eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○نماز فوق‌العادۀ یک‌شنبۀ ماه ذی‌القعده○□ □هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□ □این نماز برای یک‌شنبۀ اوّل ماه ذی‌القعده وارد شده است؛ ولی قید خاصّی ندارد. خواندن آن در تمام یک‌شنبه‌های ماه ذی‌القعده و در طول سال توصیه می‌شود. □از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كه این نماز را بجا آورد، توبه‌اش مقبول و گناهانش آمرزيده شود، خصماء او در روز قيامت از او راضی شوند، با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود، قبرش گشاده و نورانی گردد، والدينش از او راضی گردند، مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد، توسعۀ رزق پيدا كند، ملك‌الموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود. □نحوۀ خواندن نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعده□ □ابتدا غسل مستحب توبه کند و سپس وضو بگيرد. □این نماز چهار رکعت است. در هر رکعت بخواند: ○سوره «حمد» ۱ مرتبه ○سوره «توحید» ۳ مرتبه ○سوره «فَلَق» ۱ مرتبه ○سوره «ناس» ۱ مرتبه □بلافاصله بعد از سلام نماز باید ۷۰ بار استغفار کند و بگوید: □«أسْتَغْفِرُاللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» □بعد از هفتاد بار استغفار، بگوید: □«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» : □«یا عَزِیزُ یا غَفّارُ! اِغْفِرْلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیِعِ الْمُؤْمِنینَ والمُؤْمِنَاتِ؛ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ» □ای خدای عزیز! ای خدایی که غفّار و بخشنده هستی! گناهان مرا و گناهان همۀ مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ که جز تو بخشندۀ گناهی وجود ندارد و جز تو کسی نیست که گناهان را ببخشد. : □نحوۀ خواندن این نماز به دو صورت نقل شده است□ □۱- یا دو نماز دو رکعتی که بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله انسان بلند می‌شود و نیّت دو رکعت بعد را می‌کند و در نتیجه جمعاً چهار رکعت می‌شود. □۲- یا اینکه این چهار رکعت به شکل پیوسته انجام می‌شود با نیّت یک نماز چهار رکعتی که در رکعت دوّم آن تشهّد و سلام نیست و فقط در پایان رکعت چهارم تشهّد می‌خواند و سلام می‌دهد. □خواندن این نماز به هر دو صورت توصیه شده است. با توجّه به اینکه وقت بسیار کمی می‌گیرد؛ چه خوب است انسان به هر دو صورت بخواند؛ که هر یک از این دو در روایت مقصود بوده است، به آن عمل شده باشد. □نمازهایی که در روایات گفته شده است بعد از سلام نماز فلان ذکر را بگویید، بهتر است بعد از سلام، ذکر مستحبّ دیگری نگویید. حتّی سه مرتبه الله اَکْبَر را که مستحب است بعد از سلام نماز گفته شود، احتیاطاً نگویید. بلافاصله بعد از اینکه سلام نماز را دادید تسبیح را بردارید و استغفار کنید. □این نماز آثار و برکات فوق‌العاده‌ای دارد؛ که قبلاً عرض کرده‌ام. وقتی به آن صحبت‌ها مراجعه کنید، رغبتتان برای از دست ندادن این نماز به مراتب بیشتر می‌شود. □استاد مهدی طیّب□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○(برگرفته از کتاب شریف سیدابن طاووس)○□ □یک‌شنبه ذی‌قعده، همواره مورد توجه سالکان راه خدا بوده است؛ چراکه در این روز، نمازی مخصوص وارد شده است که بنا بر روایت نبوی، هر بنده‌ای از این امت، آن را به‌جا آورد، به او خطاب شود: «ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد» و حتی دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند؛ البته می‌توان این عمل را در یکشنبه‌ دیگر ماه‌ها نیز به‌جا آورد. □○اقبال‌الاعمال، ج٢، ص١٢○□ □○نحوه خواندن نماز یک‌شنبه ذی‌قعده○□ □غسل کنید و وضو بگیرید و ۴ رکعت نماز (۲ تا دو رکعتی) بجا آورید، در هر رکعت ۱ بار «فاتحة الکتاب»،‌۳ بار «قل هو الله احد» و هر کدام از دو سوره معوذتین(فلق و ناس) را ۱ بار بخوانید، سپس(بعد از رکعت چهارم) ۷۰ بار استغفار کنید و آن را به «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ختم کنید، ▫️ آنگاه بگویید: «يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت‌». @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شأنه□ ❗️□نماز توبه یکشنبه ماه ذی القعده اکسیر اعظم است، مداومت بر آن در طول سال و حتی در غیر ماه ذی القعده سنت و شیوه اهل سلوک و اولیاء الهی بوده و آثار و برکات عجیب و شگفت انگیزی از آن نقل کرده اند. □در کیفیت انجام آن اختلافاتی وارد شده، برخی قائل‌اند نماز بصورت چهار رکعت پیوسته بهم خوانده شود چون در متن روایت معصوم فرموده چهار رکعت نماز گذارد... و تبیین نکرده که مراد از آن دو نماز دو رکعتی است. برخی دیگر فرموده اند نماز مستحبی چهار رکعتی نداریم و نماز نافله دو رکعتی است. اخیرا هم دیدم یکی از اهالی معرفت نظرش بر این است که دو نماز دو رکعتی خوانده شود منتها ذکر استغفار و لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم و آن دعای یک خطی بعد هر نماز دو رکعتی گفته شود. در برخی نقل ها ذکر یا عزیز یاغفار....هفت مرتبه( مطابق نظر عارف بزرگ مرحوم شیخ محمد بهاری) آمده اما مشهور همان یک مرتبه است. □نظر حقیر آن است که به جهت اهمیت این عمل و از باب محروم نشدن از اثرات تکوینی فوق العاده آن و آنگونه که در نفس الامر است هر کدام از این روش ها را حتی المقدور در وقتی بجا بیاورد اولی است هر چند عمل به قول مشهور بیشتر قریب به ذهن است. در هرحال همه‌ی این سه نقل از متن روایت استنباط می‌شود و نمی‌توان با قاطعیت یکی را رد و دیگری را قبول کرد. □غسل و وضوی بعد از آن، شرط نماز است. اعمال عبادی را اسراری فرا طور عقل است که تا انسان به آن مقام صیرورت پیدا نکند، آن حقایق را درک نمی‌کند لذا تبعیت از دستورات تشریعی و عبادی معصوم مبتنی بر تعبد صرف باید باشد هر چند راه غور در اسرار آن برای احدی مسدود نیست.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش اول ● عيسى و يحيى در كلام خداوند سبحان و كوتاه سخن اينكه خداى
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش دوم قَالَ رَب أَنى يَكُونُ لى غُلَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنىَ الْكبَرُ وَ امْرَأَتى عَاقِرٌ ● استفهام زكريا در جمله ((انى يكون لى غلام ؟)) بمنظور استبعاد نبوده است اين جمله استفهامى است شگفت انگيز، مى خواهد حقيقت حال را بپرسد نه اينكه بخواهد فرزند دار شدن خود را امرى بعيد بشمارد، چون بعد از آنكه خداى تعالى او را با صراحت بشارت داد، ديگر ممكن نيست شخصى مثل زكريا استبعاد كند، علاوه بر اينكه خود آن جناب همين دو امرى كه در استفهام خود گنجانده و آن را باعث تعجب شمرده ، در سوره مريم در ضمن در خواستش نيز گنجانده ، و گفته بود: ((رب انى وهن العظم منى و اشتعل الراس شيبا، و لم اكن بدعائك رب شقيا و انى خفت الموالى من ورائى ، و كانت امراتى عاقرا، فهب لى من لدنك وليا پروردگارا استخوانم سست و سرم سفيد شده ، ولى هرگز از دعاى تو نوميد نبودم ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 278 و من از موالى بعد از خود مى ترسم ، همسرم نازا است ، پس از ناحيه خود وارثى بمن بده ). چيزى كه هست مقامى كه سخن زكريا در آن مقام اظهار شده نكته اى ديگر را مى رساند گويا، و وقتى از مشاهده وضع مريم منقلب شده ، بياد فرزند نداشتن خود افتاده ، و غير از درخواست فرزند به ياد هيچ چيز ديگر نبوده ، و در دعاى خود نام آن عاملى را كه سهم زيادى در تاثرش ‍ داشته بوده است ، و آن دو چيز است ، يكى پيرى ، و دوم نازائى همسرش ، و بعد از آنكه از ناحيه خدا بشارت يافت كه صاحب فرزند خواهد شد، گويا به خود آمد و حالت انقلابش برطرف شد آنگاه متعجب شد، كه بعد از پيرى ، و از زنى نازا فرزند دار مى شود، خلاصه بشارت الهى وضعش را از ياس و اندوه به تعجبى آميخته با مسرت دگرگون ساخت . و اگر بعد از بشارت يافتن به فرزند شروع كرد كه موانع اين كار و چگونگى برطرف شدن آنها را پرسيد، براى اين بود كه خصوصيات افاضه الهى و انعام او را بفهمد و در نتيجه از درك آن لذت ببرد و قدرش ‍ را بيشتر بشناسد، 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بیانات حضرت آیت‌الله بهجت پیرامون شخصیت جناب سیدبن‌طاووس، بمناسبت سالروز در گذشت سید بن طاووس رحمة الله علیه◾️ ▪️مِثل سیدبن‌طاووس بنده ندیده‌ام، کسی که در این راه تعبدیات، برساند خودش رو به جایی که تالي تلوِ معصومین(از نظر رتبه و درجه پشت سر معصوم -علیهم‌السلام)است. ▪️دعاهایی را خودش می‌گوید: «من خودم انشاء کرده‌ام»- خودش می‌گوید- ملاحظه نمی‌کند؛الهام شده است، بلکه قائل به الهام است، وحی نه! الهام! خودش قائلِ به الهام است. ▪️[مثلا می‌گوید:]خدایا همین جوری که در مطالب به من اذن می‌دهی- مثلا امروز را یا هر روزی را که یک نعمتی بر من دادی- من برای شکر آن نعمت، روزه بگیرم؛ اگر اینجا هم آن نعمت را به من دادی، به من الهام کن که من روزه بگیرم. به من الهام شد که بعد از زوال ملک بنی العباس، خداوند می‌فرستد یکی از اهل‌بیت را که «یُشیر بالتُقی و یعمل بالهُدی و لایأخذ فی الحکم، الرُشا»، دیدم بعد از بنی العباس کسی به این صفات نیامده است غیر از من که خود سیدبن طاووس باشد. ▪️[یا درجای دیگر میگوید:] خدایا اگر من مقصود امام صادق علیه‌السلام هستم، از این روایت، به من اعلام کن، الهام کن، همان طوری که الهام می‌کنی چیزهای دیگر را، که من برای شکر این نعمت، روزه بگیرم امروز -تا آن وقت هم افطار نکرده بوده است- دیدم بله، الهام شدم که بله، روزه بگیر برای شکر این نعمت. من هم بعد از اینکه خیلی[آفتاب] بالا آمده بود، پیغام دادم برای خانواده که ناهار برای من درست نکنید، ناهار برای من حاضر نکنید، من امروز روزه‌ام. ◾️درس خارج حج، ١٩ آذر ١٣٨۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه طباطبایی ره: ▪️کردار باید با دل همسو باشد چگونه ممکن است جامعه ای به دستاویز این که دل انسان باید پاک باشد و ارزش برای عمل نیست، با هرج و مرج زندگی کند و به سعادت برسد؟ و چگونه ممکن است کردار و گفتار ناپاک، دلی پاک بپروراند یا از دل پاک کردار و گفتار ناپاک ترشح نماید؟ خدای تعالی در کتاب خود می فرماید: «پاکان از آنِ پاکان و ناپاکان از آنِ ناپاکانند. » و می فرماید: « زمین خوب نبات خود را خوب می رویاند و زمین بد جز محصول نا چیز نمی دهد. ✔️(سورهً بنی اسرائیل، آیات ۱۳ و ۱۴). @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شبِ ششم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۱/۲۹◾️ ☑️جلس
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت دوم ▪️کسی که به مقام امامت و ولایت که عهدُالله است، رسیده باشد می‌تواند در عالَم عنصری و نشئه طبیعت تصرف کند و صُوَر اشیاء را تبدّل بدهد و همچنین می‌تواند صوَر موجودات را در متن خارج انشاء کند بدون این که از مواد عالم طبیعت استفاده کند. ▪️هر صاحب شغلی مانند یک بنّا از مواد عنصری همین نشئه طبیعت مانند چوب و سنگ و گِل و آهن و دیگر مواد مختلف استفاده می‌‌کند و این همه مصنوعات را می‌‌سازد، ▪️امّا اگر انسان بر اساس تحقّقی که نسبت به اسماء الله پیدا کرده ، می‌‌تواند در عالَم ، صوَر اشیاء را انشاء کند، ستاره ها ، حیوانات ، معدنی ها ، گیاهان ... را انشاء کند بدون این که در مُنشآت خود از مواد عالم طبیعت استفاده نماید. البته مُنشآت ایشان بر اساس اراده ذاتی اوست که به اِذن الله محقق می‌‌شود. ▪️حتی چیزهایی که الان در عالم طبیعت تحقق دارند و صورتگری آنها در این عالم نیازمند به زمان و مکان است تا از قوّه به فعلیّت برسد ، اما امام می‌‌تواند به صورت دفعی آن را انشاء کند . مانند زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (علیه السلام) یا اگر درختی که برای رشد کردن نیاز به دهها سال فرصت دارد، نفس ناطقه انسانی می تواند بدون احتیاج به مکان و زمان تدریجی همین جوانه را به صورت یک درخت تنومند انشاء کند. ▪️در این صورت، این سوال مطرح می‌‌شود که آیا امام که صاحب ولایت الهیّه است از این قدرت ِ تصرف استفاده می‌‌کند؟ ▪️در مقام امامت آنچه مهم است توانمندیِ تصرف در عالم است. یعنی آن قوّه ای که بتواند قدرت انشائات در عالم داشته باشد، به تعبیر قرآن ، هر گاه اراده کند امر خود را ، به شئ تعلق بدهد. ▪️انّما اَمرهُ اِذا اَرادَ شیئاً اَن یَقول لَهُ کُن فَیَکون (یس-٨٢) ▪️بیَده مَلَکوتَ کُل شئ (یس-٨٣) ☑️مقام امامت ،مقام امر الهی است یعنی امام قدرت تصرف در عالم دارد . ▪️یکی از دلایلی که در زمان ادعای انبیاء در نبوت، مردم از آنها معجزه می‌خواستند همین امر است یعنی به نظر می رسد در اذهان عمومی این مسئله مُرتَکَز (ثابت، مستقر) بود ، هر کس مقام نبوت الهیه را پیدا می‌‌کند یا امامت را دارا می‌‌شود باید حتماً قدرت تصرف در نظام هستی را داشته باشد. ▪️در بین عموم مردم عدّه ای قابلیت داشتند با این معجزه ها هدایت می شدند و نفوسی هم بودند که بهانه می گرفتند ،اگر معحزه ای از نبی زمان خود می دیدند آن را به سِحر و جادو تعبیر می کردند. ▪️انسانهای کج فهمی که خطاب به جناب رسول الله(صلی الله علیه وآله) جسارت می کردند ودر وصف ایشان از الفاظ ناشایست مانند کذّاب (بسیار دروغگو ) مفتری (افتراء زننده) استفاده می‌‌کردند . ▪️مکاشِفات به علم تعلق نمی‌گیرد، بلکه به ملکات و صفاتِ شخص تعلق می‌گیرد ، در تمثّلی که جناب ابن عربی داشتند شیعیان را به صورت سگ مشاهده کردند این همان صفاتی هست که انسان کج فهمِ شیعه می‌‌تواند داشته باشد و به صورت حیوان دیده شود. ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش دوم قَالَ رَب أَنى يَكُونُ لى غُلَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنىَ الْكبَرُ
آیات41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش سوم ● استفهام يحيى نظير سؤال حضرت ابراهيم است نظير همان سؤالى كه ابراهيم بعد از بشارت فرشتگان به صاحب فرزند شدن نمود و پرسيد: چگونه مرا چنين بشارتى مى دهيد، با اينكه پيرى بر من مسلط شده است ؟ و قرآن كريم داستانش را چنين نقل مى كند: ((و نبئهم عن ضيف ابراهيم ، اذ دخلوا عليه ، فقالوا: سلاما، قال انا منكم وجلون ، قالوا لا توجل ، انا نبشرك بغلام عليم ، قال ابشرتمونى على ان مسنى الكبر، فبم تبشرون ؟ قالوا بشرناك بالحق ، فلا تكن من القانطين ، قال و من يقنط من رحمة ربه الا الضالون )). بطورى كه ملاحظه مى فرماييد در پاسخ ملائكه كه او را از نوميدى برحذر داشتند گفت : سؤال من از در نوميدى نبود، چگونه نوميد باشم ، با اينكه من از گمراهان نيستم ، و نوميدى كار گمراهان است ، بلكه از اين جهت است كه وقتى مولاى يك بنده به سوى بنده اش روى مى آورد، و قرب و انس و كرامت خود را اعلام مى دارد، اين اعلامش باعث انبساط و مسرت و ابتهاج بنده اش مى شود و همواره مى خواهد لطف مولاى خود را به خاطر و به زبان بياورد، گاهى به صورت تعجب ، و گاهى استعجاب و گاهى به صورتهاى ديگر. و در اينكه گفت : ((و قد بلغنى الكبر)) (پيرى مرا در ربوده ) و نگفت : ((من پير شده ام و ديگر شهوت جنسى ندارم )) ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 279 ادبى را رعايت كرده كه هركسى آنرا مى فهمد، و نيز در اينكه گفت : ((و امراتى عاقرا)) (و زنم در حالى كه نازا است ) و نگفت : ((و امراتى عاقر)) (و زنم نازا است )، اشاره كرده است به اينكه همسرم نيز مثل خودم پير است ، در حالى كه نازا هم بوده است . قَالَ كَذَلِك اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشاءُ فاعل فعل ((قال )) هر چند خداى سبحان است ، حال يا به مباشرت و يا به وسيله وساطت ملائكه ، آنهم يا از راه وحى و يا به وسيله همان ملائكه اى كه با او گفتگو مى كردند، الا اينكه از ظاهر عبارت بر مى آيد كه خود خداى تعالى نفرموده : ((خدا اين چنين هر كار بخواهد مى كند))، بلكه گوينده آن فرشته اى بوده و اگر بخودش نسبت داده از اين جهت است كه فرشته هم به امر او گفته است ، دليل بر اين كه گوينده فرشته اى بوده اين است كه در داستان مريم (عليها السلام ) وقتى مى گويد: ((من كه شوهر نرفته ام و هرگز زناكار نبوده ام )) پاسخ فرشته اى كه با او گفتگو مى كرده را اينطور حكايت مى كند: ((قال كذلك ، قال ربك هو على هين ، و قد خلقتك من قبل ، و لم تك شيئا)). و از اين آيه چنين برمى آيد كه اولا زكريا جمله مورد بحث را از همان ناحيه اى مى شنيده كه جملات قبل را استماع كرده و ثانيا كلمه ((كذلك )) خبر است براى مبتدائى كه حذف شده ، و تقدير كلام ((قال الامر كذلك )) بوده ، يعنى فرشته گفت مطلب همين طور است ، يعنى آن بشارتى كه به تو داديم واقع شدنى است . و اين اشاره است به اينكه فرزند دار شدن او از قضا و قدرهاى حتمى است كه هيچ شكى در وقوع آن نيست ، نظير همان پاسخى كه روح در مقابل مريم داد، و خداى تعالى آنرا چنين نقل كرده كه گفت : ((كذلك قال ربك هو على هين ))، تا آنجا كه گفت - ((و كان امرا مقضيا)) و ثالثا بر مى آيد كه جمله ((اللّه يفعل ما يشاء)) كه بدون واو عاطفه آمده ، كلام جداگانه اى است كه مضمون ((كذلك )) را تعليل مى كند، و مى رساند اينكه گفتيم : ((كذلك )) (مطلب همان است كه گفتيم ) براى اين بود كه خدا هر چه بخواهد مى كند. قَالَ رَب اجْعَل لى ءَايَةً قَالَ ءَايَتُك أَلا تُكلِّمَ النَّاس ثَلَثَةَ أَيَّامٍ إِلا رَمْزاً... در مجمع البيان مى گويد: كلمه ((رمز)) به معناى اشاره با دو لب است ، و گاهى در ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 280 اشاره به وسيله ابرو و چشم و دست هم استعمال مى شود ولى در اولى بيشتر بكار مى رود. و كلمه ((عشى )) به معناى طرف آخر روز است ، و گويا از عشوه گرفته شده كه به معناى غبار و تاريكى عارض بر چشم است و باعث مى شود آدمى نتواند اشيا را ببيند، و به اين مناسبت آن قسمت از زمان را هم كه بطرف تاريكى مى رود عشى ناميدند، و كلمه ((ابكار)) به معناى طرف ابتداى روز است ، و معناى اصلى و لغوى اين كلمه استعجال و شتاب زدگى بوده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️میلاد با سعادت عالم آل محمد، حضرت سلطان، امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بر تمامی شیعیان و محبان آل‌الله مبارک و فرخنده باد ▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلَی سِرِّ الإلهی و الرّائی لِلحقائق کَما هی، النُّورِ اللّاهُوتی، و الإنسانِ الجَبَروتی، و الأصلِ المَلَکوتی، و العالِمِ النّاسوتی، مِصداقِ العِلمِ المُطلَقِ، و الشّاهدِ الغَیبی المَحَقَّق، روحِ الأرواح، حیوة الأشباحِ، هِندِسَةِالمَوجودِ، التّیّارِ فی نَشأت الوُجودِ، کَهفِ النُّفوسِ القُدسیّةِ، غَوثِ الأقطاب الإنسیَّةِ، الحُجَّةِ القاطِعَة الرَّبانیَّة، مُحَقِّقِ الحَقائِقِ الإمکانِیَّة، أزَلِ الأبَدیّاتِ و أبَدِ الأزَلیّاتِ، الکَنزِ الغَیبی و الکتابِ اللّارَیبی، قُرآنِ المُجمَلاتِ الأحَدیّةِ، فُرقانِ المفصَّلاتِ الواحدیّةِ، أمِّ الوَری، بدرِ الدُّجی، علیِّ بن موسَی الرِّضا، علیه و علی آبائهِ الصَّلواةُ و السَّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
بسمه تعالی شانه ▪️یکی از القاب منور حضرت بدر الدجی امام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، شمس الشموس است. امام به سبب مظهریت اسم جامع الله شمس همه‌ی شموس اسماء کلی و جزئی الهی است. اسم اعظم و جامع الله، اسمی است که ساری در همه‌ی اسماء الله به نحو سریان وحدت در کثرت است لذا جمله‌ی اسماء الله، مظاهر اسم اعظمند و موجودات و تعینات خلقی مظاهر اسماء الله هستند. ▪️هر اسمی از اسماء الهی شمسی است که به مظاهر خود نور حیات و وجود می‌دهد. هر مربوبی از شمس رب خود استضائه می‌کند اما شموس مختلفند؛ برخی به فرموده کریمه‌ی «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» (شمس، ۱) درخشندگی دارد و برخی خصوصیت تکویر دارد؛ «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تکویر، ۱). برخی از شموس «بَازِغَةً» (انعام، ۷۸) است و برخی «بِحُسْبَانٍ» (الرحمن، ۵). بعضی غروب دارد و قسمی دلیل است اما شمس الشموس، مقید به هیچ قیدی نیست. به سبب اطلاقش هم ضیاء دارد و همه‌ی شموس را به حیث شأن اعلایش روشن می‌کند یعنی به فیض اقدس و مقدس سبب ظهور می‌شود و هم به سبب اینکه در عالم ناسوت بشریت دارد و «يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ» (فرقان، ۷) است، غروب دارد. ▪️شمس الشموس تعدد بردار نیست؛ در هر دوره‌ای یک امام مقام شمس الشموسی را دارد چون اسم اعظم یک مظهر دارد و نمی‌تواند دو مظهر داشته باشد بلکه دیگران تحت احاطه‌ی حضرت شمس الشموس مظاهر اسماء کلی یا جزئی هستند. ▪️امام مظهر اسماء الله نیست بلکه اسماء الله مظهر امامند لذا تمام اولیائی که برخوردار از ولایت قمری یا شمسی هستند مظهر حضرت شمس الشموس‌اند و اگر این نور بالذات الهی بر آنها نتابد از خود درخششی ندارند. ▪️ولایت شمسیه‌ی مطلقه از آن حضرت امام رضا علیه السلام است که به او شموس ضیاء و نور دارند و به او دائبین و بحسبان و ساجدند. یعنی آن شمس مطلق است که در اشراق تنزلی‌اش در منزل و مرتبه‌ای نور و درخشندگی است و در منزلی دلیل است و در موطنی تکویر دارد و در چشمه‌ی گرم و گل آلود فرو می‌رود و غروب می‌کند. فافهم و تدبر... ◾️شنبه، ۱۱ ذی‌القعده ۱۴۴۳ تهران◾️
▪️از معروف کرخی (دربان علی بن موسی الرضا علیه السلام) نقل است که حضرت فرمودند: هرکس که وی را حاجتی است، هزار مرتبه بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم آمَنْتُ بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيمِ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَی الْحَيُ الْقَيُّومُ ▪️ (هزار و یک نکته، نکته ۵۰۶)▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شبِ هفتم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق برابر با ۱۴۰۰/۱/۳۰◾️ ☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت سوم ▪️مقام امامت عهد الله است . این موهبت الهی است و این مقام اِکتسابی نیست ، امامت را خداوند از آن سوی عالم هِبه می‌کند. یک امری است که بر اساس قابلیّت واستعداد در امام وجود دارد. ▪️در ابتدای عبارت آمد که : « قرآن صورت کتبی انسان کامل است یعنی صورت حقیقت محمدیه (صلی الله علیه واله و سلّم) است و هر کس به هر اندازه ، به این قرآن نزدیک شد، به همان اندازه به انسان کامل نزدیک می‌‌شود.» ▪️لذا حضرت ابراهیم(سلام الله) از خداوند درخواستِ هِبه یِ امامت، بر ای ذریّه اش می‌‌نماید و خداوند می‌‌فرماید این عهد امامت فقط به کسانی که قابلیّت حمل این امانت را دارند ، می‌رسد. ▪️بر هر مسلمانی واجب است در هر روز به عهد خودش توجه کند. هر کسی که در پیشگاه خاتم انبیاء(صلی الله علیه وآله) تسلیم شد و اسلام آورد. کافران ، مشرکان ، یهودیان در این عهد قرار ندارند. ▪️کسانی هستند که از عالم خبر ندارند لذا می‌‌گویند این همه مردم دنیا طور دیگری عمل می‌‌کنند شما از ما آداب دینداری می‌‌خواهید. در پاسخ این افراد باید گفت : این نظام هستی مخلوق حق است و همه آنچه که در اختیار مخلوقین، اَعم از حیوانات ، انسانها و کل نظام هستی قرار دارد، از رحمت رحمانیّه حق است. ▪️هرگز آفتاب در تابیدن تفاوتی بین کافر و مومن لحاظ نمی‌‌کند، به تعبیر امروزی اینها جزء حقوق شهروندی است حقوق عالم وندی است. هر کسی در این عالم خلق شد، می‌تواند از نعمتهای الهی بهرمند شود. ▪️امّا انسان مسلمان در مقابل فرستاده حق متعال، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تسلیم شد و به دنبال مقامات انسانی است. آن کسی که به دنبال مقامات انسانی نیست ، مانند حیوانی هست که مایحتاج زندگی خود را از عالم می گیرد ، خداوند هیچ کس را در این عالم بی بهره نمی‌‌گذارد. هرگز خدا موجودی را خلق نمی‌‌کند که او را محروم کند. به اندازه استعداد درونی هر فردی به او عطا می‌‌کند. ▪️یک مسلمان هرگز این اندازه زندگی حیوانی را نمی ‌‌خواهد. او دنبال مقامات انسانی است‌. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: در هر شب جمعه ،شانزده هزار عالم طی کردم. اگر این ارتقاء ِ وجودی نباشد، علم انسان ، تمام می‌‌شود. ▪️مسلمان با اَسماء خَمسه ی مطهّره متحوّل می‌شود. بعد از شهادت حاج قاسم این شهادات خمسه نصیب ایشان شد: ☘اشهد اَن لا اله الا الله ☘اشهد انَّ محمّد رسول الله(صلی الله علیه وآله) ☘اشهد انَّ امیرالمومنین علی ولی الله ▪️اشهد انَّ فاطمة عصمة الله الکبری ☘اشهد اَنَّ (م ح م د ) ابن العسکری امام ُ زماننا ▪️ما کار به علم کیمیا و سیمیا و.... نداریم ما هیچگاه وقت خود را صرف تصرف در عالم نمی‌‌کنیم .عالم به این عظمت است. یک انسان الهی همه این علوم را دارد اما هرگز استفاده نمی‌‌کند و هیچگاه وقت خود را برای تصرفات نمی‌‌گیرد. ▪️یک روحانی نمای کج فهم، عده ای را جمع کرد بر علیه جناب عین القضات همدانی(رضوان الله علیه) تحریک کرد که ایشان کافر و نجس هست و... ▪️عین القضات همدانی کسی هست که رساله ها و کتابهای سنگینی دارد ؛ که محی الدین بن عربی در فتوحات و در فصوص، و مرحوم صدرالمتألهین در اسفار عبارات آن را نقل می‌‌کنند. ▪️این بزرگان به راحتی به افراد باج نمی‌‌دهند که از هر کسی حرف نقل کنند. چقدر عین القضات مرد عظیمی هست که مرحوم ملاصدرا و شیخ اکبر حرفهایش را نقل میکنند؟! ▪️بهرحال یک فرد بظاهر آخوند مردم را تحریک کرد و به درِ خانه اش رفتند و او را در حصیری پیچیده و آتش زدند و جناب عین القضات در آتش سوخت. با اینکه می‌‌توانست کارهای بزرگی بکند اما دست به چیزی نزد و کاری نکرد. ۱۴۰۰ ۳۰_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei