آیات 257-256 بقره قسمت دوم
بخش چهارم
● حق مطلب در مراد از خارج شدن از ظلمات به نور و بلعكس در آية الكرسى
حق مطلب اين است كه اينگونه امورى كه خدا از آنها خبر داده كه بندگان هنگام اطاعت و معصيت آنها را ايجاد مى كنند، امورى حقيقى و واقعى هستند، مثلا اگر مى فرمايد كه بنده مطيع را از ظلمت به سوى نور، و گناهكار را از نور به سوى ظلمت مى بريم ، نخواسته است مجازگوئى كند، الا اينكه اين نور و ظلمت چيزى جاى از اطاعت و معصيت نيست ، بلكه همواره با آنها است ، و در باطن اعمال ما قرار دارد و ما قبلا در اين باره سخن گفتيم .
و اين معنا با دو جمله مورد بحث ، كنايه از هدايت خدا و اضلال طاغوت باشد، منافات ندارد، چون در بحث مربوط به كلام و سخن گفتن خدا گفتيم : صحبت در مساله مورد بحث در دو مقام است :
در مقام اول در اين زمينه بحث مى كنيم كه آيا نور و ظلمت و كلماتى شبيه اينها كه در كلام خداى تعالى آمده ، در معانى مجازى استعمال شده و صرفا تشبيهى است كه در اين عالم هيچ حقيقت ندارد؟ و يا آنكه استعمال حقيقى است ؟ چون در اين عالم معناى حقيقى دارند.
و در مقام دوم سؤال مى شود از اينكه به فرض آنكه قبول كنيم معانى حقيقى دارند، آيا استعمال اين كلمات در آن معانى ، مثلا استعمال كلمه نور در آن حقيقتى كه منظور است يعنى در حقيقت هدايت ، استعمال لفظ در معناى حقيقى است و يا استعمال در معناى مجازى است ؟
و به هر حال پس دو جمله مورد بحث يعنى جمله ((يخرجهم من الظلمات الى النور)) و جمله ((يخرجونهم من النور الى الظلمات )) كنايه از هدايت و ضلالت مى باشند، وگرنه لازم مى آيد كه هر مؤ من و كافرى ، هم در نور باشد و هم در ظلمت ، مؤمن قبل از آنكه به فضاى نور برسد در ظلمت باشد، و كافر قبل از رسيدن به فضاى ظلمانى كفر، در نور باشد، و قبل از رسيدن به اين دو فضا، يعنى دوران كودكى ، هم در نور باشد و هم در ظلمت ، و وقتى به حد تكليف مى رسد اگر ايمان بياور به سوى نور در آيد، و اگر كافر شود به سوى ظلمت در آيد و معلوم است كه چنين سخنى صحيح نيست .
ليكن ممكن است اين گفتار را تصحيح كرد و چنين گفت كه : انسان از همان آغاز خلقت ، داراى نورى فطرى است كه نورى است اجمالى ، اگر مراقب او باشند ترقى مى كند، و تفصيل مى پذيرد، چون در همان اوان خلقت نسبت به معارف حقه و اعمال صالح به تفصيل نور ندارد، بلكه در ظلمت است ، چون تفصيل اين معارف براى او روشن نشده ، پس نور و ظلمت به اين معنا با هم جمع مى شوند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 529
و اشكالى هم ندارد، مؤمن فطرى كه داراى نور فطرى و ظلمت دينى است ، وقتى در هنگام بلوغ ايمان مى آورد، به تدريج از ظلمت دينى به سوى نور معارف و اطاعتهاى تفصيلى خارج مى شود و اگر كافر شود از نور فطريش به سوى ظلمت تفصيلى كفر و معصيت بيرون مى شود. و اگر در آيه شريفه كلمه نور را مفرد و كلمه ظلمت را جمع آورده ، و فرموده : ((يخرجهم من الظلمات الى النور و يخرجهم من النور الى الظلمات )) اشاره به اين است كه حق هميشه يكى است ، و در آن اختلاف نيست ، همچنان كه باطل متشتت و مختلف است و هيچ وقت وحدت ندارد. همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فنفرق بكم )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او میباشد؛ زیرا مردن، تنها قطع حیاتِ دنیای چند روزه فانی است، اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب هلاکت ابدی از حیات جاوید آخرت و خلود در جهنم است؛
■●لذا حضرت امیر علیهالسلام در لیلةُالمَبیت از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میپرسد: «أَفِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی؟؛ آیا دین من سالم خواهد بود؟».
■●در محضر بهجت، ج۲، ص١٠١●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●از خاطرات زيارت امام #رضا علیهالسلام
#مشهور_آسمان(خاطراتی از استاد علی صفایی حائری)●■
■●بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى #مشهد تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساند.
■●مىگفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مىشود. به همين خاطر به امام رضا(علیه السلام) پناه مىبرد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(علیه السلام) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم.
■●مىگفت: زيارت امام رضا(علیه السلام) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(علیه السلام) مىشتافت.
روزى يكى از مريدان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا: نخ ريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مىخواهم. پرسيدند: چرا اينقدر نزديك؟ فرمود: آخر آلودهها لب حوض مىنشينند!
■●آن قدر يقين به رافت و دست گشايشگر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(علیه السلام) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دلبازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بىسليقهاى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمىخواهد!
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●چیزی بالاتر از نشستن در محضر اهل بیت علیهم السّلام ، در بهشت و قرب و در هیچ جای دیگر وجود ندارد.
□●علی و فرزندانش علیهم السّلام معلّم فطرتند؛ معلّم همان موادّی هستند که خدا ما را از آن آفریده است.
□●بدن مال طبیعت است و دل مال محمّد و آل محمّد علیهم السّلام است. دوستان اهل بیت علیهم السّلام دلشان از طینت محمّد و آل محمّد است. طین غیر از تراب و خاک معمولی است؛ خاک بسیار پاک و طیبی است. محمّد و آل محمّد علیهم السّلام معلّم طینت و فطرتند. فطرت که یک حقیقت مخفی در سِرّ شماست، چنین معلّمی هم که در سِرّ شماست لازم دارد.
#یاعلی
□عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی□
□●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●روز اول ماه ربیع الاول، روز بزرگ شکل گیری تاریخ اسلامی است که هویت مستقل و مشخصی در برابر سایر ملل و ادیان به اسلام بخشید. از مقایسه ی مبداء و تاریخ اسلامی با مبدأ تاریخ ادیان و ملل دیگر می بینیم مبداء تاریخ اسلامی چقدر معنادار است. در اسلام #هجرت مبداء است و در مسیحیت #تولد؛ درحالی که تولد حادثه ای غیر ارادی است و هجرت واقعه ای ارادی. هجرت فقط جنبۀ ظاهری ندارد، بلکه دارای ابعاد عظیم باطنی نیز هست. هجرت کوچ است؛ انتقال از یک وادی به وادی دیگر است. در باطن همین اتفاق می¬افتد؛ مثل هجرت اخلاقی و هجرت در اندیشه «والرّجز فاهجر».
□●کسی که می خواهد #هجرت کند باید از تعلقات خود دل بکند؛ لازمۀ هر هجرتی قطع تعلق و دل کندن است. آموزه های زیادی در بحث هجرت وجود دارد.
□●بنا به یکی از دو قول #روز_اول_ماه_ربیع_الاول، امام حسن عسکری علیه السلام به سال ۲۶۰ ه. ق. به شهادت رسیدند. قول دیگر برای شهادت آن حضرت هشتم ماه ربیع الاول است.
□●إستاد مهدی طيب _جلسه ١٤ بهمن ٨٩●□
□روز سوم ماه ربیع الاول به سال ۶۴ ه. ق. روز حملۀ سپاه یزید علیه اللّعنة به #مکه و به آتش کشیده شدن خانۀ خداست.
در این حادثه جلوه ای دیگر از کفر و بی دینی و ظلم #یزید، و همینطور قساوت عبدالله ابن زبیر اثبات شد. با این واقعه یزید پروندۀ جنایات خود را تکمیل کرد؛
□او در سال اول حکومتش واقعۀ #کربلا،
□در سال دوم واقعۀ فجیع حرّه در مدینه
□و در سال سوم هم آتش زدن خانۀ خدا
را در پرونده اش داشت و قبل از رسیدن به سال چهارم به درک واصل شد.
□●جلسه ١٤ بهمن ٨٩- استاد مهدی طيب
#ماه_ربيع_الاول
#يزيد●□
□○ #لعن_و_تبرّى○□
□○چهارمين محور از محورهاى متن زيارات پيامبر و ائمّه علیهم السّلام، لعن و تبرّى و ابراز انزجار و بيزارى و اعلام جنگ و رويارويى نسبت به دشمنان آن بزرگواران است. در اين زمينه لازم است به نكاتى اشاره شود.
#حبّ_فى_الله_و_بغض_فى_الله
□○در احاديثى كه از پيامبر اكرم و ائمّه معصومين عليهم افضل صلوات المصلّين در كتب معتبر حديثى ذكر گرديده است، حبِّ فى الله و بغض فى الله، يعنى دوستى به خاطر خدا و دشمنى به خاطر خدا، لازم و ملزوم يكديگر و به عنوان محكمترين پيوند دهنده بين شخص و ايمان راستين و آنچه ايمان در آن خلاصه میشود، معرّفى شده است.
□○امام باقر علیه السّلام میفرمايند: هنگامى كه خواستى پى ببرى كه خيرى در خودت هست، به قلب خود نظرى بيافكن. پس اگر اهل طاعت الهى را دوست و اهل معصيت پروردگار را دشمن میدارد، بدان در تو خيرى هست و خداوند تو را دوست میدارد. ولى آن گاه كه اهل طاعت الهى را دشمن و اهل معصيت خداوند را دوست میدارد، بدان كه در تو خيرى نيست و خداوند تو را دشمن میدارد.
□○و پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمايند: محكمترين دستگيره ايمان دوست داشتن در راه خدا و دشمن داشتن در راه خدا و به ولايت اولياء خدا گردن نهادن و از دشمنان خدا بيزارى جستن است.
□○همچنين آن حضرت فرمودند: در راه خدا مهر بورز و در راه خدا دشمن بدار و در راه خدا ولايت بپذير و در راه خدا دشمنى كن، زيرا جز از اين راه نمیتوان به ولايت الهى نايل شد. پس آن گاه به على علیه السّلام اشاره كرده و فرمودند: آيا اين را میبينى؟ راوى عرض كرد: آرى. حضرت رسول فرمودند: دوستِ اين، دوست خداست، پس او را دوست بدار و دشمنِ اين، دشمن خداست، پس او را دشمن بدار.
□○از حضرت صادق علیه السّلام پرسيدند آيا دوستى و دشمنى از ايمان است؟
حضرت فرمودند :آيا ايمان چيزى جز دوستى و دشمنى است؟
□○بايد توجّه داشت كه حبّ و دوستى، اصل، و بغض و دشمنى، از تبعات و لوازم آن است. يعنى شخصى كه كسى را دوست میدارد، بالتّبع دشمنان او را دشمن میدارد. بنابراين محبّت و دوستى خدا و اولياء خدا، اصل، و نفرت و عداوت دشمنان خدا و دشمنان اولياى خدا، از لوازم و تبعات آن است .
□○کتاب ره توشه دیدار
تألیف استاد مهدی طیّب○□
#لعن_و_تبری - ۱
#ره_توشه_دیدار