کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش هفتم6⃣ پس محكم و متشابه همانطور كه گفتيم دو معناى نسبى است ، محكم
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم
بخش هفتم7⃣
پانزدهم وجهى است كه از ((اصم )) حكايت شده ، و آن اين است كه : ((محكم )) آن آياتى است كه همه در تأويلش اجماع و اتفاق داشته باشند، و ((متشابه )) آن است كه تأويلش مورد اختلاف باشد.
گويا منظور ((اصم )) از اتفاق و اختلاف اين است كه مدلول آيه طورى باشد كه در اولى (محكم ) نظرها مختلف نباشد، و در دومى (متشابه ) مختلف باشد.
اين وجه نيز درست نيست ، براى اينكه لازمه اش متشابه بودن تمامى قرآن است ، چون هيچ آيه اى در قرآن نيست كه از هر جهت مورد اتفاق مفسرين بوده و از هيچ جهتى در آن اختلاف نباشد، بلكه يا در لفظ آن اختلاف هست ، و يا در معنايش ، و يا اين كه ظهور دارد يا نه ، و يا در جهات ديگر حتى بعضى از مفسرين به استناد آيه ((كتابا متشابها)) گفته اند: همه قرآن متشابه است ، و غفلت كرده اند از اين كه وقتى مى تواند بگويد همه قرآن متشابه است كه آيه ((كتابا متشابها)) محكم باشد، و جمعى ديگر معتقدند كه ظاهر كتاب حجت نيست ، يعنى ظهور ندارد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 60
شانزدهم اين است كه گفته اند: متشابه از قرآن ، آن آياتى است كه تفسيرش به تفسير آيه اى ديگر مشتبه شده باشد، و فهم آن به خاطر همين اشتباه مشكل شده باشد، حال چه اين كه اشكال از جهت لفظ باشد، يا از جهت معنا اين وجه را راغب ذكر كرده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#محمود_امجد، از شاگردان علامه:
■علامه طباطبایی از قول استادش آقای قاضی میفرمود:
«تمام فیوضات به دست امام حسین (عليهالسلام) میباشد و پیشکارش(حضرت) ابوالفضل(عليهالسلام) است».
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت●■
■«السَّلَامُ مِنَ اللَّه عَلَیْکَ یَا ابَاعَبْدِالله؛ سلام خدا بر تو ای اباعبدالله!» یعنی چه؟
اینطور تعبیرات زیاد است؛ «سَلَامٌ عَلَى آلِ یَاسِین؛ سلام بر آل یاسین».
محل و مَحمل این عبارات چیست؟
■یعنی مأذون هستم به اینکه «تحیّةالله» و «سلامالله» را بدهم به اباعبدالله علیهالسلام؛ [یعنی] میدانم خداوند راضی است که من تحیات او را بدهم به اباعبدالله علیهالسلام؛ نه اینکه [تحیت و سلام خدا را] بدهم به خودم و بعد، از جانب خودم تحیت کنم به اباعبدالله علیهالسلام؛ نهخیر! اَظهَر(آشکارتر) در این عبارت این است که «تحیةالله» بهمنزلۀ «هبةالله» (هدیۀ الهی) و بهمنزلۀ «مواهبالله» است. من مأذون هستم که مواهب الهیه را به مقربین درگاه خدا بدهم. پس باید یک یکی موارد را نگاه کنیم ببینیم اظهر در محملش چیست؟
■●رحمت واسعه، ص۲۱۹ (مجموعه فرمایشات حضرت آیتالله بهجت پیرامون حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت)●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#حجت_الاسلام_صدیقی:
■ایشان(علامه طباطبایی) در مجلس روضهای که سیدی در محله گذر خان قم تشکیل میداد شرکت مینمود، یک بار قسمتی از منزل آن سید، نوسازی شده بود و علامه در همان قسمت نشسته بودند. در آن هنگام میپرسند: چه مدت است که در این جا مجلس عزاداری برپاست؟ گفته بودند: بیش از چهل سال. مرحوم علامه از آن قسمت نوسازی شده برخاستند و به قسمت قدیمی خانه رفتند و فرمودند: «این آجرهایی که چهل سال شاهد گریه بر امام حسین(علیه السلام) بودند، قداستی دارند که انسان به اینها هم تبرک میجوید.»
■●به نقل از پایگاه حوزه●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی حالا من نمی گویم بروید این ها را انجام دهید، من در باره ی
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□یکی از لطائفی که درباره ی دعای شریف حضرت هست، این است که چون نماز مبارک شان از شب تا سحر مقّدمه ی این دعا را تشکیل می داد. آن دوری بین عبد و ربّ و آن فاصله ی بین منادی و منادا را برداشت، چون مقام ابتدایی دعا معمولاً یا با کلمه ی «اللّهمّ» که در حقیقت «یا اللّه» است، شروع می شود، یا با مثل، «یا الهی» شروع می شود، که به صورت نداست و حق متعال در مقام منادا قرار میگیرد.(۴۸)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □یکی از لطائفی که درباره ی دعای شریف حضرت هست، این است که
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□لذا حضرت کانّه بلافاصله به عنوان تعقیب نمازشان از سر شب تا سحر، فرمود:«الهی لاتودّبنی...» با «یا» همراه نیست، در این مقام به صورت ندا نیست، ندا یا باید با «یا» همراه باشد یا با«ایا» یا با «هیا» یا با دیگر الفاظ ندایی که در ادبیات مطرح شده است. لذا در حقیقت روح این دعا به نجوا بر می گردد نه به منادات، معمولاّ در ادعیه اول «منادات» است بعد اهسته، تبدیل به «مناجات» می شود، «منادات» از دور ندا کردن است، اماّ «مناجات» از نردیک و در گوشی نجوا کردن است.(۴۹)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت ششم)●■ ■معاويه، بهدلیل #ضعف_معرفت و #ضعف_ایمان مردم، ت
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت هفتم)●■
■نكتهاي بگويم شايد بد نباشد، بشنويد. يكبار كه معاويه به مدينه آمد تا به هر زوري شده براي وليعهدي يزيد بيعت بگيرد، يك ملاقات با امام حسين عليه السلام دارد.
■در آن ملاقات به حضرت ميگويد: تو چرا با يزيد بيعت نميكني؟ حتماً ميخواهي بگويي كه پدرت، مادرت، خودت از پدر و مادر و خود يزيد بهتري! به اين خاطر حاضر نيستي بيعت كني! بعد معاويه شروع ميكند به تجزيه و تحليل و ميگويد: اينكه بگويي مادرت از مادر يزيد بهتر است، این را حرفي ندارم، بله، چون مادر يزيد از قريش نبود و مادر تو از قريش بود. حالا خوب نگاه کنید! يعني فضيلت حضرت زهرا سلام الله علیها را در همین حد میداند! يعني بحث ملّيگرايي و ناسيوناليسم و قبيلهگرايي!
■گفت: بله، اين را قبول دارم؛ بعد هم بسیار خب، دختر پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده؛ در این بحث ندارم که مادر تو بهتر بود؛ امّا اگر بگويي كه پدر تو بهتر از پدر يزيد يعني منِ معاويه است، اين حرف بيربطی است! چرا؟ چون پدر تو با پدر #يزيد جنگيد و خدا پدر يزيد را بر پدر تو غالب كرد و پدر تو از بين رفت و پدر يزيد باقي ماند؛ پس پدر يزيد كه منِ معاويهام از علي بهتر است!
■و امّا اگر بگويي منِ حسين از يزيد بهترم، اين هم هيچ دليلي ندارد!
امام حسين عليه السلام فرمودند: يعني تو ميگويي يزيد شرابخوار سگباز ميمونباز از منِ حسين بهتر است؟! حالا خوب نگاه کنید! معاويه بلافاصله گفت: غيبت نكن! چرا غيبت ميكني؟ غيبت حرام است! چرا از پسرعمويت غيبت ميكني؟ حالا يزيد را هم ميگويد پسرعمويت! بهخاطر اينكه ريشهي آنها برميگردد به يك جدّ؛ یعنی امیّه و هاشم [که فرزندان عبدمناف هستند.] گفت: چرا از پسرعمويت غيبت ميكني؟ غيبت حرام است! نباید غیبت کنی!
■ببینید اين تقدّسهايي كه گاهي دهان انسان را ميبندند براي گفتن يكسري حقايق و دفاع از حقايق. ببينيد معاويه چطور بازي درميآورد. بعد ادامه داد: من هيچوقت نديدم كه يزيد از تو غيبت كند و تو از يزيد غيبت ميكني. كسي كه غيبت نميكند از كسي كه غيبت ميكند بهتر است؛ پس يزيد از تو بهتر است! اينها در تاريخ ثبت شده! قصّه نمیسازم.
■عليايّحال چگونه معاويه توانست به غرض خود برسد؟ ريشهي آن را شايد بايد جزئيتر دنبال كرد.
ادامه دارد...
#سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۱۴۴۲
@mohamad_hosein_tabatabaei
#یا_سیدالساجدین
مُردم و زنده شدم بسکه نگاهم غم دید
عمهی من چِـقَدَر مجلس نامحرم دید...
#علیاکبر_لطیفیان
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش هفتم7⃣ پانزدهم وجهى است كه از ((اصم )) حكايت شده ، و آن اين است ك
آیات 7-9 آل عمران ،قسمت دوم
بخش هشتم1⃣
● كلام راغب اصفهانى در بيان مراد از محكم و متشابه و اقسامى كه براى محكم و متشابه قائل است
راغب اصفهانى در مفردات خود گفته : آيات متشابه از قرآن كريم ، آن آياتى است كه تفسيرش به خاطر شباهت به تفسير آيه اى ديگر، مشكل شده باشد، حال يا از جهت لفظ، و يا از حيث معنا، و بدين جهت است كه فقها گفته اند: آيه متشابه آن آيه اى است كه ظاهرش از مراد و معنايش حكايت نكند.
و حقيقت اين سخن اين است كه آيات قرآن از نظر اعتبار بعضى از آنها بوسيله بعضى ديگر سه قسم هستند: يكى محكم على الاطلاق است ، و دوم متشابه على الاطلاق ، و سوم آياتى است كه از جهتى محكم و از جهتى ديگر متشابه است .
پس متشابه فى الجمله سه قسم است : اول متشابه از جهت لفظ فقط، دوم متشابه از جهت معنا فقط، و سوم متشابه از هر دو جهت ، و آن كه تنها از جهت لفظ، متشابه است ، دو قسم است 1 - آنكه مفردات آن متشابه است ، يا به خاطر اين كه لفظى است ناآشنا و غير مأنوس مانند كلمه ((اب )) و كلمه ((يزفون ))، و يا به خاطر اين كه لفظى است داراى چند معنا، مانند لفظ ((يد)) و لفظ ((عين ))، 2 - آن متشابهى است كه جملات و تركيبات آن تشابه دارد.
قسم دوم نيز سه نوع است .
1 - آنكه تشابهش از اين جهت ناشى شده باشد كه كلامى است مختصر و بدون توضيح ، مانند آيه : ((و ان خفتم الا تقسطوا فى اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء)).
2 - آنكه تشابهش به خاطر بسط و گستردگى كلام باشد، مانند آيه ((ليس كمثله شى ء))، كه اگر فرموده بود: ((ليس مثله شى ء))، معنا براى شنونده روشن تر مى شد، چون يك حرف اضافه شده ، جمله براى شنونده متشابه شده .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 61
3 - آنكه تشابهش از ناحيه نظم كلام باشد، مانند آيه : ((انزل على عبده الكتاب و لم يجعل له عوجا قيما)) كه تقدير آن ((انزل على عبده الكتاب قيما، و لم يجعل له عوجا)) است .
و نيز آيه : ((و لو لا رجال مومنون ... لو تزيلوا)) كه نظم آن طورى است كه مايه تشابه آن شده .
و متشابه از جهت معنا، آياتى است كه متعرض صفات خدا و صفات روز قيامت است ، زيرا تصور اينگونه صفات براى ما ميسور و ممكن نيست ، چون در نفوس ما تنها صورت چيزهايى نقش مى بندد كه به وسيله يكى از حواس ظاهرى براى ما محسوس باشد، و يا حداقل از جنس محسوسات باشد، و صفات خدا و خصوصيات قيامت هيچ يك از اين دو قسم نيست .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ،قسمت دوم بخش هشتم1⃣ ● كلام راغب اصفهانى در بيان مراد از محكم و متشابه و اقسامى
آیات 7-9 آل عمران ،قسمت دوم
بخش هشتم2⃣
● كلام راغب اصفهانى در بيان مراد از محكم و متشابه و اقسامى كه براى محكم و متشابه قائل است
و متشابه از جهت لفظ و معنا، پنج قسم است :
1 - آنكه تشابهش از جهت مقدار و كميت باشد. مانند جملاتى كه عموم و خصوصش معلوم نباشد، مثلا فرموده : ((اقتلوا المشركين ))، و نمى دانيم منظور عموم مشركين است ، و يا مشركين مخصوص ؟.
2 - آنكه تشابه آن به خاطر نا معلوم بودن كيفيتش باشد، مثلا فرموده : ((فانكحوا ما طاب لكم )) و ما نمى دانيم اين نكاح واجب است يا مستحب .
3 - آنكه تشابهش از جهت زمان باشد به اين معنا كه احتمال دهيم آيه نسخ شده باشد، و عمر حكمى كه در آن است سرآمده باشد، و احتمال دهيم كه نسخ نشده باشد، مانند آيه : ((اتقوا اللّه حق تقاته )) كه تقواى كامل را واجب مى كند با اينكه آيه ((واتقوا اللّه ما استطعتم )) تقوا را بقدر توانايى واجب كرده است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 62
4 - آنكه تشابهش از جهت مكان و يا امورى باشد كه آيه در شأن آن امور نازل شده باشد، مانند آيه : ((و ليس البربان تاتوا البيوت من ظهورها))، كه در آيه معين نشده مقصود از پشت خانه كجا است ، و مانند آيه ((انما النسى ء زياده فى الكفر)) كه تشخيص معناى ((نسى ء))، براى كسى كه عادت عرب جاهليت را نمى داند، مشكل است .
5 - آنكه تشابهش از جهت شروطى باشد كه در صحت و فساد عمل دخالت دارند، مانند شروط نماز و نكاح .
با در نظر گرفتن اين مطالب معلوم مى شود هيچ يك از وجوهى كه مفسرين در معناى متشابه ذكر كرده اند خالى از اين وجوه و تقسيم ها نيست ، حتى آنكه گفته ((متشابه )) عبارت است از حروف مقطعه ، و يا قتاده كه گفته است متشابه عبارت است از منسوخ ، و ((محكم )) عبارت است ، از ناسخ ، و يا اصم كه گفته : ((محكم )) آياتى است كه در تفسيرش اتفاق نظر باشد، و ((متشابه )) آيات مورد اختلاف است .
و از سوى ديگر مى توان تمامى انحا و اقسام متشابه را در سه قسمت خلاصه كرد: اول ، متشابهى است كه اطلاع بر تأويلش براى كسى جز خدا ممكن نيست ، مانند وقت قيامت ، و روزى كه ظهور مى كند، و كيفيت آن و امثال اينها...
دوم ، متشابهى است كه پى بردن به تاءويل و معرفت آن براى انسانها ممكن است ، مانند الفاظ غريب و نامأنوس ، و احكام مغلق و دقيق .
سوم ، متشابهى است مردد بين دو قسم قبلى ، هم احتمال دهيم همه انسانها مى توانند به حقيقت معناى آن آگاه شوند، و هم احتمال دهيم مختص به راسخين در علم است ، و ديگران دسترسى به آن ندارند.
و اين قسم سوم همان است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در دعاى خود درباره على (عليه السلام ) به آن اشاره نموده و عرضه مى دارد: ((اللّهم فقهه فى الدين و علمه التأويل )) (بار الها او را در دين فقيه ساز و تأويلش بياموز)، و نظير آن را درباره ابن عباس فرموده است ، اين بود گفتار راغب در معناى محكم و متشابه ، و گفتار وى عمومى ترين گفتار در اين بحث است ، كه در آن بين عده اى از اقوال گذشته را جمع كرده است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 63
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روزبهروز تنزّل میکند و تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند واقعه طَف (کربلا)، هر روز تکرار میشود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق میشود، و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین علیهالسلام است.
■بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن.
■●رحمت واسعه، ص۱۶۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#علامه_طباطبایی_ره ..
■جدی ترین مسئله در زندگی ما
مرگ است،
در حالی که مرگ در زندگی ما به عنوان
کم اهمیت ترین
موضوع به آن نگاه میشود ..
@mohamad_hosein_tabatabaei