کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن - بخش دوّم●□ □●(۴) - امتحانات الهى براى این نیست که خداوند
□●برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن - بخش سوّم●□
□●(۵) - ابتلائات و سختىها سبب پاک شدن روح مؤمن از آلودگىهایى است که در اثر ارتکاب گناهان به آن مبتلا شده است.
□●پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مىفرمایند:
اَلسُّقمُ یَمحو الذُّنوبَ
بیمارى گناهان را محو و نابود مىسازد.
□●و نیز مىفرمایند:
ساعاتُ الهُمومِ ساعاتُ الکَفّاراتِ
زمانهاى اندوه و گرفتارىها، زمانهاى کفّاره و جبران گناهان است.
□●امام صادق علیه السّلام مىفرمایند:
اِذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ خَیراً عَجَّلَ عُقوبَتَهُ فِى الدُّنیا وَ اِذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ سوءاً اَمسَکَ عَلَیهِ ذُنوبَهُ حَتّى یُوافى بِها یَومَ القِیامَةِ
□●هنگامى که خداوند براى بندهاى ارادهى نیکى کند، در مورد عقوبت و کیفر او بهسرعت در دنیا اقدام مىکند و وقتى که خداوند براى بندهاى بد بخواهد، گناهانش را حفظ مىکند تا در روز قیامت بهطور کامل تلافى کند و او را کیفر نماید.
□●(۶) - ابتلائات و گرفتارىها مایهى از بین رفتن ناخالصىها در وجود شخص مؤمن است.
□●در مقام تمثیل مىتوان گفت پیش از مکانیزه شدن کشاورزى، دهقانان پس از درو کردن گندم و عبور دادن گاوآهن از روى آن و خرد کردن ساقهها، براى اینکه بتوانند دانههاى گندم را از کاه ناشى از خرد شدن ساقهها جدا کنند، هنگام وزیدن باد، مخلوط گندم و کاه را بهوسیلهى شانهى خرمن به هوا مىریختند و در معرض باد قرار مىدادند. باد دانههاى گندم را که سنگینتر بود، کمى با خود به جلو مىبرد، امّا کاه را که سبکتر بود، مقدار بیشترى مىبرد. در نتیجه دانههاى گندم نزدیکتر و کاهها دورتر بر زمین مىریختند و به این ترتیب باد، ناخالصىها را از گندم جدا مىکرد. خداوند نیز براى اینکه ناخالصى را از وجود مؤمن جدا کند، او را در معرض تندباد حوادث قرار مىدهد.
ادامه دارد....
□●شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب●□
#شراب_طهور
#صبر - ۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●حاج محمد إسماعيل دولابی●■
■اگر کسی را شخص برجستهای میدانی، بیاذن او، او را به دیگران نشان نده و معرفی نکن. اگر او را نشان دادی، کسانی که پذیرای او نیستند، تو را دوره کرده و اذیتت میکنند.
■یهودا که #حضرت_عیسی علیه السّلام را به دشمنانش نشان داد، به قدرت الهی بلافاصله خودش شبیه حضرت عیسی علیه السّلام شد و یهودیان او را به جای #حضرت_عیسی علیه السّلام گرفتند و به صلیب کشیدند.
■●مصباح الهدی ص٢٥٤●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت سوم
بخش دوم
● آيات سه گانه اى مورد بحث و به كار رفتن سه جور سياق براى فهم مخاطب
حال كه به اين مقدمه توجه شد، مى توان به آسانى دريافت كه در مقام آيات سه گانه مورد بحث كه مقام استشهاد براى هدايت خداست ، به كار بردن هر سه جور سياق براى فهماندن مخاطب صحيح است .
هم مى توان گفت : خدا مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند، مگر داستان ابراهيم و نمرود را نديدى ؟ و يا مگر داستان آن شخصى كه به قريه اى خراب عبور كرد نديدى ؟ و يامگر داستان ابراهيم و مرغ زنده كردنش را نديدى ؟.
و هم مى توان گفت : خدا مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند، مثل هدايتى كه ابراهيم را در محاجه و گفتگو با نمرود كرد كه خود نوعى از هدايت است ، و يا مثل هدايتى كه درباره آن شخصى كه از قريه اى خراب عبور كرد معمول داشت ، و آن نيز نوعى ديگر از هدايت است ، و يا مثل آن هدايتى كه درباره ابراهيم در داستان مرغ پرنده معمول داشت كه آن نيز نوعى هدايت است .
و هم مى توان گفت : خدا مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند و من شواهد آن را به ياد تو مى آورم ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 551
به ياد مى آورم داستان محاجه را، و به ياد آور داستان آن مردى را كه از قريه اى خراب مى گذشت و به يادآور داستان ابراهيم و طير را كه گفت : خدايا به من بنمايان كه چگونه مردگان را زنده مى كنى .
پس موقعيت و سياق آيات سه گانه ، با هر سه جور تعبير مى سازد، چيزى كه هست ، خداى سبحان در اين آيات تفنن در تعبير كرده و هر يك از سه آيه را با يكى از آن سه سياق آورده تا شنونده را به نشاط آورد و همه رقم فوائد سياق را كه استيفا آن ممكن باشد ايفا كرده باشد.
اينجاست كه به روشنى معلوم مى شود جمله ((اوكالذى )) عطف بر مقدارى است كه آيه سابق بر آن دلالت مى كرد و تقدير كلام چنين است يا ((مثل آن كس كه با ابراهيم محاجه كرد، و يا مثل آن كس كه به قريه اى خرابه عبور كرد))، و نيز معلوم مى شود كه جمله ((اذ قال ابراهيم )) در آيه بعدى نيز عطف بر مقدر است مقدرى كه آيه قبلى بر آن دلالت مى كرد، و تقدير كلام چنين است : ((اذكر قصه المحاجه و قصه من مر على قرية ، و اذكر اذ قال ابراهيم ...)) يعنى به ياد آور داستان محاجه را، و داستان كسى را كه از قريه اى خرابه گذشت و به ياد آر آن زمانى را كه ابراهيم چنين و چنان گفت .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●آیا نباید توجه داشته باشیم که ما رئیسی داریم که بر احوال ما ناظر است؟! وای بر حال ما اگر در کارهایمان او(امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را ناظر نبینیم، و یا او را در همهجا ناظر ندانیم!... .
■●با وجود اعتقاد به داشتن رئیسی که «عَینُ اللهِ الناظِرَةُ؛ چشم بینای خدا» است، آیا میتوانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم و هرکاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟
■●همه ادوات و ابزار را از خود او میگیریم و به نفع دشمن بهکار میگیریم و آلت دست کفار و اجانب میشویم و به آنها کمک میکنیم! چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که میخواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت او را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم!
■●در محضر بهجت، ج۱، ص۸۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●استاد علی صفایی حائری●□
□مذهب ، شناخت و عشق و عمل را با هم دارد. و گرنه عملهاى بىمعرفت و امر و نهى و بكن و نكنهاى مزاحم، عصيانساز و نفرتزاست.
تا انسان،به خودش آگاه نشود،به خدا و به معاد و به غيب و به رسول آگاه نخواهد شد و تا انسان به خودش ايمان نياورد به خدا و معاد و غيب و رسول ، ايمان نخواهد آورد.
□كليد اين شناختها و عشقها، در شناخت عظمت انسان و استمرار اوست؛ چون با اين شناخت، انسان ادامهى خود و غيب جهان و حضور حقّ و نياز به رسول را احساس مىكند.
□● #نامه_هاى_بلوغ ص ۱۱۴●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□
#وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
#یَنْبوعُالحَیاة
□○ #ای_نفس، بدان که به هستی آرندهٔ چیزه و پدید آرندهٔ آن جل و جلاله و تقدّست اسماؤه ترا ابداع کرد، و خداوند تصوّر و تمثل کردت، اما تصور نگاشتن و نگاشته شدن تست بر حقیقت آنچه بهست اورد هست کنندهٔ آن،
□○و اما تمثل چنانکه مثال جستن تو مر آن را که از تو پوشیده بود از عالم عقل برآنکه پیدا بود برتو، و همی ببینیش در عالم حس مثلاً مثلٍ و معنیً بمعنیً، همچنانکه دلیل کرد صورت نشاندهٔ در شمع را بمعنی حقیقت آن صورتْ در نشانندهٔ آن، و همچنانکه دلیل کرد وجود صورت در نشانندهٔ آن بر معنی حقیقت آن در ذات نگارنده و ایجاد کندهٔ آن،
□○و چنانکه اثر کند آب در ریگ و گل معانی جنبش و تموج خود، پس بدین مایه از من بس کن، #ای_نفس، بدرستی آنچه من اوردم و ایراد کردم، و بدان که هر آنچه حاضرتست و همی بینی آن را در عالم کون از تماثیل و پیکرها، همه تمثال و تشکیل آن معنیهاست، که در عالم عقل است پاینده، که زوال نگیرند و فنا نپذیرند، و آنست که خرد را همی بنگارد در مایه، پس هم خود بدان معانی و صورتهای خود همی نگرد، و ازان لذت مییابد، و از خود در شگفت میماند،
□○و لذت عقلی آنست که خرد از خود بخود دریابد، نه بچیزی بیرون از وی، و نه بعرضی که بیفتاد، بلکه بخود را یابد، و اینست لذّت درست جاودانی بیانجام.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#ظهور_امام_زمان
■مراد از #ظهور حضرتش از پس پرده غيبت يعنى چشمان #نابيناى ما را بينا مى كنند كه تا آفتاب را بنگرد نه اينكه او در پشت پرده باشد.
■●شرح دفتر دل
استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #دستور_العمل جامع و مجمل●■
●خواهى که شود دل تو چون آیینه
●ده چیز برون کن از درون سینه
●حرص و حسد و بخل و حرام و غیبت
●بغض و غضب و کبر و ریا و کینه
■●هزار و یک کلمه●■
@mohamad_hosein_tabatabaei