■●استدلال حضرت رضا(علیه السلام)●■
■برخى به حضرت اعتراض كردند كه چرا همين مقدار اسم تو آمد جزء اينها؟
■فرمود: آيا پيغمبران شأنشان بالاتر است يا اوصياء پيغمبران؟
گفتند: پيغمبران.
■فرمود: یك پادشاه مشرك بدتر است يا يك پادشاه مسلمان فاسق؟
گفتند: پادشاه مشرك.
■فرمود: آن كسى كه همكارى را با تقاضا بكند بالاتر است يا كسى كه به زور به او تحميل كنند؟ گفتند: آن كسى كه با تقاضا بكند.
■فرمود: يوسف صدّيق پيغمبر است، عزيز مصر كافر و مشرك بود، و يوسف خودش تقاضا كرد كه: «اجْعَلْني عَلى خزائنِ الأرضِ إِنّی حَفيظٌ عَليمٌ»؛ چون مىخواست پستى را اشغال كند كه از آن پست حسن استفاده كند. تازه عزيز مصر كافر بود، مأمون مسلمان فاسقى است؛ يوسف پيغمبر بود، من وصىّ پيغمبر هستم؛ او پيشنهاد كرد و مرا مجبور كردند. صرف اين قضيه كه نمىشود مورد ايراد واقع شود.
■حال، حضرت موسى بن جعفرى كه «صفوان جمّال» را كه صرفاً همكارى مىكند ووجودش فقط به نفع آنهاست شديد منع مىكند و مىفرمايد: چرا تو شترهايت را به هارون اجاره مىدهى، «علىّ بن يقطين» را كه محرمانه با او سَر و سرّى دارد و شيعه است و تشيع خودش را كتمان مىكند تشويق مىنمايد كه حتما در اين دستگاه باش، ولى كتمان كن و كسى نفهمد كه تو شيعه هستى؛ وضو را مطابق وضوى آنها بگير... اما در دستگاه آنها باش كه بتوانى كار بكنى.
☑️اين همان چيزى است كه همه منطقها اجازه مىدهد. هر آدم با مسلكى به افراد خودش اجازه مىدهد كه با حفظ مسلك خود و به شرط اينكه هدف، كار براى مسلك خود باشد نه براى طرف، [وارد دستگاه دشمن شوند] ...
■●استاد شهید مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند●□
□●«أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبِّهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَتَفَرَّقُوا حَتّىٰ يُعْطَوْا [يُؤْتَوْا] سُؤْلَهُم»*
□●هر جماعت و گروهی از افراد که در روز #دحوالارض دور هم جمع شوند و #یاد_خدا کنند؛ متفرّق نمیشوند مگر اینکه درخواستهایشان از خدا به آنها عطا و عنایت میشود.
□●بنابراین یکی از مراقبههای روز دحوالارض این است که مؤمنین دور هم جمع شوند و یاد و ذکر خدا کنند و به #یاد_خدا باشند. این کار فضیلت بسیار زیادی دارد و جزء مراقبات روز دحو الارض است.
*سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۱۲.
□●استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۷/۲۰●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند●□ □●«أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبّ
□● #زیارت_امام_رضا علیه السلام هم از مؤکّدترین مراقبههای عبادیِ روز #دحوالارض است. خوشا به سعادت کسانی که به آستان قدس رضوی مشرّفاند؛ آنها موفّقاند در روز بیست و پنجم ماه ذیالقعده در حرم علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام آن بزرگوار را زیارت میکنند؛ ولی بُعدِ منزل نبود در سفر روحانی. اگر ما هم در صورت ظاهر چنین توفیقی پیدا نکردهایم؛
□●میشود #دل را روانه کرد و هر جا دل متوجّه آن حضرت شود؛ همان جا حرم علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام است.
□"السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"□
□●استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۷/۲۰●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○اگر کسی می خواهد بداند که در مسير خودسازی قرار گرفته يا نه، بايد ببيند که نسبت به اطرافيانش بدگمان است يا نه؟!
اگر بدگمان بود بايد بداند که در سير انسانی نيست.
□○اوّلين پله ای که انسان را در مسير خودسازی قرار می دهد، خوش بينی است. از همين اکنون خود را بسنجيم که خود را نسبت به ديگران بدبين يافتيم بايد تصميم بگيريم در اوّلين پلّه خودسازی قدم گرفته و خوش بين باشيم.
□○هر کجا ديديم سوء ظن پيدا کرده ايم خلاف آن را در نظر بگيريم.
روايت شريفی از امام صادق«عَلَيهِ السَلام» است که امام می فرمايند: «ضع امر اخيک علی احسنه»
يعنی فعل برادرت را حمل بر احسن کن.
□○امام در روايت «علی احسنه» فرمودند و «علی حسنه» نفرمودند. نکته ای در اين بيان امام است که به عرض شما می رسانيم.
به عنوان مثال اگر شخصی جواب سلام شما را نداد، شما می توانيد اين جواب ندادن او را سه گونه تفسير کنيد
○۱-اينکه به صورت منفی تفسير کنيد و بگوئيد اوبا من کينه کرده و نمی خواهد جواب مرا بگويد.
○۲-با خود بگوييد او حواسش نبوده که جواب مرا بدهد وگرنه جواب مرا مي داد، که اين حمل فعل برادر «علي حسنه» است.
○۳-اينکه با خود بگوييم او نه تنها حواسش نبوده بلکه چون در فکرکارگشايی ديگران بوده جواب مرا نداده.
□○اين حمل فعل برادر «علی احسنه» است و امام فرمودند فعل برادرتان را به نيکوترين وجه حمل کنيد.
□○شرح مراتب طهارت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت سوم
بخش سوم
● گفته هاى ساير مفسرين در معناى دفع در آيه شريفه
حال ببينيم ساير مفسرين در معناى اين دفع چه گفته اند؟ بعضى گفته اند مراد از دفع در آيه شريفه دفع كفار است كه خداى تعالى به دست كرده همچنان كه آيه شريفه هم در اين مورد نازل شده ، و چه بسا گفتار خود را با آيه زير نيز تأييد كرده اند كه مى فرمايد: ((و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله )) و اگر خدا بعض مردم را به بعض ديگر دفع نمى كرد، ديرها و كليساها و كنشتها، و مسجدها كه نام خدا در آن بسيار ياد مى شود، ويران مى شد.
ليكن اين تفسير درست نيست ، چون هر چند كه مطلب در جاى خود صحيح است ،ليكن ظاهر آيه اين است كه مراد از صلاح زمين ، مطلق صلاح و دائم آن است ، صلاحى است كه اجتماع را همواره محفوظ و باقى مى دارد، نه صلاح خاصى كه در پاره اى زمانهاى كوتاه مى شود، از صلاحى كه داستان طالوت و ساير داستانهاى كوتاه مدت و معدود در زمين پديد آورد.
و چه بسا مفسرينى ديگر كه گفته اند: مراد از اين دفع ، دفع خدا است ، عذاب و هلاكت را از فاجران ، كه به پاداش كارهاى نيكى كه مى كنند عذاب را از آنان دفع مى كند، رواياتى هم كه از طرق عامة و خاصه (شيعه و اهل سنت ) نقل شده آيه را اينطور تفسير كرده اند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 447
مانند روايتى كه در مجمع البيان و الدر المنثور از جابر آمده كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: خداى تعالى به خاطر صلاح مردى مسلمان ، وضع فرزند او و نوه او حتى اهل خانه او و بلكه اهل محله او را اصلاح مى كند، و مادام كه آن مرد صالح در بين آنان هست ايشان را در حفظ و حمايت خود، محفوظ مى دارد.
و نيز مانند روايتى كه در كافى و تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) آمده كه فرمود: خداى تعالى به احترام يك نمازگزار از شيعيان ما از بى نمازان شيعه ما دفاع مى كند، و اگر همه آنان در ترك نماز متحد شوند آن وقت هلاك مى گردند، و خداوند به احترام يك زكات دهنده از شيعيان ما، از شيعيانى كه زكات نمى دهند دفاع مى كند، و اگر شيعيان همگى در ترك زكات متحد شوند هلاك خواهند شد، و خداى تعالى به احترام يك شيعه كه حج بجا مى آورد، از كسانى كه حج بجا نمى آورند دفاع مى كند، و اگر همگى در ترك حج هم داستان شوند هلاك مى گردند، (تا آخر حديث ).
و نظير اين دو روايت ، رواياتى ديگر هست ليكن انطباق نداشتن دو آيه نامبرده با اين دو حديث چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد، مگر اينكه بگوئيم تنها از اين جهت بين آن دو و اين دو انطباق هست كه هم آيات در مورد دفع مردم نازل شده ، و هم روايات در اين مورد وارد شده است . و چه بسا مفسرينى ديگر كه گفته اند مراد از دفع خدا دفع ظالمان است به دست ظالمانى ديگر، و بى پايگى اين تفسير بر كسى پوشيده نيست .
تِلْك ءَايَت اللَّهِ...
اين آيه به منزله خاتمه اى است كه كلام و داستان را با آن پايان داده ، چيزى كه هست اينكه جمله آخرش كه مى فرمايد: ((وانك لمن المرسلين ))، بى ارتباط با آيه بعدى نيست .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#ذکر_قیمتی
□●گزیدهای از #خاطرات اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره●□
□●به ایشان(آیتالله بهجت) گفتم: آقا میشود یک ذکری به ما بدید که دائمی باشد، خیلی بزرگ باشد.
□●... فرمودند: «در قبال این ذکری که من دارم به شما میدهم اگر تمام گنجهای عالم را جمع کنید بیاورید، بروید داخل کوهها هر چه جواهر وجود دارد جمع کنید، بروید در دریاها هر چه مروارید وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما میدهم برابری نمیکند».
□●گفتم: آقا بفرمایید چه ذکری هست که اینقدر با همه جواهرات دنیا برابری نمیکند؟ ایشان فرمودند: «#استغفار، #استغفار، #استغفار؛ اگر بدانید چه هست این استغفار! چه گنجهایی در این ذکر استغفار نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست». ... (بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بررسی قول به وحدت سوره در تفسیر المیزان□
□و اما روايت #مفضل بن صالح كه به آن #استدلال كرده اند بر #وحدت دو سوره، بر #تعدد بيشتر دلالت دارد (براى اينكه در آن آمده در يك ركعت بين دو سوره (#ضحى) و (#الم_نشرح) و نيز بين دو سوره (#فيل) و (#ايلاف) جمع #مكن)، و اين #صريح است در #تعدد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□و اين روايت يعنى #صحيحه ابن ابى عمير #صريح است در اينكه امام #دو سوره را در #دو ركعت خواندند، و با وجود اين روايت ديگر #ظهورى براى روايت علاء باقى نمى ماند، يعنى ديگر #ظهور ندارد در اينكه هر #دو سوره را در #يك_ركعت خوانده باشد، چون عبارت آن چنين است: ( پس #الضحى و #الم_نشرح را در ركعتى خواند) و اين مى سازد با اينكه ضحى را در ركعتى و الم نشرح را در ركعتى خوانده باشد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ #تفسیر_المیزان □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و
□بیان آیات سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□و اما روايت #ابن_مسكان كه #هيچ ظهورى در #جمع بين دو سوره در يك ركعت #ندارد، نه #ظهور دارد و نه #صراحت؛ (چون در آن آمده بود: پس سوره الضحى و الم نشرح را در نماز خواند)، و اما اينكه بعضى ها روايت ابن ابى عمير را #حمل بر نماز #نافله كرده اند، درست #نيست، براى اينكه در آن عبارت (#صلى_بنا) آمده، كه #معنايش اين است كه با ايشان نماز #جماعت خوانديم، و نماز #نافله را با جماعت #نمى_شود خواند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ #تفسیر_المیزان □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و
□بیان آیات سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□پس #حق_مطلب آن است كه روايات اگر در اين باره #دلالتى داشته باشد دلالت دارد بر اينكه #جائز است دو سوره (#ضحى و #الم_نشرح ) و دو سوره (#فيل و #ايلاف) را در #يك ركعت نماز #واجب خواند، ولى در #غير واجبات #نمیتوان خواند، و #مؤيد اين دلالت روايت #راوندى است كه در كتاب #الخرائج_و_الجرائح خود آن را از #داوود رقى از امام #صادق (عليه السلام) نقل كرده، و در آن آمده: هم اينكه فجر #طلوع كرد برخاست اذان و اقامه گفت، و مرا در طرف #راست خود بپا داشت، و در ركعت #اول سوره حمد و سوره #ضحى را، و در ركعت #دوم حمد و قل هو اللّه احد را خواند، و سپس #قنوت گرفت، و #سلام داد آنگاه نشست.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
●چرا آدم خودش را ارزان بفروشد؟
●چرا مثل موش زندگی کند؟
■●بعضی موش زندگیاند، بعضی بلبل زندگیاند. بعضی #خیال می کنند چون آنها پسانداز دارند، اهل ذخیرهاند، #ارز بخرند و #دلار بخرند، اینها روزی دارند در حالی که بلبلها هم روزی میخورند: ﴿وَ كَأَینْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یرْزُقُها وَ إِیاكُمْ﴾
■●مگر همه روزیها مال افرادی است که موش گونه زندگی می کنند؟! این همه که اهل ذخیره و #بانک و ارز و دلار و ایجاد بازار سیاه نیستند، روزی ندارند!؟ فرمود روزی همه موجودات به دست من است. فرمود افرادی که همیشه در حال انبار کردن هستند، خیال نکنند تمام روزیها، مال آنهاست! نخیر! کسانی که اهل بانک و ذخیره و ارز و دلار و #معصیت کبیره و #خیانت کردن به ملت و مملکت نیستند، اینها را من اداره میکنم.
■●بنابراين راه باز است. چرا آدم خودش را ارزان بفروشد؟ وقتی دو تا راه هست، فرمود هر دو را من تأمين میکنم، مختار هستی، ميیخواهی مثل موش زندگی کن، میخواهی ارز بخر، دلار بخر، بازار سياه درست کن، جامعه را #ملتهب کن؛
■●يا مثل کبوتر پرواز کن و خوشآهنگ باش. قرآن برای این است که ما کریم بشویم، ما در کنار سفره کرامت نشستهایم که إنشاءالله امیدواریم این جامعه کریم، این امت کریم، این نظام کریم، این رهبر کریم، این مراجع کریم، این دولت و ملتی که إنشاءالله میخواهند کریمانه زندگی کنند، همه اینها در سایه ولیاش از ذات اقدس الهی مشمول عنایت الهی باشند.
■●دیدار جمعی از نخبگان حوزوی با آیت الله جوادی آملی۹۷/۵/۱۰●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#امام_خمینی (ره):
□●ما انقلاب را آنطور که باید راه نبردیم اگر راه برده بودیم، اگر آن روزی که می خواستند در کردستان بروند برای مذاکره، من به آنها تذکر دادم که اگر بخواهید مذاکره (بکنید)، باید با موضع قدرت بروید، اول باید ارتش و پاسدارها و اینها احاطه کنند آنها را، محاط قرار بدهند،
□●بعد شما بروید صحبت کنید. مسامحه شد، این اسباب این شد که آن گرفتاری طولانی برای ما پیش آمد و آنقدر ضایعه واقع شد و الان هم می بینید که ضایعه پشت سر ضایعه.
□●صحیفه نور،جلد ۱۲،صفحه ۲۵۳
مورخ ۱۳۵۹/۰۴/۲۹●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□استاد علی صفایی حائری□
#انتظار
□تو آنچه دارى، نزد ولىّ مىگذارى؛ چون آنچه در نزد تو بماند رفتنى و گم شدنى و ضايع شدنى است، كه «ما عندكم ينفد و ما عند اللّه باق». تو از مهدى توقع ندارى، كه تعلقى ندارى. تو مىخواهى آنچه خدا به تو بخشيده در راه او ببخشى و اينگونه، دارايىها را از تباهى نجات بدهى و نسيهها را نقد كنى و همراه با خود داشته باشى.
□فرق است ميان كسى كه مىخواهد در قرارداد ريش بگيرد و يا آن كه ريش بگذارد و راه بازگشت را بر خود ببندد، كه مىبينيم ياران حسين تمامى پلها را پشت سر خراب كردند و زنها را طلاق دادند كه مبادا باز گردند و يا مشكلى از ناحيۀ آنها بر زنهاشان پيش بياورند.
□در هر حال، پيمان بر ساختن و سوختن و جان باختن و هستى به پاى دوست انداختن، پيمان كسانى است كه پناهى جز مهدى نمىبينند و جز قلعۀ توحيد و ولايت، پايگاهى ندارند.
□آنها كه از ولىّ تمنايى دارند، در واقع ولىّ را نردبان خواستهها و واسطۀ هوسهاشان كردهاند كه سوختگان عشق مىخواندند: ما را از تو به جز تو تمنايى نيست ...
□○تو می آيی صفحه ۲۳○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●" دلق پوشِ صومعه "●■
●از دلق پوشِ صومعه نَقدِ طلب مجوی
●یعنی ز مفلسان خبرِ کیمیا مپرس
■دلق پوشِ صومعه مفلسی است که نیازهای ناچیز خود را از مریدان ساده لوح گدایی می کند در حالی که اگر او را از کیمیای عشق خبر بودی پادشاهی کردی:
●مرا گر تو بگذاری ای نفْسِ طامع
●بسی پادشاهی کنم در گدایی
#حافظ
■و هر که دعوی مقامات معنوی و کیمیای عشق و معرفت کند همین خصلت گدایی او را رسوا می کند و بی گمان آن دلق پوش مفلس را که کاسۀ گدایی بر کف گرفته است خبری از کیمیا نیست، چنان که شعبده بازی شگفتی می آفریند تا مردم معجزه و کرامت انگارند، صاحبدلی گذر کرد و گفت:
●بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه
●زیرا که عرض شعبده با اهلِ راز کرد
#حافظ
■گفتند این به چه دانستی؟
گفت از آن کشکول گدایی که دور می گرداند.
#یاعلی
■●برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "
به قلم حسین الهی قمشه ای●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
#بمناسبت_سالگرد_شهادت
□آری حججی همه ی قلوب رافتح کرد.□
□او نه اتاق عملیات روانی تشکیل داد و نه از اعتقادات خود کوتاه آمد.
او در این بازار زندگی متاعی کم یاب به اسم #صدق را به میدان آورد و قلوب میلیون ها انسان را فتح کرد.
□اگر #شهیدحججی نماد و راه ماست باید بدانیم صدق مهم ترین نیاز دوران ماست.
□هر از چندی به ته دلمون یه نگاهی بیندازیم.✋
آیت 252-244 بقره قسمت سوم
بخش چهارم
بحث روايتى
● بحث روايتى (در ذيل آيات گذشته ، مربوط به قرض دادن به خدا، داستان طالوت ، مراد از سكينت ...)
در الدرالمنثور است كه عبد الرزاق و ابن جرير از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 448
وقتى آيه : ((من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا)) نازل شد ابو دحداح نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد، و عرضه داشت : يا نبى الله آيا درست فهميده ام كه خدا از آنچه به ما عطا فرموده ، قرض مى خواهد، و تازه براى خود ما قرض مى خواهد؟ حال كه چنين است من دو قطعه زمين دارم ، يكى بالاى شهر و يكى پائين شهر، و من هر يك را كه بهتر از ديگرى تشخيص داديد در راه خدا صدقه مى دهم ، رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) مكرر فرمود: چه شاخه هاى پر برگى در بهشت ، بر ابى دحداح سايه افكنده اند!.
مولف : اين روايت به طرق مختلف نقل شده است .
و در كتاب معانى الاخبار از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: وقتى آيه ((من جاء بالحسنه فله عشر امثالها)) نازل شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) عرضه داشت : پروردگارا اجر امت مرا بيشتر كن ، خداى سبحان اين آيه را نازل كرد: ((من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيرة ))، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فهميد كه منظور از كلمه ((كثير)) در دادگاه خدا، عددى است كه از شمار بيرون باشد، و انتها نداشته باشد.
مولف : مرحوم طبرسى در مجمع البیان و عياشى در تفسيرش نظير اين را نقل كرده اند. و قريب به اين مضمون از طرق اهل سنت نيز آمده ، و اينكه امام در روايت فرمود، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فهميد... اشاره است به مضمون آخر آيه كه مى فرمايد: ((و الله يقبض و يبصط...))، چون هيچ حدى كه عطاى خداى تعالى را محدود كند و جود ندارد، خداوند خود نيز فرموده : ((و ما كان عطاء ربك محظورا)) (عطاء پروردگار تو هرگز جلوگيرى نداشته است ).
و در تفسير عياشى از ابى الحسن (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل همين آيه فرمود: منظور از قرض الحسنه به خدا، صله و بخشش به امام است .
مولف : نظير اين روايت در كافى از امام صادق (عليه السلام ) آمده ، و بايد دانست كه منظور در اين روايات بيان يكى از مصاديق قرض الحسنه دادن به خدا است .
و در مجمع البيان در ذيل آيه ((اذ قالوا لنبى لهم ...)) گفته : پيامبر نامبرده ، شموئيل )) بوده ، كه به زبان عربى ((صموئيل )) گفته مى شود.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 449
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei