eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش چهارم ● لذائذ و نعمتهاى دنيا در آخرت هم است با اين تفاوت ك
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش پنجم ● توضيحى درباره ((رضوان من اللّه )) در قرآن كريم مسأله رضاى خداى سبحان مكرر آمده ، و بايد دانست كه رضايت خدا همانطور كه بالنسبه به فعل بندگانش در باب اطاعت تصور دارد، همچنين در غير باب اطاعت از قبيل اوصاف و احوال و غيره تصور دارد، (همان طور كه مى گوئيم نماز باعث رضاى خدا است ، همچنين مى گوئيم تواضع و رقت قلب باعث خشنودى او است ((مترجم ))). چيزى كه هست بيشتر مواردى كه در قرآن كلمه رضاى خدا آمده ، (اگر نگوئيم همه مواردش ) از قبيل رضايت به اطاعت است ، و به همين جهت است كه در آيات زير رضاى خدا را با رضاى بنده ، مقابل هم قرار داده . رضايت خدا از بنده اش به خاطر اطاعت او است ، و رضايت بنده از خدا به خاطر پاداشى است كه به او مى دهد، و يا به خاطر حكمى است كه به نفع او صادر مى كند. ((رضى اللّه عنهم و رضوا عنه )). ((يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضية مرضية )). ((و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار، و الذين اتبعوهم باحسان ، رضى اللّه عنهم و رضوا عنه ، و اعد لهم جنات ...)). اينكه در اين مقام يعنى مقام شمردن آنچه براى انسان خير است ، و مطابق با امور مورد علاقه زندگى دنيائى او است مسأله رضايت خدا را شمرده ، دلالت دارد بر اينكه خود رضوان نيز از خواسته هاى انسانى ، و يا مستلزم امرى است كه آن امر اين چنين است ، و به همين جهت بوده كه در اين آيه آن را در مقابل جنات و ازواج ذكر كرده است . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 167 در آيه : ((فضلا من ربهم و رضوانا)) آن را در مقابل فضل ، و نيز در آيه : ((و مغفرة من اللّه و رضوان )) در مقابل مغفرت ، و در آيه : ((برحمة منه و رضوان )) در مقابل رحمت ذكر فرمود. و چه بسا با تدبر و دقت در معناى آنچه كه ما گفتيم ، و دقت در آيه : ((رضى اللّه عنهم ...)) و آيه : ((راضيه مرضيه ...)) بتوان نكته اى را كه آيه مورد بحث مبهم گذاشته ، كشف نمود، براى اينكه در آيات نام برده رضايت را به خود آنان زده ، فرموده (خدا از ايشان راضى است ) و رضايت از شخص ، غير رضايت از فعل شخص است . در نتيجه برگشت معنا به اين مى شود كه خداى تعالى ايشان را در آنچه مى خواهند از خود نمى راند، نتيجه اين هم همان معنائى مى شود كه آيه : ((لهم ما يشاون فيها ايشان در بهشت هر چه بخواهند در اختيار دارند)) آنرا افاده مى كند، پس در رضوان خدا از انسان ، مشيت مطلقه انسان وجود دارد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امام کاظم (علیه السلام): ▪️هنگامی‌که پیامبر را به معراج بردند و آن جناب به پای عرش الهی رسید به او گفته شد: ای محمد به چشمه "صاد" نزدیک شو. جایگاه‌های سجده خود را بشوی و پاکیزه کن و برای پروردگارت به نماز بایست. ▪️رسول خدا بدان‌جا که دستور داده شد نزدیک شد و وضو ساخت؛ وضویی سیر و طولانی. آن‌گاه در برابر پروردگار به نماز ایستاد... ▪️[راوی می‌گوید] پرسیدم: آن "صاد" که رسول خدا دستور یافت از آن غسل کند چه بود؟ [امام] فرمود: چشمه‌ای است که از یکی از ستون‌های عرش می‌جوشد و آن‌را آب حیات گویند. همان‌که خداوند در قرآن از آن یاد کرده و فرموده: "ص و القرآن ذی الذکر". ◾️(صدوق، علل الشرايع، ص۳۳۵، باب۳۲، ح۱۰) سوره هود، آیه ۷: "کان عرشه علی الماء".◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️اگر آدم چهل روز با بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيم حشر داشته باشد، در جان آدم می‌نشیند. پس اگر آدم چهل روز برای خدا خالص بود، یعنی چهل روز دریافت‌ها و صادراتش به فرمان خداوند تبارک و تعالی بود، صفای باطنی پیدا می‌کند. ▪️پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «مَن أخلَصَ لِلّٰهِ اَربَعينَ صَباحا ظَهَرَتْ يَنابيعُ الحِكْمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ» «سحرگه ره‌روی در سرزمینی همی‌گفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آن‌گه شود صاف که در شیشه برآرد اربعینی» (انهار اربعه در شرح بسم الله الرحمن الرحیم، فصل۲، کلمه۱۴۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️درقرآن کریم سوره محمد آیه شانزده آمده است: مَثَل بهشتی که وعده داده شده به متقیان که در آنست نهرها از آب نامتغیر و نهرها از شیری که نگشته طعم آن و نهرهاست از خمری که لذت است برای آشامندگان و نهری است از شهد بی‌غش و مرا ایشان را است در آن از همه میوه‌ها و آمرزشی از پروردگارشان چون کسی است که او جاودانی است در آتش و آشامانیده شدند آبی جوشان پس پاره پاره کرد روده هاشان را. ▪️در این آیه نیز به صراحت سخن از مَثَل را به میان آورده و فرموده است مَثَل بهشت چنین است و چنان. معلوم می‌شود حقیقت واقع بهشت رفیع‌تر و درجه‌اش اعلای از آن است که بتوان با زبان و کلام اینچنین، حدی برایش معین کرده و توصیفش نمود. ▪️همچنان‌که آیه "فلا تَعلَم نَفسٌ مَا أُخفِیَ لَهُم مِن قُرَّةِ أَعیُنٍ" (سجده؛ ۱۷) نیز به این معنا اشاره کرده است. ▪️و لذا جناب ابن‌عربی در تفسیرش این چهار نهر را چهار مرتبه از مراتب بهشت مطلقه معرفی نموده و فرموده است: مراد از نهرِ آب علوم و معارف حقیقیه است که قلب‌ها بواسطه آن حیات یافته و غرائز بواسطه آن سیراب می‌شوند. آنچنان که زمین با آب، حیات یافته و دیگر موجودات بدان سیراب می‌شوند. ▪️و نیز مراد از نهرِ شیر، علوم نافعه‌ای است که به افعال و اخلاق تعلّق گرفته و مخصوص ناقصین مستعدینِ صالحینِ به ریاضات و سلوک در منازل نفس است. این گروه که در قبل از وصول به مقام قلب قرار دارند، بواسطه علوم شرایع و حکمت عملیه‌ای که به مثابه شیرِ مخصوصِ اطفال ناقص است، از معاصی و رذائل پرهیز می نمایند. ▪️و نیز مراد از خمر تجلّیات و محبّت ذاتی و صفاتی حق است که به کاملین و بالغینِ به مقام مشاهده حسنِ تجلیات صفات و شهود جمال ذات و به عاشقین و مشتاقین جمال مطلق یار در مقام روح ارزانی شده است. ▪️و نیز مراد از عسل شیرینی‌ها و حلاوات وارد قدسی و بارقه‌های نوریه و لذات وجدانیه در احوال و مقامات است که به سالکینِ واجدینِ اذواق و مریدین متوجهین به کمال که در قبل از وصول به مقام محبّت ذاتی و صفاتی حق قرار دارند عطاء می‌شوند ▪️و لذا جناب ابن‌عربی در این بیان، چهار نهر مذکور بهشتی را مظاهر چهار رتبه از مراتب بهشتیان معرفی کرده و نهر شیر را انزل مراتب بهشت و پس از آن نهر آب و بعد از آن نهر عسل و در آخر نهر خمر را بالاترین مرتبه بهشتی دانسته است. ▪️اما این چیزی نیست که همگان از عهده فهم آن برآیند و لذا قرآن از این حقیقت فقط به بیان مثل آن اکتفا کرده و تعقل و تفکر در این مثل را به ما واگذار نموده است. ▪️اما حکما و عرفای الهی چون در مکتوبات خود عوام الناس را مخاطب خویش ندانسته و به خواص که نفوس مستعده شاقیه به کمالات انسانی‌اند اهتمام بسیار دارند، از نقل مَثَل‌ها و حکایات و قصص دوری جسته و دائماً عزم و جزم آن دارند که حقیقت و لبّ محفوفِ در این پیمانه‌ها را القاء نمایند. و لذا در غزلیات عرفانی بزرگانی چون جناب حافظ و حضرت امام و حضرت استاد از این الفاظ و اصطلاحات که ریشه قرآنی و روایی دارند، بسیار است. (رابطه علم و دین) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش سوّم◾️ ☑️۵- «لا
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش چهارم◾️ ☑️۷- «الْفَقْرُ فی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْغِنى» ▪️اگر با رفتن راه خدا، فقر گریبانگیر او شد، دید اگر راه خدا را برود؛ فرمان خدا را ببرد؛ حلال و حرام را مراعات کند و رضایت الهی را در نظر بگیرد؛ ثروت‌های انبوه به دستش نمی‌آید و فقیر می‌شود؛ این فقری که با رفتن راه خدا برایش پیش می‌آید؛ برای او محبوب‌تر و دوست داشتنی‌تر از ثروت سرشار است. ☑️۸- «و الذُّلُّ فِی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فی عَدُوِّهِ» ▪️اگر راه خدا را رفت، حرف حقّ را زد و چیزی را که خدا راضی بود، گفت و درپی آن، همه او را مذمّت کردند؛ طرد نمودند؛ به او تهمت زدند؛ او را خوار کردند؛ جایگاه‌های اجتماعی‌اش را از او گرفتند؛ سِمَت‌هایش را از او ستاندند؛ او را مورد توهین قرار دادند و از بلندگوهای مختلفی که در اختیارشان بود، برای تخریب شخصیت او و خوار کردن و ذلیل کردن او استفاده کردند، او که از رهگذر عمل به رضایت الهی چنین شرایطی برایش پیش آمده است، این شرایط خواری در راه رضایت خدا را به مراتب از عزّت به دست آمده از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا بیشتر دوست می‌دارد. ▪️او می‌داند که اگر چاپلوسی فلان مقام را کنم؛ مدّاحی فلان شخصیت را کنم؛ خیلی برای من نافع است؛ شغل‌ها و جایگاه‌های اجتماعی بلند به من می‌دهند؛ فردا مرا خطیب نماز جمعه می‌کنند؛ پس فردا مرا سخنران فلان برنامۀ تلویزیونی می‌کنند؛ خیلی به من موقعیت می‌دهند؛ خیلی شرایط مطلوبی برایش فراهم می‌شود؛ امّا می‌داند راهی را می‌رود که رضایت دشمن خدا، شیطان و نفس در آن است؛ نه رضایت خدا. راه عزّت به دست آوردن بین اهل دنیا و راه چاپلوسی، تملّق، سرسپردگی و وابستگی به جناح‌ها و شخصیت‌ها را برای رسیدن به موقعیت‌های بلند، بلد است. فکر نکنید او بلد نیست؛ امّا او خواری ناشی از رفتن راه خدا را به مراتب بیشتر دوست می‌دارد؛ تا عزّت، محبوبیت و مشهوریت از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۶- طهارت دائمى امر دیگرى است که از یک سو همچون سپرى سالک را از نفوذ و تأ
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۷- از امورى که سالک نباید از آن غافل شود ارتباط پیوسته با آیات الهى و همه‌ روزه حدّاقل یکصد آیه از قرآن کریم را، به‌عنوان نامه‌ى محبوب، با عشق و تدبّر تلاوت کردن و از انوار قرآن استضائه نمودن‌است، همچنین با روایات و احادیث معصومین علیهم السّلام محشور بودن و برنامه‌ى مستمرّى براى مطالعه‌ى آنها تدارک دیدن، براى سالک ضرورى است. ▪️کلام معصومان علیهم السّلام نیز همچون کلام الهى، نور است و محشور بودن با آن، سبب نورانیّت قلب و جان سالک مى‌شود. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۲۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۷- از امورى که سالک نباید از آن غافل شود ارتباط پیوسته با آیات الهى و هم
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۸- انس با ادعیه و مناجات‌هایى که از معصومین علیهم السّلام رسیده است و بهره‌مندى مستمر از گنج‌هاى عظیم معرفت و معنویّت که در آنها نهفته است، از دیگر وظایف سالک است. ▪️انوار قرآن کریم از آسمان وحى بر قلب مطهّر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و در مرتبه‌ى بعد، قلوب پاک اهل‌بیت علیهم السّلام تابید، این قلوب که همچون آینه، صاف و منجلى بودند، انوار مزبور را به‌ صورت ادعیه و مناجات، به عالم بالا بازتاباندند. ▪️لذا ادعیه و مناجات آن بزرگواران، قرآن صاعد است و حاوى بلندترین معارفى است که از زبان معصومین علیهم السّلام جارى شده است؛ زیرا برخلاف آنچه ایشان براى خلق مى‌فرمودند و مرقوم مى‌داشتند و در آنها مراعات محدودیّت ظرفیّت فهم آنان را مى‌نمودند و در حدّ قابل درک براى ایشان اظهار مى‌کردند، در ادعیه و مناجات‌ها که مخاطبشان خداوند تبارک و تعالى بود، چنین محدودیّتى وجود نداشت و لذا معارفى در آنها یافت مى‌شود که در احادیث، خطبه‌ها و نامه‌هاى آن بزرگواران کمتر اثرى از آنها مشاهده مى‌گردد. ▪️توصیه مى‌شود سالک دست‌ کم با دو کتاب ارجمند مفاتیح‌الجنان و صحیفه‌ى سجّادیه، که بیشتر در دسترس مى‌باشند، محشور باشد و از دعاها و مناجات‌هاى آنها بیشترین استفاده را ببرد. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۲۱ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم1⃣ ▪️وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْه
بخش دوم: ☑️فرمان الهی برای مطلبی مهم2⃣ ▪️وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ. وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ. ▪️و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را می گویند که در دل های شان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.» و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ]نامیده اند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده: « و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. - بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود - لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.» ▪️وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). ▪️و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] می توانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: «ی پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.» @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عارف واصل مرحوم سید هاشم حداد (ره) : ▪️نفس بیداری شب، موجب تنویر قلب و دل سالک می شود @mohamad_hosein_tabatabaei
□ ○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها ○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش پنجم ● توضيحى درباره ((رضوان من اللّه )) در قرآن كريم مسأله
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش ششم ● علت تقابل رضوان با شهوات انسانى در آيه شريفه از اينجا روشن مى شود اينكه رضوان در اين آيه را در مقابل شهواتى قرار داده ، كه در آيه قبل نام برده بود، براى اين است كه بفهماند انسان دنيا پرست اگر دنيا و مخصوصا مال دنيا را جمع مى كند، براى اين است كه به خيال خود مشيت مطلقه را به دست آورد، ساده تر بگويم براى اين جمع مى كند كه هر كارى خواست بتواند بكند، و قدرتش تا دورترين آرزوهايش توسعه يابد، ولى امر بر او مشتبه شده ، و نفهميده كه چنين قدرتى و چنين مشيت مطلقه اى جز با رضايت خدا تامين نمى شود، خدائى كه زمام هر چيز به دست او است . وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ بعد از آنكه از اين آيه و آيه قبليش به دست آمد كه خدا در دو سرا يعنى هم در دنيا و هم در آخرت وعده نعمت هائى را داده كه مايه تنعم و لذت او است ، و نيز از آنجائى كه اين نعمت ها چه خوردنى هايش و چه نوشيدنى ها و همسران و ملك و ساير لذائذش هم دنيوى دارد و هم اخروى ، با اين تفاوت كه آنچه دنيائى است مشترك بين كافر و مؤمن است ، و اما اخرويش مختص به مؤمنين است . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 168 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei