eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 ، سوره بقره قسمت اول بخش سوم3⃣ قَالَ هَلْ عَسيْتُمْ إِن كتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ أَل
آیات 252-244 بقره قسمت اول بخش سوم4⃣ قَالُوا وَ مَا لَنَا أَلا نُقَتِلَ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا... در اين پاسخ مساله بيرون شدن جبرى از خانه و شهر را علت جنگيدن و كنايه از آن كردند و چون بيرون شدن از وطن مالوف مستلزم دور شدن از زن و فرزند و سبب محروميت از همه اين نعمتها مى شود، لذا بيرون شدن را هم به وطن نسبت دادند، و هم به فرزندان وگفتند: با اينكه از وطن و فرزند خود بيرون شده ايم . فَلَمَّا كُتِب عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلا قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالظلِمیِنَ آيه به شهادت اينكه حرف ((فاء)) در اول آن است ، فرع و نتيجه گفتار پيامبر آن قوم ، كه پرسيد: ((هل عسيتم ...)) و جواب قوم كه گفتند: ((و ما لنا الا نقاتل ))، واقع شده ، و جمله : ((والله عليم بالظالمين ))، دلالت دارد بر اينكه پرسش پيامبرشان كه پرسيد: ((هل عسيتم ان كتب عليكم القتال الا تقاتلوا...)) ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 434 ناشى از وحى خداى سبحان بوده و معلوم مى شود خداى تعالى به او خبر داده كه اينها فردا كه صاحب فرمانده شدند از او اطاعت نخواهند كرد، و قرار خواهند نمود و گرنه معنا ندارد ابتدا چنين سؤالى راپيش بكشد. وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَث لَكمْ طالُوت مَلِكاً قَالُوا أَنى يَكُونُ لَهُ الْمُلْك عَلَيْنَا وَ نحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْت سعَةً مِّنَ الْمَالِ اين آيه شريفه پاسخ پيامبر ايشان است و اگر وى تعيين فرماندهى را به خداى تعالى نسبت داده ، خواسته است بنى اسرائيل را متوجه اشتباهشان كند، كه تعيين فرماندهى را به پيامبرشان نسبت دادند، و گفتند: تو يك پادشاه فرمانده براى ما معين كن ، و نگفتند: از خدا در خواست كن فرماندهى براى ما معين كند، و قتال را بر ما واجب سازد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#پرسش_و_پاسخ □برگی از سالنامه ی آیت الله بهجت رصوان الله□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○بینش علمی و فلسفی و عرفانی، محتاج بینش دینی هستند ○□ □○...آنچه وضعیت فکری امروز من است در این خلاصه می شود که : □○بینش علمی بر اساس تجربه و بینش فلسفی بر اساس استدلال و بینش عرفانی بر اساس شهود، همه و همه محتاج بینش دینی هستند. □○همانطور که مذهب، به علم در هدف و انگیزه و شکل بندی جهت می دهد، همانطور بر فلسفه و عرفان اثر می گذارد و یقین و شهود، این هر دو را راه می برد. من در حالی که برای این سه، حرمتشان را قائل هستم، محدودیت هایشان را هم باور کرده ام و این است که به وحی روی آورده ام. □○روش نقد، جلد ۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۴)و (۵)و (۶) سوره کافرون□ □و لا انا عابد ما عَبدتُم (۴) □و لا انتم عابدون ما اعبد(۵) □لَکم دینُکم وَلی دین(۶) □اين آيه مضمون دو آيه است كه به منظور آن تكرار شده، نظير تكرارى كه در آيه (كلا سوف تعلمون ثم كلا سوف تعلمون) «تکاثر، آیات ۳،۴»  آمده، و نيز تكرارى كه در آيه (فقتل كيف قدر ثم قتل كيف قدر )  «مدثر، آیات ۱۹, ۲۰» آمده است. □بعضى از مفسرين در اينكه چرا دو موصول نگذاشت، گفته اند: است، و معناى آيه اين است كه نه من شما در پرستش هستم و نه شما شريك منيد، نه در مشتركيم و نه در ، چون معبود من خداى تعالى است، و معبود شما است، عبادت من عبادتى است كه خدا كرده، و عبادت شما چيزى است كه خودتان از در و افتراء نهاده ايد. □بنابراين توجيه، آيه مورد بحث و دو آيه قبل ، ولى كه در اين توجيه است اين است كه از  نظر عبارت آيه به ذهن مى رسد.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۴) و (۵) سوره کافرون□ □بعضى از مفسرين در توجيه اينكه چرا بين دو موصول فرق نگذاشت، گفته اند: اصلا كلمه (ما) در دو جمله (ما عبدتم ) و (ما اعبد) موصوله نيست، بلكه مصدريه است، و معناى آيه اين است كه: [من نحوه پرستش شما را نخواهم پرستيد، و شما  نحوه پرستش مرا نخواهيد پرستيد.] □مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۵۲□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●سوال از چیستی لذت چیست؟●□ #لذت_چیست؟ #سوال_از_چیستی □●در این مقاله آموزشی به بررسی تعریف لذت از
سوال از چیستی لذت چیست؟ ؟ □●در ادامه بخوانید:  هرمنوتیک چیست؟●□ □●با چیزهایی که خاطره آنها لذت آور است نه تنها آنهایی اند که در زمان خود، به هنگام وقوع، لذت آور بوده اند، بلکه گاه چیزهایی اند که در زمان خود، به هنگام وقوع لذت بخش نبوده اند، ولی پی آمد آن زیبا و خوش بوده است. به همین سبب است که گفته اند: □«چه لذت بخش است به یاد آوردن خطر، پس از رهایی از آن»□ □●زیرا کسی که بسیار رنج برده و بسیار کار کرده است، پس از آن، حتی از یاد رنجهایش هم لذت می برد؛ سبب آن این است که احساس درد نکردن هم خود لذت بخش است. در میان چیزهایی که آنها را آرزو می کنیم آنهایی لذت بخش اند که حضورشان شادی بسیار یا فایده بسیار همراه دارد، فایده ای به دور از رنج. به طور کلی هرچه حضورش شادی به همراه دارد در بیشتر موارد، هنگامی که آن را آرزو می کنیم یا به یاد می آوریم، آرزو و یاد آن هم شادی می آورد. □●برای همین است که حتی خشم هم لذت می آورد، چنان که هومر در بیتی آن را چنین وصف می کند: □بسی شیرین تر از عسلی که قطره قطره بتراود□ □●زیرا ما هرگز بر کسی که نتوانیم مجازاتش کنیم، خشم نمی گیریم، و بر کسی هم که از ما بسیار قوی تر است یا هرگز خشم نمی گیریم یا، اگر بگیریم، خشم مان اندک است. □●نوعی لذت، همراه با بیشتر خواهشهای ماست، زیرا ما هم از یاد لذتِ گذشته لذت می بریم و هم از آرزوی لذتِ آینده. مثلا کسانی که در آتش تب میسوزند و سخت تشنه اند از یاد آنچه در گذشته نوشیده اند یا آرزوی آنچه در آینده خواهند نوشید لذت می برند. کسانی هم که عاشق اند چنین اند:لذت می برند از اینکه پیوسته از معشوق خود سخن بگویند، سیمای او را رسم کنند یا چیزی درباره او بنویسند، زیرا با این گونه زنده کردن خاطره معشوق، تصور میکنند که گویی حضور او را احساس می کنند. و در همه موارد، این نشانه عشق است که عاشق نه تنها از حضور معشوق، بلکه از یاد او، حتى هنگامی که از غیبت او ناخشنود است،لذت می برد.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■آنکه می گوید : «شنیدن کی بود مانند دیدن»، یعنی آن کسی که در مرتبۂ علم الیقین است هرگز مانند کسی که در مرتبۂ عین الیقین است نیست، ■همچنانکه می توان گفت دیدن هرگز مانند چشیدن نیست، ■یعنی آنکه در مرتبۂ عین الیقین است هرگز از مقام حق الیقین خبر ندارد و بالاتر از آن می توان گفت چشیدن غیر از آرمیدن است، ■یعنی مقام بردالیقین که آرمیدن است فوق مقام حق الیقین است که چشیدن می باشد. ■استاد صمدی آملی■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□عارف در همه چیز خدا را می‌بیند. المُؤمِنُ نَظَرُهُ عِبْرَة؛ یعنی نظرش به گونه‌ی است که از هر چیز عبور می‌کند. به چه چیز؟ به خدا... چه خوب است که انسان به هرچه می‌نگرد خدا را ببیند. □هرکس به این مطلب نرسد ناکام از دنیا رفته است نه اینکه هر کس که ازدواج نکرده باشد ناکام باشد! ای بسا کسی که ازدواج نکرده است و باکام از دنیا رفته است. ای بسا کسی که نوه و نتیجه و ندیده هم دارد ولی ناکام از این دنیا رفته است. □کام این است که انسان یک بار این حقیقت دل آرای توحید را بچشد. ببیند که لَا مُؤثِّرَ فِي الوُجُود إِلّا الله... @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○" کاغذین جامه "○□ ○کاغذین جامه به خونابه بشویم که فلک ○رهنمونیم به پای عَلَمِ داد نکرد □○در قدیم رسمی بوده است که دادخواهان برای آنکه شناخته شوند جامۀ کاغذی می پوشیدند و شِکوۀ خود را نیز بر همان کاغذ می آوردند و علَمِ داد پرچمی است که پادشاهان و امیران برپا می کردند تا شاکیان در پای آن دادخواهی کنند. □○سخن حافظ این است که ما از دادخواهی نومید شدیم و بهتر آن دیدیم که شکایت ها را با خون دیده از لوح کاغذ بشوییم زیرا آن پرچم و ستون دادخواهی را نیافتیم و روزگارْ ما را به پای آن علَم رهنمون نشد. □○و این شکوِه ها نیز نشان کمال اشتیاق به جهان موزون و دلخواه و تحمل جور و بیداد آن است. □○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت اول بخش چهارم ● غلط بنى اسرائيل براى حاكم كه موجب اعتراض آنها به فرماندهى طالوت شد و به هر حال اينكه آن جناب نام آن فرمانده را برد و فهماند كه او طالوت است باعث شد كه از دو جهت اعتراض كنند، كه اين دو جهت به نظر آنان با سلطنت طالوت منافات داشته ، و خداى تعالى يكى از آن دو جهت را از ايشان حكايت كرده كه گفتند: ((انى يكون له الملك علينا و نحن احق بالملك منه ...؟)) و معلوم است كه اين اعتراض كه به پيامبرشان كردند و در آن هيچ دليلى بر اينكه طالوت ، شايستگى سلطنت ندارد و خود آنان سزاوارترند، نياوردند، گفتارى بوده كه احتياج به استدلال نداشته يعنى دليلش امر روشنى بوده و آن امر روشن جز اين نمى تواند باشد كه بيت نبوت و بيت سلطنت دو بيت و دو دودمان بوده در بنى اسرائيل كه اهل آن دودمان همواره به آن فخر مى كرده اند و طالوت از هيچ يك از اين دو بيت دو خاندان نبود و به عبارتى ديگر طالوت نه از خاندان سلطنت بود، و نه از خاندان نبوت ، و به همين جهت گفتند: او كجا و سلطنت كجا؟ خود ما سزاوارتر به سلطنت هستيم تا او، چون هم از دودمان نبوتيم و هم از دودمان سلطنت ، و خدائى كه ما را شايسته چنين افتخارى دانسته ، چگونه راضى مى شود آن را به ديگرى انتقال دهد. (و اين گفتار يك ريشه اعتقادى داشته و گرنه ظاهرا اعتراضى بسيار بيجا است )، و ريشه اين گفتار اين است كه يهود معتقد بودند كه در كار خدا بداء، نسخ و تغييرى نيست ، و اين سه از خدا محال است كه قرآن از ايشان حكايت كرده ، كه گفتند: ((يد الله مغلوله غلت ايديهم - دست خدا بسته است ، دستشان بسته باد)) و پيامبرشان در پاسخ فرموده : ((ان الله اصطفيه عليكم - خدا او را بر شما ترجيح داده )) پس اين يكى از دو جهت اعتراض بنى اسرائيل بود. جهت ديگرى كه آن نيز به نظر ايشان منافات با سلطنت طالوت داشته همان است كه در جمله : ((و لم يوت سعة من المال )) آمده ، چون طالوت مردى فقير بوده و به نظر بنى اسرائيل سلطان بايد مردى توانگر باشد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 435 پيامبر آنان به اين هم جواب داده به اينكه : ((و زاده بسطة فى العلم و الجسم ...)) يعنى سلطنت پول نمى خواهد، بلكه نيروى فكرى و جسمى مى خواهد، كه طالوت هر دو را بيش از شما دارد. قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصطفَاهُ عَلَيْكمْ وَ زَادَهُ بَسطةً فى الْعِلْمِ وَ الْجِسمِ كلمه ((اصطفا)) و ((واستصفاء)) به معناى اختيار و انتخاب است ، اصل آن ماده :(صاد - فاء - واو) است كه به معناى چكيده و خالص از هر چيز است ، و كلمه ((بسطه )) به معناى سعة و قدرت است ، و اين كلام ، جواب به هر دو اعتراض بنى اسرائيل است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود. این بیماری قلبی است که انسان بدان مبتلا می شود. و با وجود راه‌های حلال که نیازش را برآورده می‌کند خود را به حرام گرفتار می‌نماید! انسان می‌تواند به اختیار خویش، هم‌نشین سلمان، و یا ابوجهل گردد. ■●در محضر بهجت، ج١، ص ٢٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
۵۷۲: □كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن اعمال و خروج از احرام بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن بايد با آب خالص غسلش بدهند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●معرفت روح انسانى كه همان علم به نفس ناطقه است از هر علمى مهمتر است. چه اين شناختن خويش است و آن آشنايى با بيگانه. □●علاوه اين كه باب همه معارف و علوم خود انسان است؛ و آن كه خود را نشناخت از شناختن بيگانه چه بهره تواند برد؟ چنانكه ماديون از كتاب نفس خود حرفى نخوانده و ندانسته اند و در تجزيه و تحليل طبيعت رنج فراوان می برند. ولى آه اگر از پس امروز بود فردايى. □●دروس معرفت نفس|جلد دوم علامه حسن زاده ی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️توصیه‌ی بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی □روزهای دوشنبه و چهارشنبه سوره تکاثر را چهل بار بخوانید.□ #چهله‌نشینی @mohamad_hosein_tabatabaei
□ای دوست من اگر میخواهی یارت خریدارت شود باید که دائما درحال حضور و مراقبت باشی. □و در این یکی دو روز دنیا هرگز آزاری به خلائق نرسانی. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
سوال از چیستی لذت چیست؟ #لذت_چیست؟ #سوال_از_چیستی □●در ادامه بخوانید:  هرمنوتیک چیست؟●□ #خاطره_های
سوال از چیستی لذت چیست؟ لذت چیست؟ □●در ادامه بخوانید:  هرمنوتیک چیست؟●□ سوگواریها و ماتم ها هم خالی از نوعی لذت نیست، زیرا انسان، از اینکه از دست رفته دیگر نیست، غم می خورد، ولی از اینکه او را به یاد می آورد و با در نظر آوردن حرکات و سکنات او، گویی او را می بیند، لذت می برد. از این رو، ما باور می کنیم سخن شاعر را، که می گوید: □«چنین سخن گفت، و در دلها میل زاری کردن برانگیخت.»□ ! انتقام گرفتن نیز لذت آور است. زیرا هر چه به دست نیاوردنش دردناک است به دست آوردنش لذت آور است. کسانی که به خشم می آیند، اگر نتوانند انتقام بگیرند، سخت در رنج اند، ولی امید به انتقام آنها را دلخوش می دارد. همچنین پیروز شدن لذت آور است، نه تنها برای ستیزه جویان، بلکه برای همه مردم. زیرا انسان با پیروز شدن خود را در جایگاه برتری می یابد و این چیزی است که همه مردم بیش و کم خواهان آن اند. چون پیروز شدن لذت آور است، بازیها هم، مانند مسابقات ورزشی، و کشتی (که پیروزی در آن بسیار است.(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
■●اقتدا به حضرت رضا (علیه السلام) در دفاع از مرزهای عقاید اسلامی و شیعی - مقدمه●■ ■یکی از القاب امام هشتم، حضرت علی بن موسی الرضا عالم آل محمّد است. در اثر موقعیّت خاصّی که مأمون نادان و به گمان خودش زیرک، در اختیار امام رضا (علیه السلام) قرار می‌داد؛ شخصیّت علمی علیّ بن موسی الرّضا (علیه السلام) درخشندگی ویژه‌ای پیدا کرد. ■او به گمان اینکه ممکن است حضرت در مناظره‌ با علمای مذاهب مختلف شکست بخورند و از ابهّت مقام حضرت در نزد شیعیان کاسته شود؛ علمای بزرگ مذاهب و فرق گوناگون را به میدان مصاف علمی با امام رضا (علیه السلام) می‌آورد؛ امّا موفقیّت و پیروزی چشم‌گیر آن حضرت در این مناظرات، درخشندگی شخصیّت حضرت رضا (علیه السلام) را از نظر علمی صدچندان کرد. ■امام رضا (علیه السلام) به احتجاجاتشان مشهورند؛ «وَ الْحُجَجِ الرَّضَوِیَّةِ» مناظرات بسیار قاطع و دقیقی که حضرت با ماتریالیست‌ها و دهریّون، با اسقف‌ها و علمای فرق مختلف مسیحی، با خاخام‌ها و علمای بزرگ یهود، با عالمان بزرگ مجوسی و زرتشتی، با صائبین و ستاره‌پرستان و با علمای دیگر فرق و مذاهب داشتند. ■خوشبختانه بخش زیادی از این مناظرات در متون روایی ما باقی مانده است و نشان می‌دهد حضرت در این مناظرات چقدر دقیق و عمیق، برتری اسلام و مکتب قرآن را بر همه‌ی مذاهب اثبات می‌کردند و از رهگذر پیروزیِ حضرت در این مناظرات، بر خلاف نیّت مأمون پلید، برتری و فوق العادگیِ شخصیت امام رضا (علیه السلام) در بین امّت آشکارتر می‌شد. ادامه دارد... ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۶ مهر ۹۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا