■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین اینکه با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر، مرض و صحت، مریضخانه و دکتر ،خزانه و ثروت و ... به دست اوست مجالست کنیم ؟
یا با کسی که هیچ ندارد؟!
انسان کدام را اختیار میکند ؟
و محبت وجدانیه - نه بهحسب خوف نار یا شوق بهشت - با کدام طرف است؟
■●در محضر بهجت، ج١، ص١٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □پس وقتی در پیشگاه الهی، آن نحوه اشتیاق تامّ وجودی پیش آمد
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□برای همین است که ائمه در بعضی از فراز های دعاهای شان وقتی می خواهند او را بستایند می گویند: «بارالها؛ از این که از تو می خواهیم ما را ببخش، مهربان باش و... این هارا برای بیچارگی خودمان می گوییم، و اگر نه اگر بخواهیم تو را آن طوری که هستی ببینیم تو «غَنِیُّ عَنِ العالَمینَ» هستی.(۶۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □برای همین است که ائمه در بعضی از فراز های دعاهای شان وقتی
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□آن ربی که «غَنِیَّ عَنِ العالَمینَ» است، «اللّه» ای که از مطلق موجودات نظام هستی، غنای محض دارد، هیچ نحوه با آن ها ارتباط ذاتی بالذات نداشته باشد، نه موضوع دعاهاست، نه موضوع عرفان است و نه موضوع قرآن.(۶۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □آن ربی که «غَنِیَّ عَنِ العالَمینَ» است، «اللّه» ای که از
#استادصمدی_آملی
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی
□قرآن هم که اومد «اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم» را در اول سوره ی «فاتحه الکتاب» موضوع قرار داد و راجع به آن بحث کرد، راجع به ذات و تمام شئون این ذات از عوالم وجودی، از موجودات عالم، از عوالم غیبی، از عالم شهود، از عموم مردم، از حالات مردم، از حیوانات، از کوه ها، ازآسمان ها، از ستاره ها و ماه و آفتاب، ازتمام کهکشان ها و هر چه راحرف زده است، برای این است که موضوع قرآن «اللّه» مرتبط در الوهیت با مالوده است، «اللّه الرّحمن»، «اللّه الرّحیم»، «اللّه» ای که «ربَ العامین» است، «اللّه» ای که «مالِکِ یَومِ الدَّینِ» است، «اللّه» ای محیط است، «اللّه» ای که حلیم است، حکیم است، قدیر است، این «اللّه» موضوع قرآن است و «اللّه غَنِیُّ عَنِ العالَمینِ» موضوع قرآن نیست و قرآن اصلاً راجع به این «اللّه» بحث نمی کند، چون آن «اللّه» بحث بر نمی دارد، هیچ کس از آن ذات «اللّه غَنِیُّ عَنِ العالمینَ» خبر ندارد، تمام انبیا از آن مقام اطلاقی غیبیه ی محض او اظهار بی اطلاعی کرده اند، که «ولا یُحیطُونَ بِهِ عِلماً» آن مربوط به ذات اقدس الهی است که در مقام «غَنِیُّ عَنِ العالَمین» است، بی نیاز محض از همه ی کثرات است، آن اصلا موضوع برای بحث علم یقرار نمی گیرد، «اللّه» است که موضوع بحث است؟ آن «اللّه» ای که «وَ عَلَّم َاَدَمَ الاسماءَ کُلَّها» است. اللّه معلم تمام اسما به آدم، موضوع بحث قرآن است، «اللّه» ای که استناد به جدول وجودی این شخص، آن شخص، این یکی، آن یکی پیدا کند که حتی شیطان مضل هم اورا بگوید: «ربّ من» او موضوع قرآن است، این است که حضرت هم در ابتدای دعای شان، الوهیت را استناد به جدول وجودی خودش کرد و فرمود: «الهی...»(۶۵)
@mohamad_hosein_tabatabaei
■سفر اسارت سفر بسيار پررنجی بود. قافلهی اسرا آسيب و آزار بسیاری متحمّل شدند؛ امّا بههرحال اين سفر تمام شد و اين بشارت را میدهد كه سالك الی الله باید بداند که هرچه راه #سلوك برايش دشوار باشد بالاخره این سفر به انتها خواهد رسيد و اگر طالب #زيارت و #شهود و ديدار و لقاء است، میبايست رنج اسارت در عالم كثرت را متحمّل شود.
■طبيعی است، كسی كه راه اباعبداللهالحسين عليه السّلام و راه همهی اهلبيت عليهم السّلام را در پيش میگيرد، (که قطعاً راه اهلبيت عليهم السّلام در حقيقت با هم هيچ تفاوتی ندارند) بايد خودش را برای اين رنجها و دشواریها آماده كند. #سلوكِ در عالم خلق مستلزم تحمّل رنجها و آسيبهاست و اين تنها برای اباعبداللهالحسين عليه السّلام نبود؛ همهی ائمّه و همهی اهلبيت عليهم السّلام اين رنج را متحمّل شدند.
■ديديم وقتی امام مجتبی عليه السّلام هم قصد رفتن به مبارزهی با معاويه را كردند، ياران خودشان چگونه بر ایشان شوريدند و حمله ور شدند! جانماز را از زير پای امام مجتبی عليه السّلام كشيدند! با خنجر ران مبارك حضرت را مجروح كردند! به قصد جان آمدند؛ امّا موفّق نشدند حضرت را از پا درآورند؛ اين است كه اهلبیت عليهم السّلام حتّی از جانب دوستان چنين نامرادیهایی را متحمّل شدند. وقتی خواستند به ميدان مبارزهی با گمراهی و فساد و ظلم و زور بروند و زبان به اعتراض و نقد آنها گشودند؛ حتّی دوستانشان پشت آنها را خالی كردند. امام مجتبی عليه السّلام از همين ياران و دوستان و اصحاب كم رنج نديدند. ساير ائمّه هم همين طور:
اميرالمؤمنين عليه السّلام چه كشيد؟! از بیوفايی دوستانی كه او را در ميدان مبارزه تنها گذاشتند! چه آن روزی كه كودتای خشن و سراسر انحراف سقيفه شكل گرفت، که دیدید چگونه اصحاب رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم به خانهی اميرالمؤمنين عليه السّلام حمله ور شدند و آن خانه را به آتش كشيدند و اهل خانه را مورد هجوم قرار دادند! اینها همان اصحاب پیغمبرند! و چه روزی كه اميرالمؤمنين عليه السّلام در مسند خلافت قصد مبارزه با معاويهی ستمگر را میكنند، همين دوستان چگونه خون به دل اميرالمؤمنين عليه السّلام كردند كه فرمودند:
وَ اللهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنِ اجْتِماعِ هٰؤُلاءِ الْقَوْمِ عَلىٰ باطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ!
■پس این ماجرایی نيست كه فقط برای اباعبداللهالحسين عليه السّلام باشد؛ همهی اهلبيت عليهم السّلام متحمّل اين رنج شدند. سالكی كه قصد #شهود و #ديدار و لقاء خدا را میكند بايد خود را برای اين رنجها و نامردمیها آماده كند. اهل طبيعت يا اهل غفلتند يا اهل دنياپرستی و هر دو گروه با اهل بصيرت در تعارض و در جنگند. اهل طبيعت با اهل ايمانی که خطر میكنند و در شرايطی كه فضا برای سخن حقّ بهشدّت تنگ است، با پذيرش همهی پيامدهايش فرياد حقّطلبانه سر میدهند، طبيعتاً سر مدارا و سازش ندارند؛ ولذا طبيعی است كه برای آنها رنج و سختی پيش بيايد.
■بنابراین قافلهی اسرا با همهی رنجی كه متحمّل شدند، اين خبر را به ما میدهند كه اين راه بالاخره به پايان خواهد رسيد ولذا سالك شايسته و وارسته جا ندارد كه از رنج سفر، حتّی از بیوفايیهای دوستان گلايه و بی صبری كند. او آگاهانه راه خود را انتخاب كرده و میداند كه چه میكند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهلروزهی قافلهی اسرا و سلوک حسیني عليه السلام●■
■اربعینی که از #کربلا آغاز شد و به کربلا خاتمه پیدا کرد و در میانهی آن، بیست روز بعد از عاشورا، قافلهی اسرا به شام رسید و بیست روز پس از ورود به #شام، مجدّداً به کربلا بازگشت، این رفت و برگشت، در جهانبینی عارفان تداعیگر #قوس_نزول و #قوس_صعود است.
■عارفان آفرینش همهی هستی را تجلّی حقّ متعال میدانند و این تجلّی را در#قوس_نزول شاهدند که مقام احدیّت به قائممقامیِ ذات لاتعیّن حقّ متعال نقش تجلّی را عهدهدار شد. در تجلّی اوّل که #فيض_اقدس بود، عالم لاهوت شکل گرفت؛ ابتدا اسماء و صفات الهی در علم حقّ متعال پدیدار شدند و در شعاع آن اسماء و صفات، اعیان ثابته که صورت علمی عالم خلقت است، در علم حقّ متعال پدیدار و ظاهر شد و بعد با تجلّی دوم که #فيض_مقدس است، آن صور علمیّه، در جهان بیرون محقّق شدند و مراتب عوالم شکل گرفت؛ ابتدا #عالم_جبروت و جبروتیان، بعد #عالم_ملكوت، چه ملکوت اعلیٰ، چه ملکوت اسفل و نهایتاً به #عالم_ناسوت یا عالم ملک رسید که همین عالم طبیعت و عالم خاک است و نهایتاً به مادّهی بدون صورت و صفت یا هیولا رسید که انتهای #قوس_نزول است.
■آن گاه از انتهای قاعدهی هستی و اسفل سافلین دوباره حرکت به سمت مبدأ اولیّه آغاز شد؛ از دل جماد گیاه رویید؛ از گیاه حیوانات پدید آمدند؛ حیوانات به بشر منتهی شدند.
پیکره و جنبهی طبیعی بشر با حیوانات مشترک و نفس حیوانی و غرائز او، شهوات او، غضب او و پیکر جسمانی او شبیه حیوانات است؛ امّا پتانسیل و استعداد و گوهری در وجود انسان است که میتواند با اختیار خود راه عروج را در پیش گیرد و با سیر و سلوک الی الله مراتب را یک به یک به سمت مبدأ اوّلیّه طی میکند. «اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعونَ» و در انتهای مسیر، به قلّهی هستی راه پیدا کند و در ذات حقّ متعال فانی شود. این مسیر قوس نزول و قوس صعود بود که قبلاً مفصّل راجع به آن صحبت کردهایم.
■ولایت و توحید دو روی یک حقیقتند. #توحید مقام بطون است و #ولایت مقام ظهور. لذا همیشه تقارنی بین این دو وجود دارد. نمونهی آن را در دو حدیث قدسی میتوان دید. یکی در حدیث سلسلة الذّهب که علیّ بن موسی الرّضا عليه السلام در شهر نیشابور نقل کردند که «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلّا اللهُ حِصْنِی ... وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذابِی» خدا فرمود کلمهی «لا اِلهَ اِلّا اللهُ» دژِ استوار من است و هر کس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود. قرینِ این حدیث قدسی، حدیث قدسی دیگری داریم که «وَلايَةُ عَلِيِّ بْنِ اَبِي طالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي اَمِنَ مِنْ عَذابِی». ولایت علیبنابیطالب عليه السلام دژِ استوار من است و هرکس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود.
■واز جمله مواردی که تقارن بین #ولایت و #توحید را میشود دید سفر چهل روزه قافلهی اسراست. در سفر مِنَ الْکَرْبَلاءِ اِلَی الشّام، یا مِنَ الْحُسَیْنِ اِلَی الْیَزِید، آیا حرکتِ از اَحسنِ تقویم به اَسفَلِ سافلین و تداعیگر قوس نزول نیست؟! و بازگشت از شام به کربلاء، سیر مِنَ الشّامِ اِلَی الْکَرْبَلاء، یا مِنَ الْیَزِیدِ اِلَی الْحُسَیْن، آیا بهیادآورندهی قوس صعود نیست؟! لذا سالکانی که سلوک حسینی دارند، در این چهلّهی بین #عاشورا تا #اربعین، به عشق و محبّت اباعبدالله عليه السلام مسیر سلوک را به قافلهسالاری زینب کبریٰ عليها السلام طی میکنند و در پایان این چهل روز به انتهای سیر و سلوک عارفانهی خود در مکتب اباعبدالله عليه السلام نائل میشوند. در انتهای این راه سالک سبیل حسینی عليه السلام به ارشاد زینب کبری عليها السلام از پوسته و حجب بیرون میآید؛ چشم باطنش به جمال اباعبدالله الحسین عليه السلام گشوده میشود؛ به زیارت وجود نورانی اباعبدالله عليه السلام نائل میشود. روایات متعدّدی که در بحث #زیارت_اربعین داریم، حقیقتش اینجاست.
■گرچه #زیارت_ظاهری اربعین هم خیلی بزرگ است؛ خوشا به سعادت کسانی که امروز موفّق شدند در سرزمین کربلا مرقد مطهّر اباعبداللهالحسین عليه السلام را #زیارت کنند؛ امّا حقیقت آن روایات، این زیارت ظاهری نیست؛ این سایهای و رقیقهای از آن حقیقت است. لذا در روایات داریم «مَنْ زارَ الْحُسَيْن عليه السلام»، نه «مَنْ زارَ مَرْقَدَ الْحُسَيْن عليه السلام». کسی که خود اباعبدالله عليه السلام را زیارت کند. خود اباعبدالله عليه السلام را زیارت کردن نتیجهی همین #اربعین و چهلّهنشینی است که با ارشاد زینب کبریٰ عليها السلام، تحت جاذبهی عشق اباعبداللهالحسین عليه السلام انجام میشود و در انتهای آن، دیدهی دل سالک سبیل حسینی عليه السلام باز میشود و در آیینهی قلبک خود، جمال اباعبداللهالحسین عليه السلام را زیارت میکند؛ زائر حقیقی #اربعین چنین سالکی است.
■یکی از معانی زیارت اربعین همین است که دوستِ حضرت اباعبدالله علیه السلام در این چهل روز با یاد و محبت و اشک ریختن برای حضرت چهله ای می نشیند و در این دوره حجب از دل او برطرف می شود و در نهایت او در اربعین به زیارت باطنی حضرت در آینۀ دل نائل می گردد.
■●استاد مهدی طيب _ جلسه ٣٠ ديماه ٨۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🚩■واقعهی عظيم اربعين، هم بهمعنای سير باطنی در سلوك، و هم بهمعنای ظاهری در سيرهی اهل بيت عليهم السّلام ، هر دو منزلت بسيار بزرگ و بلندی دارد. اميدواريم ما هم قدر جنبهی آفاقی #اربعين را بشناسيم و از زائران اباعبداللهالحسين عليه السّلام در اربعين باشيم كه میدانيد هر جايی كه نام اباعبدالله عليه السّلام برده شود و توجّه قلبی به اباعبداللهالحسين عليه السّلام باشد، آنجا تحت قبّهی اباعبداللهالحسين عليه السّلام است و ان شاءالله خدا حقیقت اين حرفهايی را كه با زبان میگوييم، نشانمان دهد و ببينيم كه اينها تمثيل نیست؛ اغراق نيست.
■وقتی مجلسی با نام اباعبدالله عليه السّلام تشكيل میشود، همانجا حرم اباعبداللهالحسين عليه السّلام است. ان شاءالله اين حقيقت را ببينيم و درك كنيم و بتوانيم جزو زائران باشيم. اگرچه موفّق نشديم به سرزمين #كربلا سفر كنيم؛ امّا میتوانيم در روز اربعين به ياد اباعبداللهالحسين عليه السّلام بنشينيم و حضرت را زيارت كنيم. گفت: بُعد منزل نبود در سفر روحانی... و هم ان شاءالله در جنبهی سير باطنی، اين سير چهل روزه، اين #اربعين را طی كرده باشيم و به شهود و لقاء و زيارت باطنی اباعبداللهالحسين عليه السّلام در پايان
اين اربعين نائل شويم.
●صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ
●وَ صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ
●وَ صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ
■استاد مهدی طیب■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🚩 #زیارت_اربعین
اَلسَّلامُ عَلی وَلِیِّ اللهِ وَ حَبیبِهِ
اَلسَّلامُ عَلی خَلیلِ اللهِ وَ نَجیبِهِ
اَلسَّلامُ عَلی صَفِیِّ اللهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
اَلسَّلامُ عَلیَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
اَلسَّلامُ علی اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
اَللّهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ
وَ صَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ
اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ
وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ
وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلی خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ
فَاَعْذَرَ فیِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ
لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ
وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنی
وَ شَری آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّی فی هَواهُ
وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ اَطاعَ
مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ
الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً
حَتّی سُفِکَ فی طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ
اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ
اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً
وَ مَضَیْتَ حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ
وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ
وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِهِ حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ،
وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
اَللّهُمَّ اِنّی اُشْهِدُکَ اَنّی وَلِیُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.
اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فیِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ،
لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،
وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ،
وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمَهْدِیُّ،
وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوی وَ اَعْلامُ الْهُدی
وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی وَالْحُجَّةُ علی اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ
وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینی وَ خَواتیمِ عَمَلی وَ قَلْبی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ،
وَ اَمْری لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّی یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ،
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ علی اَرْواحِکُمْ،
وَ اَجْسادِکُمْ وَ شاهِدِکُمْ وَ غاَّئِبِکُمْ وَ ظاهِرِکُمْ وَ باطِنِکُمْ.
آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
#اربعین_حسینی
@mohamad_hosein_tabatabaei
●گمانم کاروان اهلبیت است
●کـه سوی کعبهی دل با سر آید
●گلاب از چشم هر آلاله، جاریست
●کـه عطر عترت پیغمبر آید
●پس از یک اربعین اندوه و هجران
●به دیدار برادر، خواهر آید
●همان خواهر کـه غوغا کرده در شام
●همان ریحانهی پیغمبر آید.
■فرا رسیدن اربعین سرور و سالار شهیدان تسلیت باد■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■منزل پرخطر سلوک!■
■آیت الله مصباح نقل می کنند: « آقایی در قم بود که آلبومی از عکس های همه بزرگان و علما درست کرده بود. از هر یک از علما و مراجع عکسی همراه با امضایی از آنان تهیه کرده بود.
■از من خواستند که عکسی هم از علامه برایش بگیرم … مرحوم علامه هم عکسی از خودشان را دادند و پشت آن، [ این] شعر حافظ را نوشتند.
●در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
●نقطه عشق نمودم به تو هان! سهل مکن ورنه تا بنگری از دایره بیرون باشی
●کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کِی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۱۳ ■حضرت امیرالمؤمنین مظهر اتمّ ولایت است لذا صلب و پشتیبان و رکن
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت_۱۴
■پس ما نمیتوانیم خدا را بشناسیم. خدا واحد و بسیط است. پس اینهمه کثرات، چطور از یک واحد بسیط صادر شده است؟! نحوهی صدور کثرت از وحدت چیست؟ چگونه باید بشود؟ این خدا یک اسم اعظمی دارد که این اسم اعظم شبیه حق متعال و مثل اوست. مثل الله یا مَثَل الله است. این اسم اعظم، در عین حالی که بسیط است، در عین حالی که واحد و احد است، در عین حال، کل الکمالات است. خدا همهی کمالات را در او قرار داده است. لذا بحثی تحت عنوان أول ما خَلَق یا اول ما صَدَر مطرح شده است. اول چیزی که خدا خلق کرده چیست؟ خیلی مهم است. بحثهای بسیار سنگینی پیرامون این مطلب مطرح شده است. عرفا قائل به اول ما صَدَر هستند؛ یعنی اول چیزی که از خدا صادر شده است و حضرات فلاسفه قائل به اول ما خَلَق هستند. یعنی اول چیزی که خدا خلق کرده است. ما منظورشان را یکی درنظر میگیریم.
■اول چیزی که از خدای لایتناهی که هیچ حدی ندارد تجلی کرده است چیست؟ خدا یک اسم اعظمی دارد که او کل کمالات است. در عین حالی که او اول حقیقتی است که از خدا صادر شده است، همهی مخلوقات از این اسم صادر شدهاند. او، انسان کامل است. در روایات، از عقل و حوت و ماء به عنوان اول چیزی که صادر شده است یاد کردهاند.
■اهل بیت علیهم السلام فرمودهاند اول چیزی که خدا خلق کرده است نور ماست. این که در روایات داریم ما چهار هزار سال قبل از خلقت بودیم، همین است. نه این سال عددی! قبل از خلقت، سال چه معنایی دارد؟! اینها قدیم اند. یا قَدیم الاحسان بحق الحسین... تا خدا بوده اینها بودهاند. خدا که نمیتواند بدون تجلی باشد! خدا یک حقیقتی است که دائم در حال ظهور است. اگر در حال ظهور نباشد که کمال نیست! خاصیت کمال این است که خود را نشان بدهد. لذا چون خدا کمال است، صمد است، پُر است، همیشه در حال ظهور است. یک حقیقت هم بیشتر از خدا ظاهر نمیشود و آن نیز انسان کامل و نور اهل بیت است. این نور چون از واحد خلق شده است واحد است و چون خلق شده است یک جنبهی خلقی و حدی دارد. البته حدش وسیع است. نور اهل بیت محدود است؟! نیست. محدود است اما قیدی دارد و قیدش نیز همین اطلاق است! بالاخره، خدا نیست! نور خداست. همین که نور خداست پس مقید است پس میشود که کثرت از او صادر بشود لذا فرمود نَحنُ صَنائِعَ رَبّنا والخَلق من بَعد صَنائعنا. ما صنعت های خداییم و کل مخلوقات بعد از ما، صنعت ما هستند. مظهر خالقیت و رزاقیت و جود و هدایت حق متعال ما اهل بیت هستیم...
#ح_م