کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قدر_انسان... قسمت دوم ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■در این مجموعه عظیم هستی است، که انسان با هدف بالا
#قدر_انسان... قسمت سوم
■●استاد علی صفایی حائری●■
■کسانی که خود را از دست میدهند، هیچ ایمانی نخواهند داشت: « الَّذینَ خَسِروا أنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤمِنوُنْ »؛ هیچگونه ایمانی نه به الله، نه به غیب، نه به یومالاخر و نه به وحی؛ که تمامی این ایمانها در گرو ایمان به قدر انسان و در گرو شناخت انسان از خویش است.
■●نامههای بلوغ، ص ۲۵●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#معانی_اسم_زینب
□○زينب، معانی متعدّدی دارد؛ هم به معنی #درخت_زيبا و #خوشبو و #معطّر است.
□○و هم اگر آن را تركيبی از «زِيْن» و «اَبْ» بگيريم، به معنای كسی است كه زينت پدر خويش است؛ وجود مقدّس زينبكبری علیها سلام هم در خاندان نبوّت و رسالت، يك درخت بالنده و معطّر معنوی است؛ و هم #زينت_پدر بزرگوارش اميرالمؤمنين علیه السلام است و خدا میداند اين حرف يعنی چه!! اميرالمؤمنين علیه السلام با آن بلندا و عظمتِ شخصيّت! او كه زينت همهی هستی است! اگر كسی بخواهد زينت او باشد، چه عظمتی بايد داشته باشد!
#استاد_مهدی_طیب
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●" تقوا "●□
□تقوا نگاه داشتنِ نفسْ است از هر آلودگی، و بدترین آلودگی نخست بیهودگی است که آدمی عمر و فرصتِ طلاییِ زندگی را به بازیچه های کودکانه از کَف بدهد و در سرش هیچ سودایی و در جانش هیچ دردی از عشق به گوهرِ انسانیت نباشد.
●ذره ای دردم ده ای درمانِ من
●زانکه بی دردت بمیرد جان من
●جانم آلوده ست از بیهودگی
●من ندارم طاقت آلودگی
●ذره ای درد از همه آفاق به
●در دو عالم یک دلِ مشتاق به
#عطار
●یک دم میاسا روز و شب، مردی بجو دردی طلب
●چون جان به درد آمد ز تب، ناگاه درمان می رسد
#حبیب_خراسانی
#یاعلی
□●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "(قطعه ۲۹۳)
به قلم حسین الهی قمشه ای●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●اگر واقعاً می خواهی به شکار عالم بروی بايد ابتدا خود را تحويل شکارچی ها بدهی.
□●برای آدم شدن بايد سختی کشيد و جان به لب آورد. اگر بخواهی آدم شوی اما خودت را تحويل استاد الهی ندهي به جايی نمی رسی. اگر هم بگوئی هيچ چيز حقيقت ندارد حتی به مجاز هم نخواهيد رسيد. چون آن (راه مجاز) هم پلی است برای رسيدن به حقيقت که حضرت استاد در ديوان می فرمايند:
●بـه حقيقـت برسيـدم ولی از راه مجــاز
●وه چه راهی که بسی سخت و بسی دور و دراز
#استاد_صمدی_املی_حفظه_الله
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت زینب سلام الله علیها○□
□○روز پنجم جمادی الاولی روز بسيار مبارک و شادی در خاندان رسالت است. نخستين دختر از نسل اميرمؤمنان و فاطمه زهرا علیهما السّلام در چنين روزی در سال پنجم هجری بنا به نقل مشهور به دنيا آمد.
□○نقل دیگری سال ششم هجری را بيان داشته است. فاصله تولّد حضرت زینب علیها السّلام با ميلاد امام حسين علیه السّلام كمتر از یك سال است. در مورد روز ميلاد حضرت هم اَقوال دیگری در تواریخ وجود دارد. بعضی ها اوّل شعبان سال ششم هجری و بعضی حتّی ماه رمضان را نقل كردهاند؛ كه در ماه رمضان این بانوی بزرگوار قدم به عالم خاک گذارد و با نور وجودش این عالم را روشن و قلوب دوستداران اهلبيت علیهم السّلام را شادمان و مسرور كرد.
#مناسبات_ماه_جمادیالاول
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■
■●در جنگ صفّین جاسوسان معاویه در لشگر امیرالمؤمنین علیه السّلام نوشته هایی پخش کردند مبنی بر اینکه معاویه قصد دارد سدّی را که مشرف بر اردوگاه لشگریان حضرت است، بشکند تا آب همه ی آنها را ببرد. مالک اشتر مسأله را به عرض حضرت علیه السّلام رساند.
■●حضرت علیه السّلام فرمودند: نگران نباش، چنین اتّفاقی نخواهد افتاد. شب هنگام، عمروعاص تعدادی مأمور بالای سد برد و دستور داد طبل بزنند و سر و صدا ایجاد کنند که گویا مشغول خراب کردن سد هستند. مالک سراسیمه دستور داد سپاهیان امیرالمؤمنین شکاف درّه را خالی کنند. به محض اینکه درّه خالی شد، لشگریان معاویه درّه را اشغال کردند و مالک متوجّه شد که فریب حیله ی معاویه را خورده است و به یاد فرمایش حضرت امیر علیه السّلام افتاد، لذا دستور حمله داد و با یک کارزار سخت سپاهیان معاویه را از درّه بیرون راند و دوباره در آن محل مستقر شد.
■●سپس مالک با شرمندگی خدمت حضرت علیه السّلام رسید و عرض کرد آیا از من راضی شدید؟ حضرت علیه السّلام فرمودند: من از تو راضی بودم، حالا أَرضی (راضیتر) شدم. خوبان به خاطر خطاهای دوستانشان بر آنها خشم نمیگیرند و این ما هستیم که باید از آنها رضا شویم و اگر به آنچه آنها با ما میکنند راضی شدیم، آنها از ما أَرضی (راضیتر) میشوند.
■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●عرفان حضرت زینب سلام الله علیها●■
■●یکی از ابعادی كه الهام بخش ارادتمندان و دوستان اين بانوی بزرگوار است، عرفان ايشان است. دو، سه نمونه از جنبههای عرفانی این شخصیت بزرگوار را خدمتان عرض کنم.
■●موردی را تاريخ نقل میكند، حضرت زينب سلام الله علیها در سنين طفوليّت بودند که اميرالمؤمنين علیه السلام دختر دُردانهی خود را روی زانو نشاندهاند و با دختری كه شايد حدود دو، سه سال سن دارد سخن میگويند. حضرت به دختر بزرگوارشان فرمودند: بگو يك، واحد. زينب سلام الله علیها واحد را به زبان آوردند. بعد فرمودند: بگو دو. ببینید حضرت زينب سلام الله علیها اين دختر سه ساله در بُعد معرفتِ توحيدی و عرفان الهی چقدر بلند پرواز است و تا كدام قلّهها در این سن دو، سه سالگی راه پيدا كرده، حساب آنها غير حساب ماست.
●كار نيكان را قياس از خود مگير
●گرچه ماند در نوشتن شير و شير
■●به پدر عرضه داشتند: «لا بَعدَ الواحِدِ لا اِثنانِ» بعد از يكی ديگر دوتا نمیشود گفت؛ با زبانی كه يكی گفتم ديگر دو نخواهم گفت؛ كه محبّت اميرالمؤمنين علیه السلام به دخترشان صد چندان شد، بين دو ديدهی دختر را از شدّت محبّت و علاقه بوسيدند. همین معرفت بلند که كسی كه نگاه توحيدی پيدا كرد ديگر عنايتی به كثرات ندارد؛ كسی كه نسبت به حقيقت الوهيت معرفت پيدا كرد، دیگر مخلوق در نظر او نمود و جلوهای ندارد؛ كسی كه ديدهی يكي بين پيدا كرد، از ديدهی اَحَول و دوبين نجات و شفا پيدا میکند؛ این آموزهی بزرگی است که ما از سنّ دو، سه سالگی زینبکبری سلام الله علیها میبینیم. این یک جلوه از عرفان این بانوی بزرگوار.
■●آموزهی دیگری که مربوط به سنین طفولیت زینبکبری سلام الله علیها است. این طور که متون روایی نقل کردهاند روزی حضرت زينب سلام الله علیها به پدر عرضه داشتند: «يا اَبَتاهْ اَ تُحِبُّنا» پدر جان! يا اميرالمؤمنين! آيا ما فرزندانت را دوست میداری؟ اميرالمؤمنين علیه السلام فرمودند: «نَعَمْ اَوْلادُنَا اَكْبادُنا» بله دوست میدارم، فرزندان ما پارهی جگر ما هستند. معلوم است كه شماها را دوست میدارم. عرفان این دختر را نگاه کنید! به پدر عرضه داشتند: «يا اَبَتاهْ حُبّانِ لا يَجْتَمِعانِ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ».پدر جان دو محبّت در قلب مؤمن با هم جمع نمیشود و مؤمن يك دل و يك قلب بيشتر ندارد، همان طور كه قرآن فرمود: «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِی جَوْفِهِ» خدا در جوف و سينهی هيچ شخصی دو قلب قرار نداده است و هر كس فقط يك دل دارد و هر دل جای يك دلبر بيشتر نيست؛ لذا عرض كرد؛ «حُبّانِ لا يَجْتَمِعانِ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ اللهِ وَ حُبُّ الْاَوْلادِ» پدر جان دو محبّت يعنی محبّت فرزندان و محبّت خدا در قلب مؤمن قابل جمع نيست. یک محبّت بیشتر در دل نمیگنجد. این عرفان بلند را میرساند! «وَ اِنْ كانَ لا بُدَّ لَنا فَالشَّفَقَةُ لَنا وَ الْحُبُّ لِلَّهِ خالِصاً» و اگر گريز و چارهای از تمايل و رغبت و دوست داشتن فرزندان وجود ندارد كه اين گونه است، «فَالشَّفَقَةُ لَنا» نوعی عطوفت و رحمت و لطف نسبتبه فرزندان داشته باش «وَ الْحُبُّ لِلَّهِ خالِصاً» امّا محبّت و #عشق خالص از آنِ خدای-متعال است.
■●اينها جلوههای بلندترين آموزههای عرفانی در بيانات دختر #اميرالمؤمنين علیه السلام است كه به حق، زِينِ اَب است. اگر اميرالمؤمنين علیه السلام زينتِ دستگاه خداست، زينب سلام الله علیها، زينت اميرالمؤمنين علیه السلام است. پس یکی از جنبههای الهامبخش شخصیت زینبکبری عرفان عمیق و بلند این بانوی گرامی است؛ که امیدواریم الهامبخش دلدادگان ایشان باشد.
■●استاد مهدی طيب، ۱۰ اردیبهشت ۸۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei