هاي دجله و فرات،«» و از محيطهاي سر سبز و خرّم دور كردند، و به صحراهاي كم گياه، و بي‏آب و علف، محل وزش بادها، و سرزمين‏هايي كه زندگي در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكان‏هاي نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران سا
ختند،«» خانه‏هاشان پست‏ترين خانه ملّت‏ها، و سرزمين زندگيشان خشك‏ترين بيابان‏ها بود، نه دعوت حقّي وجود داشت كه به آن روي آورند و پناهنده شوند، و نه سايه محبّتي وجود داشت كه در عزّت آن زندگي كنند. حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراكنده، و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلايي سخت، و در جهالتي فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بت‏ها را پرستش مي‏كردند، و قطع رابطه با خويشاوندان، و غارتگري‏هاي پياپي در ميانشان رواج يافته بود. ۱۴ ره‏آورد بعثت پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم حال به نعمت‏هاي بزرگ الهي كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند چگونه نعمت‏هاي الهي بالهاي كرامت خود را بر آنان گستراند، و جويبارهاي آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق، آنها را در بر گرفت در ميان نعمت‏ها غرق گشتند، و در خرّمي زندگاني شادمان شدند، امور اجتماعي آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزّتي پايدار آرام گرفتند، و به حكومتي پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند، و سلاطين روي زمين گرديدند، و فرمانرواي كساني شدند كه در گذشته حاكم بودند، و قوانين الهي را بر كساني اجراء مي‏كردند كه مجريان احكام بودند، و در گذشته كسي قدرت در هم شكستن نيروي آنان را نداشت، و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمي‏پروراند. ۱۵ علل نكوهش و سقوط كوفيان آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد، و با زنده كردن ارزش‏هاي جاهليّت، دژ محكم الهي را در هم شكستيد، در حالي كه خداوند بر اين امّت اسلامي بر «وحدت و برادري» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگي كنند، نعمتي بود كه هيچ ارزشي نمي‏توان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشي گران قدرتر، و از هر كرامتي والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده‏ايد، و پس از وحدت و برادري به احزاب گوناگون تبديل گشته‏ايد، از اسلام تنها نام آن، و از ايمان جز نشاني را نمي‏شناسيد شعار مي‏دهيد: آتش آري، ننگ هرگز گويا مي‏خواهيد اسلام را واژگون، و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيماني را كه خدا براي حفظ حرمت مسلمين در زمين، و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را ياري دهند، و چاره‏اي جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم از مثل‏هاي قرآن در باره كساني كه عذاب و كيفر شدند، و روزهاي سخت آنان، و آسيب‏هاي شديدي كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد، و به عذر اينكه آگاهي نداريد خود را گرفتار نسازيد، و انتقام خدا را سبك، و خود را از كيفر الهي ايمن مپنداريد، زيرا كه خداي سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر براي ترك امر به معروف، و نهي از منكر. پس خدا، بي‏خردان را براي نافرماني، و خردمندان را براي ترك باز داشتن ديگران از گناه، لعنت كرد. آگاه باشيد شما رشته پيوند با اسلام را قطع، و اجراي حدود الهي را تعطيل، و احكام اسلام را به فراموشي سپرده‏ايد ۱۶ قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان آگاه باشيد خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد: با ناكثان پيمان شكن جنگيدم، و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم، و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم، و رهبر خوارج (شيطان ردهه)«» بانگ صاعقه‏اي قلبش را به تپش آورد و سينه‏اش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكي از سركشان و ستمگران باقي ماندند، كه اگر خداوند مرا باقي گذارد با حمله ديگري نابودشان خواهم كرد، و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامي پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست. ۱۷ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام عليه السّلام من در خردسالي، بزرگان عرب را به خاك افكندم، و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم در خويشاوندي نزديك، در مقام و منزلت ويژه مي‏دانيد، پيامبر مرا در اتاق خويش مي‏نشاند، در حالي كه كودك بودم مرا در آغوش خود مي‏گرفت، و در بستر مخصوص خود مي‏خوابانيد، بدنش را به بدن من مي‏چسباند، و بوي پاكيزه خود را به من مي‏بوياند، و گاهي غذايي را لقمه لقمه در دهانم مي‏گذارد، هرگز دروغي در گفتار من، و اشتباهي در كردارم نيافت. از همان لحظه‏اي كه پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را از شير گرفتند، خداوند بزرگ‏ترين فرشته (جبرئيل) خود را مأمور تربيت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم كرد تا شب و روز، او را به راه‏هاي بزرگواري و راستي و اخلاق نيكو راهنمايي كند، و من همواره با پيامبر
بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است،«» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هر روز نشانه تازه‏اي از اخلاق نيكو را برايم آشكار مي‏فرمود، و به من فرمان مي‏داد كه به او اقتداء نمايم. پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء«» مي‏گذراند، تنها من او را مشاهده مي‏كردم، و كسي جز من او را نمي‏ديد، در آن روزها، در هيچ خانه اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحي و رسالت را مي‏ديدم، و بوي نبوّت را مي‏بوييدم من هنگامي كه وحي بر پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرود مي‏آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم اي رسول خدا، اين ناله كيست گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علي تو آنچه را من مي‏شنوم، مي‏شنوي، و آنچه را كه من مي‏بينم، مي‏بيني، جز اينكه تو پيامبر نيستي، بلكه وزير من بوده و به راه خير مي‏روي» ۱۸ خيره سري و دشمني سران قريش من با پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «اي محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم تو ادّعاي بزرگي كردي، كه هيچيك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه‏اي مي‏خواهيم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهي، مي‏دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدايي، و اگر از انجام آن سرباز زني، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگويي» پس پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود «شما چه مي‏خواهيد» گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست. حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان مي‏آوريد و به حق شهادت مي‏دهيد گفتند: آري، پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من بزودي نشانتان مي‏دهم آنچه را كه درخواست كرديد، و همانا بهتر از هر كس مي‏دانم كه شما به خير و نيكي باز نخواهيد گشت، زيرا در ميان شما كسي است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد،«» و كسي است«» كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «اي درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داري، و مي‏داني من پيامبر خدايم، از زمين با ريشه‏هايت در آي، و به فرمان خدا در پيش روي من قرار گير» سوگند به پيامبري كه خدا او را به حق مبعوث كرد، درخت با ريشه‏هايش از زمين كنده شده، و پيش آمد كه با صداي شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخه‏هاي درختان، جلو آمد و در پيش روي پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ايستاد كه برخي از شاخه‏هاي بلند خود را بر روي پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و بعضي ديگر را روي من انداخت و من در طرف راست پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ايستاده بودم، وقتي سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آيد، و نصف ديگر در جاي خود بماند» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمان داد. نيمي از درخت با وضعي شگفت‏آور و صدايي سخت به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نزديك شد گويا مي‏خواست دور آن حضرت بپيچد، امّا سران قريش از روي كفر و سركشي گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود، و به صورت اول در آيد» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الا اللّه، اي رسول خدا من نخستين كسي هستم كه به تو ايمان آوردم، و نخستين فردي هستم اقرار مي‏كنم كه درخت با فرمان خدا براي تصديق نبوّت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستي انجام داد. امّا سران قريش همگي گفتند: «او ساحري است دروغگو، كه سحري شگفت آور دارد، و سخت با مهارت است». و خطاب به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم گفتند: «آيا نبوّت تو را كسي جز امثال علي عليه السّلام باور مي‏كند» ۱۹ الگوهاي كامل ايمان و همانا من از كساني هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشي نمي‏ترسند، كساني كه سيماي آنها سيماي صدّيقان، و سخنانشان، سخنان نيكان است، شب زنده داران و روشني بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده سنّت‏هاي خدا و رسولش را زنده مي‏كنند، نه تكبّر و خود پسندي دارند، و نه بر كسي برتري مي‏جويند، نه خيانتكارند و نه در زمين فساد مي‏كنند، قلب‏هايشان در بهشت، و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است.
امروز در کلاس مقرر شد که یکبار لااقل ترجمه خطبه یعنی خطبه ۱۹۲ را بخوانیم لذا تقدیم شد. فراموش نشود یکربع فقط برای ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلامتی و نشاط در سن 94 سالگی در: بیانات حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی دام ظله العالی راجع به سلامتی، ورزش، کوهنوردی @mahdietollab
سلام بر دوستان عزیز امشب برنامه تدریس اسفند ۹۸ و نوروز ۹۹ را می بستم جمع بندی را جهت برنامه ریزی های دوستان برای مسافرت های نوروز ۹۹ اعلام می کنم: ✅ هر دو کلاس و تا ۲۷ اسفند ۹۸ برقرار است ان شاء الله ✅ از روز ۵ تا ۱۴ فروردین ۹۹ فقط کلاس برقرار است روزی ۲ یا ۳ ساعت(۸تا ۱۰ و در صورت تعطیلی سایر درسهای دوستان یک ساعت فوق العاده دیگر مثل ۱۱ تا ۱۲ به ساعت فعلی کشور). روز ۱۲ و ۱۳ فروردین هم کلاس برقرار است. ✅ کلاس در نوروز نداریم. بعید می دانم برنامه عوض شود ولی در صورت تغییر اعلام می شود. وفقکم الله🌺
ضمنا فردا تدریس برقرار است ظاهرا به خاطر ویروس اعلام تعطیلی شده دوستانی که اندک احساس سرماخوردگی هم دارند لطفا کلاس نیایند صوت فردا را در کانال می گذارم ضمنا تلاش کنید را ترک کنید از استفاده کنید و ... خداوند به همه شما و ما و مردم عزیزمان عافیت دهد.
بخوانید حمد شفا و دعای ۲۳ صحیفه سجادیه(در طلب عافیت)
تتمه ای بر فاء یعنی فاء جانشینی از فاء و ثمرات قرآنی آن در چند آیه تا سر فاء پنجشنبه 1 اسفند 98:
: مورد 1و2 و بیان تأثیر در پنجشنبه 1 اسفند 98:
پروفسور کرمی- کرونا در قم.ogg
1.42M
اظهار نظر جنجالی پروفسور کرمی در خصوص کرونا در قم / سوداگران کرونا چه کسانی هستن؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 توضیحات بسیار مهم دکتر لنکرانی وزیر اسبق بهداشت در مورد 🔹 حتما ببینید و برای دیگران هم ارسال کنید. 🔥 @mahramaneh1
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
فردا شنبه ۸ تا ۱۰ دو کلاس مغنی و بلاغت برقرار است و صوت آن در همین جا بارگزاری خواهد شد.
سلام بر همه شما گرامیان علیرغم اینکه سیاسی بودن قضیه ویروس محرز شده یعنی آمریکای ملعون اقتصاد چین و انتخابات ایران را با این ویروسِ آسانتر از تحت تاثیر بوق تبلیغاتی خود قرار داد؛ اما بالاخره همه تحت تاثیر هستند و فشارهای زیادی از والدین طلاب عزیز به مدرسه معصومیه آمده که برای حفظ سلامت فرزندان حوزه تعطیل باشد. در این شرائط مسئولین محترم هم نگران موج فشارها هستند و امر شد که کلاس حضوری تعطیل باشد. لذا علیرغم میل فردا کلاس نیست ولی ادامه مباحث(فاء زائده در ) و (فوائد تشبیه در مورد ۳ به بعد) فردا به صورت مجازی و در منزل ضبط می شود و صوتش در همین کانال قرار می گیرد. دوستان عزیز فقط یک ویروس آمده سربازی عجل الله فرجه تعطیل شدنی نیست ... . اگر حضوری تعطیل شد که هست ... . همه در برابر حضرتش مسئولیم ... لذا حتما در ساعت کلاس تحصیل مجازی را دنبال بفرمایید سوال هم اگر بود در ایتا یا بفرستید به یاری خدا پاسخگو هستم.
«بل اللهَ فاعبُد» «خرجتُ فاذا الاسد تا آخر آیه سوره شنبه 3 اسفند 98: