کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️آداب باطنی نماز ○خشوع ○آرامش و طمأنینه باطنی ○دوری از عُجب و ریا ○سرزندگی و شادابی در نماز ○توجّه
☑️شروط نماز واقعی و کامل
○حضور قلب در نماز
○تفهّم
○تعظیم
○هیبت
○رجا
○حیا
#نماز_عارفان
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️شروط نماز واقعی و کامل ○حضور قلب در نماز ○تفهّم ○تعظیم ○هیبت ○رجا ○حیا #نماز_عارفان @mohamad
☑️نماز برترین عبادت است
○غنیترین، زیباترین و کاملترین شکل ثنا و ستایش خدا
○معجونی از عبادات تمام ملائکهالله
○سوغات سفر معراج پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلّم ...
#نماز_عارفان
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️نماز برترین عبادت است ○غنیترین، زیباترین و کاملترین شکل ثنا و ستایش خدا ○معجونی از عبادات تمام
☑️اهمیت و جایگاه نماز
○حقیقت نماز، حقیقت انسان کامل و ولیِّ اعظم خدا
○طلب وصال خدا
○نمازگزار، نجواکننده با پرورگار
○عمود خیمۀ دین
○اوّلین چیزی که در دستگاه الهی محاسبه میشود...
#نماز_عارفان
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️اهمیت و جایگاه نماز ○حقیقت نماز، حقیقت انسان کامل و ولیِّ اعظم خدا ○طلب وصال خدا ○نمازگزار، نجو
□○فضیلت دعا کردن بعد از نماز، بیشتر از فضیلت تلاوت قرآن و خواندن نماز نافله است.○□
□پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
هنگامی که بنده از نماز فارغ شد، امّا پس از نماز هیچ حاجتی را از خدای متعال درخواست نکرد؛ خدای متعال به ملائکۀ خویش میفرماید: به بندۀ من نگاه کنید. این بندۀ من نماز خود را به جا آورد، امّا بعد از نماز، حاجتش را از من درخواست نکرد. گویا خود را از من بینیاز میبیند، .....
□اوّلین وقت استجابت دعا، به دنبال نمازِ واجب است. دعایی که فرد در این هنگام میکند، محجوب نمیماند؛ بلکه بالا و به پیشگاه خدا میرود...
□اسرار و آداب دعا در کتاب مصباح الشّریعه ....
#دعا
#نماز_عارفان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□آنچه را که میخواهی، به خدا بگو؛ به مردم نگو. خواستی نفرین کن و خواستی طلب خیر کن. خدا هر چه با کسی بکند، برای او نافع و قشنگ است. البته خدا و اولیائش وقتی کسی دیگری را نفرین میکند، بلافاصله اجابت نمیکنند، یک مقدار معطّلش میکنند تا خودش گذشت کند. زن عربی را در حرم حضرت ابوالفضل علیه السّلام دیدم که کسی خانهاش را غصب کرده بود و او در حرم نفرینش میکرد. اوّل از حضرت خواست او را نابود کند و خانهاش را بازگرداند. کمی بعد عرض کرد خانهام را از او بگیرید و به من بدهید با خودش هر کار خواستید، بکنید. اندکی بعد عرض کرد خانه را از او نمیخواهید بگیرید، خودتان میدانید، ولی یک خانهی مثل آن به من بدهید. من که شاهد صحنه بودم، طاقت نیاوردم و بیرون آمدم چون دیدم با این روالی که آن زن پیش آمده است، از خواستن خانه هم صرف نظر میکند و برای طرف مقابلش هم طلب خیر میکند. خوبان خدا معطّلکردنشان چنین حکمتهایی دارد.
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴شهادت دانشمند برجسته و ممتاز کشور، جناب آقای محسن فخریزاده را به محضر حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، مقام معظم و عزیز رهبری و یکایک عزیزان تبریک و تسلیت میگوییم.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هشتم2⃣ ● مردم برحسب مراتب قرب و بعدشان از خدای تعالی مراتب مختلفی
سلام علیکم همراهان فهیم
پست مربوط به المیزان رو حتما مطالعه بفرمائید.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هشتم2⃣ ● مردم برحسب مراتب قرب و بعدشان از خدای تعالی مراتب مختلفی
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم
بخش اول
● بحث روايتى
رواياتى در معناى ((محكم و متشابه ))
در تفسير عياشى است كه شخصى از امام صادق (عليه السلام ) از محكم و متشابه پرسيد، حضرتش فرمودند محكم ، آياتى است كه مورد عمل قرار م ى گيرد، و متشابه آن آياتى است كه مفهومش براى كسى كه معنايش را نمى فهمد مشتبه است .
مؤلف : در اين حديث اشاره اى است به اين كه متشابه آن نيست كه به هيچ وجه نتوان معنايش را فهميد بلكه فهميدن معناى آن نيز ممكن است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 104
و نيز در همان كتاب است كه آن جناب فرمود: قرآن مشتمل بر آيات محكم و متشابه است ، اما محكم : علاوه بر اينكه بايد بدان ايمان داشت ، عمل به آن نيز ممكن است ، و بايد آن را مدرك احكام دين قرار داد، و اما متشابه : تنها بايد بدان ايمان داشت و نبايد به آن عمل كرد، منظور از جمله : ((و اما الذين فى قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأويله ، و ما يعلم تأويله الا اللّه و الراسخون فى العلم ، يقولون آمنا به كل من عند ربنا)) همين است و راسخون در علم ، آل محمد (صلى اللّه عليه و آله ) اند.
مؤلف : به زودى گفتارى در معناى اين جمله كه فرمود: ((راسخون در علم ، آل محمد (صلى اللّه عليه و آله ) اند)) خواهد آمد ان شاء اللّه .
و نيز در همان كتاب از مسعدة بن صدقه روايت آمده كه گفت : از امام صادق عليه السلام از ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه پرسيدم .
فرمود: ((ناسخ )) آيه اى است كه حكمى ثابت آورده ، كه هميشه بايد به آن عمل شود، و ((منسوخ )) آن آيه اى است كه حكمى آورده باشد كه مدتى به آن عمل مى شده ولى بعدا به وسيله آيه اى ديگر نسخ شده است ، و متشابه آن آيه اى است كه معنايش براى كسى كه آنرا نمى فهمد مشتبه است .
و در روايتى ديگر فرمود: ((ناسخ )) ثابت ، و ((منسوخ )) آنست كه گذشته باشد، و ((محكم )) آنست كه بتوان بدان عمل نمود، و ((متشابه )) آن آياتى است كه با يكديگر تشابه داشته باشند.
و در كافى از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: بهمين جهت آيات منسوخه از متشابهات است .
و در كتاب عيون ، از حضرت رضا عليه السلام روايت آورده كه فرمود: كسى كه متشابه را به محكم قرآن برگرداند، بسوى صراط مستقيم هدايت شده ، آنگاه فرمود: در اخبار ما نيز مانند قرآن ، محكم و متشابه هست ، بايد كه شما متشابهات آن را به محكماتش برگردانيد، و
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 105
زنهار متشابهات را پيروى مكنيد كه گمراه مى شويد.
مؤلف : اين اخبار بطورى كه ملاحظه مى كنيد در تفسير متشابه معنايى نزديك بهم دارند، و همه گفتار قبلى ما را تأييد مى كند، كه گفتيم تشابه ، قبل از رفع ابهام است ، و چنان نيست كه به هيچ وجه نشود آن را برطرف كرد، بلكه با ارجاع متشابه به محكم و با تفسير محكم از آن ، تشابهش برطرف مى شود.
و اما اينكه منسوخات هم از متشابهات باشد، وجه آن نيز همين است ، چون تشابه آيه منسوخ ، همانطور كه گذشت از اين جهت است كه از ظاهرش بر مى آيد كه حكمى را كه بيان مى كند هميشگى است ، ولى آيه ناسخ آن را تفسير نموده و مى فهماند كه حكم مزبور هميشگى نبوده است .
و اما اينكه در خبر عيون آمده كه فرمود: ((اخبار ما نيز مانند قرآن محكم و متشابه دارد)) مطلبى است كه روايات بسيار زيادى از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) آنرا مى رساند، اعتبار عقلى هم مساعد آن است ، براى اينكه اخبار، چيزى جز آنچه در قرآن كريم است ندارد، و جز آنچه را كه قرآن متعرض آن است بيان نمى كند.
در سابق هم گفتيم كه تشابه از اوصاف معناى لفظ است ، و آن عبارت از اين است كه لفظ معنائى داشته باشد، كه هم با مقصود گوينده منطبق باشد، و هم با غير آن ، و تشابه از اوصاف خود لفظ نيست ، و نظير غرابت و اجمال نيست كه مربوط به ابهام در لفظ باشد و نيز مربوط به ابهام در مجموع لفظ و معنا نيست .
و بعبارت ديگر اگر بعضى از آيات قرآن متشابه است ، بدين جهت متشابه است كه بياناتش بمنزله مثلهايى نسبت به معارف حقة الهيه است ، و اين معنا عينا در اخبار هم هست ، يعنى در اخبار نيز رواياتى ((متشابه )) و رواياتى ديگر ((محكم )) است . و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) هم نقل شده كه فرمود: ((ما گروه انبيا با مردم بقدر عقولشان سخن مى گوئيم )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□تأثیرِ اسباب عادی که در اختیار ماست، به مقداری است که خداوند برای آنها قرار داده است، نه اینکه از پیش خود تأثیر داشته باشند؛ همۀ کارها به دست خداست و اسباب فقط راه و وسیلۀ فعل او هستند.
□بنابراین لازم است که بنده در نیازهای خود فقط به بارگاه عزّت و باب کبریاء او توجّه کند و از هیچ سببی توقّع تأثیر نداشته باشد...
□یعنی بنده اعتمادش فقط به خدایی باشد که سببیّت و تأثیر را در اسباب قرار داده است؛ نه اینکه اسباب را رها کند، و بدون سبب از خداوند چیزی طلب کند.
□○ #علامه_طباطبایی
المیزان، ج۲، ص۴۰○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□قطره عسلی بر زمین افتاد. مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که زود برود.
□اما مزه عسل برایش شگفتانگیز بود، پس برگشت و جرعهای دیگر نوشید وباز عزم رفتن کرد. اما حس میکرد که خوردن از لبه عسل بس نیست و مزه واقعی را نمیدهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد.
□مورچه در عسل غوطهور شد و لذت میبرد... اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... او در این حال ماند تا مرد.
□و این حکایت دنیای ماست. اگر از او بهره بگیری شیرین است و اگر در او غرق شوی خواهی مرد.
#حکایت_دنیا
@mohamad_hosein_tabatabaei
□حق تعالی در قرآن مجید فرموده:
(فَاذکُرونی أذکُرکُم) : یعنی یادکنید مرا تا یادکنم شما را.
□و نیز فرموده:
(فَإذا قَضَیتُمُ الصَّلوةَ فَاذکُروا اللهَ قیاماً وقعوداً وعَلی جُنوبِکُم): یعنی پس چون از نماز فارغ شدید، پس یاد کنید خدای را ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده و در همه احوال.
□و نیز فرموده در مدح قومی:
(رجالٌ لا تُلهیهِم تجارةٌ ولا بیعٌ عن ذکرِ اللهِ): یعنی مردانی که بازنمی دارد ایشان را تجارت از ذکر خدای تعالی؛ یعنی در حال خرید و فروخت نیز مشغول ذکر می باشند.
□و فرموده در ذم قومی:
( و لا یَذکُرونَ اللهَ الا قلیلاً): یعنی یاد نمی کنند خدای را مگر اندکی. و در حدیث نبوی آ مده که (یادکنندۀ حق تعالی، در میان غافلان، مثل درخت سبزی است در میان باغی که همه درختان آن خشک باشد.)
□و نیز وارد شده که «نیست این که جمع شوند قومی در مجلسی که نام خدای نبرند و درود بر پیغمبر نفرستند، مگر آن که آن مجلس، بر ایشان حسرت و وبال باشد.)
□و از حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) منقول است که «هیچ چیزی نیست مگر آن که آن را حدی هست که به آن منتهی می شود. حق تعالی بربنده، پنج نماز واجب گردانیده، چون ادا نماید، حدش باشد. و روزه ماه رمضان، چون بدارد، آن حدش باشد. و حج، چون بگذارد، آن حدش باشد. مگر #ذکر،که خدا راضی نمی شود از آن به کم و قرار نداده برای آن، حدی که به آن منتهی شود.» بعد از آن، تلاوت این آیۀ کریمه فرمود:
( یا أیُّها الذین آمنوا اُذکُروا اللهَ ذکراً کثیراً وسَبِّحُوهُ بُکرَةً وأصیلاً): یعنی ای آنان که ایمان آورده اید! یادکنید خدای را بسیار و تسبیح گویید او را صبح و شام و بی شمار.
□و فرمودکه «پدرم ذکربسیارمی کرد. با او به راه می رفتم و به ذکرخدای مشغول می بود. و با او طعام می خوردم و او ذکر می کرد. و با مردم سخن می گفت و سخن، او را مشغول نمی ساخت از ذکر. و می دیدم زبان او راکه به کام متصل می بود و می فرمود: لا إلهَ إلاّ اللهُ. و ما را جمع می نمود و امر می کرد به ذکر، تا وقت بر آمدن آفتاب. و هرکه از ما قرآن می دانست، او را امرمی کرد به تلاوت قرآن. و هرکه نمی دانست، امرمی کرد او را به ذکر.»
□وحدیث درفضیلت ذکر، زیاده از آن است که در این مختصرذکرکنیم.
□○ #ذکرها_و_لحظه_ها
#ملا محسن فیض کاشانی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
سید اهل شهودی یا حسین
جلوه ذات وجودی یا حسین
اوفتادی لحظهای بیسر به خاک
«سجده» را کامل نمودی یا حسین
این بلا و این لب خندان تو
کس چه داند تا چه بودی یا حسین؟
گُل در آغوش و تنت مجروح تیغ
عشق را معنا نمودی یا حسین
«ما رمیت اذ رمیت» دیدمت
در میان هرگز نبودی یا حسین
در میان لشکر تاریک جهل
چشم دل را میربودی یا حسین
روی دستت پای میزد کودکی
نور روی نور بودی یا حسین
نور آمد بُرد یکسر آگهیت
«هو» به تاری، «حق» به پودی یا حسین
بین خیل روبهان چون شیر نر
روبهی را میزدودی یا حسین
مست بودی در سماع و ابلهان
جنگ دیدند از عنودی یا حسین
هاتفی گفت: اینچنین اندر جهان
جلوهای هرگز نبودی یا حسین
گرچه پیغمبر شهودش مطلق است
سید اهل شهودی یا حسین.
#ر_س
@mohamad_hosein_tabatabaei