#قیامت
○مطرب آغازید بیتی خوابْناک
○که اَنِلْنِی الْکَاسَ یا مَنْ لا اَراک
□(ای کسی که تو را نمی بینم،
جامی لبریز به من بده.)
○اَنْتَ وَجهی، لا عَجَب اَن لا اَراه
○غایةُ القُربِ حِجابُ الْاِشْتِباه
□(تو حقیقت منی و تعجبی نیست که
او را نبینم، زیرا غایت قرب، حجاب
اشتباه و خطای من شده است.)
○اَنْتَ عَقْلی لا عَجَبْ ِانْ لَمْ اَرَکْ
○مِن وُفورِ الْاِلِتباسِِ الُمْشْتَبَکْ
□(تو عقل منی، اگر من تو را از کثرت
اشتباهاتِ تودرتو و درهم پیچیده
نبینم جای هیچ تعجبی نیست.)
○جِئْتَ اَقْرَبْ اَنْتَ مِنْ حَبْلِ الْوَرید
○کَمْ اَقُلْ یا یا نِداءٌ لِلْبَعید
□(تو از رگ گردنم به من نزدیکتری.
تا کی در خطاب به تو بگویم: «یا»
چرا که حرف ندای «یا» برای
خواندن شخص از مسافتی
دور است.)
○بَلْ اُغالِطْهُم اُنادی فِی القِفار
○کَیْ اُکَتِّم مَن مَعی مِمَّن اَغار
□(بلکه مردم نااهل را به اشتباه می اندازم
و در بیابان ها(عمداً) تو را صدا می کنم
تا آن کسی را که بدو غیرت می ورزم از
نگاه نااهلان پنهان سازم.)
#حجاب
□بشریت انسان کامل، از برای ایجاد مناسبت و مجانست با خلق است، چرا که بدون مناسبت هیچ ارتباطی متصور نبوده، و اگر ارتباطی نباشد، هیچ شفاعت و استکمالی در کار نیست، لیکن با این همه، بشریت شخص «ولیّ الله» حجابی ست بس عظیم و غلیظ، چرا که اکثریت خلق بر آن میشوند که او را رد و انکار نموده، و از مقام الهی وی غافل شوند، چون سخنشان این است که: این شخص هم همچو ما میخورد و مینوشد و دفع حاجت کرده، و مجامعت نموده، و همچون ما زندگی میکند، پس او را بر ما هیچ امتیازی نیست، و این همان مکر الهی ست که دردانه ی خود را در بین مردم مخفی نموده است.
□مراقب مکر حق تعالی بوده باشید، چه بسا که همسر و یا پدر و یا مادر و یا دوست و یا یکی از آشنایان شما، از اولیای الهی بوده باشد، و شما از وی غافل بوده باشید.
□●نماز آخرین جمعه ی شعبان المعظم●□
□در مخلاه شیخ بهایی به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آمده است:
□هرکه آسانی پس از سختی،
غنای پس از فقر،
عزت بعد از خواری،
حیات پس از مرگ،
هدایت پس از گمراهی،
نور بعد از ظلمت
و توبه ی از همه ی گناهان را می خواهد،
در آخرین جمعه ی ماه شعبان مابین نماز ظهر و عصر، هشت رکعت نماز (چهار نماز دو رکعتی پی در پی) به جا آورد. در هر رکعت بعد از حمد +۵ بار سوره انشراح+ ۵ بار سوره قدر + ۵ بار سوره اخلاص را بخواند و پس از اتمام نمازها این دعا را بخواند:
□«اللهُمَّ يا اَكرَمَ مِن كُلِّ كَريمٍ
وَ يا اَسرَعَ مُجيبٍ وَ يا اَقرَبَ سَميعٍ
اَشرِكني في جَميعِ ما اَعطَيتَ عِبادَكَ
في هذا اليَومِ وَ ما قَبلَهُ وَ ما بَعدَهُ
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ بِحَقِّ القُرآنِ العَظيمِ
آمينَ آمينَ بِرَحمَتِكَ يا اَرحَمَ الرَاحِمينَ»
□پروردگارا! ای کریم ترین کریمان!
ای کسی که سریع ترین فردی در اجابت و ای کسی که نزدیک ترین شنونده هستی!
مرا شریک کن در همه ی چیزهایی که در چنین روزی و در روزهای قبل از آن و در روزهای پس از آن به بندگانت عطا کردی و خواهی کرد؛ به حقّ پیغمبر اکرم و خاندانش و به حقّ قرآن عظیم. اجابت فرما! اجابت فرما! به رحمتت، ای مهربان ترین مهربانان!
@mohamad_hosein_tabatabaei
#امّا_اگر_کمی_صبر_کنیم....
□حاج محمد اسماعیل دولابی□
□قبل از بارش باران، تندبادی بر میخیزد و گرد و غبار زیادی بر پا میکند و همهی خس و خاشاکها و آشغالها را از روی زمین جارو میکند.
امّا اگر کمی صبر کنیم، باد آرام میگیرد و باران میبارد و سپس ابرها کنار میروند و هوا لطیف و آفتابی میشود. آشوبها و نابسامانیهایی که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است، نزدیکتر شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی #عصر_ظهور را بشارت میدهد.
□○مصباح الهدی ص۳۲۳○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات1-6 آل عمران ، قسمت دوم بخش اول ● معناى كلمه ((تورات )) و ((انجيل )) وَ ماأَنزَلَ التَّوْرَ
آیات 1-6 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم
● معناى ((فرقان )) و موارد استعمال آن در قرآن مجيد1⃣
وَ أَنزَلَ الْفُرْقَانَ
كلمه فرقان بطورى كه در صحاح آمده به معناى چيزى است . كه ميان حق و باطل جدائى بيندازد، ولى دلالت ماده اين كلمه اعم است يعنى دلالت بر صرف جدا سازى دارد، چه جدا سازى حق از باطل و چه جدا سازى نخود از كشمش مثلا، و يا هر جدا سازى ديگر، همچنان كه مى بينيم در قرآن كريم در مورد جدا سازى مردم استعمال شده آنجا كه فرموده : ((يوم الفرقان يوم التقى الجمعان )).
و نيز فرموده : ((يجعل لكم فرقانا)).
چيزى كه هست مطلوب از اين جدا سازى در درگاه خداى تعالى حتما امرى است كه به هدايت برگشت كند، و درباره آن باشد، و جدا سازى مربوط به اين مساءله حتما همان جدا سازى بين حق و باطل خواهد بود حق و باطل در عقايد و در معارف ، و نيز تعيين اينكه بنده خدا چه وظايفى دارد، و چه چيزهايى جزء وظايف او نيست .
در نتيجه معناى جمله مورد بحث ، با مطلق معارف الهيه منطبق مى شود، چه معارف اصلى و چه فرعى ، چه آنهايى كه در كتابش بيان شده و چه آنهايى كه به زبان انبيايش جارى گشته ، و لذا مى بينيم در آيه : ((و لقد آتينا موسى و هرون الفرقان )) همه آنچه را كه بر موسى و هارون نازل كرده فرقان ناميده است .
و نيز در آيه : ((و اذ آتينا موسى الكتاب و الفرقان )) غير از كتاب تورات ساير دستورات نازله بر موسى (عليه السلام ) را نيز فرقان خوانده است .
و در آيه : ((تبارك الذى نزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا)) فرموده : بلند مرتبه است آن خدايى كه فرقان را بر بنده اش نازل كرد تا براى همه عالميان نذير باشد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 12
و اين فرقان از نظر معنا، با ميزان منطبق است ، چون در آيه : ((لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط)) بجاى كتاب و فرقان كتاب و ميزان را ذكر كرده است .
و نيز اين آيه در معناى آيه : ((كان الناس امة واحده فبعث اللّه النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بال حق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه )) است .
پس ميزان مثل فرقان عبارت است از دينى كه ميان مردم بحق و عدالت حكم مى كند، در عين حال معارف و وظايف بندگى را هم در برداشته است (و خدا داناتر است ).
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از فرقان ، تنها قرآن است . بعضى ديگر گفته اند: فرقان هر دليلى است كه ميان حق و باطل جدايى مى اندازد.
بعضى ديگر گفته اند: مراد، حجت قاطعى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) عليه كسانى اقامه مى كرد كه با آن حضرت بر سر عيسى (عليه السلام ) احتجاج و مشاجره مى كردند، ليكن بهترين وجه همان است كه ما ذكر كرديم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●□
□خوب است که انسان اسم خود را در هر کار خیری بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام [عمل] قبول و کدام رد میشود.
□●در محضر بهجت، ج۱، ص۲۸●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○..نمی شود و راه ندارد آقا ، در اسلام کسی حکیم الهی ، عارف الهی و عارف مسلم باشد اما صاحب ولایت نباشد و در آستانهٔ ولایت سر فرود نیاورد و عتبه بوس ولایت نبوده باشد نمی شود ، چون واسطهٔ فیض ، ولایت است امکان ندارد ، عارف بی ولایت راه ندارد. ما واسطهٔ فیض جز ولایت نداریم نمی شود که انسان به مقامی برسد و ولایت نداشته باشد. هر حکیم الهی، هر فرد مؤمن و هر شخص مسلمان بدون ولایت به جایی نمی تواند برسد. مرحوم علامه طباطبایی رساله ای نگاشته است به نام شیعه در اسلام که شیعه از چه زمانی پدید آمده است ، بعد همانطوری که به برهان پیاده فرموده است اسلام یعنی شیعه ، شیعه یعنی اسلام. قرآن یعنی علی (علیه السلام) ، قرآن یعنی حسین (علیه السلام) ، قرآن یعنی بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، قرآن یعنی ولایت ، ولایت یعنی قرآن. اینها هیچ گاه از هم جدا نمی شوند و هیچ عارفی ، هیچ حکیم الهی و هیچ فرد مسلم و اهل قرآن نمی تواند به برهان دو دوتا ، چهارتا از برهان ولایت روگردان باشد ، بدون ولایت محال است که انسان به جایی برسد و این رشته سر دراز دارد.
□○بیانات استاد علامه حسن زاده آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □یک گوسفند برای چوپان زحمت زیادی دارد، مجددا پس از باز گرد
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□آری، چوپانی که در مسیر کمل از اولیاء الله قرار بگیرد و بخواهد مانند امامش، امیر المومنین علیه السلام گردد، این گونه است. درست است که علی علیه السلام نمی شود، اما در مسیر علی بن ابیطالب است. حال این برنامه این مقدار سنگین است، شما اگر می توانی، بفرما، و اگر تحمل نداری، کسی نگفت واجب است، 《وا پس گریز》
○نکته ها چون تیغ پولاد است تیز
○گر نداری تو سپر واپس گریز(۲۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □آری، چوپانی که در مسیر کمل از اولیاء الله قرار بگیرد و بخ
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□بسیار خوب، نمازت را بخوان، در آغاز شب هم به استراحت بپرداز و صبح نیز به سوی گوسفندان برو، اما مقام اویس قرن را هم به دست نمی آوری(۲۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" حکمتی از کلیله و دمنه "○□
□هیچ کس نتواند شناخت که تقدیر در حق وی چگونه رانده شده است لاکن بر همگان واجب است که کارهای خویش به مقتضای رایهای صائب می گزارند و در مراعات جانب حزم و خرد تکلف واجب می بینند و در حساب نفس خویش ابواب مناقشت لازم می شمرند و در میدان هوی عنان خود گرد می گیرند و با دوست و دشمن در خیرات سبقت می جویند تا همیشه مستعد قبول و اقبال دولت توانند بود.
□○برگرفته از کتاب " مائده های فرهنگی "
به اهتمام حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#اما_بعد...
□او مردی پخته و اندیشمند بود ، عمر طولانی و با برکت ، او را کار کشته و کار آزموده کرده بود ، با سفرای خداوند و پیامبران همنشینی نموده و درسها آموخته بود . گرچه پیر و سالخورده شده بود ، ولی فکر جوان داشت ، علم و حکمت او به جایی رسیده بود که افرادی چون حضرت ( موسی علیه السلام ) همانند شاگرد ، درسها از او آموختند .
او چون جهانگردی دور اندیش بود ، که با مشاهده مناظر گوناگون و شگفت انگیز جهان آفرینش با دیدن بصیرت ، خدایش را می نگریست ، قلب نورانی او سرشار از عشق به خدای عشق آفرین شده و با اخلاص کامل معبود حقیقی جهانیان را پرستش می کرد و تجربه بسیار از روزگار آموخته بود .
او اگر سخنی می گفت ، عمیق ، پخته و حساب شده بود ، و قبلا به امضاء اندیشه و حکمت سرشارش رسیده بود !
چقدر شایسته است ، که انسانها در کارهای خود ، مبنا و دلیل داشته باشند ، نه بی مبنا کاری انجام دهند و نه زیر بار سخنان و اعمال بی اساس روند . و اگر احیانا گرفتار اشتباهی شدند و یا از پاسخ صحیح به مشکلی عاجز ماندند ، به افراد لایق و صالح مراجعه نموده و در پرتو رهنمودهای آن افراد ، پرده های اوهام را از خود بدرند .
□امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام که همواره همراه و همراز پیامبر صلی اللّه علیه و آله بود و از هرگونه فداکاری در راه پیشبرد اهداف عالیه اسلام و بزرگداشت صدای وحی که از زبان محمد صلی اللّه علیه وآله بر می خاست ، دریغ نداشت ، می گوید : با رسول خدا صلی اللّه علیه وآله در یکی از راههای مدینه در حرکت بودیم ، ناگاه با آن پیرمرد بلند قامت چارشانه ای که محاسن و ریش پُری داشت ، ملاقات نمودیم ، او با کمال احترام به پیامبر صلی اللّه علیه وآله سلام کرد و احوال پرسی نمود ، سپس به من رو کرد و گفت :
○السلام علیک یا رابع الخلیفة و رحمة اللّه و برکاته
سلام و درود و مهر خداوند بر تو ای ( چهارمین خلیفه ! )○
□در این هنگام متوجه رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله شد و گفت : آیا چنین نیست ؟
رسول خدا صلی اللّه علیه وآله او را تصدیق کرد .
آنگاه پیرمرد ، از نزد ما به سویی رفت ( عجبا ! این چه منظره ای بود ، او که از چهره تابناکش ، شکوه و شخصیتش آشکار بود ، راستی چرا مرا چهارمین خلیفه خواند ؟ و چرا پیامبر صلی اللّه علیه وآله او را تصدیق کرد ؟ چه خوبست معمای این رازها برایم آشکار گردد )
- ای رسول خدا ! این گفتاری که آن پیرمرد گفت : چه بود ؟ شما هم پای سخنان او را امضا کردید و وی را تصدیق نمودید .
□پیامبر : او حرف درستی زد و سخن حکیمانه ای گفت ، به راستی تو همان هستی که او بازگو نمود ( اینک گوش کن تا برایت توضیح دهم )
خداوند در قرآن ( به فرشتگان ) می فرماید : ( من در زمین پدید آورنده ( خلیفه ) هستم ، ( ۱۳۵ ) اولین خلیفه و جانشینی که خداوند در زمین برای خود قرار داد حضرت ( آدم علیه السلام ) است . )
در مورد دیگر می فرماید : ( ای داود ! ما تو را در زمین خلیفه نمودیم ، طبق میزان حق و عدالت بر مردم حکومت کن ( ۱۳۶ ) . ) از این رو ( داود ) خلیفه دوم است .
و در جای دیگر می فرماید : ( موسی علیه السلام به برادرش هارون گفت : در میان قوم من جانشین من باش ! و امور آنان را اصلاح کن ! ) ( ۱۳۷ )
بالاخره در این آیه می فرماید : ( اعلانی است از طرف خداوند و رسول او به مردم ، در مجمع عظیم اسلامی ( حج ) که خدا و رسول او از مشرکان بیزار است ) ( ۱۳۸ ) .
□اعلان کننده و مبلغ از ناحیه خداوند و رسول او تو هستی ! تو وصی و وزیر و ادا کننده وام من هستی ! تو همان گونه می باشی که هارون برای موسی بود گرچه بعد از من پیامبری نخواهد آمد روی این اساس همان گونه که آن پیرمرد بلند قامت تو را خلیفه چهارم خواند چهارمین خلیفه هستی !
آیا می دانی او که بود ؟ آیا می خواهی بدانی او کیست ؟
□حضرت علی : نه او را نشناختم ، در انتظار شناختن او بسر می برم .
- او برادر تو ( خضر علیه السلام ) بود . ( ۱۳۹ )
○۱۳۵-انی جاعل فی الارض خلیفة ( بقره : ۳۰ ) .
○۱۳۶-یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق ( صاد : ۲۶) .
○۱۳۷-و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی و اصلح . . . ( اعراف : ۱۴۲ ) .
○۱۳۸-و اذان من اللّه و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان اللّه بری ء من المشرکین و رسوله ( توبه : ۳ ) .
□○کتاب شریف سرگذشتهای عبرت انگیز○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم ● معناى ((فرقان )) و موارد استعمال آن در قرآن مجيد1⃣ وَ أَ
آیات 1-6 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم
● معناى ((فرقان )) و موارد استعمال آن در قرآن مجيد2⃣
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِئَايَتِ اللَّهِ... ذُو انتِقَامٍ
كلمه ((انتقام )) بطوری كه گفته اند به معناى مجازات بدكاران بر طبق بدكارى آنان است ، و لازمه اين معنا آن نيست كه حتما غرض داغ دل گرفتن هم در بين باشد، چون داغ دل گرفتن از لوازم انتقامهاى معمول در بين ما است ، نه از لوازم معناى لغوى اين كلمه ، چون بدى بدكاران در ميان ما انسان ها باعث منقصت و ضررى براى ما مى شود و ما با مجازات بدكار، مى خواهيم قلب خود را التيام دهيم ، و اگر نمى توانيم ضررى را كه بدكار متوجه ما كرده جبران كنيم ، لااقل داغ دلى از وى بگيريم .
و اما خداى عزوجل ساحتش عزيزتر و مقدس تر از آن است كه از اعمال بندگان بدكارش متضرر شود، و يا العياذ باللّه نقصى بر او وارد آيد، ليكن وعده داده - و وعده او حق است - كه بزودى در ميان بندگانش به حق قضاوت كند، و اعمال
آنان را جزا دهد، اگر خير است خير و اگر شر است شر، چنانكه فرمود: ((و اللّه يقضى بالحق )).
و نيز فرمود: ((ليجزى الذين اساوا بما عملوا و يجزى الذين احسنوا بالحسنى )) و چگونه چنين نباشد،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 1
با اينكه عزيز على الاطلاق است ، ساحت او منيع تر از آن است كه حرمتش هتك شود. ديگران هم گفته اند، كه كلمه عزيز در اصل به معناى امتناع است .
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِئَايَتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شدِيدٌ ...
اين آيه از آن جهت كه مطلق است يعنى معين نكرده است كه مقصود از عذاب شديد چيست ، آيا عذاب دنيا است يا آخرت ، ممكن است شامل عذاب دنيوى هم بشود. و اين خود يكى از حقايق قرآنى است كه چه بسا مفسرين از آن غافل مانده ، و آنطور كه بايد پيرامون آن بحث نكرده اند، و اين بى توجهى ، علتى جز اين نداشته كه ما چيزى را عذاب نمى شماريم ، مگر وقتى كه جسم ما را به درد آورد، و متألم سازد و يا نقص و يا فسادى در نعمت هاى مادى ما پديد آورد. مثلا مال ما را از بين ببرد، و يا يكى از عزيزان ما را بميراند، يا بدن ما را مريض كند، با اينكه آنچه قرآن در تعليمات خود از عذاب اراده كرده غير اين است .
گفتارى در اينكه : كلمه عذاب در اصطلاح قرآن به چه معنا است
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei