eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□●آغاز ماه ذی‌القعده و چهلّه کلیمیّه (موسویّه)●□ □●ماه شوّال، روزهای پایانی خود را طی می‌کند و در آستانه‌ ماه ذی‌القعده قرار گرفته‌ایم. چهار ماه از ماه‌های سال به تعبیر قرآن «مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ» هستند؛ یعنی از ماه‌های حرام و مورد احترامند که حرمت ویژه و احکام خاصّ خود را دارند و در آنها باید حریم خاصّی را مراعات کرد. □●سه ماه از این چهار ماه حرام، پی ‌در پی و پیوسته است که با ماه ذی‌القعده شروع می‌شود، در پی آن ماه ذی‌الحجّه و به دنبال آن، ماه محرّم‌الحرام است. چهارمین ماه حرام رجب المرجّب است، که با فاصله از آن‌ها قرار گرفته است. □●بنا به روایات، روز اوّل ماه ذی‌القعده اوّلین روز اخراج حضرت آدم و حوّا علیهماالسّلام از بهشت بود. □●حضرت آدم علیه‌السّلام از این روز به مدّت چهل روز در فراق بهشت گریست و خدای متعال بعد از چهل روز، در روز عرفه یعنی نهمین روز ماه ذی‌الحجّه و درآستانه روز دهم این ماه توبه او را پذیرفت. لذا روز عرفه، جایگاه بلندی در مقام توبه،انابه، دعا و مناجات دارد. □●از روز اوّل ماه ذی‌القعده خدای متعال چهل روز را با موسی بن عمران علیه السّلام قرار خلوت گذاشت. □●به تعبیر دیگر، روز اوّل ماه ذی‌القعده روز آغاز چهلّه‌ نشینی است. چهلّه کلیمیّه یا موسویّه از روز اوّل ماه ذی‌القعده شروع می‌شود و تا روز عرفه ادامه پیدا می‌کند. □●امیدواریم بتوانیم حرمت این ماه حرام را که در آستانه آن قرار گرفته‌ایم، نگه داریم. ماهی که در آن، حسنات آثار مضاعفی می‌بخشد و سیّئات هم خسارات مضاعفی در پی می‌آورد. □●ماه حرام، ماه حرمت جنگ، مگر در مقام دفاع است. در این چهار ماه بر مسلمان‌ها حرام است با خلق به جنگ ابتدایی بپردازند، حال اگر خدای نکرده کسی در این ماه‌ها با ارتکاب معاصی به جنگ با خدا برود، چه عمل خطرناکی انجام داده است! □●استاد مهدی طیّب۹۲/۰۶/۱۴●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□نكوداشت نوزدهمين سالروز درگذشت استاد علی صفايی حائری(ع.ص)□ □پنجشنبه ۹۷/۰۴/۲۱ ساعت ۲۱ قم، خ طالقانی، ک ۸۷، پ۱۹، موسسه ليله القدر□
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيه 243 ، سوره بقره بخش اول1⃣ أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُو
● آيه 243 ، سوره بقره بخش اول2⃣ أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا يَشكرُونَ(243) ● ترجمه آیات مگر داستان آنان كه هزاران نفر بودند و از بيم مرگ ، از ديار خويش بيرون شدند نشنيدى كه خدا به ايشان گفت بميريد، آنگاه زنده شان كرد كه خدا بر مردم كريم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند.(243) ● بیان آیه فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ... امر در اين آيه شريفه ، امر تكوينى است و منافاتى ندارد كه مرگ اين گروه از مجراى طبيعى واقع شده باشد، همچنان كه در روايات هم آمده است كه به مرض طاعون مرده اند، و اگر تعبير به امر (بميريد) كرده و نفرمود ((خدا ايشان را ميراند و سپس زنده كرد))، براى اين بود كه بهتر بر نفوذ قدرت و غلبه امر الهى دلالت كند، چون تعبير به انشاء در امور تكوينى از تعبير به خبر دادن مؤثرتر و مؤكدتر است ، همچنان كه در اوامر تشريعى تعبير به اخبار مؤكدتر است از تعبير به انشاء. (وقتى بخواهيم به مامور خود دستور موكدى بدهيم ، گفتن اين كه فلان كار را مى كنى موكدتر است از گفتن اينكه فلان كار را بكن ). ((مترجم )) و جمله : ((ثم احياهم )) تا حدى دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى زنده شان كرده تا زندگى كنند، و بعد از زنده شدن مدتى زندگى كرده اند، براى اينكه اگر اين احياء و زنده ساختن ، صرفا معجره اى بوده تا ديگران از آن عبرت بگيرند و يا دليلى و يا بيانى براى اثبات حقيقتى بوده باشد، بايد آن را ذكر مى كرد، چون رسم قرآن در بلاغتش همين است ، همچنان كه در داستان اصحاب كهف ذكر كرد كه بعد از زنده شدن چه كارهائى كردند، علاوه بر اينكه جمله بعدش هم كه مى فرمايد: ((ان الله لذو فضل على الناس ...))، اشعارى بر اين معنا دارد، چون زنده كردن وقتى فضل مى شود كه زنده شده چند صباح ديگر زنده بماند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 423 وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا يَشكرُونَ در اين جمله مى توانست به جاى كلمه ناس ضمير بياورد (چون قبلا اين كلمه در كلام آمده بود) و بفرمايد ((ولكن اكثرهم لا يشكرون ))، ولى دوباره كلمه ((ناس )) را ذكر كرد تا دلالت كند بر پائين بودن سطح فكر ايشان علاوه بر اينكه اگر ضمير مى آورد معنايش اين مى شد كه بيشتر همان زنده شدگان ، شكرگزار نيستند، با اينكه منظور اين نبوده ، بلكه خواسته است بفرمايد: بطور كلى اكثر مردم جهان شاكر نيستند. و اين آيه بدون مناسبت با آيات بعدى خود كه متعرض فريضه قتال است نيست ، چون قتال نيز باعث مى شود كه مردمى بعد از مردن زنده شوند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیت‌الله بهجت ره○□ □ : مقصود از «مصیبت در دین» که در برخی دعاها آمده، چیست؟ نظیر: «لَا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فِی دِینِنا؛ خدایا مصیبت ما را در دینمان قرار مده». □ : همین مصیبتی که به آن مبتلا هستیم، یعنی فقد امام(عجل الله). چه مصیبتی از این بزرگ‌تر؟! خدا می‌داند که به‌واسطۀ آن، چه محرومیت‌ها داریم؟! □○(در محضر بهجت، ج٢، ص٢١٧)○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□از نشانه های جاهلیت عرب، پناهگیری رسمی بود□ □پناه گیری از عرب بود که وقتی و حتی فرزند کسی از آن شخص می خواست، پناهش می داد، و دیگر کسی نمی توانست به او برساند، و برحسب همان ، خود آن شخص هم به آسیب نمی رساند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره نصر□ □رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خود را براى جزم مى كند. راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) داد تا مسلمانان براى با مردم ، مجهز و شوند، و آنگاه داشت بارالها و قريش را از كار ما و از رسيدن ما به ايشان جلوگيرى فرما تا بر سرشان بتازيم و را در شهرشان مكه سازيم، در اين هنگام بود كه بن ابى بلتعه به قريش نوشت و به دست آن داد تا به برساند، ولى خبر اين از به رسول الله رسيد، و (عليه السلام) و را فرستاد تا را از آن زن بگيرند.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره نصر□ #تفسیرالمیزان □رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) #عزم خود را براى #فتح_مك
□بحث روایتی سوره نصر□ □رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در داستان فتح مكه غفارى را خود در مدينه كرد و روز از ماه گذشته بود كه با نفر لشكر از مدينه آمد، و اين در سال بود، و از و حتى يك نفر نكرد. از سوى ديگر حارث بن عبدالمطلب ( رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و بن اميه بن مغيره، در بين راه در محلى به نام () رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را ديدند، و ملاقات خواستند، ليكن آنجناب اجازه ، همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در و شفاعت آن دو عرضه داشت: يا رسول الله (صلی الله علیه وآله) از اين دو پسر عموى تو و ديگرى و تو است. فرمود مرا با ايشان كارى نيست، اما پسر عمويم كرده، و اما پسر عمه و دامادم همان كسى است كه درباره من در آن سخنان را گفته بود، وقتى خبر اين گفتگو به ايشان رسيد كه پسر خوانده اى همراهش بود گفت: به خدا اگر اجازه ملاقاتم ندهد دست اين را مى گيرم و سر به مى گذارم، آنقدر مى روم تا از گرسنگى و تشنگى ، اين سخن به رسول خدا (صلی الله وآله) رسيد، حضرت سوخت و اجازه ملاقاتشان داد، هر دو به ديدار آن جناب شتافته آوردند. □و چون رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در بار انداخت، و با اينكه اين محل مكه است، مردم مكه از حركت آن جناب بى خبر بودند، در آن شب بن حرب و بن حزام و بن ورقاء از مكه بيرون آمدند تا خبرى كسب كنند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei