eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️یکی از علمای درباری ، مرام شیخیه را ترویج می کرد و به عنوان ( شریف الواعظین ) مشهور شده بود ، و در یکی از شهرهای استان فارس به گمراه کردن مردم اشتغال داشت و پس از انقلاب از دنیا رفت . ▪️عصر مرجعیت آیة اللّه العظمی بروجردی رحمة اللّه ، به آقای بروجردی خبر دادند که چنین عمامه به سری به گمراه کردن مردم اشتغال دارد . ▪️آیة اللّه بروجردی رحمة اللّه واعظ معروف آن عصر ، خطیب توانا مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری را به شهر فرستاد تا ده شب منبر برود ، و کاری کند که مردم شریف الواعظین را از شهر بیرون کنند . ▪️در این ایّام یک روز شریف الواعظین مریدان خود را به دور خود جمع کرد و به آنها گفت : ( یک شیخ حرام زاده ای به اینجا آمده می خواهد مرا از شهر بیرون کند . ) این سخن به گوش شیخ انصاری رسید ، بالای منبر گفت : ( ای مردم ! این حلال زاده ( شریف الواعظین ) مرا حرامزاده خوانده است ، ولی هر دو ما دروغ می گوییم ! ! ( یعنی نه او راست می گوید که مرا حرامزاده دانسته ، و نه من راست می گویم که او را حلال زاده دانسته ام ) ▪️یکی از دوستان وقتی که این قصه را را برایم نقل کرد خندیدم و به یاد این رباعی افتادم : شخصی بد ما به خلق می گفت ما سینه از او نمی خراشیم ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم ! ! @mohamad_hosein_tabatabaei
زن رشک حور بود و تمنای خود نداشت چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت اسمی عظیم بود که چون راز سر به مهر در خانه‌ی علی سَرِ افشای خود نداشت ام‌البنین کنایه‌ای از شرم عاشقی است کز حجب تاب نام دل‌آرای خود نداشت در پیش روی چهار جگرگوشه‌ی بتول آیینه بود و چشم تماشای خود نداشت زن؟ نه! همای عرش‌نشینی که آشیان جز کربلا به وسعت پرهای خود نداشت در عشق پاره‌های جگر داده بود و لیک بعد از حسین میل تسلای خود نداشت عمری به شرم زیست که عباس وقت مرگ دستی برای یاری مولای خود نداشت @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️خردمندی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می‌نویسی؟ خردمند لبخندی زد و گفت: مهم‌تر از نوشته‌ها، مدادی است که می‌نویسد. پسرک شگفتی کرد! زیرا چیز ویژه‌ای در مداد ندید. خردمند گفت: پنج ویژگی در مداد هست که هر انسانی باید آنها را به‌دست آورد: ▪️یکم: اینکه می‌توانی کارهای بزرگی انجام دهی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند و آن دست خداست! ▪️دوم: گاهی باید از تراش استفاده کنی. این مایه رنجش توست، اما تو را تیز و برنا می‌سازد. رنجی که می‌برى انسان بهتری از تو می‌سازد! ▪️سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده شود. پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! ▪️چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می‌آید! ▪️پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می‌گذارد؛ پس بدان هر کاری که در زندگی انجام می‌دهى، ردی از آن برجا خواهد ماند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات60-42 آل عمران، قسمت چهارم بخش دوم ● مراد از تفوق پيروان عيسى (علیه السلام ) بر كافران تا
آیات 60-42 آل عمران، قسمت چهارم بخش سوم ● مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست خواهى گفت : شايد منظور اين مفسر از تفوق حجت ، تفوق از نظر منطق نباشد بلكه از نظر مقبوليت باشد و بخواهد بگويد مردم حجت پيروان عيسى را بهتر مى شنوند و بيشتر پيروى مى كنند. و در نتيجه ملت مسيحيت جمعيت بيشترى يافته ، ركنش وثيق تر و نيرويش بيشتر مى گردد. چون بسيار مطالب حق و منطقى هست كه خريدار ندارد. در پاسخ مى گوئيم : بازگشت اين احتمال يا به تفوق پيروان واقعى مسيح از حيث قدرت و شوكت مادى است ، كه مى بينيم واقع خلاف آن است ، و احتمال اينكه آيه شريفه مى خواهد خبر دهد از اينكه در آينده جهان و يا به عبارتى در آخر الزمان چنين شوكتى نصيب پيروان آن جناب مى شود، احتمالى است كه با لفظ آيه تطبيق نمى كند و يا به تفوق پيروان آن جناب از نظر عدد است و خواسته باشد بفرمايد: ((پيروان مسيح (عليه السلام ) به زودى بر كافران تفوق مى يابند)) و خلاصه عدد اهل حق بعد از عيسى (عليه السلام ) بيشتر از اهل باطل مى شود، كه اين نيز خلاف واقع است ، چون مى بينيم روز به روز اهل باطل (از زمان عيسى (عليه السلام ) تا به امروز كه حدود بيست قرن مى شود) رو به زيادتر شدن است ، علاوه بر اينكه عبارت آيه با آن مساعد نيست ، زيرا فوقيت در آيه و مخصوصا با در نظر گرفتن اينكه مقام آيه مقام خبر دادن از نزول عذاب الهى بر يهود است ، تنها با فوقيت به معناى تسلط و قهر مناسبت دارد، حال با تسلط از حيث حجت و منطق و يا از حيث سلطنت و قوت ، و اما از حيث كثرت عدد هيچ تناسبى با مقام آيه ندارد و اين بر كسى پوشيده نيست . و اما آنچه كه شايسته گفتن است اين است كه آنچه در لفظ آيه ، معرف واقع شده ، براى دو طايفه مورد بحث جمله : الذين اتبعوك است كه معرف طايفه اول است و جمله : ((الذين كفروا)) است كه معرف طايفه دوم است . و در هر دو جمله معرف به صيغه فعل ماضى آمده كه بر تحقق و حدوث دلالت دارد نه بر اتصاف كه كلمه ((متبعين و كافرين )) آن را افاده مى كند. خواهيد گفت : اگر بخواهيم رعايت تحقق و حدوث را بكنيم بايد فوقيت ((الذين اتبعوا بر الذين كفروا)) را منحصر در زمان گذشته بدانيم ، كه يك عده آن جناب را پيروى كردند و يك عده هم كافر شدند. و اين به دو جهت درست نيست يكى اينكه در گذشته پيروان ما فوق كافران قرار نگرفتند، و دوم اينكه آيه صريحا فرموده : ((الى يوم القيمه ))، پس ‍ معلوم مى شود همه پيروان عيسى و همه كافران در طول زندگى بشر در زمين مورد نظر آيه بوده اند، پس ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 329 ديگر نمى توانيم در خصوص اين آيه فعل ماضى را براى تحقق و حدوث بدانيم ، هر چند كه همه جا براى تحقق و حدوث باشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
✔️یوم‌الله ۱۸دی؛ سالروز عملیات شهید سلیمانی و موشک‌باران پایگاه آمریکایی ▪️فرا رسیدن سالروز یوم‌الله حمله‌ی موشکی به پایگاه نظامی عین‌الاسد ارتش تروریستی آمریکا بر تمام آزادگان جهان مبارک باد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت چهارم بخش سوم ● مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست خواهى گ
آیات 60-42 آل عمران، قسمت چهارم بخش چهارم1⃣ ● تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق نصارا باشد در پاسخ مى گوئيم : همين كه افراد امتى در عصرى از اعصار عملى را انجام دهند و بقيه افراد هم به عمل آنان راضى باشند و اين فعل بعض و رضايت بعض ديگر در اعصار بعدى هم جارى شود، كافى است كه اين فعل را به همه امت چه گذشته اش و چه آينده اش نسبت بدهيم ، همچنان كه مى بينيم قرآن كريم يهود را بطور كلى مورد توبيخ قرار مى دهد به اينكه شما انبيا را كشتيد و آزار كرديد و شما از امتثال اوامر خداى سبحان استكبار داريد و دستورات رسولان خدا را گردن نمى نهيد و شما آيات كتاب خدا را تحريف مى كنيد با اينكه يهوديان عصر نزول قرآن هيچ يك از اين كارها را نكرده بودند ولى همين كه به كرده گذشتگان خود راضى بوده اند، كافى است كه قرآن كريم نسبت اعمال نامبرده را به ايشان هم بدهد. پس اگر بگوئيم : مراد قرآن از ((الذين كفروا)) عموم يهود است ، به خاطر كفرى كه نياكان آنها مرتكب شدند. و مرادش از ((الذين اتبعوا)) مطلق نصارا است ، باز به خاطر اتباعى كه نياكانشان از عيسى (عليه السلام ) داشتند، درست گفته ايم ، البته ايمان نياكانى از ايشان كه ايمانشان مرضى خدا و اتباع از حق بود، نه ايمان آنهائى كه قائل به تثليث شدند و نه ايمان نصاراى معاصر با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله )، چون بعد از ظهور اسلام وظيفه ايمانى نصارا پيروى از رسول اسلام و ايمان به دعوت او بود و آنهائى كه از پذيرفتن دعوت آن جناب سرباز زدند، در حقيقت ايمانشان به مسيح (عليه السلام ) هم ايمانى دروغى و غير مرضى بود. پس مراد از آيه شريفه مورد بحث اين شد كه خداى تعالى نصارا را (يعنى آنهائى را كه نياكانشان به عيسى (عليه السلام ) ايمان داشتند) بر يهود (يعنى آنهائيكه نياكانشان به عيسى (عليه السلام ) كافر شدند و عليه آن جناب توطئه كردند) تفوق و برترى خواهد داد. و غرض در اين مقام ، بيان اين معنا است كه سخط الهى و عذاب او بر قوم يهود نازل خواهد شد و عذاب و مكر الهى بر آنان شدت خواهد گرفت و اين معنا با گفتار سابق ما منافات ندارد كه گفتيم مراد از اتباع ، اتباع بر حق است ، به دليل آن استظهارى كه در اول كلام كرديم و بر كسى پوشيده نيست . مويد اين معنا تغيير اسلوب كلام در آيه بعدى است كه مى فرمايد: ((و اما الذين آمنوا و عملوا الصالحات ...))، براى اينكه اگر منظور از جمله : ((الذين اتبعوك )) اهل حق و نجات از نصارا و مسلمين بود، و تنها مى خواست به اهل نجات از نصارا و مسلمين اشاره كند، بهتر اين بود كه بفرمايد: ((و اما الذين اتبعوك فيوفيهم اجورهم )) و سياق را تغيير نمى داد، پس از اينكه سياق را تغيير داد، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 330 مى فهميم كه منظور از جمله ((اتبعوك )) اعم از پيروان حقيقى و صورى است ، (توضيح اينكه آيات شريفه سخن از چهار گروه دارد: 1 - پيروان حقيقى عيسى تا قبل از اسلام 2 - پيروان اسمى او كه به مناسبت گروه قبل ، به آنها هم پيرو مى گوئيم 3 - كفار يعنى يهود كه هيچگاه به آن جناب ايمان نياوردند 4 - مسلمانان واقعى كه به عيسى بن مريمى ايمان دارند كه به آمدن خاتم انبياء (صلى اللّه عليه و آله ) بشارت داده است ((مترجم )))، اكنون مى گوئيم : اگر منظور از جمله : ((الذين آمنوا و عملوا الصالحات )) عين گروه دوم بود، بايد به همان عنوان قبلى يعنى ((اتبعوك )) ذكر شوند و جائى براى تغيير عنوان نبود، و از اينكه عنوان را تغيير داد مى فهميم منظور گروه چهارم است . و در نتيجه تفوق بر يهود براى نصاراى اسمى كنونى هم ثابت است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei در
▪️معمولًا علم‌النفس به فنى گفته می‌شود كه از نفس و مسائل مربوط به آن و خواص آن بحث می‌کند و معرفةالنفس به شناسايى واقعيت نفس از راه مشاهده و عيان گفته می‌شود. ▪️شناسايى نفس از راه علم نفس، «شناسايى فكرى» است و از راه معرفةالنفس «شناسايى شهودى». ◾️ (بررسی‌های اسلامی، ج‏۲، ص۲۰۷)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️صدای در جنگ احد ▪️در جنگ احد پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم با سپاه خود وارد منطقه جنگ كه در حاشيه كوه احد بود شدند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم براي جلوگيري از حمله دشمن از پشت عبدالله بن جبير را به همراه ۵۰ نفر از تيراندازان ماهر را مأمور حفاظت از دهانه شكاف كوه كرد و تأكيد فرمودند: به هيچ وجه تنگه را رها نكنند، بعد از اينكه جنگ شروع شد و لشكر دشمن رو به فرار گذاشت، مسلمين به جمع آوري غنائم پرداختند و محافظين كوه به جز ۱۰ نفر پستهاي خود را براي جمع آوري غنائم ترك كردند. ▪️ابوسفيان قبلا خالد بن وليد را مأمور اينكار كرده بود تا در موقع مقتضي از پشت حمله نمايد لذا او با حمله به عبدالله آنها را كشت و از پشت به لشكر اسلام حمله كرد در همين موقع سردار رشيد اسلام حضرت حمزه (عليه‌السلام) و بعضي ديگر از ياران پيامبر (عليه السلام) شهيد شدند و عده‌اي نيز پروانه وار پيامبر (عليه‌السلام) را مراقبت مي‌كردند بيشتر از همه علي (عليه‌السلام) بود كه هر حمله‌اي را از جانب دشمن دفع مي‌كرد. ▪️علي (عليه‌السلام) آنقدر جنگيد كه شمشيرش شكست پيغمبر شمشير خود را كه به معروف بود، به علي (عليه‌السلام) داد، و خود در جايي سنگر گرفت. علي (عليه‌السلام) از آن حضرت دفاع مي‌كرد، آنچنان كه بيش از شصت زخم بر سر و صورت و بدنش وارد شد. در اين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت: اي محمد (عليه‌السلام)، معناي مواسات همين است. ▪️پيامبر عليه‌السلام فرمود: علي (عليه‌السلام) از من است و من از اويم. جبرئيل گفت: من هم از هر دوي شما، و نيز جبرئيل در همان وقت گفت: (لافتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار) بطوري كه همه اين صدا را شنيدند. ▪️بدر در شام احد، تصوير كيست؟ ▪️در غلاف لافتی شمشير كيست؟ [۲۵۱] ◾️[۲۵۱] نگاه کنید به نامه ی ۴۳ نهج البلاغه◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَأُمِّ أَحِبَّائِكَ وَأَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ . اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَكُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها . اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَحَلِيلَةَ صاحِبِ اللَِّواءِ، وَالْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها وَعَلَىٰ أُمِّها صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّبِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ. 🍀🍀🍀🍀 🍀میلاد با سعادت یگانه محبوبه‌ی ذات، ام الائمه علیهم السلام، حضرت عصمت الله الکبری، خانم فاطمة الزهراء سلام الله علیها را به محضر ملکوتی حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، ارواح نورانی ائمه هدی علیهم السلام و تمامی شیعیان و محبین آل‌الله تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
اگر فلاطن و سقراط، بوده‌اند بزرگ بزرگ بوده پرستار خردی ایشان به گاهواره مادر، به کودکی بس خفت سپس به مکتب حکمت، حکیم شد لقمان چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه شدند یک‌سره، شاگرد این دبیرستان حدیث مهر، کجا خواند طفل بی مادر نظام و امن، کجا یافت ملک بی سلطان… همیشه دختر امروز، مادر فرداست ز مادرست میسر، بزرگی پسران @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️سعادت انسان در سایۀ فهم خطاب محمدی صلى الله عليه و آله است ▪️سعادت انسان در سایه اعتلای به فهم خطاب محمدی (صلی الله علیه واله) است و ما این را میخواهیم؛ و اگر این هدف و غرض شریف انسان نباشد چه چیز می تواند باشد؟ حالا اگر رسیدیم رسیدیم و اگر نرسیدیم قطعی الصدور است. مثل قرآن مجید و روایتی که دانستیم از معصوم صادر شده است؛ پس اگر رسیدیم فبها و اگر نرسیدیم که آن حقیقت دارد و باید توفیق اعتلا را بخواهیم. ▪️یکی از شاگردان امام صادق (علیه السلام) با شخصی درباره ی اصول اعتقادات بحثش شد. آن شخص به این شیعه گفت: اگر من بر شما غالب شدم بدان که تو بر باطلی و من بر حقم و تو باید دست از عقیده ات برداری و با من هم عقیده شوی، و اگر تو بر من غالب شدی تو بر حقی و من بر باطل، لذا از عقیده و آیین و مذهبم دست بر می دارم و با تو هم مسلک میشوم. ▪️شاگرد امام صادق (علیه السلام) : گفت اگر من بر تو غالب شدم تو باید به اعتقادات من معتقد شوی ولی اگر تو غالب شدی چنین نیست که من بر باطلم، بلکه باید بروم از امام و پیشوایم حضرت صادق پاسخ آن را بگیرم؛ چون اشکالات تو پاسخ دارند هر چند من پاسخش را بلد نباشم ولی آن امام که أُم الكتاب و امام مبين است پاسخ آنها را دارد. ▪️این آقا درست تربیت شده استاد دیده و فهمیده است، آفرین بر عقل، آفرین بر آدم فهمیده! ◾️دروس شرح اشارات و تنبیهات /نمط هشتم/ص۱۱۱ استاد علامه حسن زاده ی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei