□عید بزرگ و اساسی وقتی است که عود به سوی خدا کنیم، آن روز خیلی قیمتی است و سیر به سوی قیامت است. روز عید یَومُ الجَمع، یَومٌ مَجمُوع، یَومُ الجُمُعَه و یَومَ یَجمَعُ الاَوَّلینَ وَ الآخِرین است.
□مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی□
□○مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○راه عبادت و دیانت به شادمانی ختم میشود○□
□ما از عید فطر در پایان ماه مبارک رمضان باید بیاموزیم که راه عبادت و دیانت به شادمانی ختم میشود، یعنی کسی اگر راه اطاعت خدا و بندگی او را در پیش بگیرد، این راه، او را به شادمانی میرساند، کما اینکه روزۀ ماه مبارک رمضان ما را به شادمانی عید فطر میرساند.
□متقابلاً این را هم از عید فطر میآموزیم که جشن و شادمانی به معنای ترک کردن و به فراموشی سپردن دین و ترک فرمانبری از خدا و عبادت و بندگی او نیست. متأسفانه گاهی افراد به بهانۀ اینکه مثلاً جشن عروسی یا تولّد است، خود را مجاز به غفلت و تخطّی از دستورات خداوند میپندارند. پس اگر کسی راه دین و عبادت و طاعت را طی کند، نتیجهاش که عید و شادمانی است را میبیند و همین طور اگر عیدی هست، به معنای ترک عبادت و فراموشی کردن خدا نیست.
□استاد مهدی طیّب□
#عید_فطر
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○شرح بیتی از غزل عرشی جناب حافظ○□
○به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
○ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
□عشق اولاً به اختیار نمیآید و همین را #حافظ دارد اشاره میکند به ساقی که با اون دوران آن جام که جام #معرفت است اگر اون دوران نیاید عشق نمیآید. اگر معرفت نباشد عشق نمیآید. میخواهد که به واسطهی دوران جام معرفت عشق پیدا شود این را تقاضا میکند و این در واقع شبه دعاست و یا حقیقتاً دعاست میخواهد از حق تعالی اول هم گمان میکرد که عاشق شدن سخت نیست ولی هنگامی که وارد وادی عشق شد دید با چه وادی سهمناکی روبهروست و با چه راه طولانی و سهمناکی روبهروست. راه بیپایان و سخت و مشکل طی بیابانها، صعب العبور، صخرهها، کوهها، دریاها در راه است و اینها مشکلاتش است، #عاشق شدن کار آسانی نیست و کار همه کس نیست و همه کس هم عاشق نمیشود و نمیتونه بشود آدم عافیت طلب با عاشق شدن هزار فرسنگ فاصله دارد عافیت طلب باید برود دنبال عافیتش. نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست/ عاشقی شیوهی رندان بلاکش باشد.
□پس بنابراین راه عشق راه صعب العبوری است و به اختیار هم نیست و البته معرفت که آمد عشق هم به دنبالش میآید و حافظ از همین جا شروع کرده و پاسخ این سؤال در بیت دوم است (به بوی نافه ای کآخر صبا زان طره بگشاید) اولاً صبا یک پیک خوبی است برای حافظ، باد صبا خیلی آشنایی دارد مثل حالا که عصر اطلاعات نبوده ، پیک حافظ نسیم صباست. بادی است که میوزد و پیام حافظ را میرساند و پیام معشوق را هم میآورد، صبا وزش معنوی است و تنها وزش باد ظاهری نیست. باد ظاهری یک بوی ظاهری را میآورد ولی اون وزش معنوی و اون باد صبایی که پیام حافظ را میبرد و پیام معشوق را برای حافظ میآورد همان نفخهی الهی است و وزش معنوی است.
□طره بگشاید، طره چیست؟ ناف آهوی مشکین است و اون وقتی گشوده میشود و بوی عطر این عطر عشق است، عطر معرفت است، عطر معنوی است.
□ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها: اجازه بدهید من اون کلمه جعد را معنی کنم. وقتی اون طره گشوده میشود یعنی نفخهی الهی میرسد نفخه است، عطر است، اون بوی عطر عشق هم اون صبا یعنی پیک معنویت اون نفخهی الهی میرساند به شامهی باطنی آدمی وقتی اون میآید حالا جعد مشکین، زلف مجعد است، زلف سیاه بود، معمولاً و مجعد هم بوده. بعدها خواهیم گفت که وقتی حافظ از زلف سخن میگوید و از مجعد بودن زلف اشاره به عالم کثرت است.
حق تبارک و تعالی واحد علی ال اطلاق است واحد محض است اما هر لحظه تجلی دارد و تجلیات حق این عالم است این عالم با کثرتهایی که درش است و کثرتهای این عالم غیرمتنهای است، شب داره، زشت داره، زیبا، جلال، جمال، بهار، زمستان، گل، خار، بیابان، دریا و صحرا و هم چیز دارد، در این عالم و کثرتهای این عالم تجلی حق است این تجلی به زلف تشبیه شده چون کثیراست، کثرت را به زلف تشبیه میکند حافظ وهر جا حافظ از زلف معشوق صحبت کرد اشاره به کثرت تجلیات است و کثرت هم کثرت این عالم است. یعنی در مظاهر این عالم جلوه ی معشوق میبیند یعنی هر عارفی، عارف در کثرتهای این عالم وحدت میبیند اصلاً فرق عارف و غیر عارف همین است مردم عادی کثرت بین هستند و فقط کثرتها را میبینند. عارف در درون کثرتها وحدت را میبیند، کثرت هم سیاهی است، زلف است. در درون زلف زیبا وحدت میبیند اون مجعد بودن هم یعنی هم کثرت است و هم این کثرت پیچ در پیچ است. تازه کثرت هم یکنواخت نیست، کثرتها هم یکنواخت نیستند در درون هر کثرتی یک کثرت دیگری است. در درون هر کثرتی دوباره کثرتی دیگری است مجعد و پیچ در پیچ یعنی در درون کثرات لایتناهی عالم آفرینش و پیچ در پیچ این عالم واقعاً پیچ در پیچ است حافظ یک وحدتی دارد میبیند و او درون این کثرت به یک وحدتی حرکت میکند واون راه سخت هم همین است که شما بتوانی از درون کثرت به وحدت برسید اینه که در بیت دوم میگوید از اون طره که گشوده شود چه خون افتاد در دلها.
□حکیم دکتر دینانی□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●علامه و اثبات بیشتر بودن ارث زن از مرد با ریاضیات●□
#آیت_الله_سبحانی:
□اینکه معروف است سهمیهی زن در ارث همیشه کمتر از مرد است کلام صحیحی نیست. ارث زن گاه کمتر است و گاه این دو مساویاند و گاه ارث زن از مرد بیشتر میباشد.
1️⃣ گاه ارث زن کمتر است کما اینکه خداوند میفرماید: ﴿يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ﴾[۲] اگر پدر انسان از دنیا رود، دختر یک سهم و پسر دو سهم ارث می برد.
2️⃣ گاه سهم هر دو یکی است و آن، جایی است که پسر از دنیا برود و پدر و مادر او زنده باشند که هر کدام سدس (یک ششم) ارث می برند. ﴿وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ﴾[۳]
3️⃣ گاه سهم زن بیشتر است و آن جایی است که زن بمیرد و شوهر و یک دختر داشته باشد. شوهر در این صورت یک چهارم می برد: ﴿فَإِنْ كانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْن﴾[۴]
□همچنین زن وقتی ارثیه را به ارث می برد آن را مصرف نمیکند و می تواند ذخیره کند ولی مرد آن را در ادارهی خانواده و واجب النفقههای خود به مصرف میرساند.
مرحوم علامه طباطبایی در المیزان در محاسبهای ریاضی ثابت کرده است که زن بیش از مرد ارث میبرد.
□●آیت الله سبحانی، درس تفسیر، مورخه ۹۴/۰۴/۲۲●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #علامه_حسن_زاده_آملی
#فهم_حرف_بزرگان○□
□احتیاط میخواد حرف مشایخ اهل توحید، علمای خیلی بزرگ
و مردم زحمت کشیده از اونهای که از منحل ولایت، اونهای که از مشرب وحی، اونهای که در کنار کتاب الله و جهات دیگر تعلیم و تربیت که در مسیر قرب الی الله داشتند، در سیر و سلوکشون در ریاضت هایشون، اینها یه خورده حرفها اعتیاد میخواد،
حرف مردم را فهمیدن مشکله
کار میخواد
زود دست رد به سینه حرفها زدن و اشخاص زدن تأمل میخواد
تدبر میخواد
یکی از کلمات قصار شیخ الرئیس اینکه هر کس هر چه را بشنود زود بپذیرد و یا زود رد کند او از فطرت انسانیت منسلخ است.
انسان یک تصبتی داره
تأملی داره
فکر میکنه
« فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»
کاوش میکنند
جستجو میکنند
پیروی میکنند
زیر و رو میکنند تا حرف خوب رو
همینطور ارتجاعا، ابداعا، بدونه تروی، این اره، اون نه، اینطور که نیست
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6 آل عمران ، قسمت دوم بخش چهارم ● سعادت و شقاوت روحى و جسمى ، و اينكه افراد بى خدا در هر حا
آیات 1-6 ، آل عمران ، قسمت دوم
بخش پنجم1⃣
● سعادت و شقاوت از ديدگاه اسلام
و اما قرآن كريم انسان را موجودى مركب از روحى جاودانى ، و بدنى مادى و متغير مى داند، انسان از نظر قرآن همواره با چنين وصفى قرار دارد،تا بسوى پروردگار خود برگردد، در آن موقع است كه خلود و جاودانگى آدمى شروع مى شود و ديگر دچار زوال (و دگرگونگى ) نمى گردد.
پس ، از نعمتهاى دنيا بعضى مانند علم ، تنها مايه سعادت روح آدمى است ، و بعضى مانند مال و فرزندى كه او را از ياد خدا باز ندارد، مايه سعادت روح و جسم او خواهد بود، آن هم چه سعادت بزرگى .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 15
و همچنين بعضى از حوادث كه مايه محروميت و نقص جسم آدمى است ، ولى براى روح جاودانه او سعادت است ، مانند شهادت در راه خدا، و انفاق مال و ساير امكانات در اين راه ، كه اين نيز از سعادت آدمى است ، همچون تحمل نوشيدن دواى تلخ است كه دقايقى آدمى را ناراحت مى كند ولى مدت طولانى مزاجش را سالم مى سازد.
و اما آنچه كه خوش آيند جسم و مضر به روح آدمى است ، مايه شقاوت آدمى و عذاب او است ، و قرآن كريم اينگونه اعمال را كه تنها لذت جسمانى دارد، متاعى قليل خوانده ، كه نبايد به آن اعتنا كرد. و در اين باره فرموده است : ((لا يغرنك تقلب الذين كفروا فى البلاد، متاع قليل ثم ماويهم جهنم و بئس المهاد)).
و همچنين هر چيزى كه مضر به روح و جسم ، هر دو است ، قرآن آنرا نيز عذاب خوانده همچنان كه خود ماديين هم آنرا عذاب مى شمارند.
اما قرآن آن را از جهتى ، و ماديين از نظرى ديگر عذاب مى دانند. قرآن آنرا از اين نظر عذاب مى داند كه مايه ناراحتى روح است ، و ماديين از اين نظر عذاب مى دانند كه مايه بدبختى و ناراحتى بدن است ، نظير انواع عذابهايى كه بر امتهاى گذشته نازل شده .
و قرآن در اين باره مى فرمايد: ((الم تر كيف فعل ربك بعاد؟ ارم ذات العماد، التى لم يخلق مثلها فى البلاد، و ثمود الذين جابوا الصخر بالواد، و فرعون ذى الاوتاد، الذين طغوا فى البلاد، فاكثروا فيها الفساد، فصب عليهم ربك سوط عذاب ، ان ربك لبا لمرصاد)).
سعادت و شقاوت موجودات با شعور، بستگى به شعور و اراده آنها دارد چون ما يك امرى را كه در نظر ديگران لذيذ است ولى ما لذت آن را احساس نمى كنيم ، سعادت خود نمى دانيم ، همچنان كه امرى را كه براى ديگران الم انگيز است ولى ما از آن احساس الم و ناراحتى نمى كنيم ، شقاوت نمى شماريم .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 16
از همين جا روشن مى شود، روشى كه قرآن در مسأله سعادت و شقاوت طى كرده غير از آن روشى است كه ماديين پيش گرفته اند، و انسان فرو رفته در ماديات هم اگر بخواهد زندگيش گوارا شود بايد از مكتبى پيروى كند كه سعادت حقيقى را سعادت بداند، و شقاوت حقيقى را شقاوت بداند، چون قرآن آنچه واقعا سعادت است سعادت مى داند، و آنچه براستى شقاوت است شقاوت مى خواند.
قرآن به پيروان خود تلقين مى كند كه دل ، به غير خدا نبندند، و به آنان اين باور را مى دهد كه تنها مالكى كه مالك حقيقى هر چيز است خدا است ، هيچ چيزى جز بوسيله خدا روى پاى خود نمى ايستد، (چنين كسى اگر دوا مى خورد دواى خدا را مى خورد، و اگر غذا مى خورد غذاى او را مى خورد، براى دوا و غذا و هيچ چيز استقلال در تأثير قائل نيست ((مترجم )) و نيز چنين كسى هيچ هدفى را جز براى او دنبال نمى كند.
و چنين انسانى در دنيا چيزى بجز سعادت براى خود نمى بيند، آنچه مى بيند يا سعادت روح و جسم او هر دو است ، و يا تنها سعادت روح او است ، و غير اين دو چيز را عذاب و دردسر مى داند، بخلاف انسان دل بسته به ماديات و هواى نفس كه چنين فردى چه بسا خيال كند آن اموال و ثروتى كه براى خود جمع آورى كرده مايه خير و سعادت او است ، ولى به زودى بر خبط و گمراهى خود واقف مى شود، و همان سعادت خيالى تبديل به شقاوت يقينى مى شود چنانكه خداوند فرموده : ((فذرهم يخوضوا و يلعبوا حتى يلاقوا يومهم الذى يوعدون )).
و نيز فرموده : ((لقد كنت فى غفله من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد)).
و نيز فرموده : فاعرض عن من تولى عن ذكرنا، و لم يرد الا الحيوة الدنيا، ذلك مبلغهم من العلم )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□سجده، غایت خضوع است؛ یعنی ما هیچ و در پیش تو خاک هستیم.
□آیت الله العظمی بهجت (ره)
جرعه وصال○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □این معیّت حق متعال با صبر کنندگان،به این علت است، که مقام
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□این خیلی فرق میکند با یک جلسه ای که بنشینیم، چند کلمه ای به اندازه فهم خودمان، درباره ی دعا حرف بزنیم، کمی از دعا را هم بخوانیم و اشکی هم بریزیم. این دعا خواندن با آن دعا خواندن آقا که وقتی میخواهد شروع کند، تمام بدنش در لرزش است، رنگ او بر می گردد، فرق می کند، به تعبیر بعضی از روایات، درباره ی حالات آقا؛وقتی دعای آقا شروع میشد، رنگ به رنگ می شدند، ما اکنون اگر کمی رنگ به رنگ می شویم، می بینیم فشارمان پایین آمده است. اما چه قدرت بدنی می خواهد، چه حضوری می خواهد که شخص در آن مقام سنگین دهشت قرار بگیرد، چون از جنبه ی جسمی هم به انسان فشار می آید وقتی رنگ صورت انسان، قرمز می شود ،زرد می شود، تیره و سیاه می شود، اما این حالات برای آقا، همین طور ادامه پیدا می کند، و از پا نمی افتد.
حالا می بینید کسی ذکری می گیرد، چهار شب میگذرد، شب پنجم میآید و می گوید: (نفسم به شماره افتاده،دارم میمیرم.)(۲۵)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □این خیلی فرق میکند با یک جلسه ای که بنشینیم، چند کلمه ای
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□چون اذکار، یکی از کارهایی که میکنند، این است که ناگهان انسان را تماشاچی نظام هستی قرار می دهند، ناگهان در مقابل چشم او مارها، عقرب ها و صورت های مهشه ی سخت، ظاهر می شوند، حال اگر شکل مدهشه ی برایش متمثّل شد، می ترسد طغیان کرده، فریاد می زند، باید به این شخص گفت: هنوز در توحید قرار نگرفتی(۲۶)
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●هشتم شوّال سالروز تخریب بارگاه ائمۀ بقیع علیهم السّلام توسط وهابیون●■
■حادثۀ بسیار تأسف بار جنایت عظیم وهّابیّون در تخریب بقعه و بارگاه ائمّۀ بقیع علیهم السّلام در روز هشتم شوّال سال ۱۳۴۴ هجری قمری ثبت شده است.
■مرقد مطهّر امام مجتبی، امام سجّاد، امام باقر و امام صادق علیهم السّلام یک ضریح فلزّی داشت که هنرمندان اصفهانی ساخته بودند و بر مرقد مطهّر این چهار امام بزرگوار نصب شده بود و گنبد و بارگاهی داشت که عکسهایی از آن باقی مانده است.
■در چنین روزی این گنبد و بارگاه ویران شد و آن ضریح به تاراج رفت و مزار این چهار امام بزرگ، این چهار شخصیّت عظیم تاریخ خلقت، این چهار فرزند معصوم پیامبر خدا و این چهار حجّت الهی به شکل بسیار تأثّرانگیزی ویران شد و مایۀ داغ و افسوس همۀ آزادگان و مسلمانان راستین به ویژه شیعیان گشت.
#مناسبات_ماه_شوال
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟○□
□شاخصۀ وهابیت فهم قشری از اسلام است. اختلاف شیعه و سنّی، در بحث امامت و خلافت است؛ اما اختلاف وهابیان با دیگر مسلمانان و از جمله شیعیان عمدتاً در بحث توحید و شرک است. وهابیان به علت اعتقاد شیعه به شفاعت و توسل به پیامبر و ائمه علیهم السّلام، بنای قبور، سجده بر مهر و... شیعه را مشرک میشمارند.
□در رابطه با توسل، شیعه معتقد است فاعلیت خدا از مجاری خاصی جریان پیدا میکند و خداوند برای عملی شدن مشیّت خود وسائلی خلق کرده است مانند ملائک که در نص قرآن به وجود آنها به عنوان وسیلهای برای اجرای مشیّت خدای متعال اشاره شده و هیچ عقل سلیمی نمیتواند آنها را شریک خدا فرض کند. از سوی دیگر وقتی بیماری با مراجعه به پزشک، بوسیله دارو معالجه میشود، پزشک و دارو وسیله برای شفای او میباشند و شفا دهنده خداوند است و مراجعه به پزشک شریک قائل شدن برای خدای شافی نیست. توسل یعنی از اولیای خدا به اعتبار قدرت و اذنی که خداوند به آنها داده است به عنوان وسیله، طلب یاری کردن.
□شفاعت نیز درخواست دعا از اولیای خدا به عنوان وسیله، برای طلب مغفرت از خداست. چنانکه خداوند در سوره توبه به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «هنگامی که آنها مرتکب گناه و ظلم به نفس شوند بیایند پیش تو و خودشان از خدا طلب مغفرت کنند، تو هم برای قبول شدن توبه آنها برایشان دعا کنی، حتماً خدا را توبه پذیر خواهند یافت.» آنچه در شیعه به عنوان استشفاع مطرح شده در واقع توسل به اهل بیت علیهم السّلام برای طلب مغفزت از خدا است.
□در بحث موعود آل محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم وهابیون مثل اغلب اهل تسنن مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را از نسل امام حسن مجتبی علیه السّلام دانسته و معتقدند هنوز به دنیا نیامده است، در حالیکه شیعه امام زمان ارواحنافداه را مولود نیمه شعبان سال ۲۵۵ قمری از امام حسن عسکری علیه السّلام و حضرت نرجس خاتون دانسته و معتقد است در زمانیکه دنیا پر از ظلم شده و هیچ گروه مدعی اصلاح جامعه انسانی باقی نمانده باشد، مهدی موعود عجّل الله تعالی فرجه الشریف با ندای «اناالمهدی» به اذن خدا از کنار کعبه ظهور خواهد کرد و جهان را هنگامی که از فتنه پر شده و غرق در تباهی و فساد شده است با عدالت تطهیر و حکومت علوی را برقرار خواهد کرد....
#خدای_وهابیون_خدای_مجسّم_است
□○گفتگو با استاد مهدی طیّب
«روزنامه همشهری - سال ۱۳۸۸»○□
#وهابیت
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟○□ □شاخصۀ وهابیت فهم قشری از اسلام است. اختلاف شیع
□○آیا اختلاف شیعه و سنّی با وهابیت در توحید است یا ولایت؟○□
□در جنبۀ اعتقادی، عمده اختلاف شیعه و اهل سنّت بر سر مسئله امامت و ولایت است؛ اما اختلاف عقیده وهابیان با دیگر مسلمانان اعم از شیعه و سنّی، بر سر مسئله توحید است. وهابیان در حالی که به استناد کتب معتبرشان قائل به جسمانیت خدا هستند و خدا را همچون یک انسان، دارای اعضا و اندام بشری میپندارند و در قیامت قائل به رؤیت با چشم ظاهری میدانند، بقیه مسلمانان چه شیعه و چه سنّی را مشرک و مهدورالدّم میدانند.
□بطلان عقیده به جسمانیت خدا، چه به استناد ادله عقلی و چه براساس آیات و احادیث نبوی امری مسلم است و نیازی به بیان ندارد؛ اما آنچه سبب شده است وهابیان سایر مسلمانان را مشرک و کشتن آنان را موجب پاداش اخروی بدانند، عدم درک صحیح آنان از توحید و شرک است که بدفهمی آنان، یکی ریشه در توحید فاعلیت دارد و دیگری در توحید عبادت.
#توحید_در_فاعلیت_یعنی_چه؟
□یعنی تنها فاعلی که در فعل خویش نیازمند به غیر نیست و قادر است مستقلاً کاری انجام دهد، خداوند است. بنابراین اگر کسی قائل باشد که غیر از خداوند، شخص دیگری در عالم وجود دارد که بینیاز به غیر میتواند کاری خواه کوچک و معمولی و خواه عظیم و خارقالعاده انجام دهد، مشرک است؛ اما اگر قائل باشد شخصی وجود دارد که با نیرویی که خداوند به او داده و با اذن و امکانی که پروردگار به او عطا کرده است، میتواند کاری خواه معمولی و خواه خارقالعاده انجام دهد، عقیدهاش کوچکترین تعارضی با توحید ندارد.
□نکتهای که باقی میماند این است که آیا بهراستی خداوند چنان نیرو و اذنی به آن شخص داده است یا خیر؟
□اگر اثبات شود خداوند چنان نیرو و اذنی به آن شخص نداده است، عقیده مزبور باطل ولی غیرمعارض با توحید خواهد بود و اگر اثبات شود خداوند آن نیرو و اذن را به آن شخص داده است، عقیده مزبور صحیح و هماهنگ با توحید خواهد بود.
□یکی از مسائلی که درباره شیعیان مطرح میشود، توسل آنها به اهل بیت علیهم السّلام است. آیا توسل به ایشان با توحید متعارض است؟
□حال اگر اثبات شود خداوند به شخصی نیرو و اذن کاری داده است، مراجعه به وی و درخواست از او که از نیروی خدادادش بهره جسته و کاری برای ما انجام دهد، امری معقول و مشروع بوده و توسل گفته میشود.
□بنابراین توسل جستن به انبیاء و اولیاء برای اینکه با استفاده از نیرو و اذنی که خداوند به آنها داده است، مشکلی را از ما حل کنند، بههیچوجه تعارضی با توحید ندارد. اینکه خداوند نیروی خارقالعاده و اذن بهرهگیری از آنها را به انبیاء و اولیاء داده است نیز براساس آیات قرآن و احادیث نبوی، به وضوح قابل اثبات است. بنابراین، اینکه وهابیان توسل جستن به انبیاء و اولیاء را دلیل شرک دیگر مسلمانان میدانند، حاکی از این است که مفهوم توحید را درک نکردهاند.
□چرا وهابیان، سخن گفتن شیعه را با اهل بیت علیهم السّلام، کفر میدانند؟
□عقیده شیعه این است که اگر در همهجای عالم، انبیاء و اولیاء الهی را صدا بزنیم، میشنوند و این توانایی در زمان حیات ظاهری و پس از مرگشان به یکسان وجود دارد. در حالی که وهابیان، این توانایی را منحصر به خدا دانسته و عقیده به آن توانایی برای انبیاء و اولیاء را شرک میدانند. در حالی که شیعه معتقد است این قدرت شنوایی و آگاهی خارقالعاده را خداوند به آنان داده است و منهای خدا، آنها در زمان حیات ظاهریشان هم قادر نخواهند بود حتی صدای کسی را که کنار گوششان حرف میزند، بشنوند. پی میبرید که این عقیده به هیچوجه تعارضی با توحید ندارد....
#خدای_وهابیون_خدای_مجسّم_است
□○گفتگو با استاد مهدی طیّب
«روزنامه همشهری - سال ۱۳۸۸»○□
#وهابیت
@mohamad_hosein_tabatabaei
□دو راه وجود دارد که از آنها میتوانیم خودمان را در بغل پدران حقیقیمان بیندازیم، یکی راه طاعات و عبادات است و دیگری راه محبّت.
□دو نوع راه وجود دارد؛ یکی راههای شوسه و آسفالته و دیگری راههای میانبُر. در راههای شوسه و آسفالته هم گاهی اوقات اشخاص تصادف میکنند و کشته میشوند. در راههای میانبر هم خطر مردن هست. راه میانبر گرچه خطرناک است، ولی خیلی سریعتر به مقصد میرسد.
□راههای عبادات، روزه، شب زندهداری، ذکر، دعا، ریاضات و صبر که از پیغمبر و ائمّه علیهم السّلام رسیده است هم راه خداست. اینها راههای شوسه و آسفالتهاند. بعضی اصحاب به پیامبر و ائمّه علیهم السّلام اصرار زیادی کردند که چه کنیم زودتر به مقصد برسیم؟ این بود که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم راه میانبر را نشان داد و فرمود: هر کس علی و حسین علیهما السّلام را دوست بدارد، زودتر به مقصد میرسد. فرمود هر کس علی علیه السّلام را دوست بدارد، معصیت به او ضرر نمیرساند و کسی که در مصیبت حسین علیه السّلام مژهاش به اشک نمناک شود و حتّی کسی که بدون اینکه اشکش جاری شود، با ادب در مجلس عزای حسین علیه السّلام بنشیند و خودش را شبیه گریه کنندگان نماید، بهشت بر او واجب میشود. راه محبّت راه میانبر است.
□مرحوم حاج اسماعیل دولابی□
□●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●□
#مسیر_سلوک_الی_الله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6 ، آل عمران ، قسمت دوم بخش پنجم1⃣ ● سعادت و شقاوت از ديدگاه اسلام و اما قرآن كريم ان
آیات 1-6 ، آل عمران ، قسمت دوم
بخش پنجم2⃣
● سعادت و شقاوت از ديدگاه اسلام
علاوه بر اينكه در هيچ جاى دنيا و نزد هيچ يك از دنياپرستان مادى ، نعمتى كه لذت خالص باشد وجود ندارد، بلكه اگر از نعمتى لذتى مى برند همان لذت توأم با غم و اندوه است ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 17
غم و اندوهى كه خوشى آنان را تيره و تار مى سازد.
از اينجا روشن مى شود كه درك و طرز فكرى كه در انسانهاى موحد و مخصوصا در اهل قرآن است غير درك و طرز فكرى است كه ديگران دارند، با اينكه هر دو طايفه از يك نوع هستند، يعنى هر دو انسانند، البته بين دو نقطه نهايى اين دو طرز تفكر مراتب بسيارى هست ، كه صاحبان آن اهل ايمان هستند اما طايفه ديگر بخاطر نرسيدن به كمال تربيت و تعليم الهى ، كم و زياد و يا زيادتر گرفتار انحراف فكرى مى شوند.
اين بود آنچه ما مى توانستيم از كلام خداى تعالى درباره مسأله عذاب استفاده كنيم ، ليكن در عين اينكه گفتيم كلمه عذاب در اصطلاح قرآن به معناى عذاب روحى تنها و يا روحى و جسمى است ، چنان هم نيست كه از استعمال اين كلمه در مورد ناملايمات جسمانى فقط، امتناع بورزد، و آنرا عذاب نداند، بلكه اين كلمه را در آن مورد نيز بكار برده ، از آن جمله ، از ايوب حكايت كرده كه گفت : ((انى مسنى الشيطان بنصب و عذاب )).
و نيز فرموده : ((و اذ انجيناكم من آل فرعون يسومونكم سوء العذاب ...)) كه عذابهاى فرعون به بنى اسرائيل را از طرف خدا امتحان و از طرف فرعون و فى نفسه عذاب خوانده و نفرموده آنچه از ناحيه فرعون به شما بنى اسرائيل رسيد عذاب خدا بود
إِنَّ اللَّهَ لا يخْفَى عَلَيْهِ شىْءٌ فى الاَرْضِ وَ لا فى السمَاءِ
در آيه قبلى ، عذاب كفار و منكرين آيات خدا را، اين چنين تعليل كرد: ((زيرا خدا عزيز و داراى انتقام است )) و ليكن چون اين تعليل احتياج به ضميمه اى داشت كه به وسيله آن مطلب تمام شود زيرا ممكن است كسى عزيز و داراى انتقام باشد ليكن كفر بعضى از كفار برايش پنهان مانده باشد، و در اثر بى خبرى از آن ، كفار نامبرده را عذاب نكند به همين جهت و براى اينكه بفهماند هيچ چيزى بر خدا پوشيده نيست ، جمله مورد بحث را اضافه كرد، و فهماند كه به همان جهت كه عزيز است چيزى بر او پوشيده نيست ، نه از محسوسات و نه از معنويات غايب از حس .
ممكن هم هست مراد از جمله : ((شى ء فى الارض و لا فى السماء)) اعمال بدنى و قلبى باشد، به همان توجيهى كه در آيه شريفه : ((للّه ما فى السموات و الارض و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به اللّه گذشت .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 18
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره●□
□توی همه این سالها یکیدو بار بیشتر نگفت «من»،
یک بارش وقتی بود که امام خمینی قدسسره از دنیا رفته بود، رهبر معظم انقلاب آمد و از سنگینی بار امانتی که دستش دادهاند، حرف زد.
□آیتالله بهجت بعد از چند لحظه سکوت، سر بلند کرد و گفت: «الحمدلله شما به مبانی مستحضرید. اگر به آنچه میرسید، طبق موازین عمل کنید، «من» ملتزمم که شما را تنها نگذارند.»
□●به شیوه باران، ص۵٧●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □چون اذکار، یکی از کارهایی که میکنند، این است که ناگهان ان
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□این زمین عالم خداست، عالم خدا را هم که می بینید، فقط بوته هایی مثل گل، نرم و لطیف و لیّن نیست، خار هم هست. نظام هستی که فقط هوای لطیف بهاری ندارد، گرمای شدید تابستان، طوفان و گرد و خاک هم دارد، آسمان که همیشه صاف و زلال و مهتابی نیست که نسیم شبانه اش از شب تا به سحر، دلنواز باشد، شب هایی با رعد و برق و زلزله هم دارد. پس وقتی به راه افتادی، همیشه نسیم نمی وزد، رعد و برق هم می آید، لذا می گوید: 《آقا؛خسته شدم،دیگر نمی توانم،به من ذکر داده اند، حالم خیلی خوش بود،اما اینگونه شد...》
خیال کرده است، اگر یکی، دو شوی، ذکر به او دادند و حال خوش برایش بود،تمام عمرش باید همانگونه خوشگذرانی کند، حال آن که معلوم نیست چه پیش می آید؟
تازه آن کس که در مقام ذکر، مظهر اسم شریف《آه》می شود، بدن لرزان، چهره اش رنگ به رنگ، و پیوسته در حالاتک مختلف است.(۲۷)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □این زمین عالم خداست، عالم خدا را هم که می بینید، فقط بوته
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□گاهی کسی تب میکند و چهره اش بر می گردد و رنگ صورتش زرد میشود، انسان از نگاه به او میترسد، یا در شب تاریک یا در مقابل یک حیوان درنده، در اثر ترس، رنگ صورتش انچنان برمی گردد، که انسان از نگاه به صورت او میترسد و از این حال ترس، شب ها خوابش نمیبرد، با اینکه یک ترس مادی است، حالا اگر کسی به حقیقت در پیشگاه عظموت حق، خائف باشد چه حالی به او دست میدهد؟ این همان حال سنگینی است که روایات میخوانیم، و آن حال ذکر، که اقا در ان خائف است، شاید در طول عمرمان هم، مثل ان حال خوف برای ما پیش نیاید، و اگر هم امده باشد، یک از هزار، بلکه یکی از بی نهایت حالی است که برای اقا پیش امده است.(۲۸)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟○□
□علامه طباطبایی در ذیل آیه ۱۲ سوره فصلت، روایتی از امیر مومنان آورده که شخصی از ایشان پرسید:
فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟
فرمود به قدرى که چشم کار کند و به مقدارى که نفرین مظلوم بالا رود.
آنگاه، علامه مینویسد:
این پاسخ امام (علیهالسلام) از لطائف کلمات آن جناب است که هم به ظاهر آسمان اشاره کرده و هم به باطن آن.
□○ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۵۶۶○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#علامه_حسن_زاده_آملی
#وجود_ضرورت_حجت_خدا
□قرب انسان به حقیقت عالم
به کمال مطلق
به پروردگار عالم
اتصاف انسان است به صفات الهی
دارا شدن اصناف و صفات حق جل و علا
که نمونه اتم و فرد کامل این مصداق
حجت الله
سفیر الهی
واسطه فیض
امام هر عصر هست
که هیچگاه زمین خالی از حجت نمی شود
یا ظاهر یا غایب بود او در نظام عالم ضروریه
آفتاب یا روشن است زلاله هوا سهو زباله
یا آفتاب پشت ابر
بود افتاب در نظام عالم ضروریه
قرب انسان به حق این قرب سوری و ظاهری نیست
راه پیمودن از مبدایی به مقصدی نیست
مسافرت ظاهر سیر کردن نیست
قرب به حق یعنی آدمی به صفات ربوبی متصف بشود
جان او قوی بشود
روح او ترقی کند
اونکه انسانیت انسان به اوست، و شیئت شئ به صورتشه
اونکه حقیقت انسانه
بر اثر دادن غذای انسانی به او رشد کند که بارها به عرض رساندیم علم و عمل نفس جان می شوند
عین جان میشوند
نفس، نفس میشوند
حقیقت روح انسان می شوند
که روح انسان به شنیدن حرف حقیقی و درست و صحیح به ادراک نمودن و یافتن یک مطلب علمی و قدم برداشتن در راه حق و صدق جان او مشتعل میشه
روشن میشه
ذات جان قوی میشود
نه اینکه ذات یکسو و علم یکسو و عمل
یکسو
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #رهبر_الهی
علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه●■
■...خداوند عزّوجلّ ایشان را برای حکومت اسلام برگزیده است.
■اینجاست که شما خوب حسّ می کنید که انتصاب الهی غیر از انتخاب است. آیا مردم ایشان را انتخاب کردند؟ رأی گیری کردند؟ عنوان اکثریّت بود؟ نه، هیچ یک از این مسائل نبود.
■طبعاً زمینه ای پیش آمد و مشیّت حضرت احدیّت عزّوجلّ بر این قرار گرفت که فردی را که لیاقت برداشتن این لوا را که به تمام مسلمین جهان بعد از کهنگی و اندراس، لباس عزّت بپوشاند ایشان را قرار دهد.
■●«خطبۀ نماز عید فطر سال ۱۳۹۹ قمری» ص ۱۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●احتمال بده این دستور از طرف امام زمان علیه السلام باشد....●■
■یکی از نمونه های مشهور عنایات خاصّه در عصر غیبت، نجات شیعیان بحرین از خطر نابودی به دست حاکم بحرین با راهنمایی محمّد بن عیسی بحرینی، از صلحای شیعه بحرین است. (مجلسی، بحارالانوار، ج ٥٢، ص ١٧٩) نمونه دیگر این مطلب، انقلاب اسلامی ايران است. در شب بیست و یکم بهمن، نظامیان رژیم شاه حکومت نظامی مطلق اعلام کردند و طرح کودتا و کشتار عظیمی با خانه نشین کردن مردم در سر داشتند.
■ماجرا این بود که پس از خروج شاه از ایران، ژنرال هایزر در چهاردهم دی ماه سال پنجاه و هفت به ایران آمد و از داخل سفارت آمریکا در ایران رسما حکومت ایران را اداره می کرد. او قبل از خروج از ایران در هجدهم بهمن ماه طرح کودتایی را آماده کرد. نظامیان حامی رژیم شاه بر اساس طرح مزبور در شب بیست و دوم بهم می خواستند مردم را در خانه ها زمین گیر کنند و به هواپیماهای نیروی هوایی نیز دستور داده بودند خیابان ایران و مناطق اطراف آن را که مدرسه علوی در آن قرار داشت و امام خمینی و تمام رهبران انقلاب در آن مستقر بودند، بمباران کنند تا به قیمت کشته شدن چند صد هزار نفر ساکنان آن منطقه، رهبران انقلاب را نابود کنند. پس از آن همچون کودتای بیست و هشتم مرداد ١٣٣٢، شاه را به ایران برگردانند و حکومت او را مستقر نمایند. اگر این توطئه عملی می شد و شاه باز می گشت، چه انتقام ها که از مردم ایران نمی گرفت و چه سیلاب های خون که به راه نمی انداخت و چگونه به ریشه کن کردن دین نمی پرداخت.
■در این شرایط امام خمینی اعلامیه دادند که بر همگان واجب است به خیابان ها بریزند؛ اگر چه ارتش آنها را به رگبار ببندد. مرحوم آیت الله طالقانی رحمة الله علیه نقل می کردند که با صدور این اطّلاعیه پشت ما لرزید که حمّام خون به راه می افتد. هرچه به امام اصرار کردیم و استدلال و در نهایت التماس کردیم تا این فرمان را پس بگیرند، نپذیرفتند و چون بسیار پافشاری کردیم، فرمودند احتمال بده این دستور از طرف امام زمان علیه السلام باشد. در این شرایط بود که تسلیم امر امام شدیم و سکوت پیشه کردیم. با این فرمان در آن شرایط خطرناک، جامعه شیعه ایران نجات یافت.
■پیام امام زمان علیه السلام توسط قدرت الله لطیفی نسب، تجدیدکننده مسجد جمکران، به امام خمینی ابلاغ شده بود. ( نقل به مضمون از: خاطرات آیت الله سیّد علی اکبر قرشی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ١٣٣ تا ١٣٦)
■● #جان_جهان_ص_۱۹۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
◼️ #استادصمدی_آملی
◼️ #تخریب_قبوربقیع
■ علمای اهل سنت اکثراً این نیستند که بگویند آقا باید قبرها را تخریب کرد. ابن تیمیه این اصل را پانزده حکم شرعی آورده، در این احکام شرعی اش من جمله این حرفهاست؛ مثل ماها.
فلذا یک امام جماعت وهابی در عربستان سعودی چند سال قبل از این دنیا رفت، رفت با همانهایی که دوستشان داشت محشور شد؛ چون هرکس هرچیزی که دوست دارد با آن محشورش می کند.
گفت افتخار من این است که من هفده سال در مسجد النبی خاتم الأنبیاء امام جماعت بودم، صبح و ظهر و مغرب ( حالا اینها که پنج وقته اند) نماز خواندم، اما یکبار به سر قبر پیغمبر نرفتم. چون اینجا یک بنای شرکی است. یک دور ضریح دارد، بالایش گلدسته دارد، اینها همه حرام است.
■بعد می گفتند که اگر ( اینها از دست خود اهل سنت می ترسند، وگرنه چطور قبر چهار امام را راحت رفتند خراب کردند، اگر از دست ما شیعیان می ترسیدند آنجا را چرا خراب کردند؟ )
می گویند الآن از دست آنها می ترسند، اهل سنت و جماعت و اینها در این احکام شرعی موافق نیستند، فلذا اینها احکام شرعی شان بر حرمت است. بله ما هم داریم که مستحب است قبر انسان مسلمان مؤمن به اندازه چهار انگشت از زمین برآمده باشد؛ در رساله های عملیه هم هست. اما سؤال: حالا می خواهید نه یک قبری را بلندتر کنید، رویش یک سنگی بگذارید، مثلاً بقعه ای رویش بسازید، از این کارهایی که می کنیم، حالا آیا اینها حرام است؟
نه ، ما حرام نمی دانیم.
بعد حالا بحث مکروهش را باید در مسائل فقهی بحث کرد؛ اما مستحب است که قبر این اندازه باشد، آنرا ما در احکام شرعیه داریم؛ اما اینها حکم شرعی شان این است که اینها حرام است.
بیش از ۴ انگشت برآمده باشد حرام است.
■ضریح درست کردن، بقعه درست کردن، بارگاه درست کردن، گلدسته درست کردن، إلی ما شاء الله همه حرفهایی که ما داریم حرام است؛ اینها قاعده شان بر این است؛ این گروه افراطی وهابی قاعده شان بر این است ما وظیفه داریم، بر اساس این آیات ( چند شب قبل عرض کردم در ابوکمال، امروز یک تکه فیلم اش را می دیدم کتاب دست من است؛ در همان نزدیکی های ابوکمال، در بیابان، دوستان برای من کتابهایشان را آوردند گفتم بنشینم همین جا اول ببینم حرفشان چی هست؟ نشستیم دیدیم تمام حرف متمرکز در این بحث است:
باید کسانی که بر اساس آیات قرآن و سنت پیغمبر و اقوال علمایشان کسانی که با این به تعبیر ما که به آنها می گوییم شیعه، با اینها رفیق می شوند، همدست می شوند، مراوده دارند، سلام و علیک دارند، چه، اینها را باید کشت، اینها واجب القتل اند. یعنی من و شما که هیچی. باید کشته شویم؛ این که هیچی آن بحث دیگر است. بحث نمی کنند.
یعنی اینهایی که با ما یک سلام علیکی دارند اینها را هم باید بکشیم الآن. در آن کتاب، اول تا آخر تمام روایات را ردیف کرده اند برای این مطلب.
#استادصمدی_آملی
#فرزندعلی
□اگر امام زمان را آن اوجش میشناختی میگفتی اقا افتخار امام زمان شناسی من اینه که اگر خواجه طوسی ها، علامه طباطبایی ها، ملاصدراها، شیخ اکبرها، شیخ الرئس ابن سیناها و تمام مفاخر عالم همه جمع بشوند
اینها با همه مقاماتی که براشون فرض میشه و اینها رسیدند
اینها افتخار همشون اینکه
ما همه کلب آستان حضرت بقیه الله ایم
اون چون امام زمان را انقدر پایین شناخته و لذا مثل اون شاگرد کلاس دوم بود کودکی به انیشتن نامه نوشته
نوشته چون اینقدر از اینور و اونور
که انیشتن یک ریاضی دان بسیار قویه
گفت اگر من یک سوال بکنم که انیشتن جواب من رو بده معلومه که پس ریاضی دانه
کلاس دوم ابتدایی بود
یه سوالی نوشت که انیشتن اگر گفتی دو تا دو تا چندتا؟
چه عجب که انیشتن جوابش را طفلی داده
ایشون وقتی نامه را جواب گرفته واقعا که تو انیشتینی
□آقای عزیز
من و تو امام زمان و پیغمبر و اهل بیت شناسیمون مثل این کلاس دومه که میگیم اگه دو دو تا چهارتا ره امام زمان بدونه حالا یعنی امام زمانه
که اگر بگیم خواجه طوسی که دو دو تا چهارتا رو میدونه که هیچی
بلکه از یک شکل هندسی قطاع حدود نیم میلیون حکم هندسی اخراج میکند
میگه یعنی تو این رو از امام زمان بالاتر میدونی
نه این از امام زمان بالاتر نیست
تو امام زمان را در حد دو دو تا چهارتا دانستن بلدی
□تو اگه میدونستی که #امام_زمان یعنی اون کسی که فرزند #علیست
که اگر بخواهد لب باز کند
بای بسم الله الرحمن الرحیم را اون نقطه بای را تفسیر کند که یک نقطه است انقدر کتاب میشه اون قدر کتاب میشه هفتاد شتر که نه، هفصدتا شتر که نه، هفت هزار شتر نه، هفت هزار قطار نه، اصلا کل عالم را پر میکنه از کتاب.
@mohamad_hosein_tabatabaei