کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت دوازدهم)○□ □○وَ كَيْفَ بِكُمْ؟ چگونه اين كار را كرديد؟ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت سیزدهم)○□
☑️بعد از اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو به انصار کردند و فرمودند:
□○أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَ أُغْلَبُ عَلَى إِرْثِي: اي مسلمانها! آيا سزاوار است که من در مورد ارثم از پیامبر خدا مغلوب واقع شوم و به زور این را از من بگیرند و شما تماشاچی باشید؟ رو به ابوبكر كردند و با او مشغول صحبت شدند؛ چون ابوبکر مدّعي شد كه من از پيامبر شنيدم كه فرمودند: لا نورث، ما تركنا صدقة:
ما پيامبران هیچ ارثي برجاي نميگذاريم و آنچه از ما برجاي ماند صدقه است و بايد به فقرا داد و لذا گفت: به موجب اين حديث پیغمبر است كه ما #فدك را تصرّف كرديم و آن را ميخواهيم صرف كارهای خيریه كنيم.
□○حال حضرت زهرا علیها سلام رو به #ابوبكر كردند و فرمودند: يَا ابْنَ أَبِي قُحَافَةَ أَ فِي كِتَابِ اللَّهِ أَنْ تَرِثَ أَبَاكَ وَ
لَا أَرِثَ أَبِي؟! ای ابوبکر! اي پسر ابي قحافه! آيا در كتاب خدا قرآن آمده است كه به توی ابوبکر از پدرت ارث برسد وَ لَا أَرِثَ أَبِي و به من فاطمهی زهرا، دختر رسول الله از پدرم چيزي به ارث نرسد؟
□○لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً فَرِيًّا: چيز عجيب و شگفت و زشتی را تو به عرصه آوردي.أَ فَعَلَى عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتَابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ: آيا شما عمداً و عالماً و عامداً كتاب خدا را رها كرديد و دستوراتش را به پشت سر خود مياندازيد؟
□○إِذْ يَقُولُ وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ: آنجايي كه قرآن فرمود: #سليمان از داود ارث برد؛ ارث #داود پیامبر به سلیمان نبی که فرزندش بود رسید؛ چطور تو میگویی که پیغمبر فرمود ما انبیا چیزی از خودمان به #ارث نمیگذاریم؛ اين حرف تو جعلي و دروغ است؛ این حرفِ پیغمبر نیست به این دلیل که خود رسول الله فرمودند:
□○كثرت علي الكذابة و استكثر: دروغبندان به من رسول الله زياد شدهاند و بعد از مرگم بيشتر خواهند شد و لذا از این به بعد هر وقت جملهاي از من رسول الله نقل كردند آن را به قرآن عرضه كنيد اگر با قرآن همخواني داشت بپذيريد؛ اگر با قرآن تعارض داشت فاضربوا علي الجدار: به ديوار بزنيد؛ پرتش کنید آن طرف؛ این حرف دروغ است؛ من یک همچنین حرفی را نگفتم. اینجا قرآن به صراحت ميگويد: ارث پیامبری به نام داود علیه السلام به پیامبر دیگری به نام #سلیمان که فرزندش بود رسيد.
□○وَ قَالَ فِيمَا اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا إِذْ قَالَ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ: و همین طور قرآن در ماجرای #زکریا نقل کرد که زکریا در مقام دعا به خدای متعال عرض کرد: خدايا از جانب خود فرزندي به من عنايت كن كه دوست من باشد؛ رفیق من باشد؛ تا از من و خاندان يعقوب ارث ببرد.پس ارث زکریای پیغمبر هم به #یحیی رسید.
□○وَ قَالَ وَ أُولُوا الأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ: و خدای متعال در قرآن فرمود: خويشاوندانی که خویشاوند رحمي هستند، برخي نسبتبه برخي ديگر اولی هستند؛ یعنی نسبت به غریبه ها، فامیل های رحمی اولویت دارند.
□○وَ قَالَ يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَيَيْنِ: و باز خداي متعال در قرآن فرمود: خدای متعال به شما در مورد فرزندانتان توصيه ميكند كه #ارث فرزند ذکور و پسر دو برابر ارث فرزند دختر است.
□○وَ قَالَ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ: هنگامي كه زمان مرگ يكي از شما فرا رسيد بر شما واجب شده است كه براي والدين و نزديكانتان وصيّت كنيد و اين حكم حقّي است براي اهل تقوا. یعنی حضرت دارند به #آیات_ارث اشاره می کنند که هر مسلمانی از جمله رسول الله (صلی الله علیه وآله) مصداق این حکم است...
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️چگونه مىشود افراد را از عشقها و غريزهها و... جدا کرد؟
#استاد_علی_صفایی_حائری:
□●ما افراد را مثل استخرى به آب بستهايم، به جاى آن كه همچون چشمهاى كاويده باشيم و اين است كه آنها به مرور زمان رنگ عوض مىكنند و كرم در مىآورند.
□●آخر نمىشود آنها را از هوسهايى كه در خونشان ريخته و در اعماقشان ريشه دارد با چند شعار اخلاقى و مقدارى نصيحت، جدا كرد.
□●چگونه مىشود آنها را از عشقها و غريزهها و حرفها و وسوسهها و از حب نفس و ثروت و لذت و قدرت و رياست و شهرت رها كنيم؟
☑️مگر هنگامى كه به يك عشق بزرگتر رسانده باشيم. اين طبيعى است هر كس مهم را فداى مهمتر مىكند و محبوب را در راه محبوبتر مىگذارد.
#یاعلی
□● #مسئولیت_و_سازندگی ج۱؛ ص۴۱●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت پنجم
بخش دوم
● در مشاهده و حس اثرى هست كه علم آن اثر را ندارد
پس معلوم شد هميشه وجود خطورهاى نفسانى موهوم و منافى با عقائد يقينى ، منافاتى با ايمان و تصديق ندارد، تنها مايه آزار و دردسر نفس مى شود و سكون و آرامش را از نفس انسان سلب مى كند، و اينگونه خطورها جز از راه مشاهده و حس برطرف نمى شود.
و لذا گفته اند: مشاهده ، اثرى دارد كه علم آن اثر را ندارد، مثلا خداى سبحان در ميقات به موسى خبر داد كه قومش گمراه شده و گوساله پرست گشته اند، و موسى (عليه السلام ) با علم به اينكه خداى تعالى راست مى گويد، غضب نكرد، وقتى غضب كرد كه به ميان قوم آمد و گوساله پرستى آنان را با چشم خود بديد، آن وقت بود كه الواح را به زمين انداخت و سر برادرش را گرفت و كشيد.
پس از اينجا و از آنچه قبلا گذشت روشن شد كه ابراهيم (عليه السلام ) تقاضا نكرد كه مى خواهم ببينم اجزاى مردگان چگونه حيات را مى پذيرند، و دوباره زنده مى شوند، بلكه تقاضاى اين را كرد كه مى خواهم فعل تو را ببينم كه چگونه مردگان را زنده مى كنى ، و اين تقاضا، تقاضاى امر محسوس نيست ، هر چند كه منفك و جدا از محسوس هم نمى باشد، چون اجزائى كه حيات را مى پذيرند مادى و محسوسند و ليكن همانطور كه گفتيم تقاضاى آن جناب تقاضاى مشاهده فعل خدا است كه امرى است نامحسوس ، پس در حقيقت ابراهيم (عليه السلام ) درخواست حق اليقين كرده است .
قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطيرِ فَصرْهُنَّ إِلَيْك ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كلِّ جَبَلٍ مِّنهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَك سعْياً
كلمه ((صرهن )) بضم صاد، بنابر يكى از دو قرائت از (صار - يصور) است ، كه به معنى بريدن و يا متمايل كردن است و به كسر صاد كه قرائتى ديگر است از (صار- يصير) مى باشد كه به معناى ((شدن )) است . و قرائن كلام دلالت دارد بر اينكه در اين جا معناى ((قطع )) كردن منظور است . و چون با حرف ((الى )) متعدى شده ، دلالت مى كند بر اينكه متضمن معناى متمايل كردن نيز هست ، در نتيجه معناى اين كلمه چنين مى شود: ((مرغان را قطعه قطعه كن و به طرف خود متمايل ساز))، و يا ((آنها را نزد خود بياور، درحالى كه قطعه قطعه كرده باشى ))، و اگر ما دو احتمال داديم به خاطر اختلافى است كه دانشمندان در تقدير تضمين دارند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 575
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت الله بهجت قدس سره○□
□○یکی از علائم آخرالزمان و قیام و ظهور حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف آن است که: «عِنْدَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ؛ هنگامی که دلها قساوت پیدا کنند».
□○درهرحال، با ما #اتمام_حجت کردهاند که اگر در این زمان تکلیف خود را بدانیم و بدان عمل نماییم، باید از خوشحالی کلاهمان را به هوا بیندازیم…
□○در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۰○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●..انسان جا گرفته ، هم وقار دارد هم سکینه. اگر با تور خود یک شکار خوبی کردی دیگر جستن ندارد. خود را حفظ کن ! یابرعکس بایک حادثه ایی که پیش آمد خود را می بازد، فریادش بالا می رود که خدایا فقط چشمت مرا دیده. اورا باید دریافت، والا خودکشی می کند، دیگران را آزار می دهد.
□●انسان علاوه بر #وقار که مربوط به بدن و ظاهر است ، #سکینه هم باید داشته باشد ، سکینه آرامش قلب و اطمینان دل است.آرامش دارد.
□●انسان کامل و جا افتاده نه تنها در بدن وقار دارد ، به سر و سینه نمی زند بی تابی نمیکند ، سکینه هم دارد. این بی تابی ها و اضطراب ها مال افرادی است که تو خالی هستند ، مثل کشتی خالی که روی آب قرار دارد ، موج او را مضطرب می کند ." المؤمن کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف"
کاه است که دستخوش باد است. آن که وقار بدن دارد وقار جان هم دارد ، آرامش دارد . باید توجه داشت که این خانه صاحب دارد ، نظم دارد ، حساب دارد. چه بسا چیزی را امروز می بینی که به نفع تو بوده ولی فردا می بینی که به ضرر است ، می گویی ای کاش نبود..
□●صد و ده اشاره | اشاره چهل و هشتم
#علامه_حسن_زاده_ی_آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□
#وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
#یَنْبوعُالحَیاة
□○ #ای_نفس، چون آهنگ کنی بترک کارهای خسیس دنی و بگذاشتن آن، پس آهنگ ترک اصل و معدن و چشمهٔ آن کارها کن، و ازآن بر یک سو شو، و آن اصل و معدن دوست گرفتن حیات دنیاست و خود را بیمار کردن و لذات آمیخته با درد جستن و تمویه و فریب؛
□○و چون آهنگ داری بکارهای شریف الهی، باید که کنشها دور بود از 'نفاق، پس آهنگ دوری کن از اصل و معدن و منشأ نفاق، و آن #زهد است دراین حیات دنیا.
□○ #ای_نفس، مگذار که حذر تو در افراط به بددلی انجامد، پس پر دلی و شجاعت نیابی و از شرف آن باز مانی، و در دنائت و خساست بمانی، و بدان که هر آن چیز که از مدد گزیر ندارد، و نیازمند باشد بمایهای که ازان پرورش یابد، او ذات نیست، و هر چه نه ذات بود محتاج مادهایست بر دوام که برای وی بخشیده بود، پس این معنی را بیقین دان که ترا از دانستن آن بسی آسایش و راحت رسد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□
□●موت همان تسلیم شدن به اراده ی حق و از خود نظریه نداشتن و اعتراض نکردن است. عبد مؤمن بین دو دست جمال و جلال خداوند همچون جنازه ی مرده بین دو دست مرده شوی است که به هر طرف بخواهد، میچرخاند و جنازه ایستادگی و اعتراض و نظریه ای ندارد.
□●اَلعَبدُ کالمَیِّتِ بَینَ یَدَی الغَسّالِ: عبد مثل جسد مرده بین دو دست مرده شوی است. قَلبُ المُؤمِنِ بَینَ اصبَعَینِ مِن اَصابِعِ الرَّحمنِ یُقَلِّبُها کَیفَ یَشاءُ: قلب مؤمن بین دو انگشت از انگشتهای خدای رحمان است که هر طور بخواهد، آن را میگرداند.
□●همانطور که برای نوزاد، پدر و مادر پیش از تولّدش لباس تدارک میبینند و تهیّه میکنند، برای کسی که به موت نائل میشود هم لباس تقوا و لباس رضا آماده کرده اند.
□●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei