eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■● ●■ ■●پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله)، رُهبانيت را منع كرده و فرموده است در جَلْوت عبادت كنيد و ميان خلق خدا و تسليم خدا باشيد. خدا خودش درست مى‌كند. حتى كسى رهبانيت اختيار كرده بود پيغمبرمان دنبالش فرستادند و فرمودند من زن دارم، گوشت مى‌خورم و امثال اين كارها و از اين كار نهى فرمودند. لذا رهبانيت در اين مذهب نيست. ■●نماز و عبادت را خيلى طول نده، خيلى هم تعقيبات نخوان. لازم نيست زياد به خودت فشار بياورى. استقامت داشته باش. همان وضو را كه مى‌گيرى منتظر باش كه خداوند در شب نصف‌شب، لطف و عنايتش را نصيب شما كند. ■فَانْتَظِروا اِنّى مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ .*■ ■●اين به همه چيز مى‌خورد؛ به فَرَج‌هاى نيمه‌شب مى‌خورد، به حضور قلبتان با خداى خود مى‌خورد، به بهجت و سرورى كه در شما ايجاد مى‌كند تا غم‌هاى دنيا را نابود كند مى‌خورد، به رفع همّ و غمّ دنيا مى‌خورد. اينها همه فَرَج است. تشريف آوردن امام زمان(عليه السّلام) هم، فَرَج است. اگر عالِمى به ناحيه شما بيايد و نطقش روى خدا و پيغمبر و ائمه بيفتد، اينها همه فَرَج خدايى است. ■*پس شما منتظر باشيد، من هم با شما انتظار مى كشم. سوره ى اعراف، آيه ى ٧١■ ■● مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٧٣●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #انتظار_فرج●■ ■●پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله)، رُهبانيت را منع كرده و فرموده است در جَلْوت عب
■● ●■ ■●روحيه شما غمناك است، يك مرتبه شاد مى‌شود. وقتى خوشحال شديم گويا همه روى زمين خوشحالند. وقتى پكر شديم انگار همه روى زمين پكرند. مگر من چقدر بزرگم؟! شما را بزرگى آفريده است، بزرگى كه اندازه ندارد و ديگر اينكه شما را هم بزرگ آفريده است. ■●ضعيف‌تر از ما كسى نيست ولى يك مقدار كه دقت كنى، مى‌بينى ما را بزرگ آفريده است. كارهاى شما همه بزرگ است. هر كه را بخواهى مى‌بخشى، گذشت مى‌كنى، مى‌دهى، براى همه مؤمنان دعا مى‌كنى. اينها همه نشانه بزرگى تو است. ■●وقتى بر پيغمبر خدا(صلی الله عليه و آله) صلوات مى‌فرستى؛ بر همه انبيا صلوات فرستاده‌اى. يك مقدار كه وسيع شويم و در دستگاه خدا فرد شويم، ابتدا مى‌ترسيم با خداى خود تماس بگيريم، با خلق خدا هم همين‌طور. ■●خداوند نهى كرده است كه در دنيا خودت را بفروشى. فرمود چشم‌هايتان را از ديگران بپوشانيد و به آنچه به خودتان داده است بسازيد. خداوند كم‌كم قوايتان را حفظ مى‌كند تا از گردنه رد شويد، وقتى در جاده افتاديد مى‌بينيد كه خدا مرتب شما را حفظ مى‌كند و آزادتر مى‌شويد؛ گويا خدا فقط شما يك نفر را آفريده است! ■● مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٧٤-١٧٣●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اهمیت و مفهوم انتظار فرج●□ □خداوند متعال در قرآن كريم می‌فرمايد:‌ فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ اِلّٰا مِثْلَ اَيّٰامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا اِنِّی مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ؛ ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنٰا وَ الَّذينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنٰا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ (سوره‌ يونس، آيات ۱۰۲-۱۰۳) □آيا چيزی را انتظار می‌كشند جز آنچه برای پيشينيان آنها رخ داد؟ بگو منتظر باشيد كه من نيز با شما از منتظران خواهم بود. پس از اين انتظار‌، ما رسولان خود و مؤمنان را نجات خواهيم داد و اين نجات‌بخشی‌ حقّی بر ماست [كه خود آن را قائل شديم.] □چنانکه پیشتر گفتیم، يكی از وظايف خاص و برجسته‌ی شيعيان در دوران غيبت حضرت مهدی‌ ارواحنا‌فداه انتظار فرج است. □انتظار در عقيده‌ی شيعه‌ جايگاه بسيار رفيع و بلندی دارد و احاديث فراوانی در اين زمينه ازجانب معصومين علیهم السّلام رسيده است كه برای درک بهتر مفهوم انتظار و اهمیت آن به چند نمونه اشاره می‌کنيم. □پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمايند‌: □اَفْضَلُ اَعْمٰالِ اُمَّتِی اِنْتِظٰارُ الْفَرَجِ مِنَ اللّٰهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ برترين اعمال امّت من‌ انتظار فرج از جانب خداوند عزّوجلّ است. □امیرالمؤمنین علیه السّلام در پاسخ شخصی که می‌پرسد: □أَیُّ الْأعمٰالِ أحَبُّ إلَى اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ کدام عمل نزد خداوند محبوب‌ترین است؟ می‌فرمایند: اِنتِظٰارُ الْفَرَجِ انتظار فرج □در بحث وظایف شیعه نیز نقل کردیم که امام كاظم علیه السّلام می‌فرمايند‌: □اَفضَلُ الْعِبٰادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ انْتِظٰارُ الْفَرَجِ برترين عبادات پس از معرفت‌، انتظار فرج است □پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: □أَفْضَلُ جِهٰادِ أُمَّتِی انْتِظٰارُ الْفَرَجِ برترین جهاد امّت من انتظار فرج است. ☑️سه نکته در این احادیث قابل تأمّل است. □نخست اینکه در حالی که در شريعت اسلام اعمال و عبادات برجسته‌ی فراوانی وجود دارد‌؛ انتظار فرج‌ افضل اعمال و عبادات معرّفی شده است. □دوّم اینکه بر مقدّم بودن معرفت بر انتظار تأکید شده است كه نشان می‌دهد انتظار بدون معرفت‌، انتظار واقعی و سازنده نيست. □سوّم آنکه‌ فرموده‌اند برترین و بزرگترین عمل انتظار فرج است؛ پس انتظار، عمل است، نه بی‌عملی و بدون فعّالیّت دست روی دست نهادن و چشم‌ به‌ راه حوادث خارق‌العاده و غیرعادّی برای تغییر و تحوّل وضع موجود نشستن. □انتظار برترین جهاد است، نه تسلیم و ستم‌ پذیری و سکوت در برابر ظلم. □كسی كه منتظر است تا حجّت‌ خدا ظهور کند و در رکاب آن حضرت در كارزار جهانی شركت كند و ريشه‌‌ی ظلم و فساد را از عالم بركند و ظلم جهانی را درهم شكند‌‌، نمی‌تواند نسبت به ظلم در محيط خود بی‌تفاوت باشد‌ و به نام انتظار، گذران اوقات كند تا ظهور تحقّق پذيرد. .‌.. □●جانِ جهان تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ قسمت ۱○□ □امام زمان حقیقتی است که تمام هستی را از خودش پر کرده است و حیات هرچیزی به اوست. ظهور و انتظار و فرج حقیقت امام زمان با ظهور امام زمانی که محدود به بدن عنصری و نفس جزئی می‌باشد متفاوت است. عوام الناس به دنبال این امام زمان و در واقع این بدن و نفس جزئی هستند لکن خواص به دنبال حقیقت و نورانیت امام زمانند. برخی به دنبال شأن صاحب العصری حضرت هستند که به وجهی یعنی او مصاحب عصر است و در متن عصر و زمان حضور دارد تا زمانی که در بعدی از زمان و مکان ظهور بفرمایند. اما خواص به دنبال شأن امام عصری و امام زمانی حضرتند که در این شأن آن جناب فوق زمان و فوق عصر است یا بدنبال بقیة‌الله الاعظم هستند که این لقب حضرت اشاره به مظهریت الله تبارک و تعالی در بین ماسوی الله را دارد یعنی او خلیفه‌ی حق متعال در ایجاد و افاضه‌ی فیض وجود به موجودات است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود اگر من را اینگونه نشناسید که «مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعرِفَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَعرِفَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ»، به معرفت امام راه پیدا نکرده‌اید و امام را نشناخته‌اید و هرکس ما را اینگونه نشناسد «فَهُوَ شَاکُّ وَ مَرتَابٌ وَ هُوَ کافِرٌ»! مطلب خیلی عمیق است... انسان اگر امامش را نشناسد سر از کفر درخواهد آورد. □ظهور و انتظار معنای متفاوتی دارد. یک وقتی است که مراد ما از امام زمان، امامِ محدود و مقید به یک نفس و بدن جزئی است که هم اکنون آن حضرت در کره‌ی زمین زندگی می‌کند. اگر فقط و صرفا به دنبال این باشیم که او ظهور کند و منتظر آن فرج آفاقی باشیم و به دنبال ملاقات آن نفس نفیس محدود جزئی باشیم ممکن است حتی برای ما بعد و دوری پیش بیاید، چرا که این نوع از انتظار نقد نیست، نسیه است و برای کسی که ظرفیت و معرفت درست از ملاقات یا انتظار را نداشته باشد بعد و دوری می‌آورد. این نگرش حاکی از عدم رشد و تکامل است، معنای این انتظار این است که تا آن حضرت به آن شکلی که در ذهن خیلی‌ها نقش بسته ظهور نکند، ما فایده‌ی چندانی نمی‌بریم و همه‌ی فایده ها به زمانی محدود می‌شود که ایشان با جسم ظاهریشان ظهور کنند، این نسیه است. اما نه، اگر به دنبال نَفَس رحمانی باشیم، دنبال یک حقیقتی هستیم که این آقای دارای بدن جزئی، صاحب آن حقیقت است. اگر دنبال آن حقیقت باشیم، لحظه‌ای انتظار از من و شما برداشته نمی‌شود و این معنای این سخن است که «افضل الاعمال انتظار الفرج». چرا؟ چون اگر نگاه ما اینگونه باشد، معتقدیم که آقایی داریم که بی‌نهایت کمالات دارد و لحظه به لحظه می‌تواند به ما افاضه‌ی فیض کند و این دیگر نسیه نیست، نقد نقد است. □فرج یعنی چه؟ فرمود فرج ما فرج شماست... شما به دنبال فرج امام زمانی؟! ایشان که فرجش تحقق پیدا کرده است... او هستی را از خودش پر کرده است. تو به دنبال چه هستی؟! چه فرجی؟! دنبال فرج خودت باش. فرج خودت متحقق نمی‌شود مگر اینکه به محضر امام زمان برسی البته نه به محضر بدن جزئی و مبارک آن حضرت، هرچند خوشا به حال کسی که آن نور نیر را ملاقات کند که سعادتی است عظما؛ چون کسی آن بدن جزئی را ببیند طهارت حاصل می‌کند و ملاقات این جسم جزئی حضرت برکات خاصی هم دارد با اینحال اگر کسی امام شناس نباشد او را به آنجا راه نمی‌دهند. اگر هم راه بدهند چه فایده‌ای دارد؟ مگر آنهایی که راه پیدا کردند امام را شهید نکردند؟ مگر آنهایی که در کربلا در مقابل اباعبدالله الحسین علیه السلام صف کشیدند بدن جزئی امام را ندیدند؟! بدن ایشان که کل نیست، حقیقتش کل است. مگر امام را نکشتند؟! مگر دختر اشعث همسر امام حسن مجتبی علیه السلام نبود؟! دیگر در بحث رویت و مشاهده و دیدن امام از این بالاتر می‌خواهید؟! نَفَس ظاهری حضرت به نَفَس این خانم می‌خورد! چه شد؟ چه طرفی بست؟! خودش می‌گفت که ما با نور ایشان زندگی می‌کردیم! آخرش چه کردی؟! ام فضل یا بهتر است بگوییم ام رذل همسر امام جواد علیه السلام با دیدن حضرت به چه کمالی رسید که من و شما به دنبال اذکار و چله ها هستیم تا جسم مبارک ایشان را ببینیم؟! به جان تک تک شما قسم اینجا که نشسته‌ام دارم با خجالت نام ایشان را می‌برم! بعد بروم به دنبال ایشان که ایشان را ببینم؟! بعد فرضاً رفتم و ایشان را هم دیدم، آنگاه چه بگویم؟! بگویم شیعه‌ی خیلی خاصی بودم؟! سلمان بودم؟ ابوذر بودم؟ آیت الله بهجت بودم؟ علامه حسن‌زاده بودم؟! چه بودم؟! به خدا آنهایی که اینگونه هستند در حضور ائمه‌ی اطهار علیهم السلام ذوب می‌شوند! خدا می‌داند که ما از باطن‌های ایشان خبر نداریم...  علی بن مهزیار، عالم فقیه، کسی که امام حسن عسگری علیه السلام را دیده است، انسان بزرگی که بیست سال به شوق حضرت با پای پیاده مکه رفت تا شاید حضرت را زیارت کند وقتی توفیق تشرف یافت تا آخر عمرش سر به بیابان گذاشت و مجنون و آشفته شد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #انتظار_فرج قسمت ۱○□ □امام زمان حقیقتی است که تمام هستی را از خودش پر کرده است و حیات هرچیزی به
□○ قسمت ۲○□ □عصر محمدی طلایی ترین عصر این دوره است و بهترین عصر در عصر محمدی، عصر مهدوی است که من و شما در آن به سر می‌بریم لذا غیبت امام زمان برای این است که شیعه به کمال برسد. چطور؟ اگر شیعه معنای غیبت را بفهمد منتظر حقیقی می‌شود و انتظار حقیقی همان است که آمال انبیاء و اولیاء بوده است تا بشر به واسطه‌ی آن انتظار به کمال برسد. وقتی حضرت با جسم ظاهری ظهور کند، مقید است و انسان‌های جاهل او را می‌کشند اما امام با غیبتش می‌خواهد بگوید که آقا اینقدر به دنبال جسم من نباش! من با صد هزار جلوه برون آمده‌ام! با صد هزار دیده مرا تماشا کن! باید معنی غیبت را بفهمیم، امام غایب شده است تا بفهمیم که نفس کلی او غالب بر بدن طبیعی اوست نه اینکه به دنبال غیب بودن بدن باشد و بخواهد پنهان باشد! حضرت همین الان دارد با این بدن عنصری زندگی می‌کند، حضرت هست اما نفس و حقیقت روح او بر بدنش حاکم است و این حقیقت روح، زمان ندارد، ایشان امامِ زمان است، این حقیقت مقید به مکان نیست چرا که امام مکان است. اگر معنای غیبت را فهمیدی اقرأ وارق! □امام می‌گوید خودت را منتظر بار بیاور. منتظر چه چیزی؟ منتظر آن حقیقتی که از طبیعت و نشئه‌ی مادی و حواس ظاهری من غایب است. امام می‌خواهد به ما بگوید در حدود توقف نکن، توجه به غیب کن و به سمت کمال بی منتها حرکت کن چون روح منِ امام حد ندارد؛ من ظل الله هستم، هرچقدر به من قرب پیدا کنی باز هم کم است. باید به حقیقت من مشتاق باشی. خاصیت شوق می‌دانید چیست؟ محب همیشه مشتاق است. خاصیت شوق این است که وقتی محب به مقصد برسد، اشتیاق او فروکش می‌کند. به همین خاطر اگر شوق و اشتیاقت به سمت جسم امام باشد و دنبال جسم و حد محدود باشی گرفتار می‌شوی. شخص مثلا می‌خواهد به حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام برود، دیدید چقدر شوق دارد؟ وقتی که رسید چطور؟ اشتیاقش فروکش می‌کند. محب به واسطه‌ی شوقی که به یک غایت دارد، به سوی او به راه می‌افتد و حرکت می‌کند و اگر به آن غایت برسد متوقف می‌شود. اگر نرسیده باشد بی‌قرار است‌ و دلش در تب و تاب است. وقتی به مقصد برسد و اشتیاق او فروکش کند، آنجا دیگر  سخنی نیست إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا. اما نه، ما یک امام زمانی داریم که هرچقدر به او نزدیک تر بشوی دورتر می‌شوی! یعنی چه؟ نزدیک شده‌ای ولی می‌بینی سبحان الله، کمالات او تمام شدنی نیست لذا حرکت در موضوع امام زمان علیه السلام توقف ندارد. □انتظار تمام نمی‌شود. در این موضوع خدا گفته إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ!! مگر خدا منتظر چیزی می‌شود؟! خدا می‌گوید من منتظرم!! مگر انتظار خدا حد دارد؟! شما می‌خواهی بگویی خدایا یک روزی انتظار تو به سر می‌آید؟! می‌خواهی به خدا حد بزنی؟! این آیه‌ی قرآن می‌خواهد بگوید انتظار تو از سنخ انتظار منِ خدا باشد! منتظر باشید که إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ، من در شما منتظر هستم! این معیت معیت قیومیه است، فهمش نَفَس می‌بُرد! آقا حرکت کن... این می‌شود امید داشتن، این می‌شود ایستا نبودن، اینکه می‌گوییم موضوع امام زمان ارواحنا فداه در شیعه موضوعی است که امید می‌آفریند و انسان را به حرکت در می‌آورد و توقف در کار انسان نیست همین است. کسی که حضرت را بشناسد در مسیر حکومتی که مد نظر اوست حرکت می‌کند و این معنی انتظار و ظهور است.
☑️قسمت ۱ ■امام زمان حقیقتی است که تمام هستی را از خودش پر کرده است و حیات هرچیزی به اوست. ظهور و انتظار و فرج حقیقت امام زمان با ظهور امام زمانی که محدود به بدن عنصری و نفس جزئی می‌باشد متفاوت است. عوام الناس به دنبال این امام زمان و در واقع این بدن و نفس جزئی هستند لکن خواص به دنبال حقیقت و نورانیت امام زمانند. برخی به دنبال شأن صاحب العصری حضرت هستند که به وجهی یعنی او مصاحب عصر است و در متن عصر و زمان حضور دارد تا زمانی که در بعدی از زمان و مکان ظهور بفرمایند. اما خواص به دنبال شأن امام عصری و امام زمانی حضرتند که در این شأن آن جناب فوق زمان و فوق عصر است یا بدنبال بقیة‌الله الاعظم هستند که این لقب حضرت اشاره به مظهریت الله تبارک و تعالی در بین ماسوی الله را دارد یعنی او خلیفه‌ی حق متعال در ایجاد و افاضه‌ی فیض وجود به موجودات است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود اگر من را اینگونه نشناسید که «مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعرِفَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَعرِفَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ»، به معرفت امام راه پیدا نکرده‌اید و امام را نشناخته‌اید و هرکس ما را اینگونه نشناسد «فَهُوَ شَاکُّ وَ مَرتَابٌ وَ هُوَ کافِرٌ»! مطلب خیلی عمیق است... انسان اگر امامش را نشناسد سر از کفر درخواهد آورد. ■ظهور و انتظار معنای متفاوتی دارد. یک وقتی است که مراد ما از امام زمان، امامِ محدود و مقید به یک نفس و بدن جزئی است که هم اکنون آن حضرت در کره‌ی زمین زندگی می‌کند. اگر فقط و صرفا به دنبال این باشیم که او ظهور کند و منتظر آن فرج آفاقی باشیم و به دنبال ملاقات آن نفس نفیس محدود جزئی باشیم ممکن است حتی برای ما بعد و دوری پیش بیاید، چرا که این نوع از انتظار نقد نیست، نسیه است و برای کسی که ظرفیت و معرفت درست از ملاقات یا انتظار را نداشته باشد بعد و دوری می‌آورد. این نگرش حاکی از عدم رشد و تکامل است، معنای این انتظار این است که تا آن حضرت به آن شکلی که در ذهن خیلی‌ها نقش بسته ظهور نکند، ما فایده‌ی چندانی نمی‌بریم و همه‌ی فایده ها به زمانی محدود می‌شود که ایشان با جسم ظاهریشان ظهور کنند، این نسیه است. اما نه، اگر به دنبال نَفَس رحمانی باشیم، دنبال یک حقیقتی هستیم که این آقای دارای بدن جزئی، صاحب آن حقیقت است. اگر دنبال آن حقیقت باشیم، لحظه‌ای انتظار از من و شما برداشته نمی‌شود و این معنای این سخن است که «افضل الاعمال انتظار الفرج». چرا؟ چون اگر نگاه ما اینگونه باشد، معتقدیم که آقایی داریم که بی‌نهایت کمالات دارد و لحظه به لحظه می‌تواند به ما افاضه‌ی فیض کند و این دیگر نسیه نیست، نقد نقد است. ■فرج یعنی چه؟ فرمود فرج ما فرج شماست... شما به دنبال فرج امام زمانی؟! ایشان که فرجش تحقق پیدا کرده است... او هستی را از خودش پر کرده است. تو به دنبال چه هستی؟! چه فرجی؟! دنبال فرج خودت باش. فرج خودت متحقق نمی‌شود مگر اینکه به محضر امام زمان برسی البته نه به محضر بدن جزئی و مبارک آن حضرت، هرچند خوشا به حال کسی که آن نور نیر را ملاقات کند که سعادتی است عظما؛ چون کسی آن بدن جزئی را ببیند طهارت حاصل می‌کند و ملاقات این جسم جزئی حضرت برکات خاصی هم دارد با اینحال اگر کسی امام شناس نباشد او را به آنجا راه نمی‌دهند. اگر هم راه بدهند چه فایده‌ای دارد؟ مگر آنهایی که راه پیدا کردند امام را شهید نکردند؟ مگر آنهایی که در کربلا در مقابل اباعبدالله الحسین علیه السلام صف کشیدند بدن جزئی امام را ندیدند؟! بدن ایشان که کل نیست، حقیقتش کل است. مگر امام را نکشتند؟! مگر دختر اشعث همسر امام حسن مجتبی علیه السلام نبود؟! دیگر در بحث رویت و مشاهده و دیدن امام از این بالاتر می‌خواهید؟! نَفَس ظاهری حضرت به نَفَس این خانم می‌خورد! چه شد؟ چه طرفی بست؟! خودش می‌گفت که ما با نور ایشان زندگی می‌کردیم! آخرش چه کردی؟! ام فضل یا بهتر است بگوییم ام رذل همسر امام جواد علیه السلام با دیدن حضرت به چه کمالی رسید که من و شما به دنبال اذکار و چله ها هستیم تا جسم مبارک ایشان را ببینیم؟! به جان تک تک شما قسم اینجا که نشسته‌ام دارم با خجالت نام ایشان را می‌برم! بعد بروم به دنبال ایشان که ایشان را ببینم؟! بعد فرضاً رفتم و ایشان را هم دیدم، آنگاه چه بگویم؟! بگویم شیعه‌ی خیلی خاصی بودم؟! سلمان بودم؟ ابوذر بودم؟ آیت الله بهجت بودم؟ علامه حسن‌زاده بودم؟! چه بودم؟! به خدا آنهایی که اینگونه هستند در حضور ائمه‌ی اطهار علیهم السلام ذوب می‌شوند! خدا می‌داند که ما از باطن‌های ایشان خبر نداریم...  علی بن مهزیار، عالم فقیه، کسی که امام حسن عسگری علیه السلام را دیده است، انسان بزرگی که بیست سال به شوق حضرت با پای پیاده مکه رفت تا شاید حضرت را زیارت کند وقتی توفیق تشرف یافت تا آخر عمرش سر به بیابان گذاشت و مجنون و آشفته شد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#انتظار_فرج ☑️قسمت ۱ ■امام زمان حقیقتی است که تمام هستی را از خودش پر کرده است و حیات هرچیزی به
☑️قسمت ۲ ■عصر محمدی طلایی ترین عصر این دوره است و بهترین عصر در عصر محمدی، عصر مهدوی است که من و شما در آن به سر می‌بریم لذا غیبت امام زمان برای این است که شیعه به کمال برسد. چطور؟ اگر شیعه معنای غیبت را بفهمد منتظر حقیقی می‌شود و انتظار حقیقی همان است که آمال انبیاء و اولیاء بوده است تا بشر به واسطه‌ی آن انتظار به کمال برسد. وقتی حضرت با جسم ظاهری ظهور کند، مقید است و انسان‌های جاهل او را می‌کشند اما امام با غیبتش می‌خواهد بگوید که آقا اینقدر به دنبال جسم من نباش! من با صد هزار جلوه برون آمده‌ام! با صد هزار دیده مرا تماشا کن! باید معنی غیبت را بفهمیم، امام غایب شده است تا بفهمیم که نفس کلی او غالب بر بدن طبیعی اوست نه اینکه به دنبال غیب بودن بدن باشد و بخواهد پنهان باشد! حضرت همین الان دارد با این بدن عنصری زندگی می‌کند، حضرت هست اما نفس و حقیقت روح او بر بدنش حاکم است و این حقیقت روح، زمان ندارد، ایشان امامِ زمان است، این حقیقت مقید به مکان نیست چرا که امام مکان است. اگر معنای غیبت را فهمیدی اقرأ وارق! ■امام می‌گوید خودت را منتظر بار بیاور. منتظر چه چیزی؟ منتظر آن حقیقتی که از طبیعت و نشئه‌ی مادی و حواس ظاهری من غایب است. امام می‌خواهد به ما بگوید در حدود توقف نکن، توجه به غیب کن و به سمت کمال بی منتها حرکت کن چون روح منِ امام حد ندارد؛ من ظل الله هستم، هرچقدر به من قرب پیدا کنی باز هم کم است. باید به حقیقت من مشتاق باشی. خاصیت شوق می‌دانید چیست؟ محب همیشه مشتاق است. خاصیت شوق این است که وقتی محب به مقصد برسد، اشتیاق او فروکش می‌کند. به همین خاطر اگر شوق و اشتیاقت به سمت جسم امام باشد و دنبال جسم و حد محدود باشی گرفتار می‌شوی. شخص مثلا می‌خواهد به حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام برود، دیدید چقدر شوق دارد؟ وقتی که رسید چطور؟ اشتیاقش فروکش می‌کند. محب به واسطه‌ی شوقی که به یک غایت دارد، به سوی او به راه می‌افتد و حرکت می‌کند و اگر به آن غایت برسد متوقف می‌شود. اگر نرسیده باشد بی‌قرار است‌ و دلش در تب و تاب است. وقتی به مقصد برسد و اشتیاق او فروکش کند، آنجا دیگر  سخنی نیست إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا. اما نه، ما یک امام زمانی داریم که هرچقدر به او نزدیک تر بشوی دورتر می‌شوی! یعنی چه؟ نزدیک شده‌ای ولی می‌بینی سبحان الله، کمالات او تمام شدنی نیست لذا حرکت در موضوع امام زمان علیه السلام توقف ندارد. ■انتظار تمام نمی‌شود. در این موضوع خدا گفته إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ!! مگر خدا منتظر چیزی می‌شود؟! خدا می‌گوید من منتظرم!! مگر انتظار خدا حد دارد؟! شما می‌خواهی بگویی خدایا یک روزی انتظار تو به سر می‌آید؟! می‌خواهی به خدا حد بزنی؟! این آیه‌ی قرآن می‌خواهد بگوید انتظار تو از سنخ انتظار منِ خدا باشد! منتظر باشید که إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ، من در شما منتظر هستم! این معیت معیت قیومیه است، فهمش نَفَس می‌بُرد! آقا حرکت کن... این می‌شود امید داشتن، این می‌شود ایستا نبودن، اینکه می‌گوییم موضوع امام زمان ارواحنا فداه در شیعه موضوعی است که امید می‌آفریند و انسان را به حرکت در می‌آورد و توقف در کار انسان نیست همین است. کسی که حضرت را بشناسد در مسیر حکومتی که مد نظر اوست حرکت می‌کند و این معنی انتظار و ظهور است.