eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■● استادعلی صفائی حائری (عین-صاد)●■ ■به رؤسای هیئت حسینی که سر خوشامدگویی عزاداران و کجا ایستادن و کجا نشستن، به جان هم افتاده بودند، گفته بود: ■آنها که در نینوا حسین را کشتند، همان هایی بودند که از یک لقمه نگذشتند. از یک چای داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا که نتوانستند از گندم ری هم بگذرند ☑️تا آنجا که دستشان را هم با خون حسین شستند. ■●کتاب صراط صفحه ۹۳●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ #نماز_هرمس ■●این نماز که به زبان رمز بیان شده، نمایشگر عروج انسان ب
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ ■● سهروردی پس از بیان اهمیت دعا، هر یک از دوستان خود را مخاطب ساخته و می گوید: ■●هر شامگاه و بامداد به حساب رسی خود پرداز، و به گونه ای عمل کن که امروز تو از دیروزت بهتر باشد هرچند که بهتر بودن امروز در مقام مقایسه با دیروز، کم و ناچیز است. زیرا در غیر این صورت، در زمره زیان کاران خواهی بود. ■●اموری که عواقب و تبعات آن برای تو سنگین است ترک گو و از این طریق به سرّ باطن خود روحانیّت بخش. ■●در هر روز مرگ را چندین بار به یاد آور، هشیار باش که به سوی حق رهسپار خواهی بود، در حفظ ناموس کوشا باش تا آنکه آن نیز تو را حفظ نماید. ■●کار امروزت را به فردا وامگذار، زیرا هر روزی که فرا می رسد کارهایی باید در آن انجام پذیرد که مخصوص همان روز است و شاید تو فرصت انجام آن را نیابی، ■●تا آنجا که میتوانی از محبت غیر خدا در گذر، و از هرگونه اندیشه پست و ناروایی که تو را به پستی می کشاند نیز در نخستین فرصت دوری گزین، مبادا که آن اندیشه نیرو گیرد و تو را از حق باز دارد. ■●بر تو باد به صدق و راستی، پس هرگز نفس خود را به ملکه دروغ آلوده مساز زیرا اگر به دروغ آلوده گردی خواب ها و الهامات تو تباه گشته و لوح ضمیرت به نقش هایی منقوش گشته و به آنها خو می گیرد که حق نخواهد بود. ■●هرگز به کسی ستم روا مدار، زیرا که قیّم این عالم، انتقام او را از تو خواهد گرفت. به موری آزار مرسان زیرا قیّم این عالم همان گونه که تورا مورد رحمت خویش قرار داده او را نیز مورد رحمت خود ساخته است. ■●بارها بیندیش پس آنگاه سخن بگو، آنجا که تو با سخن گفتن خود در زمره صالحان قرار میگیری ممکن است با سکوت خود بتوانی به مقام فرشتگان مقرب نائل گردی. ■●در هر امری از امور جانب حق را رعایت کن و با خداوند بدان گونه داد و ستد داشته باش که أبناء نوع تو از آن آگاه نباشند، بدان و آگاه باش که چشم هایی از عالم ملکوت همواره به تو می نگرند. محرمات الهی را پیوسته بزرگ شمار، چون که چشم های خداوند هرگز به خواب نمی رود، از قسم بپرهیز اگر چه راست گویی. با پدر و مادر خود مهربان باش. ■●کسانی به کیفر عذاب گرفتار آمدند که مرتکب گناه شدند و قیّم عالم بر آنان خشم گرفت. گناه کوچک مرتکب مشو، چون که ارتکاب گناهان کوچک ارتکاب گناهان بزرگ را آسان می سازد.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■●تٱملی در زیارت‌نامه اربعین●■ ■امام حسین علیه السّلام در آن فضای اختناق آنقدر شفّاف، حقّ و باطل را روشن و رسالت سنگین انسان‌های اهل ایمان را تبیین کردند که دیگر برای کسی عذر و بهانه‌ای نماند ...
■●زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش اول●■ ☑️جابر جامه احرام بر تن می‌کند، یعنی حقیقت کعبه اینجاست. ■●جابر بن عبدالله انصاری صحابی خوبی برای پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم بود و سنّ بالایی هم داشت، حسنین علیهما السّلام به او عمو می‌گفتند و به شدّت به او علاقمند بودند. جابر هم به شدّت دل سپرده‌ی آنها بود. این است که وقتی خبر شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام در مدینه به او رسید،  بی درنگ با یارش عطیّه، برای آمدن به کربلا و زیارت تربت پاک حسینی مصمّم شدند. ■●بارها اشاره کرده‌ام که اینکه نقل می‌کنند عطیّه خادم جابر بن عبدالله انصاری بود، تصویر کوچکی از عطیّه در ذهن‌ها ترسیم می‌کند. عطیّه یک مفسّر و محدّث بزرگ است. این‌گونه نیست که فرد معمولی و دون پایه‌ای باشد، شخصیّت بزرگی است. ■●راز این را هم که خدمت به جابر را اختیار کرده بود، خدمت عزیزان عرض کرده‌ام. بعضی از کسانی که می‌خواهند در مسیر عبودیّت و طریق بندگی حضرت حق و در راه دین رشد بزرگی نصیبشان شود، یک ولیّ خدا، یک انسان والامرتبه و عظیم القدر را پیدا می‌کنند و برای اینکه بتوانند بیست و چهار ساعته از محضر او بهره ببرند؛ برخلاف دیگر شاگردان و مریدان که ممکن است تنها ساعاتی از روز اجازه داشته باشند در حضور او باشند؛ افتخار خدمتکاری آن شخص را پذیرا می‌شوند و از این طریق امکان پیدا می‌کنند دائماً در حضور او باشند و از همه‌ی حالات، رفتار و سخنان او بهره ببرند و درس بگیرند. عطیّه هم از این شمار بود. ■●کمااینکه خود ائمّه علیهم السّلام هم از این نوع خدمتگزاران داشتند که بسیار عظیم القدرند. مثلاً قنبر که غلام امیرالمؤمنین علیه السّلام است؛ فکر نکنیم او یک خدمتکار معمولی بوده است؛ او انسان اهل معرفت، اهل معنویّت و شخص بسیار والامقامی است؛ منتها این توفیق فوق‌العاده ای بود که خدمتگزاری امیرالمؤمنین علیه السّلام به او این فرصت را می‌داد که بتواند همواره در کنار حضرت علی باشد و از وجود مقدّس و نورانی ایشان استناره و کسب نورانیّت کند. سایر ائمّه علیهم السّلام هم بعضاً چنین افرادی را داشتند. ■●عطیّه خدمت کردن به جابر را در این سفر افتخاری برای خود و فرصتی برای همراهی و حضور در محضر جابر می‌دانست. این دو نفر از مدینه به سمت کربلا حرکت کردند و روز بیستم ماه صفر، صبح هنگام وارد سرزمین کربلا شدند. جزء به جزء ماجرا ثبت شده است. ■●جابر بن عبداللّه انصاری در نهر فرات غسل کرد و جامه احرام بر تن پوشید که این خیلی معنا دارد. جامه احرام جامه‌ای است که برای طواف خانه خدا بر تن می‌کنند. گویا جابر با این عمل خود یک سخن بسیار بزرگ و عمیق را به همه‌ی آینده تاریخ خودش اعلام می‌کند. ■●او می‌گوید حجّ حقیقی اینجاست؛ روح حج اینجاست. کعبه‌ای که در آن روزگار، مطاف کسانی بود که حسین را در سرزمین کربلا تنها گذاشتند، جز یک جنازه‌ی بی روح نبود؛ همان‌طور که اگر روح از پیکر انسان خارج شود، آن پیکر اثری ندارد؛ کاری از آن بر نمی‌آید؛ کسی نمی‌تواند فایده و بهره‌ای از آن ببرد؛ جنازه‌ی مرده‌ای است که گوشه‌ای افتاده است و بعد از چند صباح هم متعفّن می‌شود و خودش منشأ بسیاری از آلودگی‌ها و انحرافات می‌گردد. ■●جابر با عمل خود می‌گوید روح کعبه، حسین است؛ روح کعبه ولیّ اعظم خداست. کعبه یک پیکر است؛ کعبه یک پوسته است؛ محتوای آن ولایت است و این یک باور عمیق برای همه ماست. ■●کعبه اگر حرمتی دارد به خاطر این است که محلّ تولّد امیرالمؤمنین علیه السّلام است؛ محلّ نزول نور ولایت علویّه در عالم خاک است. منهای آن، کعبه فقط یک اتاق است که با سنگ ساخته شده است. ■●کعبه همه ارزشش را از حقیقت ولایت ولیّ الله اعظم گرفته است. کعبه بدون ولایت هیچ نیست؛ یک جنازه مرده است. یک پیکره بی خاصیت و بی اثر است. شاهدش را هم همین امروز در دنیا می‌بینیم. این طواف‌هایی که دور کعبه می‌شود، پیامدها و آثارش کو؟! بسیاری اشخاص هر ساله به مکّه می‌روند؛ دور کعبه طواف می‌کنند؛ حج به جا می‌آورند؛ عمره‌های متعدّد می‌روند؛ امّا کدام تحوّل؟ کدام آثار سازنده را از این طواف‌ها با خودشان به ارمغان می‌آوردند؟ چرا؟ ■●چون روح ولایت در این کعبه نیست. کعبه تهی از ولایت یک پیکره‌ی بی خاصیت و یک پوسته‌ی بدون محتواست. کعبه‌ای که می‌توان به دور آن گشت، در حالی که پسر پیغمبر را در غربت و تنهایی تشنه کام ذبح می‌کنند، چه خاصیتی دارد؟! چه بو و اثر و چه نشانه‌ای از حقیقت و شایستگی ها دارد؟ هیچ! ■●لذا جابر جامه احرام بر تن می‌کند؛ یعنی حقیقت کعبه اینجاست؛ روح کعبه اینجاست. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■
■●وجود مبارك حسين صلوات الله عليه مظهر ذات مقدس تعالى شاءنه و مرآت جهان نماى حق است هم در مقام جمع و هم در مقام فرق و داراى مرتبه وحدت وجودى و كثرت شهودى است. ■●پس اين انسان كامل خليفة الله و مظهر احدية الجمع وجودى و الحقيقة الكلية الشهودى است و تمامى فيوضات و تجليات ابتداء بر حقيقت اين انسان كامل افاضه مى شود و از آنجا بر سائر مظاهر منشعب مى گردد. (به شرح مناقب ابن عربى رجوع شود) ■●شرح دفتر دل/جلد دوم استاد صمدی آملی حفظه الله●■
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه 255 سوره بقره قسمت چهارم بخش چهارم1⃣ ● عرش و نسبت آن با كرسى و در توحيد از حنان روايت آورده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) از عرش و كرسى پرسيدم ، فرمود عرش صفاتى بسيار مختلف دارد، در هر سببى و صنعى كه در قرآن آمده ، صفت جداگانه اى دارد، در جمله : ((رب العرش العظيم )) منظور ملك عظيم است . و همچنين در جمله : ((الرحمن على العرش استوى )) كه مى فرمايد رحمان بر ملك مسلط است ، و اين عرش همان علم به كيفيت دادن به اشياء است ، و در جائى كه عرش و كرسى جداى از هم ذكر شوند هر يك معنائى جداگانه دارند، براى اينكه عرش و كرسى دو باب از بزرگترين ابواب غيب بوده ، و خود آن دو نيز غيب هستند و همچنين آن دو مقرون با غيب هستند، چون كرسى باب ظاهر از غيب است كه براى اولين بار موجودات بى سابقه از آن باب طلوع مى كنند، و آنگاه همه اشياء از همانجا به وجود مى آيند، اما عرش ، باب باطن غيب است كه علم چگونگى ها و علم عالم كون و علم قدر و اندازه گيريها، و نيز مشيت و صفت اراده و علم الفاظ و حركات و سكنات و علم بازگشت و ابتدا، همه در آن باب است ، پس عرش و كرسى در علم دو باب قرين همديگرند، چون ملك عرش ، غير ملك كرسى است ، و علم آن پنهان تر از علم كرسى است . از اين جهت است كه خداى تعالى درباره عرش مى فرمايد: ((رب العرش العظيم )) يعنى عرشى كه صفتش عظيم تر از صفت كرسى است ، در عين اينكه هر دو، علم قرين هم هستند. عرض كردم : فدايت شوم ، پس چراعرش در فضيلت ، همسايه كرسى شد؟ فرمود: براى اين همسايه آن شد كه علم كيفيت ها در آن است ، و از ابواب بداء و انيت و حد رتق و فتق آن هر چه ظاهر مى شود، در آن ظاهر مى گردد، به اين جهت عرش و كرسى ، همسايه يكديگر شدند، چيزى كه هست يكى ديگرى را در ظرفيت خود گنجانيده ، و خداى تعالى با الفاظى از قبيل عرش و كرسى براى دانشمندان مثلى زده ، تا بر درستى ادعاى آن دوكنند، چون خدا هر كس را كه بخواهد به رحمت خود مخصوص مى دارد و او قوى و عزيز است . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 520 مولف : اينكه فرمود: چون كرسى باب ظاهر از غيب است وجهش را بطور اجمال فهميدى ، پس يك مرتبه اى از علم كه مرتبه مقدر و محدود آن است به عالم ما، كه عالم جسمانى است و عالم مقدر و محدود است ، نزديك تر از آن مرتبه اى است كه قدر و حد ندارد، و به زودى شرح فقرات اين روايت در تفسير آيه : ((ان ربكم الله الذى خلق السموات و الارض )) خواهد آمد انشاء الله تعالى . و اينكه فرمود: ((و بمثل صرف العلماء...)) اشاره است به اينكه الفاظ عرش و كرسى و نظاير آنها مثلهائى است كه مردم را توجه مى دهد به اينكه چگونه استدلال كنند، ليكن غير از كسانى كه عالم هستند اين مثل ها را نمى فهمند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei