برنامه پیشنهادی
تدریس مغنی و بلاغت در هفته آینده ۲۰ تا ۲۵ مهر
به شرح ذیل است(با توجه به تعطیلی سایر کلاس های دوستان):
مغنی:
راس ساعت ۸ تا ۸:۴۰
و راس ۹ تا ۹:۴۰
بلاغت
راس ساعت ۱۰:۱۰ تا ۱۰:۵۰
و راس ۱۱:۱۵ تا اذان ظهر
این برنامه پیشنهادی است
دوستانی که هفته بعد هستند
اگر ملاحظه ای نسبت به آن دارند
لطفا تا فردا در خصوصی پیام دهند
لذا شاید به خاطر نظرات حاضرین
برنامه عوض شد
که در این صورت تغییرات اعلام می شود.
از آنجا که در تدریس فردا(تنبیه بحث «أو»)
یک مطلبی هست که خیلی به کار ما خواهد آمد
دوستان #مغنی
حتماً مطلب ذیل را پیش مطالعه بفرمایید.
این مطلب مربوط است به معنای 15 «مِن» در مغنی
مغنی می گوید:
در «ما جاءنی مِن رجلٍ» مِن زائده است و مفید عموم(چون نکره در سیاق نفی مفید عموم می شود)
ولی در «ما جاءنی من احدٍ» من زائده و مفید «توکید عموم» است چراکه «عمومیت» در خود کلمه «اَحَد» موجود است.
با این مقدمه متن ذیل را به دقت مطالعه کنید
که حاوی مطالب مهمی است درباره تفاوت #واحد و #احد
از #مصباح_المنیر:
الخامس عشر: توکید العموم[: زائده]
و هی الزائدةُ فی نحو ... قولِک: «ما جاءنی مِن أحَدٍ أو مِن دَیّارٍ» فإن «أحداً و دیاراً» صیغتا عموم.
توضیح: اَحَد
از آنجا که دیده اند که «اَحَد» فقط در سیاق نفی یا نهی یا شرط به کار رفته و در سیاق اثبات «واحد» به کار می رود، نیز دیده اند که هیچگاه عرب نمی گوید: ما جاءنی احدٌ بل اثنانِ؛ لذا فهمیده اند که «احد» خودش مفید عموم بوده وگرنه مثل «رجل» می شد که اگر در سیاق نفی یا نهی یا شرط آمد ظاهر در عموم باشد و اگر در سیاق اثبات آمد چنین نباشد(مگر بالقرینه).
عبارت مصباح المنیر چنین است:
احد فقط در دو مورد در سیاق اثبات آمده: 1. وصف خدای متعال(قل هو الله احد) 2. در عدد(رأیتُ احدَ عشرَ کوکباً). در غیر آن فقط در سیاق نفی و شبهش آمده.
(أَحَدٌ) أَصْلُهُ (وَحَدٌ) فَأُبْدِلَتِ الْوَاوُ هَمْزَةً
وَ يَقَعُ عَلَى الذَّكَرِ و الْأُنْثَى وَ فِى التَّنْزِيلِ «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ»
و يَكُونُ بِمَعْنَى شَىْءٍ و عَلَيْهِ قِرَاءَةُ ابْنِ مَسْعُودٍ «و إِنْ فَاتَكَمْ أَحَدٌ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ» أَىْ شَىْءٌ
وَ يَكُونُ (أَحَدٌ) مُرَادِفاً (لِوَاحِدٍ) فى مَوْضِعَيْنِ سَمَاعاً:
1. أَحَدُهُمَا وَصْفُ اسْمِ الْبَارِى تَعَالَى فَيُقَالُ هُوَ (الْوَاحِدُ) وَ هُوَ (الْأَحَدُ) لِاخْتِصَاصِهِ بِالْأَحَدِيَّةِ فَلَا يَشْرَكُهُ فِيهَا غَيْرُهُ وَ لِهذَا لَا يُنْعَتُ بِهِ غَيْرُ اللّهِ تَعَالَى فَلَا يُقَالُ رَجُلٌ (أَحَدٌ) وَ لَا دِرْهَمٌ (أَحَدٌ) و نَحْوُ ذلِكَ
2. وَ الْمَوْضِعُ الثَّانِى أَسْمَاءُ الْعَدَدِ لِلْغَلَبَةِ وَ كَثْرَةِ الاسْتِعْمَالِ فَيُقَالُ (أَحَدٌ و عِشْرُونَ) و (وَاحِدٌ وَ عِشْرُونَ)
- وَ فِى غَيْرِ هذَيْنِ يَقَعُ الْفَرْقُ بَيْنَهُمَا فِى الاسْتِعْمَالِ بِأَنَّ
1. (الأَحَدَ) لِنَفْى مَا يُذْكَرُ مَعَهُ فَلَا يُسْتَعْمَلُ إِلَّا فِى الْجَحْدِ لِمَا فِيهِ مِنَ الْعُمُومِ نَحْوُ مَا قَامَ أَحَدٌ أَوْ مُضَافاً نَحْوُ مَا قَامَ أَحَدُ الثَّلَاثَةِ
و (الْوَاحِدَ) اسْمٌ لِمُفْتَتَحِ الْعَدَدِ كَمَا تَقَدَّمَ وَ يُسْتَعْمَلُ فِى الْإِثْبَاتِ مُضَافاً وَ غَيْرَ مُضَافٍ فَيُقَالُ جَاءَنِى (وَاحِدٌ) مِنَ الْقَوْمِ.
آنچه که باید تا فردا به آن بیندیشید این است که
مبتنی بر متن فوق کدام گزاره در «تنبیه أو» صحیح است:
در عبارت «جاءَ زیدٌ أو عمرٌو» یا «ما جاءَ زیدٌ أو عمرٌو»:
1. أو به معنای «واحدٌ منهما» است مطلقاً
2. أو به معنای «احدهما» است مطلقا
3. در جمله مثبت به معنای «احدهما» و در جمله منفی به معنای «واحد منهما» است.
4. عکس مورد سوم
بعد از «أو»
به یاری خدا بحث «اِمّا»(بکسر همزه و تشدید میم)
بیان خواهد شد چراکه شباهت زیادی به «أو» دارد.
ضمناً طبق مصوبه شورای اساتید مغنی حوزه معصومیه قم
مباحث درجه 1و2و3 در تدریس مغنی
و نیز محذوفات مغنی 1
و همچنین بارم بندی این مباحث در آزمون پایانی ترم اول
به شرح ذیل است:
البته این فقط یک صفحه از 26 صفحه طرح مصوب اساتید مغنی است که همین مقدارش برای اطلاع فعلی دوستان کافی است:
#طرح #مغنی
#اساتید_مغنی #معصومیه
#آیین_نامه درجه بندی مباحث مغنی
#بارم #آزمون_ترم۱ مغنی
بعد از «إمّا»(که خودش بحثی درجه 2 است)
سایر مباحث درجه 2 طبق جدول فوق تدریس می شود(در هفته 20 تا 25 مهر 98)
که عبارت اند از:
اِذًا- اَلا- اَلاّ- اَی- حاشا- خَلا
در صورت اضافه آمدن وقت مطالب درجه 3 هم تدریس خواهد شد ان شاء الله
سلام بر دوستان عزیز
1. کلاس های هفته جاری در مدرس مجاور اتاق کارگاه ها در ساختمان شهید بهشتی برگزار می شود.
2. برای درس مغنی شنبه 20 مهر
پیش مطالعه بفرمایید بحث «اِمّا» و «اَلا» را.
3. برای درس بلاغت پیش مطالعه شود: توریه و استخدام در علم بدیع
اِمّای تفصیل 14 بار در قرآن کریم آمده است:
115 اعراف: قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقين
106 توبه: وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ
86 کهف: قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فيهِمْ حُسْنا
75 مریم: حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَة
65 طه: قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى
4 محمّد ص: فَإِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداء
3 انسان: إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا
تنبیه پایانی «اِمّا» اِمّا بعضاً مرکبه است(از «اِن» شرطیه و «ما» زائده)
آیاتش در قرآن کریم:
38 بقره و 35 اعراف و 123 طه: اِمّا یأتینَّکم
68 انعام: اِمّا یُنسِیَنَّکَ
200 اعراف و 36 فصّلت: اِمّا ینزغنَّکَ
58 انفال: اِمّا تخافَنَّ
46 یونس و 77 غافر: اِمّا نُرِیَنَّکَ(در آیه 40 رعد به صورت منفکّ نگارش شده: اِن ما نرینَّکَ)
23 اسرا: اِمّا یبلغنَّ
28 اسرا: اِمّا تُعرضَنَّ
26 مریم: اِمّا تَرَیِنَّ
93 مؤمنون: اِمّا تُرینِّی
41 زخرف: اِمّا نذهبنَّ
هدایت شده از مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
بحث فردا یکشنبه ۲۱ مهر
در کلاس مغنی:
ادامه "اَلا" و "اَلاّ" و اِذَن
پیش مطالعه فراموش نشود
پیرو بحث دیروز کلاس در «اِمّا»
آیه 75 مریم: امّا العذابَ و اِمّا الساعة
بیان شد که مراد از «#ساعة» گاه قیامت است و گاه «مرگ یک انسان»
#مفردات #راغب افزوده:
و گاه مراد مرگ یک امت است.
برای هر یک هم مثال آورده.
بنگرید:
#سوع #الساعة #قیامة #موت #مرگ
السَّاعَةُ: جزء من أجزاء الزّمان، و يعبّر به عن القيامة، قال: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ [القمر/ 1]، يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ* [الأعراف/ 187]، وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ [الزخرف/ 85]، تشبيها بذلك لسرعة حسابه، كما قال: وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ [الأنعام/ 62]، أو لما نبّه عليه بقوله: كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها [النازعات/ 46]، لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنْ نَهارٍ [الأحقاف/ 35]، وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ [الروم/ 55]، فالأولى هي القيامة، و الثانية الوقت القليل من الزمان.
و قيل: السَّاعَاتُ التي هي القيامة ثلاثة:
1. السَّاعَةُ الكبرى، هي بعث الناس للمحاسبة و هي التي أشار إليها بِقَوْلِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: «لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَظْهَرَ الْفُحْشُ وَ التَّفَحُّشُ وَ حَتَّى يُعْبَدَ الدِّرْهَمُ وَ الدِّينَارُ»[1]؛ إلى غير ذلك و ذكر أمورا لم تحدث في زمانه و لا بعده.
2. و السَّاعَةُ الوسطى، و هي موت أهل القرن الواحد و ذلك نحو ما رُوِيَ أَنَّهُ رَأَى عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَنِيسٍ فَقَالَ: (إِنْ يَطُلْ عُمْرُ هَذَا الْغُلَامِ لَمْ يَمُتْ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ)[2] فَقِيلَ: إِنَّهُ آخِرُ مَنْ مَاتَ مِنْ الصَّحَابَةِ.
و السَّاعَةُ الصّغرى، و هي موت الإنسان، فَسَاعَةُ كلّ إنسان موته، و هي المشار إليها بقوله: قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً [الأنعام/ 31]، و معلوم أنّ هذه الحسرة تنال الإنسان عند موته لقوله: وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ ... الآية [المنافقون/ 10]، و على هذا قوله: قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ [الأنعام/ 40]، و رُوِيَ أَنَّهُ كَانَ إِذَا هَبَّتْ رِيحٌ شَدِيدَةٌ تَغَيَّرَ لَوْنُهُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: «تَخَوَّفْتُ السَّاعَةَ»[3]؛ و قَالَ: «مَا أَمُدُّ طَرْفِي وَ لَا أَغُضُّهَا إِلَّا وَ أَظُنُّ أَنَ السَّاعَةَ قَدْ قَامَتْ»[4]؛ يعني موته.