eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□●" تقوا "●□ □تقوا نگاه داشتنِ نفسْ است از هر آلودگی، و بدترین آلودگی نخست بیهودگی است که آدمی عمر و فرصتِ طلاییِ زندگی را به بازیچه های کودکانه از کَف بدهد و در سرش هیچ سودایی و در جانش هیچ دردی از عشق به گوهرِ انسانیت نباشد. ●ذره ای دردم ده ای درمانِ من ●زانکه بی دردت بمیرد جان من ●جانم آلوده ست از بیهودگی ●من ندارم طاقت آلودگی ●ذره ای درد از همه آفاق به ●در دو عالم یک دلِ مشتاق به ●یک دم میاسا روز و شب، مردی بجو دردی طلب ●چون جان به درد آمد ز تب، ناگاه درمان می رسد □●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "(قطعه ۲۹۳) به قلم حسین الهی قمشه ای●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●" راه عشق "●□ □در منطق الطیر آمده است: مرغان به راه می افتند و چون به آغاز وادی می رسند از هیبت آن بیابان، نفیر و فریاد از ایشان به آسمان می رود. راهی است خاموش و آرام، و خالی از کاروان. یکی می‌پرسد: آخر از چه روی این راه عزیز را رهروی نیست؟ هدهد گوید: این از جلال آن پادشاه است که هرکس را به خود راه نمی دهد. شورشی در وی پدید آمد بزور گفت یارب در دلم افتاد شور با چنین درگه که در رفعت تو راست این چنین خالی ز مشتاقان چراست هاتفی گفتش که ای حیران راه هر کسی را راه ندهد پادشاه سالها بردند مردان انتظار تا یکی را بار بود از صد هزار □●برگرفته از کتاب " گزیده منطق الطیر " به قلم حسین الهی قمشه ای●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
می‌گوید گفت را می‌بری شلاق می‌زنی و غلام دلش نیامد و گفت من شلاق روی پوستین می‌زنم و تو بگو آه و بعد می‌گوید اگر زلیخا بیاید نقشه‌ی ما را بفهمد بد می‌شود من یک شلاق برای نمونه می‌زنم و زد و آه کشید یوسف: ○چون زلیخا ز و شنید این بار آه گفت بس کن آه بود از جایگاه ○گر بود در ماتمی صد نوحه‌گر آه صاحب درد آید کارگر □غیر زلیخا نمی‌توانست تفاوت این آه را با بقیه بفهمد و چون همه‌ی آه ها را یوسف می‌گفت حالا چرا زلیخا فهمید برای اینکه عاشق بود و ارتباط معنوی داشت دلش با یوسف و همه‌ی دلش را به یوسف داده بود پس ارتباط دل‌ها چگونه است از طریق محبت و عشق و اصلاً عشق چگونه است؟ یعنی رابطه واقعی بین دل‌ها آنگاه عشق است که بین دل‌ها در واقع رابطه باشد نه امور صوری . عشقت رسید به فریاد گر خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی با چهارده روایت. به همین جهت بسیاری از ناله‌ و هیاهوها و فریادها مال خود انسان نیست تقلید از این و آن است به همین جهت هم بی‌اثر است. ○نوحه‌گر گوید حدیث سوزناک / لیک کو سوز دل و دامان پاک □آیا در دل نوحه‌گر حرفه‌ای سوز است؟ خیر کسی در دلش سوز است که صاحب است. و انسان اگر از سوز دل و از واقع و بر اساس ناله کند و دعا کند همان آهش صدها اثر دارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" صیقلی کن، صیقلی کن، صیقلی "○□ ○غسل در اشک زدم کاهلِ طریقت گویند ○پاک شو اوّل و پس دیده بر آن پاک انداز □اهل طریقت دانند که برای مشاهده حقیقت دیده ها را باید شست و دل ها را باید صیقلی و شفاف کرد: ○تا در او انوارِ قدسی رو نهد ○عکس حوری و پری در وی جهد ○شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام ○تا نگردد ز تو این دیرِ خراب آلوده □و این شست و شوی دیده و دل را اشک ندامتی باید از هر آنچه سستی و کاهلی است، یا اشک حسرتی در آرزویی و یا اشک شوقی و های و هویی که آدمی را در خود غرق کند و غسل تعمید دهد: ○همنشینی گفتش ای شیخ کبار ○خیز و این وسواس را غسلی برآر ○شیخ گفتش امشب از خونِ جگر ○کرده ام صد بار غسل، ای بی هنر □ویلیام بلیک، شاعر و نقّاش اشراقی انگلیس، گفته: اگر مسیرهای ادراک پاکیزه شوند هر چیز چنان که حقیقتاً هست رخ خواهد نمود و نشان خواهد داد که چگونه در عین همه محدودیت ها هر موجودی بی نهایت است. و ای بسا که معنی آن حدیث نبوی که فرمود: " ربِّ أرِنی ألأشیاءِ کما هی " همین باشد. □○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei