eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□ بر فخر زمان ، یار نبی ، زوج بتول ، ساقی کوثر
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
 □و اركعوا مع الراكعین.(52)□ □و ركوع كنید با ركوع كنندگان. □موفق بن احمد و ابو نعیم اصفهانى به
□ثم لتسألن یومئذ عن النعیم.(54)□ آنگاه در آن روز از نعمت‌ها پرسیده شوند. □ابو نعیم و حاكم حسكانى به سند خود از حضرت صادق علیه السلام نقل كرده ‏اند كه فرمود مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیرالمؤمنین و ما است كه از آن پرسیده خواهد شد. (55) ----------------------------------------------------------------------- (54) سوره تكاثر آیه 8 . (55) غایة المرام، باب 48 / شواهد التنزیل، جلد 2، ص 368 . □ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□ثم لتسألن یومئذ عن النعیم.(54)□ آنگاه در آن روز از نعمت‌ها پرسیده شوند. □ابو نعیم و حاكم حسكانى
□آیه سأل سائل بعذاب واقع.(56)□ خواست سؤال كننده ‏اى عذابى را كه واقع شد. □ثعلبى و ابن صباغ و دیگران نوشته‏اند كه چون در روز 18 ذیحجه رسول خدا صلى الله علیه و آله على علیه السلام را به جانشینى خود منصوب نموده و فرمود من كنت مولاه فهذا على مولاه. حارث بن نعمان پس از شنیدن این خبر خدمت آن حضرت آمد و گفت ما را به شهادت یگانگى خدا و نبوت خود از جانب خدا امر كردى قبول نمودیم و سپس به نماز و زكوة و حج و جهاد و روزه دستور دادى پذیرفتیم به اینها قناعت نكردى در آخر كار این جوان را كه پسر عموى تست به ولایت نصب كردى آیا این كار از جانب تست یا به دستور خدا است؟ رسول اكرم فرمود قسم به خدائى كه جز او خدائى نیست كه این امر به دستور خدا است حارث بن نعمان در حالی كه به سوى ناقه خود می‌رفت گفت خدایا اگر این مطلب صحیح است بر ما از آسمان سنگ بفرست یا به عذابى دردناك معذب گردان هنوز به ناقه ‏اش نرسیده بود كه سنگى از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاكش نمود آنگاه این آیه نازل شد كه‏ سأل سائل بعذاب واقع. (57). -------------------------------------------------------------------------.(56) سوره معارج، آیه 1 . (57) فصول المهمه، ص 26/ كفایة الخصام، ص 488 . □ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●زير بناى ولايت استاد علی صفایی حائری●□ □زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است. □١ - او مى‌داند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد. □٢ - و بيش از او به منافع او آگاهى دارد، لذا امر او را هر چه باشد مى‌پذيرد و دستور او را هر چه باشد گردن مى‌نهد و حتى به ميان آتش مى‌نشيند و به استقبال مرگ مى‌رود. مگر نه اين است كه مى‌ميريم‌؟ پس بگذار مرگى را انتخاب كنيم كه زندگى‌هايى را بارور كند و بهره‌هايى بياورد. مگر نه اين است كه ما از كسى چيزى اطاعت مى‌كنيم، پس بگذار اطاعت از آگاهِ‌ دلسوز و مهربان باشد. شناخت آگاهى و دلسوزى، اطاعت را، تسليم را بدنبال مى‌كشيد. □● ، صفحه ۱۷●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○اعمال شب عید غدیر○□ □در شب عید غدیر دوازده رکعت وارد شده، که مجموع دوازده رکعت، یک سلام در پایان نماز دارد. بعد از هر دو رکعت نشسته، در هر رکعتی ده بار «حمد» و«قل هو اللّه احد»و یک بار «آیة الکرسی» و در رکعت دوازدهم هفت بار «حمد» و«قل هو اللّه احد»خوانده، سپس دست به قنوت برداشته و ده بار در آن بگو: لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی کلّ شی ء قدیر □آنگاه رکوع و سجده را انجام داده و ده بار در سجده بگو: □سبحان من أحصی کلّ شی ء علمه، سبحان من لا ینبغی التّسبیح إلا له سبحان ذی المنّ و النّعم سبحان ذی الفضل و الطّول سبحان ذی العزّ و الکرم، أسألک بمعاقد العزّ من عرشک و منتهی الرّحمة من کتابک و بالاسم الأعظم و کلماتک التّامّة ان تصلّی علی محمّد رسولک و أهل بیته الطّاهرین و أن تفعل بی و حاجات خود را بگوید و سپس بگوید:انک سمیع مجیب. □دعای خوبی نیز روایت شده است که مضمون آن گواه درستی آن بوده و با این جمله شروع می شود:«اللّهم انّک دعوتنا إلی سبیل طاعتک...» □المراقبات□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اعمال شب عید غدیر○□ □در شب عید غدیر دوازده رکعت وارد شده، که مجموع دوازده رکعت، یک سلام در پایا
□ شب هجدهم_ذی‌الحجّه شب بسیار بزرگ و بستر ظهور یوم‌الغدیر و شب خلوت‌های عبادی است. □برای این شب جمال‌السّالکین «سیّد بن طاووس سلام الله علیه» نمازی دوازده رکعتی را در «اقبال ‌الاعمال» نقل کرده است که کیفیّت نماز چنین است: □ این نماز دوازده رکعت است ۶ نماز دو رکعتی □در یازده رکعت اول، در هر رکعت بخواند: □سوره «حمد» و «توحید» ده بار □«آیت الکرسی» یک بار □و در رکعت دوازدهم بخواند: □سوره «حمد» و «توحید» هفت بار □و سپس دست به قنوت بردارد و ده بار بگوید: □ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِی وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِی، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ □بعد از رکوع به سجده رفته و در سجده ده بار این دعا را بخواند: □سبْحانَ مَنْ أَحْصى كُلَّ شَیْءٍ عِلْمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لا يَنْبَغِی التَّسْبِيحُ الّا لَهُ، سُبْحانَ ذِی الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحانَ ذِی الْفَضْلِ وَ الطَّوْلِ، سُبْحانَ ذِی الْعِزَّةِ وَ الْكَرَمِ. اسْأَلُكَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، وَ مُنْتَهىَ الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ، وَ بِالاسْمِ الاعْظَمِ وَ كَلِماتِكَ التّامَّةِ انْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ وَ اهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ انْ تَفْعَلَ بِی كَذا وَ كَذا (بجای کذا و کذا حاجات خود را بخواهد)، انَّكَ سَمِيعٌ مُجِيبٌ. □منزّه است خدايى كه علم او هر چيز را به شماره درآورده است، منزّه است خدايى كه تسبيح جز بر او شايسته نيست، منزّه است داراى بخشش و نعمت‌ها، منزّه است خداى تفضل‌كننده و بخشنده، منزّه است خدایی که صاحب عزّت و کرم است. خدایا به جایگاه‌های سربلندى از عرشت و منتهاى رحمت از كتابت و به بزرگ‌ترين نام و سخنان كاملت، از تو می‌خواهم كه بر فرستاده‌ات حضرت محمّد و خاندان پاک و پاكيزه‌ى او درود فرستى و خواسته‌ى مرا درباره ‌. . . برآورده سازى، به راستى كه تو شنوا و اجابت‌كننده‌اى. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○اعمال روز عید غدیر○□ □سیّد قدّس سرّه بنقل از امام رضا علیه السّلام، از پدران پاکش، سخنرانی طولانی و ارزنده امیر المؤمنین علیه السّلام در روز غدیر را روایت کرده است که آخر آن چنین است: «بعد از پایان مراسم، خانواده خود را در وسعت و آسایش قرار داده، با برادرانتان نیکی نموده، و بخاطر نعمتهایی که خداوند متعال به شما ارزانی داشته است از او سپاسگزاری نمایید. گرد هم آیید تا امور شما سامان پذیرفته، به یکدیگر نیکی کنید تا خداوند الفت شما را بپذیرد. خداوند در این روز چند برابر پاداش عیدهای قبل و بعد آن مگر در چنین روزی را به شما عنایت می کند شما هم نعمتهای الهی را که در اختیار دارید به یکدیگر ببخشید. نیکوکاری در این روز مال را افزایش و عمر را طولانی می کند. مهربانی با یکدیگر رحمت و عطوفت خداوند را بر می انگیزد. از مالی که خداوند به شما داده است باندازه توانایی به برادران و خانواده خود بخشیده، با یکدیگر خوشرو بوده و در دیدارهای خود مسرور باشید. سپاسگزار نعمتهای خدا بوده، توقع کسانی را که از شما انتظار دارند بخوبی برآورده نموده و متناسب با امکانات خود دارایی و توانایی خود را با ضعیفان خود بتساوی تقسیم نمایید، که هر درهم از جانب خدای عز و جل برابر با دویست هزار درهم و بیشتر است. □ این روز از روزه هایی است که خداوند آن را سفارش کرده و آن را برابر با پاداشی بزرگ قرار داده است. تا جایی که اگر بنده ای از ابتدای دنیا تا انتهای آن روزها را روزه گرفته، شبها مشغول عبادت بوده و در روزه خود مخلص باشد باز هم نمی تواند به این پاداش برسد. اگر کسی در این روز ابتدا به یاری برادر خود برخاسته و با میل و رغبت با او خوش رفتاری کند پاداش کسی را خواهد داشت که این روز را روزه گرفته و شبش را به عبادت گذرانده باشد. □و کسی که مؤمنی را در شب آن افطار دهد مانند کسی است که ده فئام را افطار داده باشد - شخصی برخاسته و گفت: امیر المؤمنین چیست؟ حضرت فرمودند: صد هزار پیامبر و صدیق و شهید - چه رسد به این که جمعی از مردان و زنان مؤمن را سرپرستی کند که من ضمانت می کنم خداوند امان از فقر و کفر به او عنایت فرماید. □و اگر در شب یا روز آن یا بعد از آن، تا عید سال آینده، مرگ او فرا رسد و گناه کبیره ای انجام نداده باشد، پاداش او با خداست. □کسی که به برادران خود قرض داده و آنان را یاری کند من ضامن هستم که اگر خداوند او را در دنیا باقی بدارد قرض او را باز پس گرفته و اگر از دنیا برود در آخرت عمل او را جبران نماید. □هنگام دیدار به یکدیگر سلام کرده، دست داده و نعمت این روز را تبریک بگویید. □این مطالب را حاضرین به غایبین اطلاع دهند. باید افراد بی نیاز به یاری نیازمندان شتافته و توانگران به افراد ضعیف کمک کنند. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم این مطالب را به من دستور داده بود». □آنگاه بجای نماز جمعه، نماز عید خوانده و همراه با فرزندان و پیروان خود روانه منزل امام حسن مجتبی علیه السّلام گردیده و در ضیافتی که در منزل آن حضرت تدارک دیده شده بود شرکت نموده و تمامی آنها از فقیر و غنی با تحفه ای برای خانواده خود از خانه آن حضرت خارج شدند. □المراقبات□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○سایر اعمال روز غدیر○□ □١- زیارت حضرت امیر علیه السّلام. □٢- دو رکعت نماز که بهتر است نزدیک ظهر خوانده شود. سپس برای سپاسگزاری از خداوند سجده شکر بجا آورده و صد بار در آن می گوید: «شکرا للّه» و سپس خواندن دعایی که در اقبال روایت شده است. دعایی که با عبارت:«اللهم انی اسئلک بانّ لک الحمد» شروع می شود که این نماز و دعا مستحب مؤکد است. بعد از دعا سجده کرده و در سجده صد بار خدا را ستایش و شکر کند (مثلا صد بار بگوید: «الحمد للّه» و صد بار بگوید: «شکرا للّه»). کسی که این کار را انجام دهد، مانند کسی است که در این روز حضور داشته و در این مورد با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بیعت کرده و همرتبه کسانی خواهد بود که در مورد ولایت مولای خود در این روز راستگو بوده اند. و مانند کسی می باشد که همراه با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، امیر المؤمنین علیه السّلام، امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام شهید شده اند. و مانند برگزیدگان و بزرگانی می باشد که در زیر پرچم حضرت قائم (عج) و در خیمه او بسر می برند. □روایت شده: کسی که در این دو رکعت یک بار «حمد» و یازده بار«قل هو اللّه احد»و ده بار «انا انزلناه» و ده بار «آیة الکرسی» خوانده و این دو رکعت را نیم ساعت قبل از اذان ظهر بخواند عمل او نزد خدای عز و جل برابر با صد هزار حج و صد هزار عمره بوده و هر چه از خدا بخواهد و هر اندازه خواسته او مهم باشد خداوند آن را به او عنایت فرموده و توانگری و عافیت را نصیب او می نماید. و کسی که بعد از دو رکعت، دعایی را که با«ربنا سمعنا» شروع می شود خوانده و سپس خواسته های دنیا و آخرت خود را بخواهد، بخدا سوگند، بخدا سوگند، بخدا سوگند که خواسته هایش برآورده می شود. □٣- مستحب مؤکد است که در ابتدای روز کرده، پاکیزه ترین لباسهای خود را پوشیده عطر استعمال کرده، و هنگام دست دادن با مؤمنین بگوید:«الحمد للّه الّذی جعلنی من المتمسّکین بولایة امیر المؤمنین و الأئمّة»«» □٤-نماز و دعایی نیز در کتاب اقبال روایت شده است که دعا با عبارت:اللهم صل علی ولیک و اخی نبیک» شروع می شود. □المراقبات□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ فرمایشات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره : «پیوند ناگسستنی قرآن و عترت»○□ □○هر چه ما به این دو ثقل -که قرآن و عترت باشد- نزدیک هستیم، به خدا نزدیک‌تریم؛ به هدف خلقتمان نزدیک‌تریم، [و در واقع] واصلیم. نباید خیال کنیم ما می‌توانیم دراینجا به افکار و آراء خود متکی باشیم. کسانی که به این ثقلین اعتماد ندارند، تمسک ندارند،‌ از هدف خلقت خود دورند. □○کسانی که بگویند ما قرآن را می‌خواهیم، [اما] عترت را نمی‌خواهیم، [در واقع] قرآن را نخواسته‌اند. [چراکه همان] قرآن می‌گوید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا». الیوم؛ به چه چیزی اختصاص دارد که سبب اکمال است؟!! چه چیزی سبب است برای اینکه [امروز] اسلام دین مرضی خدا باشد؟!! اسلام همیشه دین مرضی خدا بوده، پس [مقصود این است که] امروز [روز] تکمیل و اکمال این دین است، تمام رضای خدا در این دو است. □○اگر کسی هم بگوید؛ من عترت را می‌خواهم، [اما] قرآن را نمی‌خواهم، [در حقیقت] عترت را [هم]نخواسته است، عترت را [هم] ندارد. عترت و قرآن شیءٌ واحد (یک چیز هستند). این، شارح مجهولات آن برای ما است، آن [هم] شارع مجهولات این است. [بنابراین] نمی‌توانیم [از این دو] مستغنی شویم. کسی که بگوید کتاب خدا ما را بس است، یعنی بس است کتاب خدا از کتاب خدا، [آیا] چنینی چیزی می‌شود؟!! اگر کسی بگوید نخیر، عترت کافی است، به قرآن کار نداریم، [در حقیقت] با عترت [هم] کار ندارد. عترت، اول و آخرشان قرآن است. مرجع متشابهات قرآن عترت است، مرجع مجهولات عترت قرآن است؛ «ما خالَفَ کِتابَ اللهِ لَمْ نَقُلْه». □○باید بدانیم که آن به آن [باید مراقب باشیم] که از عبودیت و تحصیل رضای خدا در اعتقاد و عمل، در شخصیاتمان، در اجتماعیاتمان، در نوعیاتمان غافل نشویم. در این کار مسامحه نکنیم. آنی که ما خود را از ثقلین دور کنیم، از خدا دور کرده‌ایم. □○پس قهرا [در نتیجه]باید بدانیم که باید متوسل به همین وسایل و مقربین باشیم؛ الاقرب فالاقرب؛ تا برسد به امام زمان صلوات الله علیه عجل الله فرجه، و عجل الله فرجنا بفرجه و جعلنا معه، الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین علیّ بن‌ابی‌طالب و الائمة من ذریته علیهم السلام. □○گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره در روز عید غدیر - سال ١٣٨٠؛ مراسم رونمایی از ضریح مطهر حرم حضرت معصومه علیهاالسلام○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●علامه طباطبایی: اگر کسی واقعا از روی صدق و صفا، قدم در راه خدا نهد و از صمیم دل، هدایت خود را از او طلب نماید، موفق به هدایت خواهد شد... □●ثمرات حیات، ص ۱۲۶●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه 6⃣ □ولایت، تأویل قرآن□ □«سَلَامٌ عَلَىٰ إِلْ يَاسِينَ» (صافات/۱۳۰)□ □فرات (کوفی) قال حدثن
7⃣ □ولایت، تأویل قرآن□ □«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا» (فرقان/۵۴)□ □در روایت است که قال: نزلت فی النبی صلی الله علیه و آله و علی، زوج فاطمة علیا و هو ابن عمه و زوج ابنته کان نسبا و صهرا. □ثعلبی که از مفسرین و مشاهیر روات عامّه و اهل سنت است روایت نموده که «این آیه در شأن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده‌است که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله تزویج فرمود او را دختر خود حضرت فاطمه علیهاالسلام را. پس فرمود: اگر خلق نشده بود علی بن ابی طالب هر آینه نبود برای فاطمه همسری» □«وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ» (طه/۸۲)□ □به روایات متواتره از فریقین، مراد از اهتدی، هدایت به ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام است. □فرات کوفی به سندش از ابی جعفر علیهما السلام روایت کرده است که: فی قول الله تعالی و انِی لغفارٌ لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدی قال الی ولایتنا.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه 7⃣ □ولایت، تأویل قرآن□ □«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ
8⃣ □ولایت، تأویل قرآن□ □«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» (نباء/۱تا۳)□ □ولایت نباء عظیم است. □در تفسیر کنز الدقائق از عیون الاخبار حدیث است که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فزمود: یا علی أنت حجة‌الله و أنت باب‌الله و أنت الطریق الی الله و أنت النباء العظیم و أنت الصراط المستقیم و أنت المثل الاعلی. □«فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ» (نجم/۱۰)□ □«ما اوحی» حقیقت ولایت مرتضویه است. □«لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى» (نجم/۱۸)□ □ولایت علوی آیت اکبر الهی است. □«وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» (صافات/۲۴)□ □«قال عن ولایة علی بن ابی طالب» و آخر دعوانا ان الحمدلله و رب العالمین.
□○ولایت مطلقه○□ □ولایتی که به همه مخلوقات از قبیل جمادات، گیاهان، حیوانات، انسان و فرشتگان عرضه شد، ولایت مطلقی است که در رسول خدا، امیر المؤمنین و یازده جانشین آنهاست. یکی از محققین در این باره می گوید: «این ولایت، باطن نبوت مطلق می باشد. و نبوت مطلق عبارتست از: آگاهی مخصوص پیامبر از استعداد همه موجودات و ماهیت و طبیعت آنها و اعطای حق هر کدام به آنها. حقی که آن موجود با زبان استعداد خود فطرتا آن را می خواهد. □که صاحب چنین مقامی «خلیفه اعظم»، «قطب اقطاب»، «انسان بزرگ» و «آدم حقیقی» نامیده شده و از آن به «قلم بالاتر»، «عقل اول» و «روح اعظم» تعبیر می شود. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در این روایت «اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود. □من پیامبر بودم، در حالی که آدم هنوز در مرحله آب و گل بود.» به ولایت مطلق اشاره دارد. تمام درجات و مقامات پیامبران، اولیا و اوصیا به همین ولایت برگشته و این ولایت از فنای بنده در حق و بقای او بوسیله حق سرچشمه می گیرد. پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در این روایت نیز به همین ولایت اشاره می کند: «من و علی از یک نور هستیم.» و «خداوند دو هزار سال پیش از اینکه آفریده های خود را بیافریند روح من و علی بن ابی طالب را خلق کرد. علی را با هر پیامبری بصورت پنهانی فرستاد ولی با من بصورت آشکار.» امیر المؤمنین علیه السّلام نیز در این دو روایت به همین مطلب اشاره می کند: «من ولیّ بودم، در حالی که «آدم» هنوز در مرحله آب و گل بسر می برد.» و «من چهره خدا هستم، من پهلوی خدا هستم. من دست خدا هستم، من قلم اعلی هستم. من لوح محفوظ هستم... تا آخر کلام آن حضرت علیه السّلام در خطبه بیان و جاهای دیگر». □منظور امام صادق علیه السّلام در این روایت نیز همین است: «سیمای انسانی بزرگترین حجت خدا بر خلق می باشد. کتابی است که آن را با دست خود نوشته و آینه تمام نمای موجودات و نسخه مختصری از لوح محفوظ می باشد. پلی است که بین بهشت و آتش کشیده شده است.» این ولایت در پیامبر و جانشین او می باشد. آنها آغازگر و پایان دهنده آن هستند. و بخاطر اهمیت زیاد آن است که برای بزرگداشت آن این همه ثواب برای آن قرار داده اند. □از امام رضا علیه السّلام روایت شده است: «روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است. خداوند عز و جل در فردوس اعلی کاخی دارد که یک خشت آن از طلا و خشت دیگر آن از نقره است. و صد هزار گنبد از یاقوت سرخ و صد هزار چادر از یاقوت سبز در آن وجود دارد. خاک آن از مشک و عنبر است. چهار نهر در آن جریان دارد: نهری از می، نهری از آب، نهری از شیر و نهری از عسل. در اطراف آن درختانی از تمام میوه ها وجود دارد. بر روی آن پرندگانی با بدن مرواریدی و بالهای یاقوتی وجود دارد که با آوازهای مختلف نغمه سرایی می کنند. □وقتی روز غدیر فرا رسید، همه اهل آسمان به این کاخ وارد شده خدا را تسبیح و تقدیس نموده و هر خدایی بجز او را انکار می کنند. پرندگان یاد شده به پرواز در آمده، خود را در آن آب انداخته و خود را میان این مشک و عنبرها می غلتانند. وقتی فرشتگان جمع شدند، این پرندگان پرواز می کنند که در نتیجه آب و مشک و عنبری که به آنان چسبیده است بر فرشتگان فرو می ریزد. آنان در چنین روزی از نثار فاطمه - درود خدا بر او باد - به یکدیگر هدیه می دهند. در پایان روز به آنان ندا می کنند، به جایگهای خود برگردید که بخاطر بزرگداشت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و علی علیه السّلام تا چنین روزی در سال آینده از هر لغزش و خطایی ایمن شدید. □المراقبات□ @mohamad_hosein_tabatabaei
شکرالله ، شکرالله ، شکرالله الحمدالله الذی جعلنی من اُمهً محمدصلی الله علیه وآله و جعلنی من المتمسکین به ولایت مولانا امیرالمومنین علی بن ابیطالب و اولادهُ المعصومین علیهم السلام
□●عمامه بستن رسول خدا بر سر امیرالمؤمنین در روز عید غدیر●□ □علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه□ □در روز عید غدیر رسول خدا صلّی الله علیه وآله بر سر أمیرالمؤمنین علیه السلام عمامه بستند و این به جهت انتصاب او به مقام خلافت و امامت بوده است. □عمامه در عرب یک نوع لباس محترم و معظّمی بوده است که اشراف و بزرگان بر سر می نهادند و به منزلۀ تاجی بوده است که ملوک پارس بر سر می نهادند. □و هرگاه عرب بخواهند کسی را به عنوان سیادت و پیشوائی تعیین کنند بر سر او عمامۀ حمراء می بندند. □حمّوئی از علیّ بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده است که: «رسول خدا صلّی الله علیه وآله در روز غدیر خم، بر سر من عمامه ای بست و کنار آن را بر دوش من انداخت و گفت: خداوند مرا در روز جنگ بدر و حنین به ملائکه ای که بدین شکل از عمامه معمَّم شده بودند تأیید کرد و نصرت نمود.» □●«امام شناسی» ج ۹ منتخبی از ص ۲۸۴ تا ۲۸۸●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عید غدیر، باطن بعثت○□ □آیةالله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی قدّس سرّه: □«یوم الغدیر و ما أدراک ما یوم الغدیر؟ □روز مبعث پیامبر صلّی الله علیه وآله به جهت بعثت آن حضرت شریفترینِ روزها است؛ و روز غدیر نسبت به آن به منزلۀ باطن نسبت به ظاهر و به منزلۀ روح نسبت به بدن انسان است. □چرا که تمام خیر و سعادتی که در بعثت است، مشروط به ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان ایشان علیهم السلام بوده و غدیر روزِ این ولایت است.» □○«المراقبات» ص ۳۷۷ با اندکی تلخیص○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ مَولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَولادَهُ المَعْصومین عَلَیْهِم السَّلاَم□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شانه□ □حضرت ختمی مآب در روز اعظم غدیر در ابلاغ ولایت مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «غدیر را هر به غائبان و هر به فرزندانش تا قیامت برساند» □ حامل ولایت است و هر حاضری به غائب ولایت را ابلاغ کند او را به می‌رساند و غائب آنی است که بهره ای از ولایت ندارد لذا حضور ندارد. □ هم پدر نیست مگر به فرزندش ولایت را القاء کند. پیامبر صلی الله علیه و آله که پدر امت بود مامور به ابلاغ ولایت حضرت علی علیه السلام به همه فرزندانش شد که اگر ابلاغ نمی‌کرد همه‌ی اعمالش حبط می‌شد و را بجا نمی آورد، یعنی به همه‌ی فرزندان گفت که شما را دو پدر است یکی پدر ظاهریتان که رسول است و دیگری پدر باطنیتان که ولی است؛ «انا و علی ابوا هذه الامة»... اينجا ابوت دو فرد دارد؛ یکی ابوت ظاهری و دیگری باطنی، نور وجود از صلب پدر باطنی به صلب پدر ظاهری می‌رسد تا او فیض بودن را به اولادش ابلاغ کند، مگر نشنیدی که می‌گویند نبوت برای اصلاح و احیای ظاهر است و ولایت اصلاح و احیای باطن! □به همین وزان هر پدری راست ابلاغ ولایت به فرزند خود تا حق پدری بجا آید، چون پدر حقیقی علی علیه السلام است و اگر این را به فرزندت نگوئی در حق او پدری نکردی و کافر شدی یعنی پدر حقیقی او را پوشاندی و خودت را نمایاندی و حال اینکه پدر علی است و غیر او پدری نیست... به همین خاطر عیسای روح الله فرمود پدر من سماوی است و ابیکم السماوی و پدر شما هم سماوی است. □پدر ارضی اگر پدر سماوی را معرفی کند در حق فرزند پدری کرده و اگر نگوید حق پدری را ضایع کرده است. امام رضا علیه السلام فرمود اگر آن صلوات مخصوص را که با «اَللّهُمَّ صَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ مادامَتِ الصَّلواتُ» آغاز می‌شود و در ادامه می‌گوید «اَللّهُمَّ صَلِّی عَلی رُوحِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فِی الاَرواحِ وَصَلِّی عَلی جَسَدِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الاَجسادِ» الخ بر سر قبر پدر و مادرت بخوانی حقشان را بجا آوردی ناظر بدین معناست. ☑️حق پدر با ادا می‌شود و اگر فرزند از ولایت دور بیفتد کفران نعمت کرده و عاق پدر می‌شود. □الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ مولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علی بن ابی‌طالبٍ وَ اولادِه المَعصُومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ□ سه شنبه عید سعید غدیر ۱۴۴۰ ه ق
آیات281-275 بقره قسمت چهارم بخش اول ● فرق بين رباى انفرادى و رباى اجتماعى حال با توجه به اين مطالب ، انسان در مى يابد كه محق ربا و ارباء صدقات در صورتى كه در يك فرد باشد با ربا و صدقات اجتماعى اختلاف دارند رباى انفرادى غالبا صاحبش را هلاك مى كند و تنها بيست درصد ممكن است به خاطر عوامل خاصى از شر آن خلاصى يابد و ساحت زندگيش به فنا و مذلت تهديد نشود ولى در رباى اجتماعى كه امروز در ميان ملل و دولتها رسميت يافته و بر اساس آن قوانين بانكى جعل شده بعضى از آثار سوء رباى فردى را ندارد چون جامعه به خاطر شيوع و رواج آن و متعارف شدنش از آن راضى است و هيچ به فكر خطرها و زيان هاى آن نمى افتد ولى در هر صورت آثار وضعى آن كه عبارت است از تجمع ثروت و تراكم آن از يك طرف و فقر و محروميت عمومى از طرفى ديگر، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 645 غير قابل اجتناب است همچنانكه مى بينيم اين جدائى و بيگانگى در بين دو طبقه از مردم دنيا پيدا شده ، يكى طبقه ثروتمند و يكى فقير و روز به روز اين اثر شوم كوبنده تر و ويرانگرتر خواهد شد هر چند كه ما شخصا اين ويرانگرى را پيش آمدى خيلى دور بپنداريم و يا حتى آن را از جهت طول مدت ملحق به عدم بدانيم اما از نظر اجتماعى و از ديدگاه يك جامعه شناس اين اثر شوم بسيار عاجل و زودرس است چون عمر اجتماع با عمر فرد تفاوت دارد و يك روز از نظر جامعه شناس برابر با يك عمر در نظر ساير افراد است ، روز اجتماع همان است كه قرآن كريم درباره اش فرموده : ((و تلك الايام نداولها بين الناس )). منظور از اين روزگار همان عصر و قرن است كه در هر قرنى مردمى بر مردم ديگر غلبه مى كنند و طائفه اى كه روزگار به كامش بود به دست طائفه اى ديگر منكوب و حكومتى به دست حكومتى ديگر منقرض ‍ مى شود، امتى كه روى كار بود، بر كنار شده و امتى ديگر روى كار مى آيد و معلوم است كه سعادت انسان نبايد تنها از نظر فرد مورد عنايت قرار گيرد بلكه همانطور كه ما به سعادت فرد فرد علاقمنديم بايد به فكر سعادت نوع و جامعه خود نيز بوده باشيم . همچنان كه مى بينيم قرآن كريم هيچ وقت از سرنوشت هيچ فردى سخن نمى گويد و درباره هيچ فردى پيشگوئى نمى كند هر چند كه به كلى در باره فرد ساكت نيست اما خود را كتابى معرفى مى كند كه خدا آن را براى سعادت نوع انسان نازل كرده ، و سعادت جنس بشر را در نظر گرفته چه بشر امروز و چه آينده و چه گذشته . پس اينكه فرموده : ((يمحق الله الربوا و يربى الصدقات )) احوال ربا و صدقات و آثارى كه اين دو دارند (چه نوعى و چه فردى ) را بيان مى كند و مى فرمايد: محق ونابودى و ويرانگرى از لوازم جدائى ناپذير ربا است همچنان كه بركت و نمو دادن مال اثر لاينفك صدقه است پس ‍ ربا هر چند كه نامش ربا (زيادى ) است ليكن از بين رفتنى است و صدقه هر چند كه نامش را زيادى نگذاشته باشند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 646 زياد شدنى است و لذا وصف ربا را از ربا مى گيرد و به صدقه مى دهد و ربا را به وضعى كه ضد اسم او است توصيف مى كند و مى فرمايد: ((يمحق الله الربوا و يربى الصدقات )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □از امتیازات امیرالمؤمنین علیهالسلام و اعجاز و فضیلت او این است که اگر از کتب خاصه(شیعیان)، ولو یک کتاب نبود، کتب عامه(اهل‌سنت) برای اثبات خلافت و حقانیت او کافی بود. یعنی احادیثی که هیچ‌کدام از راویانش علی و حسن و حسین علیهمالسلام نیستند. □○در محضر بهجت، ج۳، ص۱۴۷○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●روز استاد علی صفایی حائری●□ □●روز غدير، روز نور، روز سرور، روز سرشارى و اكمال، روز بارورى و اتمام، روز رهبرى و ولايت است. و غدير، خود بركه‌ى نور و عشق است، درياى شور و جوشش، آن هم در كوير كور و ريگزار مرگ. □●و غديرى، تشنه‌ى مشتاقى است، كه سال‌ها در كوير گرديده و ريگزارها را به صدا در آورده و مرگ را در كوله بار خود بسته تا به زندگى برسد و به زندگى برساند. □●و غديرى، مهاجر تنهايى است كه بالاتر از رفاه مى‌خواهد و بيشتر از آزادى و عدالت. □●در اين روز، و در اين غدير گسترده، اين مهاجر تشنه مى‌تواند سيراب شود و اين بالاتر و بيشترها را بدست بياورد؛ از دست پيامبر صلى الله عليه و آله و با جام ولاى على عليه السلام . □●داستان غدير و تاريخ غدير، از عظمت غدير و ضرورت ولايت و ريشه‌اى بودن اين مسأله خبر مى‌دهد. رسول در آن هنگام و در زير آن آفتاب سوزان، آن همه جمعيت را براى چه نگه مى‌دارد و چه پيامى براى آنها دارد؟ بايد اين پيام اساسى‌ترين پيام او باشد و بزرگترين ستون دين او، چون او براى هيچ يك از پايه‌هاى دين خود، اين گونه دعوت نكرد و اين گونه مردم را گرد نياورد. □● ، صص۷-۱۰●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □○عالمی است از اهل تبريز، اهل بصيرت و جامع علوم و معارف فراوان و بسيار از شهرت و سر و صدا گريزان است. می‌گفت:در جوانی رفتم خدمت آقا سيد محمد حسن الهی (برادر علامه طباطبايی) و خواهش کردم که کتاب شفای بوعلی سينا را برايم تدريس کند.ايشان قبول کردند و شفا را شروع کرديم. □○در مبحثی يک روز رسيديم به جايی که شيخ ابن سينا به عنوان اعتراض به مطلبی می‌گويد: لا ادری ما يقول (من نمی‌دانم چه می‌گويد) ناگهان ديديم صدای خود بوعلی سينا آمد که من چنين مطلبی نگفتم. □○پرسيديم: شما چه کسی هستی؟ گفت: من بوعلی سينا هستم. گفتيم: پس شما چه گفته‌ايد؟ گفت: من چنين گفته‌ام (و عبارتی را ذکر کرد) □○اخوی علامه نامه‌ای می‌نويسد به قم و قضيه را برای علامه نقل می‌کند. آقای طباطبايی در جواب نامه می‌فرمايند: من سال‌ها بود که می‌ديدم اين عبارت موجود در شفا اشکال دارد و از شيخ بعيد است که آن را گفته باشد، حالا درست شد. □○نکته‌ها از گفته‌ها، سید حسین فاطمی‌نیا، دفتر اول○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □از #عادت بدر نیامدیم، گوش به حرف ندادیم، زحمت نکشیدیم، □همینطور روز به روز
○به بسم الله الرحمن الرحیم است ○که عارف محییِ عظمِ رمیم است □این ، که استخوان های خرد شده و و خلقُ و خوهای ریشه دوانده در متن جانِ انسان است که انسان تا این ریشه ها را بکند و خردشان کند و محییِ عظمِ رمیم شود و از این حیاتِ دربیاید و به حیاتِ انسانی برسد، □به فرمودند تو چهار صفت را در خود بمیران؛ این چهار صفت به عنوان اینکه در حیوانات در افقی اعلاست، به این معناست که اگر می خواهی به صفاتِ انسانی برسی که هستی و بشوی و بشوی ، راهش این است که اوصافِ حیوانی را از خودت دور  کنی، □حالا در بین اوصافِ حیوانی، چهار صفت و چهار حیوان موجود در خارج را که حیوانات موجود در خارج به منزلۀ و تجلیاتِ اوصافِ نفسِ انسانی در بخشِ هستند آنها را نام برده است. □که شما چهار حیوان را سر بِبُر و بالای ده تا قُلّه  بگذار و تماشا کن چه می شود. □۱- : صفتِ ؛ هر حیوانی که صفتِ لجن خوری دارد عرب به آن بطّ (اردک) می گوید؛ انسانی که دارای صفتِ لجن خوری است باید این صفت را از خودش دور کند و از دربیاید. □۲- : صفتِ طلبی و طلبی؛ چیزهائی که زیبائی جان انسانی نیست را از خود دور کنید؛ □وَ زَیَّنَ فی قُلُوبِکُمُ الایمان (وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ)،□ □که فرمود تنها زینتِ شما همان شما و اعتقاداتِ ایمانی شماست، همان و انسانیِ شماست که در مسیرِ حق متعال آن را تحصیل فرمودید. اینها زینتِ شماست. به غیر از اینها مثل خانۀ خوب داشتن، مدام زندگی حیوانی را تقویت کردن و در مسیر زیبائیِ حیوانی مدام قدم برداشتن، بیچارگی است؛ اینها را از خود دور کنید؛ تا کی می خواهید در این بیچارگی ها باشید؟ □مانندِ طاووس نباش که مرتب پرش را در می آورد و ژست می گیرد و به تمامِ پرندگان و مرغان می گوید ببینید چقدر زیبا هستم، پرهای رنگارنگ دارم؛ طایفۀ ما! دودمانِ ما! خانوادۀ ما! سرمایۀ ما! و ... ، □اینطور نفرمائید! اینطور نباشد. □این چیزها را از خود دور کنید و با آن خود را مشغول نفرمائید. این صفتِ زینت طلبی و امورِ مادیِ دنیائیِ بی ارزش را برای هم حساب نکنید و به رخ هم نکشید، اینها را از خود دور کنید. □بعد چون در بین حیوانات خیلی به زینت و زیبائی و رنگین بودن پرهایش مشهور است، این صفتِ حیوانیِ انسان را به طاووس تشبیه کرده است. □این طاووسی که در اینجا موردِ بحث است فقط همان طاووس نیست، بلکه منظور هر حیوانی است که در بین حیوانات دیگر و نسبت به آنها زیبائی دارد که برای خودش پُزی دارد. این خصلت ها را از خود دور بفرمائید تا مرحلۀ دوّم خروج از عادت را بیابید. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت چهارم بخش دوم1⃣ ● بيان ضعف چند قول كه در تفسير جمله ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات ))گفته شده است با بيانى كه گذشت ضعف گفتارى كه ذيلا از بعضى از مفسرين نقل مى كنيم روشن مى شود كه گفته است محق ربا به معناى اين نيست كه خدا مال ربوى را از بين مى برد و تنها خسران و حسرت براى رباخوار مى ماند چون ما به چشم خود مى بينيم رباخواران روز به روز پولدارتر مى شوند بلكه مراد اين است كه رباخوار از جهت غايات و نتايجى كه از گرفتن ربا در نظر دارد به نتيجه نمى رسد، چون منظور رباخوار از عمل خود اين است كه به زندگى خوشى برسد و لذت زندگى گوارائى را بچشد، ليكن حرصى كه در رباخوارى است نمى گذارد او از زندگى لذت ببرد و او را حريص به جمع مال مى كند و مال به آسانى جمع نمى شود بلكه بايد با كسانى كه رقيب او هستند و يا قصد خوردن سرمايه او را دارند دائما مبارزه كند، از طرفى ديگر مردمى كه او خونشان رابه شيشه گرفته و به روز سياهشان نشانده است ، در مقام دشمنى با او بر مى آيند و خواب راحت را از او سلب مى كنند. و نيز فساد گفتار مفسر ديگر روشن مى شود كه گفته است مراد از محق ربا، محق آخرتى است ، مى خواهد بفرمايد رباخوار در آخرت ثوابى ندارد، چون در دنيا با رباخواريش آن ثواب ها را از دست داد و يا به خاطر اينكه ربا باعث شده همه عباداتش باطل گردد وجه ضعيف بودن اين تفسير اين است كه هر چند شكى نيست كه بى اجر بودن در آخرت هم نوعى محق است ليكن در آيه شريفه دليلى نيست بر اينكه مراد از محق ، تنها محق ثواب آخرت باشد. و نيز ضعف گفتار آن مفسر ديگر كه از معتزله است و با آيه استدلال كرده بر اينكه : مرتكب هر گناه كبيره در آتش دوزخ مخلد است چون فرموده : ((و من عاد... )) و ما در سابق بيانى داشتيم كه هم اين گفتار و استدلال را توضيح مى دهد و هم پاسخش را مى گويد. وَ اللَّهُ لا يُحِب كلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ در اين جمله نابودى ربا را به وجهى كلى تعليل مى كند و معنايش اين است كه اگر گفتيم خدا ربا را محق و نابود مى كند، براى اين است كه رباخوار كفر شديدى دارد، چون بسيارى از نعمت هاى خدا را كفران مى كند و آن نعمت ها را مى پوشاند و در راههاى فطرى حيات بشرى كه همان معاملات معمولى است صرف نمى نمايد و علاوه بر اين به بسيارى از احكام خدا كه درباره عبادات و معاملات تشريع كرده كفر مى ورزد زيرا با مال ربوى غذا مى خورد و لباس مى خرد و نوشيدنى مى نوشد و خانه مى خرد با اينكه همه اينها حرام است ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 647 و نماز و بسيارى ديگر از عبادت هايش را فاسد مى كند و با مصرف كردن مال ربوى بسيارى از معاملات غير ربوى او نيز باطل مى شود و ضامن طرف معامله خود مى گردد و در بسيارى از موارد كه به جاى بهره پولش ، ملك مردم يا اثاث منزل مردم را مى گيرد غاصب آن اموال مى شود و به خاطر طمع و حرصى كه نسبت به اموال مردم مى ورزد و خشونت و قساوتى كه درگرفتن طلب خود اعمال مى كند و به اين وسيله به خيال خود حق خود را مى گيرد بسيارى از اصول و فروع اخلاق و فضائل را در مردم مى كشد و از همه بالاتر او فردى اثيم است يعنى آثار سوء گناه ، دلش را سياه كرده ، ديگر خداى سبحان دوستش نمى دارد چون خداى تعالى هيچ كفران گر اثيم را دوست نمى دارد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei