#شرح_دفتردل #استاد_صمدی_آملی □در نقل صحیح آمده که هر که در وقت طعام خوردن 《بسم الله الرحمن الرحیم》بگوید شیطان از آن تناول نکند و اگر در وقت جامه کندن《بسم الله الرحمن الرحیم》بگوید پرده میان عورت او و جنیان پیداشود. @mohamad_hosein_tabatabaei

□مبعث شریف سید لطیف و عنصر عفیف و گزین خلائق و تتمه دوران و رحمت برای عالمیان و آدمیان حضرت خاتم الانبیاء و الرسولان محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله که مبارکترین ایام هستی است، مبارک باد. □افضل اعمال مبعث، خواندن زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام است.   □اللهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَ الْمُرْسَلِ الْمُکَرَّمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا مَا أَنْتَ بِهِ مِنَّا أَعْلَمُ یَا مَنْ یَعْلَمُ وَ لا نَعْلَمُ اللهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی لَیْلَتِنَا هَذِهِ الَّتِی بِشَرَفِ الرِّسَالَةِ فَضَّلْتَهَا وَ بِکَرَامَتِکَ أَجْلَلْتَهَا وَ بِالْمَحَلِّ الشَّرِیفِ أَحْلَلْتَهَا اللهُمَّ فَإِنَّا نَسْأَلُکَ بِالْمَبْعَثِ الشَّرِیفِ وَ السَّیِّدِ اللَّطِیفِ وَ الْعُنْصُرِ الْعَفِیفِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ... @mohamad_hosein_tabatabaei

#بسمه_تعالی_شانه □مطلب ذیل حقایقی عرشی از محقق معظم و دانشمند ارجمند حضرت استاد سید ابراهیم موسوی حفظه الله تعالی است که چند سال قبل بمناسبت شب مبعث و در اسرار افضل بودن عمل زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در شب مبعث، برای اینجانب ارسال فرمودند. #ح_م

□در شب بعثت، زیارت حضرت مولی امیرالمومنین علی علیه السلام سفارش شده است. علّت بر فَریقین (شیعه و اهل بدعت) واضح است چرا که نفسِ پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) حضرت مولی امیرالمومنین (علیه السلام) هستند که آیۀ انفسنا و روایات آن شاهد بر آن است و امری مسلّم است. پس نفسِ حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله)، حضرت مولی (علیه السلام) هستند. □عبارت مذکوری که در زیارتِ حضرت مولی امیرالمومنین علی (علیه السلام) در شب بعثت میخوانیم چنین است : □"وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِه ... و نفس قدسى خود را در رضای تو (خدا) و رضای رسول تو (صلی الله علیه وآله) بذل کرد و آنرا وقفِ بر اطاعت از او (رسول خدا صلی الله علیه وآله) و سپر بر دفع آلام نكبات از وجود او گردانيد ... □... حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه" تا اینکه نفس رسول الله (صلی الله علیه وآله) در دستِ امیرالمومنین (علیه السلام) جاری شد و خنکی نفس را ربود و بر صورت خود مسح کرد. □(بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۷، ص: ۳۸۰)□ □"فاضَت" از ریشۀ "فوض" است به معنای پُر شدن و جاری شدن. فیض هم از همین ریشه است که نفسِ پُری است که خداوند که مُفیض است، از شدّت مُفیض بودن، مستفیض را می‌آورد. و ذاتِ مستفیض (کانَ تامّه)، فیضِ خداست و تا صفات و افعال او کشیده میشود (کانَ ناقصه) و باز مستفیض در طلب فیض از مُفیض است. چه کسی بداند و چه نداند، چه بخواهد و چه نخواهد ، بودنِ موجودات، فیض است و فیض، ظهورِ صمدیّت خداست. کسانی که در طلب فیض هستند، مختاراً و تشریعاً در سلسلۀ مُفیض بودن خدایند و به کسبِ فیض و مستفیض بودن ، فانی در مُفیض میشوند. □نفس، یک نفس است و آن "نفس واحده" است که همان "نفس الله تعالی" است که حضرات آل الله (علیهم السلام) هستند که شاخصِ ظهور آن در مولی امیرالمومنین علی (علیه السلام) است که در زیارت حضرت (علیه السلام) با این عبارت سلام میدهیم : ○"السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى"○ (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۷، ص: ۳۳۱) □نفسِ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نیز حضرت مولی (علیه السلام) هستند. □ "وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ "؛ بذلِ نفسِ حضرت مولی (علیه السلام) برای رضای خداوند و رسول الله (صلی الله علیه وآله)، بذل بیرون از خود نیست. بلکه دائماً حال خداوند، حالِ این بذل است و این بذل، خودیّت خداست که خود به خود در فدا شدن برای خود است. □این بذل خود به خود نفس؛ در ظاهر ،در لیلة المبیت و خوابیدن بجای حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و جهاد برای خدا و مانند آن ظاهر میشود که این مقامِ فرق و جلوتِ این بذل است. □و در باطن، وحدت و یکی بودن نفس همین بذل است که صفتِ نفس، "واحده" بودن است که قرآن میفرماید "وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ " (انعام ۹۸). □در ترسیم عالم؛ نفسِ واحده را حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) انشاء میفرمایند چرا که ایشان "رحمة للعالمین" هستند ("وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏" / انبیاء ۱۰۷) و "طبیبٌ دوّار بطبّه" هستند و مقامِ فرق را ظاهر میکند. و در تجمیع عالم؛ نفوسِ اعتباری خلایق را امام (علیه السلام) تجمیع می‌نماید. او که باطن البواطنِ حقّ تعالی است و نفس الله تعالی می‌باشد، نفوسِ اعتباری خلایق را در خود مضمحل میکند. و مقام جمع را ظاهر میکند. حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرمایند : □"أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ عَلِيٌّ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيل‏"□ من بر تنزيل قرآن جنگ ميكنم و على (علیه السلام) بر تأويل آن جنگ خواهد نمود. (الخصال، ج‏۲، ص: ۶۵۰) □که تنزیل، نزول و آوردن است و تأویل، صعود و با اوّل بازگردادن است. □پس دقّت بفرمایید : "وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِه ..." این بذل نفس، اضمحلال وحدت در کثرت است. و این بذل نفس، ترسیم عالم و انشاء نفوس از نفس الله تعالی است. که در ذات و صفت و فعل ممدود است. که "مرضات" اشاره‌ای به ذات است و "طاعت" اشاره به صفات ، و "مَجّان" (جُنّه) و سپر بودن اشاره به افعال است. ذات و صفت و فعل عالمیان در همین "مرضات" و "طاعت" و "مَجّان" ترسیم میگردد. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به مولی امیرالمومنین (علیه السلام) که نفس ایشان هستند، راسِم (ترسیم کننده) کثرات هستند. "حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه" »» این فوض نفس، اضمحلال کثرت در وحدت است. و این فوض نفس، برگش

ت و تجمیع عالم به مبدأ حقیقی آن است که امام (علیه السلام) به خودش و در خودش این کار را انجام میدهد. □"فاضت ... فی کفّه" اضمحلال افعال عالم در فعلِ ولیّ الله (علیه السلام) است. □"استلب بردها" اضمحلال صفاتِ عالم در صفت ولیّ الله (علیه السلام) است. □"مسحه علی وجهه" اضمحلال ذواتِ اعتباری عالم در ذاتِ ولیّ الله (علیه السلام) است

□○امام خمینی (قدس سره)○□ □باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَی الابَد»، روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیای بزرگ، انبیای اولو العزم و بسیاری از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی و حادثه ای بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتی که بعثت «رسول ختمی» است و بزرگترین شخصیتهای عالم امکان و بزرگترین قوانین الهی. و این حادثه در یک همچو روزی اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزی ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت. لهذا، این روز را بر همه مسلمین و بر همه مستضعفین جهان تبریک عرض می‌کنم. □○صحیفه امام، ج ۱۲، ص: ۴۱۹ و ۴۲۰○□ @mohamad_hosein_tabatabaei

#صلوات ○الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِِ وَآلِ مُحَمَّدِِ وَعَجِّل فَرَجَهُم○ □پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین علی علیه السّلام فرمودند: □یا علی هر كه صلوات بر من را فراموش کند، راه بهشت را گم می‌کند.... @mohamad_hosein_tabatabaei

□طلوع تجلی اعظم حضرت حق در آفاق هستی بر شما مبارک باد و طلوع آن حقیقت در عرصه انفس نصیبتان باد. @mohamad_hosein_tabatabaei

□علامه #سیدحیدرآملی #امی را به معنی اینکه پیامبر به تمامه تشنۀ دریافت پیام غیبی خداوند بوده و آمادگی از دو طرف بوده، هم خداوند می خواسته آنچه را داشته و نگفته را بیان کند و هم از این طرف پیامبر با همۀ وجود آماده دریافت آن است.#مولوی هم می گوید که هر چه انسان پاک تر و طاهر تر باشد آمادگی او برای دریافت پیام الهی بیشتر است. □ #دکتر_دینانی: یک قاعده #فلسفی و #عقلی داریم که می گوید العطیات بقدر القابلیات یعنی دادن و بخشیدن به همان اندازه است که قابلیت دارد یک کوزه باید خالی باشد که آب درونش بریزی،یک صفحه سفید را می توانی درش بنویسی پس همه آنچه که در مکمن غیب است بالاخره باید روزی به ظهور برسد و اگر به ظهور نمی رسید نقصی بود در آفرینش این باید از هر نقشی ساده تر باشد. من که لوح ساده ام هر نقش را آماده ام / دست در نقاشان قدرت تا چه تصویرم کنند □نقش ساده بود یعنی اگر خطوطی آنجا بود نقشی که می آمد و هر خطی که می آمد درست جا نمی افتاد پس باید ساده ساده باشد. امی یعنی نخوانده،چیزهای پیرامون را یاد نگرفته یعنی سیاه نشده یعنی علوم را پر نکرده یعنی سیاه نشده قلبش و خمیرش سفید سفید است یعنی علوم را پر نکرده از چیزهائی که چه بسا الهی هم نباشد.این خمیر پاک #محمدی دست نقاش قدرت ازلی نقاشی و نگارگری کرد و قلب مبارک او که الم نشرح لک صدرک هم همین است آراسته شد به زینت حقایق ازلی و ابدی و بعد اینها را کتاب کرد. □کلمه غمزه یعنی چه که به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد؟ □ #دکتر_دینانی:این واژه ای است شاداب و عمیق و اسرار آمیز با کلمه کرشمه. ○کرشمه ی تو شرابی به عارفان پیمود ○که علم بیخبر افتاد و عقل بی حس شد □این دو واژه غمزه و کرشمه در واقع معنی عشق هم پیش می آید این آمادگی حضرت آمادگی عادی نیست این تمام معنی عشق را اینجا بیان می کند یعنی غمزه بود، غمزه و کرشمه اینها حالات معشوق است یعنی تا عشق نباشد این دو واژه معنی ندارد یعنی عاشق وقتی به معشوق نگاه می کند حالا غمزه و کرشمه هم دو جور است،غمزه عاشقی داریم و غمزه معشوقی یک کرشمه محبی داریم و یک کرشمه محبوبی، اینها از اصطلاح احمد #غزالی است در کتاب سوانح العشاق. □معشوق در عین اینکه خودش را ظاهر می کند و نشان می دهد یک لحظه یک چشمکی، نیمه چشمکی، نیمه رخی خود را پنهان می کند و چشمکی است این علامت سر وعلن. @mohamad_hosein_tabatabaei