eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○تا كِه فَرمودْ هَمینْ جاستْ و اُتراق كُنید ○خواهَرى دَرْ دِلِ خودْ بِیرَقِ غَـمْ را كوبید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت دوم بخش پنجم ● گفتارى پيرامون تكلم خداى تعالى از جمله ((منهم من كلم الله ...)) بر مى آيد كه اجمالا عمل ((سخن گفتن )) از خداى تعالى سرزده ، و بطور حقيقت هم سرزده ، نه اينكه جمله نامبرده ، مجازگوئى كرده باشد، خداى سبحان هم اين عمل را در كتاب خود، كلام ناميده ، حال چه اينكه اطلاق كلام بر عمل نامبرده خدا، اطلاق حقيقى باشد، و يا اطلاقى مجازى ، پس پيرامون كلام از دو نظر بايد بحث كرد. ● ويژگيهاى انبيا (علیهم السلام ) و اخبارى كه ايشان آورده اند امور حقيقيه هستند و در بيان حقائق الهيه مجاز گوئى نشده است جهت اول اينكه : كتاب خداى عزوجل دلالت دارد بر اینکه آن ويژگى هاى مخصوصى كه خداى تعالى به انبياى خود داده ، و ساير مردم از درك آن عاجز مى باشند از قبيل وحى و تكلم و نزول روح و ملائكه و ديدن آيات بزرگ الهيه و نيز آنچه كه خبرش را به ايشان داده ، از قبيل : ((فرشته ))، ((شيطان ))، ((لوح ))، ((قلم )) و ساير امورى كه از درك و حواس انسان مخفى است ، همه امورى است حقيقى ، و واقعياتى است خارجى ، نه اينكه انبيا خواسته باشند در اين دعا وى خود مجازگويى كرده باشند، و مثلا نام قواى عقلانى را كه بشر را بسوى خير دعوت مى كنند، ملائكه گذاشته باشند و نام هر چيزى را كه اين قوا به ادراك انسان تحويل مى دهد، وحى نهاده باشند، و مرتبه عالى از اين قوا را كه افكار خوب و مفيد به اجتماع بشرى از آن ترشح مى شود، روح القدس يا روح الامين ناميده باشند، و قواى شهوانى و غضبيه را كه در نفس آدمى داعى به سوى شر و فساد است ، جن و يا شيطان خوانده باشند، و افكار پليدى كه اجتماع صالح را به فساد مى كشانند و يا انسانها را به عمل زشت وا مى دارند وسوسه و نزعه ناميده باشند، و يا اينكه انبيا، در ساير گفته هاى خود مجازگويى كرده باشند. براى اينكه آيات قرآنى و همچنين آنچه از بيانات انبياء گذشته (عليه السلام ) كه براى ما نقل شده ، همه آن آيات ، روشنگر اين نكته اند، كه آن حضرات (انبياء) در مقام مجازگويى نبوده ، و نخواسته اند حالات درونى خود را با مثل بيان كنند، و اگر كسى اين نكات روشن و بديهى را انكار كند، قطعا سر ناسازگارى و لجبازى دارد، و ما با او هم كلام نمى شويم ، و اگر جائز باشد كه اينگونه بيانات را با آنگونه تاويل ها و مجازگويى ها توجيه كنيم ، بايد جايز بدانيم كه تمامى خبرهايى كه از حقايق الهيه داده اند، بدون استثنا به امور مادى محض تاويل نموده و از بيخ ، همه امور ماوراى ماده را منكر شويم ، و ما در اين باره در بحث از اعجاز، بياناتى ايراد نموديم ، و چون نمى توانيم دست به چنين تاويلى بزنيم ، و ناگزيريم همه را به همان معناى ظاهرى آن حمل كنيم ، در مورد تكلم خداى تعالى ناگزيريم بگوئيم امرى است حقيقى ، و واقعيتى است خارجى ، همان آثارى كه بر تكلم هاى خود ما انسانها مترتب مى شود. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 478 توضيح اينكه خداى سبحان از بعضى كارهاى خود تعبير به كلام و تكليم كرده ، مثلا فرموده : ((وكلم الله موسى تكليما)). و يا فرموده : ((منهم من كلم الله )) و اين دو اطلاق سر بسته و مبهم و نظاير آن را در آيه زير تفسير نموده ، و فرموده : ((و ما كان لبشر ان يكلمه الله الا وحيا او من وراى حجاب ، او يرسل رسولا فيوحى باذنه ما يشاء)). اين آيه ، اطلاق ساير آيات را تفسير مى كند، براى اينكه استثناى ((الا وحيا...)) معنا نمى دهد مگر وقتى كه منظور از تكليم در جمله ((ان يكلمه الله ))، تكليم حقيقى باشد، پس تكليم خدا با بشر تكليم هست ، اما به نحوى خاص (همچنان كه در آيه سوره نساء ديديد كه فرمود: خدا با موسى تكلم كرد). پس حد و تعريف اصل تكليم بطور حقيقت ، بر آن صادق است ، و داراى معنى منفى نيست و نمى شود گفت كه اين عمل ، تكليم نيست . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ : شنبه ١٧ شهریور ماه ١٣٩٧○■ □بنابه فرمایش شیخ مفید(ره)، روزه روز مستحب است. روز آخر این ماه، روز آخر سال است و در آن دو رکعت نماز با کیفیتی مخصوص وارد شده. اگر کسی این عمل را به جا آورد، شیطان می‌گوید: «وای بر من، هر زحمتی که در طول این سال برای ویرانی او به عمل آوردم، همه را با این چند کلمه اصلاح نمود». (اقبال‌الاعمال، ج٢، ص۵١٧ و۵١٨). □برای شب اول ماه محرم، دعاهای هنگام رؤیت هلال و نمازهایی وارد شده است. در روز اول، مستحب است و بنابر روایت، موجب دوری از آتش جهنم می‌شود. (ج٢، ص۵۵١) به‌طور‌کلی روزه در این ماه، مستحب است. (ج٢، ص۵۵٣) □روایت شده که روز سوم محرم، روز نجات یوسف(علیه السلام) از چاه است و روزه این روز، موجب استجابت دعاست (ج٢، ص۵۵۴). □مناسبت‌ها: ○واقعه حرّه (قتل عام مردم مدینه به دستور یزید)؛ ۶٣ق. ○درگذشت امامزاده علی‌بن‌جعفر(علیه السلام) مدفون در قم؛ ٢١٠ق. ○قيام ۱۷شهريور و كشتار جمعی از مردم به‌دست مأموران ستم‌شاهی پهلوی؛ ١٣۵٧ش. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●به آنچه دارید بسازید●■ ■بر دولت ها و دست اندرکاران است،چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده، که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالا های مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند. تا خود همه چیز بسازند. ■●صحیفه نور،جلد ۲۱،صفحه ۱۸۴ وصیت نامه سیاسی - الهی امام خمینی (ره) مورخ:۱۳۶۳/۰۳/۱۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●..درقرآن کریم آمده است که:(یس* وَ القُرآنِ الحَکِیمِ) یعنی قرآن حکیم است و از طرف دیگر پیغمبر اکرم فرمود «انا مدینة الحکمة و هی الجنّة و انت یا علی بابها» یعنی من شهر حکمتم و حکمت بهشت است و تو ای علی باب ورود آنی □●پس قرآن که حکیم است، عین وجود حضرت خاتم است که فرمود: من شهر حکمتم و چون قرآن عین دین است، پس پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم عین دین است و از آنجا که طبق فرمایش حضرت امیر مدارج وجودی انسان که همان درجات بهشت است به عدد آیات قرآن است پس حقیقت علم نیز بیرون از جان مبارک پیامبر اکرم نیست بلکه عین آن است. □●ولذا حضرت امیر علیه السلام به فرزندشان جناب حنفیه می فرمایند: اگر می خواهی درجات بهشت انسانی و معارج قرآنی را طی کنی می بایست خود را تحویل شهر حکمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم دهی و من باب ورود این مدینه هستم. □●پس در حقیقت نه تنها بین علم ودین اتحاد است بلکه نتیجه ی این دو حقیقت و در کسب این حقیقت، اتحاد حقیقت علم ودین و نبوّت و امامت است. و آدمی با می خواهد به مقام نبوت جناب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ولایت حضرت وصی امیرالمؤمنین علی علیه السلام دست یابد. □●شرح رساله رابطه ی علم و دین استاد داود صمدی آملی حفظه الله●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● - از جنایات برجسته‌ی یزید●■ ■در روز بیست ‌و‌ هفتم ماه ذی‌الحجّه در سال ۶۳ هجری ‌قمری، یعنی دو سال بعد از واقعه‌ی عاشورا، واقعه‌ی حَرّه رخ داد. ■بعد از واقعه‌ی عاشورا مردم مدینه مجتمع شدند؛ با رهبری عبد‌الله‌ بن ‌حنظله، فرماندار اعزامی از شام را بیرون کردند و خودشان شهر را در اختیار گرفتند. ■یزید وقتی این قضیه را دید، برای سرکوب قیام و شورش مردم مدینه سپاهی را به فرماندهی مسلم ‌بن ‌عُقبه به این شهر اعزام کرد و مسلم ‌بن عقبه براثر خیانت گروهی که مورد ترحّم مردم مدینه قرار گرفته بودند، توانست به شهر مدینه نفوذ کند. ■در واقعه‌ی حرّه جنایتی رخ داد که تاریخ از آن شرمسار است. چه جوی خونی در مدینه به راه افتاد! چه کشتارهای وحشتناکی! چه مادرانی که فرزندان شیرخوارشان در‌ حالی ‌که از سینه‌ی آنها شیر می‌نوشیدند، در بغل مادرها سرشان بریده و قطع شد! چه فجایعی رخ داد! ■مورّخین سنّی و شیعه هر دو نوشته‌اند از کشته‌های مردم مدینه جوی خونی در داخل مسجد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم جاری بود. ■سپس یزید برای سه روز یا یک هفته، تمام زنان و دختران شهر مدینه را بر سربازان اعزامی خود حلال کرد. چه فجایعی رخ داد! و تا سال‌های بعد چه فرزندان نامشروعی در مدینه متولّد شدند! ■واقعه‌ی حَرّه حادثه‌ای است که به‌منزله‌ی یکی از جنایات برجسته‌ی یزید در دوران حکومتش ثبت شده است؛ یزیدی که یکبار پسر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را در کربلا آن‌گونه به شهادت می‌رساند؛ بار دیگر مردم مدینه، شهر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را این‌ گونه قتل ‌عام می‌کند و بار سوم خانه‌ی خدا را مورد هجوم قرار می‌دهد؛ با منجنیق آتش بر آن می‌ریزد و خانه‌ی خدا را به آتش می‌کشد. ■در دوره‌ی کوتاهِ نزدیک به سه سال حکومت یزید چه فجایع وحشتناکی که رخ نداد! ■اینها همه میوی انحرافی بود که بعد از رحلت رسول‌الله صلّی الله علیه و آله و سلّم از خطّ ولایت و امامت واقع شد؛ واقعه‌ی حَرّه استمرار کودتای سقیفه است. ■یک ‌بار این تعبیر را خدمتتان به کار برده‌ام که شاید بازتاب سکوت مردم مدینه در برابر ظلمی که بعد از رحلت رسول‌الله صلّی الله علیه و آله و سلّم به امیرالمؤمنین علیه السّلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها‌‌ شد، قتل‌عام، کشتار و فجایعی بود که بر سر این مردم آمد. ■آن سکوت، تماشاگر بودن، همکار بودن و تأیید کردن مظالمی که بعد از رحلت رسول ‌الله صلّی الله علیه و اله و سلّم بر خاندان ایشان شد، نمی‌توانست بدون تبعات باشد، و واقعه‌ی حَرّه یکی از تبعات آن برای این مردم بود. ■بدانیم اگر زمانی تماشاچی صحنه‌ی ظلم بودیم و سکوت ما مؤیّد آن ظلم شد، در همین دنیا پیامدهایی خواهد داشت؛ چون وقتی کسی سکوت می‌کند، عملاً آن ظلم را تأیید کرده است. ■در زیارت عاشورا در کنار جنایتکاران واقعه‌ی عاشورا از کسانی نام می‌بریم و آنها را نفرین می‌کنیم که با سکوتشان این جرأت را به دستگاه خلافت یزید ‌بن‌ معاویه بخشیدند که چنان جنایتی را به بار بیاورد: ■«لَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِتالِكُمْ» ■نفرین بر کسانی‌که با تمکین، سکوت و پذیرش این کشتار و جنایتی که در کربلا شد، زمینه را آماده کردند. ■اعتراض نکردن، بر نیاشوبیدن و به مبارزه‌ی با ظلم نپرداختن پیامدهایی در همین دنیا دارد؛ چه رسد به آنچه که در آخرت متوجّه شخص خواهد شد.... ■●استاد مهدی طيّب۹۲/۰۸/۰۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei