eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️متن خطبه‌ی مبارک #غدیر ☘۳۰ روز تا عید الله الاکبر باقی است. در این ۳۰ روز می‌توان از چشمه‌ی جوشان
☑️بخش اول: حمد و ثنای الهی1⃣ ▪️اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ. ▪️ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است. همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست. اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند. ▪️کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ دائمٌ حَی وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ. جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ. ▪️کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء. جاودانه و زنده و عدل گستر. جز او خداوندی نباشد و اوست ارجمند و حکیم. دیده ها را بر او راهی نیست و اوست دریابنده دیده ها. بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست. کسی از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش دوم ● معناى تزئين حب براى مردم خلاصه اينكه ، برگشت معناى ت
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش سوم1⃣ ⚫️ اصناف مردم از لحاظ دلبستگی به اقسام شهوات آيه شريفه بنايش بر شمردن حب شهوات و افاده اين معنا كه حب شهوات طبق امور مورد علاقه انسان ، تكثير پيدا مى كند نيست ، و نمى خواهد بفرمايد: انسان به حسب طبع ، متمايل به همسر، و دوستدار اولاد، و اموال است ، تا مفسرين اشكال كنند كه چرا از انسان به كلمه ((ناس ))، و از اولاد به كلمه ((بنين )) و از مال به عبارت قناطير مقنطرة تعبير كرد؟ آنگاه در توجيه اين تعبيرها خود را به زحمت اندازند همچنان كه انداخته اند. بلكه بنايش بر اين است كه بفرمايد: مردم در شيفتگى به مشتهيات دنيا يك جور نيستند، بلكه چند گروهند، بعضى از شهوت پرستان هيچ هم و هدفى ندارند مگر عشق ورزيدن به زنان ، و دل دادن به آنان ، و تقرب و انس و همنشينى با آنان ، و همين دلدادگى وجوهى از فساد و نافرمانى خداى سبحان را به دنبال دارد، نظير آوازه خوانى ، و موزيك نوازى ، و ميگسارى ، و امور ديگرى مثل اينها، معمولا اين حركات زشت مختص ‍ به مردان است ، و در زنان چنين وضعى پيش نمى آيد، مگر بسيار نادر. بعضى ديگر دوستدار فرزند پسرند، چون تكاثر را دوست مى دارند، و مى خواهند با داشتن پسران زياد نيرومندتر از ديگران باشند، و غالبا اينگونه افراد در ميان باديه نشينان زياد يافت مى شوند، و نيز اينگونه علاقه ها نوعا مختص به پسران است ، نه دختران . بعضى ديگر از مردم دلباخته مالند، و بيشتر همتشان اين است كه كيسه ها را از پول پر كنند، و انبارها را از كالا انباشته نمايند. ظهور و پيدايش اين قسم جنون هم بيشتر در جمع نقدينه يعنى طلا و نقره است ، و يا چيزى كه بعدها به صورت نقدينه در آيد، مانند اثاث و كالاهاى تجارتى و غيره ، و نيز اينگونه علاقه ها غالبا در بين اهل شهر زياد است ، نه در صحرانشينان . و در نظر بعضى ديگر، خيل مسومه و اسبان تيزتك محبوب تر از ساير امور مادى است ، نظير سواركاران كه با اسب عشق مى ورزند، بعضى هم علاقه شديدى به گاو و گوسفند، و بعضى به كشت و زرع دارند، البته ممكن است كه بعضى از افراد به دو تا و يا بيشتر از آنچه كه شمرده شد علاقمند باشند. اين بود اقسام شهواتى كه مردم در علاقه به آنها به چند صنف هستند، هر يك ، يكى از آنها را هدف اصلى زندگى و بقيه اهداف زندگى را فرع آن قرار مى دهند، و در مردم كمتر يافت مى شود (و يا اصلا يافت نمى شود) كسى كه علاقه اش به همه اشيا و چيزهاى نامبرده مساوى باشد و همه را به طور مساوى دوست بدارد، و همه برايش هدف اصلى باشند. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 165 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️توصیۀ بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی ▪️روزهای دوشنبه و چهارشنبه سورۀ تکاثر را چهل بار بخوانید. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️بخش اول: حمد و ثنای الهی1⃣ ▪️اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِ
☑️بخش اول: حمد و ثنای الهی2⃣ ▪️وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَالله الَّذی لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ. مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یَجْری لاَِجَلٍ مُسَمّی. یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ. ▪️و گواهی می دهم که او «الله» است. همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بی مشاور، فرمانش را اجرا، بی شریک تقدیرش را امضا و بی یاور سامان دهی فرماید. صورت آفرینش او را الگویی نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است. پس اوست «الله» که معبودی به جز او نیست. همو که صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگری است که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او بازمی گردد. و گواهی می دهم که او «الله» است که آفریدگان در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل عزّتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و بزرگی اش فروتن اند. پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معین جریان یابند. او پردی شب را به روز و پردی روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد. اوست شکنندی هر ستمگر سرکش و نابودکنندی هر شیطان رانده شده. ▪️لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ. یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ) ▪️نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا. شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، بر شمارندی نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد. نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۲۳ ▪️هر روحی که در عالم است به مقام امر و مقام نور واحد بر می گرد
☑️قسمت ۲۴ ▪️عالَم هم به حیث ظاهر و باطن وبه حیث جبروت،به انسان کامل تعلق دارد؛ فلذا انسان کامل مبدا همه ی مخلوقات است. "حُسَینُ مِنِّی" حسین از من است چون من مبدا وجود هستم. هر کسی در عالم است به من برمی گردد. من، رسول الله، رحمةََ لِلعالَمِین هستم. من وجود را به هر موجودی افاضه کرده ام و از آن جمله حسن و حسین سلام الله علیهما و فاطمه زهرا سلام الله علیها است. همانطور که امیرالمؤمنین‌ می فرمایند:" أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ " من بنده ای از بندگان محمد صلى الله عليه و آله هستم. حسین از من است چون من جنبه ی رحمت رحمانی دارم. " وأَنا مِن حُسَین" و من از حسینم. چون ما یک بحث از ایجاد و بحثی دیگر با عنوان کمالِ ایجاد داریم. حق متعال همه ی این مخلوقات را یک بار خلق کرده و بار دیگر این مخلوقات را به مرتبه ی کمال می رساند." إنّ الحُسَین مِصبَاحُ الهُدى " یا "إنّ الحُسَین مِصبَاحٌ هُدی " هدایت اول از نوع هدایت تشریعی و خاص است. اما هدی در حدیث دوم نکره است و منظور از هدایت، هدایت عام است. یعنی هر هدایتی و کمالی در عالم است به واسطه ی حسین سلام الله علیه است. منِ ختمی مرتبت، صاحب مقام ایجادم. و حسین صاحب مقام کمال ایجاد است. لذا در عالم هر چیزی به کمال می رسد، به واسطه ی حسین سلام الله علیه است. و آن هم کمال تشریعی و هم کمال تکوینی است. در باب کمال تشریعی، او غرض پیامبر را برآورده کرد. پیغمبر و امیرالمؤمنین آمدند. قبل از آن ها هم افراد زیادی آمدند. آیا توانستند مخلوق را به جایی برسانند؟ مخلوق با نماز و روزه توانست بنده شود؟؟ واحداََ بعد واحد. فرداََ بعد فرد. اما امام حسین آمد و با کربلای خودش این همه آدم را به کمال رساند و می رساند. لذا کمال ایجاد متعلق به حسین است و پیامبر می فرمایند به حیث کمال،  أَنَا من حسین. به حیث وجود می فرماید: " تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْط " " ازدواج کنید، ایجاد نسل نمائید، که در این صورت جمعیّت‌تان زیاد می‌شود؛ پس به راستی من در روز قیامت، به کثرت جمعیّت شما امّت اسلام، به سایر امّت‌ها مباهات می‌کنم، حتّی به فرزندان سقط‌شدۀ شما." چون امت ها ظهور من هستند و من ظهورم را دوست دارم. همان طور که در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی آمده است: "الْخَلْقُ كُلُّهُمْ عِيَالُكَ وَ فِي قَبْضَتِكَ" از جانب دیگر امام حسین علیه السلام می فرماید:" هَل مِن ناصرِِ یَنصُرُنی" آیا کسی هست مرا یاری دهد؟ آیا مراد از این سوال این است که واقعا کسی امام را یاری دهد؟ نه . وظیفه اباعبدالله علیه السلام این است که مخلوقات را به کمال برساند و سوال اصلی این است که کسی هست تا من او را به کمال برسانم؟ من مطلق مخلوق را به کمال ممکن او می رسانم چون امامت یعنی اعطای کل ذی حق حقه. هر چیزی در عالم به کمال می رسد، تکوینا به واسطه ی من است. حال چون امام هستم، می خواهم تشریعا هم همه را به کمال برسانم. "هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟" آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ پس ظاهر و باطن عالم به انسان کامل تعلق دارد...
▪️اهل دنیا گیرنده‎اند. گیرنده وقتی می‎گیرد که می‎گیرد، وقتی هم می‎دهد باز می‎گیرد، حتّی عمل خوب هم که انجام می‎دهد، می‎گوید چه اجری و چه پاداشی می‎دهند. دهنده وقتی می‎دهد که می‎دهد، وقتی هم که می‎گیرد، باز می‎دهد. خدا که از بنده‎اش قرض می‎طلبد و می‎فرماید: مَن ذَا الَّّذی یُقرِضُ اللهَ قَرضاً حَسَناً: چه کسی است که به خدا قرض‌الحسنه بدهد؟ هجده برابر پاداش می‎دهد. پس، می‎گیرد که بدهد. مثل پدری که از بچّه‎اش پول قرض می‎گیرد و به او ربا هم می‎دهد و شرعاً هم جایز است. امام حسین علیه السّلام که می‎فرماید: هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنى: آیا کسی هست مرا یاری کند؟ در واقع می‎فرماید کسی هست که من یاری‌اش کنم؟ ▪️کسی که با خدا معامله می‎کند، تا نیمی‎از راه، گیرنده و در بقیه‎ی راه، دهنده است. ▪️دنیا محلّ زراعت و تجارت و سیاحت است. شما هم در دنیا با خدای خودتان در تجارت و زراعت و سیاحت باشید. ▪️بهره بردن از لذّت‎های خوب دنیا هم مال مؤمن است. غیر مؤمن در دنیا هم لذّت واقعی ندارد. بهره‎ی کفّار از لذایذ دنیا خیالی و وهمی‎ است، ولی لذایذ مؤمن واقعی است. ▪️خداوند انسان‎ها را که آفرید، دنیا را هم آفرید. بعد به آنها گفت آیا می‎خواهید بروید آنجا گردش کنید؟ یک عدّه رفتند به اصلاب و ارحام و مشغول دنیا شدند و جای اوّلشان را فراموش کردند. عدّه‎ی کمی‎ که انبیا و اولیا بودند، یک نگاه به پائین کردند و با خود گفتند: از نزد پروردگارمان به کجا برویم؟ و زود برگشتند. خدا به آنها گفت سایرین کجایند؟ عرض کردند مشغول دنیا شدند. فرمود: این بد رفاقتی نیست که آنها را همانجا رها کنید؟ بروید آنها را هم برگردانید. انبیا علیهم السّلام به دنیا آمدند، گروهی آنها را تصدیق کردند و نزد خدا بازگشتند و گروه دیگر نپذیرفتند و مشغول دنیا ماندند. پس سه گروه شدند؛ سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال. ◾️مصباح_الهدی | ص ١٤١و ١٤۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش سوم1⃣ ⚫️ اصناف مردم از لحاظ دلبستگی به اقسام شهوات آيه شري
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش سوم2⃣ ⚫️ اصناف مردم از لحاظ دلبستگی به اقسام شهوات و اما لذائذى از قبيل جاه و مقام و صدارت ، همه امور و همى هستند كه به قصد ثانوى مورد علاقه قرار مى گيرند، و التذاذ به آنها، التذاذ شهوانى شمرده نمى شود، بلكه التذاذى است و همى و خيالى ، از اين گذشته اگر آيه شريفه نامى از اينگونه لذائذ نبرده براى اين است كه در مقام شمردن تمامى شهوات نبوده است . از اينجا اين نظريه تأييد مى شود همانطور كه قبلا هم اشاره بدان شد كه مراد از حب شهوات ، علاقه معمولى نيست ، پس دلدادگى و مرحله شديد حب است ، (كه خود نوعى جنون است و به همين جهت به شيطان نسبت داده شده )، و اگر مراد، اصل علاقمندى كه امرى است فطرى ، مى بود به شيطان نسبتش نمى داد، چون علاقه معمولى و فطرى را خداوند در دل همه نهاده است . ذَلِك مَتَعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا ... يعنى اين شهواتى كه شمرديم امورى است كه در زندگى دنيا (يعنى نزديكترين زندگى براى انسان نسبت به جهان آخرت ) وسيله اقامه حيات است ، و زندگى دنيا (نزديكتر) و همچنين متاع و وسيله اقامه آن امرى است فانى ، و از بين رفتنى ، نه خود دنيا مى ماند، و نه متاع آن ، نه آن عاقبتى باقى و صالح دارد و نه اين ، آن زندگى كه بقا دارد و شايسته است كه آن را زندگى بناميم ، زندگى آخرت است كه نزد خدا است ، (((و اللّه عنده حسن الماب ))). قُلْ أَ ؤُنَبِّئُكم بِخَيرٍ مِّن ذَلِكمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ ... اين آيه شريفه در مقام بيان جمله : ((و اللّه عنده حسن الماب )) است و به جاى شهواتى كه در آيه قبل شمرد، در اينجا يك چيز را مقابل آنها قرار داده ، و آن كلمه ((خير)) است ، و اين بدان جهت است كه نعمت هاى آخرتى همه خوبى ها را دارد، هم باقى است و هم اينكه زيبائى و لذتش حقيقى است ، هم بطلان در آن راه ندارد، امورى است هم جنس شهوات دنيا (اگر در دنيا همسرانند در آخرت هم حوران بهشتى هستند، و اگر در دنیا اموال و اولاد و خور دنی ها هست آنجا هم آلمان و باغها و اقسام میوه ها هست (( مترجم ))). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️محبّت صادقانه این است که محبّتِ مخالف در آن نباشد. هرکس به هرکدام از این چهارده معصوم علیهم‌السلام محبّت داشته باشد، کارش تمام است. فقط شرطش این است که محبّتش راست باشد. ◾️نکته‌های ناب، ص۷۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۱- سالک باید مراقبت کند که از یک سو، به هیچ وجه موجب رنجش خاطر دیگران نشو
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۲- سالک باید بیشتر و پیشتر از زبان و کلام، با عمل توأم با محبّت، خلق را به خیر و نیکى دلالت و دعوت کند و همان‌طور که خداوند اغلب با کارهایش با خلق حرف مى‌زند، او نیز با تخلّق به این اخلاق الهى، با محبّت و خوبى کردن به دیگران، دل آنها را جلب و جذب خویش کند و با انجام کارهاى نیک، براى آنها الگوى عملى شود. چنانکه امام صادق علیه السلام مى‌فرمایند: ▪️کونوا دُعاةَ النّاسِ بِاَعمالِکُم وَ لا تَکونوا دُعاةً بِاَلسِنَتِکُم دعوت ‌کنندگان مردم با اعمالتان باشید و دعوت ‌کنندگان با زبان‌ هایتان نباشید. ▪️۲۳- سالک باید تلاش دائمى در جهت افزایش آگاهى و شناخت دینى را از طریق مطالعه‌ى کتاب‌هاى مفید و درس‌آموزى از دین‌آگاهان و اهل معرفت، در برنامه‌ى زندگى خود قرار دهد و هیچ‌گاه از این تلاش دست نکشد و غافل نشود. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۱۷ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۲- سالک باید بیشتر و پیشتر از زبان و کلام، با عمل توأم با محبّت، خلق را
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۲۴- سالک باید مقیّد شود نمازهاى واجب روزانه را اوّل وقت، با شوق و رغبت و با حضور قلب و تأنّى و به ‌دور از شتابزدگى یا بى‌حالى و یا به قصد رفع تکلیف و از سر باز کردن، و تا حدّ ممکن به جماعت و در مسجد و با مقدّمات، مقارنات و تعقیبات به‌جا آورد. ▪️نماز معراج مؤمن است و هیچ عملى به‌اندازه‌ى آن، در عروج و تعالى سالک مؤثّر نیست و فرائض یومیّه در مقایسه با نوافل و نمازهاى مستحب، از موقعیّت برتر و ممتازى برخوردار است. ▪️۲۵- مداومت بر خواندن نماز شب، تلاوت قرآن و استغفار در سحرگاهان، براى راه یافتن سالک به مدارج کمال، از ضروریّات و اکسیرى معجزه‌گر است. بنابراین سالک به هیچ وجه نباید از بهره‌مندى از آن غفلت ورزد. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۱۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️بخش اول: حمد و ثنای الهی2⃣ ▪️وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی
☑️بخش اول: حمد و ثنای الهی3⃣ ▪️أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ. ▪️او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست). @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️برای درک بهتر مفهوم و و تفاوت آنها به نکات زیر توجّه کنید.◾️ ▪️الف. تفاوت اذن تکوینی با اذن تشریعی  اذن تشریعی یعنی مجاز بودن تصمیم ازنظر مقرّرات شرع؛ امّا اذن تکوینی به‌معنی امکان‌پذیر بودن وقوع آن در واقعیّت خارجی و صحنه‌ی عمل است. فرض کنید آن دانشجو که صبح تصمیم گرفت به دانشگاه برود و در کلاس حاضر شود، بخواهد با ماشین به‌سمت دانشکده حرکت کند و در خیابان یا کوچه‌ی مجاور دانشکده ماشین خود را پارک کند. اگر مأموران راهنمایی و رانندگی ورودی خیابان را با نرده یا بلوک سیمانی بسته باشند، امکان ورود با اتومبیل به آن خیابان وجود ندارد؛ یعنی تصمیم ورود به خیابان با اتومبیل امکان تحقّق خارجی و عملی شدن ندارد. ورود با اتومبیل امکان‌پذیر نیست. امّا اگر نرده‌ها و بلوک‌ها را جمع کنند، ورود با اتومبیل امکان‌پذیر می‌شود. اینجا بحث تکوین عمل و اذن تکوینی است. امّا درصورتی‌که ورود امکان‌پذیر باشد، این سؤال برای راننده مطرح می‌شود که ازنظر مقرّرات راهنمایی و رانندگی ورود به این خیابان با اتومبیل ممنوع است یا آزاد؟ آیا مقرّرات اجازه می‌دهد اتومبیل از این‌طرف وارد خیابان شود؟ وقتی مقرّرات درنظر باشد، بحث اذن تشریعی و مجاز یا غیرمجاز بودن است و آنجا که امکان عملی شدن مطرح باشد، بحث اذن تکوینی و امکان‌پذیر بودن است. ▪️ب. ترکیب اذن تشریعی و اذن تکوینی  برای فهم بهتر اذن تکوینی و اذن تشریعی الهی و تفاوت آنها به این توضیح دقّت کنید. اگر یک جدول ماتریس دوبعدی بکشیم، به‌طوری‌که یک محور جدول اذن تشریعی الهی و محور دیگر آن اذن تکوینی الهی باشد، چهار حالت به‌دست می‌آید. ▪️حالت اوّل: تصمیم بر انجام کاری دارای اذن تشریعی و عملی شدن آن دارای اذن تکوینی باشد؛ یعنی هم مطابق قوانین الهی باشد، هم در عمل امکان‌پذیر شود؛ مثل حضور آن دانشجو در کلاس. تصمیم او برای حضور در کلاس مجاز و مشروع بود و خدا هم عملاً امکان داد تصمیم او اجرا شود؛ و در کلاس حضور یافت. ▪️حالت دوم: کاری که تصمیم بر انجامش دارای اذن تشریعی الهی است؛ امّا عملی شدن آن فاقد اذن تکوینی است. برای مثال کسی شب بخوابد درحالی‌که مصمّم است سحر بیدار شود و نماز شب بخواند؛ امّا در عمل خوابش ببرد و با صدای اذان صبح بیدار شود. این تصمیم ازنظر شرع کاملاً مجاز بود و اذن تشریعی الهی داشت؛ امّا خدا به آن امکان عملی شدن نداد؛ یعنی فاقد اذن تکوینی بود. ▪️حالت سوم: تصمیمی که فاقد اذن تشریعی الهی است؛ امّا عملی شدنش دارای اذن تکوینی است. مثل همه‌ی گناهانی که در عمل واقع و انجام می‌شود. مثلاً کسی تصمیم ‌گرفت شراب بخورد؛ این تصمیم ازنظر شرع مجاز نیست؛ امّا خدا دست او را خشک نکرد و جانش را نگرفت؛ بلکه به او امکان داد و او شراب را خورد. تصمیم او فاقد اذن تشریعی بود؛ امّا خدا به عملی شدن تصمیم او اذن تکوینی داد. ▪️حالت چهارم: هم تصمیم فاقد اذن تشریعی است، هم عملی شدن آن فاقد اذن تکوینی. فرض کنید کسی تصمیم می‌گیرد دزدی کند؛ تصمیم او خلاف شرع و فاقد اذن تشریعی است. او برای دزدی خانه‌ای را نشان می‌کند و نیمه‌شب از دیوار آن خانه بالا می‌رود؛ امّا صاحبخانه بیدار می‌شود و او نمی‌تواند عمل دزدی را انجام دهد؛ در اینجا عمل او امکان تحقّق خارجی پیدا نکرده و فاقد اذن تکوینی بوده است. اکنون حالت‌های فوق را در چند رخداد واقعی و نمونه‌ی تاریخی بررسی می‌کنیم. ▪️۱/ حضرت ابراهیم علیه السّلام به امر خداوند پسرش حضرت اسماعیل علیه السّلام را به سرزمین مِنیٰ برد؛ کاردش را تیز کرد و روی حلقوم اسماعیل علیه السّلام گذاشت تا او را ذبح کند. تصمیم مجاز، طبق فرمان الهی و دارای اذن تشریعی بود؛ امّا خدا به آن کارد اجازه‌ی بریدن نداد ولذا کارد نبرید؛ یعنی وقوع آن فاقد اذن تکوینی الهی بود و محقّق نشد. این مصداق حالت دوم است. ▪️۲/ عصر عاشورا لشکریان عمر سعد خیمه‌های اهل‌بیت و اصحاب امام حسین علیه السّلام را آتش زدند. این تصمیم فاقد اذن تشریعی و ازنظر شرع حرام بود؛ امّا خدا به آتش نگفت نسوزان و اذن تکوینی و امکان داد عملاً خیمه‌ها را بسوزانند. سوختن خیمه‌ها مصداق حالت سوم است. ▪️۳/ بعدازظهر عاشورا شمر ملعون سر مطهّر اباعبدالله الحسین علیه السّلام را با خنجر برید و از پیکر مقدّس حضرت جدا کرد[۵]. تصمیم بر این کار قطعاً خلاف شرع و فاقد اذن تشریعی بود؛ امّا خدا به این کار امکان عملی شدن داد و به خنجر نگفت نبُر؛ پس اذن تکوینی یافت و محقّق شد. این تصمیم پلید فاقد اذن تشریعی بود؛ امّا با اذن تکوینی الهی عملی شد. این نیز مصداق حالت سوم است. ▪️۴/ حضرت ابراهیم علیه السّلام را در منجنیق گذاشتند و درمیان کوهی از آتش پرتاب کردند. هم تصمیم سوزاندن پیامبر خدا خلاف شرع و فاقد اذن تشریعی بود، هم خدا به آن تصمیم امکان عملی شدن نداد و فرمود: یا نارُ کُونِی بَرداً وَ سَلاماً عَلیٰ اِبراهِیمَ[۶]: ای آتش بر ابراهیم سرد و سلامت باش.
☑️تسبیحات امیرالمؤمنین علی علیه السّلام ▪️در کنار تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها، تسبیحات امیرالمومنین علیه السّلام نیز وجود دارد که دارای فضیلت زیادی است. ▪️كيفيت تسبیحات حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام به شرح زیر است: ☘ ١٠ بار سُبحانَ الله ☘ ١٠ بار اَلحَمدُلله ☘ ۱۰ بار اللهُ اَكبر ☘ ۱۰ بار لا اِله‌ الّا اَلله ▪️اميرالمؤمنين علیه السّلام به براء بن عازب فرمودند: آيا كاری به تو ياد دهم كه چون آن را انجام دهی، از اوليای خدا خواهی بود؟ براء گفت: بله. حضرت تسبيحات فوق را به او آموزش دادند و سپس فرمودند: ▪️هر كس اين تسبيحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای دنيوی را از او دور می‌كند، كه آسان‌ترين آن بازگشت از دين است و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده می‌كند كه يكی از آن منزلت‌ها مجاورت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است. : ◾️مستدرک الوسائل، ج ٥، ص ٨٢ بحارالانوار، چاپ بيروت، ج ٨٣◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️متوقف نمان، سالک باش و برو ▪️استاد راهنمایی می‌کند اما اگر در استاد «ماندی» کارت تمام است. در (متوقف) نمان. نه در استاد نمان، هیچ جا (متوقف) نمان. ▪️ماندن (تفکر) است. برو باش. نه اینکه به شرق و غرب (جغرافیایی) برو، برو در درون؛ می‌دانی که راه ات چقدر دراز است یا فکر می‌کنی سفر به کره مریخ دور و دراز است؟ @mohamad_hosein_tabatabaei
□ ○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها ○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️شهادت عالم آل محمد، حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء را به محضر حضرت حجت بن الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض می‌کنیم. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلَی سِرِّ الإلهی و الرّائی لِلحقائق کَما هی، النُّورِ اللّاهُوتی، و الإنسانِ الجَبَروتی، و الأصلِ المَلَکوتی، و العالِمِ النّاسوتی، مِصداقِ العِلمِ المُطلَقِ، و الشّاهدِ الغَیبی المَحَقَّق، روحِ الأرواح، حیوة الأشباحِ، هِندِسَةِالمَوجودِ، التّیّارِ فی نَشأت الوُجودِ، کَهفِ النُّفوسِ القُدسیّةِ، غَوثِ الأقطاب الإنسیَّةِ، الحُجَّةِ القاطِعَة الرَّبانیَّة، مُحَقِّقِ الحَقائِقِ الإمکانِیَّة، أزَلِ الأبَدیّاتِ و أبَدِ الأزَلیّاتِ، الکَنزِ الغَیبی و الکتابِ اللّارَیبی، قُرآنِ المُجمَلاتِ الأحَدیّةِ، فُرقانِ المفصَّلاتِ الواحدیّةِ، أمِّ الوَری، بدرِ الدُّجی، علیِّ بن موسَی الرِّضا، علیه و علی آبائهِ الصَّلواةُ و السَّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
بسمه تعالی شانه ▪️زیارت مخصوص آن است که بین زائر و مزور حائلی نباشد: ▪️میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست ▪️تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز ▪️امام نور مطلق خداست و در همه‌ی هستی ساری است؛ نه در جهت قرار دارد و نه در زمان، نه در بست و رواق است و نه در ضریح و اتاق! از تو به تو نزدیکتر است و از من، من تر!! ▪️حجاب عاشق و زائر با معشوق و مزور جز انانیت او نیست ورنه تشریف او بر بالای کس کوتاه نیست و بین او و زائرش حائل و مانع نیست. چگونه حائل باشد و حال اینکه نفس امام شامل نفوس است و چگونه ظلمت فراق باشد که شمس وجودش لامع و طالع است. لمعات وجودش معطی وجود است و انوار جمالش منشأ جود و کمال وجود! ▪️پس پرده برانداز و در خود، خود را ببین که خودِ تو، خودِ تو نیست و همه از آن اوست. وجود عاریتی را بگذار و هستی حقیقی را بردار که شراشر وجودت را احاطه کرده و جا برای تو و نسب تو نگذاشته؛ وَفِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ. ▪️اگر اینگونه شدی و جلوات صفات حق بر تو تجلی کرد و در آفاق و انفس صفات جمال و کمال او را دیدی به مقام رضا می‌رسی و آنکه به رضا برسد و راضی شود حضرت رضا علیه السلام را زیارت کرده است و هرکه امام رضا علیه السلام را زیارت کند به رضا رسیده است یعنی زیارت مخصوص امام رضا علیه السلام آن است که ببینی از در و دیوار در تجلی است یا اولی الابصار.
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش اوّل◾️ ▪️حضرت امام رضا علیه‌السّلام می‌فرمایند: «لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتّی تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصالٍ» ▪️عقل انسان مسلمان به مرحلۀ کمال نمی‌رسد، مگر اینکه ده خصلت و خصوصیت در او وجود داشته باشد. آن ده خصوصیت که در انسان مسلمان نشان‌دهندۀ کمال عقل است؛ چیست؟ ☑️ ۱- «الْخَيْرُ مِنْهُ مَاْمُولٌ» ▪️انسانی است که همه امید به خیر رسانی او دارند؛ او را فرد خیّری می‌دانند و به چشم خیر به او نگاه می‌کنند. این اوّلین خصوصیت، که انسان به گونه‌ای باشد که مردم به او امید خیر ببندند؛ اگر مشکلی دارند، امید داشته باشند که او کمکشان کند و اگر نیازی دارند، امید داشته باشند که او نیاز آنها را برطرف کند. ▪️با اینها خودمان را محک بزنیم؛ در خلوت دل خودمان ببینیم به راستی این گونه هستیم یا نه؟ وآن وقت ببینیم با محکی که علی بن موسی الرّضا علیه‌السّلام دستمان دادند، آیا می‌توانیم خودمان را انسانی کامل العقل و دارای کمال عقلانی بدانیم یا خیر؟ ☑️ ۲- «وَ الشَّر مِنْهُ مَاْمُونٌ» ▪️دوّمین خصوصیت که نشان دهندۀ کمال عقل است، این است که هیچ کس از او نگرانی ندارد؛ همه خودشان را از شرّ او در امان می‌بینند و می‌دانند که او شر رسان نیست. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش اوّل◾️ ▪️حضرت ا
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش دوّم◾️ ☑️ ۳- «يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ» ▪️اگر کسی کار خوب کوچکی انجام دهد، او آن را خیلی بزرگ می‌شمارد. اگر کسی محبّتی در حقّ او کند؛ کمکی به او نماید؛ هدیۀ کوچکی برای او بیاورد و کار کوچکی انجام دهد؛ او این کار کوچک را خیلی بزرگ می‌شمارد؛ برایش خیلی ارزش قائل است؛ خیلی درصدد تشکّر، سپاسگزاری و تلافی بر می‌آید. ☑️ ۴- «وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ» ▪️امّا اگر خودش بزرگترین کارهای خیر را انجام دهد، آنها را کم می‌شمارد و می‌گوید: اینها چیزی نبود؛ من شرمنده‌ام از کاری که کردم (خودتان می‌توانید بین این ویژگی‌ها با بحث عُجب ارتباط برقرار کنید). کار خیر کوچک دیگران را بزرگ می‌شمارد؛ امّا کار خیر بزرگ خودش را بسیار کوچک و غیر قابل اعتنا تلقّی می‌کند. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مراقبات شب و روز دحوالارض ▪️روز دحوالارض (۲۵ ذی‌القعده) روزی است که زمین از نقطه‌ای که کعبه بنا شده است، سر از زیر آب بیرون آورد و پهن و گسترده شد. از کعبه هست که زمین شایستۀ سکونت خلیفه‌الله می‌شود. دحوالارض روز گسترش رحمت الهی و روز تفضّلات بزرگ خدای متعال است. ▪️شب دحوالارض هم از ليالی شریف و شبی بسیار عظیم است. شب ظهور و تولّد انبیاء بزرگ؛ حضرت ابراهیم علیه السّلام و حضرت عیسی بن مریم علیهما السّلام و شب عنایات خاصّۀ الهی به اهل عبادت و خلوت است. شبی است که رحمت خدا در آن نازل می‌شود و قیام به عبادت در آن اجر بسیار دارد. : ▪️۱- غسل ▪️۲- روزه ▪️روز دحوالارض یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و از برای روزه‌دار این روز هرچه بین آسمان و زمین است، استغفار می‌کنند. ▪️روزۀ اين روز همانند روزۀ هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفارۀ هفتاد سال است، و هر كه اين روز را روزه بدارد و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود. ▪️۳- دو رکعت نماز که مستحبّ است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شود (هنگام چاشت) خوانده شود و بخواند در هر رکعت: ▪️سوره «حمد» ۱ بار ▪️سوره «شمس» ۵ بار : ▪️لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلیِّ الْعَظيمِ : ▪️يا مُقيلَ العَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ اَجِـبْ دَعْـوَتی، يـا سامِعَ الاَْصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی، وَارْحَمْنی وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتی وَما عِنْدی، يا ذَاالْجَلالِ وَالاْكْرامِ. ▪️ای ناديده‏ گيرندۀ لغزش‌ها! لغزشم را ناديده‏ گير، ای اجابت كنندۀ دعوت‌ها! دعوت‌هايم را اجابت كن، ای شنوای صداها! صدايم را بشنو و به‏ من رحم كن، و از بدی‌هايم و آنچه نزد من است درگذر، ای صاحب جلال و اکرام. ▪️۴- خواندن دعایی که شیخ طوسی رحمت الله علیه توصیه نموده است: ▪️اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِی هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ ..... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) ▪️۵- زیارت امام رضا علیه‌السّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️غفّاریت خدا یعنی این‎ که هیچ گناهی برای خلقش قائل نیست و به گناه خلقش توجّهی ندارد. کسی که بعضی را ببخشد و بعضی را نبخشد، غفّار نیست. پس تنها باور خودت شرط است. البته وقتی که این را باور کردی، به خودت می‎گویی در دیزی باز است، ولی حیای گربه کجا رفته؟ آن‌وقت ادب می‎کنی و از گناه پرهیز می‎کنی. ▪️غفّاریت و غفوریت خدا گناهی برای خلق باقی نگذاشت. استغفارهای ما برای این است که خودمان باور کنیم بخشیده شده‎ایم. ▪️اینکه فرموده‎اند روزی هفتاد بار استغفار کن، تکرار برای باور است. یعنی آن‌قدر تکرار کن تا باور کنی خدا تو را بخشیده است. ▪️خداوند می‎گوید اصلاً من گناه تو را ننوشتم که آن را ببخشم؛ ملائکه نوشته بودند که آن را هم با استغفارت پاک کردی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️زیارت امام رضا علیه السلام از دور و نزدیک◾️ ▪️۲۳ ماه ذیقعده، یکی از دو نقل علیه السلام در سال ۲۰۳ هـ ق است. یکی از نقل ها، آخر ماه صفر و نقل دوم همین ۲۳ ذیقعده است. البتّه ۲۳ ذیقعده روز زیارتی مخصوصه ی علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا علیه السلام است و تأکید شده که اهل مراقبه در آن روز چه از نزدیک و چه از دور حضرت را زیارت کنند. خود این تعبیر از نزدیک و از دور هم تعبیر قابل تأمّلی است. ▪️گاهی نزدیکی و دوری به لحاظ مکانی است؛ یعنی عدّه ای توفیق پیدا می کنند به مشهد مشرّف می شوند و در حرم علیّ‌بن‌موسی الرّضا علیه السلام عرض ادب و ارادت و سلام خودشان را تقدیم می کنند. بعضی هم موفّق نمی‌شوند و از شهرها و سرزمین های دیگر به محضر آن بزرگوار سلام می کنند. این یک معنای زیارت نزدیک و دور است؛ امّا معانی متعدّد دیگری هم دارد. ▪️یکی دیگر از معانی آن، نزدیکی و دوری باطنی و معنوی است؛ یعنی چه کسی که خودش را نزدیک می بیند و چه کسی که خودش را خیلی دور می بیند، خیلی محروم و آلوده می بیند، او هم خود را از عرض ادب و سلام به محضر حضرت محروم نکند. گفت: ▪️بنازم به بزم محبّت که آنجا ▪️گدایی به شاهی مقابل نشیند ▪️خود زیارت هم معانی مختلفی دارد؛ همین ادبِ تقدیمِ سلام به محضر امام معصوم را زیارت حضرت می گویند؛ ولی حقیقت زیارت چیز دیگری است. حقیقت زیارت، دیدن است. ▪️اگر فرمودند زیارت علیّ‌بن موسی الرّضا علیه السلام در این روز مؤکّد است، یعنی سعی کن خود حضرت را زیارت کنی؛ نه اینکه بروی مرقد حضرت را ببینی؛ خود حضرت را ببین! سعی کن حقیقت نورانی حضرت را در باطن خودت ملاقات کنی؛ ان شاءالله. ◾️در محضر استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش سوم2⃣ ⚫️ اصناف مردم از لحاظ دلبستگی به اقسام شهوات و اما لذ
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت چهارم بخش چهارم ● لذائذ و نعمتهاى دنيا در آخرت هم است با اين تفاوت كه نعمتهاى آخرت خالى از قبح و فساداست خلاصه خواص آنچه در دنيا هست در آخرت هم هست ، با اين تفاوت كه نعمت هاى آخرت خالى از قبح و فساد است ، و آدمى را از آنچه برايش بهتر و واجب تر است ، باز نمى دارد. در اين آيه با اينكه نام بهشت را برد (و بهشت مشتمل بر همه لذائذ هست ) و در عين حال نام ازواج مطهره را اختصاص به ذكر داد، براى اين كه مسأله هم خوابى و جماع در نظر انسان لذيذترين لذائذ حسى است ، و باز به همين جهت است كه در آيه قبلى نام زنان را جلوتر از بنين و قناطير مقنطره ذكر كرد. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 166 اما كلمه ((رضوان )) به كسره را و هم به ضمه آن به معناى رضا و خشنودى است ، و آن حالتى است كه در نفس آدمى هنگام برخورد با چيزى كه ملايم طبع او است پيدا مى شود، و نفس از پذيرفتن آن امتناع نمى ورزد، و در صدد دفع آن بر نمى آيد، در مقابل اين حالت ، حالت سخط و خشم است كه در هنگام برخورد با ناملايمات ، در نفس پيدا مى شود و نفس در صدد دفع آن بر مى آيد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️بسمه تعالی شانه ▪️امام مطلق است و اطلاق تنها قید اوست یعنی او را در هیچ حدی نمی‌توان محدود کرد. هر لحظه در بی منتها شأن ظهور دارد و خود در کنه ذاتش بی شأن است؛ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (الرحمن/۲۹) ▪️تو نیز اگر میخواهی زائر او باشی از قید و بند رها شو تا امامت را در هر شأن و جلوه ببینی. او را به خود و در خود دیدن نیز مقید کردن است. بلکه او را به او و در او ببین. بگذار او در تو خودش را ببیند این مطلب نفس الامر است یعنی چه تو بدانی و چه ندانی چنین است. عارف را با جاهل فرق در همین است. پس به آنچه واقع است مقر باش تا ملکه جانت شود و حقیقت برایت آشکار بشود. هر چند جان هر زائری را زیارت مخصوص است که از آن حصه و کانال که زائر مزورش را می‌بیند احدی خبر ندارد و شریک نیست لیکن تو این حصه ات را به صاحبش تفویض کن تا او به جای تو حاکم باشد و توییِ تو از میان برخیزد. ▪️اگر زیارت اتحاد زائر با مزور است که هست پس زائری نباید در میان باشد ورنه اتحاد اندکاکی محقق نشده و زائر به زیارت نائل نیامده بلکه قبر امام را که حد امام است زیارت کرده است. ▪️خدایا مرا دلی ده که بی دل شود و جز رضای رضا نبیند. نه در بند زیارت مخصوص باشد و نه زیارت را مخصوص به اوهام و افکار خود کند. نه قبر ببیند ونه قدر! نه در ببیند و نه دیوار! نه او را نماز باشد و نه نیاز! همه خواسته ها برخیزد و خواست او باشد. الهی بعدد کلماتت آمین ۱۴مرداد ۹۷ مشهد مقدس