eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●هفدهم ربیع الاوّل روز نزول بزرگترین رحمت الهی - بخش اوّل●■ ■●میلاد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و
■●هفدهم ربیع الاوّل روز نزول بزرگترین رحمت الهی - بخش دوّم●■ ■●حقیقت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای مخلوق شناخته شدنی نیست و چون «شُکِرُ اِلنعَم دَِرِکُ اِلنعَمِ»، بنابراین چون درک حقیقت و منزلت رسول الله دسترسی پذیر نیست؛ شکر نعمت وجود پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم هم دسترسی پذیر نیست. ■●پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم علّت خلقت همه‌ی عالم هستی است. خدای متعال فرمود: «لَولاكِِ لَِما خَِلَقتِِ اِلاَفلاکَِ» اگر تو نبودی، عالم و عالمیان را نمی‌آفریدم. ■●پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم علّت ایجاد عالم وجود است؛ همه‌ی ملائکه، انبیاء و اولیاء از نور ایشان خلق شده‌اند؛ همه‌ی ماسوی‌الله به هدایت پیامبر مهتدی شدند و نور پیامبر بود که انبیاء، اولیاء، ائمّه و ملائکة الله را راهبری کرد. ■●در حدیثی که از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده است، حضرت فرمودند: در آغاز خلقت ما پنج نورِ پاک (یعنی نور پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین، فاطمه‌ی‌زهرا و حسنین علیهم السّلام) بودیم؛ خدا را تسبیح، تهلیل، تکبیر و تقدیس می‌کردیم و جز ما کسی نبود. سپس از نور وجود ما، نور شیعیان ما خلق شد. شیعیان ما از ما تکبیر، تقدیس، تهلیل، تحمید و تسبیح را آموختند. سپس از نور شیعیان ما ملائکة الله خلق شدند و ملائکة الله در عالم انوار از شیعیان ما تکبیر، تقدیس، تهلیل و تسبیح الهی را آموختند. ■●بنابراین در این عالم هر کس از ملائکة الله، اولیای خدا، انبیای عظام، مؤمنان، صالحان و برجستگان راه توحید ، به معرفت الله، ایمان، تقدیس، تسبیح، تحمید، تکبیر و تهلیل الهی راه پیدا کرده است، از برکت نور وجود پیامبرخاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم است. ☑️به تعبیر قرآن کریم پیامبر خاتم کسی است که شرط پیامبر شدن سایر انبیاء اقرار به نبوّت ایشان بود. ☑️قرآن کریم به صراحت بیان می‌کند که ما در عالم ذر و میثاق، ابتدا از همه‌ی انبیاء بر اقرار به پیامبری پیامبر اکرم و ولایت اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام پیمان گرفتیم؛ سپس منصب پیامبری را به انبیاء و رسل دادیم... .... ■●استاد مهدی طیّب۸۷/۱۲/۲۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مراقبات روز هفدهم ربیع الاوّل - میلاد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم○□ □○۱- غسل برای طهارت ظاهر و باطن و برای ورود به این عید عظیم الهی آثار بسیار پر برکتی دارد. □○۲- روزه به شکرانه‌ی عطیّه الهی در این روز، که فضیلت بسیار دارد و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد، ثواب روزه یک سال را خدا برای او می‌نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است. □○۳- زيارت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم از دور و نزديک در روايتى از آن حضرت آمده است: هر كس بعد از وفات من، قبرم را زيارت كند، مانند كسى است كه به هنگام حیاتم به سوى من هجرت كرده باشد، اگر نمی‌توانید مرا از نزديک زيارت كنید، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستید (كه به من مى‌رسد). □○۴- زيارت امیرالمؤمنین علیه السّلام زيارت امیر مؤمنان، على علیه السّلام نیز در اين روز مستحب است، با همان زيارتى كه امام صادق علیه السّلام در چنین روزى كنار ضريح شريف آن حضرت، ایشان را زيارت كردند. □○۵- نماز دو رکعت نماز که در هر رکعت بخواند: □سوره «حمد» یک مرتبه □سوره «قدر» ده مرتبه □سوره «توحید» ده مرتبه □○و پس از نماز دعائی که در زادالمعاد مجلسی روایت شده است بخواند: ... □○۶- تصدّق و خیرات مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات نمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. □○۷- عید گرفتن به آنچه موافق حقیقت عید است عمل کند، یعنی به آنچه که در شرع وارد گشته، نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد‌، همچنان که عادت و سنّت پاره‌ای از نادانان است که به لهو و لعب بلکه پاره‌ای از افعال حرام می‌پردازند. برای هر مجلسی لباس مخصوصی و زینتی مناسب آن لازم است و لباس شایسته‌ی اهل چنین مجلسی، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار می‌باشد؛ یعنی لباس اهل این مجلس تخلّق به اخلاق حسنه و تاج معارف ربّانیه و تطهیر آنها، پاکیزه ساختن دل از اشتغال به غیر خدا و بوی خوش ایشان، ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرین او علیهم السّلام است. □○المراقبات - میرزا جواد آقا ملکی تبریزی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●رسول خدا حبیب الله است و در زیارت نامه ها هم بعد از این که به آدم صفوة الله، به نوح نبیّ الله، به ابراهیم خلیل الله، به موسی کلیم الله ، به عیسی روح الله علیهم صلوات الله سلام می دهیم، وقتی به اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می رسیم خطاب می کنیم: ■«السّلام علیک یا رسول الله، السّلام علیک یا حبیب الله»■ ■●پیغمبر اکرم حبیب الله است. حبیب از نظر ادبی به معنای است. کما اینکه قتیل به معنای مقتول است. قتیل یعنی کشته، لذا در روایات به امام حسین علیه السّلام قتیل العبرات گفته شده است. حبیب به معنای محبوب است، پس حبیب الله یعنی محبوب خدا، معشوق خدا. ■●در سلسلۀ انبیاء می بینید که کار از صفوت آغاز می شود، یعنی وقتی کسی در سیر و سلوک کمالات انسانی به حقیقت آدمیت نائل می شود، همین که در سلوک از حیوانیت نجات پیدا می کند و آدم می شود، به مقام صفوت می رسد. از مقام صفوت که مقام آدم صفیّ الله علیه السّلام است تا مقام خلّت که مقام ابراهیم خلیل الله علیه السّلام است فاصلۀ بسیاری است. ■●مقام خلّت مقام دوستی خالصانه و بی شائبه است. ابراهیم خلیل دوستدار خالص و راستین خدای متعال بود. از مقام صفوت تا مقام خلّت راهی طولانی است که الی الله باید طی کند تا به مقام خلّت برسد و دوستدار راستین خدای متعال، نه مدّعی دروغین دوستی شود و خدا را دوست بدارد. در کانون قلب او خدا حضور داشته باشد و همه چیز را در راه خدا ترک کند و خدای متعال تنها مقصود و محبوب او در زندگی شود. رسیدن به مقام خلّت مرحلۀ بسیار عظیمی است. منتها از خلیل الله تا پیغمبر اکرم که حبیب الله هستند راه راه بسیار عظیم تری است. یعنی از مرتبۀ محب و دوستدار بودن تا مرتبۀ محبوب و معشوق بودن خدای متعال راه بسیار عظیمی است و سیر کمالی انسان وقتی به مرتبۀ محبوبی، یعنی مرتبۀ حبیب اللهی برسد، سیر به غایت و نهایت خود منجر شده است. ■●در مسیر این گونه است و همین حقیقت که در عالم سلوک مطرح است در عالم ظاهر هم در قالب سلسلۀ انبیاء الهی این را مشاهده می کنید. لذا ختم رسالت به حبیب الله می شود. همین جا می شود فهمید که چرا پیغمبر اکرم خاتم رسل است. چون وقتی که صفیّ الله خلیل الله شد و خلیل الله حبیب الله شد این راه و مسیر به انتهای خود رسیده است. ■●وقتی کسی به مرتبۀ محبوبی و معشوقی خدای متعال رسید، او دیگر به اوج قلّۀ کمال رسیده است و دیگر چیزی باقی نمانده که او طی کند، لذاست که پیغمبر چون حبیب الله است، خاتم رسل است و ختم کنندۀ سلسلۀ انبیاء است. همان طور که کسی که در سیر به مرتبۀ حبیب اللّهی و محبوب خدا شدن برسد، به انتها و ختم مسیر سلوک نائل شده است. لذا بسیار زیباست که می بینیم خدای متعال در ادبیات گفتگویی که با پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دارد به گونه ای متفاوت با سایر انبیاء سخن می گوید. در آیۀ ۷۲ سورۀ حجر می بینید خدای متعال به جان پیغمبر قسم می خورد و می گوید: «لعمرک» قسم به جان تو ای پیامبر... این خوب نشان می دهد که پیغمبر محبوب خدای متعال است و خدای متعال دارد به گرانبهاترین چیز که جان محبوب و معشوقش است سوگند می خورد. در قران کریم چنین تعبیری را راجع به سایر نمی بینیم. ■●استاد مهدی طيب _ جلسه ٢٠ بهمن ٩٠ ١●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 260-258 بقره قسمت اول بخش ششم1⃣ ● دفع يك توهم در باره جمله ((خدا به او (نمورد) ملك و دولت داد)) در اينجا سؤالى پيش مى آيد، و آن اين است كه مگر سلطنت جائرانه امثال نمرودهاى روزگار، عطيه خدا است ، كه در آيه مورد بحث مى فرمايد: ((خدا به او ملك و دولت داد))؟. در پاسخ مى گوئيم : هيچ منافاتى و محذورى پيش نمى آيد، براى اينكه ملك كه نوعى سلطنت گسترده بر يك امت است ، مانند ساير انواع سلطنت ها و قدرت ها نعمتى است از خدا و فضلى است كه خدا به هر كسى كه بخواهد مى دهد، و خداى تعالى در فطرت هر انسانى معرفت آن و رغبت در آن را قرار داده ، حال اگر انسان اين عطيه را در جاى خودش به كار برد، نعمت و سعادت خواهد بود. همچنان كه در كلام مجيدش فرموده : ((وابتغ فيما اتيك الله الدار الاخره))و اگر در جايش به كار نبرد و در استعمال آن از راه راست منحرف گرديد، همان نعمت در حق او نقمت و هلاكت مى شود. همچنان كه باز فرموده : ((الم ترالى الذين بدلوا نعمت الله كفرا و احلوا قومهم دارالبوار)). در سابق هم گفتيم كه هر چيزى نسبتى با خدا دارد، ولى نسبتى كه لايق به ساحت قدس او باشد. يعنى جهت حسن هر چيز منسوب به خدا است ، نه جهت قبح و بديش (پس ملك نمرود هم از آن جهت كه مى توانست وسيله تعالى جامعه باشد، از خدا است و از اين جهت كه خود او آن را وسيله ذلت و بدبختى جامعه قرار داد از خدا نيست ). از اينجا فساد و بطلان گفتار بعضى از مفسرين روشن مى شود كه گفته اند ضمير در آيه ((اتيه الله الملك )) به ابراهيم بر مى گردد، و مراد از ملك هم ، ملك ابراهيم است ، همچنان كه در جاى ديگر درباره ملك ابراهيم فرموده : ((ام يحسدون الناس على ما اتيهم الله من فضله ، فقد اتينا ال ابراهيم الكتاب و الحكمه ، و اتيناهم ملكا عظيما)) و منظور از ملك در آيه ، ملك نمرود نيست ، براى اينكه ملك جور وكفر و معصيت را نمى توان به خدا نسبت داد. دليل بطلان اينست كه اولا: قرآن كريم همين گونه ملك ها و چيزهائى نظير آن را در بسيارى از موارد به خود خدا نسبت داده ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 540 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○به‌مناسبت فرارسیدن میلاد پر نور و برکت نبی مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله و سلاله پاک ایشان، حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام○□ □○ : آقا ببخشید، برای حضور قلب دائمی؛ آدم همیشه خودش را در محضر خدا ببیند؛ در همه کارها؛ چه بکند؟ : □○اسباب محبت خدا را در خودش ایجاد کند، [به طوریکه] خودش را دوست دارد آدم؛ اما کسی که او را ایجاد کرده؛ او را دوست ندارد؟! بالاخره که باید کاری کند که دوستی خدا را در خودش زیاد بکند، بوسیله اذکار و آداب و این‌ها، کسی این غایت را در نظر داشته باشد؛ بخواهد دوستیش و محبتش زیادتر بشود، من خیال می‌کنم چیزی آسان‌تر از صلواتِ زیاد نیست، عاشقانه صلوات بفرستد، متوجه می‌شود که چطور محبتش زیاد می‌شود؛ خیلی [جهت تاکید]. □○اما به شرط عقیده که بفهمد که این [صلوات فرستادن] می‌کشد این را به سمت معشوق خودش و محبوب خودش. و خدا می‌داند چه هست در این صلوات [مانند روایت:‌] «من صلی عَلَیَّ مرّة لم یَبقِ مِن ذُنوبِه ذَرّه». □○... مقصود این است که از جمله آسان‌ترین چیزها؛ شاید همین صلوات باشد در اذکار. اما همین [روایت]: «النّظر الی الکعبه عبادَه»، این هم محبت‌آور است. [همچنین ادامه روایت]:«النظر الی المُصحَفِ عباده». مصحف عدیل خود حضرت حجت[امام زمان]، سلام‌الله علیه است، نظر به آن[قرآن]، نظر به امام زمان است. □○ببینید ما از چه چیزهای به این آسانی تغافل می‌کنیم و غفلت می‌کنیم. [مثلا بعضی افراد سوال می‌کنند:‌] شما به ما یاد بده یک ختم خیلی سنگینی که در آن این چیزها باشد! [درجواب باید گفت:‌] بابا!! این ختم‌ها چندجمله هست و نگاه کردن هست و این جور چیزها. [همچنین ادامه روایت به اینکه]: «النَظَر الی المُومِنِ عِباده، النَظَرّ الی العالِمِ عباده» همه این‌ها [تعبیر به عبادت] دارد، «النظر الی المصحف عباده و الی الکعبه عباده». @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عظمت مقام پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)●■ : ■●مقام سید انبیاء از عقول ما خارج است، مقام پیامبر اکرم بالاترين مقام ها ميباشد و خداوند بالاتر از ايشان شخصیتی نیافریده است. ■●مولایمان امام صادق (علیه السلام) می فرماید: "کانت جبرئیل اذا نزل علی رسول الله استاذن منه و قعد بین یدیه كالعبد" وقتی که جبرئیل بر پیامبر نازل می شد اجازه می گرفت و مثل بندگان در برابرش می نشست. ■●امام سجاد (علیه السلام) در دعای دوم صحیفه می فرماید: «و الحمد لله الذی مَنَّ علینا بمحمد نبیه دون الامم الماضیه و القرون السالفه» حمد مخصوص خدائی است که به وسیله پیامبر اکرم بر امت ما منت نهاده است. ■●بسيار بايد افتخار کنیم که امت این پيامبريم، همه ی انبياء باعظمت و عزیزند، اما پيامبر اسلام، آقای پیامبران و سید انبیاست. ■●"فاق النّبیّین فی خلق وفی خلق ولم یدانوه فی علم ولا کرم " پیامبر اکرم خَلقا و خُلقا بر تمام انبیاء تفوق و برتری دارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●مرحوم آقای شعرانی درباره حشر دربهشت ومحشور شدن با بهشتی ها می فرمود که محشور شدن با پیامبر (صلی الله علیه وآله) یعنی حشر با حقیقت رسول الله واین با حشری که عوام بر سر زبان دارند فرق دارد. □●آن گاه مثال میزد و می فرمود : الان عده ای خدمت آیت الله بروجردی می روند . ودر محضرش مینشینند و حتی دستش را میبوسند و شاید شبانه روز در کنارش هم باشند ، چنین کسانی محشور با آقای بروجردی اند و ظاهرا با او حشر و نشر دارند آیا شما چنین حشری میخواهید یا حشر علمی و معنوی ؟ □●آن حشری که میگوییم خدایا مارا با محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله) محشور بدار ، بدان معناست که ما را با صفات و حقیقت آنها محشور فرما ، ما را بر اسرار قرآن و مقامات بهتر توفیق ارزانی دار ، ما چنین حشری را میخواهیم ؛ منظور حشر جسمانی نیست.   □●شرح اشارات و تنبیهات|نمط هشتم علامه حسن زاده آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●" نغمه های محمدی "●■ ■●گوته در قطعه شعری با عنوان نغمه های محمدی (Mohamet Gesang)، قرآن را به رودخانه ای از یک نیروی عظیم معنوی تشبیه کرده که به اقیانوس الهیت و ابدیت می پیوندد. ■●یک بار یکی از دوستان گوته کتابی از کلمات کوتاه حکمت آمیز به وی هدیه کرد و او در نامه ای تشکرآمیز چنین نوشت: این گفته ها باهر نظر عقلانی و دینی اصیل سازگار است و می توان گفت همان اسلام است که ما دیر یا زود باید بدان اعتراف کنیم. این گفتۀ گوته سخن مولانا را در فیه ما فیه به یاد می آورد که گفت: فلان عالم قرآن را می خواند اما نمی فهمد. گفتند " چگونه نمی فهمد در حالی که او از مفسران معروف است؟ " مولانا گفت: " اگر قرآن را می فهمد چرا وقتی به زبان دیگر بر او می خوانند قبول نمی کند؟ " ■●و گوته قرآن را به هر زبانی می شناخت و می گفت: " آیا قرآن از ابدیت است؟ آری, در این جای پرسش نیست، این کتاب کتابهاست. " گوته به سمفونی قرآن، بخصوص در آن گوشه ها که دست خداوند را در آفرینش نشان می دهد و همۀ پدیده ها را به او منسوب می کند، علاقۀ خاص داشته و آن را ستوده است. می توان این قطعات را " گوشه هوالذی " نامید از آنکه در قرآن بسیار آمده است: اوست که ... ●هوالذی خلق الموت و الحیات ●هوالذی یتوفاکم باللیل ●هوالذی ارسل الریاح بشری بین یدی رحمته ■●جاذبۀ گوشه های " هوالذی " از دیدگاه گوته این است که خداوند را به عنوان فاعل مطلق در کل کائنات معرفی می کند. ■●و این به تعبیر حکما توحید افعالی است و گوته معتقد است این نگاه روح را به اهتزاز می آورد و تعالی می بخشد. نظامی و عطار و مولانا همین گوشه ها را مرتب در آثار خود نواخته اند. به گفته عطار اوست خدایی که: ●در زمستان سیم آرد در نثار ●زر فشاند در خزان از شاخسار ■●بر گرفته از پیشگفتار کتاب " در صحبت قرآن " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○راستى چگونه محمد در كوير آن گلها را پروريد؟!○□ □○من گاهى در كار سنگين رسول عظيم، محمد مصطفى، آنچنان مسحور مى‌شوم، كه خيال مى‌كنم در خواب اين همه بيدارى را و بصيرت را و رفعت را ديده‌ام؛ چگونه از ميان آنهايى كه ناچار با دست خود، گور عزيزان خود را مى‌كندند، وسعت صدر و ظرفيت روح و ظرافت برخوردى را بيرون مى‌آورد، كه امروز در سرزمين رفاه و هنگام وفور هم نمى‌توان اين همه وسعت كه هيچ، حتّى مقدارى ظرفيت و ظرافت را از آنها توقع داشت، كه لااقل برادران خودشان را به دست دشمنشان نسپارند و زير پاى خوكهاى مهاجم نيفكنند و قربانى يهود نسازند. □○راستى چگونه محمد در كوير، آن گلها را پروريد؟ گلهايى كه از خار انگيزه‌هاى شخصى كه هيچ از غضب قومى و قبيله‌اى كه هيچ، حتّى از شوق بهشت و ترس آتش هم رها شده بودند و از بندگى و تجارت، به آزادگى رسيده بودند. □○درسهايى از انقلاب(قيام)، ص۱۵۴○□ @mohamad_hosein_tabatabaei