eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
در تفسیر آیه "وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها»(نازعات/30)" می‌گوید: ((و الارض بعد ذلك دحيها)) - يعنى بعد از آنكه آسمان را بنا كرد و سقفش را بلند نمود، و هر جزئش را در جاى خود قرار داد، و شبش را تاريك و روزش را روشن ساخت ، زمين را بگسترانيد. بعضى گفته اند: معنايش اين است كه زمين را با اين حال بگسترد، (و خلاصه كلمه بعد ذلك به معناى مع ذلك است )، همچنان كه در جمله ((عتل بعد ذلك زنيم )) كلمه بعد به معناى مع آمده ، و ما در تفسير سوره ((الم سجده )) گفتارى پيرامون اينكه از كلام خدا درباره خلقت آسمان و زمين چه استفاده مى شود داشتيم . و بعضى گفته اند: كلمه ((دحو)) كه فعل ((دحيها)) از آن مشتق است ، به معناى ((دحرجه )) يعنى غلتاندن است . ترجمه تفسير الميزان جلد 20 صفحه 309 @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت سوم بخش اول ● توضيحى درباره دفاع و فطرى بودن آن در ذيل ((لولا دفع الله الناس
آیات 252-244 بقره قسمت سوم بخش دوم ● مسئله دفع و غلبه معنايى و عمومى است و در حقيقت مسئله دفع و غلبه ، معنائى است عمومى كه در تمام شئون اجتماع بشرى جريان دارد، و وقتى مغز آن را بشكافيم عبارت مى شود از اينكه انسان از يك سو ديگران را به هر صورتى كه ممكن باشد، وادار كند به اينكه خواسته اش را برآورند، واز سوى ديگر هر چه مزاحم و مانع انجام خواسته او است ، از سر راه بردارد. و اين معنائى است عمومى كه هم در جنگ اعمال مى شود و هم در صلح هم در سختى و هم در آسايش ، هم در راحت و هم در ناراحتى ، و اختصاص به يك طبقه يا دو طبقه ندارد، بلكه در تمامى گروه و دسته هاى اجتماع در جريان است ، بله آدمى در حال عادى متوجه اين حقيقت نمى شود خيال مى كند تنها ستمگران بهره كشى مى كنند ولى وقتى متوجه مى شود خودش هم اين كاره است كه كسى مزاحم و مانع حقى از حقوق حياتى او و يا شهوتى از شهوات او و امثال آن شود، آن وقت است كه شروع مى كند به اينكه انسان مزاحم را از سر راهش بردارد، و معلوم است كه اين بهره كشى مراتبى از شدت و ضعف دارد،كه يكى از آن مراتب ، جنگ و قتال است . اين را هم مى دانيم كه فطرى بودن دفع و غلبه اختصاص به مورد دفاع مشروع ندارد، بلكه شامل همه انحاء دفاع مى شود، چه آنجا كه دفاع به عدل و از حقى مشروع باشد، و چه به ظلم و از حقى خيالى و نامشروع ، چون اگر از يك اصل مسلم و فطرى سرچشمه نمى گرفت هرگز از او سر نمى زد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 446 نه مشروع و بر حقش و نه غير آن ، براى اينكه اعمال آدمى به بيانى كه در سابق گذشت ، همه مستند به فطرت او است ، پس اگر فطرتى مشترك ميان مؤمن و كافر نبود معنا نداشت كه تنها مؤمنين به داشتن فطرتى اختصاص يابند و اعمال خود را بر آن اصل فطرى پايه گذارى كنند. و اين اصل فطرى است كه بشر درايجاد اصل اجتماع به بيانى كه گذشت ، آن را مورد استفاده قرار داده ، و بعد از آنكه اجتماع را به وسيله آن تشكيل داد باز به وسيله آن ، اراده خود را بر غير، تحميل كرده و به ظلم و طغيان آنچه در دست غير بود تملك كرد، و نيز به وسيله همين اصل فطرى آنچه ظالم و طاغى از دست او ربوده بود، به خود باز گردانيد، و نيز به وسيله همين اصل است كه حق را بعد از آنكه به خاطر جهل در بين مردم مرده بود احيا كرد، و سعادتشان را تحميلشان نمود، پس مساله دفاع ، اصلى است فطرى كه بهره مندى بشر از آن از يك بعد و دو بعد نيست . و شايد همين حقيقتى كه ما خاطر نشان كرديم ، منظور از آيه شريفه : ((و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض )) باشد، مؤيد اين احتمال ذيل آيه است كه مى فرمايد: ((و لكن الله ذو فضل على العالمين )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○توصیه‌های آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □○همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین‌الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. ... @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و اما آنهايى كه از قائل به اين سوره شده اند استنادشان به است كه صاحب آن را از از از دو امام بزرگوار امام (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل كرده كه فرموده است: سوره (الم تركيف فعل ربك باصحاب الفيل) و سوره (لايلاف قريش)  سوره اند. □و نيز روايتى است كه شيخ در به سند خود از از زيد شحام روايت كرده كه گفت: به امام (عليه السلام) نماز را اقتدا كرديم، در نمازش در ركعت سوره  (والضحى) و سوره (الم نشرح) را خواند.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و اما
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و ديگرى است كه صاحب از از مفضل بن عمر از امام (عليه السلام) نقل كرده كه گفت: من از آن جناب شنيدم كه مى فرمود در ركعت نماز دو سوره جمع ، مگر سوره  ( ) و () و سوره  (الم تركيف) و سوره (لايلاف قريش). و اين روايت را هم در كتاب معتبر از كتاب نوشته بن محمد بن ابى نصر از نقل كرده است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و #رو
□حال به يك يك اين روايات مى رسيم: اما روايت ، روايتى است ؛ چون در آن شده، يعنى راويان حديث افتاده اند. □و اما روايت از سند به سند ديگر روايت شده، باز در تهذيب است كه شيخ به سند خود آن را از از شحام نقل كرده كه گفت: با امام (عليه السلام) نماز خوانديم، در سوره () و( نشرح) را خواند. و سند روايت زيد شحام عبارت است از از بعضى از راويان از زيد شحام كه گفت: به امامت امام (علیه السلام) نماز خوانديم، در ركعت سوره ( )، و در دومی( ) را خواند.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
■●استدلال حضرت رضا(علیه السلام)●■ ■برخى به حضرت اعتراض كردند كه چرا همين مقدار اسم تو آمد جزء اينها؟ ■فرمود: آيا پيغمبران شأنشان بالاتر است يا اوصياء پيغمبران؟ گفتند: پيغمبران. ■فرمود: یك پادشاه مشرك بدتر است يا يك پادشاه مسلمان فاسق؟ گفتند: پادشاه مشرك. ■فرمود: آن كسى كه همكارى را با تقاضا بكند بالاتر است يا كسى كه به زور به او تحميل كنند؟ گفتند: آن كسى كه با تقاضا بكند. ■فرمود: يوسف صدّيق پيغمبر است، عزيز مصر كافر و مشرك بود، و يوسف خودش تقاضا كرد كه: «اجْعَلْني عَلى خزائنِ الأرضِ إِنّی حَفيظٌ عَليمٌ»؛ چون مى‌خواست پستى را اشغال كند كه از آن پست حسن استفاده كند. تازه عزيز مصر كافر بود، مأمون مسلمان فاسقى است؛ يوسف پيغمبر بود، من وصىّ پيغمبر هستم؛ او پيشنهاد كرد و مرا مجبور كردند. صرف اين قضيه كه نمى‌شود مورد ايراد واقع شود. ■حال، حضرت موسى بن جعفرى كه «صفوان جمّال» را كه صرفاً همكارى مى‌كند ووجودش فقط به نفع آنهاست شديد منع مى‌كند و مى‌فرمايد: چرا تو شترهايت را به هارون اجاره مى‌دهى، «علىّ بن يقطين» را كه محرمانه با او سَر و سرّى دارد و شيعه است و تشيع خودش را كتمان مى‌كند تشويق مى‌نمايد كه حتما در اين دستگاه باش، ولى كتمان كن و كسى نفهمد كه تو شيعه هستى؛ وضو را مطابق وضوى آنها بگير... اما در دستگاه آنها باش كه بتوانى كار بكنى. ☑️اين همان چيزى است كه همه منطق‌ها اجازه مى‌دهد. هر آدم با مسلكى به افراد خودش اجازه مى‌دهد كه با حفظ مسلك خود و به شرط اينكه هدف، كار براى مسلك خود باشد نه براى طرف، [وارد دستگاه دشمن شوند] ... ■●استاد شهید مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند●□ □●«أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبِّهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَتَفَرَّقُوا حَتّىٰ يُعْطَوْا [يُؤْتَوْا] سُؤْلَهُم»* □●هر جماعت و گروهی از افراد که در روز دور هم جمع شوند و کنند؛ متفرّق نمی‌شوند مگر اینکه درخواست‌هایشان از خدا به آنها عطا و عنایت می‌شود. □●بنابراین یکی از مراقبه‌های روز دحوالارض این است که مؤمنین دور هم جمع شوند و یاد و ذکر خدا کنند و به باشند. این کار فضیلت بسیار زیادی دارد و جزء مراقبات روز دحو الارض است. *سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۱۲. □●استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۷/۲۰●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند●□ □●«أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبّ
□● علیه السلام هم از مؤکّدترین مراقبه‌های عبادیِ روز است. خوشا به سعادت کسانی که به آستان قدس رضوی مشرّف‌اند؛ آنها موفّق‌اند در روز بیست و پنجم ماه ذی‌القعده در حرم علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام آن بزرگوار را زیارت می‌کنند؛ ولی بُعدِ منزل نبود در سفر روحانی. اگر ما هم در صورت ظاهر چنین توفیقی پیدا نکرده‌ایم؛ □●می‌شود را روانه کرد و هر جا دل متوجّه آن حضرت شود؛ همان جا حرم علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام است. □"السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"□ □●استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۷/۲۰●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○اگر کسی می خواهد بداند که در مسير خودسازی قرار گرفته يا نه، بايد ببيند که نسبت به اطرافيانش بدگمان است يا نه؟! اگر بدگمان بود بايد بداند که در سير انسانی نيست. □○اوّلين پله ای که انسان را در مسير خودسازی قرار می دهد، خوش بينی است. از همين اکنون خود را بسنجيم که خود را نسبت به ديگران بدبين يافتيم بايد تصميم بگيريم در اوّلين پلّه خودسازی قدم گرفته و خوش بين باشيم. □○هر کجا ديديم سوء ظن پيدا کرده ايم خلاف آن را در نظر بگيريم. روايت شريفی از امام صادق«عَلَيهِ السَلام»  است که امام می فرمايند: «ضع امر اخيک علی احسنه» يعنی فعل برادرت را حمل بر احسن کن. □○امام در روايت «علی احسنه» فرمودند و «علی حسنه» نفرمودند. نکته ای در اين بيان امام است که به عرض شما می رسانيم. به عنوان مثال اگر شخصی جواب سلام شما را نداد، شما می توانيد اين جواب ندادن او را سه گونه تفسير کنيد ○۱-اينکه به صورت منفی تفسير کنيد و بگوئيد اوبا من کينه کرده و نمی خواهد جواب مرا بگويد. ○۲-با خود بگوييد او حواسش نبوده که جواب مرا بدهد وگرنه جواب مرا مي داد، که اين حمل فعل برادر «علي حسنه» است. ○۳-اينکه با خود بگوييم او نه تنها حواسش نبوده بلکه چون در فکرکارگشايی ديگران بوده جواب مرا نداده. □○اين حمل فعل برادر «علی احسنه» است و امام فرمودند فعل برادرتان را به نيکوترين وجه حمل کنيد. □○شرح مراتب طهارت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
#یاعلی @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت سوم بخش سوم ● گفته هاى ساير مفسرين در معناى دفع در آيه شريفه حال ببينيم ساير مفسرين در معناى اين دفع چه گفته اند؟ بعضى گفته اند مراد از دفع در آيه شريفه دفع كفار است كه خداى تعالى به دست كرده همچنان كه آيه شريفه هم در اين مورد نازل شده ، و چه بسا گفتار خود را با آيه زير نيز تأييد كرده اند كه مى فرمايد: ((و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله )) و اگر خدا بعض مردم را به بعض ديگر دفع نمى كرد، ديرها و كليساها و كنشتها، و مسجدها كه نام خدا در آن بسيار ياد مى شود، ويران مى شد. ليكن اين تفسير درست نيست ، چون هر چند كه مطلب در جاى خود صحيح است ،ليكن ظاهر آيه اين است كه مراد از صلاح زمين ، مطلق صلاح و دائم آن است ، صلاحى است كه اجتماع را همواره محفوظ و باقى مى دارد، نه صلاح خاصى كه در پاره اى زمانهاى كوتاه مى شود، از صلاحى كه داستان طالوت و ساير داستانهاى كوتاه مدت و معدود در زمين پديد آورد. و چه بسا مفسرينى ديگر كه گفته اند: مراد از اين دفع ، دفع خدا است ، عذاب و هلاكت را از فاجران ، كه به پاداش كارهاى نيكى كه مى كنند عذاب را از آنان دفع مى كند، رواياتى هم كه از طرق عامة و خاصه (شيعه و اهل سنت ) نقل شده آيه را اينطور تفسير كرده اند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 447 مانند روايتى كه در مجمع البيان و الدر المنثور از جابر آمده كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: خداى تعالى به خاطر صلاح مردى مسلمان ، وضع فرزند او و نوه او حتى اهل خانه او و بلكه اهل محله او را اصلاح مى كند، و مادام كه آن مرد صالح در بين آنان هست ايشان را در حفظ و حمايت خود، محفوظ مى دارد. و نيز مانند روايتى كه در كافى و تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) آمده كه فرمود: خداى تعالى به احترام يك نمازگزار از شيعيان ما از بى نمازان شيعه ما دفاع مى كند، و اگر همه آنان در ترك نماز متحد شوند آن وقت هلاك مى گردند، و خداوند به احترام يك زكات دهنده از شيعيان ما، از شيعيانى كه زكات نمى دهند دفاع مى كند، و اگر شيعيان همگى در ترك زكات متحد شوند هلاك خواهند شد، و خداى تعالى به احترام يك شيعه كه حج بجا مى آورد، از كسانى كه حج بجا نمى آورند دفاع مى كند، و اگر همگى در ترك حج هم داستان شوند هلاك مى گردند، (تا آخر حديث ). و نظير اين دو روايت ، رواياتى ديگر هست ليكن انطباق نداشتن دو آيه نامبرده با اين دو حديث چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد، مگر اينكه بگوئيم تنها از اين جهت بين آن دو و اين دو انطباق هست كه هم آيات در مورد دفع مردم نازل شده ، و هم روايات در اين مورد وارد شده است . و چه بسا مفسرينى ديگر كه گفته اند مراد از دفع خدا دفع ظالمان است به دست ظالمانى ديگر، و بى پايگى اين تفسير بر كسى پوشيده نيست . تِلْك ءَايَت اللَّهِ... اين آيه به منزله خاتمه اى است كه كلام و داستان را با آن پايان داده ، چيزى كه هست اينكه جمله آخرش كه مى فرمايد: ((وانك لمن المرسلين ))، بى ارتباط با آيه بعدى نيست . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●گزیده‌ای از اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □●به ایشان(آیت‌الله بهجت) گفتم: آقا می‌شود یک ذکری به ما بدید که دائمی باشد، خیلی بزرگ باشد. □●... فرمودند: «در قبال این ذکری که من دارم به شما می‌دهم اگر تمام گنج‌های عالم را جمع کنید بیاورید، بروید داخل کوه‌ها هر چه جواهر وجود دارد جمع کنید، بروید در دریاها هر چه مروارید وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما می‌دهم برابری نمی‌کند». □●گفتم: آقا بفرمایید چه ذکری هست که این‌قدر با همه جواهرات دنیا برابری نمی‌کند؟ ایشان فرمودند: «، ، ؛ اگر بدانید چه هست این استغفار! چه گنج‌هایی در این ذکر استغفار نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست». ... (بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بررسی قول به وحدت سوره در تفسیر المیزان□ □و اما روايت بن صالح كه به آن كرده اند بر دو سوره، بر بيشتر دلالت دارد (براى اينكه در آن آمده در يك ركعت بين دو سوره () و  () و نيز بين دو سوره () و () جمع )، و اين است در . @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□ □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و اين روايت يعنى ابن ابى عمير است در اينكه امام سوره را در ركعت خواندند، و با وجود اين روايت ديگر براى روايت علاء باقى نمى ماند، يعنى ديگر ندارد در اينكه هر سوره را در خوانده باشد، چون عبارت آن چنين است: ( پس و را در ركعتى خواند) و اين مى سازد با اينكه ضحى را در ركعتى و الم نشرح را در ركعتى خوانده باشد.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ #تفسیر_المیزان □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و
□بیان آیات سوره قریش□ □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و اما روايت كه ظهورى در بين دو سوره در يك ركعت ، نه دارد و نه ؛ (چون در آن آمده بود: پس سوره الضحى و الم نشرح را در نماز خواند)، و اما اينكه بعضى ها روايت ابن ابى عمير را بر نماز كرده اند، درست ، براى اينكه در آن عبارت () آمده، كه  اين است كه با ايشان نماز خوانديم، و نماز را با جماعت خواند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ #تفسیر_المیزان □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و
□بیان آیات سوره قریش□ □ادامه بررسى قول به وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □پس  آن است كه روايات اگر در اين باره داشته باشد دلالت دارد بر اينكه است دو سوره ( و  ) و دو سوره ( و ) را در ركعت نماز خواند، ولى در واجبات خواند، و اين  دلالت روايت است كه در كتاب خود آن را از رقى از امام (عليه السلام) نقل كرده، و در آن آمده: هم اينكه فجر كرد برخاست اذان و اقامه گفت، و مرا در طرف خود بپا داشت، و در ركعت سوره حمد و سوره را، و در ركعت حمد و قل هو اللّه احد را خواند، و سپس گرفت، و داد آنگاه نشست.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei