◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️
▪️در ایام جوانی شبی در بیابان راه میرفتم و با خود فکر میکردم این چیست که یک ساعت علی علی میگوییم و ساعت بعد، عمر عمر میگوییم و از پول دنیا حرف میزنیم. (عُمرِ دنیا یعنی عُمَر. یک یا علی که گفتی، عُمَر و عُمر دنیا و دنیا و جهنّم، همهاش رفت که رفت.) به خودم میگفتم مگر قدّ علی و عمر، یکی در خوبی و دیگری در بدی، هماندازه است که یک بار علی علی میگوییم و یک بار لعن به عُمَر میکنیم؟ به خودم گفتم آیا میشود ولو یک سر سوزن هم که هست، علی بلندتر باشد؟ گفتم خدایا میشود یک خرده هم که شده، علی بلندتر باشد؟ دیدم همهی پیغمبران گفتهاند علی بلندتر است. من عرض کردم خدایا من همان یک خورده را که عمر آنجا وجود ندارد، دوست دارم. آنجا صلواتی است که در مقابلش لعن نیست. اصلاً یاد غیر از علی را نمیکنی که لعنش کنی. این داغ را بر دل غیر میگذاری که حتّی با لعن کردن هم که شده، یادش کنی.
◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
#بسمه_تعالی_شانه
☘نکاتی پیرامون لعن و برائت☘
▪️#لعن به معنای نفرین کردن فرد ملعون است تا از رحمت خاصهی خدا دور باشد مانند شیطان که حق تعالی او را رجیم خواند و از بارگاه قربش مطرود ساخت. و #برائت دوری جستن از ملاعین است.
▪️این لعن به چند دلیل ذومراتب است:
#اول اینکه لعن و ملاعین در قرآن بیان شده است و هر آیهی قرآن دارای بطون و تأویل است.
#ثانیاً نفس لعن کردن و ملعونین از جملهی موجودات نظام وجود هستند و هر شیئی از اشیاء عالم نزد حق متعال خزینهای دارد که از آن خزینه تنزل کرده است و در نشئه شهادت به قدر معلوم ظهور کرده است؛ «وَ إِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر، ۲۱)
▪️با این مقدمهی مختصر برخی از مراتب لعن و برائت بدین شرح است:
▪️لعن لسانی و برائت از دشمنان اهلبیت علیهم السلام در مقام اظهار به بیان و بنان.
▪️دوری جستن از رذائل اخلاقی و معاصی. این مرتبه روح لعن لسانی است چون دشمنان اهلبیت علیهم السلام ریشه و آغاز و اصل و فرع و معدن همهی گناهان و شرور هستند کما اینکه اهلبیت علیهم السلام معدن و اصل و فرع و اول و آخر هر خوبی هستند.
▪️لذا برائت حقیقی از دشمنان اهلبیت علیهم السلام دوری از گناهان است. با نظر به این معنی، منقول است که ای بسا کسی بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ» و این لعن شامل خود او نیز به سبب انغمار در گناه و ارتکاب معاصی بشود!
▪️عارف کامل مرحوم حاج آقای دولابی میفرمود: لعن کردن دشمنان اهلبیت علیهم السلام #استغفار_خواص است. چنین لعنی که هم به لسان جاری شود و هم در عمل برائت از رفتار و اعمال و کردار ملعونین صورت بگیرد استغفار خواص است.
▪️مرتبهی اُخری از لعن برائت از مظاهر دشمنان اهلبیت علیهم السلام در هر عصری است به عنوان مثال امروز آمریکا و اسرائیل و داعش و امثال اینها...
▪️مرتبه دیگر از لعن این است که این معادن معاصی را حتی یاد نکنی چون چنان پست هستند که ارزش یاد کردن ندارند. شخصی به عارفی گفت: چه کنیم گناه نکنیم؟ آن عارف روشن ضمیر جواب داد: گناه چیه؟! اصلا حرفش را هم نزن! به اسم گناه هم فکر نکن چه برسد به اینکه انجامش بدهی!
▪️لذا چیز پست و ظلمانی را حتی یاد نکن تا به او وجود ندهی... .
❗️این سخن مغایر روایاتی که پیرامون لعن هستند نمیباشد بلکه روح لعن است. عرض شد لعن صرفاً لسانی نیست بلکه مراتب دارد. کما اینکه میگوییم ویژگی بنده خدا این است که همواره ذاکر به ذکر الهی باشد. بعد در تبیین آن قائلیم که ذکر حقیقی ذکر فعلی و قلبی است. این موضوع نفی ذکر لسانی نیست بلکه بیان روح ذکر است. پس ممکن است فردی به زبان ذکر نگوید اما قلبش مملو از محبت و یاد الهی باشد، چنین فردی ذاکر حقیقی است چون مذکور وجودش را از خود پر کرده است. و اما دیگری آنقدر ذکر بگوید که لب و دهانش خشک شود اما دل بهرهای از ذکر نبرده باشد هر چند فقط زبان او بهرهاش را برده است، چنین کسی در نگاه عارف ذاکر حقیقی نیست بلکه خدا را فقط در مرتبهی زبان یاد کرده است مثل ابوموسی اشعری ملعون که همواره و در هر حال ذکر میگفت، به طوری که پیرایشگر او نمیتوانست ریش او را به سبب تکانهای بیوقفهی چانهاش منظم و مرتب کند!!
☑️پس مرتبهی قلبی لعن این است که لاعن چنان از ملاعین دوری میگزیند که اجازه نمیدهد لحظهای قلب او را اشغال کنند چون فضای سینهی او سرشار از محبت و مهر گلرخان است. در ذکر خدا و اولیاء باید وجود ذاکر سرشار از یاد خدا و اولیاء او باشد و در لعن، وجود لاعن خالی از یاد ملعون و اعمال و کردار و صفات آنها باشد.
▪️پس عزیزان عنایت داشته باشند که بیان یک مرتبه به معنی نفی مراتب دیگر نیست کما اینکه در ذکر خدا هم اینگونه است.
▪️البته لعن و برائت اسرار بلند عرفانی دیگری هم دارد که مصلحت نیست پرده از رخ آنها در انظار عموم برداشته شود...
🔻 اَللَّهُمَّ الْعَنِ اَلْجِبْتَ وَ اَلطَّاغُوتَ بِعَدَدِ مَا أحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ 🔺
چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲
#ح_م
خدایا باظهور مولایمان حضرت حجت ارواحنا فداه بساط ظلم و ستم را ریشه کن بفرما و یاور مستضعفان و مظلومان باش. الهی آمین
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️بروید کنار قبر آیتالله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی هدیهای به ایشان بدهید و بخواهید خدمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شوند و ایشان را مجاب کنند تا تربیت معنوی شما را برعهده بگیرند.
#علامه_طباطبایی
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در مسير جلب حكمت و آموزش آن نبايد شيعه و يا سنى بودن مأخذ آنرا مورد توجّه قرار داد. بلكه بايستى فقط به حكيمانه بودن كلام نظر كرد. اين سيره و روش عالمان اخلاقى است... علّت ترغيب اولياى الهى عليهم السّلام [در روایات] به اخذ حكمت از هركجا كه بود [الحکمه ضاله المومن فخذ الحکمه ولو من اهل النفاق]، ممكن است اين باشد كه:
▪️نوع بشر، اعم از مؤمن و كافر و منافق و... همه بر فطرت توحيد خلق شدهاند و هرچند بر چهرۀ نورانى فطرت غبار غفلت و گناه افكندهاند، ولى گاهى از اوقات به واسطه بعضى از اعمال، براى عدّهاى حجاب از فطرتشان كنار رفته و به امورى كه موافق آن است آگاه مىگردند و آنچه را كه مىبينند بر زبان جارى مىسازند.
◾️ #آیتالله_سعادتپرور
(برگرفته از مقدمۀ کلمات عرفا)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم
▪️یا کهیعص و یا حمعسق
یا حافظا لاتنسی، یامن نعمه لا تحصی، انت قلت و قولک الحق: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.
▪️پروردگارا
مردمان ستمدیده فلسطین را از گزند ستمکاران نگاه دار، و پیروزی نهایی را با دستهای پنهانی که در زمین داری، بهجریان بیانداز.
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️من در سال ۱۳۳۴ که به قم آمدم، #علامه_طباطبایی شهرتی داشت. خدمتشان رسیدیم. هوا گرم بود که رفتیم خدمت ایشان. قبلاً اینگونه بود؛ الان اینطور نیست که مثلاً ۷۰ سال پیش هر کسی در منزلش چند عدد مرغ داشت؛ یعنی رسم بود و همه مرغ و خروس داشتند.
▪️آن زمان بازار مرغ فروشی نبود که مثلاً اگر مهمان میآمد از همین چیزهایی که در خانه است، استفاده میکردند و رسم بود. نمیخواهم بگویم که یک چیز کم نظیری است. به منزل او که رفتیم یک تراس داشت و در باز بود و این مرغها گاهی از حیاط میآمدند و گاهی که در باز بود، داخل میآمدند. آقا ورود مرغها را که دیدند گفتند اینها اینجا هستند و پیر میشوند و میمیرند. ما این را در فقه خواندیم و در درس هم گفتیم ولی نه ما عمل کردیم نه اساتید ما.
▪️آن چیزی که ما در فقه خواندیم و در درس گفتیم و اساتید ما در درس گفتند، این است که حیوانی که خود آدم تربیت کرده است و بزرگ کرده و مواظبت کرده است را نکشید. چرا کارد میگذارید زیر گلویش؟ مرغ میخواهید از جای دیگر بخرید. این مصلحت نیست. عاطفه اجازه نمیدهد.
▪️این نهی در دین است و وظیفه رسمی ما است و فقه رسمی ماست. ما هیچ کس را ندیدیم که به این دستور فقهی عمل کند، جز علامه طباطبایی. ایشان فرمود اینها اینجا هستند، خودشان پیر میشوند و میمیرند. آقاسید عبدالباقی پسر بزرگ ایشان بود. من این قصه را گفتم برای ایشان.
▪️گفتند بله ما یک خروسی داشتیم که ۲۰ سالش شده بود و بعد پیر شد و مرد. از این پیدا نمیشود. دستور دین این است که شما اگر رفتی به مکه و خواستی قربانی بکنی، آن گوسفندی که در خانه خودت بود را با دست خودت نکش. یک گوسفند بخر و قربانی کن. #عاطفه؛ عاطفه خیلی مهم است. این دستور دین است.
جوادی آملی
۱۴۰۲/۶/۱۰
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️۱. امام علی (علیه السلام) یک بیان نورانی دارد که «لَا یمْنَعُ الضَّیمَ الذَّلِیلُ» - «ضیم» همان معنی ظلم را میدهد - ظلم را جز ملّت پَست کسی تحمّل نمیکند. این کلمات #شرف_آور است! اگر ملّتی فرومایه بود، بله ستمپذیر است؛ اما اگر ملّتی مثل #فلسطینی_ها بود، ظلم را نمی پذیرد.
▪️۲. این بیان نورانی سیدالشهداء در روز #عاشورا است که فرمود: «صَبْراً بَنِی الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ»؛ بردبار باشید، مرگ، پلی است زیر پای شما؛ مرگ که پوسیدن نیست، مرگ از پوست به در آمدن است، مرگ را بترسانید! #شهادت و کشته شدن این طور نیست که تمام بشود.
#جوادی_آملی
۱۳۹۶/۱۲/۱۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️واعلم ان کل ولی لله تعالی فانه یاخذ ما یاخذ بوساطه روحانیه نبیه الذی هو علی شریعته و من ذلک المقام یشهد. و منهم من یعرف ذلک و منهم من لایعرفه یقول قال لی الله و لیس غیر تلک الروحانیه.
▪️بدان که همه اولیای الهی، هرچه دریافت میکنند از روحانیت پیامبری است که بر دین اویند و بواسطه اوست.
▪️برخی اولیا این نکته را میدانند، و برخی نمیدانند و میگویند: خدا با من سخن گفت. اما در حقیقت آنچه را الله پنداشتهاند روحانیت پیامبرشان است.
#محییالدین_عربی
(رساله الانوار)
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️حکمت کشتن پسران ازسوی فرعون برای [یافتن] موسی این بود که: روح هریک از پسرانی که کشته شدند به موسی بازگشت کند تا او را در هلاک فرعون کمک کنند. پس موسی متولد نشد مگر اینکه مجموع ارواح کثیره و قوای فعاله بود.
▪️ارواح پسران کشته شده جمع شدند و متحد گردیدند و در صورت موسویه ظاهر شدند تا حقوقشان را استیفا کنند و پرورندهشان را اعانت کنند و پیامبرشان را مدد رسانند؛ زیرا بر طهارت ذاتی بودند و کاری نکرده بودند که بدان شایسته مرگ باشند.
#محییالدین_عربی
(شرح فصوص الحکم، فص موسوی، ص۴۴۶-۴۴۵)
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️مرحوم جهانگيرخان قشقایی: برای تحصيل [حکمت و عرفان] خدمت علامه مرحوم میرزا محمدرضا قمشهای به تهران آمدم. ديدم هيچ جنبه علمایی ندارد و به کرباس فروشان میماند، اما در حال جذبه، از خدمتش طلب درس کردم، فرمود: فردا به خرابات آی!
▪️خرابات محلی بود بيرون خندق، و درويشی در آن قهوهخانهای داشت که محل تردد اهل ذوق بود. فردا به آنجا رفتم و ديدم در خلوتگاهی بر حصير نشسته.
▪️کتاب اسفار ملاصدرا را گشودم، ولی استاد آنرا از سينه برخواند و چنان تحقيقی [تبیین عالی] کرد که مرا به وجد آورد و از خود بیخود شدم و نمانده بود ديوانه شوم. استاد، آن حالت من دريافت و این مصرع مولوی را فرمود: قوّت می، بشکند ابريق را.
◾️ #منوچهر_صدوقیسها
(تاريخ حکما و عرفای متأخر)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei