☑️ ابیات شیرین و شیوای فروغی بسطامی در وصف مولانا صاحب الزمان ارواحنا فداه که چه خوش فرمود:
کی رفتهای زدل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
چشمم به صد مجاهده آیینهساز شد
تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
بالای خود در آینهٔ چشم من ببین
تا با خبر زعالم بالا کنم تو را
مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا کنم تو را
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند
یکجا فدای قامت رعنا کنم تو را
زیبا شود به کارگه عشق کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی
میر سپاه شاه صفآرا کنم تو را
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️سالکی از استاد پرسید: چگونه خدمت حضرت بقیة الله علیه السلام رسیم؟
▪️استاد فرمود: واجبات را انجام دهید و محرمات را ترک کنید.
▪️سالک ابتدا پنداشت که استاد او را لایق نیافت و پاسخ حقیقی را پنهان کرد. لذا سوال خویش را تکرار نمود. اما دوباره همان پاسخ را شنید. با خود گفت: اگر به این دستور عمل کنم، پس از چهل روز، حتما حضرت را خواهم دید.
▪️استاد فرمود: خودِ انجام واجبات، دیدار حضرت است. دیدارِ حقیقتِ حضرت!
#استاد_محمود_امامی
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️یکی از اساتید بزرگوارمان (خدا رحمتش کند) محاسبات حروفی و جفری داشتند. میفرمود: سوال کردم که چگونه باید حضور حضرت بقیة الله تشرف یافت؟ بعد گفت که جواب آمده که به توجه تام الی الله!
◾️ #علامه_حسنزاده_آملی
(دروس شرح اشارات، نمط هشتم)◾️
#زیارت_بقیهالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️چنانكه خواب موجب تعطيل حواس آدمى وانصرافش ازاين نشأه ميشود رسوخ در علم و معرفت و دوام درحضور و مراقبت موجب انصراف از ماسوى الله وسبب اقبال كلى بسوى حقيقة الحقائق مى گردد.
◾️نصوص الحکم بر فصوص الحکم
علامه حسن زاده ی آملی◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم
پیشاپیش عیدتون مبارک ان شاء الله
توفیق من الله در عید بندگی حق
و بندگی خدا روزیتون ان شاءالله✋
نوعی جدایی است رسیدن به آرزو
از بیمِ فصل، وصل آید و از شوقِ وصل، فصل
#م_ح
🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت اول)🍀
🍀در عصر اسلامی چگونه شد؟ در زمان خلافت حضرت علی، عدّه¬ایی از ایرانیان که در عراق مقیم بودند، روزی حلوای خاصی پختند و با تشریفات خاصّی خدمت حضرت امیرالمؤمنین ع آوردند. حضرت فرمودند که مناسبت این حلوا با این تشریفات آوردن برای من چیست؟ آنها گفتند: امروز، روز نوروز است و ما ایرانیان برطبق همان رسمی که برای پادشاهمان در نوروز هدیه می¬بریم، امروز هم چون نوروز بود برای شما آوردیم. حضرت فرمودند: «نِيرُوزُنا [نَيْرُوزُنا]كُلَّ يَوْمٍ» . در این جمله، لطافت خاصّی هست. فرمودند: نوروز ما در همه¬ی روز¬هاست؛ از یک سو، کمی جنبه¬ی شوخی دارد؛ یعنی اگر نوروز روزی است که برای انسان حلوا می¬برند، پس ما هر روز نوروز می¬گیریم؛ شما برای ما حلوا بیاورید. از سوی دیگر هم می¬خواستند این روز را از اهمیت بیندازند که نوروز روز چندان مهمی هم نیست و هر روز را به این اعتبار می¬توان نوروز گفت.
🍀جالب است که در روز جشن مهرگان هم که آن هم یکی از جشن¬های قدیمی ایرانیان است، همین ایرانیان مقیم عراق برای امیرالمؤمنین ع هدیه¬ای آوردند. حضرت فرمودند: «مَهْرِجُونا كلَّ يَوم» جشن مهرگان همه¬ی روز-هاست؛ یعنی به هرحال، این روز را تحویل نگرفتند.
🍀یک بار دیگر هم عده¬ای از زرتشتی¬ها که اهل جزیه بودند، در نوروز آمدند هدایایی برای امیرالمؤمنین ع آوردند. اینها در تاریخ ثبت شده و سند¬هایش هم موجود است. حضرت امیرالمؤمنین ع هدایا را رد نکردند؛ ولی فرمودند این چیز¬هایی که اینها آوردند، قیمتش را محاسبه کنید و از جزیه¬ایی که به حکومت می¬پردازند، کسر کنید و این را بابت جزیه حساب کردند؛ یعنی شأن مستقلی برای این هدایا به¬عنوان تحفه¬های نوروزی قائل نشدند. این سه موردی است که درباره¬ی امیرالمؤمنین ع نقل شده است.
🍀اوّلین کسی که بعد از ظهور پیغمبر اسلام ص در دوره¬ی اسلامی، به¬نوعی نوروز را به رسمیت شناخت، معاویه بود. معاویه تصویب کرد که نوروز برگزار شود. علتش هم این بود که خوشش می-آمد باج و خراجی از مردم بگیرد؛ مردم مجبور شوند بیایند و به او هدیه بدهند. اوّلین کسی هم که رسم نوروز و آوردن تحفه¬های نوروزی را کاملاً رایج کرد، حجاج بن یوسف بود. می¬خواهم تاریخچه¬ی نوروز را ببینید چگونه است. حجاج را هم که با سفاکی¬ها و خصوصیاتش می¬شناسید. و بعد¬ها عمر بن عبدالعزیز که معروف بود به شایسته¬ترین خلیفه اموی و شخص سالم و عادلی بود؛ در جنبه¬های ظاهری حکومتیش، فرد بدجنس و ظالمی نبود، عمر¬بن عبدالعزیز که به خلافت رسید، رسم نوروز را در جامعه¬ی اسلامی، دوباره لغو کرد. تا اینکه دوره¬ی امویان تمام شد و رسید به عصر عباسیان. با توجه به اینکه در شکل گیری حکومت بنی عباس، ابومسلم خراسانی که ایرانی بود به¬عنوان یکی از مهره¬های بسیار مؤثر نقش داشت و بعد هم که عباسیان بر سر کار آمدند، برامکه که یک خاندان بزرگ ایرانی بودند، در حکومت آنها حضور جدی داشتند، در زمان عباسیان دوباره رسم جشن گرفتن و عید گرفتن نوروز احیاء شد و رونق گرفت. این از نظر تاریخی. خواستم داستان نوروز را بدانید.
ادامه دارد...
🍀استاد مهدی طیب - ۸۶/۰۱/۱۶🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت اول)🍀 🍀در عصر اسلامی چگونه شد؟
🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت دوم)🍀
🍀و اما به لحاظ #روایی، در بحث نوروز دو روایت داریم. یک حدیث منتسب به امام صادق ع است. فردی به نام معلّی بن خنیس نقل می کند که امام صادق ع فرمودند: نوروز روزی است که در آن روز خدای متعال از بندگان میثاق گرفت بر خداوندگاری خودش و رسالت رسول ص. نوروز روزی است که برای اوّلین بار، خورشید طلوع کرد و باد وزیدن گرفت. نوروز روزی است که زهره آفریده شد. نوروز روزی است که کشتی نوح بعد از آن توفان بر کوه جودی نشست. نوروز روزی است که برای اوّلین بار جبرائیل بر پیغمبراسلام ص نازل شد. نوروز روزی است که مکّه به دست مسلمانان فتح شد و امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب ع بر دوش پیغمبراکرم ص گام نهاد و بت ها را از داخل کعبه به زیر افکند. نوروز روزی است که ابراهیم خلیل بت ها را شکست. نوروز روزی است که پیغمبر اکرم ص در غدیرخم، علی ع را به جانشینی خودش منصوب کرد و از مردم برای حضرت علی ع بیعت گرفت. نوروز روزی است که در آن روز عثمان کشته شد. نوروز روزی است که پیامبر اکرم ص علی ع را به سمت جنّیان فرستاد تا برای پیغمبرص از آنها بیعت بگیرد. نوروز روزی است که علی بن ابیطالب ع به خلافت رسید و برای بار دوم از مردم بیعت گرفت. نوروز روزی است که علی بن ابیطالب ع بر خوارج پیروز شد و خوارج را در هم شکست. نوروز روزی است که مهدی ما قیام خواهد کرد و دجال را خواهد کشت. بعد فرمودند که نوروز روزی است که ما اهل بیت ع منتظر فرج آل محمد ع در آن روز هستیم. بعد فرمودند: مردمان عجم نوروز را نگاه داشتند و شما حفظ نکردید. این در واقع، مهم ترین سند حدیثی است که در اعتبار نوروز به آن استناد می شود. فکر می کنم بدون اینکه من توضیحات را شروع کنم، خیلی چیز ها راجع به این حدیث در ذهن شما آمده باشد. چند نکته را عرض می کنم.
🍀۱- اوّل اینکه این حدیث سند محکمی ندارد؛
🍀۲- دوم اینکه در کتاب مؤثقی هم نقل نشده؛ یعنی این سند از کتاب یک عالم معتبر دینی نشأت نگرفته؛
🍀۳-سوم اینکه شخصی به اسم معلّی بن خنیس در علم رجال به عنوان فردی موثق و مورد اعتماد و برخوردار از عدالت در نقل حدیث، شناخته نشده است.
🍀۴-نکته ی بعد اینکه روز هایی که در این حدیث، با عبارت نوروز روزی است که ذکر شده است، به هیچ وجه با روز اوّل فروردین ایرانی قابل جمع نیست. ببینید روزی که خدا در عالم ذر از انسان ها میثاق گرفت بر توحید و بر نبوت، آن روز که هنوز دنیا خلق نشده بود؛ کره ی زمینی نبود؛ خورشیدی نبود که اوّل فروردین و بهار طبیعت باشد؛ یا نخستین روزی که خورشید طلوع کرد و نخستین روزی که زهره آفریده شد، خوب معلوم است که اگر حدیث هم حدیث معتبری می بود این روز ها دیگر نمی تواند روز اوّل فروردین تلقی شود یا از نظر تاریخی، مثلاً، روز غدیر خم معلوم است که هیجده ذیحجه سال دهم هجرت بوده است. محاسبه ی این روز ها به تاریخ شمسی کاری ندارد. بروید محاسبه کنید. روز اول خلافت امیرالمؤمنین علی ع، روز پیروزی حضرت علی ع در جنگ خوارج، روز قتل عثمان، این روز ها روز اوّل فروردین ایرانیان نیست. جالب اینجاست که هم غدیرخم هیجده ذیحجه است و هم قتل عثمان در ماه ذیحجه است. فاصله ی این دو حادثه هم درست بیست و پنج سال است. هر سال قمری نسبت به سال شمسی ده یا یازده روز کوتاه تر است. بیست و پنج تا یازده روز تقریباً می شود دویست و هفتاد و پنج روز. یعنی اگر حادثه ی اوّل در اوّل فروردین بوده، حادثه ی دیگر دویست وهفتاد وپنج روز عقب تر از فروردین رخ داده است. دویست وهفتاد وپنج روز عقب تر که نمی تواند دوباره اوّل فروردین باشد. اینها دیگر خیلی روشن است. روز های مختلفی که نقل شده است، نیز به همین ترتیب هستند. پس روز هایی که در این حدیث آمده، از نظر تاریخی هم قابل تطبیق با روز اوّل فروردین ایرانیان نیست.
ادامه دارد...
🍀استاد مهدی طیب - ۸۶/۰۱/۱۶🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀نوروز است و بهار طبیعت فرا رسیده است. جان تازهای که در طبیعت جریان یافته است جانهای لطیف را به وجد میآورد. انسان با مشاهدهی این همه زیبایی و تازگی، خالق بی همتا را شکر میکند که جهان را چنین زیبا و با نظمی حقیقتا حیرتانگیز خلق کرده است. چه خوب است که با تفکر و تدبر در این بهار نظام طبیعت، نوروز در باطن انسان نیز تجلی کند و بهاری که طبیعت را چنین شکوفا کرده است در باطن نیز رخ دهد. باطن انسانی هرگز متوقف نیست و میتواند پیوسته در ربیع و در شکوفایی باشد. این مهم نیز میسر نمیباشد مگر با توجه به امام که امام ربیع است، «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام». باطن انسان با توجه به امام که ربیع انام است بهاری میگردد و این شکوفایی متوقف به ایام سال و نوروز ظاهری نیست بلکه به نظر لطف انسان کامل، این بهار در جان پیوسته رخ میدهد. امید است که بهار طبیعت فرصتی باشد تا انسان با تفکر و تدبر در آیات الهی و توجه به فیاض هستی که همان امام است، بهار و نوروز را در جان خود پیاده کند تا عید بر او مبارک باشد بلکه خود او مبارک گردد.
#ح_م
◾️ادب از ولایت گرفته شده است. ادب زبان، ذکر است. ادب بدن، روزه است. ادب مال، زکات است. آداب شرع همین ادبهاست. هر چه محبّت بیشتر شود، ادب بیشتر میشود.
▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
«ایاک نعبد» است زمستان دعای باغ
در نوبهار گوید «ایاک نستعین»
«ایاک نعبد» آنکه به دریوزه آمدم
بگشا درِ طرب مگذارم دگر حزین
«ایاک نستعین» که ز پُری میوهها
اشکسته میشوم نگهم دار ای معین
#مولوی
(دیوان شمس، غزل ۲۰۴۶)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️منجیباوری در دین یهود و عهد عتیق (تورات و کتب انبیای بنیاسرائیل) - بخش دوّم◾️ ▪️در کتاب دانیال
◾️منجیباوری در مسیحیّت و عهد جدید (انجیلهای چهارگانه و رسالههای ملحق به آن) - بخش اوّل◾️
▪️مسیحیان علاوه بر عهد عتیق، به عهد جدید نیز معتقدند و مجموعهی آن دو را کتاب مقدّس یا Bibel مینامند. عهد جدید مجموعهی چهار انجیل به علاوهی رسالههای ملحقِّ به آن است.
▪️در اناجیل اربعه از زبان عیسی بن مریم علیهما السّلام و در رسالههای ملحقّه، از زبان حواریّون و قدّیسین مسیحیّت، بارها و بارها بر مسئلهی اقامهی عدالت، دین، فضیلت و اخلاق و ریشه کن شدن فساد و تباهی از جهان بشری در فرجام تاریخ توسط یک انسان کامل، سخن گفته شده است. اینک به بیان مواردی از اشاره به مهدويّت در عهد جديد میپردازیم:
▪️در انجیل متّی آمده است:
همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینهزنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوّت و جلال عظیم میآید و فرشتگان او را با صور بلند آواز فرستاده، برگزیدگانِ او را از بادهای اربعه از کران تا به کران فلک فراهم خواهند آورد. ... آسمان و زمین زایل خواهند شد؛ لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد. امّا از آن روز و ساعت هیچکس اطّلاع ندارد؛ حتّی ملائکهی آسمان؛ جز پدر من (خداوند) و بس...؛ لهذا شما نیز حاضر باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان میآید. (کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل متّی، باب ۲۴، فرازهای ۳۰ به بعد)
▪️{ امام باقرعلیه السّلام میفرمایند: اَلْقٰائِمُ مِنّٰا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوىٰ لَهُ الْاَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ يَبْلُغُ سُلْطٰانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ بِهِ اللّٰهُ دِينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ فَلٰا يَبْقىٰ فِی الْاَرْضِ خَرٰابٌ اِلّٰا عُمِرَ وَ يَنْزِلُ رُوحُ اللّٰهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَيُصَلِّي خَلْفَهُ: قائم ما با القای رُعب در دلهاى مخالفان يارى ميشود. زمين براى او جمع و گنجهای آن ظاهر مىشود. سلطنت او به شرق و غرب عالم میرسد و خداوند دین خود را به دست او بر همهی اديان چیره میکند؛ اگرچه اهل شرک رضايت نداشته باشند. تمام خرابیهاى جهان در دولت او آباد مىشود و عيسى بن مريم علیها السّلام از آسمان فرود میآيد و پشت سر مهدی علیه السّلام نماز خواهد گزارد.
▪️امام صادق علیه السّلام میفرمایند:
وَ يَقِفُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقٰامِ فَيَصْرُخُ صَرْخـَﺔً فَيَقُولُ يٰا مَعٰاشِرَ نُقَبٰائِی وَ اَهْلَ خٰاصَّتِی وَ مَنْ ذَخَرَهُمُ اللّٰهُ لِنُصْرَتِی قَبْلَ ظُهُورِی عَلىٰ وَجْهِ الْاَرْضِ ائْتُونِی طٰائِعِينَ فَتَرِدُ صَيْحَتُهُ عَلَيْهِمْ وَ هُمْ عَلىٰ مَحٰارِيبِهِمْ وَ عَلىٰ فُرُشِهِمْ فِی شَرْقِ الْاَرْضِ وَ غَرْبِهٰا فَيَسْمَعُونَهُ فِی صَيْحـَﺔٍ وٰاحِدَﺓٍ فِی اُذُنِ كُلِّ رَجُلٍ فَيَجِيئُونَ نَحْوَهٰا وَ لٰا يَمْضِي لَهُمْ اِلّٰا كَلَمْحـَﺔِ بَصَرٍ حَتّىٰ يَكُونَ كُلُّهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقٰامِ:
آنگاه در بين ركن و مقام میايستد و با صداى رسا میفرمايد: اى نقبا و مردمى كه به من نزديک هستيد و اى كسانى كه خداوند شما را پيش از ظهور من در روى زمين براى يارى من ذخيره كرده است! براى اطاعت از من به سویم آیيد. صداى او به صورت واحد به همهی آنها میرسد و همه آن را خواهند شنید، در حالی که آنها در شرق و غرب عالم، بعضى در محراب عبادت و گروهى خوابيدهاند. پس در يک چشم بر هم زدن بين ركن و مقام نزد ایشان خواهند بود. مطابق سایر روایات آنان با طیّ الارض یا طیّ السّماء خود را به مسجدالحرام میرسانند و خدمت امام علیه السّلام حاضر میشوند. }
[ این تعابیر مشابه بشارتهایی است که در اناجیل آمده است. ]
ادامه دارد....
◾️جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#منجیباوری - ۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️منجیباوری در مسیحیّت و عهد جدید (انجیلهای چهارگانه و رسالههای ملحق به آن) - بخش اوّل◾️ ▪️مسیحی
◾️منجیباوری در مسیحیّت و عهد جدید (انجیلهای چهارگانه و رسالههای ملحق به آن) - بخش دوّم◾️
▪️در انجیل مَرقُس نيز آمده است:
از آن روز و ساعت غیر از پدر (خداوند) هیچکس اطّلاع ندارد؛ نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم (حضرت عیسی علیه السّلام). پس برحذر و بیدار شده، دعا کنید؛ زیرا نمیدانید که آن وقت کی میشود. مثل کسی که عازم سفر شده، خانهی خود را واگذارد، خادمان خود را قدرت دهد، هر یکی را به شغلی خاص مقرّر نماید و دربان را امر فرماید که بیدار بماند. پس بیدار باشید که نمیدانید در چه وقت صاحبخانه میآید؛ در شام یا نیمهشب یا بانگ خروس یا صبح. مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد. امّا آنچه به شما میگویم به همه میگویم: بیدار باشید. {کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل مرقس، باب ۱۳، فرازهای ۳۳ به بعد.}
▪️در انجیل لوقا آمده است:
کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت میکند تا هر وقت بیاید و در را بکوبد، بیدرنگ برای او در را باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد. هرآینه به شما میگویم که کمر خود را بسته، ایشان را خواهد نشانید و پیش آمده، ایشان را خدمت خواهد کرد. پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید پسر انسان میآید. امّا آن غلامی که ارادهی مولای خویش را دانست و خود را مهیّا نساخت تا به ارادهی او عمل نماید، تازیانهی بسیار خواهد خورد. من (عیسی مسیح) آمدم تا آتشی در زمین افروزم؛ پس چه میخواهم اگر الآن درگرفته است؛ امّا مرا تعمیدی است که بیایم و چه بسیار در تنگی هستم تا وقتی که آن پسر آید. آیا گمان میبرید که من آمدهام تا سلامتی بر زمین بخشم؟ نی؛ بلکه به شما میگویم تفریق را؛ زیرا بعد از این پنج نفر که در یک خانواده باشند، دو از سه و سه از دو جدا خواهند شد (تفرقه به وجود خواهد آمد). پدر از پسر و پسر از پدر و مادر از دختر و دختر از مادر و خارسو (خواهرشوهر) از عروس و عروس از خارسو، مفارقت خواهند نمود. {کتاب مقدّس، عهد جدید، انجیل لوقا، باب ۱۲، فرازهای ۳۵ به بعد.}
▪️بنا به گفتهی جيمز هاكس، مفسّر آمريكايی كتاب مقدّس، تعبیر «پسر انسان» حدود هشتاد بار در اناجیل آمده است و از این هشتاد بار تنها سی بار آن با خود حضرت مسیح علیه السّلام قابل تطبیق است. در پنجاه مورد ديگر آن، سخن از نجاتدهندهای است که در آخرالزّمان خواهد آمد و مقصود از آن حضرت مسیح علیه السّلام نیست. { جیمز هاكس، قاموس كتاب مقدّس، ص ۲۱۹، مادهی «پسرخواهر».}
◾️جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#منجیباوری - ۸
@mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم
پیشاپیش عیدتون مبارک ان شاء الله
توفیق من الله در عید بندگی حق
و #بندگی_خدا_روزیتون ان شاءالله✋
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 32-28 آل عمران، قسمت سوم بخش دوم ● حب چيست و چه آثارى دارد؟ حال ببينيم حب چيست ؟ و چه آثا
آیات 32-28 آل عمران ، قسمت سوم
بخش سوم
● لازمه دوست داشتن خدا، قبول دين او و اطاعت و تسليم در برابر او است
در مورد دوستى خدا هم همينطور است . خداى سبحان كه خداى واحد است و هر موجودى در تمامى وجوديش به او متكى است ، و همه تلاشش در يافتن وسيله اى به سوى او است ، خدائى كه تمامى خرد و كلان عالم به سوى او باز مى گردد، بايد دوستى و اخلاص با او تواءم با قبول دين او باشد كه همان دين توحيد و طريقه اسلام است .
كسى كه خدا را دوست مى دارد بايد به قدر طاقت و كشش ادراك و شعورش از دين او پيروى كند و دين نزد خدا اسلام است و اسلام همان دينى است كه سفراى خدا مردم را به سوى آن مى خوانند و انبيايش و رسولانش به سوى آن دعوت مى كنند و مخصوصا آخرين اديان الهى يعنى دين اسلام كه در آن اخلاصى هست كه ما فوق آن تصور ندارد، دين فطرى است كه خاتم همه در شرايع و طرق نبوت است ، و با رحلت خاتم الانبياء (صلى اللّه عليه و آله ) مسأله نبوت ختم گرديد و اين نكته اى كه ما تذكر داديم مطلبى است كه هيچ متدبر در قرآن ، در آن مطلب ترديد نمى كند.
و چگونه ممكن است ترديد كند، با اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) طريقه و راهى را كه پيموده ، راه توحيد و طريقه اخلاص معرفى نموده است ، چون پروردگارش او را دستور داده كه راه خود را چنين معرفى كند و فرموده : ((قل هذه سبيلى ادعوا الى اللّه على بصيره ، انا و من اتبعنى ، و سبحان اللّه و ما انا من المشركين )) كه در اين آيه سبيل خود را
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 249
عبارت دانسته از دعوت به سوى خدا با بصيرت ، و پرستش خالصانه و بدون شرك پس سبيل پيامبر اسلام دعوت و اخلاص و پيروى او در اين دعوت و اخلاص است .
پس دعوت و اخلاص بالاصاله صفت خود آن جناب و به تبع صفت پيروان او است .
آنگاه در آيه : ((ثم جعلناك على شريعه من الامر فاتبعها)) مى فرمايد: شريعتى را كه تشريع كرده تبلور دهنده اين سبيل ، يعنى سبيل دعوت و اخلاص است .
و نيز در آيه : ((فان حاجوك فقل اسلمت وجه ى للّه و من اتبعن )) آن سبيل را براى بار دوم روش تسليم خدا شدن خوانده : و در آيه شريفه : ((و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه )) روش اسلام را به خودش نسبت داده ، و آن را صراط مستقيم خود خوانده است .
پس با اين بيان و اين آيات روشن گرديد كه اسلام يعنى شريعتى كه براى پيامبر اسلام تشريع شده ، (و عبارت است از مجموع معارف اصولى و اخلاقى و عملى و سيره آن جناب در زندگى )، همان سبيل اخلاص است ، اخلاص براى خداى سبحان كه زيربنايش حب است پس اسلام دين اخلاص و دين حب است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☘تقارن بهار طبیعت و عید نوروز و آغازسال شمسی جدید، با ماه مبارک رمضان، بهار دلها و عید اولیاءالله و آغاز سال سلوکی عارفان، بر شما مبارک باد.
☘امیدوارم همواره مبارک باشید تا همه ایام به شما مبارک گردد.امیدواریم خداوند متعال در صدر عیدیهای ما در این اعیاد خجسته، ظهور ربیعالانام، حضرت مهدی ارواحنا فداه را قرار دهد و برای همگان سالی مقرون سعادت و سلامت و آسایش و نیکبختی مقدر فرماید.
☘استاد مهدی طیب_ ۲۹ اسفند ۱۴۰۰☘
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀این بهار جهان، بهار طبیعت بیرون از ماست و چیزی که بیرون حقیقت آدمی است به کار او نمیآید مگر اینکه بیرون را در درونش پیاده کند. بهار نهان که بهار جان آدمی است، چون فرا رسد بیشمار بهار طبیعت به خرمی و زیبایی او نمیرسد، چنین بهاری، بهاران آفرین است؛
«السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»...
جان و روان آدمی به اندیشه ورزی و عبودیت بهاری میشود. آدمیان غالبا در پی «بهار تن» هستند تا «بهار من»!! و آنکه را بهار من نباشد از بهار تن او را چه طرفی حاصل آید؟! عاقل جان و روان تازه میخواهد تا هر آن او را بهار جهان باشد. چنین نیک مردی را هر روز عید است و هرشب، لیلهی قدر!
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️منجیباوری در مسیحیّت و عهد جدید (انجیلهای چهارگانه و رسالههای ملحق به آن) - بخش دوّم◾️ ▪️در ان
◾️منجیباوری در آیین زرتشت◾️
▪️پيروان آیین زرتشت نيز چشم به راه ظهور يک مصلح الهی هستند. در يكی از كتب مذهبی زرتشتيان به نام زند آمده است: لشگر اهريمنان با ايزدان دائم بر روی خاكدان محاربه و كشمكش دارند و غالباً پيروزی با اهريمنان باشد؛ امّا نه بهطوری كه بتوانند ايزدان را محو و منقرض سازند. چه در هنگام تنگی از جانب اورمزد كه خدای آسمان است به ايزدان كه فرزندان اويند، ياری میرسد و محاربهی ايشان نُه هزار سال طول میكشد. آنگاه پيروزی بزرگ از طرف ايزدان میشود و اهريمنان را منقرض میسازند و تمام اقتدار اهريمنان در زمين است و در آسمان راه ندارند و بعد از پيروزی ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم كيهان به سعادت اصلی خود میرسد و بنیآدم بر تختِ نيک بختی خواهند نشست.
▪️زرتشتيان در انتظار ظهور يک منجیِ جهانی به سر ميبرند كه از او با نام «سوشيانت پيروزگر» يا «سوشيانت نجاتبخش» ياد میشود.
▪️در كتاب ديگری به نام جاماسبنامه آمده است:
پيغمبر عرب آخر پيغمبران باشد كه در ميان كوههای مكّه پيدا شود و بر شتر سوار شود. قوم او شترسواران خواهند بود و با بندگان خود چيز خورَد و به روش بندگان نشيند (متواضع است) و او را سايه نباشد (عین عبارت روایات است) و از پشت سر مثل پيش رو ببيند و دين او اشرف اديان باشد و كتاب او همهی كتابها را باطل گرداند و دولت او تازیک (عجم) را بر باد دهد و دين مجوس و پهلوی را برطرف كند و نار سُدير و آتشكدهها را خراب كند و تمام شود روزگار پيشداديان و كيانيان و ساسانيان و اشكانيان. و از فرزندان دختر آن پيغمبر كه خورشيد جهان و شاه زنان (زهرا سلام الله علیها) نام دارد، كسی پادشاه شود در دنيا به حكم يزدان كه جانشين آخر آن پيغمبر باشد در ميان دنيا كه مكّه باشد و دولت او تا به قيامت متّصل شود و بعد از پادشاهی او دنيا تمام شود و آسمان جفت گردد و زمين به آب فرو رود و كوهها برطرف شود و «اهرمن كلان» را كه ضدّ يزدان و بنده ی عاصی او باشد، بگيرد و در حبس كند و از خوبان و پيغمبران گروه بسيار را زنده كند و زنده كند از بدانِ گيتی و كافران گروهی را. { تعبیر دولتی که به قیامت متّصل شود، در روايات شيعه به این صورت آمده است: دَولَتُنٰا آخِرُ الدُّوَلِ: دولت ما آخرين دولتهاست. }
▪️همچنین در آن کتاب آمده است: سوشیانت (نجاتدهندهی بزرگ) دین را به جهان رواج دهد. فقر و تنگدستی را ریشهکن سازد. ایزدان را از دست اهریمنان نجات داده، مردم جهان را همفکر و همگفتار و همکردار سازد. (جاماسبنامه، ص ۱۲۱)
▪️در کتاب سوشیانت آمده است: چاره و درمان جمیع دردها و رنجها با اوست. رنج و بیماری و پیری و ظلم و بیدینی و فساد را ریشهکن سازد. مردمان ناپاک را نابود سازد و همهی آنها را براندازد. (سوشیانت، ص ۱۰۴)
◾️جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#منجیباوری - ۹
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 32-28 آل عمران ، قسمت سوم بخش سوم ● لازمه دوست داشتن خدا، قبول دين او و اطاعت و تسليم در برابر
آیات32-28 آل عمران، قسمت سوم
بخش چهارم
● معناى آيه ((ان كنتم تحبون اللّه ...))
و از بيانات طولانى گذشته معناى آيه مورد بحث ما روشن مى گردد، و معلوم مى شود آيه : ((قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى يحببكم اللّه ))، چه معنائى دارد، پس مراد از آيه ((و خدا داناتر است )) اين شد كه اگر مى خواهيد در عبادت خود خالص شويد و عبادت شما بر اساس حب حقيقى باشد، اين شريعت را كه زير بنايش حب است و تبلور دهنده اخلاص و اسلام مى باشد و صراط مستقيم خدا است و سالك خود را با نزديك ترين راه به خدا مى رساند، پيروى كنيد، كه اگر مرا در سبيل و طريقه ام كه چنين وضعى دارد پيروى كنيد، خداى تعالى شما را دوست مى دارد و همين بزرگترين بشارت براى محب است ، در اينجا است كه آنچه را مى خواهيد مى يابيد، و همين است آن هدف واقعى و جدى كه هر محبى در محبتش به دنبال آن است ، اين آن مطلبى است كه آيه شريفه با اطلاقش آن را افاده مى كند.
و اما اگر از اطلاقش صرف نظر نموده و وقوعش را بعد از آياتى در نظر بگيريم كه از دوستى با كفار نهى مى كرد و بخواهيم ارتباطش را با آن آيات حفظ كنيم ، و در نظر بگيريم كه در معناى ولايت دوستى بين ولى و متولى برقرار است ، نتيجه مى گيريم كه آيه شريفه مى خواهد
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 250
بشر را از همين راه ولايت به پيروى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) دعوت كند، البته در صورتى كه در دعوى ولايت خدا صادق بوده و به راستى از حزب خدا باشند، مى فرمايد ولايت خدا با پيروى كفار و تابع هوا و هوس هاى آنان شدن ، نمى سازد، ولايت هم كه جز با پيروى معنا ندارد، پس اگر واقعا دوستدار خدايند، بايد پيامبر او را پيروى كنند نه مال و جاه و مطامع و لذاتى را كه نزد كفار است ، در آيه زير كه فرموده :
((ثم جعلناك على شريعه من الامر، فاتبعها و لا تتبع اهواء الذين لا يعلمون ، انهم لن يغنوا عنك من اللّه شيئا، و ان الظالمين بعضهم اولياء بعض ، و اللّه ولى المتقين )).
توجه مى كنيد كه چگونه در آيه دوم از معناى اتباع به معناى ولايت منتقل مى شود.
پس بر كسى كه مدعى ولايت خدا و دوستى او است واجب است كه از رسول او پيروى كند تا اين پيرويش به ولايت خدا و به حب او منتهى شود.
و اگر در آيه مورد بحث به جاى ولايت خدا حب خدا را آورده ، جهتش اين است كه اساس ، و زير بناى ولايت حب است و اگر تنها به ذكر حب خدا اكتفا نمود و سخنى از ((حب )) رسول و ساير دوستان خدا نكرد، براى اين بود كه در حقيقت ولايت و دوستى با رسول خدا و مؤمنين ، به دوستى خدا برگشت مى كند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️محفوظ باشید از همه آفات و بلیات از همه شرور و فِتَن، خداوند از شیاطین جن و انس همه را حفظ کند از بلیات دنیویه و اخرویه، صوریه و معنویه، ظاهریه و باطنیه، همه را حفظ کند إنشاءالله، همه را از متمسکین به قرآن و عترت قرار بدهد، از اینها جدا نشوند، که گرگها اینها را ابلاع میکنند(میبلعند).
▪️خیلی خیلی خیلی باید ملتفت باشید، که مبادا از چشم و بالی که خدا «[إِنّی] تارِکٌ فیکمُ الثِقْلَیْن» خدا برای ما قرار داده است، از اینها جدا نشوید، و إلا در دارالضیافه ذئاب (مهمانخانه گرگها) قرار میگیرید.
▪️همیشه ملتفت باشید از قرآن و اهلبیت علیهمالسلام که یکی است باطنشان، جدا نشوید.
▪️به اینطرف و آن طرف نروید. دروغ میگویند، به فانیات تعلق دارند، حرفشان یا باطل است یا دروغ!
▪️قهرا با کفار و اتباع کفار و اشباه کفار، ابداً صداقت و به حسب معنا رفاقت و دوستی نداشته باشید.
▪️اگر با آنها یک مصاحبتی کردید، در مقام این باشید که شما باطلشان را بگیرید و حقتان را به آنها بدهید، نه اینکه آنها باطلشان را به شما تزریق کنند، و حق شما را از دستتان بگیرند.
▪️از خداوند میخواهیم که سلامتی مطلقه و سعادت مطلقه را برای همه شما و همه شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار بدهد.
◾️بیانات معظمله در دیدار با جمعی از بانوان◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️استاد صمدی آملی◾️
▪️حضرت آقا روحی فداه در مطلع کتاب شریف دروس معرفت نفس چنین آورده اند که:انسان کاری مهمتر از خودسازی ندارد و آن هم مبتنی بر خودشناسی است.
▪️واین کمترین در شرح آن آورده است که:باغبان برای پرورش درختان خود، باید ابتدا هر کدام از آنها را بشناسد.عمل فرع بر علم و علم ،مصحّح آن است، لذا در روایت آمده :"العلم امام العمل"
خودسازی چون عمل است ،متفرع بر خودشناسی است این است که معرفت نفس از هر امری برای انسان حیاتی تر است.
◾️ #عصاره_ی_عالم◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۵۴ ◾️این اشباح از مرتبهی اعلای عرش در نفس حضرت آدم تمثل نوریه پ
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۵۵
▪️این قوت باطنی است که از آب حیات ولایت منشعب میشود. امیرالمؤمنین علیه السلام پیرامون واقعهی خیبر میفرماید: «وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِیَّةٍ وَ لَا بِحَرَکَةٍ غَذَائِیَّةٍ لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیَّة». میفرماید من در قلعهی خیبر را به قوت جسدانی قلع نکردم بلکه اصلا دستم به آن نخورد و آن را حس نکردم. اگر باطن به ولایت تامهی الهیه اتصال پیدا کند، قدرت تصرف در مادهی اولیٰ نظام هستی پیدا میکند، نه در صورت عالم بلکه در مادهی اولیٰ عالم! اینکه حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام به شیر نقاشی شده روی پرده بفرماید: «يَا أَسَدُ الله خُذْ عَدُوَّ اَلله». آیا حضرت در این صورت نقاشی شده تصرف کرد یا در مادهی اولیٰ این پرده؟ امام در قابلیت ابتدایی هر مخلوقی تصرف میکند که همان ماده اولیٰ است، او در اصل هر مخلوق تصرف میکند که میفرماید: «کُنْ فَیَکونُ». این قوت، قوت ولایی است. قوت نوریهی الهی است لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید بدون این که دستم به چیزی بخورد، قلع باب خیبر کردم.
در واقعهی کربلا، حضرت زینب سلام الله علیها در حالی که صدای ایشان شبیه صدای پدرش بود سخن میگوید. آیا صدای ایشان صرفا شبیه صدای امیرالمؤمنین بود یا ایشان صوت مولا علی علیه السلام را در خود انشاء کرده بود؟ این انشاء صوت مولا در واقع به این معناست که حضرت زینب سلام الله علیها ولایت کلیهی مولا علی علیهالسلام را در حقیقت خودش پیاده کرد. این مطلب آنجایی نمود دارد که ایشان فرمود: «اسْکُتُوا! فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَکَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ». همین که میفرماید ساکت باشید، همهی عالم ساکت میشوند حتی زنگولههای شترها! او صاحب ولایت است...
در جنگ تبوک وقتی کار بر مسلمانان دشوار شد جبرئیل به پیغمبر گفت که «نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب». امیرالمؤمنین علیه السلام هم مَظهر عجائب و هم مُظهر عجائب است. از جملهی این عجائب قرآن است؛ در سورهی جن میفرماید «أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا» فردی از اجنه قرآن را استماع میکند و میگویند: ما قرآنی را شنیدیم که «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ» و این قرآن چیز عجیبی بود. یکی از این عجائبی که امیرالمؤمنین هم مَظهر و هم مُظهر آن است قرآن است. جناب سلمان میفرماید که امیرالمؤمنین علیهالسلام بالای درخت خرما بود و خرماها را میکند و بر سر من میزد. یکدفعه پایین آمد و فرمود پا جای پای من بگذار، آنگاه هفت قدم برداشت و در پی این قدمها در صحنهی جنگ تبوک حاضر شد، یک نعرهی علوی برآورد و کار تمام شد... همین کافی بود تا همهی کفار بمیرند. منِ علی در آن مقام ولایت کلیه همان کسی هستم که از دهان این امیرالمؤمنین جزئی خارج شدم و عین رعد و برق غریدم و دشمنان را مضمحل کردم.
حضرت علیاکبر علیهالسلام میفرماید پدر جان! من تشنهی آن حقیقت امامت و ولایت هستم، از آن حقیقت ولایت کلیه بر مبنای استعداد و ظرفیتی که دارم بر من القا کن تا بر مطلق اعدا قوت بیابم لذا حضرت اباعبدالله علیهالسلام میفرماید: «یا بُنَىَّ هاتِ لِسانَك». جناب علامهی شعرانی میفرماید که حضرت انگشتر خودش را در کام علی اکبر گذاشت. پس از آن حضرت علی اکبر بازگشت و جنگ نمایانی کرد. نوشتهاند که ایشان ۲۵۰ نفر از اشقیاء را به درک واصل کرد. ایشان اگر اذن داشت بیش از این نیز میتوانست عمل کند؛ اصلا نیازی به جنگ نبود... ایشان اگر اراده میکرد که مُوتُوا همگی در دم جان میدادند اما میخواهد حفظ ظاهر کند و بر مبنای عالم ظاهر عمل کند. این انگشتر و لسان چه خاصیتی دارد که حضرت علی اکبر به واسطهی آنها قوت پیدا میکند؟
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره ☑️قسمت ۲۴ ◾️«فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» (ت
#شرح_مراتب_نفس_اماره
☑️قسمت ۲۵
▪️«فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ» (بقره/۵۴) یک تفسیر ظاهری این بود که قوم بنی اسرائیل در تاریکی یکدیگر را کشتند اما ما این آیه را در مراتب نفس ناطقهی خودمان تأویل میکنیم. یک نکتهی لطیفی پیرامون کشتن نفس این است که قاتل و مقتول یکی هستند. در مخالفت با هوای نفس مخالِف و مخالَف یکی هستند. آن کسی که با او مخالفت میکنیم خارج از ما و در مقابل ما نیست. به همین خاطر جهاد با نفس، جهاد اکبر نامگذاری شده است. چه کسی بر ما غلبه دارد و ما را از مسیر حق متعال دور میکند؟ خودمان. «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ». چه کسی قرار است با این دشمنترین دشمن مبارزه کند؟ باز هم خودمان. چرا سخت است انسان با خودش مخالفت کند و نفسش را بکشد؟
«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ» (بقره/۷۰) بعد از تمام توضیحات در آیات پیشین باز هم میگویند این گاو برای مشتبه و مبهم شده است؛ اینگونه است که جهاد با نفس سخت است، در این جهاد، امر مشتبه میشود. چرا؟ چون میپندارند که «انّ الله خلق آدم علی صورته». نوعا اگر غلبهی نفس امّاره بر حالات و رفتار افراد را به آنها متذکر شوید، انکار میکنند. انسان تا به این مرتبه نرسد که نفس خودش را بقره ببیند، نمیتواند آن را بکشد. حالا چرا نفس خود را اینگونه نمیبیند؟ چون که خود را خلیفةالله میداند در حالی که اینگونه نیست. چون کسی که به مقام «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي » رسیدهاست، پیش از آن تسویه شده است و به مقام استوا رسیده است. در ابتدای امر نفس انسان، نفس نباتی است. با مرور زمان به نفس حیوانی مبدل میشود. روح شهوت و غضب بر انسان غالب است و هنوز روح الهی در او دمیده نشده است. انسانی که به مقام «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي» میرسد که دیگر ذبح نفس و مخالفت با هوای نفس ندارد. نفس او نفس الله است. امیرالمؤمنین علیه السلام نفسالله است و دیگر با نفس خودش که نباید مبارزه کند. او محل مشیتالله است و موافق نفس خودش است. نظام هستی تکوینا به وفق نفس او پیاده شدهاست. مخالفت نفس برای کسی است که بقره است و در مرحلهی حیوانیت متوقف شدهاست.
به انسانی که با ذبح نفس خودش به کمال و فعلیت میرسد، روحالایمان میدهند. او مؤمن به ولایت علیبنابیطالب علیهالسلام میشود. بالاتر از ایمان «وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» است. بالاتر از آن هم دیگر مقام حضرت ختمی مرتبت است که آن روح اعظم است و از همهی ارواح بالاتر است. آنها دیگر جهاد و مخالفت با نفس ندارند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودهاند: «عَلیکُم بالجهاد الأکبر». بر شما جهاد اکبر واجب است نه ما. نفس پیغمبر نفس الله است یعنی جان او آیینهی تمامنمای حق متعال است... تمام کمالات و اسماء و صفات حسنی الهی در او مندرج است لذا فرمودهاست: «نحن واللّه الأسماء الحسنى». اگر هم در ادعیه میبینید که اهلبیت علیهم السلام گریه میکنند برای این است که برای آنها توجه به این اسماءالله گناه است. اسم الله هم برای او قید است و میخواهد تنها به خدا توجه کند. اما ما از آنجایی که مقید و محدود هستیم، باید با قیود خودمان مبارزه کنیم. تنها یک قید خوب است و آن قید الهی است که همان خدایی شدن است و در واقع بیقیدی است. یعنی من تابع خدا هستم و در قید دنیا نیستم.
#ح_م
◾️سيّد جلال توصيه خاص به زيارت نيمه شب #حضرت_عبدالعظيم عليه السّلام داشت و در دست نوشته های خود آورده است:
◾️ #شب_های_جمعه گورستان ها تماشايی است، مناظر گوناگون را در جلو چشمم مجسّم می نمايد، انسان گاه خندان و زمانی محزون می گردد، سؤال و جوابشان تماشايی است، هر دو باهم در يك آن بدرود حيات گفته و نزد هم غنوده اند، خوش هستند و نصيحت می كنند(( از راهی كه پيش گرفته ای منحرف نشو)) از زيارت نيمه شب #حضرت_عبدالعظيم عليه السّلام غافل شدن با نعمت بزرگی از دست دادن برابر است. فراموش نكنيد.
#از_خود_رسته، ص٢٠٦
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️استاد صمدے آملی حفظه اللہ◾️
▪️بیدارے در سحر ، در حقیقت، سیر ڪردن در عوالم ملڪ و ملڪوت است
و بین الطلوعین وقت تقسیم روزے و زمان شڪار است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
هدایت شده از کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
هدایت شده از کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
هدایت شده از کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در بهشت عبادت نیست، اطاعت است. اطاعت مال محبّت است. عبادت مثل حمّام رفتن و لباس عوض کردن است، برای اینکه وقت وارد شدن به بهشت تمیز باشیم. روزی که به دنیا آمدیم، خدا ما را پاک به این عالم آورد. نماز و عبادات آلودگیها و چرکیهای دنیا را که بر وجود شخص نشسته است، پاک میکند و میشوید: کیومٍ وَلَدَتهُ اُمُّهُ: مثل روزی که مادرش او را زاییده بود، یعنی بکر و دستنخورده مثل روز اوّل. فَجَعَلناهُنَّ اَبکاراً: آنها را بکر و دست نخورده قرار دادیم. زن و مرد مؤمن، باکره به ملاقات خدا میروند.
▪️خنکیهای دنیا نسیم بهشت است و گرمیهای آن، دود و بخار جهنّم؛ مثل حسد و غضب و حرص.
▪️جهنّمی به بهشت میرود، ولی بهشتی به جهنّم نمیرود. چون قبل از ورود به بهشت، جهنّم را طی کرده است. کافر مؤمن میشود، ولی مؤمن کافر نمیشود.
▪️همه به جهنّم وارد میشوند و همه جز معاندان از آن بیرون میآیند و به بهشت وارد میشوند. حضرت در دعای کمیل فرمود: أَن تُخَلِّدَ فیهَا المُعانِدینَ: که معاندان را جاودانه در دوزخ نگه داری. کسی که عناد با اهل بیت علیهم السّلام نداشته باشد، امکان ورود به بهشت دارد. حتی مستضعفان اهل سنّت هم که ذرّهای دشمنی اهل بیت علیهم السّلام ندارند و عمل صالح دارند، به بهشت وارد میشوند.
▪️اشخاص زاهد با زهد و عبادتشان دارند از دیوار جهنّم بالا میروند. ممکن است چند بار در میانهی دیوار به داخل جهنّم بیفتند؛ امّا بالأخره با همین زهدشان بالا میروند و به بهشت وارد میشوند. اهل محبّت پرواز میکنند و به بهشت میروند. عاشقان مثل نیروی برقند که بقیه را هم بلند میکنند و با خود به بهشت میبرند. اینها پشت سر امیرالمؤمنین علیه السّلام راه میروند.
▪️مصباح الهدی، ص ١٥٥ و ١٥٦▪️
◾️شرح و توضيح #مصباح_الهدی مبحث چهاردهم: #بهشت_و_دوزخ٣/ استاد مهدی طيّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️« توسل به اهلبیت علیهمالسلام و صلهرحم در فرمایشات آیتالله بهجت»◾️
▪️ #سؤال: مؤمن از نظر کمّی چقدر باید توسل داشته باشد؟
آیا یک شیعه در هر روز باید به هر امامی توسل داشته باشد یا فقط به ولیّعصر عجلاللهفرجهالشریف توسل داشته باشد؟
برنامه توسل باید چگونه باشد که استمرار داشته باشد؟
▪️ #جواب:
روایت است که هرروزی اختصاص دارد به امامی مخصوص و به بعضی از ائمه.
انسان باید هر روزی، خودش را به صاحب آن روز پناهنده [کند].
▪️ #سؤال: هر روز یک امام اشکال ندارد؟ یعنی مثلاً [درروایت]سهشنبهها متعلق به سه امام است. آیا ما میتوانیم خودمان هر روز به ترتیب به یک امام توسل داشته باشیم؟ یا نه، آن کار که مأثور است[و در روایت ذکر شده] بهتر است؟
▪️ #جواب:رعایت کردن مأثور[ آنچه در روایات ذکر شده]، موافق احتیاط است.چون غیر مأثور را که خودش انشاء کند احتمال دارد که…
▪️ #سؤال: انشاء نمیخواهم بکنم؛ همینطور امروز توسل به یک امام، فردا امام دیگر، همینکه ارتباط داشته باشم؟
▪️ #جواب: مانعی ندارد اینها، مگر اینکه عرض کردم، قصدش مخالفت با طریقه اهلبیت باشد[که دراینصورت جایز نیست].
▪️ #سؤال: وجوب صله رحم چند روز یکبار است؟ وجوبش درباره پدر و مادر چگونه است؟
▪️ #جواب: همانکه همه اینها در ترک قطع، شریک هستند؛ اما قطع[رحم]مختلف است، یک دفعه انسان مثلاً هیچ با آنها ارتباط ندارد نه کتابت نه… در حال اختیار، در حال اضطرار، اینها مختلف هستند. قطع[رحمِ] محرّم[وحرام]، همان است که هیچگونه ارتباطی نباشد وحال آنکه ممکن است کتابت بکند، ممکن است برای آنها یک چیزی را اهداء بکند.
@mohamad_hosein_tabatabaei