eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ماجرای صحیفه‌ی ملعونه و طرح ترور پیامبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله و سلّم◾️ ▪️هنگامی که پیغمبراکرم ص
◾️رويداد مباهله - بخش چهارم◾️ ▪️گفت: بنگريد كه نزديک است ستاره ثريا بر زمين فرو آيد، درختان سر خم كرده و پرندگان در مقابل شما صورت بر زمين گذاشته و بال‌هاى خود را روى زمين پهن نموده و شكم آنها خالى شده است. و نشانه‌هاى ديگر نزديک شدن عذاب را در روى زمين ببينيد. به لرزش كوه‌ها و دودى كه پخش شده و ابرهاى پراكنده در وسط تابستان و گرماى شديد بنگريد. به محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم كه دستش را بلند كرده و با چهار نفر از اهل بيتش كه با او بوده و منتظر پاسخ شما هستند بنگريد. و بدانيد كه اگر دهان گشوده و كلمه‌اى براى مباهله بگويد نمى‌توانيم از نابودى خود جلوگيرى كرده و هيچگاه نزد خانواده و اموال خود بازگرديم. ▪️با شنيدن اين سخنان در فكر فرو رفته و ديدند درست مى‌گويد و يقين كردند كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم واقعا از جانب خداوند فرستاده شده است. اينجا بود كه متزلزل شده و فهميدند كه در صورت مباهله، حتماً گرفتار عذاب خواهند شد. ▪️وقتى منذر ديد كه آنان واقعاً احساس خطر كرده‌اند، گفت: اگر تسليم او شويد هم اكنون و هم در آينده سالم مى‌مانيد. و اگر اين عزت و شرافت خود را در ميان قوم‌تان مى‌خواهيد، به شما حسادت نمى‌ورزم. ولى اين شما بوديد كه از نجران به اينجا آمديد، به محمّد پيشنهاد مباهله داده و آن را تنها راه تشخيص حق دانستيد. محمد نيز به سرعت به درخواست شما پاسخ مثبت داد. و پيامبران هنگامى كه اراده كارى كنند تا انجام آن از پاى نمى‌نشينند. برادرانم بهتر است از ترس علامت‌هايى كه مى‌بينيد از مباهله خوددارى كنيد و با شتاب با محمّد مصالحه نموده و او را از خود راضى كنيد. ما اكنون در شرايطى به سر مى‌بريم كه قوم يونس اندكى پيش از نزول عذاب در آن بسر مى‌بردند. ▪️گفتند: به نمايندگى از جانب ما نزد محمّد رفته و ببين از ما چه مى‌خواهد. از او بخواه كه نزديكترين افراد به او يعنى پسر عمويش به نمايندگى از جانب او با ما مصالحه كند. در اين كار تأخير نكن تا هرچه زودتر از نتيجه كار آگاه شويم. ▪️«منذر» بطرف پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم رفته و گفت: سلام بر تو رسول خدا، گواهى مى‌دهم كه خدايى، جز خدايى كه تو را برانگيخت وجود نداشته و شما و عيسى هر دو بنده‌ی خداى عزوجل و فرستاده او هستيد. ▪️و بدين ترتيب اسلام آورده و به پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم گفت كه براى چه كارى آمده است. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم نيز براى مصالحه با آنان على عليه السّلام را فرستادند. ▪️على عليه السّلام عرض كرد: پدر و مادرم فداى تو رسول خدا بر چه چيزى با آنان مصالحه نمايم؟ ▪️حضرت فرمودند: رأى تو رأى من است، هر طور كه خواستى مصالحه كن. ▪️اميرالمؤمنين عليه السّلام بطرف آن دو رفته و ساليانه هزار لباس و هزار دينار بعنوان ماليات براى آنان تعيين كرد كه قسمتى از آن را در محرم و قسمت ديگرى را در رجب بدهند. آنگاه آن دو را در حالى كه سرافكنده و شرمسار بودند نزد پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم برده و او را از مالياتى كه بر آنان بسته بود آگاه نمود. آنان نيز ماليات و سرافكندگى را پذيرفتند. ▪️رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: اين را از شما قبول مى‌كنم. ولى بدانيد كه اگر با من در زير آن عبا مباهله مى‌كرديد، خداوند شما را در بيابان دچار آتشِ سوزانى مى‌نمود كه دامنه‌ی آن در كمتر از يك چشم به هم زدن به پشت سری‌هاى شما رسيده و همه را آتش مى‌زد. ▪️هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم با اهل‌بيتش علیهم السّلام بازگشته و به مسجد رفتند، جبرييل نازل شد و گفت: ▪️محمد! خداى عزوجل به تو سلام رسانيده و به تو مى‌فرمايد: وقتى بنده من موسى، با دشمن خود قارون، مباهله نمود، قارون، خانواده، دارايى، و يارانش در زمين فرو رفتند. به عزت و جلالم سوگند ياد مى‌نمايم كه اگر تو با افراد خانواده‌ات كه در زير آن عبا بودند، مباهله مى‌كردى، همه زمينيان و آفريدگان نابود مى‌شدند، آسمان ريز ريز شده، كوه‌ها سنگريزه شده و زمين هيچگاه آرام نمى‌گرفت، مگر اين كه آن را بخواهد. ▪️آنگاه پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به سجده افتاده و صورتشان را بر زمين گذاشتند، سپس برخاسته و دست‌هايشان را بلند كردند، به‌گونه‌اى كه سفيدى زير بغلشان آشكار شد، و سه بار گفتند: نعمت دهنده را سپاسگزارم. ▪️پرسيدند، چرا سجده نموده و خوشحال شديد؟ ▪️پاسخ فرمودند: به خاطر سپاسگزارى به درگاه خداوند و اين كه اين كرامت را به اهل‌بيت من ارزانى داشت. آنگاه آنچه را جبرئیل گفته بود، براى آنان نقل فرمودند. ◾️المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️هر کس که در دنیا بویی از خوبان خدا را در نفس خود استشمام کرد و با سرمه‎ی نور محمّد و آل محمّد علیهم السّلام چشم خود را سرمه کشید، در آخرت بیناست. ذکر خوبان خدا سرمه‎ی چشم دل است. از سرمه‎ی این خاندان دست برندار. اقلّش این است که این سرمه کور مادرزاد را بینا می‎کند. این کاری است که حضرت عیسی علیه السّلام می‎کرد که هر چه دارد، از حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم دارد. ▪️چیزی بالاتر از نشستن در محضر اهل بیت علیهم السّلام ، در بهشت و قرب و در هیچ جای دیگر وجود ندارد. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘ماجرای غدیر در آیات قرآن☘ ▪️محدّثان ده آیه از قرآن را در‌ مورد ماجرای غدیر دانسته‌اند؛ ولی سه آیه مورد اتّفاق همه است. این سه آیه عبارتند از: ☘۱- آیه‌ی شصت‌ و‌ هفت سوره‌ی مائده ▪️آیه‌ی مشهوری است که در آستانه‌ی ماجرای غدیر ‌خم نازل شد و پیغمبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله و سلّم را مأمور کرد. ▪️ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن! ▪️خداوند در ادامه‌ی آیه تصریح کرد: ▪️اگر این کار را انجام ندهی و بحث خلافت امیر‌المؤمنین را ابلاغ نکنی، گویا اصلاً از روز نخست رسالتت را انجام نداده‌ای! یعنی تمام دستاورد بیست‌ و‌ سه ‌سال زحمت تو بعد از مرگت بر باد خواهد رفت.  ▪️پیامبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله و سلّم نگران بودند که اگر بحث ولایت امیر‌المؤمنین علی علیه‌السّلام را مطرح کنند، منافقینی که در جمع هستند و اصلاً حاضر نیستند خلافت امیر‌المؤمنین علی علیه‌السّلام را تحمّل کنند، شورشی بر پا کنند و با توجّه به اینکه زمان اندکی، کمتر از سه ماه، از عمر پیامبر باقی مانده، ایشان فرصت نکنند در این مدّت، جامعه‌ی اسلامی را آرام کنند و سامان دهند و معضل عظیمی ایجاد شود. ▪️لذا قرآن در همین آیه فرمود: ▪️یا رسول‌الله! نگران نباش! خدا تو را از گزند این مردم حفظ می‌کند. ▪️و خدا گروه کافران را مشمول هدایت خود قرار نمی‌دهد. ☘۲- آیه‌ی پنجم سوره‌ی مائده ▪️این آیه بعد از ماجرای غدیر و بعد از اعلام خلافت و وصایت امیر‌المؤمنین علیه‌السّلام نازل شد. ▪️اَلْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ اْلاِسْلامَ دِيناً ▪️امروز کافران از نابود کردن دین شما مأیوس شدند. لازم نیست از آنها بترسید، از من بترسید؛ یعنی خداترس باشید؛ خیانت نکنید؛ در مسلمانی ثابت‌قدم و استوار باشید. از دشمن خارجی نترسید؛ از فساد داخلی خودتان بترسید! این است که می‌تواند شما را از بین ببرد. : ▪️امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را به حدّ نهایت و تمام رساندم و این اسلامی را که خلافت امیر‌المؤمنین علی علیه‌السّلام در کنار آن وجود دارد برای شما پسندیدم. ☘۳- آیه‌ی اوّل سوره‌ی معارج ▪️این آیه ماجرای عجیبی دارد. فردی به نام جابر‌ بن‌ نصر‌ بن‌ حارث‌ بن‌ کلدة که معروف به حارث‌ فهری و از چهره‌های مخالف است، نزد پیغمبر صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله و سلّم آمد و گفت: یا رسول‌الله! اینکه علی را به‌عنوان خلیفه‌ی خودت اعلام کردی، از جانب خودت بود یا دستور خدا بود؟ ▪️پیامبر فرمودند: به حقّ آن خدایی که مرا به پیامبری برانگیخت و جز او خدایی نیست، این امر الهی بود. ▪️این فرد معاند سرش را رو به آسمان کرد و گفت: ▪️اَللّـٰـهُمَّ‏ اِنْ‏ كانَ‏ ما يَقُولُ‏ مُحَمَّدٌ حَقّاً فَاَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ اَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ اَلِيمٍ‏ خدایا اگر این حرفی که پیامبر می‌زند حقّ است و راست می‌گوید که دستور داده‌ای علی را به‌عنوان جانشین خود تعیین کند، سنگی از آسمان بر ما ببار و ما را به عذاب الیم دچار کن! ▪️تا این حرف را زد، سنگی از آسمان آمد و از مغز سرش وارد و از پایین بدنش خارج شد و همان‌جا به‌درک واصل شد! : ▪️سَاَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ؛ لِلْكافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ؛ مِنَ اللهِ ذِى الْمَعارِجِ ▪️و این‌گونه قرآن این ماجرا را گزارش کرد. ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️ان‎شاء‎الله محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به دل ما پا بگذارند و خانه را صاحبخانه تصرّف کند. وقتی آنها بیایند، ما بر جا نمی‎مانیم. ▪️برای دوستان اهل بیت علیهم السّلام همین افتخار بس است که زیر سایه‎ی محمّد و آل محمّدند. دوستان اهل بیت علیهم السّلام در دنیا چون خودشان مستقیماً نمی‎توانستند از آفتاب توحید استفاده کنند، آفتاب توحید که بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام تابید و سایه‎ی آنها زیر پایشان افتاد، دوستان اهل بیت علیهم السّلام هم رفتند از سایه‎ی آنها استفاده کردند. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ☘ ☘مباهله لعن کردن است، بهله الله یعنی خدا او را لعنت کند. مبدع مباهله رسول الله صلی الله علیه و آله بوده و قبل از آن مرسوم نبوده است این امر با مسیحیان نجران اتفاق افتاد و در آن حقائق بیشماری است برای صاحبان خرد و اندیشه. ☘چون پیامبر به ایشان نامه نوشت و دعوت به اسلام کرد، آنها حدود شصت نفر از علمایشان را به محضر پیامبر فرستادند تا حقیقت امر آشکار شود. گفتگویی واقع شد و پیامبر توحید را عرضه کرد. ایشان گفتند ما موحد هستیم و پیامبر ختمی صلی الله علیه و آله نقص توحید آنها را که معتقد به اقانیم ثلاثه بودند برایشان آشکار کرد که خدا پدر کسی نیست و عیسی نیز نه فرزند خداست و نه خداست. آنها گفتند او مرده زنده می‌کند و بیماران را شفاء می‌دهد و در تولدش از جناب مریم پدر ندارد و پدرش خداست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آدم نیز پدر و مادر نداشت پس او اولی است که فرزند خدا باشد؛ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (آل‌عمران/۵۹) ☘ایشان ندانستند که آن روح القدس که فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا، شأن پیامبر خاتم است و آن جناب را با روح القدس اتحاد است بلکه او بالاتر از روح القدس است. و ندانستند که احیای اموات و شفای امراض شان متعارف صاحبان انفاس قدسی است، حبذا آن می که هرکس مست اوست خلقت اشیاء مقام پست اوست ☘و ندانستند که عیسی و آدم که در فردیت مشترکند و خلقتشان توالدی نبوده و تولدی بوده است بنده‌ی خدا هستند و آدم پدر جسمانی انسانها است و حضرت خاتم پدر روحانی. أَنَا وَ عَلي أَبَوا هذِه الأُمَّة. و ندانستند که آنکه گفت فَنَفَخْنَا آن ضمیر نا همان ضمیر نا در کُلُّنَا مُحَمَّدٌ است و دمنده نیست مگر دمدمه محمدی که به شأن اسرافیلی اش آناً فآناً در صور بی منتها می‌دمد و مجموع صورتهای عالمیان از قبر عدم بر می‌خیزند و به صحرای وجود خیمه می‌افکنند و بار دگر می‌دمد از این می‌میرند و به طور دیگر زنده می‌شوند و این اماته و احیاء در کلیه موجودات دم به دم ساری است؛ يُحْيِي وَ يُمِيتُ و يُمِيتُ و يُحْيِي!! ☘چون عقل توقف کند ایمان را زوال حاصل شود چه کند پیامبر رحمت الا اینکه رحمت اش را از مجرای جلال ظهور دهد!!! چون آن مسیحیان نجران قبول نکردند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایشان را دعوت به مباهله کرد، پذیرفتند و فردا مقرر شد خارج از مدینه هر یک از این دو با کسان خود حاضر شوند. فردا پیامبر ما صلی الله علیه و آله با دردانه های وجود یعنی حضرت فاطمه بنت رسول الله و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین به مباهله آمد! حارثه بن علقمه که بزرگ مسیحیان بود چون این جمع را دید گفت: من صورتهایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای بکند هر آینه کنده خواهد شد سپس به همراهانش گفت برگردید و مباهله نکنید که یک تن از مسیحیان زنده نخواهند ماند. آنگاه همه شروط پیامبر را پذیرفت و مسئله ختم یافت. ❗️☘بدان که پیامبر رحمت به رحمت با قوم عیسی برخورد کرد که اگر با غیر این افراد می‌آمد مباهله واقع می‌شد، چون امت پیامبر حجاب برای مسیحیان می‌شدند و خورشید حقیقت در پشت کدورت ابر امت مختفی می‌شد آنگاه همدیگر را لعن می‌کردند و پیامبر نیز لعن می‌کرد و همه مسیحیان نابود می‌شدند. اما پیامبر با کسانی آمد که حقیقت را حقیقت بودند و آفتاب را دلیل آفتاب. مسیحیان حقیقت را عریان دیدند و پا واپس کشیدند و پیامبر به اهل بیت اش علیهم السلام نام عیسی را زنده نگه داشت زیرا عیسی و همه انبیاء اطوار وجودی اویند. لذا فرمود اگر مباهله می‌کردند همه هلاک می‌شدند و هر آینه به میمون و خوک مسخ می‌گردیدند. او به رحمت اش با قوم عیسی درآمد که وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (انبیاء/۱۰۷) ☘در مباهله امیرالمؤمنین علیه السلام را نفس خود معرفی کرد و حضرت فاطمه را نسائنا که او سیده نساء العالمین است وحسنین علیهم السلام را فرزندان خود که اهل بیت علیهم السلام بعد از امام حسین از نسل این دو امام همام اند. همه شیعه و سنی مباهله را به این کیفیت پذیرفتند که علی جان پیغمبر است اما نمی‌دانم چرا با انکار علی خود را به ملکوت میمونی مسخ کردند؟!!! ❗️☘مسیحیان از مسخ رهیدند و مسلمانان به انکار ولایت علی مسخ شدند؛ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ. ☘چهارشنبه ۲۴ ذی الحجه ۱۴۳۹ قمری سالروز
🏴 حی علی العزا... @mohamad_hosein_tabatabaei 🏴🏴🏴🏴🏴
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️در ایام جوانی شبی در بیابان راه می‎رفتم و با خود فکر می‎کردم این چیست که یک ساعت علی علی می‎گوییم و ساعت بعد، عمر عمر می‎گوییم و از پول دنیا حرف می‎زنیم. (عُمرِ دنیا یعنی عُمَر. یک یا علی که گفتی، عُمَر و عُمر دنیا و دنیا و جهنّم، همه‎اش رفت که رفت.) به خودم می‎گفتم مگر قدّ علی و عمر، یکی در خوبی و دیگری در بدی، هم‎اندازه است که یک بار علی علی می‎گوییم و یک بار لعن به عُمَر می‎کنیم؟ به خودم گفتم آیا می‎شود ولو یک سر سوزن هم که هست، علی بلندتر باشد؟ گفتم خدایا می‎شود یک خرده هم که شده، علی بلندتر باشد؟ دیدم همه‎ی پیغمبران گفته‎اند علی بلندتر است. من عرض کردم خدایا من همان یک خورده را که عمر آنجا وجود ندارد، دوست دارم. آنجا صلواتی است که در مقابلش لعن نیست. اصلاً یاد غیر از علی را نمی‎کنی که لعنش کنی. این داغ را بر دل غیر می‎گذاری که حتّی با لعن کردن هم که شده، یادش کنی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘بنا به نقل، امام على عليه السّلام فرمودند: حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى‌شوند بلكه حق را به پيروى‌ كسى كه از آن پيروى مى‌كند بشناس و باطل را به دورى كسى كه از آن دورى مى‌كند. ☘اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِالنّاسِ، وَ لكِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّباعِ مَنِاتَّبَعَهُ وَ الْباطِلَ بِاجْتِنابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ. ☘امالى طوسى، ص۱۳۴، ح۲۱۶☘ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️۲۶ ذی‌الحجّه ضربه خوردن توسط ابولؤلؤ ▪️ابولؤلؤ غلام مغیره بن شعبه ۹۰/۱۱/۱۳ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘بنا به نقل، امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: اى نفوس گوناگون، و دلهاى پراكنده، اى كسانى كه بدنهاتان حاضر، و عقولتان از شما پنهان است، شما را به سوى حق مى‌كشم و شما همچون رميدن بزغاله از غرّش شير رم مى‌كنيد بعيد است بتوانم به وسیلهٔ شما تاريكى را از چهرهٔ عدالت برطرف كنم، يا كژى را كه به حق رسيده، راست نمايم. ☘أَيَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ، الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ؛ أَظْأَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ، نُفُورَ الْمِعْزَى مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَدِ. هَيْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ بِكُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ، أَوْ أُقِيمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ. ☘نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۳۱☘ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش ششم)☘ ☘در زیارت امین‌الله تأمّلا
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش هفتم)☘ ☘در حال مرور فرازهای زیارت امین‌الله بودیم. أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلیٰ عِبادِه: سلام بر تو ای کسی که بر بندگان خدا حجّتی! امیرالمؤمنین علیه‌السّلام معیار است؛ میزان است؛ تراز است. علی علیه‌السّلام معیار حق است. عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ: علی علیه‌السّلام با حق است و حق با علی علیه‌السّلام است. يَدُورُ حَيْثُما دارَ. این یعنی هر طرف که علی علیه‌السّلام می‌گردد، حق به دنبال او می‌گردد. نه اینکه علی علیه‌السّلام دنبال حق می‌رود. عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ: هر طرف که علی علیه‌السّلام می‌رود، حق به دنبال او می‌رود. علی علیه‌السّلام معیار حق است، نه تابع حق؛ لذا حجّت است. حجّت را بر همه تمام کرده است. ☘امیرالمؤمنین علیه‌السّلام راهی برای عذر و بهانه باقی نگذاشته است؛ همان‌طور که عقل در باطن ما حجّت است. عقل، امیرالمؤمنینِ باطنی ماست. نور عقل که در باطن ماست، شعاعی از نور خورشید امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است. ان‌شاء‌الله با این نور در وجود خودمان بیعت کنیم؛ حکومتش را محقّق کنیم؛ شهوت و غضب و وهممان را تحت اراده‌ی او درآوریم؛ عقل بر وجود ما مستولی و حاکم شود. اگر این کار را بکنیم، راه باز می‌شود که این شعاع، به آن کانون اصلی خود برگردد؛ به مبدأ خود برگردد؛ یعنی حقیقت عید، محقّق شود؛ یعنی از راه باطن به خود امیرالمؤمنین علیه‌السّلام راه پیدا می‌کنیم. از این امیرالمؤمنینِ درونی خودمان به آن امیرالمؤمنینِ واقعی و حقیقی و تمامیّت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام راه پیدا کنیم، ان‌شاء‌الله. ادامه دارد… @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش هفتم)☘ ☘در حال مرور فرازهای زیار
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش هشتم)☘ ☘فرازهای آغازین زیارت امین‌الله را مرور می‌کردیم. زائر بعد از سه سلام آغازین زیارت، شروع به شهادت دادن می‌کند. یعنی باورهای خود را عرض می‌کند: أَشْهَدُ أنَّکَ جاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ: شهادت می‌دهم که تو حقّ جهاد در راه خدا را به‌جا آوردی و ادا کردی. جهاد امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فقط شمشیر زدن در میدان احد و حُنین و بدر و امثال اینها نبود! این یک بُعد از جهاد امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است، که جهاد اصغر است. ☘شنیده‌اید که وقتی لشکریان از جنگ برگشتند، پیغمبر‌اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله به استقبال آنها رفتند. خیرمقدم گفتند و فرمودند: مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الْأَکْبَرُ: مرحبا برکسانی که جهاد اصغر را پشت سر گذاشتند و جهاد اکبر هنوز پیش رویشان است.  ☘تمام جنگ‌های امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و تمام شمشیر زدن‌های آن حضرت، جهاد اصغر ایشان است. امّا جهاد امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به جهاد اصغر محدود نیست. دو جهاد دیگر داریم. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام قابل محدود شدن نیست. ما باید برای خودمان حد قائل شویم. او بیکرانه‌ای است که حد ندارد. بعد از جهاد اصغر، پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الْأَکْبَرُ. جهاد اصغر این است که شما در جنگ شمشیر می‌گیرید، تفنگ می‌گیرید، اسلحه می‌‎گیرید و با کافر، با مشرک، با ظالم و با متجاوز می‌جنگید. این جهاد اصغر است. ☘جهاد اکبر چیست؟ جهاد اکبر این است که عقل شما، یعنی امیرالمؤمنینِ باطنی شما، به جنگ شهوت و غضب و وهم شما می‌رود. این جهاد اکبر است. این در باطن است. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام جهاد اکبر را در کلّ هستی انجام می‌دهند. ☘فوق جهاد اکبر چیست؟ جهاد اعظم. جهاد اکبر، جنگ عقل بود با شهوت و غضب و وهم. جهاد اعظم، جهاد دل است با عقل. یعنی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام مرتبه‌ی اعلایی دارد که مرتبه‌ی عقل، مرتبه‌ی نازل و مادون امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است. آن مرتبه‌ی قلب و دل است. لذا گاهی اوقات عقل حکمی می‌کند و دل آن حکم را نقض می‌کند. عقل می‌گوید: اینجا بروی خطرناک است، از رفتن به میدان خطر پرهیز کن!  ☘دیدید آمدند به ابا‌عبدالله علیه‌السّلام گفتند تو این کوفی‌ها را می‌شناسی. زمان پدرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، کنار ایشان در کوفه بودی. دیدی که چه موجودات رذلی‌ هستند. زمان برادرت، امام مجتبی علیه‌السّلام، دیدی که اینها چه موجودات پلید و کثیفی‌اند. به اینها که نامه نوشتند و تو را دعوت کردند تا حاکمشان شوی، اعتماد نکن. یعنی عاقلانه اباعبدالله علیه‌السّلام را نصیحت کردند. گفتند: حالا که می‌خواهی بروی، لااقل زن و بچّه را نبر! دیدید که ابن‌عبّاس و محمد‌ حنفیّه آمدند نصیحت کردند. عبدالله‌بن‌عمر که خدا می‌داند مانند پدرش چه شیّادی‌ِیی داشت، او هم آمد نصیحت کرد که حسین نرو! اباعبدالله علیه‌السّلام هم فرمودند: عقلاً حرف اینها درست است. امّا من از افق دیگری می‌نگرم. آنجا میدان عشق است. میدان عقل نیست. ☘میدان جهاد اعظم، جهاد دل است، جهاد قلب است، جهاد عشق است، جهاد محبّت است با سوداندیشی‌ها و مصلحت‌اندیشی‌های عقل.أَشْهَدُ أنَّکَ جاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ یعنی هم حقّ جهاد اصغر را ادا کردی، و هم حقّ جهاد اکبر را، و هم حقّ جهاد اعظم را. ادامه دارد… @mohamad_hosein_tabatabaei