#لولا در #قرآن_کریم
75 آیه در قرآن کریم موجود است که در آنها #لولا آمده است.
دوستان حتماً فایل ذیل را کار کنند تا این بحث کاملاً #قرآنی و #کاربردی پیش برود:
سلام دوستان
اینترنتم مشکل کوچکی دارد
لذا ممکن است امروز یکشنبه
تدریس "مغنی" را با تاخیر آغاز کنیم ...
لطفا شکیبا باشید
باسمه تعالی
لولا در «لولاک»: قول اخفش درست است و قول سیبویه و جمهور اشکال دارد.
حاصل آنکه در این عبارت «لولاک» ضمیر متصل کاف از ضمیر منفصل انت که مبتداست نیابت کرده.
جمع بندی: قول مختار ما همان قول کوفیون و اخفش است
همانطور که قبل از شروع این بحث اخیر(سُمِعَ قلیلاً لولاک و ...) تقریر کردیم، به نظر می رسد:
این بحث هیچ ثمری در فهم عبارت ندارد و فقط یک نزاع بر سر شیوه اعراب عبارت است.
قول سیبویه و جمهور در اینجا بسیار تکلف دارد:
لولای امتناعیه را در یک فرض قلیل الاستمعال(لولاک) حرف جرّ گرفته اند! یعنی برای یک دکمه، کُت دوخته اند؛ این امر خلاف ذوق ادبی است.
گفته اند که متعلق هم نمی خواهد! این خلاف اصل است هرچند که در «ربَّ» هم همین خلاف اصل رخ داده ولی در ربّ چاره دیگری نبوده.
گفته اند که کاف، هم محل قریب دارد(مجرور به حرف جرّ) و هم محل بعید(مبتدا و مرفوع): این هم خلاف اصل است چراکه اصل «عدم توارد دو عامل بر یک معمول» است و نحات به همین خاطر باب «تنازع» را درست کردند و گفتند در آن فرض، فقط یکی عمل می کند:
إن عاملانِ اقتضیا فی اسمٍ عملً
قبلُ فللواحدِ منهما العملُ
گفته اند که در عربی هیچ استعمالی نداریم که در عطف به این کاف، عطف بر محل قریب رخ داده باشد و همواره اینطور عطف شده: لولاکَ و زیدٌ(نه زیدٍ)! و علتش را گفته اند این است که «لولا» ی جارّه مختص به جرّ ضمیر متصل است لذا اسم ظاهر را نمی تواند جرّ دهد! و این سخن را علیرغم وجود این قاعده عامّ در «توابع» می گویند: یُغتَفَرُ فی الثوانی ما لا یُغتَفَرُ فی الاَوائل.
بنابراین چهار تکلف و خلاف اصل در این قول وجود دارد.
قول اخفش هیچ تکلفی ندارد و هیچ وجهی ندارد که اینقدر اصرار کنیم که ضمیر متصل قدرت نیابت ندارد؛
بلکه باید گفت که ضمیر متصل هم مثل «حروف» است(از جهت تعداد حروف و نیز عدم استقلال) و همانطور که حروف بعضاً نائب از فعل می شوند(مثل آنکه برخی گفته اند «لولا»ی امتناعیه نیابت کرده از «انعدمَ» یا گفته اند که «یا»ی ندا که به نیابت از «اُنادِی» منادی را منصوب می کند یا گفته اند که «واو» معیت نیابت کرده از «لابستُ») لذا ضمیر متصل هم این قدرت را دارد که نیابت از ضمیر منفصل کند(وقتی نیابت از فعل ممکن است، چرا نیابت از اسم ممکن نباشد؟).
شاهد بر صحت قول اخفش: همین است که سیبویه و جمهور گفته اند که «لولاک و زیدٍ» استعمال نشده بلکه «و زیدٌ» گفته اند. واقعاً اگر لولای جاره می داشتیم، جا داشت که عرب «و زیدٍ» هم استعمال کند از باب «یغتفر فی الثوانی ما لا یغتفر فی الاوائل».
موافقان اخفش: کوفیون و صاحب «رَصفُ المبانی»
الجنی الدانی، 604: و ذهبَ الاخفشُ و الکوفیونَ الی أنَّ لولا ... و اختارَ صاحبُ «رصف المبانی» مذهبَ الاخفش ... . بنابراین کوفیون هم با اخفش هم نظرند.
#مقاله
#لولاک
#اخفش
#سیبویه
سلام بر عزیزان
فردا به یاری خدای متعال
بحث مهم #ما
در مغنی را شروع می کنیم.
حتماً «ما» در #حدیقه_خامسه از #صمدیه
پیش مطالعه شود که در بحث #ما در #مغنی به جدّ به کار می آید:
ما: 2594 بار در قرآن
تَرِدُ اسميةً و حرفيةً
فالاسميةُ تَرِدُ:
1. موصولةً
2. و نكرةً موصوفةً نحو «مررتُ بما معجبٍ[بالجر لا بالرفع] لك»
3. و صفةً لنكرةٍ نحو «لامرٍ ما جُدِعَ قصيرٌ انفُه»
4. و شرطيةً زمانيةً و غيرَ زمانيةٍ
5. و استفهاميةً
و الحرفيةُ تَرِدُ
1. مشبهةً بليس
2. و مصدريةً زمانيةً و غيرَ زمانيةٍ
3. و صِلَةً[= زائده غیر کافّه]
4. و كافةً.
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
سلام بر عزیزان فردا به یاری خدای متعال بحث مهم #ما در مغنی را شروع می کنیم. حتماً «ما» در #حدیقه_خا