کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#تفسیر_المیزان □بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید□ ○لم يلد و لم يولد3⃣ ○و لم يكن له كفوا احد4⃣ □اين
#تفسیر_المیزان
□بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید□
○لم يلد و لم يولد3⃣
○و لم يكن له كفوا احد4⃣
□و نيز اين معنا را #نفى مى كنند كه براى خداى تعالى #كفوى باشد كه برابر او در #ذات و يا در #فعل باشد، يعنى #مانند خداى تعالى #بيافريند و #تدبير نمايد، و احدى از صاحبان اديان و غير ايشان قائل به وجود كفوى در #ذات خدا نيست، يعنى #احدى از دين داران و بى دينان نگفته كه #واجب الوجود (عز اسمه ) #متعدد است، و اما در #فعل يعنى تدبير، #بعضى قائل به آن شده اند، مانند وثنى ها كه براى خدايان خود الوهيت و تدبير #قائل شدند، حال چه خداى #بشرى مانند فرعون و نمرود كه ادعاى الوهيت كردند، و چه #غير_بشرى.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#تفسیر_المیزان □بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید□ ○لم يلد و لم يولد3⃣ ○و لم يكن له كفوا احد4⃣ □و نيز
#تفسیر_المیزان
□بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید□
○لم يلد و لم يولد3⃣
○و لم يكن له كفوا احد4⃣
□و #۲ملاك در #كفو بودن در نظر آنان اين است كه براى اله و معبود خود #استقلال در تدبير قائلند و مى گويند: الله تعالى #تدبير فلان ناحيه #عالم را به فلان #معبود واگذار نموده و او #فعلا مستقل در تدبير آن ناحيه است، همانطور كه خود خداى تعالى #مستقل در تدبير آن ارباب و آلهه است، و او #رب_الارباب و اله الالهه است. و اگر #برابرى در صفات را نشمرديم، براى آن بود كه #صفت، يا صفت #ذات است يا صفت #فعل، صفت ذات كه #عين ذات است و صفت فعل هم از فعل #انتزاع مى شود.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الذى اطعمهم من جوع و امنهم من خوف(۴)
□اين آيه اشاره است به #منت واضحى كه در ايلاف #دو رحلت وجود دارد، و #نعمت ظاهرى كه نمى توانند آن را #انكار كنند، آن #تأمين #معاش قريش و #امنيت آنان است كه نه نانشان تامين بوده و نه #جانشان، و نه سرزمين خرمى بود كه ديگران بدانجا آيند، و نه جان ديگران در آنجا تأمين مى شد پس بايد #ربى را بپرستند که به #بهترین وجه امورشان را #تدبیر نمود همان رب #بیت است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○«از اصلاح نفس، نمیشود دست برداشت!»
حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□○ممکن نیست بدون #اصلاح_نفس کاری [از] پیش برد، [یا] برای جامعه کاری بکنیم، همان رفیق نیمهراه خواهیم بود، خداحافظی میکنیم با هم، در وقت وقتش.
□○بالأخره، حالا چه کار باید بکنیم؟ همان کاری که گفتیم؛ از اصلاح نمیشود دست برداشت.
□○خیلی خوب، حالا اصلاحِ فعلی ما در چیست؟ همان در برگشت از کارهایی را که ما میدانیم [ غلط است]، در داخل یا در خارج انجام میدهیم؛ با خارجیها ارتباط پیدا میکنیم، ارتباطی که بر لَهِ (به نفع) آنها است، نه ارتباطی که بر لَهِ ما باشد.
□○والاّ با این «قرآن» واضح، با این اشباه «#قرآن» [یعنی] «#صحیفه_سجادیه» و «#نهج_البلاغه»، با اینها دیوار اگر مأذون بود (اجازه داشت)، تصدیق میکرد حرف ما را، با ما میشد. [حالا] چطور شده ما اینجا ماندهایم، دست گدایی به یک [عده] وحوش، حیوانات، درندهها، دراز میکنیم؟! میل داریم به ما قرض بدهند.
□○فلهذا [این کارها] کارهایی است که خودمان کردیم. #تدبیر نیست غیر از اینکه نکنیم، فی ما بعد نکنیم. بشناسیم! خودمان را بشناسیم، خودمان نگذاریم [عدهای] از داخله ما در بیایند و علیه ما کارهایی بکنند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○«از اصلاح نفس، نمیشود دست برداشت!»
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره○□
□ممکن نیست بدون #اصلاح_نفس کاری [از] پیش برد، [یا] برای جامعه کاری بکنیم، همان رفیق نیمهراه خواهیم بود، خداحافظی میکنیم باهم، در وقت وقتش.
□بالأخره، حالا چه کار باید بکنیم؟ همان کاری که گفتیم؛ از اصلاح نمیشود دست برداشت!!
□خیلی خب، حالا اصلاحِ فعلی ما در چیست؟ همان در برگشت از کارهایی را که ما میدانیم [ غلط است]، در داخل یا در خارج انجام میدهیم؛ با خارجیها ارتباط پیدا میکنیم، ارتباطی که بر لَهِ (به نفع) آنها است، نه ارتباطی که بر لَهِ[و به نفع] ما باشد.
□وإلاّ با این «قرآن» واضح، با این اشباه(مشابه) «#قرآن » [یعنی] «#صحیفه_سجادیه » و «#نهج_البلاغه »، با اینها دیوار اگر مأذون بود (اجازه داشت)، تصدیق میکرد حرف مارا، با ما میشد. [حالا] چطور شده ما اینجا ماندهایم، دست گدایی به یک [عده] وحوش، حیوانات، درندهها، دراز میکنیم؟! میل داریم به ما قرض بدهند.
□فلهذا[ بنابراین این کارها] کارهایی است که خودمان کردیم!!
#تدبیر نیست، غیر از اینکه نکنیم، فیمابعد(ازین به بعد) نکنیم.
بشناسیم خودمان را، بشناسیم!
خودمان نگذاریم [عدهای] از داخله ما در بیایند و علیه ما کارهایی بکنند.
@mohamad_hosein_tabatabaei