کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیه 255 سوره بقره قسمت چهارم بخش سوم1⃣ ● مراد از كرسى و در كافى از زراره روايت آورده كه گفت : من
آیه 255 سوره بقره قسمت چهارم
بخش سوم2⃣
●مراد از کرسی
و همچنين از اين دو روايت و رواياتى كه مى آيد استفاده مى شود كه در عالم وجود مرتبه اى از علم وجود دارد كه غير محدود است ، و به عبارت ديگر در مافوق اين عالم كه ما جزئى از آن هستيم عالمى ديگر است كه موجوداتش امورى غير محدودند، يعنى وجودشان حدود جسمانى اين عالم را ندارد، و آن تعينات كه براى هستى ما هست براى آنها نيست ، و اين موجودات در عين اينكه نامحدودند، براى خداى سبحان معلوم هستند، يعنى وجودشان عين علم است ،
همچنان كه موجودات محدودى كه در عالم وجودند در مرتبه وجودشان ، براى خداى سبحان معلوم هستند، يعنى وجودشان همان علم خدا است به آنها، و حضورشان است نزد خدا و اميد است كه ما موفق شويم اين علم را كه علم فعلى مى نامند بيان كنيم ، و ان شاء الله در جاى مناسبى بيان خواهيم كرد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 518
و اين علم نامحدود كه ذكر كرديم همان مطلبى است كه در روايت به اين عبارت آمده بود: (عرش همان علمى است كه احدى نمى تواند اندازه گيرى و تقديرش كند) و پر واضح است كه اين نه به آن جهت است كه مقدار معلومات اين علم نامحدود است ، براى اينكه وجود عدد نامحدود، امرى است محال و هر عددى در داخل عالم وجود بالاخره متناهى خواهد بود، چون اين عدد هر چه باشد در مقابل عددى كه برابر آن فرض شود و يك عدد بيشتر باشد به يك عدد كمتر است و اگر متناهى نبودن علم ، يعنى اگر عرش خدا به خاطر نامتناهى بودن عدد معلومات آن باشد، بايد كرسى ، قسمتى از عرش باشد، چون كرسى هم عبارت بود از علم ، هر چند علمى محدود.
پس نامتناهى بودن علم تنها از جهت كمال وجودى آن است و حدود و قيود وجودى كه در اين عالم يعنى در عالم ماده باعث افزايش موجودات و تمايز و امتياز هر يك از ديگرى شده و از اين تمايزات انواع و اصناف و افراد زائيده شده ، و افراد هم داراى حالاتى و اضافاتى شده اند، نمى تواند آن كمال نامتناهى را اندازه گيرى و تحديد كند، همچنان كه آيه زير هم بر اين معنا دلالت دارد: ((وان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ))، و همانطور كه وعده داديم ان شاء الله به زودى دنباله اين بحث خواهد آمد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●بعد از #قرآن، #نهجالبلاغه
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره●■
■روزی همراه یکی از اساتید دانشگاه تهران خدمت آقا رسیدم. آن استاد پرسید: «شما بعد از قرآن چه توصیهای میفرمایید؟». حضرت آیتالله بهجت قدسسره فرمود: «نهجالبلاغه».
آن استاد پرسید: «کدام قسمت نهجالبلاغه را؟».
■آیتالله بهجت قدسسره فرمود: «همه را. همه نهجالبلاغه را».
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ #نماز_هرمس ■●سهروردی نسبت نیایش را با مطلوب، برای سالک همانند نسبت
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■
#نماز_هرمس
■●این نماز که به زبان رمز بیان شده، نمایشگر عروج انسان به عالم قدس است. هرمس، در اینجا اشاره است به نفس ناطقه انسان،
●«نماز» نیز نشان دهنده توجه تام به آن عالم است.
●«شب نزد خورشید» اشاره است به حضور مقصود نفسی پس از ریاضت و سلوک.
●«سپیده دم بامدادی» اشاره است به این که نفس پس از اتصال به انوار الهی از افق بدن طالع می گردد.
●«زمین تیره و منخسف با قریه های پیرامونش» اشاره است به بدن و نیروهای آن
●«پدر» نیز اشاره است به انوار عقلی. ●«رشته شعاع» اشاره است به حکمت نظری و حکمت عملی که از طریق آنها اتصال به عوالم عقلی امکان پذیر می گردد.
■●در ادامه بخوانید: همایش بزرگداشت●■
#روز_شیخ_اشراق
■●از آنچه سهروردی در باب دعا و نیایش بیان داشت می توان به حدس دریافت که مقصود وی از دعا، آن گونه دعایی نیست که تنها در زبان قال محدود شده است، زیرا نسبت زبان قال با آنچه مطلوب است، هرگز مانند نسبت مقدمات برهان با نتیجه آن نمی باشد. به این ترتیب مقصود سهروردی از نیایش در این باب، نیایشی است که در آن، زبان قال با زبان حال و استعداد متحد بوده باشد. به همین جهت است که وی پس از توصیه در مورد دعا، درباره رعایت یک سلسله از قوانین اخلاقی نیز به تاکید سخن می گوید. صبر، توکل، شکر و راضی بودن به قضاء الهی از جمله این امور به شمار می آید.(۲)
#دکتر_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
■وظیفه ی پدر و مادر چه قدر سنگین است که اگر این جا خراب شود به خدا قسم در آینده مشکل پیش می آید.....
●تمام غذاهای شان،
●خواب شان،
●حالت شان،
●نگاه شان،
●شنیدنشان،
●بی طهارتی شان،
●همه و همه دارد آن خمیر مایه ی ذاتی بچه را می سازد.
■●كتاب پير و جوان صفحه ٣٢
استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#چرا_امامت_انتخابی_نیست؟
■●علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس الله سرّه●■
■امامت قوّۀ الهیّه ای است در نفس امام که با آن بر ملکوت و نفوس اشیاء اطّلاع و سیطره پیدا می کند. و این قوّه در هر که باشد امام است و در هر که نباشد امام نیست. دست انتخاب را در آن بهره ای نیست.
■●«امام شناسی» ج ۱ ص ۲۳۹ با اندکی تلخیص●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●یک نوبت که همراه با رفقا به نجف مشرّف بودیم، من برای زیارت به حرم مطهّر امیرالمؤمنین علیه السّلام مشرّف شدم که یکباره دیدم حرم خلوت شد. گویا در داخل ضریح بودم و حوض بزرگی که آب بسیار زلالی در آن بود، در وسط قرار داشت و جامهای بلوری سبزرنگ زیادی روی لبهی حوض، دور تا دور چیده شده بود. حضرت امیر علیه السّلام هم روی تختی که ارتفاعش نیم متر بلندتر از حوض بود، نشسته بودند. من هم کنار دست حضرت نشسته بودم و تماشا میکردم.
■●تعدادی ملائکه هم که لباسهای کمرچین بلند بر تن داشتند و هم بال داشتند و هم دست، کنار حوض، گوش به فرمان حضرت علیه السّلام ایستاده بودند. از بیرون ضریح هم صدای برخی زوّار میآمد که التماسآمیز میگفتند. یا علی، یا علی. گاهی اوقات حضرت با چوب کوتاهی که در دست داشتند، اشاره میکردند و آن ملائکه یک جام از آن حوض پر میکردند و به اطراف حرم، روی سر زوّار میریختند. بلافاصله صدای صلوات از همه بر میخاست.
■●گاهی اوقات به اشارهی حضرت یک جام پر میکردند و بر سر یک نفر میریختند که اینجا صدای صلوات یک نفر از بیرون ضریح بلند میشد. در همین اثناء دیدم شخصی گویا از بیرون ضریح به هوا پرید. ملائکه به دستور حضرت او را گرفتند و از بالا به داخل ضریح آوردند و کنار حوض خواباندند و پیاپی جامها را از آن حوض پر میکردند و به دهانش میریختند، ولی هر چه از آن جامها به او میدادند، دست بر نمیداشت و دائم میگفت: یا علی، یا علی. آنقدر از آن جامها به دهانش ریختند تا اینکه مثل خیک پر از آب شد. آنوقت ملائکه او را بلند کردند و به طرف آسمان پرتاب کردند.
#یاعلی
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
#حديث ٦٦٤
■●امام صادق علیه السّلام فرمودند: همانا حسین بن علی علیهما السّلام از نزد پروردگارش نگاه میکند به موضع اردوگاهش و محلی که شهدا با او قرار دارند و به زائرانش نیز نظر میاندازد، در حالی که ایشان به خوبی آنها را و نامهایشان و نام پدرانشان و درجات آنها و منزلت آنها را نزد خداوند، بهتر از احدی از شما نسبت به فرزندانش میشناسد، و به درستی که امام حسین علیه السّلام میبیند چه کسی ساکن کربلا شده (جهت زیارت) و برای او استغفار میکند و از پدران بزرگوارش میخواهد برای او استغفار کنند و میفرمایند: اگر زائر من میدانست، آنچه را که خداوند برای او مهیّا نموده است، شادیاش بیشتر از غمش میشد و همانا زائر امام حسین علیه السّلام از زیارت برمیگردد در حالی که هیچ گناهی بر او باقی نمیماند.
■●إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ وَ یَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَحَدِکُمْ بِوَلَدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَرَى مَنْ سَکَنَهُ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ آبَاءَهُ ع أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لَهُ وَ یَقُولُ لَوْ یَعْلَمُ زَائِرِی مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُ لَکَانَ فَرَحُهُ أَکْثَرَ مِنْ غَمِّهِ وَ إِنَّ زَائِرَهُ لَیَنْقَلِبُ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ ذَنْبٍ
■●وسائل الشیعه، ج ١٤، ص ٤٢٣●■