eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☘عيد نوروز☘ ☘عالم ظاهر رقیقه و سایه ای از عالم حقیقت و انسانیّت است. بهار و تابستان و پاییز و زمستان طبیعت، سایه و رقیقه ای از بهار و تابستان و پاییز و زمستان عالم حقیقت و انسانیّت است و چنان که اهل معرفت گفته اند: الظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن: ظاهر نشانه ای از باطن است. عالم ظاهر، عالم مَجاز و عالم باطن، عالم حقیقت است و باز چنان که اهل معرفت فرموده اند: ☘المَجازُ قَنطَرَةُ الحَقیقَةِ : مَجاز پلی به سوی حقیقت است. ☘پس باید با مشاهده ی فصول عالم طبیعت، به فصل های جهان جان و عالم حقیقت و انسانیّت متوجّه شد و راه یافت. ☘تولّد جسمانی بشر بهار، جوانی او تابستان، میانسالی اش پاییز و کهنسالی و مرگ جسمانی او زمستان طبیعت بشری است. ☘سیر معنوی انسان نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد. بهار انسانیّت، پس از سرد و خاموش شدن شراره ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نوی است وإلاّ پیش از رسیدن به این روز، همه ی روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آور آورند و نوروز بی معنا و مصداق است. ☑️نوروز روزی است که آنچه با رحمت رحمانیّه ی حضرت حق پدید آمده به مدد رحمت رحیمیّه حق متعال به عنایت کمال خود می رسد. ☑️نوروز روز بسم الله الرّحمن الرّحیم است. ☑️نوروز روز انسان کامل است و آن که به کمال انسانی راه یافت، حقیقت بسم الله الرّحمن الرّحیم در جانش محقّق شده و نوروزش فرا رسیده و حالش به أحسنُ الحال متحوّل گشته است. به چنین شخصی باید را تبریک گفت و جشن گرفتن و شادمانی کردن زیبنده و سزاوار چنین شخصی است. ☘آنچه به جبر در طبیعت رخ می دهد و انسان در وقوع آن نقشی ندارد، به انسان ربطی ندارد که انسان ها به خاطر آن جشن بگیرند و به یکدیگر تبریک بگویند. امّا آنچه به مدد حضرت حق، با حُسن اختیار و مجاهدت شخص، در جانش رخ می دهد، به حق جای شادمانی دارد و موفقیّت در آن را باید جشن گرفت و به یکدیگر تبریک گفت. فطر و عید قربان به همین خاطر عیدند و روز ولایت و غدیر به همین خاطر برای سرسپردگان به امیرالمؤمنین علیه السّلام برترین اعیاد است. ☘روز عید یعنی روز عود و بازگشت از مجاز به حقیقت، از ظاهر به باطن، از غفلت به ذکر، از معصیت به طاعت،از زندگی طبیعی به حیات طیّبه ی انسانی و نهایتاً از ماسوی الله به الله، که انّا لله و انّا الیه راجعون. این رجعت و عود به اصل، به راستی است. ☘هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش ☘همان طور که شبی است که شخص به منزلت و قدر انسان پی می برد و معرفت می یابد و نایل می شود و برای هر کس ممکن است در زمان خاصی از سال محقّق شود، در ماه مبارک رمضان ، یا سایر ماه ها؛ نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نو عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نو عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبه ی انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند. با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می شود و به حق، چنین روزی را باید عید شمرد و شادمانی کرد؛ و لو در میانه ی تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد. ☘نوروز روز پدیدار شدن و به ظهور رسیدن انسان کامل است و همان طور که این امر برای هر کس به صورت فردی ممکن است رخ بدهد و شخص به ظهور باطنی و فردی راه یافته و حقیقت و حجّت خدا را در جان خویش ملاقات کند، روزی که جهان بشری از ماسوی الله رو برگرداند و به خدا رو کند، نوروز و ظهور عمومی فرا می رسد و انسان کامل و حجّت خدا بر همگان ظاهر و پدیدار می شود. آن روز است که علم و حلم و همه ی کمالات انسانی در جهان به اوج خود می رسد و همه ی گنج های پنهان درون جان انسان ها و همه ی اولیائی که همچون گنج هایی در بین انسان ها مخفی و ناشناخته اند، پدیدار و شناخته می شوند و صلح و عدالت و معنویّت و محبّت جهان بشری را فرا می گیرد. ☘پروردگارا حقیقت را به ما بشناسان و مدد فرما که به نوروزمان راه یابیم و عید عود ما به خودت را فرا رسان و ما را از برکات آن رخداد مبارک بهره مند گردان و توفیقمان ده که در نوروز سیر فردیمان، از دوستانمان با شیرینی های نیکی و احسان، خلق خوش و روحیّات والا، و معرفت و یقینمان پذیرایی کنیم و آنان را بر سر سفره ی دعاهای خیرمان مهمان کنیم. ☘خداوندا ، زمستان سرد و مرگبار جامعه ی بشری را به بهار ظهور حجّتت مبدّل فرما و عید نوروز جهان بشری را برسان و همه ی انسان ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره مند فرما و در آن نوروز همگانی از همه ی انسان ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه، پذیرائی نما. آمین یا ربّ العالمین ◾️استاد مهدی طيب ١٣٨٩/۱/۱۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️ ابیات شیرین و شیوای فروغی بسطامی در وصف مولانا صاحب الزمان ارواحنا فداه که چه خوش فرمود: کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را بالای خود در آینهٔ چشم من ببین تا با خبر زعالم بالا کنم تو را مستانه کاش در حرم و دیر بگذری تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من چندین هزار سلسله در پا کنم تو را طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را زیبا شود به کارگه عشق کار من هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را رسوای عالمی شدم از شور عاشقی ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی میر سپاه شاه صف‌آرا کنم تو را @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️سالکی از استاد پرسید: چگونه خدمت حضرت بقیة الله علیه السلام رسیم؟ ▪️استاد فرمود: واجبات را انجام دهید و محرمات را ترک کنید. ▪️سالک ابتدا پنداشت که استاد او را لایق نیافت و پاسخ حقیقی را پنهان کرد. لذا سوال خویش را تکرار نمود. اما دوباره همان پاسخ را شنید. با خود گفت: اگر به این دستور عمل کنم، پس از چهل روز، حتما حضرت را خواهم دید. ▪️استاد فرمود: خودِ انجام واجبات، دیدار حضرت است. دیدارِ حقیقتِ حضرت! @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️یکی از اساتید بزرگوارمان (خدا رحمتش کند) محاسبات حروفی و جفری داشتند. می‌فرمود: سوال کردم که چگونه باید حضور حضرت بقیة الله تشرف یافت؟ بعد گفت که جواب آمده که به توجه تام الی الله! ◾️ (دروس شرح اشارات، نمط هشتم)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️چنانكه خواب موجب تعطيل حواس آدمى وانصرافش ازاين نشأه ميشود رسوخ در علم و معرفت و دوام درحضور و مراقبت موجب انصراف از ماسوى الله وسبب اقبال كلى بسوى حقيقة الحقائق مى گردد. ◾️نصوص الحکم بر فصوص الحکم علامه حسن زاده ی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم پیشاپیش عیدتون مبارک ان شاء الله توفیق من الله در عید بندگی حق و بندگی خدا روزیتون ان شاءالله✋
نوعی جدایی است رسیدن به آرزو از بیمِ فصل، وصل آید و از شوقِ وصل، فصل
‍ 🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد (قسمت اول)🍀 🍀در عصر اسلامی چگونه شد؟ در زمان خلافت حضرت علی، عدّه¬ایی از ایرانیان که در عراق مقیم بودند، روزی حلوای خاصی پختند و با تشریفات خاصّی خدمت حضرت امیرالمؤمنین ع آوردند. حضرت فرمودند که مناسبت این حلوا با این تشریفات آوردن برای من چیست؟ آنها گفتند: امروز، روز نوروز است و ما ایرانیان برطبق همان رسمی که برای پادشاهمان در نوروز هدیه می¬بریم، امروز هم چون نوروز بود برای شما آوردیم. حضرت فرمودند: «نِيرُوزُنا [نَيْرُوزُنا]كُلَّ يَوْمٍ» . در این جمله، لطافت خاصّی هست. فرمودند: نوروز ما در همه¬ی روز¬هاست؛ از یک سو، کمی جنبه¬ی شوخی دارد؛ یعنی اگر نوروز روزی است که برای انسان حلوا می¬برند، پس ما هر روز نوروز می¬گیریم؛ شما برای ما حلوا بیاورید. از سوی دیگر هم می¬خواستند این روز را از اهمیت بیندازند که نوروز روز چندان مهمی هم نیست و هر روز را به این اعتبار می¬توان نوروز گفت. 🍀جالب است که در روز جشن مهرگان هم که آن هم یکی از جشن¬های قدیمی ایرانیان است، همین ایرانیان مقیم عراق برای امیرالمؤمنین ع هدیه¬ای آوردند. حضرت فرمودند: «مَهْرِجُونا كلَّ يَوم‏» جشن مهرگان همه¬ی روز-هاست؛ یعنی به هرحال، این روز را تحویل نگرفتند. 🍀یک بار دیگر هم عده¬ای از زرتشتی¬ها که اهل جزیه بودند، در نوروز آمدند هدایایی برای امیرالمؤمنین ع آوردند. اینها در تاریخ ثبت شده و سند¬هایش هم موجود است. حضرت امیرالمؤمنین ع هدایا را رد نکردند؛ ولی فرمودند این چیز¬هایی که اینها آوردند، قیمتش را محاسبه کنید و از جزیه¬ایی که به حکومت می¬پردازند، کسر کنید و این را بابت جزیه حساب کردند؛ یعنی شأن مستقلی برای این هدایا به¬عنوان تحفه¬های نوروزی قائل نشدند. این سه موردی است که درباره¬ی امیرالمؤمنین ع نقل شده است. 🍀اوّلین کسی که بعد از ظهور پیغمبر اسلام ص در دوره¬ی اسلامی، به¬نوعی نوروز را به رسمیت شناخت، معاویه بود. معاویه تصویب کرد که نوروز برگزار شود. علتش هم این بود که خوشش می-آمد باج و خراجی از مردم بگیرد؛ مردم مجبور شوند بیایند و به او هدیه بدهند. اوّلین کسی هم که رسم نوروز و آوردن تحفه¬های نوروزی را کاملاً رایج کرد، حجاج بن یوسف بود. می¬خواهم تاریخچه¬ی نوروز را ببینید چگونه است. حجاج را هم که با سفاکی¬ها و خصوصیاتش می¬شناسید. و بعد¬ها عمر بن عبدالعزیز که معروف بود به شایسته¬ترین خلیفه اموی و شخص سالم و عادلی بود؛ در جنبه¬های ظاهری حکومتیش، فرد بدجنس و ظالمی نبود، عمر¬بن عبدالعزیز که به خلافت رسید، رسم نوروز را در جامعه¬ی اسلامی، دوباره لغو کرد. تا اینکه دوره¬ی امویان تمام شد و رسید به عصر عباسیان. با توجه به اینکه در شکل گیری حکومت بنی عباس، ابومسلم خراسانی که ایرانی بود به¬عنوان یکی از مهره¬های بسیار مؤثر نقش داشت و بعد هم که عباسیان بر سر کار آمدند، برامکه که یک خاندان بزرگ ایرانی بودند، در حکومت آنها حضور جدی داشتند، در زمان عباسیان دوباره رسم جشن گرفتن و عید گرفتن نوروز احیاء شد و رونق گرفت. این از نظر تاریخی. خواستم داستان نوروز را بدانید. ادامه دارد... 🍀استاد مهدی طیب - ۸۶/۰۱/۱۶🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ 🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد #عید_نوروز (قسمت اول)🍀 🍀در عصر اسلامی چگونه شد؟
‍ 🍀تأملی در باب موضع اهل بیت علیهم السّلام در مورد (قسمت دوم)🍀 🍀و اما به لحاظ ، در بحث نوروز دو روایت داریم. یک حدیث منتسب به امام صادق ع است. فردی به نام معلّی بن خنیس نقل می کند که امام صادق ع فرمودند: نوروز روزی است که در آن روز خدای متعال از بندگان میثاق گرفت بر خداوندگاری خودش و رسالت رسول ص. نوروز روزی است که برای اوّلین بار، خورشید طلوع کرد و باد وزیدن گرفت. نوروز روزی است که زهره آفریده شد. نوروز روزی است که کشتی نوح بعد از آن توفان بر کوه جودی نشست. نوروز روزی است که برای اوّلین بار جبرائیل بر پیغمبراسلام ص نازل شد. نوروز روزی است که مکّه به دست مسلمانان فتح شد و امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب ع بر دوش پیغمبراکرم ص گام نهاد و بت ها را از داخل کعبه به زیر افکند. نوروز روزی است که ابراهیم خلیل بت ها را شکست. نوروز روزی است که پیغمبر اکرم ص در غدیرخم، علی ع را به جانشینی خودش منصوب کرد و از مردم برای حضرت علی ع بیعت گرفت. نوروز روزی است که در آن روز عثمان کشته شد. نوروز روزی است که پیامبر اکرم ص علی ع را به سمت جنّیان فرستاد تا برای پیغمبرص از آنها بیعت بگیرد. نوروز روزی است که علی بن ابیطالب ع به خلافت رسید و برای بار دوم از مردم بیعت گرفت. نوروز روزی است که علی بن ابیطالب ع بر خوارج پیروز شد و خوارج را در هم شکست. نوروز روزی است که مهدی ما قیام خواهد کرد و دجال را خواهد کشت. بعد فرمودند که نوروز روزی است که ما اهل بیت ع منتظر فرج آل محمد ع در آن روز هستیم. بعد فرمودند: مردمان عجم نوروز را نگاه داشتند و شما حفظ نکردید. این در واقع، مهم ترین سند حدیثی است که در اعتبار نوروز به آن استناد می شود. فکر می کنم بدون اینکه من توضیحات را شروع کنم، خیلی چیز ها راجع به این حدیث در ذهن شما آمده باشد. چند نکته را عرض می کنم. 🍀۱- اوّل اینکه این حدیث سند محکمی ندارد؛ 🍀۲- دوم اینکه در کتاب مؤثقی هم نقل نشده؛ یعنی این سند از کتاب یک عالم معتبر دینی نشأت نگرفته؛ 🍀۳-سوم اینکه شخصی به اسم معلّی بن خنیس در علم رجال به عنوان فردی موثق و مورد اعتماد و برخوردار از عدالت در نقل حدیث، شناخته نشده است. 🍀۴-نکته ی بعد اینکه روز هایی که در این حدیث، با عبارت نوروز روزی است که ذکر شده است، به هیچ وجه با روز اوّل فروردین ایرانی قابل جمع نیست. ببینید روزی که خدا در عالم ذر از انسان ها میثاق گرفت بر توحید و بر نبوت، آن روز که هنوز دنیا خلق نشده بود؛ کره ی زمینی نبود؛ خورشیدی نبود که اوّل فروردین و بهار طبیعت باشد؛ یا نخستین روزی که خورشید طلوع کرد و نخستین روزی که زهره آفریده شد، خوب معلوم است که اگر حدیث هم حدیث معتبری می بود این روز ها دیگر نمی تواند روز اوّل فروردین تلقی شود یا از نظر تاریخی، مثلاً، روز غدیر خم معلوم است که هیجده ذیحجه سال دهم هجرت بوده است. محاسبه ی این روز ها به تاریخ شمسی کاری ندارد. بروید محاسبه کنید. روز اول خلافت امیرالمؤمنین علی ع، روز پیروزی حضرت علی ع در جنگ خوارج، روز قتل عثمان، این روز ها روز اوّل فروردین ایرانیان نیست. جالب اینجاست که هم غدیرخم هیجده ذیحجه است و هم قتل عثمان در ماه ذیحجه است. فاصله ی این دو حادثه هم درست بیست و پنج سال است. هر سال قمری نسبت به سال شمسی ده یا یازده روز کوتاه تر است. بیست و پنج تا یازده روز تقریباً می شود دویست و هفتاد و پنج روز. یعنی اگر حادثه ی اوّل در اوّل فروردین بوده، حادثه ی دیگر دویست وهفتاد وپنج روز عقب تر از فروردین رخ داده است. دویست وهفتاد وپنج روز عقب تر که نمی تواند دوباره اوّل فروردین باشد. اینها دیگر خیلی روشن است. روز های مختلفی که نقل شده است، نیز به همین ترتیب هستند. پس روز هایی که در این حدیث آمده، از نظر تاریخی هم قابل تطبیق با روز اوّل فروردین ایرانیان نیست. ادامه دارد... 🍀استاد مهدی طیب - ۸۶/۰۱/۱۶🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀نوروز است و بهار طبیعت فرا رسیده است. جان تازه‌ای که در طبیعت جریان یافته است جان‌های لطیف را به وجد می‌آورد. انسان با مشاهده‌ی این همه زیبایی و تازگی، خالق بی همتا را شکر می‌کند که جهان را چنین زیبا و با نظمی حقیقتا حیرت‌انگیز خلق کرده است. چه خوب است که با تفکر و تدبر در این بهار نظام طبیعت، نوروز در باطن انسان نیز تجلی کند و بهاری که طبیعت را چنین شکوفا کرده است در باطن نیز رخ دهد. باطن انسانی هرگز متوقف نیست و می‌تواند پیوسته در ربیع و در شکوفایی باشد. این مهم نیز میسر نمی‌باشد مگر با توجه به امام که امام ربیع است، «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام». باطن انسان با توجه به امام که ربیع انام است بهاری می‌گردد و این شکوفایی متوقف به ایام سال و نوروز ظاهری نیست بلکه به نظر لطف انسان کامل، این بهار در جان پیوسته رخ می‌دهد. امید است که بهار طبیعت فرصتی باشد تا انسان با تفکر و تدبر در آیات الهی و توجه به فیاض هستی که همان امام است، بهار و نوروز را در جان خود پیاده کند تا عید بر او مبارک باشد بلکه خود او مبارک گردد.
◾️ادب از ولایت گرفته شده است. ادب زبان، ذکر است. ادب بدن، روزه است. ادب مال، زکات است. آداب شرع همین ادب‎هاست. هر چه محبّت بیشتر شود، ادب بیشتر می‎شود. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
«ایاک نعبد» است زمستان دعای باغ در نوبهار گوید «ایاک نستعین» «ایاک نعبد» آنکه به دریوزه آمدم بگشا درِ طرب مگذارم دگر حزین «ایاک نستعین» که ز پُری میوه‌ها اشکسته می‌شوم نگهم دار ای معین (دیوان شمس، غزل ۲۰۴۶) @mohamad_hosein_tabatabaei