□●آغاز ماه ذیالقعده و چهلّه کلیمیّه (موسویّه)●□
□●ماه شوّال، روزهای پایانی خود را طی میکند و در آستانه ماه ذیالقعده قرار گرفتهایم. چهار ماه از ماههای سال به تعبیر قرآن «مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ» هستند؛ یعنی از ماههای حرام و مورد احترامند که حرمت ویژه و احکام خاصّ خود را دارند و در آنها باید حریم خاصّی را مراعات کرد.
□●سه ماه از این چهار ماه حرام، پی در پی و پیوسته است که با ماه ذیالقعده شروع میشود، در پی آن ماه ذیالحجّه و به دنبال آن، ماه محرّمالحرام است. چهارمین ماه حرام رجب المرجّب است، که با فاصله از آنها قرار گرفته است.
#اوّلین_روز_ماه_ذیالقعده
□●بنا به روایات، روز اوّل ماه ذیالقعده اوّلین روز اخراج حضرت آدم و حوّا علیهماالسّلام از بهشت بود.
□●حضرت آدم علیهالسّلام از این روز به مدّت چهل روز در فراق بهشت گریست و خدای متعال بعد از چهل روز، در روز عرفه یعنی نهمین روز ماه ذیالحجّه و درآستانه روز دهم این ماه توبه او را پذیرفت. لذا روز عرفه، جایگاه بلندی در مقام توبه،انابه، دعا و مناجات دارد.
□●از روز اوّل ماه ذیالقعده خدای متعال چهل روز را با موسی بن عمران علیه السّلام قرار خلوت گذاشت.
□●به تعبیر دیگر، روز اوّل ماه ذیالقعده روز آغاز چهلّه نشینی است. چهلّه کلیمیّه یا موسویّه از روز اوّل ماه ذیالقعده شروع میشود و تا روز عرفه ادامه پیدا میکند.
□●امیدواریم بتوانیم حرمت این ماه حرام را که در آستانه آن قرار گرفتهایم، نگه داریم. ماهی که در آن، حسنات آثار مضاعفی میبخشد و سیّئات هم خسارات مضاعفی در پی میآورد.
□●ماه حرام، ماه حرمت جنگ، مگر در مقام دفاع است. در این چهار ماه بر مسلمانها حرام است با خلق به جنگ ابتدایی بپردازند، حال اگر خدای نکرده کسی در این ماهها با ارتکاب معاصی به جنگ با خدا برود، چه عمل خطرناکی انجام داده است!
#یاعلی
□●استاد مهدی طیّب۹۲/۰۶/۱۴●□
#مراقبات_ماه_ذیالقعده
#چهله_کلیمیه_موسویه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□نكوداشت نوزدهمين سالروز درگذشت استاد علی صفايی حائری(ع.ص)□
□پنجشنبه ۹۷/۰۴/۲۱ ساعت ۲۱
قم، خ طالقانی، ک ۸۷، پ۱۹، موسسه ليله القدر□
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيه 243 ، سوره بقره بخش اول1⃣ أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُو
● آيه 243 ، سوره بقره
بخش اول2⃣
أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا يَشكرُونَ(243)
● ترجمه آیات
مگر داستان آنان كه هزاران نفر بودند و از بيم مرگ ، از ديار خويش بيرون شدند نشنيدى كه خدا به ايشان گفت بميريد، آنگاه زنده شان كرد كه خدا بر مردم كريم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند.(243)
● بیان آیه
فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ...
امر در اين آيه شريفه ، امر تكوينى است و منافاتى ندارد كه مرگ اين گروه از مجراى طبيعى واقع شده باشد، همچنان كه در روايات هم آمده است كه به مرض طاعون مرده اند، و اگر تعبير به امر (بميريد) كرده و نفرمود ((خدا ايشان را ميراند و سپس زنده كرد))، براى اين بود كه بهتر بر نفوذ قدرت و غلبه امر الهى دلالت كند، چون تعبير به انشاء در امور تكوينى از تعبير به خبر دادن مؤثرتر و مؤكدتر است ، همچنان كه در اوامر تشريعى تعبير به اخبار مؤكدتر است از تعبير به انشاء.
(وقتى بخواهيم به مامور خود دستور موكدى بدهيم ، گفتن اين كه فلان كار را مى كنى موكدتر است از گفتن اينكه فلان كار را بكن ). ((مترجم ))
و جمله : ((ثم احياهم )) تا حدى دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى زنده شان كرده تا زندگى كنند، و بعد از زنده شدن مدتى زندگى كرده اند، براى اينكه اگر اين احياء و زنده ساختن ، صرفا معجره اى بوده تا ديگران از آن عبرت بگيرند و يا دليلى و يا بيانى براى اثبات حقيقتى بوده باشد، بايد آن را ذكر مى كرد، چون رسم قرآن در بلاغتش همين است ، همچنان كه در داستان اصحاب كهف ذكر كرد كه بعد از زنده شدن چه كارهائى كردند، علاوه بر اينكه جمله بعدش هم كه مى فرمايد: ((ان الله لذو فضل على الناس ...))، اشعارى بر اين معنا دارد، چون زنده كردن وقتى فضل مى شود كه زنده شده چند صباح ديگر زنده بماند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 423
وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا يَشكرُونَ
در اين جمله مى توانست به جاى كلمه ناس ضمير بياورد (چون قبلا اين كلمه در كلام آمده بود) و بفرمايد ((ولكن اكثرهم لا يشكرون ))، ولى دوباره كلمه ((ناس )) را ذكر كرد تا دلالت كند بر پائين بودن سطح فكر ايشان علاوه بر اينكه اگر ضمير مى آورد معنايش اين مى شد كه بيشتر همان زنده شدگان ، شكرگزار نيستند، با اينكه منظور اين نبوده ، بلكه خواسته است بفرمايد: بطور كلى اكثر مردم جهان شاكر نيستند. و اين آيه بدون مناسبت با آيات بعدى خود كه متعرض فريضه قتال است نيست ، چون قتال نيز باعث مى شود كه مردمى بعد از مردن زنده شوند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیتالله بهجت ره○□
□ #سؤال: مقصود از «مصیبت در دین» که در برخی دعاها آمده، چیست؟ نظیر: «لَا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فِی دِینِنا؛ خدایا مصیبت ما را در دینمان قرار مده».
□ #آیتالله_بهج_قدسسره: همین مصیبتی که به آن مبتلا هستیم، یعنی فقد امام(عجل الله). چه مصیبتی از این بزرگتر؟! خدا میداند که بهواسطۀ آن، چه محرومیتها داریم؟!
□○(در محضر بهجت، ج٢، ص٢١٧)○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□از نشانه های جاهلیت عرب، پناهگیری رسمی بود□
□پناه گیری #رسمی از #جاهلیت عرب بود که وقتی #جنایتکار و حتی #قاتل فرزند کسی از آن شخص #پناه می خواست، پناهش می داد، و دیگر کسی نمی توانست به او #آسیبی برساند، و برحسب همان #جوار، خود آن شخص هم به #قاتل_فرزندش آسیب نمی رساند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) #عزم خود را براى #فتح_مكه جزم مى كند.
راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #دستور داد تا مسلمانان براى #جنگ با مردم #مكه، مجهز و #آماده شوند، و آنگاه #عرضه داشت بارالها #چشم و #گوش قريش را از كار ما #بپوشان و از رسيدن #اخبار ما به ايشان جلوگيرى فرما تا #ناگهانى بر سرشان بتازيم و #قريش را در شهرشان مكه #غافلگير سازيم، در اين هنگام بود كه #حاطب بن ابى بلتعه #نامه_اى به قريش نوشت و به دست آن #زن داد تا به #مكه برساند، ولى خبر اين #خيانتش از #آسمان به رسول الله رسيد، و #على (عليه السلام) و #زبير را فرستاد تا #نامه را از آن زن بگيرند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) #عزم خود را براى #فتح_مك
□بحث روایتی سوره نصر□
#تفسیرالمیزان
□رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در داستان فتح مكه #ابوذر غفارى را #جانشين خود در مدينه كرد و #ده روز از ماه #رمضان گذشته بود كه با #ده_هزار نفر لشكر از مدينه #بيرون آمد، و اين در سال #هشتم_هجرت بود، و از #مهاجر و #انصار حتى يك نفر #تخلف نكرد. از سوى ديگر #ابوسفيان #بن حارث بن عبدالمطلب (#پسر_عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و #عبدالله بن اميه بن مغيره، در بين راه در محلى به نام (#نيق_العقاب) رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را ديدند، و #اجازه ملاقات خواستند، ليكن آنجناب اجازه #نداد، #ام_سلمه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #وساطت و شفاعت آن دو عرضه داشت:
يا رسول الله (صلی الله علیه وآله) #يكى از اين دو پسر عموى تو و ديگرى #پسر_عمه و #داماد تو است. فرمود مرا با ايشان كارى نيست، اما پسر عمويم #هتك_حرمتم كرده، و اما پسر عمه و دامادم همان كسى است كه درباره من در #مكه آن سخنان را گفته بود، وقتى خبر اين گفتگو به ايشان رسيد #ابوسفيان كه پسر خوانده اى همراهش بود گفت:
به خدا #سوگند اگر اجازه ملاقاتم ندهد دست اين #كودك را مى گيرم و سر به #بيابان مى گذارم، آنقدر مى روم تا از گرسنگى و تشنگى #بميريم، اين سخن به رسول خدا (صلی الله وآله) رسيد، حضرت #دلش سوخت و اجازه ملاقاتشان داد، هر دو به ديدار آن جناب شتافته #اسلام آوردند.
□و چون رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در #مرالظهران بار انداخت، و با اينكه اين محل #نزديك مكه است، مردم مكه از حركت آن جناب #بكلى بى خبر بودند، در آن شب #ابوسفيان بن حرب و #حكيم بن حزام و #بديل بن ورقاء از مكه بيرون آمدند تا خبرى كسب كنند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei