☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟●□ □شاخصۀ وهابیت فهم قشری از اسلام است. اختلاف شی
□●آیا اختلاف شیعه و سنّی با وهابیت در توحید است یا ولایت؟●□
□در جنبۀ اعتقادی، عمده اختلاف شیعه و اهل سنّت بر سر مسئله امامت و ولایت است؛ اما اختلاف عقیده وهابیان با دیگر مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، بر سر مسئله توحید است. وهابیان در حالی که به استناد کتب معتبرشان قائل به جسمانیت خدا هستند و خدا را همچون یک انسان، دارای اعضا و اندام بشری میپندارند و در قیامت قائل به رؤیت با چشم ظاهری میدانند، بقیه مسلمانان چه شیعه و چه سنّی را مشرک و مهدورالدّم میدانند.
□بطلان عقیده به جسمانیت خدا، چه به استناد ادله عقلی و چه براساس آیات و احادیث نبوی امری مسلم است و نیازی به بیان ندارد؛ اما آنچه سبب شده است وهابیان سایر مسلمانان را مشرک و کشتن آنان را موجب پاداش اخروی بدانند، عدم درک صحیح آنان از توحید و شرک است که بدفهمی آنان، یکی ریشه در توحید فاعلیت دارد و دیگری در توحید عبادت.
#توحید_در_فاعلیت_یعنی_چه؟
□یعنی تنها فاعلی که در فعل خویش نیازمند به غیر نیست و قادر است مستقلاً کاری انجام دهد، خداوند است. بنابراین اگر کسی قائل باشد که غیر از خداوند، شخص دیگری در عالم وجود دارد که بینیاز به غیر میتواند کاری خواه کوچک و معمولی و خواه عظیم و خارقالعاده انجام دهد، مشرک است؛ اما اگر قائل باشد شخصی وجود دارد که با نیرویی که خداوند به او داده و با اذن و امکانی که پروردگار به او عطا کرده است، میتواند کاری خواه معمولی و خواه خارقالعاده انجام دهد، عقیدهاش کوچکترین تعارضی با توحید ندارد.
□نکتهای که باقی میماند این است که آیا بهراستی خداوند چنان نیرو و اذنی به آن شخص داده است یا خیر؟
□اگر اثبات شود خداوند چنان نیرو و اذنی به آن شخص نداده است، عقیده مزبور باطل ولی غیرمعارض با توحید خواهد بود و اگر اثبات شود خداوند آن نیرو و اذن را به آن شخص داده است، عقیده مزبور صحیح و هماهنگ با توحید خواهد بود.
□یکی از مسائلی که درباره شیعیان مطرح میشود، توسل آنها به اهل بیت علیهم السّلام است. آیا توسل به ایشان با توحید متعارض است؟
□حال اگر اثبات شود خداوند به شخصی نیرو و اذن کاری داده است، مراجعه به وی و درخواست از او که از نیروی خدادادش بهره جسته و کاری برای ما انجام دهد، امری معقول و مشروع بوده و توسل گفته میشود.
□بنابراین توسل جستن به انبیاء و اولیاء برای اینکه با استفاده از نیرو و اذنی که خداوند به آنها داده است، مشکلی را از ما حل کنند، بههیچوجه تعارضی با توحید ندارد. اینکه خداوند نیروی خارقالعاده و اذن بهرهگیری از آنها را به انبیاء و اولیاء داده است نیز براساس آیات قرآن و احادیث نبوی، به وضوح قابل اثبات است. بنابراین، اینکه وهابیان توسل جستن به انبیاء و اولیاء را دلیل شرک دیگر مسلمانان میدانند، حاکی از این است که مفهوم توحید را درک نکردهاند.
□چرا وهابیان، سخن گفتن شیعه را با اهل بیت علیهم السّلام، کفر میدانند؟
□عقیده شیعه این است که اگر در همهجای عالم، انبیاء و اولیاء الهی را صدا بزنیم، میشنوند و این توانایی در زمان حیات ظاهری و پس از مرگشان به یکسان وجود دارد. در حالی که وهابیان، این توانایی را منحصر به خدا دانسته و عقیده به آن توانایی برای انبیاء و اولیاء را شرک میدانند. در حالی که شیعه معتقد است این قدرت شنوایی و آگاهی خارقالعاده را خداوند به آنان داده است و منهای خدا، آنها در زمان حیات ظاهریشان هم قادر نخواهند بود حتی صدای کسی را که کنار گوششان حرف میزند، بشنوند. پی میبرید که این عقیده به هیچوجه تعارضی با توحید ندارد....
□خدای وهابیون، خدای مجسّم است□
□●گفتگو با استاد مهدی طیّب
«روزنامه همشهری - سال ۱۳۸۸»●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●آیا اختلاف شیعه و سنّی با وهابیت در توحید است یا ولایت؟●□ □در جنبۀ اعتقادی، عمده اختلاف شیعه و ا
□●چگونه شفاعت با توحید توجیه میشود؟●□
□نکتۀ دیگری که وهابیان به سبب آن، سایر مسلمانان را مشرک میدانند، طلب شفاعت از انبیاء و اولیاء است. شفاعت یعنی درخواست مغفرت و بخشش گناهان از خداوند. یکی از بندگان مقرّب الهی را همراه نمودن و به اتفاق وی دعا کردن تا خداوند گناه شخص را بیامرزد. به بیان دیگر یعنی پس از اینکه شخص از گناهان خود نزد خدا طلب مغفرت کرد، از بنده مقرّبی درخواست کند که او نیز از خداوند تقاضا کند تا توبه وی را بپذیرد. در این مورد نیز باید توجه داشت که:
□اولاً استغفار و طلب مغفرت از خداوند، امری مورد توصیۀ اسلام است.
□ثانیاً دعا کردن مؤمنین در حق یکدیگر برای اجابت خواستههایشان نزد خداوند و درخواست مؤمنی از مؤمن دیگر برای اینکه در حقّش دعا کند و از خدا بخواهد حاجت دنیوی یا اخروی او را برآورده سازد، مورد تأیید قرآن و سنّت است.
□ثالثاً دعای بندگان صالح و مقرّب خدا به اجابت نزدیکتر است.
□بر این اساس، اگر مؤمنی پس از مبتلا شدن به لغزش و گناهی، علاوهبر اینکه خود توبه و استغفار کند، از یکی از اولیاء الهی تقاضا کند او نیز دعا کند تا خداوند توبه او را بپذیرد، امری معقول و مشروع است و خود خداوند در آیه ۶۴ سوره نساء به آن امر کرده است.
□در نتیجه، استشفا یا طلب شفاعت مغفرت از انبیاء و اولیاء و صلحا نیز بههیچوجه تعارضی با توحید ندارد؛ زیرا خداوند به آنان اذن شفاعت کردن داده است و دعای آنان بر پذیرفته شدن توبه مؤمنان از گناهان را اجابت مینماید. تعارض با توحید وقتی قابل تصوّر است که شفیع را در بخشیدن گناه شریک خدا بدانیم نه در طلب بخشش از خدا....
□خدای وهابیون، خدای مجسّم است□
□●گفتگو با استاد مهدی طیّب
«روزنامه همشهری - سال ۱۳۸۸»●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□○المُؤمِنُونَ حَلویُّونَ. مؤمنان شیرینیشناس و شیرینیپسند و شیرینیخور و شیرینیساز و شیرینی فروشند و به دیگران هم شیرینی را میشناسانند و میخورانند. اخلاق خوب، کارهای خوب، معرفت و عبادت و ذکر خدا، محبّت خدا و اولیای خدا، همه حلاوت دارند و شیرینیاند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم با اخلاقشان به مردم شیرینی نشان میدادند.
□○مؤمن مثل عطر است، همچنان که عطر خودش را معرّفی میکند، مؤمن هم با عمل و اخلاقش معرّف خود است.
□○متّقین در دنیا کلامشان ذکر است و سکوتشان فکر و نظرشان عبرت. دنیا مَتجر اولیا و بندگان خداست.
□○مؤمن، چهار فصل و شب و روز دارد. حالات مختلف او مثل اوقات شبانه روز و مثل چهار فصل فرق میکند.
□○بهجت و غم محبّین اهل بیت علیهم السّلام ، بهجت و غم واقعی است.
□○دوست اهل بیت علیهم السّلام خنده نمیکند، مگر به خاطر نزدیک شدنش به خدا و خوبان خدا، گریه هم نمیکند، مگر به خاطر دور شدنش از آنها.
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○یا مهدی(عجل الله)○
برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها
از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها
یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها
دیگر برای تو صدقه رد نمیکنم
بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها
یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بارها
شب ها بدون آمدنت صبح می شوند
برگرد ای توسل شب زنده دارها
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایها العزیز تمام ندارها
○علی اکبر لطیفیان○
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" غم عشق "○□
○غمم غم بی و غمخوار دلم غم
○غمم همصحبت و همراز و همدم
○غمم نهله که مو تنها نشینم
○مریزا، بارک الله، مرحبا غم
#باباطاهر
○غم عشق که طاهر را بیابان پرور کرده است اژدهایی است که همه غم های دروغین و سحرآسای فرعونِ نفس را فرو می بلعد، یا شرابی است آنچنان تلخ که جمله تلخی های جهان را فرو می شوید یا دردی است چندان عظیم که همه دردها را به فراموشی می سپارد یا آتشی است که هفت دوزخ رنج و محنت را در خود می سوزاند یا طوفان عالمگیری است که همه اندیشه های جانفرسا و بافته های کارخانه عقل عافیت اندیش را در خود غرق می کند و آنگاه کشتی عاشق را آرام به ساحل امن می نشاند:
○غم عشق آمد و غم های دگر پاک ببرد
○سوزنی باید کز پای برآرد خاری
#سعدی
○بدین تعبیرات غم عشق یا درد عشق تنها غمخوار آدمی است که غمهای او را می خورد و محو می کند و تنها مونس و همراز و همدم است از آنکه بی غم عشق آدمی به خود اشتغال دارد و تنهاست و این تنهایی خود عین وحشت و اضطراب است. از این روست که طاهر و همه عارفان هزار آفرین و مرحبا بر غم عشق می فرستند که نمی گذارد دمی تنها مانند و به وحشت نفس و اضطراب عالم کثرت گرفتار آیند.
○این غم عزیز و الم لذیذ که عطّار برای نیل به آن دست به دعا برداشته و می گوید:
○ذرّه ای دردم ده ای درمان من
○زآنکه بی دردت بمیرد جان من
□○برگرفته از پیشگفتار کتاب " ترانه های باباطاهر عریان "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 274-261 بقره قسمت چهارم
بخش هفتم
● خرج كردن براى زن و فرزند صدقه است و يكى از راههاى خداست
و در الدرالمنثور است كه عبد الرزاق (در كتاب المصنف ) از ايوب روايت كرده كه گفت : مردى از بالاى تلى مشرف به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شد، (منظور اين است كه از جاى خطرناكى عبور مى كرد)، مردم گفتند: عجب مرد چابكى است ! اى كاش اين چابكى را در راه خدا صرف مى كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: مگر راه خدا منحصر در جنگيدن و كشته شدن است ؟ آنگاه فرمود: راه خدا بسيار است ، بيرون شدن از خانه و سفر كردن براى طلب رزق حلال و فراهم نمودن هزينه زندگى پدر و مادر، راه خدا است ، و نيز سفر كردن براى طلب رزق حلال جهت زن و فرزند راه خدا است ، و سفر كردن و طلب رزق براى به دست آوردن قوت خويشتن نيز راه خدا است ، بله كسى كه براى زيادتر كردن مال به سفر مى رود، او در راه شيطان است .
و نيز در همان كتاب آمده كه ابن منذر و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته ) آمده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از براء بن عازب پرسيد: كه اى براء، خرجى دادن به مادرت چگونه است ؟ و براء مردى بود كه به زن و فرزند خود از نظر خرجى گشايش مى داد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى خواست بداند آيا به مادرش هم گشايش مى دهد، و يا تنگ مى گيرد؟ براء عرضه داشت وضع بسيار خوبى دارد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: خرج كردن براى اهل و اولاد و خادم ، صدقه است ، بايد متوجه باشى كه با منت نهادن و اذيت كردن به آنان اجر اين صدقه را باطل نكنى .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●« توسل به اهلبیت علیهمالسلام و صله رحم در فرمایشات آیت الله بهجت قدس سره »●■
■ #سؤال: مؤمن از نظر کمی چقدر باید توسل داشته باشد؟ آیا یک شیعه در هر روز باید به هر امامی توسل داشته باشد یا فقط به ولیّ عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف توسل داشته باشد؟ برنامه توسل باید چگونه باشد که استمرار داشته باشد؟
■ #جواب: روایت است که هر روزی اختصاص دارد به امامی مخصوص و به بعضی از ائمه. انسان باید هر روزی، خودش را به صاحب آن روز پناهنده [کند].
■ #سؤال: هر روز یک امام اشکال ندارد؟ یعنی مثلاً [درروایت]سهشنبهها متعلق به سه امام است. آیا ما میتوانیم خودمان هر روز به ترتیب به یک امام توسل داشته باشیم؟ یا نه، آن کار که مأثور است [و در روایت ذکر شده] بهتر است؟
■ #جواب: رعایت کردن مأثور، موافق احتیاط است. چون غیر مأثور را که خودش انشاء کند احتمال دارد که…
■ #سؤال: انشاء نمیخواهم بکنم؛ همینطور امروز توسل به یک امام، فردا امام دیگر، همینکه ارتباط داشته باشم؟
■ #جواب: مانعی ندارد اینها، مگر اینکه عرض کردم، قصدش مخالفت با طریقه اهلبیت باشد[که دراینصورت جایز نیست].
■ #سؤال: وجوب صله رحم چند روز یکبار است؟ وجوبش درباره پدر و مادر چگونه است؟
■ #جواب: همانکه همه اینها در ترک قطع، شریک هستند؛ اما قطع (رحم) مختلف است، یک دفعه انسان مثلاً هیچ با آنها ارتباط ندارد نه کتابت نه …. در حال اختیار، در حال اضطرار، اینها مختلف هستند. قطع [رحم] محرّم[و حرام] همان است که هیچگونه ارتباطی نباشد و حال آنکه ممکن است کتابت بکند، ممکن است برای آنها یک چیزی را اهداء بکند [هدیه دهد].
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○نظر خاص علامه طباطبایی درباره ازدواج فرزندان آدم (علیهالسلام)○□
□○پس از قتل هابيل به دست قابيل نسل انسان چگونه ادامه پيدا كرد؟ در صورتيكه حضرت آدم و حوا دارای فرزند دختری بودند، فلسفه ازدواج خواهر و برادر (بر مبنای نظر علامه طباطبایی) چه بوده است؟
☑️پاسخ استاد محمد علی انصاری، مفسر و قرآنپژوه معاصر
□○« بايد توجه داشت كه حضرت هابيل و قابيل دو فرزند حضرت آدم بودند و ايشان فرزندان ديگری نيز داشتند مثل شيث، هبه الله. كسانی مانند مرحوم علامه طباطبائي در الميزان به صراحت می فرمايند كه خواهر و برادر با هم ازدواج كردند در توجيه اين مطلب میفرمايند آن خدايی كه در شريعت امروز می فرمايد اين كار حرام است، در شريعت آن روز به اضطرار و ضرورت تكثير نسل انسانها فرمود ازدواج خواهر و برادرحلال است؛ در واقع علت اينكه ما امروز برای اين كار قبح قائل هسيتم قبح شرعی است كه البته تأييدات ديگر هم دارد. ايشان میفرمايند كه در آن روز شريعت مبسوطی نبود. بعدها به مرور زمان و توسعهی فهم انسانها و جوامع بشری، احكام شريعت هم توسعه پيدا كرد تا اينكه نوبت به شريعت پيامبر اسلام رسيد كه كاملترين شريعت است مثلا خيلی چيزها بوده كه در شريعت حضرت موسی حلال بود ولي در اسلام حرام شده است. اين به خاطر همان انبساط شريعتهاست كه در طول زمان رخ میداده است. اما خيلی از بزرگان مقابل مرحوم علامه طباطبائی ايستادند و فرمايش ايشان را رد كردند و البته بسا اين گروه دوم رواياتی هم دارند كه مثلا وقتی در محضر اهل بيت (علیهمالسلام) اين مطلب مطرح شد نپذيرفتند و فرمودند كه خداوند برای آنها همزادهايی را قرار داد و آنها با اين همزادها ازدواج كردند و ازدواجشان ازدواج فاميلی نبود.»
□○درباره جملات پایانی پاسخ استاد انصاری، باید گفت ای کاش دیدگاه علامه به تمامه گزارش میشد چون آن بزرگْمفسر،خودشان به این روایات توجه داشتند و اینگونه پاسخ دادند که آفرینش همزادهای (از جنس فرشته یا جن) که پارهای از روایات ضعیف آمده، بر خلاف صریح قرآن است آنجا که درباره تکثیر نسل آدم (علیهالسلام) میفرماید: «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً» [یعنی از همین دو نفر (آدم و حوا) بشریت تکثیر شد نه از موجودات دیگر].
@mohamad_hosein_tabatabaei