eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□●" یاد از یاد حکایت می کند "●□ □الذکر خبر الذکر یاد از یاد حکایت می کند □هرگاه بنده پروردگارش را یاد کند، نشان آن است که پروردگارش او را یاد کرده است. در مثنوی حکایت زاهدی را می خوانیم که همه شب الله گفتی و لب به ذکر دوست شیرین کردی، تا شبی: گفت شیطانش که ای الله گو این همه الله را لبیک کو چند اَلله می زنی با روی سخت می نیاید یک جواب از پیش تخت زاهد از ذکر باز می ماند و به خواب می رود. □در عالم رویا حضرت خضر را می بیند که با وی می گوید چرا از ذکر فرو مانده ای؛ می گوید: لبیکم را هیچ پاسخی نمی آید. □و خضر از زبان خداوند با او می گوید: نی تو را در ذکر، من آورده ام نی که من مشغول ذکرت کرده ام و سخن بابا طاهر نیز همین است که وقتی آدمی به یاد پروردگار می افتد نشان آن است که پروردگار او را یاد کرده و به خود فرا خوانده است. □و البته ذکر خدا از بندگان و ذکر بندگان از خدا در ادای کلماتی خلاصه نمی شود، بلکه ذکر کار دل است که از آنجا به زبان نیز می رسد. ذکر زبان، بردن نام معشوق است و ذکر دست و پای و اعضای دیگر صرف آن اعضا در مسیر زیبابی و دانایی و نیکویی است که باز از نام های معشوق است: خالی از ذکر تو عضوی؟ چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست □●برگرفته از کتاب " ترانه های بابا طاهر عریان " تصحیح و پیشگفتار: حسین الهی قمشه ای●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" غم عشق "○□ ○غمم غم بی و غمخوار دلم غم ○غمم همصحبت و همراز و همدم ○غمم نهله که مو تنها نشینم ○مریزا، بارک الله، مرحبا غم ○غم عشق که طاهر را بیابان پرور کرده است اژدهایی است که همه غم های دروغین و سحرآسای فرعونِ نفس را فرو می بلعد، یا شرابی است آنچنان تلخ که جمله تلخی های جهان را فرو می شوید یا دردی است چندان عظیم که همه دردها را به فراموشی می سپارد یا آتشی است که هفت دوزخ رنج و محنت را در خود می سوزاند یا طوفان عالمگیری است که همه اندیشه های جانفرسا و بافته های کارخانه عقل عافیت اندیش را در خود غرق می کند و آنگاه کشتی عاشق را آرام به ساحل امن می نشاند: ○غم عشق آمد و غم های دگر پاک ببرد ○سوزنی باید کز پای برآرد خاری ○بدین تعبیرات غم عشق یا درد عشق تنها غمخوار آدمی است که غمهای او را می خورد و محو می کند و تنها مونس و همراز و همدم است از آنکه بی غم عشق آدمی به خود اشتغال دارد و تنهاست و این تنهایی خود عین وحشت و اضطراب است. از این روست که طاهر و همه عارفان هزار آفرین و مرحبا بر غم عشق می فرستند که نمی گذارد دمی تنها مانند و به وحشت نفس و اضطراب عالم کثرت گرفتار آیند. ○این غم عزیز و الم لذیذ که عطّار برای نیل به آن دست به دعا برداشته و می گوید: ○ذرّه ای دردم ده ای درمان من ○زآنکه بی دردت بمیرد جان من □○برگرفته از پیشگفتار کتاب " ترانه های باباطاهر عریان " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■●" آسمان زیباست "●■ ■آسمان بسیار زیباست اما بسی زیباتر است آن کس که این زیباترین سایبان آبی را آفرید. ■ای دوست شکَر خوش تر یا آنکه شکَر سازد خوبی قمر خوش تر یا آنکه قمر سازد ای عقل ندانی تو کز پیه کشی روغن بنگر تو در آن عقلی کز پیه بصر سازد ■نقاش وجود اینهمه صورت که بپرداخت تا نقش ببینی و مصّوِر بپرستی ■●برگرفته از کتاب " در قلمرو زرین " ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" شكار شادى "○□ □شادى كالايى نيست كه بتوان در چارسوق جهان خريد يا دانه اى گسترد و آن را در دام انداخت يا از جايى ربود و به سرقت برد شادى غاز وحشى نيست كه به دنبال آن بدوند و آن را شكار كنند همه چاره ها و تلاش ها از كسب او باز مى مانند. پرسيدند اى پير دانا پس چاره چيست گفت چاره آن است كه همه چاره ها را ترك كنى و آن رسالت را كه در فطرت الهى بر دوش توست بجاى آورى و با خود گويى مرا به شادى و خوشنودى چه نياز من وظيفه انسانى خود را با عشق و صداقت تمام بجاى مى آورم و چون مستغرق كار خود شدى اندك اندك صداى گام شادى را خواهى شنيد كه با لبخند به سوى تو مى آيد. شادى در نظام هستى پاداش انجام وظيفه است او پيش آن كس مى آيد كه بى اعتنا به شادى در كارى والا و شريف كه خير و بركت آن به مردمان مى رسد غرق شده باشد آرى او خود نزد تو مى آيد و آن معشوق كه دلت مدام در تشويش او بود بى نقاب بر تو هويدا مى شود بلكه بر تو عاشق می گردد و به گفته مولانا: ليليت از صبر چون مجنون شود □آن پزشك بى قرين و آن پرستار نازنين كه خطر مى كنند و در جبهه مقدم جنگ با آن چنگيز تاج دار درمى آويزند چگونه شاد نباشند كه تاج كرامت و شرافت انسانى بر سر دارند و تاج از سر آن چنگيز بر مى دارند و آن كس كه در اين معركه در سوداى سود خويش است تا بر درهم و دينار بيفزايد كدام شادى مى تواند داشت كه نام " آدمى " را از پيش هستى خويش برداشته است: ○تو كز محنت ديگران بى غمى ○نشايد كه نامت نهند آدمى □به قلم حسين الهى قمشه اى□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□" مائدهٔ جان "□ □مولانا به مصداق آیه " استعینوا بالصبر و الصلوة " با استفاده از مضامین آیات اول سورهٔ " والعادیات " ماه صیام را به عنوان لشگر جر‌ّار و چابک و نیرومندی معرفی کرده که بر نفس و لشکریان او حمله می آورد. آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید دست بدار از طعام مائدهٔ جان رسید جان ز قطعیت برست دست طبیعت ببست قلبِ ضلالت شکست لشکر ایمان رسید لشکر " والعادیات " دست به یغما نهاد ز آتشِ " والموریات " نفس به افغان رسید روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید مسلم کسی را بُوَد روزه داشت که درمانده ای را دهد نان چاشت وگرنه چه لازم که سعیی بری ز خود باز گیریّ و هم خود خوری خورنده که خیرش برآید ز دست به از صائم الدهرِ دنیا پرست □○برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " به قلم‌ حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" دیدارهای بصیرت بخش "○□ ○من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت ○کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم □کسانی هستند (چون انبیاء و اولیا و عاشقان حضرت حق) که دیدن ایشان آدمی را چشم باطن می بخشد و چگونه می توان از آن کس که آدمی را چشم بخشیده است چشم برداشت. از جمله بخشندگان چشم حضرت زیبائی است که طبیب صاحبدلان است و به قول شکسپیر عشق نابینا برای معالجه نزد او رفت و او چشمش را بینا کرد و بدین سبب عشق با زیبایی همنشین شد و چگونه می توانست او را ترک کند. ○به چشم عشق توان دید روی شاهد غیب ○که نور دیده عاشق ز قاف تا قاف است □○برگرفته از کتاب " مائده های فرهنگی " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●" باغ هستی "●□ ●باغِ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است ●شمشادِ خانه پرورِ من از که کمتر است □در باغ هستیِ من شمشادی هست که مرا از تمنای هر سرو و صنوبر در باغ های جهان بی نیاز کرده است و آن حضور مستمر آفریدگاری است که در دل من خانه دارد: ●یکی درخت گل اندر فضای خلوتِ ماست ●که سروهای چمن پیش قامتش پستند □●برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم‌ حسین الهی قمشه ای●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□" حکایتی از سعدی "□ □ناخوش‌آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند. صاحبدلی بر او بگذشت و گفت: تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت، خود چندین چرا می‌دهی؟ گفت: از بهر خدا می‌خوانم. گفت: از بهر خدا مخوان. □گر تو قرآن بدین نَمط خوانی ببری رونق مسلمانی □○برگرفته از کتاب " در صحبت سعدی " اثر حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□" مائدهٔ جان "□ □مولانا به مصداق آیه " استعینوا بالصبر و الصلوة " با استفاده از مضامین آیات اول سورهٔ " والعادیات " ماه صیام را به عنوان لشگر جر‌ّار و چابک و نیرومندی معرفی کرده که بر نفس و لشکریان او حمله می آورد. آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید دست بدار از طعام مائدهٔ جان رسید جان ز قطعیت برست دست طبیعت ببست قلبِ ضلالت شکست لشکر ایمان رسید لشکر " والعادیات " دست به یغما نهاد ز آتشِ " والموریات " نفس به افغان رسید روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید مسلم کسی را بُوَد روزه داشت که درمانده ای را دهد نان چاشت وگرنه چه لازم که سعیی بری ز خود باز گیریّ و هم خود خوری خورنده که خیرش برآید ز دست به از صائم الدهرِ دنیا پرست □○برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " به قلم‌ حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□" مائدهٔ جان "□ □مولانا به مصداق آیه " استعینوا بالصبر و الصلوة " با استفاده از مضامین آیات اول سورهٔ " والعادیات " ماه صیام را به عنوان لشگر جر‌ّار و چابک و نیرومندی معرفی کرده که بر نفس و لشکریان او حمله می آورد. آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید دست بدار از طعام مائدهٔ جان رسید جان ز قطعیت برست دست طبیعت ببست قلبِ ضلالت شکست لشکر ایمان رسید لشکر " والعادیات " دست به یغما نهاد ز آتشِ " والموریات " نفس به افغان رسید روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید مسلم کسی را بُوَد روزه داشت که درمانده ای را دهد نان چاشت وگرنه چه لازم که سعیی بری ز خود باز گیریّ و هم خود خوری خورنده که خیرش برآید ز دست به از صائم الدهرِ دنیا پرست □○برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " به قلم‌ حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️جوهر اصلی شعر سعدی همان ترانه ابدی است كه سرود دست‌جمعی ذرات كائنات يعنی مدح و تسبيح جمال مطلق و بيان اسرار معرفت حق است، چنان‌كه گفت:  آفرينش همه تنبيه خداوند دل است  دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار ▪️و به حقيقت سعدی اسرار معرفت را از برگ‌های كتاب آفرينش خوانده، و كلام منثور و منظوم خود را ترجمان آن اسرار كرده است. ▪️(یکم اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی)▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei