•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|•
•|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|•
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 ، آل عمران، قسمت دوم بخش اول ● سه نكته كه از توضيحات درباره معناى ((تأويل )) به دست آمده
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم
بخش دوم1⃣
● علم به تأويل كتاب مختص به خداى تعالى است
وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ
از ظاهر كلام برمى آيد كه ضمير ((تأويله تأويلش )) تنها به متشابه برمى گردد، براى اينكه نزديك ترين مرجع است ، و هميشه ضمير به نزديك ترين مرجع برمى گردد (وقتى مى گوييم زيد به منزل ما آمد و به دنبالش عمرو هم آمد و گفت ... معنايش اين است كه عمرو گفت ، چون عمرو به ضميرى كه در كلمه گفت خوابيده نزديك تر است ((مترجم ))).
همچنان كه ظاهر كلمه ((تأويل )) در جمله ((ابتغاء تأويله )) نيز همين است ، قبلا توجه فرموديد كه صرف برگشتن ضمير به كلمه ((متشابه )) مستلزم اين نيست كه تأويل هم تنها از آن متشابه باشد، و آيات محكمات تأويل نداشته باشند، ممكن هم هست كه ضمير ((تأويله )) را بكلمه ((كتاب )) برگردانيم ، همچنان كه ضمير در جمله : ((ما تشابه منه )) به همه كتاب برمى گردد.
جمله مورد بحث ، افاده حصر مى كند، چون مى فرمايد: تأويل كتاب را به جز خدا كسى نمى داند، و ظاهر اين حصر اين است كه علم به تاءويل تنها نزد خدا است .
و اما جمله : ((و الراسخون فى العلم )) عطف به آن نيست ، تا معنا چنين شود: ((تأويلش را نمى داند مگر خدا و راسخون در علم ))، بلكه جمله اى از نو و در حقيقت فراز دوم جمله : ((فاما الذين فى قلوبهم زيغ )) است ، و معناى دو جمله اين است كه مردم نسبت به كتاب خدا دو گروه هستند، گروهى از آنها كه بيمار دلند آيات متشابه آن را دنبال مى كنند، و بعضى ديگر وقتى به آيات متشابه برمى خورند مى گويند: ما به همه قرآن ايمان داريم ، چون همه اش از ناحيه پروردگار ما آمده ، و اينگونه اختلاف كردن مردم به خاطر اختلاف دلهاى ايشان است .
دسته اول دلهاشان مبتلا به انحراف است ، و دسته دوم ، علم در دلهاشان رسوخ كرده .
علاوه بر اينكه اگر و او مذكور عاطفه باشد، و مراد اين باشد كه تنها خدا و راسخين در علم تأويل كتاب را مى دانند در اين صورت يكى از راسخين در علم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) محسوب مى شود چون آن حضرت افضل همه اين طايفه است ، و چگونه ممكن است قرآن كريم بر قلب مباركش نازل بشود، و او آيات متشابهش را نفهمد، و بگويد ((چه بفهمم و چه نفهمم به همه ايمان دارم ، چون همه اش از ناحيه خدا است )).
و از سوى ديگر يكى از عادت هاى قرآن اين است كه وقتى مى خواهد امت اسلام و يا جماعتى را كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هم در بين آنها است توصيف كند، نخست به صورت خاص ، آن حضرت را ذكر كرده و سپس ساير افرادرا جداگانه بيان مى كند تا رعايت شرافت و عظمت او را كرده باشد، و بعد از ذكر آن جناب آنگاه نام امت و يا آن جماعت را مى برد مانند اين آيه كه مى فرمايد: ((آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون )) و آيه : ((ثم انزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين )) و آيه : ((لكن الرسول و الذين آمنوا معه و آيه : و هذا النبى و الذين آمنوا معه )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 43
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم1⃣ ● علم به تأويل كتاب مختص به خداى تعالى است وَ مَا يَعْلَ
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم
بخش دوم2⃣
●علم به تأويل كتاب مختص به خداى تعالى است
وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ
و آيات ديگر از اين قبيل هست كه قبل از ذكر نام امت ، نام آن جناب را ذكر مى كند. و با اين حال اگر مراد از جمله : ((و الراسخون فى العلم )) اين باشد كه راسخون در علم به تأويل قرآن دانا هستند - و با در نظر گرفتن اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بطور قطع يكى از آنان است - جا داشت همانطور كه گفتيم بفرمايد: ((و ما يعلم تأويله الا اللّه و رسوله و الراسخون فى العلم )) چون گفتيم عادت قرآن بر اين است كه هر جا بخواهد مطلبى مشترك ميان امت و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را ذكر كند نام رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله ) را جداگانه ذكر مى کند و اينجا ذكر نكرده ، اگر چه ممكن است كسى در پاسخ ما بگويد: از آنجا كه صدر آيه كه مى فرمايد: ((هو الذى انزل عليك الكتاب ...)) دلالت داشت بر اينكه آن جناب عالم به كتاب هست ، ديگر حاجت نبوده دوباره نام آن حضرت را به خصوص ذكر كند.
پس تا اينجا معلوم شد كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) جزء راسخين در علم - كه بعضى آيات را مى فهمند و بعضى را نمى فهمند - نيست ، در نتيجه ظاهر آيه اين مى شود كه علم به تأويل منحصرا از آن خداى تعالى است ، و اين انحصار منافات با استثناى آن جناب ندارد، همچنان كه آياتى از قرآن علم غيب را منحصر در خداى تعالى مى كند، و در عين حال در آيه : ((عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول )) بعضى از رسولان را استثنا مى نمايد.
در اين آيه نيز منافات ندارد كه بفرمايد راسخين در علم مى گويند: ((چه آيه اى را بفهميم و چه نفهميم به همه قرآن ايمان داريم .))
و در آيات ديگر بفرمايد: همين راسخين در علم كه چنين سخنى دارند به تاءويل قرآن دانا هستند، مع ذلک اکر احیانا در جایی دچار شبهه شدند توقف مى كنند، زيرا بر خلاف آنهايى كه در دل انحراف دارند، اينان در مقابل خداى تعالى تسليم هستند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 44
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
●باز این چه شورش است که در خلق عالم است
●باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
●گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
●این رستخیز عام که نامش محرم است
🏴🏴🏴🏴🏴
■حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَ فِیهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِیهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِی أَمْرِنَا إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [یَا أَرْضَ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى یَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْكِ الْبَاكُونَ فَإِنَّ الْبُكَاءَ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ثُمَّ قَالَ ع كَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا كَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ علیه السلام
■امام رضا علیه السلام فرمود: محرم؛ ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام مىدانستند. اما اینها خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمههاى ما زدند و وسایل آنها را چپاول کردند و رعایت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در سفارش به ما نکردند. روز شهادت حسین علیه السلام چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و ما را تا قیامت به گرفتارى و بلا دچار ساخت. اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند. این گریه، گناهان بزرگ را بریزد. سپس فرمود: شیوه پدرم این بود که وقتی محرم میشد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم. روز دهم؛ روز مصیبت و حزن و گریهاش بود و میفرمود در این روز حسین علیه السلام کشته شد...
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●مراقبات شب اوّل محرّم●■
■اين ماه، ماهِ حزن اهل بيت عليهم السّلام و شيعيان ايشان است و از حضرت امام رضا عليه السّلام روايت شده است كه چون ماه محرّم داخل مىشد، پدرم را كسى خندان نمىديد و اندوه و حُزن پيوسته بر او غالب مىشد تا روز دهم. چون روز عاشورا مىشد، آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مىفرمود: امروز، روزى است كه حسين عليه السّلام شهيد شده است.
■برای شب اوّل محرّم سيّد بن طاووس در «اقبال الاعمال» چند نماز ذكر نموده:
■ #اوّل: دو ركعت نماز بخواند و در هر رکعت:
●سوره «حمد» یک بار
●سوره «توحید» یازده بار
■از حضرت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كسی در اين شب اين دو ركعت نماز را به جا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد، مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خير كرده، و در آن سال محفوظ باشد و اگر بميرد به بهشت برود.
■ #دوّم: دو ركعت نماز بخواند:
●در ركعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انعام»
●در رکعت دوّم سوره «حمد» و سوره «يس»
■ #سوّم: صد ركعت نماز بخواند:
■در هر ركعت سوره «حمد» و سوره «توحيد»
■و نيز سيّد براى هلال اين ماه دعاء مَبْسُوطى ذكر فرموده و اگر ممكن شود احياء بدارد اين شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن.
#مراقبات_ماه_محرم
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●دومین معجزه ماندگار پیامبر(صلی الله علیه وآله)●■
■«مباهله»، دومین معجزه ماندگار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است. طبق این سنت همیشه جاری، آنجا که شمشیر «برهان» برنده نیست و حتی نمیتوان با «جدال احسن» خصم را خلع سلاح کرد، میتوان به سلاح «مباهله» تجهیز شد تا به مدد آن حق از باطل و آب از سراب بازشناخته شود.
■علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیه (۶۱) سوره آل عمران معتقد است حکم مباهله، مخصوص نصرانی های نجران نبوده و بلکه حکمی عمومی است و پیامبر (صلی الله علیه وآله) حتی در زمان خودشان علاوه بر مسیحیان، با یهودیان نیز مباهله کرده است.
■●ترجمه تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۳۷۰●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●تیغ تیز نقد علامه بر برداشت غلط از یک آیه مهم توسط یک مفسر سنی●■
■در آیه مباهله، عده ای از مفسران سنی مانند نویسنده المنار اصرار دارد كه مراد از ﴿نَدعُ اَبناءَنا واَبناءَكُم﴾ آن است كه ما همه مؤمنان را فرامیخوانیم و شما نیز همه همكیشان خود را فرا بخوانید، بنابراین افرادی خاص منظور نبوده اند!!
■علامه طباطبایی كه قلم و بیانشان آمیخته به عفّت بود، در اینجا صریحتر و بی آنكه از المنار نام ببرند، سخن آن را به تفصیل نقل كرده و فرموده اند:
«اینگونه مطالب را هرگز نباید در كتابهای علمی نوشت، زیرا عالم اگر هم تجاهل كند، نبايد حقّی را كه همگان تصديق میكنند، انكار كند و در برابر این همه روايت شيعه و سنّی عناد ورزد و واقعه ای را كه بیش از ۶۰ مفسّر اهل سنّت نقل كرده اند، ساخته و پرداخته شیعه و به انگیزه ترویج تشیّع بشمرد. ايشان میافزاید: این سخن سست و باطل را نقل كرديم، تا روشن شود كه كينه و عصبيّت چه اندازه انسان را به پستی و نادانی میكشاند و نیز برای شناختن شرّ و اجتناب از آن.»
■●المیزان، ج۳، ص۲۷۸ ـ ۲۷۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند●■
■درس دیگری که در عرصهی عرفان و اخلاق از #مکتب_عاشورا میتوان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■یکی از ویژگیهای عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوهگاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینههایی در تالار آینهی عالمند که جلوههای حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است.
☑️امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در تعبیر زیبایی میفرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود.
■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش
از بهر نظاره صد هزار آینه پیش
در هر یـک از آن آینـهها بنمـوده
بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش
☑️خداوند در قرآن کریم میفرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست .
☑️حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند:
ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ:
به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم.
■به تعبیر زیبای باباطاهر:
به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم
به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم
■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوهی حُسن و جمال معشوق ازلی را میبیند و به او عشق میورزد.
■به تعبیر زیبای سعدی:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
■اين نگرش سبب میشود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند.
به تعبیر زیبای حافظ شیرازی:
منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیـده نیـالودهام به بد دیدن
■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد میشود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع میشود.
☑️در حدیث قدسی است که خدای متعال میفرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بندهی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمیدهم و برای او هیچ حادثهای پیش نمیآورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کردهام.
■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او میشود و لذا عارف هر چه پیش میآید را نیک و زیبا تعبیر میکند.
در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است:
به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش
که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است
■عارف از بدبینی و منفیبافی و تعبیر سوء و یأسآفرین مبرّاست.
☑️منسوب به پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد میکند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید میآید، بزرگترین گناه کبیره است.
☑️در راستای همین نگاه عارفانه، #امام_حسین علیهالسّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از #کوفه میآمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند:
☑️اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من اینگونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد."
■●كتاب #كرشمه_حسن، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●اعمال روز اوّل محرّم●■
■روز اوّل محرم، آغاز سال قمری است و در آن دو عمل وارد است:
■ #اوّل: روزه
■در روايت رَيّان بن شبيب از حضرت امام رضا عليهالسّلام روایت شده است كه هر كسی اين روز را روزه بدارد و خدا را بخواند، خداوند دعاى او را مستجاب كند، چنانكه دعاى زكريّا را مستجاب نمود.
■ #دوم: از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل شده است كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم روز اوّل محرم دو ركعت نماز مىخواندند و چون فارغ مىشدند، دستها را بلند كرده و اين دعا را سه مرتبه مىخواندند:
■اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِی إِلَيْكَ يَا كَرِيمُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا ذَخِيرَةَ مَنْ لا ذَخِيرَةَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا كَنْزَ مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يَا حَسَنَ الْبَلاءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا عِزَّ الضُّعَفَاءِ يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى يَا مُنْجِیَ الْهَلْكَى يَا مُنْعِمُ يَا مُجْمِلُ يَا مُفْضِلُ يَا مُحْسِنُ،
■أنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَكَ سَوَادُ اللَّيْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِيُّ الْمَاءِ وَ حَفِيفُ الشَّجَرِ يَا اللَّهُ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْرا مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لا يَعْلَمُونَ وَ لا تُؤَاخِذْنَا بِمَا يَقُولُونَ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبَابِ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
■شيخ طوسى فرموده كه مستحب است روزۀ دهه اوّل محرّم، ولكن روز عاشورا امساک نمايد از طعام و شَراب تا بعد از عصر. آن وقت به قدر كمى تربت تناول نمايد و سيّد بن طاووس روايت كرده است فضيلت روزۀ تمام ماه را و آنكه روزۀ او نگه میدارد صائم آن را، از هر گناهی.
#مراقبات_ماه_محرم
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●اندک اندک جمع مستان میرسند●■
■اباعبدالله علیه السّلام یومالتّرویة از مکّه خارج شدند و به سوی کوفه حرکت کردند. در بین راه خبر شهادت مسلم به حضرت رسید.
■اباعبدالله علیه السّلام میخواهند یارانشان نابترین یاران باشند. چون این حرکت، حرکت جاوید تاریخ است و ناخالصی در آن نمیپذیرند؛ لذا صداقت کامل هم به خرج میدهند.
■معمولاً هر فرمانده و رهبری در آغاز یک مبارزه میگوید، فعلاً باید از چیزهایی که سبب میشود یاران ما کم شوند، اجتناب کنیم؛ مثلاً اگر خبری پخش شود که ممکن است عدّهای از ما جدا شوند؛ فعلاً جلوی آن خبر را بگیریم تا تعداد بیشتری همراه ما باشند.
■امّا اباعبدالله علیه السّلام بلافاصله همراهانشان را جمع کردند و فرمودند: خبر شهادت مسلم و هانی به من رسید؛ بدانید پیشاروی ما شمشیرهای آخته است. اگر کسی برای پیروزی و قدرت و امکانات مادّی و دنیوی همراه من راه افتاده، برگردد. با صداقت تمام! حضرت تمام راه را آمدند؛ منزل به منزل، منزل به منزل...
■کاروان با عِزّت و احترام خاصّی حرکت میکند؛ به سوی میعادگاه عاشقان میخرامد؛ گام به گام!
■این گروه برجستهای که باید برای همۀ تاریخ، بیانکنندۀ معنای واژۀ عشق و واژۀ ایمان باشند، گام به گام به محلّی نزدیک میشوند که باید این حماسۀ عظیم آفریده شود.
■شاید این روزها این غزل مولانا خیلی زیاد به یاد انسان بیاید:
●اندک اندک جمع مستان میرسند
●اندک اندک می پرستان میرسند
●دلنوازان نازنازان در رهاند
●گلعذاران از گلستان میرسند
●اندک اندک زین جهان هست و نیست
●نیستان رفتند و هستان میرسند
●جمله دامنهای پر زر همچو کان
●از برای تنگدستان میرسند
●لاغران خسته از مَرعای عشق
●فربهان و تندرستان میرسند
●جان پاکان چون شعاع آفتاب
●از چنان بالا به پَستان میرسند
●خرّم آن باغی که بهر مریَمان
●میوههای نو ز مَستان میرسند
●اصلشان لطفست و هم واگشتِ لطف
●هم ز بستان سوی بستان میرسند...
■●استاد مهدی طیّب ۸۶/۱۰/۲۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|•
•|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|•
@mohamad_hosein_tabatabaei