eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️تفسیر المیزان نکته اول : مقدمه ▪️تفسیر المیزان ، تفسیر قرآن به قرآن است ؛ که این نوع تفسیر روش اهلبیت علیهم السلام است ، چون قرآن خودش نور و تبیان (بیان کننده) می باشد ، لذا غیر از قرآن چگونه می تواند قرآن را واضح و روشن نماید؟ ✔️باکمی تصرف از مقدمه تفسیر المیزان @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته دوم: ▪️هر سوره یک غرض خاص دارد ، و بسم الله هر سوره برای آن غرض است ، لذا بسم الله هر سوره با سوره دیگر تفاوت دارد. ✔️المیزان ج ۱ ص ۲۶ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته سوم: ▪️خدا را اله گفته اند چون معبود است ، و یا بخاطر آن است که عقول بشر در شناخت آن واله و حیران است . ✔️المیزان ج ۱ ص ۲۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته چهارم: ▪️چرا باید خدا را منزه از حمد خودمان بدانیم ؟ زیرا فقط خود خداوند به افعال و صفات جمیل خود احاطه دارد ، لذا وقتی حمد او را می کنیم ، گویی به اندازه فهم خود به افعال و اوصاف الهی احاطه داریم ، و در اندازه وسع خودمان آن حمد را می گوییم ، لذا اول باید سبحان الله بگوییم و سپس حمد را ، زیرا جمال الهی حد و مرزی ندارد و فقط خودش به خود آگاه است. ✔️المیزان ج ۱ ص ۳۳ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️یکى از روحیّات دیگر که در پى ثبات در توحید و نیل به مرتبه‌ى اطمینان و یقین در سالک پدید مى‌آید، صبر است. ▪️در برخوردارى از ایمان و طى مراحل سلوک، صبر نقش کلیدى دارد. امام سجّاد علیه السّلام مى‌فرمایند: اَلصَّبرُ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا ایمانَ لِمَن لا صَبرَ لَهُ: صبر در رابطه با ایمان به منزله‌ى سر در رابطه با پیکر است و کسى که صبر ندارد، ایمان ندارد. ▪️صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض ننمودن و جزع و بى‌تابى نکردن. بنا به ضرب المثل مشهور، «صبر تلخ است و لکن برِ شیرین دارد.» ▪️با توجّه به اینکه صبر بر آنچه خدا مى‌کند و آنچه فرمان مى‌دهد، از مقامات متوسّطین است، کاربرد واژه‌ى صبر درمورد پیامبر اکرم و ائمّه‌ى اطهار علیهم السّلام، به احتمال قوى به معناى صبر بر فراق محبوب ازلى و صبر عَنِ الله است. ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۱ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه طباطبایی(ره) می فرمود : ▪️ما بزرگترین و مهم ترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اَطوار و شؤون زندگی ما مهم تر از آن نیست؛ (آن است) که خودمان را درست بسازیم... ▪️کاری مهم تر از خود سازی نداریم... ▪️ما، ابد در پیش داریم... ▪️هستیم که هستیم: « وَ إنَّمَا تَنْتَقِلُونَ مِنْ دَارٍ إلَی‌ دَارٍ » ▪️شما برای‌ معدوم‌ شدن‌ و نابود گشتن‌ آفريده‌ نشده‌ايد بلكه‌ برای‌ بقاء و ابديّت‌ بوجود آمديد؛ ▪️و اينست‌ و جز اين‌ نيست‌ كه‌ بواسطۀ مُردن‌ از خانه‌ای به‌ خانۀ دگری كوچ‌ میكنيد... ✔️[رمز موفقیت علامه طباطبایی، ص ۱۴۴] @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته پنجم: ▪️خدای رحمان یعنی خدای کثیرالرحمه و خدای رحیم یعنی خدای دائم الرحمه که مخصوص مومن است در عالم آخرت ، که عالمی فناناپذیر و باقی و دائم است. ✔️المیزان ج ۱ ص ۳۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#صبر ▪️یکى از روحیّات دیگر که در پى ثبات در توحید و نیل به مرتبه‌ى اطمینان و یقین در سالک پدید مى‌آ
▪️برای صبر ده مرتبه می‌توان برشمرد که چهار مرتبه‌ی آن در آستانه‌ی سلوک مصداق دارد و شش مرتبه‌ی دیگر، مخصوص عارفان در مراحل بعدی سلوک است. ☑️مراتب چهارگانه‌ی صبر مبتدیان عبارت است از : ۱- صبر در ترک معصیت، هوای نفس و لذت‌ها و شهوت‌های جسمانی و نفسانی ۲- صبر در انجام طاعت و تحمّل دشواری تزکیه ۳- صبر در مصائب، شدائد، ناملایمات و محرومیّت‌ها ۴- صبر در نعمت و راحت ☑️مراتب ششگانه‌ی صبر عارفان عبارت است از : ۱- صبر لِله ۲- صبر بِالله ۳- صبر عَلَی الله ۴- صبر فِی الله ۵- صبر مَعَ الله ۶- صبر عَنِ الله ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#مراتب_صبر ▪️برای صبر ده مرتبه می‌توان برشمرد که چهار مرتبه‌ی آن در آستانه‌ی سلوک مصداق دارد و شش م
☑️آثار و پیامدهاى صبر - بخش اوّل (مراتب صبر مبتدیان) ▪️نفس با صبر پیشه کردن، به‌ تدریج به آنچه خلاف میلش است عادت مى‌کند و بدین وسیله ترقّى مى‌کند. این امر در هر مرتبه از صبر به‌ نحوى واقع مى‌شود. ▪️۱- مبتلا بودن به معاصى و غوطه‌ورى در لذّت‌ها و شهوت‌هاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال باز مى‌دارد، از نیل به مقصود محروم مى‌کند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار مى‌سازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى و لذّت‌جویى‌هاى حیوانى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ مى‌کند. این صبر همچون مرهمى است که بر روى دُمَل چرکینى قرار مى‌دهند تا آن دُمَل برسد و آماده‌ى تخلیه شود. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است. ▪️۲- انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیه‌ى خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحت‌طلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز مى‌بایست دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، کبر و غرور، فخر و مباهات، و ریا و خودنمایى را پذیرا شود. این صبر همانند دارویى است که روى دُمَل چرکین رسیده و آماده‌ى تخلیه قرار مى‌دهند تا چرک آن را بیرون بکشد. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است. ▪️۳- در جریان زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسان‌هاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیّت‌ها و ناملایماتى براى آنها پیش مى‌آورد. ▪️امام صادق علیه السّلام مى‌فرمایند: ما اَفلَتَ المُؤمِنُ مِن واحِدَةٍ مِن ثَلاثٍ وَ لَرُبَّمَا اجتَمَعَتِ الثَّلاثُ عَلَیهِ. اِمّا اَن یَکونَ مَعَهُ فِى الدّارِ مَن یُغِلقُ عَلَیهِ البابَ یُؤذیهِ، اَو جارٌ یُؤذیهِ، اَو شىءٌ فى طَریقِهِ وَ حَوائِجِهِ یُؤذیهِ. وَ لَو اَنَّ مُؤمِناً عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ لَبَعَثَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ شَیطاناً یُؤذیهِ وَ یَجعَلُ اللهُ لَهُ مِن ایمانِهِ اُنساً لا یَستَوحِشُ مَعَهُ اِلى اَحَدٍ ▪️مؤمن نمى‌تواند خود را از یکى از سه چیز برهاند و گاهى هر سه براى او جمع مى‌شود. یا شخصى با او در خانه است که در بر او مى‌بندد و آزارش مى‌کند، یا همسایه‌اى اذیّتش مى‌کند و یا چیزى در راهش و در مسیر نیازمندى‌هایش او را اذیّت مى‌کند. و اگر مؤمنى بر سر کوهى باشد، خداى عزّوجلّ شیطانى را برمى‌انگیزد تا او را اذیّت کند. و خدا از ایمانش براى او مونسى قرار مى‌دهد که از وحشت به کسى پناه نبرد. ▪️از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمى‌شود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمى‌زند، لذا مصائب و بلایایى که خداوند در زندگى انسان‌ها به‌وجود مى‌آورد، حکمت‌هایى دارند. ▪️حکمت گرفتارى‌هایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار مى‌دهد، به تناسب ویژگى‌هاى افراد، متفاوت است. امیرالمؤمنین علیه السلام مى‌فرمایند: اِنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلمُؤمِنِ امتِحانٌ وَ لِلاَنبیاءِ دَرَجَهٌ وَ لِلاَولیاءِ کَرامَةٌ ▪️بلا و گرفتارى براى ظالم، به خاطر تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، به‌منظور امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایه‌ى بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است. ▪️[ مصائب، شدائد، محرومیّت‌ها و گرفتارى‌هایى که خداوند به اقتضاى ربوبیّت خویش، در زندگى شخص مؤمن به‌وجود مى‌آورد، حکمت‌هاى فراوانى دارد که در بخش برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن به پاره‌اى از آنها اشاره خواهیم کرد.] ▪️۴- دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش مى‌آید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطه‌ور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و هدر ندادن عمر در لذّت‌جویى‌هاى مادّى و نیز کنترل خود از طغیان و سرکشى در اثر احساس بى‌نیازى، برخوردارى و توانمندى، مستلزم تحمّل دشوارى‌هایى است که چهارمین مرتبه‌ى صبر را تشکیل مى‌دهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبه‌ى دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۳‌ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در سیر به سوی خدا هر یک از اشخاص از نفس خود یک جاده‎ی شخصی دارد که از جنس نور است و مثل طنابی است که به وسیله‎ی آن بالا و پایین می‎رود. در این مرحله راه‎ها به تعداد نفوس خلایق متعدّد است. ▪️ولی وقتی شخص از مرحله‎ی نفس عبور کند، به شاهراهی می‎رسد که همه‎ی راه‎های نفس‎های اشخاص به آن منتهی می‎شود. شاهراه همان صراط مستقیم است و یکی بیشتر نیست. این شاهراه به مقصد ختم می‎شود؛ یعنی توحید. ▪️امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: منم صراط مستقیم. پس به وادی توحید جز از طریق شاهراه ولایت نمی‎توان رسید. ▪️لذا همه‎ی عارفان تمامی ‎فرق و مذاهب که از نفس عبور کرده‎اند، گرچه به عللی تقیّه کرده و ابراز ننموده باشند، علی علیه السّلام را ملاقات و قبول کرده‎اند. ▪️همه‎ی کسانی که از بیت نفس خود خارج شده و به شاهراه رسیده‎اند، با هم یگانه‎اند و اختلافی ندارند. اختلاف مال کسانی است که هنوز از نفس عبور نکرده‎اند. البته کسانی که در شاهراهند، برخی در پایان راهند و به مقصد رسیده‎اند، برخی در میانه‎ی راه و برخی در ابتدای راهند، ولی با هم اختلاف و نزاع ندارند و یکدیگر را نفی نمی‎کنند.  ▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
: ☘عجب از ما واماندگان زمین گیر که در جستجوی شهدا به قبرستانها می آییم. این خود دلیلی است بر آنکه از حقیقت عالم هیچ نمی دانیم. ☘مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه شهدا ندارد واگر چنین است از ما مرده تر کیست؟ ☘شهدا شاهد بر باطن و حقیقت عالمند و هم آنانند که به دیگران حیات می بخشند. ☘پس به راستی این عجیب نیست که ما واماندگان در جستجوی شهدا به قبرستانها می آییم. ✔️شادی روح شهدا صلوات ☘سوم خرداد روز آزاد سازی خرمشهر مبارک☘ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم2⃣ ● رزقى كه همواره نزد مريم بوده رزق معمولى و عادى نبوده
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش پنجم ● شباهت بسيار بين عيسى و يحيى (على نبينا و آله و عليهما السلام ) و نامگذارى فرزند زكريا قبل از ولادتش و اينكه اين نامگذارى از ناحيه خداى تعالى بوده ، و اينكه نام او از بين همه نام ها ((يحيى )) انتخاب شده ، همه مويد بيان قبلى ما است كه گفتيم منظور زكريا از در خواستى كه كرد اين بود كه خدا به وى فرزندى دهد كه شاءن مريم را داشته باشد، مريمى كه او و پسرش عيسى يك آيت بودند، همچنان كه قرآن فرموده : ((و جعلناها و ابنها آية للعالمين )). نتيجه مى گيريم كه همه آن امتيازها كه در مريم و عيسى رعايت شده بود در يحيى (عليه السلام ) نيز رعايت شده است ، و در عيسى رعايت شد آنچه كه در مريم رعايت شد، پس آنچه كه در يحيى رعايت شده شباهت تام و محاذات كامل با آنچه كه در عيسى رعايت شده است دارد، و اين شباهت تا حد امكان در نظر گرفته شده است ، چيزى كه هست عيسى بطور كامل مقدم بر يحيى است براى اينكه وجود و پديد آمدن او قبل از دعاى پدر يحيى مقدر بوده ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 276 و به همين جهت است كه او از پيامبران اولوا العزم و صاحب شريعت و كتاب و غيره شد، چيزى كه هست اين دو پيامبر تا آنجا كه ممكن بوده بيكديگر شبيه شده اند. و اگر خواننده عزيز بخواهد گفتار ما را تصديق كند، بايد در آيات زير كه داستان يحيى و عيسى (عليهما السلام ) را حكايت مى كند دقت فرمايد: درباره يحيى مى فرمايد: ((يا زكريا انا نبشرك بغلام ...)) تا آنجا كه مى فرمايد - ((اى يحيى كتاب را بقوت بگير، و ما در حال كودكى به او حكم داديم ، و محبتى از ناحيه خود و پاكى مخصوصى ارزانيش ‍ داشتيم ، كه او مردى پرهيزگار و نيكوكار نسبت به والدين خود بود، و مردى جبار و عصيانگر نبود، و سلام بر او، روزى كه متولد شد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده و مبعوث مى شود)). و درباره عيسى (عليه السلام ) مى فرمايد: ((فارسلنا اليها روحنا)) تا آنجا كه مى فرمايد: ((روح ما به مريم گفت : من بشر نيستم ، بلكه فرستاده پروردگار توام تا بتو فرزندى پاكيره دهم )) - تا آنجا كه مى فرمايد - ((روح ما به مريم گفت پروردگارت فرموده : كه اين براى من آسانست كه فرزندى بدون پدر بسازم ، تا او را آيتى براى مردم و رحمتى از ناحيه خود كنم )) - آنگاه مى فرمايد - ((مريم به مردم رو نموده اشاره به قنداقه عيسى كرد، كه از خود كودك بپرسيد، گفتند: چگونه با طفلى كه در گهواره است سخن بگوئيم ؟ عيسى به زبان آمد و گفت : من بنده خدايم ، خدا به من كتاب داده و پيامبرم كرده و مرا مبارك در همه احوال ساخته ، و به نماز و دادن زكات مادام كه زنده باشم ، و احسان به مادرم سفارشم فرموده و مرا جبارى شقى قرار نداده ، و سلام بر من روزى كه متولد شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده مبعوث مى شوم )). بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد اين دو داستان بسيار بهم شبيه اند آياتى هم كه در سوره مورد بحث درباره يحيى و عيسى آمده ، اگر با هم تطبيق شود نظير آيات سوره مريم است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei