eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۵
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️جنبه‌های عارفانۀ نهضت اباعبدالله علیه السّلام - ۶ «درس عبادت و عبودیّت، آزادگی و حرّیّت» ▪️قرآن کریم پیام اصلی همۀ انبیای الهی را این‌گونه معرّفی کرده است: اُعبُدوا اللهَ وَ اجتَنِبوا الطّاغوتَ: بندگی خدا را پیشه کنید و از تن دادن به بندگی طاغوت سر باز زنید. ▪️عبادت تلاشی است برای نیل به مرتبۀ عبودیّت و بندگی؛ و عبودیّت و بندگی خدای متعال، رمز آزادگی و حرّیت از بندگی مخلوق است. هر آنچه که انسان را در زندگی واله و شیدای خود کند و انسان در دام تعلّق به آن گرفتار گردد، اله اوست و انبیا مبعوث شدند تا به انسان بیاموزند که هیچ چیز جز الله شایستگی ندارد که انسان واله‌ آن شود. ▪️رمز رهایی انسان از وابستگی‌های درونی و اسارت‌های بیرونی، که آنها هم ناشی از همین وابستگی‌های درونی و تعلّق به دنیاست، تنها بندگی خدا و سر به عبودیّت حضرت حق نهادن است... @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️خطبه امام سجاد عليه السلام در شام: ▪️حضرت سجاد علیه السلام پس از اینکه بر فراز منبر رفت به گونه ای سخنرانی نمود که چشم عموم مردم گریان و قلب آنان ترسان شد. ایشان پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: ▪️أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِیَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّیقُ وَ مِنَّا الطَّیَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِی وَ نَسَبِی ▪️ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است، به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را، و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق [امیر المؤمنین علی علیه السلام]، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلی الله علیه و آله [حمزه]، و امام حسن و امام حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله را از ما قرار داد. [با این معرفی کوتاه] هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران وخاندانم خود را به آنان می شناسانم. أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّکْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَی أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَی أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَی أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّی أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَی الْبُرَاقِ فِی الْهَوَاءِ أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِیَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِیلُ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّی بِمَلَائِکَةِ السَّمَاءِ أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَی إِلَیْهِ الْجَلِیلُ مَا أَوْحَی أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِیمَ الْخَلْقِ حَتَّی قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ای مردم! من فرزند مکه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم، من فرزند کسی هستم که حجر الاسود را با ردای خود حمل و در جای خود نصب فرمود، من فرزند بهترین طواف و سعی کنندگانم، من فرزند بهترین حج کنندگان و تلبیه گویان هستم، من فرزند آنم که بر براق سوار شد، من فرزند پیامبری هستم که در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر کرد، من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرة المنتهی برد و به مقام قرب ربوبی و نزدیکترین جایگاه مقام باری تعالی رسید، من فرزند آنم که با ملائکه آسمان نماز گزارد، من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او وحی کرد، من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم، من فرزند کسی هستم که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار كردند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم1⃣ ‌‌‍ ● چند نكته كه از جمله : ((فان تولوا فانما اليك البلاغ
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم2⃣ ‌‌‍ ● چند نكته كه از جمله : ((فان تولوا فانما اليك البلاغ ...)) استفاده مى شود دو جمله ((يكفرون ))، و ((يقتلون )) استمرار را مى رساند و دلالت دارد بر اينكه كفر به آيات خدا آن هم كفر بعد از بيان و به انگيزه بغى و نيز كشتن انبيا كه معلوم است كشتنى است بدون حق و همچنين كشتن آنهائى كه به سوى عدل و قسط دعوت نموده ، از ظلم نهى مى كنند عادت هميشگى ايشان است همچنان كه تاريخ زندگى يهود از بدو پيدايش ‍ سرشار از اين جنايات است مى بينيم كه گروه بسيارى از انبيا و عابدان بنى اسرائيل كه ايشان را امر به معروف و نهى از منكر مى كردند به دست خود آنان كشته شدند و همچنين نصارا كه آنها هم كم و بيش اين راه را رفتند. و جمله : ((فبشرهم بعذاب اليم )) تصريح به شمول غضب الهى و تهديد به نزول عذاب است ، و منظور از آن تنها عذاب آخرت نيست ، به دليل اينكه دنبالش مى فرمايد: ((اولئك الذين حبطت اعمالهم فى الدنيا و الاخره ...)) پس در آيه مورد بحث ، هم به عذاب آخرت تهديد شده اند و هم به عذاب دنيا، عذاب آخرتشان عذاب آتش ، و دنيائيشان كشته شدن و آواره گشتن و از بين رفتن اموال و جانهايشان بود، و نيز عذاب ديگرشان اين بود كه خدا دشمنى را در بين آنان تا روز قيامت قرار داد، كه خداى تعالى در كتاب عزيزش همه اينها را ذكر كرده . و اينكه فرمود: ((اولئك الذين حبطت اعمالهم فى الدنيا و الاخره ، و ما لهم من ناصرين دو نكته را افاده مى كند: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 194 اول اينكه : اگر انسان كسى را به جرم اينكه امر به معروف و نهى از منكر مى كند به قتل برساند اعمال نيكش همه حبط و بى اجر مى شود. دوم اينكه : در روز قيامت مشمول شفاعت نمى گردد. أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِّنَ الْكتَبِ ... اين آيه شريفه مى خواهد بفرمايد: ((اهل كتاب از بغى و ايجاد اختلاف در دين دست بر نمى دارند، براى اينكه هر وقت به ايشان پيشنهاد مى شود كه تسليم حكم كتاب خدا شوند، پشت مى كنند و زير بار نمى روند و اين نيست مگر به خاطر اينكه به اين گفتار خود مغرور شده اند، كه مى گفتند: ((لن تمسنا النار))، و خلاصه به چيزى مغرور شدند كه هيچ سندى بر آن ندارند، و آن را به خدا افترا مى بندند. و مراد از كسانى كه نصيبى از كتاب دارند همان اهل كتابند، و اگر نفرمود: ((الذين اوتوا الكتاب ...))) و به جاى آن فرمود: ((اوتوا نصيبا من الكتاب ،)) براى اين بود كه بفهماند آن مقدار اطلاعى كه از كتاب دارند همه معارف كتاب نيست . بلكه مقدارى از آن است ، و اين بدان جهت است كه همه كتاب خدا در دستشان نيست ، كتاب خدائى كه در دست دارند تحريف شده است ، و در آن دخل و تصرف نموده و بيشتر اجزايش ‍ را از بين برده بودند، همچنان كه آخر آيه هم كه مى فرمايد: ((و غرهم فى دينهم ما كانوا يفترون ))، به اين معنا اشاره دارد، و به هر حال مراد اين است كه اهل كتاب از حكم كتاب روى گردانند، به خاطر يك عقيده خرافى كه داشتند، و آن را به خدا افترا بسته بودند و نتيجه اش اين شده كه به آن عقيده خرافى مغرور شوند، و خود را از كتاب خدا بى نياز بپندارند (خدا داناتر است ). ذَلِك بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسنَا النَّارُ... معناى آيه روشن است ، و ليكن سؤالى در آن هست كه چگونه در آيه شريفه فرموده اهل كتاب فريب افتراى خود را خوردند، و بدان مغرور شدند، مگر ممكن است كه انسان فريب گفتار خود را بخورد؟ با علم به اينكه گفتارش دروغ و خدعه و باطل است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا زین العابدین🏴 ■●دو قدم محبوب، دو جرعه و دو قطره محبوب نزد خداوند متعال در بیان امام سجاد علیه السلام●■ ☑️امام سجاد علیه السلام: ■مَا مِنْ خُطْوَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ خُطْوَتَيْنِ خُطْوَةٍ يَسُدُّ بِهَا اَلْمُؤْمِنُ صَفّاً فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ خُطْوَةٍ إِلَى ذِي رَحِمٍ قَاطِعٍ وَ مَا مِنْ جُرْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جُرْعَتَيْنِ جُرْعَةِ غَيْظٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِيبَةٍ رَدَّهَا مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ وَ مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ قَطْرَةِ دَمْعَةٍ فِي سَوَادِ اَللَّيْلِ لاَ يُرِيدُ بِهَا عَبْدٌ إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. ■ابو حمزه ثمالی نقل می‌کند: شنيدم امام زين العابدين علیه السلام ميفرمودند: ■هيچ قدمی در نزد خداوند از دو قدم محبوبتر نيست، قدمی كه مؤمن برای صف بستن در جهاد بر می دارد و قدمی كه براي آشتی با خويشاوند و ارحامی که قطع رابطه کردند بر می دارد. ■و هيچ جرعه ای (بلعیدن کم کم آب) نزد خداوند متعال محبوبتر از دو جرعه نيست، يكی جرعه خشمی كه مومن با حلم و بردباری فرو می برد و ديگری جرعه مصيبتی كه مومن با صبر و شکیبایی بنوشد. ■و هيچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نيست، يكي قطره خونی كه در راه خدا ريخته شود و ديگری اشكی كه در تاريكی شب فقط برای خداوند متعال از چشم بنده جاری شود. ■●الخصال، ج۱، ص۵۰. شیخ صدوق رحمةالله علیه●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین🏴 ■●مهمترین علت عظمت و كرامت شيعه، ربط با ولایت امیرالمومنین است●■ (بخش اول) ☑️بايد ديد چرا شيعه اين قدر عظمت دارد و رسولِ وحى و امينِ سرّ خدا تا اين حدّ آنها را ستوده است؟ در ميان خلائق ... چرا فقط و فقط آنها فائز و رستگارانند؟ به چه مناسبت پيامبر اكرم ... دست خود را به كعبه زده و سوگند به خدا ياد مى ‏كند و به اصحاب خود گوشزد مى‏ كند كه شيعيان على تنها رستگارند؟ اين همه درجات اخروى از شفاعت و كوثر و تسنيم و بهشت و رضاى خدا و خلود و طراوت و شادابى چرا تنها براى آنهاست؟ 1️⃣در روايات بسيارى صفات شيعه و اخلاق آنها و اعمال آنها از مروّت و انصاف و صدق و ايثار و صبر و استقامت و صفا و خلوص و عبادت و جهاد و صيام و صدقه و اعتقاد راستين به خدا و دستورات خدا بيان شده است. و اينها صفاتى است كه در مولاى آنها حضرت اميرالمؤمنين است. 2️⃣آنها حساب خود را در دنيا پس داده‏ اند، و در برابر مشكلات و ناملايمات صبر و تحمّل نموده ... بلكه با عبوديّت در مقابل حضرت معبود زنگار دل خود را جلا زده و بالأخره زدوده و انوار الهى در دلشان تابش كرده است. ■● ، ج‏۳، ص‏۷۳و۷۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین🏴 ■●مهمترین علت عظمت و كرامت شيعه، ربط با ولایت امیرالمومنین اس
🏴صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین🏴 ■●مهمترين علتِ عظمت و كرامت شيعه، ربط با ولايت اميرالمؤمنين است●■ (بخش پایانی) 3️⃣شيعيان افرادى هستند كه در مكتب مولا اميرالمؤمنين عليه‏ السّلام درس عمل خوانده‏ اند... و در همين دنيا كلام مولايشان كه فرمود: ■وَ اَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيا قُلُوبَكُمْ قَبْلَ انْ تُخْرَجَ مِنْها ابْدانُكُمْ.«دلهاى خود را از دنيا خارج كنيد قبل از آنكه بدنهايتان از دنيا خارج گردد» در دلشان نشسته است. و البتّه همانطور كه بهشت جا و منزل پاكان است، بايد منزلگه و مقام آنان بوده باشد. 4️⃣آنها در راه و روشِ اميرالمؤمنين كه تسليم محض در مقابل اوامر و دستورات خداست تسليم بوده، چون و چرا نمى ‏كردند... و به دنبال اين خلوص فكرى و علمى، در عالم خارج همان عقيده خود را اِعمال و از خودسرى و استكبار مصون بودند، ■اين است مقام شيعه كه نمونه كامل مقام انسانيّت و ميوه رسيده عالم وجود و نوگل نورسته در باغ وجدان و حميّت و انصاف است. ■● ، ج‏۳، ص‏۷۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم2⃣ ‌‌‍ ● چند نكته كه از جمله : ((فان تولوا فانما اليك البلاغ
آیات 25-19 آل عمران ، قسمت دوم بخش سوم ● چگونه اهل كتاب فريب خدعه هاى نفس خويش را خوردند؟ جواب اين سؤال آن است كه صاحبان گفتار غرورانگيز نامبرده ، نياكان ايشان بودند، و فريب خوردگان اخلاف و نسلهاى بعدى آنان ، و اگر در آيه شريفه هر دو را به اهل كتاب نسبت داده ، براى اين بود كه همه آن اسلاف و اخلاف يك امت بودند، و اخلاف ، به اعمال اسلاف راضى بودند. علاوه بر اينكه مغرور شدن به غرور خود، آنهم غرور به خاطر يك افتراى باطل ، با علم به اينكه افترا و باطل است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 195 و اقرار مغرور به اينكه خودم اين افترا را بسته ام ، از اهل كتاب و مخصوصا از يهوديان دور نيست ، براى اينكه اينها همانهايند كه خداى تعالى نظير اينگونه افكار و اعمال و بلكه عجيب تر از آنرا از ايشان حكايت نموده آنجا كه فرموده : ((و اذا لقوا الذين آمنوا قالوا آمنا، و اذا خلا بعضهم الى بعض قالوا اتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم ؟ ليحاجوكم به عند ربكم ؟ افلا تعقلون ؟ اولا يعلمون ان اللّه يعلم ما يسرون و ما يعلنون . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●مراقبه و دعای هر روز ماه صفر●■ ■برای رفع بلایا در ماه صفر، هیچ چیز بهتر از صدقه، ادعیه و استعاذات وارده نیست. ■برای محفوظ ماندن از بلایا در هر روز از ماه صفر این دعا را ده بار بخوانید: ■يا شَديدَ الْقُوی، وَ يا شَديدَ الْمِحالِ، يا عَزيزُ يا عَزيزُ يا عَزيزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَميعُ خَلْقِکَ، فَاكْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ، يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ، يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ، يا لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ، وَكَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنينَ، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ. ■ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوار هستند از بزرگی‌ات همه خَلقَت. پس کفایت کن از من، شرّ خلق خودت را. ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غم و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‌اش. ■●مفاتیح‌الجنان ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️انسان هر راهی را بدون تقید و پای‌بندی به قرآن و سنت برود، روزبه‌روز تنزّل می‌کند و تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند واقعه طَف (کربلا)، هر روز تکرار می‌شود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌شود، و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین علیه‌السلام است. ▪️بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. ◾️رحمت واسعه، ص۱۶۱ (مجموعه فرمایشات حضرت آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه السلام و اصحاب و یاران آن حضرت)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا ●■ ■در کربلای زمین و در عاشورای زمان باید حسینی بود. این حقیقت، هم در آفاق، یعنی جهانِ بیرون و هم در انفس، یعنی جهانِ درون مصداق دارد. ■اباعبدالله علیه‌السّلام در صحنۀ عاشورا ۷۲ یار داشتند. آن ۷۲ یارِ حسینِ درون، ۷۲ خصلت برجسته هستند. ■در عاشورا و کربلای درون باید این ۷۲ خصلت برجسته را به میدان آورد. ■ابتدا باید این ۷۲ خصلت را کسب کرد و آنگاه در صحنۀ عمل، یکی یکی به میدان فرستاد و در راه خدا خرج کرد، تا در کربلایِ درون هم حسینی عمل کرد. ■وقتی حقّ عاشورا و کربلا به جامعیّتِ تمام ادا می‌شود، که جنبۀ انفسی و آفاقی، هر دو توأمان وجود داشته باشد... ■●استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... #شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۷ ▪️حضرت خضر و حضر
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...   ☑️قسمت ۸ ▪️انسان دو ساحت دارد. یک ساحت او، ساحت روحانی، باطنی و الهی است. ساحت دیگر او، بعد جسمانی اوست. آن حقیقت باطنی ما را از آن حیثی که به امور جسم و جسمانیات مشغول است، نفس می‌نامند. این نفس می‌تواند امّاره، مطمئنه، مسوله، ملهمه و... باشد. حدی که برای ما پیرامون این نفس تعریف کرده‌اند آن است که از عقل و نقل(شرع) در اداره‌ی این جسم و امور جسمانی تبعیت کند. اگر از حد عقل و نقل خارج شود، نفس امّاره نامیده می‌شود. خدا به ما عقل عطا کرده‌است و از ما خواسته مطابق با عقلمان مسائل جسمانیمان را اداره کنیم. اگر ما عقل را کنار بگذاریم و بلکه عقلمان را محکوم جسم و امور دنیوی قرار دهیم، از حقیقت انسانیت خودمان منسلخ می‌شویم. «لا تَجْعَلْ طَبِیعَتَکَ حاکِمَةً عَلی عقلِکَ». طبیعت را حاکم بر عقلت قرار نده.  ▪️اگر طبیعت بر جان و روح ما حاکم شود، ما به سمت همین طبیعت صیرورت پیدا می‌کنیم در حالی که حق متعال از ما خواسته‌است که به سمت خدا صیرورت پیدا کنیم. « أَلاٰ إِلَى اَللّٰهِ تَصِيرُ اَلْأُمُورُ »(شوری/۵۳) هشدار که کارها به خدا باز می‌گردد. الله هم جامع است، یعنی فقط در دنیا نباشید. در دنیا به قدری که عقل و شرع تعیین کرده‌است، باشید. در سایر مراتب هم حضور داشته باشید. از خیال نظام هستی هم بهره ببرید. در مرتبه‌ی عقل هم باشید و از آن بهره ببرید. از مراتب ما فوق آن هم بهره مند باشید و به سمت الله صیرورت داشته باشید. در یک اسم وقوف نداشته باشید. اگر در یک اسم یا مرتبه متوقف شوید، شما ابن السبیل هستید. ابن السبیل هم کسی است که راه را گم کرده ‌است و در راه مانده‌است. ما نباید در راه بمانیم. باید همین طور برویم. تا کجا؟ تا ابدیت... البته این‌جا راه و مقصد یکی است. منتها وقوف جایز نیست. «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا مٰا لَكُمْ إِذٰا قِيلَ لَكُمُ اِنْفِرُوا فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ اِثّٰاقَلْتُمْ إِلَى اَلْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَيٰاةِ اَلدُّنْيٰا مِنَ اَلْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ اَلْحَيٰاةِ اَلدُّنْيٰا فِي اَلْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِيلٌ» (توبه/۳۸) اى کسانى که ایمان آورده‌اید، شما را چه شده است که چون به شما گفته می‌شود: «در راه خدا بسیج شوید» کندى به خرج می‌دهید؟ آیا به جاى آخرت به زندگى دنیا دل خوش کرده اید؟ متاع زندگى دنیا در برابر آخرت، جز اندکى نیست. اگر در مرتبه ای که در آیه به عالم ارض و ماده اشارت شده، وقوف کنیم، به سمت ماده و حیوانیت صیرورت پیدا می‌کنیم. یعنی نفس امّاره بر ما غلبه پیدا می‌کند و در سجن نفس گرفتار می‌شویم. ▪️«وَ إِذْ قٰالَ مُوسىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اَللّٰهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قٰالُوا أَ تَتَّخِذُنٰا هُزُواً قٰالَ أَعُوذُ بِاللّٰهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ اَلْجٰاهِلِينَ »(بقره/۶۷)و هنگامى که موسى به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مى دهد که ماده گاوى را سر ببرید»، گفتند: «آیا ما را به ریشخند مى گیرى؟» گفت: «پناه مى برم به خدا که مبادا از جاهلان باشم.» ذیل این آیه مفسران گفته اند که: «یک خانمی بوده که سه پسرعمو عاشق او بودند. یکی از آن ها آدم خوبی بود و این دختر این یک نفر را دوست داشت. آن دو نفر دیگر حسادت کردند و آن پسر را کشتند تا خودشان به آن دختر برسند. قوم بنی اسرائیل دنبال قاتل می‌گشتند. خدا به حضرت موسی امر کرد که به اینان بگو که اگر می‌خواهید قاتل را پیدا کنید، گاوی را بکشید. بخشی از گوشت این گاو را به آن مرده بزنید. آن مرده زنده می‌شود و می‌گوید که قاتل چه کسی بوده‌است. این گاو را پیدا می‌کنند و...».
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین  🏴   ☑️قسمت ۳۶ ▪️فعلی که از مصدر صادر می‌شود نحوه‌ای از آن مصدر است، یعن
🏴 🏴   ☑️قسمت ۳۷ ▪️وقتی در احوالات اولیاء خدا و اوتاد نظام وجود غور می‌کنی، می‌بینی که چه مقاماتی دارند. طی‌السماء، طی الماء و طی الأرض دارند. می‌توانند به عالم برزخ وارد شوند و از آن جا هم به عالم شهادت ورود کنند. در عین حال که این جا هستند در مشهد و نجف هم حضور دارند که در احوال میرزا علی قاضی این گونه گفته‌اند. امیرالمؤمنین علیه السلام در عین واقع در چهل منزل حاضر بود چون صاحب مقام همت است. می تواند در مقام امر انشاء صورت بکند، بگوید «کُنْ فَیَکونُ»، باش پس می‌شود. در روایت داریم که حضرت بذر می‌کاشت و همزمان درو می‌کرد. در یکی از سفرهای پیغمبر، ابوذر در راه گم شد. به حضرت اطلاع دادند. رسول اکرم فرمود: «کُن أباذر فَیَکون أباذر». ناگهان دیدند ابوذر پیدا شد. پیامبر أباذر انشاء می‌کند درست مثل کاری که حضرت مریم کرد. «فَتَمَثَّلَ لَهٰا بَشَراً سَوِيًّا» (مریم/۱۷) به شکل بشرى خوش اندام بر او نمایان شد. این بشر برای خودش است و بیرون از وجود مریم نیست. این گونه نیست که ملکی از آسمان آمده باشد. او صاحب مقام همت است لذا فرمود باش، شد. یک بشر مستقل آمد که انشاء اوست و قیامش به حضرت مریم است. تا به او توجه دارد هست و توجهش را که از او منصرف کند، از بین می‌رود. مردان خدا ز خاکدان دگرند مرغان هوا ز آشیان دگرند منگر تو بدین چشم به ایشان کایشان فارغ ز دو کون و در جهان دگرند ▪️چون ما انسان را نمی‌شناسیم، از ابعاد وجودی او بی‌خبریم. یک پای انسان در عالم مُلک است و پای دیگرش در عالم ملکوت.‌ در کتاب مدينة المعاجز آمده‌است که روزی مأمون در حالی که مست بود به تحریک أم فضل به امام جواد علیه السلام حمله کرد و با شمشیر حضرت را قطعه قطعه کرد! أم فضل و خادم او این صحنه را دیده اند. وقتی که او هوشیار شد از او پرسیدند که تو چه کردی؟! او به یاد نمی‌آورد. به او گفتند که تو امام جواد را قطعه قطعه کرده‌ای!! او بشدت ترسیده بود اما وقتی برگشتند دیدند که امام جواد علیه السلام بر سر سجده است و نماز می‌خواند. جناب شیخ عباس در منتهی الآمال هم این را نقل کرده است. حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به نقش شیری که روی پرده بود فرمود: «یا أسدُ اللهِ خُذ عَدُوَّ اللهِ». نقش روی پرده تبدیل به شیر واقعی شد و از روی پرده پایین پرید و آن دشمن خدا را خورد، خونش را هم لیسید، خواست به مأمون هم حمله کند که حضرت فرمودند سر جای خودت برگرد. حال ما بنشینیم این ها را با مبانی علمی حل کنیم. آن کسی که خورد چه شد؟ پس شبهه ی آکل و مأکول چه می‌شود؟ معاد چه می‌شود؟ این شیر که نقاشی است چطور جان گرفت؟ ▪️تازه این مقاماتی که در کتبی مثل مدينة المعاجز و امثالهم پیرامون احوالات ائمه نوشته‌اند، مقامات اولیاء امروز من و شماست. در آن زمان مردم بیش از این ظرفیت نداشتند. خطبه‌ی سحاب را بخوانید. عقل انسان متحیر می‌شود. این خطبه شرح سفری است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام با امام حسن، سلمان، مقداد و یاران دیگر خویش در عوالم وجودی داشته‌ است. سحاب یعنی عقل. عقل را پایین کشانده، سوار عقل شده‌ است و این ها را در عالم طبیعت، ملکوت و جبروت سیر داده ‌است و برگشته‌اند چون که دیگر کشش ندارند. ما از مقامات انسان خبر نداریم...