نهج البلاغه
خطبه ۱۹۲-خطبه قاصعه
(اين خطبه را «قاصعه» يعني تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهاي جاهلي را كوچك و خوار شمرد و از طولانيترين سخنرانيهاي امام است كه در سال ۴۰ هجري در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمود)
۱ والايي پروردگار
ستايش خداوندي را سزاست كه لباس عزّت و بزرگي پوشيد، و آن دو را براي خود انتخاب، و از ديگر پديدهها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد، و آن دو را براي بزرگي و عظمت خويش برگزيد، و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوي عزّت و بزرگي با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود، و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود. با آن كه از آنچه در دلهاست، و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود. «من بشري را از گل و خاك ميآفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد، و روح در او دميدم، براي او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت.
۲ نكوهش تكبر و خودپسندي شيطان
شيطان بر آدم عليه السّلام به جهت خلقت او از خاك، فخر فروخت، و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشواي متعصّبها و سر سلسله متكبّران است، كه اساس عصبيّت را بنا نهاد، و بر لباس كبريايي و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگي را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتني را از تن در آورد. آيا نمينگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بيني، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازي او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده، و آتش جهنّم را در قيامت براي او مهيّا فرمود
۳ آزمايشها درمان تكبّر
خداوند اگر اراده ميكرد، آدم عليه السّلام را از نوري كه چشمها را خيره كند، و زيباييش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاكيزگياش حس بويايي را تسخير كند ميآفريد، كه اگر چنين ميكرد، گردنها در برابر آدم فروتني ميكردند، و آزمايش فرشتگان براي سجده آدم عليه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموري كه آگاهي ندارند آزمايش ميكند، تا بد و خوب تميز داده شود، و تكبّر و خودپسندي را از آنها بزدايد، و خود بزرگ بيني را از آنان دور كند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوششهاي مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص ميباشد از سالهاي دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتي تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگري همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هيچ گاه انساني را براي عملي وارد بهشت نميكند كه براي همان عمل فرشتهاي را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است«»، و بين خدا و خلق، دوستي خاصّي وجود ندارد كه به خاطر آن، حرامي را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد.
۴ هشدار از دشمنيهاي شيطان
اي بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماري خود مبتلا سازد، و با نداي خود شما را به حركت در آورد، و با لشكرهاي پياده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شيطان تير خطرناكي براي شكار شما بر چلّه كمان گذارده، و تا حد توان كشيده، و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن كه مرا دور كردي، دنيا را در چشمهايشان جلوه ميدهم، و همه را گمراه خواهم كرد» امّا تيري در تاريكيها، و سنگي بدون نشانه روي رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندي، و برادران تعصّب و خود خواهي، و سواران مركب جهالت و خود پرستي، او را تصديق كردند. افراد سركش شما تسليم شيطان شدند، و طمع ورزي او را در شما كارگر افتاد، و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد، و حكومت شيطان بر شما استوار شد، و با لشكر خويش به شما يورش برد، و شما را به ذلّت سقوط كشانيد، و شما را به مرز كشتار و خونريزي كشاند، و شما را با فروكردن نيزه در چشمها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد، تا شما را به سوي آتشي بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. پس شيطان بزرگترين مانع براي دينداري، و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد براي دنياي شماست شيطان از كساني كه دشمن سر سخت شما هستند و براي در هم شكستنشان كمر بستهايد خطرناكتر است. مردم آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد، و ارتباط خود را با او قطع كنيد. به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عيب گرفت، و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار ميكنند، و دست و پاي شما را قطع ميكنند، نه ميتوانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد، و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. زيرا كمينگاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختيهاست، پس شرارههاي تعصّب و كينههاي جاهلي را در قلب خود خاموش سازيد، كه تكبّر و خود پرستي در دل مسلمان از آفتهاي شيطان، غرورها، و كشش
ها و وسوسههاي اوست. تاج تواضع و فروتني را بر سر نهيد، و تكبر و خود پسندي را زير پا بگذاريد، و حلقههاي زنجير خود بزرگ بيني را از گردن باز كنيد، و تواضع و فروتني را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهي لشكريان و ياراني سواره و پياده دارد. و شما همانا قابيل«» نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برتري نداد، خويشتن را بزرگ ميپنداشت، و حسادت او را به دشمني واداشت، تعصّب آتش كينه در دلش شعلهور كرد، و شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد، و سر انجام پشيمان شد، و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد.
۵ پرهيز از تكبّر و اخلاق جاهلي
آگاه باشيد در سركشي و ستم زياده روي كرديد، و در زمين در دشمني با خداوند فساد به راه انداختيد، و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد. خدا را خدا را از تكبّر و خودپسندي، و از تفاخر جاهلي بر حذر باشيد، كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسههاي شيطاني است، كه ملّتهاي گذشته، و امّتهاي پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكيهاي جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند، و به آساني به همان جايي كه شيطان ميخواست كشانده شدند. كبر و خود پسندي چيزي است كه قلبهاي متكبّران را همانند كرده تا قرنها به تضاد و خونريزي گذراندند، و سينهها از كينهها تنگي گرفت.
۶ پرهيز از سران متكبّر و خود پسند
آگاه باشيد زنهار زنهار از پيروي و فرمانبرداري سران و بزرگانتان، آنان كه به اصل و حسب خود مينازند، و خود را بالاتر از آنچه كه هستند ميپندارند، و كارهاي نادرست را به خدا نسبت ميدهند، و نعمتهاي گسترده خدا را انكار ميكنند، تا با خواستههاي پروردگاري مبارزه كنند، و نعمتهاي او را ناديده انگارند. آنان شالوده تعصّب جاهلي، و ستونهاي فتنه، و شمشيرهاي تفاخر جاهليّت هستند. پس، از خدا پروا كنيد، و با نعمتهاي خدادادي درگير نشويد، و به فضل و بخشش او حسادت نورزيد، و از فرومايگان اطاعت نكنيد، آنان كه تيرگيشان را با صفاي خود نوشيديد، و بيماريشان را با سلامت خود درهم آميختهايد، و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كردهايد، در حالي كه آنان ريشه همه فسقها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شيطان آنها را براي گمراه كردن مردم، مركبهاي رام قرار داد، و از آنان لشكري براي هجوم به مردم ساخت، و براي دزديدن عقلهاي شما آنان را سخنگوي خود برگزيد، كه شما را هدف تيرهاي خويش، و پايمال قدمهاي خود، و دستاويز وسوسههاي خود گردانيد.
۷ ضرورت عبرت از گذشتگان
مردم از آنچه كه بر ملّتهاي متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبتها و سختگيريها، و ذلّت و خواري فرود آمده عبرت گيريد، و از قبرها و خاكي كه بر آنچه ره نهادند، و زمينهايي كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد، و از آثار زشتي كه كبر و غرور در دلها ميگذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه ميبريد اگر خدا تكبّرورزيدن را اجازه ميفرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان عليهم السلام اجازه ميداد، در صورتي كه خداي سبحان تكبّر و خودپسندي را نسبت به آنان ناپسند، و تواضع و فروتني را براي آنان پسنديد، كه چهره بر زمين ميگذارند و صورتها بر خاك ميمالند، و در برابر مؤمنان فروتني ميكنند، و خود از قشر مستضعف جامعه ميباشند كه خدا آنها را با گرسنگي آزمود، و به سختي و بلا گرفتارشان كرد، و با ترس و بيم امتحانشان فرمود، و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. پس مال و فرزند را دليل خشنودي يا خشم خدا ندانيد، كه نشانه ناآگاهي به موارد آزمايش، و امتحان در بينيازي و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان ميكنند مال و فرزنداني كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكيها را براي آنان فراهم ميكنيم نه آنان آگاهي ندارند»
۸ فلسفه آزمايشها
پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند ميآزمايد، وقتي كه موسي بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامههاي پشمين بتن، و چوب دستي در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نميكنيد كه دوام عزّت و جاودانگي حكومتم را به خواستههاي خود ربط ميدهند در حالي كه در فقر و بيچارگي به سر ميبرند اگر چنين است چرا دستبندهاي طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براي بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسي از پشم گفت، در حالي كه اگر خداي سبحان اراده ميفرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاي گنجها، و معدنهاي جواهرات، و باغات سرسبز را به روي پيامبران ميگشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشي زمين را همراه آنان به حركت در ميآورد. امّا اگر اين كار را ميكرد، آزمايش از ميان ميرفت، و پاداش و عذاب بياثر ميشد، و بشارتها و هشدارهاي الهي بيفايده ميبود، و ب
ر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نميشد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمييافتند، و واژهها، معاني خود را از دست ميداد. در صورتي كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوي، گرچه با ظاهري ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتي كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداري ظاهري آنان چشم و گوشها را خيره سازد. اگر پيامبران الهي، داراي چنان قدرتي بودند كه مخالفت با آنان امكان نميداشت، و توانايي و عزّتي ميداشتند كه هرگز مغلوب نميشدند، و سلطنت و حكومتي ميداشتند كه همه چشمها به سوي آنان بود، از راههاي دور بار سفر به سوي آنان ميبستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود ميآوردند، و تظاهر به ايمان ميكردند، از روي ترس يا علاقهاي كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهاي خالص يافت نميشد، و اهداف غير الهي در ايمانشان راه مييافت، و با انگيزههاي گوناگون به سوي نيكيها ميشتافتند. امّا خداي سبحان اراده فرمود كه پيروي از پيامبران، و تصديق كتب آسماني، و فروتني در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبرداري، با نيّت خالص تنها براي خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايي در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
۹ فلسفه حج
آيا مشاهده نميكنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهاي پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهايي در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان ميرسانند، و نه نفعي دارند، نه ميبينند، و نه ميشنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخترين مكانها، بيگياهترين زمينها، و كم فاصلهترين درّهها، در ميان كوههاي خشن، سنگريزههاي فراوان، و چشمههاي كم آب، و آباديهاي از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه برگردند، و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهاي دور، و از درون شهرها، روستاها، درّههاي عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند، شانههاي خود را بجنبانند، و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاري سازند، و در اطراف خانه طواف كنند، و با موهاي آشفته، و بدنهاي پر گرد و غبار در حركت باشند. لباسهاي خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نكردن موهاي سر، قيافه خود را تغيير دهند، كه آزموني بزرگ، و امتحاني سخت، و آزمايشي آشكار است براي پاكسازي و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مكانهاي انجام مراسم حج را، در ميان باغها و نهرها، و سرزمينهاي سبز و هموار، و پردرخت و ميوه، مناطقي آباد و داراي خانهها و كاخهاي بسيار، و آباديهاي به هم پيوسته، در ميان گندمزارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، داراي مناظري زيبا و پر آب، در وسط باغستاني شادي آفرين، و جادّههاي آباد قرار ميداد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبكتر ميشد. اگر پايهها و بنيان كعبه، و سنگهايي كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز، و ياقوت سرخ، و داراي نور و روشنايي بود، دلها ديرتر به شك و ترديد ميرسيدند، و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر ميگذاشت، و وسوسههاي پنهاني او در مردم كارگر نبود. در صورتي كه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها ميآزمايد، و با مشكلات زياد به عبادت ميخواند، و به اقسام گرفتاريها مبتلا ميسازد، تا كبر و خود پسندي را از دلهايشان خارج كند، و به جاي آن فروتني آورد، و درهاي فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد، و وسائل عفو و بخشش را به آساني در اختيارشان گذارد.
۱۰ پرهيز از ستمكاري
پس، خدا را خدا را از تعجيل در عقوبت، و كيفر سركشي و ستم بر حذر باشيد، و از آينده دردناك ظلم، و سر انجام زشت تكبّر و خود پسندي كه كمين گاه ابليس است، و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد، حيله و نيرنگي كه با دلهاي انسانها، چون زهر كشنده ميآميزد، و هرگز بياثر نخواهد بود، و كسي از هلاكتش جان سالم نخواهد برد: نه دانشمند به خاطر دانشش، و نه فقير به جهت لباس كهنهاش، در امان ميباشد.
۱۱ فلسفه عبادات اسلامي
خداوند بندگانش را، با نماز و زكات و تلاش در روزهداري، حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و ديدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندي از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده، بهترين جاي صورت را به خاك ماليدن، فروتني آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكي كردن است. و روزه گرفتن، و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتني است، و پرداخت زكات، براي مصرف شدن ميوهجات زمين و غير آ
ن، در جهت نيازمنديهاي فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخههاي درخت تكبّر را در هم ميشكند و از روييدن كبر و خودپرستي جلوگيري ميكند
۱۲ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا
من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت در باره چيزي تعصّب ورزد، جز با دليلي كه با آن ناآگاهان را بفريبد، و يا برهاني آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند، جز شما زيرا در باره چيزي تعصّب ميورزيد كه نه علّتي دارد و نه سببي، ولي شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم عليه السّلام تعصّب ورزيد، و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساختهاند»، و سرمايهداران فساد زده امّتها، براي داشتن نعمتهاي فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد»«» پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، براي اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاي خوب تعصّب داشته باشيد، همان افعال و كرداري كه انسانهاي با شخصيّت، و شجاعان خاندان عرب، و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشي ميگرفتند، يعني اخلاق پسنديده، بردباري«» به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلتهاي نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان، و همسايگان، وفاداري به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچي از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خود داري از ستمكاري، بزرگ شمردن خونريزي، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد.
۱۳ علل پيروزي و شكست ملّتها
از كيفرهايي كه بر اثر كردار بد و كارهاي ناپسند بر امّتهاي پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد، و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد، و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگي گذشتگان مطالعه و انديشه ميكنيد، عهده دار چيزي باشيد كه عامل عزّت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافيت زندگي آنان را فراهم كرد، و نعمتهاي فراوان را در اختيارشان گذاشت، و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدايي اجتناب كردند، و بر وحدت و همدلي همّت گماشتند، و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند. و از كارهايي كه پشت آنها را شكست، و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزي با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از ياري هم كشيدن، بپرهيزيد، و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند، آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختي و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند فرعونهاي زمان، آنها را به بردگي كشاندند، و همواره بدترين شكنجهها را بر آنان وارد كردند، و انواع تلخيها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهي وجود داشت كه سرپيچي كنند، و نه چارهاي كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردباري در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستي خود، و قدرت تحمّل ناراحتيها را براي ترس از خويش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهاي بلا و سختيها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواري، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود، و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواي انسانها قرار داد، و آن قدر كرامت و بزرگي از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نميپروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه: وحدت اجتماعي داشتند، خواستههاي آنان يكي، قلبهاي آنان يكسان، و دستهاي آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياري كننده، نگاهها به يك سو دوخته، و ارادهها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشواي همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگي روي آوردند، و مهرباني و دوستي آنان از بين رفت، و سخنها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروهها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد، و نعمتهاي فراوان شيرين را از آنها گرفت، و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقي ماند. از حالات زندگي فرزندان اسماعيل پيامبر، و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد، راستي چقدر حالات ملّتها با هم يكسان، و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاري كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زماني كه پادشاهان كسري و قيصر«» بر آنان حكومت ميكردند«»، و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كنارههاي دجله و فرات،«» و از محيطهاي سر سبز و خرّم دور كردند، و به صحراهاي كم گياه، و بيآب و علف، محل وزش بادها، و سرزمينهايي كه زندگي در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهاي نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران سا
ختند،«» خانههاشان پستترين خانه ملّتها، و سرزمين زندگيشان خشكترين بيابانها بود، نه دعوت حقّي وجود داشت كه به آن روي آورند و پناهنده شوند، و نه سايه محبّتي وجود داشت كه در عزّت آن زندگي كنند. حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراكنده، و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلايي سخت، و در جهالتي فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بتها را پرستش ميكردند، و قطع رابطه با خويشاوندان، و غارتگريهاي پياپي در ميانشان رواج يافته بود.
۱۴ رهآورد بعثت پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
حال به نعمتهاي بزرگ الهي كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند چگونه نعمتهاي الهي بالهاي كرامت خود را بر آنان گستراند، و جويبارهاي آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق، آنها را در بر گرفت در ميان نعمتها غرق گشتند، و در خرّمي زندگاني شادمان شدند، امور اجتماعي آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزّتي پايدار آرام گرفتند، و به حكومتي پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند، و سلاطين روي زمين گرديدند، و فرمانرواي كساني شدند كه در گذشته حاكم بودند، و قوانين الهي را بر كساني اجراء ميكردند كه مجريان احكام بودند، و در گذشته كسي قدرت در هم شكستن نيروي آنان را نداشت، و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نميپروراند.
۱۵ علل نكوهش و سقوط كوفيان
آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد، و با زنده كردن ارزشهاي جاهليّت، دژ محكم الهي را در هم شكستيد، در حالي كه خداوند بر اين امّت اسلامي بر «وحدت و برادري» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگي كنند، نعمتي بود كه هيچ ارزشي نميتوان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشي گران قدرتر، و از هر كرامتي والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شدهايد، و پس از وحدت و برادري به احزاب گوناگون تبديل گشتهايد، از اسلام تنها نام آن، و از ايمان جز نشاني را نميشناسيد شعار ميدهيد: آتش آري، ننگ هرگز گويا ميخواهيد اسلام را واژگون، و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيماني را كه خدا براي حفظ حرمت مسلمين در زمين، و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را ياري دهند، و چارهاي جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم از مثلهاي قرآن در باره كساني كه عذاب و كيفر شدند، و روزهاي سخت آنان، و آسيبهاي شديدي كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد، و به عذر اينكه آگاهي نداريد خود را گرفتار نسازيد، و انتقام خدا را سبك، و خود را از كيفر الهي ايمن مپنداريد، زيرا كه خداي سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر براي ترك امر به معروف، و نهي از منكر. پس خدا، بيخردان را براي نافرماني، و خردمندان را براي ترك باز داشتن ديگران از گناه، لعنت كرد. آگاه باشيد شما رشته پيوند با اسلام را قطع، و اجراي حدود الهي را تعطيل، و احكام اسلام را به فراموشي سپردهايد
۱۶ قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان
آگاه باشيد خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد: با ناكثان پيمان شكن جنگيدم، و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم، و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم، و رهبر خوارج (شيطان ردهه)«» بانگ صاعقهاي قلبش را به تپش آورد و سينهاش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكي از سركشان و ستمگران باقي ماندند، كه اگر خداوند مرا باقي گذارد با حمله ديگري نابودشان خواهم كرد، و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامي پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست.
۱۷ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام عليه السّلام
من در خردسالي، بزرگان عرب را به خاك افكندم، و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم در خويشاوندي نزديك، در مقام و منزلت ويژه ميدانيد، پيامبر مرا در اتاق خويش مينشاند، در حالي كه كودك بودم مرا در آغوش خود ميگرفت، و در بستر مخصوص خود ميخوابانيد، بدنش را به بدن من ميچسباند، و بوي پاكيزه خود را به من ميبوياند، و گاهي غذايي را لقمه لقمه در دهانم ميگذارد، هرگز دروغي در گفتار من، و اشتباهي در كردارم نيافت. از همان لحظهاي كه پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته (جبرئيل) خود را مأمور تربيت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم كرد تا شب و روز، او را به راههاي بزرگواري و راستي و اخلاق نيكو راهنمايي كند، و من همواره با پيامبر
بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است،«» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هر روز نشانه تازهاي از اخلاق نيكو را برايم آشكار ميفرمود، و به من فرمان ميداد كه به او اقتداء نمايم. پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء«» ميگذراند، تنها من او را مشاهده ميكردم، و كسي جز من او را نميديد، در آن روزها، در هيچ خانه اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحي و رسالت را ميديدم، و بوي نبوّت را ميبوييدم من هنگامي كه وحي بر پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرود ميآمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم اي رسول خدا، اين ناله كيست گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علي تو آنچه را من ميشنوم، ميشنوي، و آنچه را كه من ميبينم، ميبيني، جز اينكه تو پيامبر نيستي، بلكه وزير من بوده و به راه خير ميروي»
۱۸ خيره سري و دشمني سران قريش
من با پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «اي محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم تو ادّعاي بزرگي كردي، كه هيچيك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزهاي ميخواهيم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهي، ميدانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدايي، و اگر از انجام آن سرباز زني، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگويي» پس پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود «شما چه ميخواهيد» گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست. حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان ميآوريد و به حق شهادت ميدهيد گفتند: آري، پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من بزودي نشانتان ميدهم آنچه را كه درخواست كرديد، و همانا بهتر از هر كس ميدانم كه شما به خير و نيكي باز نخواهيد گشت، زيرا در ميان شما كسي است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد،«» و كسي است«» كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «اي درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داري، و ميداني من پيامبر خدايم، از زمين با ريشههايت در آي، و به فرمان خدا در پيش روي من قرار گير» سوگند به پيامبري كه خدا او را به حق مبعوث كرد، درخت با ريشههايش از زمين كنده شده، و پيش آمد كه با صداي شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخههاي درختان، جلو آمد و در پيش روي پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ايستاد كه برخي از شاخههاي بلند خود را بر روي پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و بعضي ديگر را روي من انداخت و من در طرف راست پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ايستاده بودم، وقتي سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آيد، و نصف ديگر در جاي خود بماند» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمان داد. نيمي از درخت با وضعي شگفتآور و صدايي سخت به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نزديك شد گويا ميخواست دور آن حضرت بپيچد، امّا سران قريش از روي كفر و سركشي گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود، و به صورت اول در آيد» پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الا اللّه، اي رسول خدا من نخستين كسي هستم كه به تو ايمان آوردم، و نخستين فردي هستم اقرار ميكنم كه درخت با فرمان خدا براي تصديق نبوّت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستي انجام داد. امّا سران قريش همگي گفتند: «او ساحري است دروغگو، كه سحري شگفت آور دارد، و سخت با مهارت است». و خطاب به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم گفتند: «آيا نبوّت تو را كسي جز امثال علي عليه السّلام باور ميكند»
۱۹ الگوهاي كامل ايمان
و همانا من از كساني هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشي نميترسند، كساني كه سيماي آنها سيماي صدّيقان، و سخنانشان، سخنان نيكان است، شب زنده داران و روشني بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده سنّتهاي خدا و رسولش را زنده ميكنند، نه تكبّر و خود پسندي دارند، و نه بر كسي برتري ميجويند، نه خيانتكارند و نه در زمين فساد ميكنند، قلبهايشان در بهشت، و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است.
امروز در کلاس #مغنی
مقرر شد که یکبار
لااقل ترجمه خطبه #قاصعه
یعنی خطبه ۱۹۲ #نهج_البلاغه را بخوانیم
لذا تقدیم شد.
فراموش نشود
یکربع فقط برای #امیرالمومنین ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلامتی و نشاط در سن 94 سالگی در:
بیانات حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی دام ظله العالی راجع به سلامتی، ورزش، کوهنوردی
@mahdietollab
سلام بر دوستان عزیز
امشب برنامه تدریس اسفند ۹۸ و نوروز ۹۹ را می بستم
جمع بندی را جهت برنامه ریزی های دوستان برای مسافرت های نوروز ۹۹ اعلام می کنم:
✅ هر دو کلاس #مغنی و #بلاغت
تا ۲۷ اسفند ۹۸ برقرار است ان شاء الله
✅ از روز ۵ تا ۱۴ فروردین ۹۹
فقط کلاس #مغنی برقرار است روزی ۲ یا ۳ ساعت(۸تا ۱۰ و در صورت تعطیلی سایر درسهای دوستان یک ساعت فوق العاده دیگر مثل ۱۱ تا ۱۲ به ساعت فعلی کشور).
روز ۱۲ و ۱۳ فروردین هم کلاس برقرار است.
✅ کلاس #بلاغت در نوروز نداریم.
بعید می دانم برنامه عوض شود
ولی در صورت تغییر اعلام می شود.
وفقکم الله🌺
#صوت #مغنی1 #فاء
#جلسه105
تتمه ای بر فاء #فصیحه یعنی فاء #تعلیلیه
جانشینی #اذا_فجائیه از #فاء_رابطه
فاء #شبه_رابطه
و ثمرات قرآنی آن در چند آیه
تا سر فاء #زائده
پنجشنبه 1 اسفند 98:
#صوت #بلاغت #جواهر
#جلسه96
#فوائد_تشبیه: مورد 1و2
و بیان تأثیر #تشبیه در #تبلیغ_دین
پنجشنبه 1 اسفند 98:
پروفسور کرمی- کرونا در قم.ogg
1.42M
اظهار نظر جنجالی پروفسور کرمی در خصوص کرونا در قم / سوداگران کرونا چه کسانی هستن؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 توضیحات بسیار مهم دکتر لنکرانی وزیر اسبق بهداشت در مورد #ویروس_کرونا
🔹 حتما ببینید و برای دیگران هم ارسال کنید.
🔥 @mahramaneh1
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
🔴 توضیحات بسیار مهم دکتر لنکرانی وزیر اسبق بهداشت در مورد #ویروس_کرونا 🔹 حتما ببینید و برای دیگران
فردا شنبه
۸ تا ۱۰
دو کلاس مغنی و بلاغت
برقرار است
و صوت آن در همین جا بارگزاری خواهد شد.
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
فردا شنبه ۸ تا ۱۰ دو کلاس مغنی و بلاغت برقرار است و صوت آن در همین جا بارگزاری خواهد شد.
سلام بر همه شما گرامیان
علیرغم اینکه
سیاسی بودن قضیه ویروس #کرونا محرز شده
یعنی آمریکای ملعون
اقتصاد چین
و انتخابات ایران را با این ویروسِ آسانتر از #آنفولانزا
تحت تاثیر بوق تبلیغاتی خود قرار داد؛
اما بالاخره همه تحت تاثیر هستند
و فشارهای زیادی از والدین طلاب عزیز
به مدرسه معصومیه آمده که برای حفظ سلامت فرزندان
حوزه تعطیل باشد.
در این شرائط
مسئولین محترم هم نگران موج فشارها هستند
و امر شد که کلاس حضوری تعطیل باشد.
لذا علیرغم میل
فردا کلاس نیست
ولی
ادامه مباحث(فاء زائده در #مغنی) و (فوائد تشبیه در #جواهر مورد ۳ به بعد)
فردا به صورت مجازی و در منزل
ضبط می شود
و صوتش در همین کانال قرار می گیرد.
دوستان عزیز
فقط یک ویروس آمده
سربازی #امام_عصر عجل الله فرجه
تعطیل شدنی نیست ... .
اگر حضوری تعطیل شد
#اینترنت که هست ... .
همه در برابر حضرتش مسئولیم ...
لذا حتما در ساعت کلاس
تحصیل مجازی را دنبال بفرمایید
سوال هم اگر بود
در ایتا #صوت یا #متن بفرستید
به یاری خدا پاسخگو هستم.
حوزه فردا یکشنبه هم تعطیل شد(حضورا)
لذا غیر حضوری در همین جا در خدمت هستم.
تا آخر این هفته حضورا تعطیل شد
هر روز غیر حضوری/ همین جا
حوزه تعطیل نیست
احسنت بر مدیریت حوزه معصومیه قم
که به جای تعطیل کردن دروس در این ایام
سایت راه انداختند و تمام دروس به صورت مجازی عرضه خواهد شد.
واقعا تحسین برانگیز است.
تعطیلات زیاد جز خسارت نیست
و علم در تداوم و استمرار حاصل است.
#اینجا_تعطیل_نیست
@Masoumieh_ir
✅ مدرسه علمیهای که تعطیل نیست
◽️ با وجود شیوع ویروس کرونا در استان قم و کشور و اعلام تعطیلی همه مراکز آموزشی از جمله دروس حوزه علمیه قم، اما مدرسه ای در قلب شهر قم تعطیل نیست.
🔻مدیر مدرسه علمیه معصومیه:
چه خوب است در شرائط کنونی، با استفاده از فنآوری ها، ابزارها و روشهای جدید، مانور آموزشهای مجازی را با کمک اساتید و طلاب به انجام برسانیم و الحمدلله با همت برخی فضلا و همکاران در بخش فنآوری مدرسه زیر ساخت برگزاری کلاس، مباحثه، ارائه تقریرات، پاسخ دهی به سوالات و حضور و غیاب طلاب فراهم شده و لذا انشاءالله " کلیه دروس و کلاسهای مدرسه در هفته جاری به صورت مجازی برگزار میگردد " که نحوه و کیفیت اجرای آن از طریق سایت مدرسه اطلاع رسانی می گردد.
بنابراین کلیه دروس مدرسه علمیه معصومیه در هفته جاری به صورت #مجازی از طریق سایت مدرسه برگزار میگردد و مدرسه تعطیل نمیباشد.
کانال رسمی خبرگزاری حوزه: ↙️
eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
#صوت #مغنی1 #فاء
#جلسه107
#مسأله_ثالثه(آیه12حجرات)
#ما_تأتینا_فتحدّثنا(با بیان ثمرات قرآنی آن در سه آیه)
#تنبیه(فاء #استنیاف)
این جلسه ۶۵ دقیقه شد
و حقّا معادل 2 جلسه درسی است. لذا با دقت استماع کنید.
یکشنبه 4 اسفند98: