eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□بسمه تعالی شانه□ □اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِكَ...□ □○عالم بحر بی منتهای معانی است. بدون معنا عالم متوقف بلکه هیچ است بلکه فراتر از هیچ! چون هیچ هم دارای معنی است پس می‌توان گفت فرض عالم بدون معنا، محال است. معنی بطن هر چیز است. این بطن بی منتهاست اعنی هیچ شیئی نیست مگر اینکه معنی دارد و معنی او معنی دارد تا منتهی شود به مقامی که منتهی المعانی یا مجمع المعانی است. یعنی موطنی که بحر جوشان بی حد معانی است و همه معانی معدنشان آنجاست. ○گفت المعنی هو الله شیخ دین ○بهر معنی های رب العالمین □○«لَيْسَ وَرآءَ عُبّادانَ قَرْيَةٌ»، آنجا دریای بی منتهای معنی است که همه معانی را معنی است و همه معانی معنا بودنشان را از آن قبله معانی اخذ می‌کنند. اگر او جل جلاله و عظمت شانه نباشد همه چیز بی معنی می‌شود و اگر چیزی بی معنا شود هیچ می‌شود هرچند هیچ هم معنی دارد لذا بی معنائی در نظام وجود راه ندارد، یعنی نمی‌شود در عالم وجود بی معنی را یافت. شاید بشود گفت آن چیزهایی که صورت اند و دارای معنا هستند در مرتبه ظاهر و به حیث صرف ظاهر بودن فاقد معنی باشند اما چنین نیست بلکه همان ظاهر و قشر هم معنی است. معنی مصدر است و مصدور شأن مصدر بوده و در مصدر خود فانی است. صورت چنان فانی و مضمحل در معنی است که بدون او تحقق ندارد. پس هر چه هست معنی است و جز معنی در عالم نیست و نمی‌تواند باشد. نه تنها مفاهیم حاکی از معنی هستند بلکه هر چه هست حاکی از معناست. هر چند هر چیزی که هست مفهومی دارد اما ممکن است حقایقی در عالم باشند که در مفاهیم نگنجند اما همو هم معنی دارد لیکن معنای او چنان وسیع است که مفاهیم برای حکایت او ضیق اند. □○ولی امر کسی است که حق را به جمیع معانی و معانی جمعی مسئلت می‌کند. او دارای همه معانی موجودات است؛ «الرّائی لِلحَقائِق کَما هي». البته امام خود معنی مطلق است لذا اگر نباشد موجودات معانی خود را نخواهند داشت. برخی گفته‌اند او روح عالم است و بدون روح، عالمْ جسد بی روح خواهد بود. این مطلب کنایه از این است که بدون امام و انسانِ حقیقی، هیچ چیز معنی نخواهد داشت. او کسی است که خود به جمیع معانی خدا را می‌خواند پس دارای همه معانی است؛ «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» □○دیگر اینکه معانی را او می‌فهمد و درک می‌کند و بدون او هر چیزی نمی‌تواند معنای خودش را آشکار کند. تصور کنید حق تبارک و تعالی کل ماسوی الله را ایجاد کند اما این عالم بی حد و حصر انسان نداشته باشد، آیا معانی موجودات آشکار می‌شود؟ بلکه بدون انسان آیا اصلا خلقتی رخ می‌دهد؟  بدون انسان موجودات کالبد بی روح و خشکی هستند که هیچ اند. خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک... اشیاء ظهور معانی جمعی در سرّ و کمون غیبی انسان هستند که به او خلق شده‌اند لذا او حق مخلوق به است و خلیفه حق در متن موجودات می‌باشد. پس امام همه معانی است و چون به او توجه کنی به همه معانی توجه کرده‌ای هر چند درک کنه این معنی مطلق به سبب اطلاق اش میسور معانی جزئیه و حتی کلیه نیست، اما او نور آسمانها و زمین و نور هر شئ است یعنی او در هر معنائی هست اما هر معنائی معنای او نیست بلکه جلوه ای از اوست. هر معنی از او معنی گرفته است و صورتی از معنای جمعی اوست لذا هر معنی از او معنی دارد، اما در عین حال او فوق هر معنی است؛ نُّورٌ عَلَىٰ نُور... لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّة... . تعریف معنی بدیهی است و اثبات بردار نیست چون اثبات معنی مستلزم دور و تسلسل است اما در عین حال درک و تعریف کنه آن محال است. ☑️انسانیت انسان به اندازه بهره او از معانی عالم است. پس قرب به امام را در این معنی دریاب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 274-261 بقره قسمت اول بخش دوم ● گفتارى پيرامون انفاق يكى از بزرگترين امورى كه اسلام در يكى از دو ركن ((حقوق الناس )) و ((حقوق الله )) مورد اهتمام قرار داده و به طرق و انحاى گوناگون ، مردم را بدان وادار مى سازد، انفاق است پاره اى از انفاقات از قبيل زكات ، خمس ، كفارات مالى و اقسام فديه را واجب نموده و پاره اى از صدقات و امورى از قبيل وقف سكنى دادن مادام العمر كسى ، وصيت ها، بخشش ها و غير آن را مستحب نموده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حسابرسی سالیانه و پرداخت خمس! فرمایشات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●همچنین در زمان ما هم این اتفاق افتاده، تاجری بوده یک هفته در تجارت‌خانه‌اش را می‌بسته مشغول حساب بوده و نمیگذاشته چیزی وارد بشه به این تجارت خانه و چیزی هم خارج بشه از این تجارت خانه. همه اینها را که به حسابش می رسیده آن وقت خمس همین‌ها را که به حسابش رسیده بود می‌داد به مرجع تقلید خودش. ■●بعد خبر رسید که کشتی غرق شده، رفتند اونجا که محلی بود که کشتی به آنجا رسیده بود، دید تمام پنجاه کیسه شکر که مال‌التجاره او بوده همینطور برداشته‌اند یکی، دوتا، سه‌تا، چهارتا، کنار شط آن بالا چیده‌اند. کی چیده؟ چطور شده؟ معلوم نیست ... . @mohamad_hosein_tabatabaei
□○هدیه علامه طباطبایی به آیت الله ○□ □○پس از آمدن مرحوم آیت اللّه کشمیرى به ایران، مرحوم علامه طباطبایى به دیدن ایشان رفت و این نکته را به عنوان هدیه به ایشان بیان کرد: هر گاه به مشکلى برخوردید، به پشت بام رفته، دو رکعت نماز خوانده و به امام زمان علیه السلام هدیه نمایید. □○پس از نماز، رو به قبله، تلاش کنید خود را از افکار و پراکندگى و تشتت خالى کنید. در آن هنگام هر چه به ذهنتان رسید، اشاره و الهام و تلقینى است از حضرت ولى عصرعلیه السلام براى رفع مشکل. □○میناگردل، ص ۱۲۱ و ۱۲۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، همی جوئی برادران و رفیقان را در جهان کون و فساد و تو دانسته‌ای که آن مطلوب محالست در این جهان، و آن حال در جهان روحانیان توان یافت، از یکتائی و پاکی وخالصی ذاتشان، اگر همی خواهی از آنجا طلب، و بآن محل انتقال کن تا بمراد رسی، □○و از عالم کون مطلب آنچه درو نیست، از آنکه ساکنان این عالم اسیرانند و بندگان، و از اسیر برادری نیاید، و بنده بر عهد نپاید. این معنی را بیقین دان و بدان کار کن و اعتقاد دار، ، و بدان که هر ناپاینده‌ای سرگشته است، و هر سر گشته‌ای هالک. □○پس بپرهیز از اندوختن آنچه اگر نیابیش سرگشته شوی و بهلاک رسی. ای نفس، چه سختست جدائی این دوستان، و ازان سخت‌تر دوست داشتنْ چیزی را که ازو جدائی بود بناچار. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●چرا علامه طباطبایی میهمان دعوت نمی‌کرد؟●□ □●آیت الله العظمی نوری همدانی، از شاگردان علامه می گوید: □●ایشان وقتی به قم‌ آمدند با اينكه فيلسوف معروف جهان اسلام، ‌محقّق نامی روزگار و يك استاد متبحّر مشهور تفسير و كلام و حكمت بودند، اما با يك عمامه بسيار كوچك از كرباس آبی رنگ و قبای ساده و بدون جوراب با لباس كمتر از حدّ معمول در كوچه ‌های قم‌ تردّد داشت و اگر كسی ایشان را نمی شناخت وی را يك طلبه عادی تصور می‌كرد. □●خانه او اجاره‌ای بود و به خاطر دارم چند بار خانه خود را عوض‌كرد و از خانه دیگر به خانه ‌ای منتقل شدند، منزلش بسيار كوچك و محقر بود حتّی نمی ‌توانستن از دوستان پذيرائی كند چون از نظر امكانات ‌بسيار محدود بود. □●گاهی به خاطر پرسيدن برخی سئوالات علمی مجبور بودم خدمت استاد در منزل شرفياب شوم؛ ‌ايشان در حالی كه جلو دَرِ منزل آمده، دو دست خود را بر دو طرف دَر گذاشته، سرشان را بيرون می ‌آوردند و به سؤال من گوش داده و پاسخ ‌می ‌گفتند. در اين هنگام اين سؤال برای من مطرح ‌شد؛ چرا استاد تعارف نمی‌کند منزل بروم. بعدها كه آشنائی من با ايشان بيشتر شد، متوجّه شدم منزل به اندازه‌ ای محدود و محقّر است كه ‌نمی ‌توانند از میهمان پذيرائی كنند. □●مدّتها زندگی ايشان از حّق التّاليف كتاب هايشان اداره می ‌شد و سال ها مبالغ‌ هنگفتی بدهکار بودند و حتی دامادشان آقای قدّوسی از اين ‌موضوع اطلاع نداشت‌. □●علامه با وجود كسالت قلبی و كسالت اعصاب و کهولت سن‌ّ فقط و فقط براي‌ِ حمايت از دين و نشر فرهنگ اسلام برای ملاقات و مصاحبه با مستشرق‌ فرانسوی (دكتر كُرْبَن‌ُ) هر دو هفته يك بار با زحمت و تحمل رنج فراوان به ‌تهران می ‌رفتند و اين رفت و آمد با ماشين عمومی مستلزم ‌رنج های فراوان بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●آیت الله حاج شیخ محمّدحسین مظفّر رضوان الله علیه●■ ■●حضرت امام موسى كاظم عليه السّلام ايَّام امامتش را در ميان دو زندان سپرى نمود: زندان خانه اش كه بعيد از تماس با مردم از خوف بنى عباس بود، و زندان بنى عباس كه شديد الظُّلم و الظُّلمة بوده است. ■●اين محدوديّت و تنگنائى تا به جائى رسيده است كه چون راوى حديث بخواهد روايتى را به او نسبت و استناد دهد با نام صريح او نمى توانسته است إسناد دهد؛ ■●بلكه گاهى به كنيه او مثل ابوابراهيم، و ابوالحسن و گاهى با ألقاب او مثل عَبْدِ صَالِح، و يا عَالِم و أمثالها إسناد مى داده است. و گاهى با اشاره مثل گفتار راوى: عَنِ الرَّجُلِ «از آن مرد» به علّت آنكه چون تقيّه در ايّام حضرت شديد بوده است، نام مبارک حضرت بسيار اندک در حديث به ميان آمده است. ■●«امام شناسی» ج ۱۶-۱۷ ص ۱۹۹ از «تاریخ الشیعة»●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●بعد از نماز مغرب دستها را بالا کن و هفت بار یا قاضِی ‌َالحَاجَاتِ بگو. بعد حاجتت را طلب کن که برآورده میشود. ولی بعد از هفت بار آیا حاجتی میماند؟ چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی . ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●کتاب مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei